سعید افخمی فر؛ امیرپویا صراف
چکیده
امروزه با توجه به اهمیت بالای مدیریت پایدار آبهای زیرزمینی، برای بررسی و ارزیابی منابع آب از مدلسازی و پیشبینی تراز آبهای زیرزمینی (GWL) استفاده میشود. هدف از این پژوهش، ارزیابی عملکرد دو مدل ماشین یادگیری بیشینه (ELM) و شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و همچنین، تلفیق آن دو مدل با الگوریتم تبدیل موجک (W-ELM و W-) است که در نهایت برای بالا ...
بیشتر
امروزه با توجه به اهمیت بالای مدیریت پایدار آبهای زیرزمینی، برای بررسی و ارزیابی منابع آب از مدلسازی و پیشبینی تراز آبهای زیرزمینی (GWL) استفاده میشود. هدف از این پژوهش، ارزیابی عملکرد دو مدل ماشین یادگیری بیشینه (ELM) و شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و همچنین، تلفیق آن دو مدل با الگوریتم تبدیل موجک (W-ELM و W-) است که در نهایت برای بالا بردن قدرت پیشبینی و بهینهکردن وزنهای ورودی (وزنهای بین لایه ورودی و پنهان) مدلها، از الگوریتم بهینهساز ازدحام ذرات کوانتومی (QPSO) استفاده شده است. همچنین، در این مطالعه، از دادههای تراز آب زیرزمینی چاههای مشاهدهای (GWL)، میزان بارش (P) و همچنین، دمای متوسط (T) مربوط به حوضه دشت ارومیه با سری زمانی 36 ساله (1360–1396) که در مقیاس ماهانه جمعآوری شده، استفاده شده و بهمنظور بررسی عملکرد مدلها از سه معیار ضریب همبستگی (R)، جذر میانگین مربع خطا (RMSE) و میانگین قدر مطلق خطا (MAE) استفاده شده است. در این راستا، از 80 درصد دادهها (مهر 1360 تا شهریور 1389) بهمنظور آموزش مدلها و از 20 درصد دادهها (مهر 1389 تا شهریور 1396) بهمنظور بخش آزمون استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، مدل هیبرید تبدیل موجک-ماشین یادگیری بیشینه-بهینهساز ازدحام ذرات کوانتومی (W-ELM-QPSO) با داشتن ضریب همبستگی (R) بهترتیب 0.991، 0.983 و 0.975 برای دورههای یک، دو و سه ماهه در بخش آزمون، عملکرد بهتری نسبت به دیگر مدلها داشته، همچنین، این مدل علاوهبر قدرت پیشبینی، از لحاظ سرعت آموزش و آزمون نیز نسبت به مدلهای دیگر از سرعت بالایی برخوردار است.
بهنام فرید گیگلو؛ ابراهیم امیدوار
چکیده
فرسایش خندقی موقت، یکی از انواع فرسایش آبی بوده که سهم زیادی در تخریب اراضی دارد. بهمنظور، ارزیابی میزان هدررفت خاک ناشی از آن و اجرای اقدامات حفاظتی مناسب، پیشبینی این پدیده امری ضروری است. این پژوهش، با هدف بررسی کارایی مدل EGEM در پیشبینی فرسایش خندقی موقت در حوزه آبخیز قوریچای استان اردبیل انجام پذیرفته است. بدینمنظور، ...
بیشتر
فرسایش خندقی موقت، یکی از انواع فرسایش آبی بوده که سهم زیادی در تخریب اراضی دارد. بهمنظور، ارزیابی میزان هدررفت خاک ناشی از آن و اجرای اقدامات حفاظتی مناسب، پیشبینی این پدیده امری ضروری است. این پژوهش، با هدف بررسی کارایی مدل EGEM در پیشبینی فرسایش خندقی موقت در حوزه آبخیز قوریچای استان اردبیل انجام پذیرفته است. بدینمنظور، تعداد 17 خندق موقتی در حوضه شناسایی شد و از اردیبهشت ماه 1393 تا اردیبهشت ماه 1395 به پایش و ثبت خصوصیات مورفولوژیکی و حجم فرسایش آنها پس از هفت واقعه بارشی مؤثر پرداخته شد. برای تخمین فرسایش خندقی موقت ناشی از تک واقعه بارش، مدل EGEM به چهار گروه ورودی شامل اطلاعات شناسایی، دادههای حوضه، خاک و بارش در هر خندق نیاز دارد. این مدل شامل دو مولفه هیدرولوژی و فرسایش بوده که رواناب ناشی از بارشهای رخ داده در هر یک از زیرحوضههای مشرف به خندقها بر اساس روش شماره منحنی NRCS برآورد میکند. نتایج ارزیابی کارایی مدل EGEM نشان داد که مدل حجم خاک و سطع مقطع فرسایش یافته را بهترتیب با ضریب تبیین 0.96 و 0.89 پیشبینی کرده است. همچنین، نتایج تحلیل حساسیت مدل نیز نشان داد که مدل نسبت به پارامتر CN بیشترین حساسیت را داشته است، بهطوری که با افزایش و کاهش 10 درصدی CN، میزان تغییرات حجم خاک فرسایش یافته بهترتیب 22.98 و 18.92- درصد تغییر پیدا کرد. لذا، میتوان گفت که مدل EGEM برای برآورد میزان فرسایش خندقی موقت ناشی از وقایع منفرد بارندگی در حوزه آبخیز قوری چای مناسب بوده، میتوان آن را برای مطالعه و برنامهریزی روی خندقهای موقتی در حوضههای مشابه توصیه کرد.
مسیب حشمتی؛ محمد قیطوری؛ محمود عربخدری؛ یحی پرویزی
چکیده
تغییر کاربری جنگلها دارای پیامدهای متعددی از جمله تشدید وقوع سیل، فرسایش، رسوب و گرد و غبار است. بههمین منظور، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیرات تغییر کاربری جنگلهای زاگرس بر فرسایشپذیری و رسوبزایی از طریق کاهش کیفیت خاک در بخشی از جنگلهای استان کرمانشاه انجام شد. در این راستا، ابتدا دو محدوده جنگلی و دیمزار ...
