بنفشه یثربی؛ مجید صوفی؛ سید خلاق میرنیا؛ جهانگرد محمدی
چکیده
فرسایش آبکندی یک رخساره فرسایشی پر رسوب است که سهم عمدهای در تخریب اراضی دارد. در منطقه مورد مطالعه بهدلیل توسعه فرسایش آبکندی در اراضی کشاورزی، این پژوهش با هدف بررسی تاثیر ویژگیهای توپوگرافیک شامل شیب-مساحت و عوامل خاکی بر گسترش آبکندهای جبههای در حوزه آبخیز سیکان واقع در استان ایلام انجام شد. به این منظور تعداد 46 آبکند جبههای ...
بیشتر
فرسایش آبکندی یک رخساره فرسایشی پر رسوب است که سهم عمدهای در تخریب اراضی دارد. در منطقه مورد مطالعه بهدلیل توسعه فرسایش آبکندی در اراضی کشاورزی، این پژوهش با هدف بررسی تاثیر ویژگیهای توپوگرافیک شامل شیب-مساحت و عوامل خاکی بر گسترش آبکندهای جبههای در حوزه آبخیز سیکان واقع در استان ایلام انجام شد. به این منظور تعداد 46 آبکند جبههای انتخاب و خصوصیات مورفومتریک مانند شیب و مساحت بالادست آبکند در محلهای اولیه و فعلی بهوسیله دستگاه موقعیتیاب جهانی و شیبسنج سانتو برداشت شد. دو نمونه خاک ترکیبی از حوضه بالادست، کف و دیوارههای آبکند برداشت شد. سپس با استفاده از ماتریس همبستگی و رگرسیون دو متغیره بهبررسی عوامل موثر پرداخته شد. در بررسی وابستگی عوامل مورفومتریک آبکندها نتایج ماتریس همبستگی نشان داد که با افزایش میزان شیب بالادست بر ارتفاع بالاکند افزوده میشود و در نتیجه آبکندهایی با حجم بالاتر تشکیل میشوند. همچنین، نتایج حاکی از آن است که شاخص مساحت بالادست بهمساحت آغازین آبکندها میتواند بهعنوان شاخص مناسبی جهت تعیین مرحله توسعه آبکندهای جبههای استفاده شود و رابطه معکوسی با شاخص عرض/عمق، طول و حجم آبکندها دارد. رابطه شیب-مساحت در منطقه مورد مطالعه منفی بوده و با افزایش مساحت، مقدار شیب کاهش مییابد، مقدار نرخ کاهش برابر با 0.31 میباشد و میتوان عامل تشکیل بالاکند در منطقه مورد مطالعه را رواناب هورتونی دانست. آستانه توپوگرافی آبکندها در منطقه مورد مطالعه، حدود 0.40 میباشد و مقدار آستانه متوسط آغاز آبکندها در شیب 10 درصد حدود 0.50 هکتار که با کاهش شیب به حدود دو درصد، تا دو هکتار افزایش مییابد و آستانه بحرانی در شیب دو درصد حدود 0.70 هکتار میباشد. بررسی عوامل خاکی نشان میدهد که افزایش مقدار ماده آلی خاک تنها عاملی است که میتواند باعث افزایش مقدار آستانه تشکیل آبکندها شود و سایر عوامل خاکی نظیر بافت سبک خاک و افزایش شوری باعث افزایش حجم آبکند و در نتیجه افزایش میزان تولید رسوب میشود. نتایج رگرسیونهای دو متغیره نشان میدهد که حجم آبکندها در سطح معنیدار یک درصد عاملی وابسته به عمل تعریض میباشد و عرض بالا بهتنهایی 85 درصد از تغییرات حجم را تبیین میکند.
حمید داودی؛ رحیم کاظمی
دوره 2، شماره 1 ، اردیبهشت 1389، ، صفحه 35-43
چکیده
استفاده از منابع آب و خاک از گذشته دور و توجه به محیط زیست و بهرهبرداری پایدار از سرزمین، در چند دهه گذشته، مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، مناطق ساحلی از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. در صورت وجود یک برنامه صحیح و پایدار برای بهرهبرداری از سواحل هر کشوری، این مناطق جزء مهمترین و با ارزشترین منابع اقتصادی، سیاسی و ...