بیشتر
تغییر کاربری جنگلها دارای پیامدهای متعددی از جمله تشدید وقوع سیل، فرسایش، رسوب و گرد و غبار است. بههمین منظور، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیرات تغییر کاربری جنگلهای زاگرس بر فرسایشپذیری و رسوبزایی از طریق کاهش کیفیت خاک در بخشی از جنگلهای استان کرمانشاه انجام شد. در این راستا، ابتدا دو محدوده جنگلی و دیمزار مجاور آن که طی 10 سال اخیر بر اثر تغییر کاربری جنگل حاصل شده بود، انتخاب و 35 نمونه خاک از لایه سطحی (صفر تا 20 سانتیمتر) از هر دو کاربری برداشت شد. سپس، آزمایشهای فیزیکی و شیمیایی روی نمونههای خاک انجام گرفت. در مرحله بعدی، میزان فرسایشپذیری خاک محاسبه و میزان تولید رسوب هر دو کاربری با استفاده از بارانساز قابل حمل در صحرا اندازهگیری شد. نتایج این بررسی نشان داد که شش ویژگی مهم و کلیدی خاک، شامل پایداری خاکدانهها، وزن مخصوص ظاهری، کربن آلی، ازت کل، پتاسیم و ظرفیت تبادل کاتیونی از نوع کاربری زمین، تاثیر معنیداری پذیرفتهاند. البته در همه نمونههای مورد آزمایش مجموع رس و سیلت حدود 80 درصد بود که موجب تشکیل خاک با بافت سنگین شده است. متعاقبا عامل فرسایشپذیری خاک (K) و نیز شدت تولید رسوب در دیمزار نسبت به عرصه جنگلی به لحاظ معنیداری بیشتر بهدست آمد. با توجه به نتایج این بررسی و نقش اکوسیستم جنگلی زاگرس در استحصال آب باران، تغذیه آبهای زیرزمینی و مهار سیل و گرد و غبار، تداوم روند فعلی تغییر کاربری این جنگلها بههمراه شخم نامناسب، سوزاندن بقایای محصول و تردد ماشینآلات در دیمزارهای حاشیه آنها، موجب تشدید گرمایش زمین، افزایش ضریب رواناب و تبخیر، بحران کمآبی نسبت به شرایط کنونی خواهد شد.
سمانه اروندی؛ فرود شریفی؛ علی شاهنظری
چکیده
آب عامل عمده در تولید محصولات و مواد غذایی و پایداری زیستبوم محسوب میشود. نیاز به منابع آبی روز بهروز افزایش مییابد. با توجه به کمبود آب و خشک بودن بسیاری از عرصهها، توسعه فناوریهای جدید تامین نیاز آبی گیاه در مرحله استقرار یا پس از آن حائز اهمیت است. حل مشکل کمآبی، نیازمند توسعه فناوریهای نوین است. چگالش ...
بیشتر
آب عامل عمده در تولید محصولات و مواد غذایی و پایداری زیستبوم محسوب میشود. نیاز به منابع آبی روز بهروز افزایش مییابد. با توجه به کمبود آب و خشک بودن بسیاری از عرصهها، توسعه فناوریهای جدید تامین نیاز آبی گیاه در مرحله استقرار یا پس از آن حائز اهمیت است. حل مشکل کمآبی، نیازمند توسعه فناوریهای نوین است. چگالش بخار در خاک، روشی نوین و در حال توسعه بوده که با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر دارای قابلیت در افزایش راندمان مصرف آب است. در این روش، با استفاده از انرژی خورشید، بخار آب بهطور مستقیم به ناحیه ریشه منتقل شده و رطوبت خاک را بالا میبرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی کارایی سامانه آبیاری تبخیری-تقطیری در افزایش بهرهوری آب و امکانسنجی افزایش رطوبت خاکهای مختلف بهبود یافته با مواد آلی است. در این روش، برای افزایش چگالش، بخار آب تولیدی وارد لولههای هادی بخار شده و پس از تقطیر منجر به افزایش رطوبت خاک میشود. در این پژوهش، ابتدا تعدادی آزمایش در فلومهای کوچک انجام شد. نتایج بهدست آمده نشان داد که رطوبت چگالش یافته در خاک با مواد آلی، 11 درصد بیشتر از همان خاک بدون ماده آلی بود. سپس، با توجه به امکان افزایش رطوبت با این روش، آزمایشها در گلدانهای بزرگتری انجام شد. نتیجه تجزیه واریانس اثر متقابل بافت خاک، دمای بخار و مواد آلی نشان داد که پارامترها تاثیر معنیداری بر جذب رطوبت بخار ندارند. بر اساس نتایج بهدست آمده، خاک با بافت متوسط، 35 درصد ماده آلی و بخار 45 درجه سانتیگراد با لوله هادی پوششدار از شرایط بهتری نسبت به بقیه تیمارها از نظر جذب رطوبت برخوردار بود. بخار دمیده به درون لولههای هادی بخار در فلوم و گلدانها برای آزمون خاک با دو دمای 45 و 55 درجه سانتیگراد بود که برای کشت گیاه، بخار 30 درجه سانتیگراد انتخاب شد. پس از تعیین دمای مناسب و انتخاب بافت خاک، کشت گیاه با روش آبیاری تبخیری-تقطیری و مقایسه آب مصرفی با کشت گلخانهای و مزرعهای صورت گرفت. خاک انتخابی، برای کشت کاهو در شرایط کنترل شده و با آبیاری تبخیری-تقطیری، متوسط و در ترکیب با 35 درصد ماده آلی و لوله هادی با پوشش و همچنین، دمای بخار 30 درجه سانتیگراد تعیین شد. نتایج این پژوهش نشان داد که پس از برداشت محصول و رشد کامل کاهو در هر سه شرایط، تولید به ازای مصرف یک متر مکعب آب برای کاهو در روش تبخیری-تقطیری، گلخانه و مزرعه بهترتیب 1250، 333 و 75.5 کیلوگرم است. کارایی مصرف آب در تمامی تیمارها بررسی شد و نتایج نشان داد که با احتمال 99 درصد، اختلاف معنیدار بین روشهای مختلف آبیاری وجود دارد، بهطوری که کارایی مناسب مصرف آب در تیمار آبیاری تبخیری-تقطیری است. آب مصرفی در طی دوران رشد در گلخانه در حدود چهار برابر روش آبیاری تبخیری-تقطیری و در مزرعه حدودا 21 برابر روش آبیاری تبخیری-تقطیری برای تولید کاهو (متوسط یک متر مربع) بوده که این ارقام نشاندهنده کاهش چشمگیر استفاده از آب با روش یاد شده است. با بررسی وزن ماده خشک کاهو در هر سه روش، نتایج حاکی از آن است که در تمامی نمونههای برداشت شده از آبیاری تبخیری-تقطیری، گلخانه و مزرعه، بهطور متوسط ماده خشک 12.5 درصد بوده و بهطور متوسط 87.5 درصد آب که این امر نشان از کیفیت یکسان محصول در هر سه روش است.
علی محمد قائمینیا؛ محمدعلی حکیمزاده اردکانی
چکیده
با توجه به اهمیت پدیده فرسایش بادی، شناخت سریع مناطق حساس به برداشت و کانونهای فرسایش بادی حائز اهمیت است. در این پژوهش، دستگاهی سبک و کارآمد بهمنظور ایجاد شرایط اعمال تنش ثابت باد بر سطح ذرات خاک و اندازهگیری ذرات فرسایشپذیر، طراحی، ساخته و ارزیابی شده است. اصول طراحی دستگاه، تولید جریان باد بهوسیله دمنده و اندازهگیری ...
بیشتر
با توجه به اهمیت پدیده فرسایش بادی، شناخت سریع مناطق حساس به برداشت و کانونهای فرسایش بادی حائز اهمیت است. در این پژوهش، دستگاهی سبک و کارآمد بهمنظور ایجاد شرایط اعمال تنش ثابت باد بر سطح ذرات خاک و اندازهگیری ذرات فرسایشپذیر، طراحی، ساخته و ارزیابی شده است. اصول طراحی دستگاه، تولید جریان باد بهوسیله دمنده و اندازهگیری میزان ذرات سست و ناپایدار برداشت شده در مخزنی با بیشترین کارایی بود. با ساخت نمونه اولیه دستگاه با استفاده از اجزا و قطعات طراحی شده، دستگاه در صحرا مورد ارزیابی قرار گرفت و بهوسیله یک کاربر در صحرا و بدون نیاز به مولد برق قابل استفاده بوده، وزن ذرات جمع شده در مخزن نشاندهنده میزان فرسایشپذیری نسبی اراضی نقطه آزمون به باد است. با بهرهگیری از کیسه فیلتر هوا، از دست رفتن ذرات ریز فرسایشپذیر به خارج از دستگاه به کمترین مقدار رسید و اندازهگیری کمتر از مقدار واقعی فرسایشپذیری اراضی کاسته شد. نتیجه مقایسه اندازهگیری حساسیت خاک به فرسایش بهوسیله دستگاه در اراضی بیابانی شمال دشت یزد-اردکان با میزان ارتفاع بادبردگی خاک از زیرشاخصهای نصب شده نشان داد، این دستگاه توانایی خوبی (0.57=R2) در تشخیص سریع مناطق حساس به بادبردگی داشته، بدون اندازهگیری خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک امکان شناسایی اولیه اراضی حساس به فرسایش بادی وجود دارد. این دستگاه بهطور واقعی فرایندهای طبیعی فرسایش بادی که بهوسیله جهش ذرات ایجاد میشود را شبیهسازی نمیکند، اما با استفاده از آن میتوان به شاخص جدیدی برای ارزیابی فرسایشپذیری خاک و بهدنبال آن شناسایی محل انتشار گرد و غبار دست یافت.
بهزاد حصاری؛ کامران زینالزاده
چکیده
با توجه به اهمیت دریاچه ارومیه، هدف از این تحقیق، ارزیابی فعالیت های انسانی بر روند تغییرات آبهای سطحی و زیرزمینی در دشت ارومیه میباشد. بدین منظور، بر اساس آمار مربوط به نه ایستگاه هیدرومتری (بین سالهای1390-1357)، اطلاعات 74 پیزومتر و تصاویر ماهوارهای، تغییرات دبی ورودی و خروجی، تخلیه آبخوان و تغییرات کاربری اراضی در دشت ارومیه ...
بیشتر
با توجه به اهمیت دریاچه ارومیه، هدف از این تحقیق، ارزیابی فعالیت های انسانی بر روند تغییرات آبهای سطحی و زیرزمینی در دشت ارومیه میباشد. بدین منظور، بر اساس آمار مربوط به نه ایستگاه هیدرومتری (بین سالهای1390-1357)، اطلاعات 74 پیزومتر و تصاویر ماهوارهای، تغییرات دبی ورودی و خروجی، تخلیه آبخوان و تغییرات کاربری اراضی در دشت ارومیه مورد مطالعه قرار گرفت. آزمون مورد استفاده برای تحلیل روند، آزمون ناپارامتری منکندال با در نظر گرفتن اثر خودهمبستگی بود. بر اساس نتایج، روند دبی ورودی از سمت زیرحوضههای نازلوچای، روضهچای و باراندوزچای به دشت ارومیه کاهشی بوده و روند منفی دبی خروجی از زیرحوضههای روضهچای، شهرچای و باراندوزچای در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار بود. مقایسه نتایج میانگین دو دوره قبل و بعد از سال 1374 (سال شروع خشک شدن دریاچه) نشان داد که در همه ایستگاهها جز قاسملو، اختلاف معنیدار بین میانگین دبی در طی این دو دوره وجود دارد. مقدار آماره (18/2-Z=) نشاندهنده روند کاهشی معنیدار در سطح اطمینان 95 درصد برای حجم تجمعی تخلیه مخزن آبخوان بود. نتایج مطالعه مذکور نشان داد که جریان تخلیهشده به دریاچه ارومیه در تمامی فصول دارای روند کاهشی طی بازه زمانی موردمطالعه بوده و باید اقدامات جدی برای مدیریت منابع آب در منطقه صورت پذیرد.
مژده محمدی؛ جعفر مامیزاده؛ اقبال احسانزاده
چکیده
شبکههای جمعآوری آبهای سطحی وظیفه جمعآوری، انتقال و هدایت آنها را به نزدیکترین نقطه خروجی قابل قبول به عهده دارند. در این پژوهش، شبیهسازی و ارزیابی سامانه انتقال رواناب شهر ایلام با مدل ریاضی ASSA که بهوسیله شرکت اتودسک توسعه یافته، انجام گرفت. در این تحقیق، کل منطقه مورد مطالعه شهر ایلام را که شامل حوضه داخل ...
بیشتر
شبکههای جمعآوری آبهای سطحی وظیفه جمعآوری، انتقال و هدایت آنها را به نزدیکترین نقطه خروجی قابل قبول به عهده دارند. در این پژوهش، شبیهسازی و ارزیابی سامانه انتقال رواناب شهر ایلام با مدل ریاضی ASSA که بهوسیله شرکت اتودسک توسعه یافته، انجام گرفت. در این تحقیق، کل منطقه مورد مطالعه شهر ایلام را که شامل حوضه داخل و خارج شهر است، به 46 زیرحوضه تقسیم شد. خصوصیات فیزیکی هر یک از زیرحوضهها با استفاده از نرمافزار ArcGIS و پیمایش میدانی مشخص شد. درون شهر ایلام چهار مسیل اصلی وجود دارد که رواناب زیرحوضهها را به خارج از شهر هدایت میکنند. رواناب حاصل از زیرحوضهها با سه روش استدلالی، استدلالی اصلاحشده و SWMM محاسبه شد. نتایج پژوهش نشان داد، سامانه جمعآوری شهر ایلام تنها در دوره بازگشت دو سال توانایی انتقال سیلاب را دارد و در دورههای بازگشت پنج سال و بالاتر، قسمت عمدهای از مسیلهای اصلی درون شهر، دچار طغیان شده و باعث آبگرفتگی و خسارت در محیط شهری میشوند و لذا، سامانه جمعآوری کارایی خود را از دست میدهد.