بیشتر
استفاده از منابع آب و خاک از گذشته دور و توجه به محیط زیست و بهرهبرداری پایدار از سرزمین، در چند دهه گذشته، مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، مناطق ساحلی از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. در صورت وجود یک برنامه صحیح و پایدار برای بهرهبرداری از سواحل هر کشوری، این مناطق جزء مهمترین و با ارزشترین منابع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن کشور محسوب میشوند. عدم توجه به آمایش سرزمین و نبود یک برنامه اصولی و کامل، باعث هدررفت منابع عظیم اکولوژیکی، بخصوص در سواحل جنوبی کشور، میگردد. این سواحل به علت دارا بودن منابع عظیم نفت و گاز، موجب جلب توجه بیشتر مدیران ارشد به این منابع شده است؛ تا حدی که منابع مهم و حیاتی آنها از جمله منابع زیست محیطی، در درجه اهمیت کمتری قرار گرفتهاند. برای بررسی این موضوع، جلگه ساحلی هندیجان بهعنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب گردید که شرایط هدررفت سرمایههای ملی در آن بهدلیل موقعیت جغرافیائی، دارای شدت بیشتری است و تجدید منابع اکولوژیکی بهسختی قابل بازیابی است. سرمایههای طبیعی، نظیر آب و خاک، در معرض انواع فرسایش و آلودگی قرار دارد. هدف از این تحقیق، ارزیابی توان اکولوژیکی منطقه، بهمنظور دستیابی به یک برنامه آمایش سرزمین است تا با استفاده از آن به توسعه پایدار محلی دست یافت. جلگه ساحلی هندیجان با آنکه جزء مناطق گرم و خشک محسوب میشود، اما شرایط اقلیمی مناسب زمستانه، وجود رودخانه هندیجان، خور هندیجان و زمین های مسطح و ساحلی طولانی آن از عوامل مهم و مثبتی در راستای توسعه پایدار محلی محسوب میشوند. با استفاده از منابع مختلف کتابخانهای و اطلاعات پایه توپوگرافی، زمینشناسی، خاکشناسی، پوششگیاهی، عکسهایهوایی، تصاویر ماهوارهای و پیمایشهای میدانی، مدلهای ویژه اکولوژیکی منطقه تهیه شد. سپس آمایش سرزمین در هفت اولویت کشاورزی، آبزیپروری، توسعه شهری و روستائی، حفاظت، مرتعداری و گردشگری صورت گرفت و مقایسه اولویت کاربریها و شرایط بهینه آنها تعیین شد. بر اساس نتایج حاصله،از 500 هزار هکتارعرصه مورد بررسی، 14.6درصد مستعد کشاورزی، 14.4 درصد قابلیت توسعه شهری و روستائی، 67 درصد قابلیت گردشگری گسترده، 14.8 درصد قابلیت گردشگری متمرکز، 40 درصد قابلیت آبزیپروری و 34.5 درصد قابلیت حفاظت را دارد.
علی رمضانی؛ مهدی احمدیمقدم؛ امیرحسام حسنی؛ محمدرضا جعفری
چکیده
از دیرباز شکلگیری جوامع انسانی، مراکز صنعتی، کشاورزی و غیره در نزدیکی رودخانهها بوده است و با افزایش جمعیت، رشد تکنولوژی، افزایش استفاده از منابع آبی و دخل و تصرف غیر طبیعی، شرایط کیفی رودخانهها تغییر یافته است. لذا در این زمینه سنجش و تحلیل دادههای کیفی، همچنین بررسی اطلاعات مکانی در اثرگذاری بر کیفیت آب رودخانه جهت پهنهبندی ...