قاسم مرتضایی فریزهندی؛ جعفر لطفی مغانجوقی؛ شهرام خلیقی سیگارودی؛ محسن محسنی ساروی؛ علی اکبر نظری سامانی
چکیده
استان کردستان در سالهای اخیر با افت چشمگیر سطح آب زیرزمینی مواجه شده است. در این پژوهش، فاصله زمانی بین وقوع خشکسالی هواشناسی و خشکسالی هیدرولوژیکی، در جهت تمهیدات لازم برای مقابله با خشکسالی ناشی از کمبود منابع آبی سطحی و زیرزمینی تعیین شد. بههمین دلیل، وضعیت خشکسالی هیدرولوژیکی استان کردستان با استفاده از شاخص منابع ...
بیشتر
استان کردستان در سالهای اخیر با افت چشمگیر سطح آب زیرزمینی مواجه شده است. در این پژوهش، فاصله زمانی بین وقوع خشکسالی هواشناسی و خشکسالی هیدرولوژیکی، در جهت تمهیدات لازم برای مقابله با خشکسالی ناشی از کمبود منابع آبی سطحی و زیرزمینی تعیین شد. بههمین دلیل، وضعیت خشکسالی هیدرولوژیکی استان کردستان با استفاده از شاخص منابع آب زیرزمینی (GRI) و شاخص خشکسالی جریانات رودخانهای (SDI) ارزیابی و با شاخصهای خشکسالی هواشناسی مقایسه شد. مطابق نتایج، شاخص GRI طی دوره آماری 30 ساله (1393-1363) در مقایسه با شاخص SDI در مقیاس زمانی و دوره آماری یکسان از مقادیر بالاتر بیشینه شدت خشکسالی و بیشینه تداوم خشکسالی برخوردار است. نتایج حاصل از شاخص GRI در دوره آماری مورد مطالعه نشان داد که خشکسالی نرمال دارای بیشترین درصد فراوانی است. بر اساس نتایج آزمون من-کندال، در تمام مقیاسهای زمانی شاخص SDI دارای تغییرپذیری بالاتری نسبت به شاخصهای خشکسالی هواشناسی است. همچنین، از مدل زنجیره مارکف برای پیشبینی حالت فعلی یک سیستم به حالتهای قبلی استفاده شد و با توجه به دوره آماری، این مدل دقت و صحت خوبی نشان داد. طبق نتایج مورد مطالعه، بهطور میانگین، احتمال تعادل دورههای خشک، مرطوب و نرمال در ایستگاههای منطقه بهترتیب 31، 29 و 40 درصد است که این بدینمعنی است که در بیشتر مواقع منطقه از نظر اقلیمی در شرایط نرمال قرار دارد، در حالیکه احتمال وقوع شرایط خشک و مرطوب خیلی به هم نزدیک است. همچنین، شاخص بارندگی و تبخیر تعرق استاندارد شده (SPEI) در مقیاس 12 و 24 ماهه با سه ماه تاخیر با شاخص GRI بیشترین همبستگی را دارد که حاکی از تاثیرگذاری خشکسالی هواشناسی پس از گذشت دو سال و بیشتر بر سطح آب زیرزمینی است که با اطلاع از آن مدیران اجرایی میتوانند از ایجاد بحرانهای ناشی از اثرات خشکسالی هیدرولوژیکی جلوگیری کنند.
پیام آموزگاری؛ مصطفی پناهی؛ سید خلاق میرنیا
چکیده
آبهای زیرزمینی مهمترین منبع آب شیرین جهان شناخته میشوند. در کشور خشک و نیمهخشک ایران عدم تطابق نیاز مصرف با زمان بارشها در کنار تغییر اقلیم باعث افزایش تقاضای آبهای زیرزمینی شده است. برداشتهای بیرویه از آبهای زیرزمینی در حوزه آبخیز الشتر، سطح آب در آبخوان این دشت را به شکل قابل توجهی کاهش داده، منابع ...
بیشتر
آبهای زیرزمینی مهمترین منبع آب شیرین جهان شناخته میشوند. در کشور خشک و نیمهخشک ایران عدم تطابق نیاز مصرف با زمان بارشها در کنار تغییر اقلیم باعث افزایش تقاضای آبهای زیرزمینی شده است. برداشتهای بیرویه از آبهای زیرزمینی در حوزه آبخیز الشتر، سطح آب در آبخوان این دشت را به شکل قابل توجهی کاهش داده، منابع آب این منطقه را با بیلان منفی مواجه کرده است. با توجه به محدودیت ذاتی منابع آب کشور و افزایش شکاف بین عرضه و تقاضای آب، بهکارگیری ابزارهای اقتصادی و برقراری بازار آب برای تخصیص بهینه آبهای زیرزمینی یک ضرورت است. بر همین اساس، این پژوهش بهمنظور تعیین قیمت بازاری آبهای زیرزمینی و با هدف شناسایی دقیق بازارهای محلی آبهای زیرزمینی و نیز سنجش دیدگاه بهرهبرداران محلی بازار آب در مورد برخی از راهکارهای تقویت بازار طراحی و اجرا شده است. جامعه آماری در این پژوهش، تمامی بهرهبرداران روستایی، همان برداشت کنندگان اصلی آبهای زیرزمینی حوضه بوده که در خرید و فروش این منابع مشارکت دارند. استناد به روش قیمتهای بازاری مستخرج از پیمایشهای میدانی در محدوده مطالعاتی، میانگین قیمت هر مترمکعب آب زیرزمینی 1.749 ریال و ارزش اقتصادی کل آبهای زیرزمینی 555.307.500.000 ریال برآورد شد. نتایج نشان داد که در 103 روستا بازاری برای خرید و فروش آبهای زیرزمینی وجود دارد. همچنین، از بین روستاهای دارای بازار محلی آب زیرزمینی، 76 درصد روستاها با ایجاد تشکلهای مردمی و شورای تنظیم آب و 43 درصد روستاها با تشکیل تابلوی اعلانات برای تسهیل خرید و فروش آبهای زیرزمینی موافقت خود را اعلام کردند.
سعید عرب؛ یاسمین سگر؛ مهدی نادری خوراسگانی؛ محمد اسدی؛ پروین کیا
چکیده
در حوزه آبخیز میتوان روابط بین عوامل ژئومورفومتریک و شاخص رسوب را مورد بررسی قرار داد. مدل رقومی زمین (DTM) مشتق از DEM، در دریافت، پردازش، ذخیره، مدیریت و پایش اطلاعات برای سطح حوزه آبخیز توانایی بالایی دارد. به کمک DTM در یک حوزه آبخیز میتوان شاخص رسوب (قدرت رود، انتقال رسوب و رطوبت زمین) و برخی از عوامل ژئومورفومتریک همچون ...
بیشتر
در حوزه آبخیز میتوان روابط بین عوامل ژئومورفومتریک و شاخص رسوب را مورد بررسی قرار داد. مدل رقومی زمین (DTM) مشتق از DEM، در دریافت، پردازش، ذخیره، مدیریت و پایش اطلاعات برای سطح حوزه آبخیز توانایی بالایی دارد. به کمک DTM در یک حوزه آبخیز میتوان شاخص رسوب (قدرت رود، انتقال رسوب و رطوبت زمین) و برخی از عوامل ژئومورفومتریک همچون طول و شیب کلی آبراهه، طول و شیب آبراهه مستقیم، ضریب افت، پیچ و خم و ارتفاع پاییندست آبراهه را محاسبه و بهعنوان نقشه ترسیم کند. حوزه آبخیز بهادربیگ با وسعت 216.692 کیلومترمربع در دامنه شمالی الوند استان همدان برای این مطالعه انتخاب شد. ابتدا رتبهبندی آبراهه در DTM مدیریت شد و نقشه شاخص رسوب به همراه نقشه برخی عوامل ژئومورفومتریک (روش درونیابی) برای چهار رتبه با 30 نقطه تمرکز ترسیم شد. از ترکیب شاخص رسوب با میانگین دبی رواناب و رسوب ایستگاه هیدرومتری، دو عامل دبی رواناب و رسوب جزیی تحت عنوان تخمینگر نقطهای پیشنهاد شد. در مدل رگرسیون کامل بین شاخص رسوب (متغیر وابسته) و برخی عوامل ژئومورفومتریک به همراه دبی رواناب و رسوب جزیی (متغیر مستقل)، روابط آماری معنیداری در سطح یک و 2.5 درصد آمد. نتایج نشان داد که بهترتیب دبی رواناب و رسوب جزیی، شیب آبراهه (کل و مستقیم)، طول آبراهه مستقیم، ارتفاع پاییندست و پیچ و خم آبراهه از مهمترین عوامل مؤثر بر شاخص رسوب میباشد. در خاتمه، بر اساس نتایج یک تابع سری زمانی (23 و 24 ساله)، روند تغییرات دبی رواناب در حوضه سیر نزولی داشت و با دبی رسوب مطابقت نمیکرد.
عطا امینی؛ جهانگیر پرهمت؛ محمدحسین سدری
چکیده
مفاهیم آب مجازی و بهرهوری آب بهعنوان ابزارهای مدیریتی مؤثر در تحلیل مـسائل مرتبط بـا مدیریت منابع آب مطرح هستند. این پژوهش، بهمنظور استفاده از شاخصهای بهرهوری فیزیکی و اقتصادی آب در مدیریت منابع آب در حوضه تلوار استان کردستان انجام شد. در این راستا، دادههای هواشناسی و اقلیم، منابع آب، کشاورزی، آبیاری و مدیریتی حوزه ...
بیشتر
مفاهیم آب مجازی و بهرهوری آب بهعنوان ابزارهای مدیریتی مؤثر در تحلیل مـسائل مرتبط بـا مدیریت منابع آب مطرح هستند. این پژوهش، بهمنظور استفاده از شاخصهای بهرهوری فیزیکی و اقتصادی آب در مدیریت منابع آب در حوضه تلوار استان کردستان انجام شد. در این راستا، دادههای هواشناسی و اقلیم، منابع آب، کشاورزی، آبیاری و مدیریتی حوزه آبخیز جمعآوری شد. سطح زیرکشت محصولات آبی در حوضه شناسایی و درصد کشت آنها مشخص شد. اطلاعات مربوط به رشد این محصولات، تولید ماده خشک و میزان آب مصرفی آنها با استفاده از نرمافزار CROPWAT و اندازهگیریهای میدانی محاسبه شد. با استفاده از نتایج تحلیل این دادهها، شاخصهای مدیریتی از جمله بهرهوری فیزیکی و بهرهوری اقتصادی محصولات محاسبه شد. نتایج نشان داد که پنج محصول گندم، سیبزمینی، جو، یونجه و شبدر بیش از 93 درصد سطح اراضی آبی حوضه را تشکیل میدهند. محصول سیبزمینی دارای بهرهوری فیزیکی بالا به میزان 3.46 و محصول گندم کمترین بهرهوری فیزیکی به میزان 0.43 کیلوگرم بر متر مکعب را دارا است. با وجود عملکرد فیزیکی پایین گندم، بخش زیادی از آب مصرفی در محصول گندم، آب سبز است. حال آنکه سیبزمینی کمترین مقدار آب سبز را مصرف میکند. همچنین، از لحاظ بهرهوری اقتصادی محصولات گندم، جو و سیبزمینی بیشترین سود خالص اقتصادی را دارند و میزان سطح اراضی تحت کشت تطابق مناسبی با بهرهوری اقتصادی دارد. نتایج این پژوهش میتواند به مدیریت صحیح و متناسب با منابع آب موجود در حوضه منجر شود.
عاطفه داوری دولت آبادی؛ اکبر قاضی فرد؛ کورش شیرانی؛ فرزاد حیدری مورچه خورتی
چکیده
دشت سگزی از مناطق بیابانی کشور است که بهدلیل هموار بودن و وجود خاکهای حساس به فرسایش، استعداد فراوانی برای فرسایش بادی دارد. هدف این پژوهش، بررسی امکان استفاده از شورابههای دشت سگزی و تأثیر آن بر خصوصیات مقاومتی خاک، تشکیل سلههای سطحی و پایداری آن در برابر فرسایش بادی میباشد. برای انجام این پژوهش، پنج نمونه ...
بیشتر
دشت سگزی از مناطق بیابانی کشور است که بهدلیل هموار بودن و وجود خاکهای حساس به فرسایش، استعداد فراوانی برای فرسایش بادی دارد. هدف این پژوهش، بررسی امکان استفاده از شورابههای دشت سگزی و تأثیر آن بر خصوصیات مقاومتی خاک، تشکیل سلههای سطحی و پایداری آن در برابر فرسایش بادی میباشد. برای انجام این پژوهش، پنج نمونه خاک با بافتهای متفاوت از سطح خاک جمعآوری و همراه با شورابه برداشت شده از زهکشهای منطقه به آزمایشگاه منتقل و پس از تعیین برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی نمونهها، بهمنظور بررسی امکان استفاده از شورابه در کنترل فرسایش بادی، برای ایجاد بادهایی با سرعت و زمان مشخص از دستگاه تونل باد استفاده شد. نمونه بافت خاک، با پاشش نسبتهای متفاوت (شورابه به آب) بر سطح آنها مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا، پارامترهایی مانند شوری، سرعت آستانه فرسایش تیمارها پس از خشک شدن، ضخامت، مقاومت و تراکم سلههای تشکیل شده اندازهگیری و میزان خاکدانهای شدن سلهها مشخص شد. نتایج نشان میدهد که با افزایش شوری محلولها، تراکم و ضخامت سله تشکیل شده، سرعت آستانه فرسایش در مدل انجام شده، افزایش مییابد. تجزیه واریانس دادهها، برای بررسی تأثیر بافت، شوری شورابه، ضخامت سله و سرعت آستانه بر کنترل فرسایش بادی، اختلاف معنیدار در سطح یک درصد را نشان داد. نمونه C با بیشترین درصد ریزدانه و مجموع یونهای کلسیم و منیزیم برای هماوری ذرات، دارای سرعت آستانه 11 متر بر ثانیه و نمونه E با کمترین درصد ریزدانه و مجموع یونهای کلسیم و منیزیم دارای سرعت آستانه 6.23 متر بر ثانیه بود. سرعت آستانه فرسایش بادی نمونههای D ،A و B نیز بهترتیب با کاهش میزان ذرات ریزدانه کاهش یافت. وجود مقدار زیاد سدیم از نظر علمی و کاربردی محدودیتهایی در امکان استفاده از شورابه بهعنوان مالچ ایجاد میکند، ولی نتایج نشان میدهد که کاربرد شورابه برای افزایش تراکم جادههای خاکی میتواند نتیجهبخش باشد.
حمزه نور؛ علی باقریان کلات؛ علیاکبر عباسی
چکیده
قرق مرتع یک روش مدیریتی آبخیزداری بهمنظور بهبود وضعیت مراتع است. با این حال، اغلب مطالعات هیدرولوژی مرتع به بررسی اثر قرق بر هدررفت خاک در مقیاس کرت پرداختهاند و مطالعات اندکی اثر این اقدام مدیریتی بر رسوب تولیدی آبخیزهای کوچک در مقیاسهای زمانی فصلی و سالانه را مد نظر قرار دادهاند. در این راستا، پژوهش حاضر بهمنظور ارزیابی ...
بیشتر
قرق مرتع یک روش مدیریتی آبخیزداری بهمنظور بهبود وضعیت مراتع است. با این حال، اغلب مطالعات هیدرولوژی مرتع به بررسی اثر قرق بر هدررفت خاک در مقیاس کرت پرداختهاند و مطالعات اندکی اثر این اقدام مدیریتی بر رسوب تولیدی آبخیزهای کوچک در مقیاسهای زمانی فصلی و سالانه را مد نظر قرار دادهاند. در این راستا، پژوهش حاضر بهمنظور ارزیابی تولید رسوب در آبخیزهای قرق و تحت چرا بهترتیب با مساحتهای 1.0 و 1.1 هکتار در آبخیز تحقیقاتی سنگانه واقع در شمال شرق استان خراسان رضوی طرحریزی شده است. برای این منظور، رواناب و رسوب در مقیاس رگبار در خروجی حوضههای کوچک مربوط به 56 رگبار طی دوره 1385 الی 1395 جمعآوری شد. نتایج دلالت بر اثر کاهشی و معنیدار قرق مرتع بر رسوبدهی در مقیاس آبخیزهای کوچک داشته است. بهگونهایکه کاهش 582 درصدی رسوب در تیمار قرق نسبت به چرای آزاد بهدست آمد. همچنین، نتایج نشان داد که اثر قرق بر فرایندهای هیدرولوژیک دارای تغییرات فصلی و سالانه است، به گونهای که بیشینه و کمینه اختلاف بین تیمارها بهترتیب در فصلهای بهار و زمستان مشاهده شده است. با استفاده از نتایج این پژوهش، میتوان بیان کرد که مدیریت چرای دام طی فصلهای حساس و همچنین، قرق مراتع در صورتیکه مسائل اجتماعی آن برطرف شود، بهعنوان یک راهکار عملی در کاهش رسوب حوزههای آبخیز مطرح است.
مصطفی بنی اسدی؛ مجتبی پالوج
چکیده
سیاستگذاران در حوضه منابع آب در کشور بیشتر بهدنبال حل مسئله آب از طریق مسائل فنی-مهندسی، انتقال آب، سدسازی و پروژههای سازهای بودهاند. این در حالی است که مشکل اصلی منابع آب در کشور، وجود حکمرانی بد و نامطلوب و سامانه مدیریتی ناکارآمد است. ترتیبات نهادی نامناسب، مدیریت از هم گسسته، عدم شفافیت و عدم مشارکت ذینفعان ...
بیشتر
سیاستگذاران در حوضه منابع آب در کشور بیشتر بهدنبال حل مسئله آب از طریق مسائل فنی-مهندسی، انتقال آب، سدسازی و پروژههای سازهای بودهاند. این در حالی است که مشکل اصلی منابع آب در کشور، وجود حکمرانی بد و نامطلوب و سامانه مدیریتی ناکارآمد است. ترتیبات نهادی نامناسب، مدیریت از هم گسسته، عدم شفافیت و عدم مشارکت ذینفعان در مدیریت، از جمله ویژگیهای سامانه حکمرانی فعلی منابع آب در کشور است. هدف از مطالعه حاضر، طراحی مدل حکمرانی مناسب بر منابع آب زیرزمینی در حوزه آبخیز دشت ارزوئیه میباشد. برای این منظور، با استفاده از روش تحلیلی نظریه داده بنیاد و مصاحبه با کارشناسان و صاحبنظران و انجام تحلیلهای مربوطه، الگوی حکمرانی مطلوب منابع آب تدوین شد. از مهمترین نتایج و پیشنهادات این الگو میتوان به تدوین چیدمان نهادی مناسب در سطح حوزه آبخیز، یکپارچهسازی مدیریت در سطح کلان تا سطح حوضه، واگذاری مدیریت به ذینفعان در سطح حوزه آبخیز، مشارکت ذینفعان در نظارت و اجرا و اصلاح قوانین و نظام حقوقی اشاره کرد.
جمال مصفایی؛ امین صالح پور جم
چکیده
برای برنامهریزیهای آتی طرحهای اجرایی آبخیزداری، ارزیابی عملکرد اقدامات گذشته امری ضروری است. در این پژوهش، تاثیر اقدامات مختلف آبخیزداری بر وضعیت هیدرولوژیکی و منابع آب در حوزه آکوجان قزوین مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور، تغییرات آبدهی منابع آبی حوضه، افزایش میزان نفوذ و ذخیره آب و نیز میزان سیلاب حوضه، برای ...
بیشتر
برای برنامهریزیهای آتی طرحهای اجرایی آبخیزداری، ارزیابی عملکرد اقدامات گذشته امری ضروری است. در این پژوهش، تاثیر اقدامات مختلف آبخیزداری بر وضعیت هیدرولوژیکی و منابع آب در حوزه آکوجان قزوین مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور، تغییرات آبدهی منابع آبی حوضه، افزایش میزان نفوذ و ذخیره آب و نیز میزان سیلاب حوضه، برای بازه زمانی قبل و بعد از اجرای عملیات آبخیزداری مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد، سالانه حدود 114 هزار متر مکعب ذخیره رواناب در اثر عملیات آبخیزداری در حوضه انجام شده است که 20.1 درصد این حجم مربوط به عملیات سازهای و 79.9 درصد متعلق به اقدامات بیولوژیکی و بیومکانیکی آبخیزداری است. نتایج مربوط به تحلیل سیلاب نشان داد که نقش اقدامات سازهای در تغییر زمان تمرکز حوضه اندک و حتی منفی بوده، لذا، کاهش دبی اوج و حجم سیلاب خروجی حوضه، حاصل اجرای اقدامات بیولوژیکی و بیومکانیکی است که باعث شده دبی اوج برای دوره بازگشتهای دو تا 100 سال بهترتیب 42.7، 25.4، 20.8، 17.1، 15.3 و 13.8 درصد و حجم سیلاب بهترتیب 41.8، 24.8، 20.2، 16.5، 14.8 و 13.3 درصد کاهش یابد. همچنین، مشخص شد که با افزایش دوره بازگشت سیلاب، درصد کاهش حجم و دبی اوج سیلاب ناشی از عملیات آبخیزداری کاهش یافته است.
فرزاد حیدری؛ راضیه صبوحی
چکیده
این پژوهش، با هدف بررسی تاثیر سازههای احداث شده در رودخانه بودجان بر کمیت و کیفیت منابع آب منطقه انجام شد. این رودخانه، یکی از سرشاخههای رودخانه شور-دهاقان بوده، حوضه آن نقش مهمی در تامین آب اراضی پائیندست دارد. در این راستا، دادههای هواشناسی، هیدرومتری و سایر اطلاعات و نقشهها جمعآوری شد. حجم مخازن پشت بندهای احداثی ...
بیشتر
این پژوهش، با هدف بررسی تاثیر سازههای احداث شده در رودخانه بودجان بر کمیت و کیفیت منابع آب منطقه انجام شد. این رودخانه، یکی از سرشاخههای رودخانه شور-دهاقان بوده، حوضه آن نقش مهمی در تامین آب اراضی پائیندست دارد. در این راستا، دادههای هواشناسی، هیدرومتری و سایر اطلاعات و نقشهها جمعآوری شد. حجم مخازن پشت بندهای احداثی و همچنین، میزان بارندگی طی دو سال اجرای پژوهش در بارانسنجهای تعبیه شده در حوضه اندازهگیری و با انجام مطالعات میدانی و ارزیابی از شرایط هیدرولوژیکی حوضه، بیلان آبی محاسبه شد. نتایج نشان داد که میزان مصرف آب کشاورزی در این حوضه، حدود 17 میلیون متر مکعب میباشد. چنانچه این مقدار از حجم آب ناشی از نزولات جوی (حدود 26.6 میلیون متر مکعب) کسر شود، باقیمانده 9.6 میلیون متر مکعب آب مازادی است که میتواند در اراضی زیردست مورد استفاده قرار گیرد. به این ترتیب نقش این حوضه در تامین آب مناطق زیردست مشخص میشود که برای کشت 1600 هکتار گندم با فرض 6000 متر مکعب آب مصرفی برای هر هکتار کافی است. احداث بندها با کاهش سرعت جریان آب، اثرات مخرب سیلابهای فصلی رودخانه را کاهش داده، با افزایش زمان نفوذ آب، سبب تغذیه بهتر آبخوان منطقه شدهاند. حجم کم مخازن آب پشت بندهای احداثی، اختلالی در تامین آب مناطق زیردست ایجاد نکرده است، ولی عدم مدیریت صحیح پس از اجرای این عملیات و توسعه بیرویه باغات و اراضی کشاورزی بهدلیل سهولت دسترسی به آب، زنگ خطری است که تمامی نتایج مثبت عملیات آبخیزداری را که با صرف هزینه بسیار زیاد اجرا شده را تحتالشعاع قرار داده است.
سعید نبی پی لشکریان؛ محمود عرب خدری؛ صمد شادفر
چکیده
فرسایش تشدیدی خاک و تولید و انتقال مقادیر زیاد رسوب از معضلات مهم بسیاری از مناطق کشور ایران است. برای کاهش اثرات سوء این معضل از طریق انجام اقدامات حفاظت خاک و آبخیزداری، اطلاع از میزان فرسایش خاک و تولید رسوب و به عبارتی شناسایی مناطق بحرانی ضرورت دارد. با توجه به فقدان ایستگاه اندازهگیری در خروجی آبخیزهای کوچک، مدلهای تجربی ...
بیشتر
فرسایش تشدیدی خاک و تولید و انتقال مقادیر زیاد رسوب از معضلات مهم بسیاری از مناطق کشور ایران است. برای کاهش اثرات سوء این معضل از طریق انجام اقدامات حفاظت خاک و آبخیزداری، اطلاع از میزان فرسایش خاک و تولید رسوب و به عبارتی شناسایی مناطق بحرانی ضرورت دارد. با توجه به فقدان ایستگاه اندازهگیری در خروجی آبخیزهای کوچک، مدلهای تجربی ابزار مناسبی برای تخمین فرسایش خاک و رسوبدهی میباشند. یکی از این روشها که بر اساس دادههای رسوب مناطق مدیترانهای ابداع شده، مدل تجربی نمرهدهی فاکتوریل (FSM) است. بر همین اساس هدف اصلی این تحقیق، بررسی میزان همخوانی برآوردهای این مدل تجربی و مقدار مشاهدهای رسوب در مناطق منتخب کشور میباشد. به همین منظور، 58 حوضه واجد اطلاعات رسوبدهی در استانهای سمنان، مرکزی، اصفهان، چهارمحال و بختیاری، آذربایجان غربی، لرستان، فارس، گلستان و خراسان رضوی برای مقایسه با مقادیر برآوردی مدل انتخاب شدند. برای محاسبه رسوبدهی حوضهها، لایههای اطلاعاتی لازم برای مدل FSM بررسی و امتیازهای مربوطه داده شد. مقایسه نتایج نشان داد که تمامی تخمینهای مدل اصلی (قبل از واسنجی) چند برابر بیشتر از مقادیر رسوب اندازهگیری شده مخازن (44/0 تا 64/459 تن بر کیلومتر مربع در سال) هستند. به منظور اصلاح ضرایب، واسنجی در قالب دو سناریو، یکبار با کل دادهها و بار دیگر پس از تقسیم به سه منطقه جغرافیایی انجام گرفت که سبب بهبود قابل توجه برآوردها شد. بهطوریکه ضریب کارایی Nash‐Sutcliffe برای کل ایستگاهها، 39/0 و برای مناطق مرکزی، زاگرس و شمال شرقی بهترتیب 51/0، 66/0 و 78/0 بهدست آمدند. به همین دلیل توصیه میشود که از کاربرد مدل FSM بدون واسنجی خودداری شود. همچنین، طبق نتایج بهدست آمده میتوان جمعبندی نمود که واسنجی منطقهای مدل تجربی FSM، نتایج بهتری دارد.
رضا طلایی؛ آرش محمد علیزاده
چکیده
مناطق جنوبی استان اردبیل دارای سنگهای رسوبی رسدار است و در دامنههای آن هر ساله بهعلت وقوع زمینلغزشهای جدید و یا فعالیت دوباره زمینلغزشهای قدیمی خسارتهای مالی زیادی وارد میشود. در منطقه مورد مطالعه، لایههای رسوبی رسدار مربوط به سازند قرمز فوقانی بوده و به سن نئوژن هستند. کانیهای رسی ...
بیشتر
مناطق جنوبی استان اردبیل دارای سنگهای رسوبی رسدار است و در دامنههای آن هر ساله بهعلت وقوع زمینلغزشهای جدید و یا فعالیت دوباره زمینلغزشهای قدیمی خسارتهای مالی زیادی وارد میشود. در منطقه مورد مطالعه، لایههای رسوبی رسدار مربوط به سازند قرمز فوقانی بوده و به سن نئوژن هستند. کانیهای رسی میتوانند بهعلت داشتن خصوصیت تورمی، عامل اصلی وقوع زمینلغزشها باشند. این پژوهش برای آزمون فرضیه تأثیر خاکهای رسدار تورمپذیر در ناپایداری دامنه انجام گرفت. از مساحت 164500 هکتاری منطقه در 11.91 درصد از آن زمینلغزش اتفاق افتاده است. 32.8 درصد از لایههای رسوبی رسدار درگیر زمینلغزش هستند. کمینه درصد ذرات ماسه، سیلت و رس در خاکهای رسدار منطقه بهترتیب برابر صفر، 23.4 و هشت بوده، بیشینه آنها نیز برابر 39.9، 72 و 54.5 میباشد. کمینه حد روانی نمونهها 36.7 درصد و بیشینه آن 67.66 میباشد. حد خمیری نیز بین 19 تا 33.13 درصد تغییر میکند. خاکهای منطقه دارای pH بالای هشت هستند. ظرفیت تبادل کاتیونی بالای 30.41 میلیاکیوالان در 100 گرم خاک که تا 76.52 نیز میرسد، از خصوصیات اصلی خاکهای منطقه است. درجه تورمپذیری خاکهای دامنههای لغزشی با استفاده از ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی و بر اساس روشهای مختلف در چهار گروه تورمی با پتانسیل کم، متوسط، بالا و خیلی بالا طبقهبندی شدند. دستکم 80 درصد از نمونههای خاک منطقه دارای پتانسیل تورمی متوسط و بالا بوده، 87.2 درصد از آنها در پهنههای با خطر زمینلغزش بالا و بسیار بالا قرار میگیرند. خاکهای رسی تورمپذیر یکی از عوامل اصلی وقوع زمینلغزشهای منطقه هستند.
صغری مالک پور لرکی؛ زهره خورسندی کوهانستانی؛ محمد فرجی
چکیده
حفاظت و استفاده بهینه از منابع آب از اصول توسعه پایدار هر کشور است. آبهای سطحی جاری یا رودخانهها یکی از مهمترین منابع آب هستند که نقش مهمی در تامین آب مورد نیاز بخشهای مختلف مانند کشاورزی، صنعت، شرب و تولید برق دارند. رودخانه شاوور که یکی از رودخانههای مهم و تاثیرگذار شهرستان شوش بهشمار میرود، بهدلیل ...
بیشتر
حفاظت و استفاده بهینه از منابع آب از اصول توسعه پایدار هر کشور است. آبهای سطحی جاری یا رودخانهها یکی از مهمترین منابع آب هستند که نقش مهمی در تامین آب مورد نیاز بخشهای مختلف مانند کشاورزی، صنعت، شرب و تولید برق دارند. رودخانه شاوور که یکی از رودخانههای مهم و تاثیرگذار شهرستان شوش بهشمار میرود، بهدلیل استفاده از آب آن در کاربریهای شهری و کشاورزی کیفیت آن حائز اهمیت است. کاربری اراضی و تغییرات آن تاثیر بسزایی بر کیفیت آب رودخانهها دارد، در پژوهش حاضر، تاثیرات تغییر کاربری اراضی بر روی کیفیت آب رودخانه شاوور در دوره زمانی 1393-1363 بررسی شد. نقشههای کاربری اراضی مربوط به سالهای 1363 و 1393 به کمک تصاویر ماهوارهای تهیه شد و سپس، تغییرات کاربری اراضی بررسی شد. نتایج نشان داد، در سری دادههای مورد مطالعه، روند معنیدار وجود دارد و افزایش اراضی مسکونی و کشاورزی و کاهش اراضی مرتعی و جنگلی را در پی داشت. سپس، در دوره مطالعاتی روند تغییرات عوامل کیفی آب رودخانه شاوور به کمک آزمون من-کندال و نمودارها بررسی شد. نتایج نشان داد، روند کلی تغییرات پارامترهای HCO3 ،Cl ،TDS ،EC ،Ca ،Mg و SO4 در دوره زمانی مورد مطالعه، افزایشی بوده است. با توجه به تغییر معنیدار پارامترهای مورد مطالعه میتوان دریافت، افزایش اراضی مسکونی و کشاورزی و کاهش اراضی مرتعی و جنگلی، باعث کاهش کیفیت آب رودخانه شاوور در طی دوره مورد مطالعه شده است.
مسلم دهداری فر؛ محمد فرجی؛ محمد صالحی ویسی؛ جهانگیر احسانی
چکیده
رفتار سنگهای مختلف در مقابل فرسایش متفاوت بوده و این اختلاف به ویژگیهای ذاتی و محیطی سنگها بستگی دارد. بهعبارتی دیگر، بعضی از واحدهای سنگشناسی حساس به فرسایش و مستعد تولید رسوب هستند. در همین راستا، مطالعه حاضر، با هدف بررسی حساسیت به فرسایش و مقاومت سنگهای سازندهای گروه فارس (آهک میشان، ماسهسنگ آغاجاری و انیدریت ...
بیشتر
رفتار سنگهای مختلف در مقابل فرسایش متفاوت بوده و این اختلاف به ویژگیهای ذاتی و محیطی سنگها بستگی دارد. بهعبارتی دیگر، بعضی از واحدهای سنگشناسی حساس به فرسایش و مستعد تولید رسوب هستند. در همین راستا، مطالعه حاضر، با هدف بررسی حساسیت به فرسایش و مقاومت سنگهای سازندهای گروه فارس (آهک میشان، ماسهسنگ آغاجاری و انیدریت گچساران) و سازند آسماری با استفاده از روش سلبی در مناطق بهبهان، گچساران، دیلم و دهدشت انجام شد. نتایج مقایسه میانگین 81 نمونه از چهار نوع سنگ نشان داد که در سطح معنیداری 0.05 درصد و با نتایج حاصل از تحلیل واریانس ANOVA بین سنگهای مورد مطالعه اختلاف معنیداری وجود دارد. بهطور کلی، سنگ آهک آسماری با میانگین امتیاز روش سلبی بین 70.99-66.72 مقاومترین سنگ و در ادامه رتبهبندی از نظر مقاومت به فرسایش بهترتیب سنگ آهک میشان، سنگ آهک آغاجاری و انیدریت گچساران قرار میگیرند.