بیشتر
از دیرباز شکلگیری جوامع انسانی، مراکز صنعتی، کشاورزی و غیره در نزدیکی رودخانهها بوده است و با افزایش جمعیت، رشد تکنولوژی، افزایش استفاده از منابع آبی و دخل و تصرف غیر طبیعی، شرایط کیفی رودخانهها تغییر یافته است. لذا در این زمینه سنجش و تحلیل دادههای کیفی، همچنین بررسی اطلاعات مکانی در اثرگذاری بر کیفیت آب رودخانه جهت پهنهبندی و کنترل مدیریتی آن بهسمت استاندارد قابل قبول، ما را یاری مینماید. رودخانه گدارخوش از رودخانههای مرزی کشور در مرز ایران و عراق در استان ایلام با سطح حوزهای معادل 1202.68 کیلومتر مربع واقع شده است. محدوده مطالعاتی این تحقیق، حوزه آبخیز رودخانه گدارخوش میباشد که از محل ورود به استان تا خروج از مرز کشور عراق گسترش یافته است. از 10 ایستگاه نمونهبرداری به نامهای ششدار، تنگ حمام، تصفیه خانه، مهدی آباد، بانویزه، چم آب، گردنه قلا، قبله، پل فلزی و پل شکسته برای مدت شش ماه (مهر ماه 89 تا اسفند ماه 89) بهصورت ماهیانه پارامترهای اکسیژن مورد نیاز بیوشیمیایی، فسفات کل، نیترات، کلیفرم مدفوعی، کل جامدات محلول، اکسیژن محلول، کدورت، pHو دما اندازهگیری شد. تاکنون مطالعات زیادی در خصوص تعیین کیفیت آبهای سطحی صورت گرفته است، که عمدتا به بررسی اثر مواد آلاینده غیرطبیعی (انسانساز) بر کیفیت آب پرداختهاند. در این تحقیق سعی شده است به تاثیر متقابل عوامل طبیعی (غیر انسانساز) و عوامل غیرطبیعی (انسانساز) بر کیفیت آب رودخانه پرداخته شود. نتایج آزمایشگاهی حاصله با تلفیق لایههای اطلاعاتی استخراج شده از محیط GISدر محاسبه شاخص کیفیت آب نشان داد که ایستگاه مهدی آباد با نمره عددی 47.33 شاخص کیفی NSFWQI در وضعیت بد و بقیه ایستگاهها در وضعیت متوسط و در طبقه عددی 70-50 شاخص کیفی NSFWQI قرار دارند.
صمد شادفر؛ مجتبی یمانی؛ محمد نمکی
چکیده
یکی از انواع فرآیندهای حرکتهای دامنهای که خسارتهای مالی وجانی فراوانی را بر زندگی انسانها وارد مینماید، پدیده زمینلغزش است.وجود عواملی از قبیل مستعد بودن ناهمواریها از نظر منشاءساختمانی ودینامیک، قطع درختان جنگل وبهرهبرداریهای مفرط از آنها،رعایت نکردن اصول فنی در احداث ونگهداری جادههای جنگلی وروستایی،عدم ...
بیشتر
یکی از انواع فرآیندهای حرکتهای دامنهای که خسارتهای مالی وجانی فراوانی را بر زندگی انسانها وارد مینماید، پدیده زمینلغزش است.وجود عواملی از قبیل مستعد بودن ناهمواریها از نظر منشاءساختمانی ودینامیک، قطع درختان جنگل وبهرهبرداریهای مفرط از آنها،رعایت نکردن اصول فنی در احداث ونگهداری جادههای جنگلی وروستایی،عدم اعمال مدیریت صحیح و بهرهبرداری اصولی از منابع موجود، سبب شده است که هر ساله خسارتهای زیادی بر سکونتگاههای روستایی،فعالیتهای ساختمانی وزراعی، بهویژه باغهای مرکبات وچای وارد شوند.این مسائل، لزوم پهنهبندی خطر زمینلغزش را بهعنوان اولین مرحله در مدیریت صحیح محیطی این پدیده روشن میسازد.بهاین منظور ابتدا لایههای اطلاعاتی برخی از عوامل مهم تأثیرگذار در وقوع زمینلغزش از قبیل سنگشناسی،شیب،ارتفاع،نوع استفاده فعلی از زمین، فاصله از گسل و فاصله از آبراههتهیه ورقومی شدند.سپس با استفاده از تفسیر عکسهای هوایی و عملیات میدانی، کلیه لغزشهای موجود در حوزه،شناساییوبهصورت نقشه ارائه شدند.از تلفیق نقشههای عامل با نقشه زمینلغزشها،درصد لغزش در واحدهای مختلف هر نقشه بهدست آمد وبامحاسبه LNRF ترکم سطح، ارزش اطلاعاتی وزن هر یک از عوامل تعیین شد.در نهایت نقشه پهنهبندی خطر زمینلغزش با ادغام لایههای مختلف وزنی در مدلهای مختلف، حاصل شد. درستییابی مدلها با انتخاب یک زیرحوزه بهعنوان شاهد و اعمال وزن بهدست آمده برای هر کدام از مدلها در شاهد، برای بقیة حوزه بدون استفاده از نقشة پراکنش زمینلغزشها صورت گرفت. نتایج حاصلاز این بررسی نشان میدهد که بیشترین سطح لغزش در واحدهای سنگ شناختی Pdr و Js بهعلت وجود لایههای مارن،رسو سیلتودر طبقه شیب 50-30ودر ارتفاع 2500-2000 متربهوقوع پیوسته است.از طرف دیگر طبقه کاربری مرتع، طبقهبندی فاصله از آبراهة 300-0 متروفاصله از گسل 1000-0 بیشترین ناپایداریها را بهخود اختصاص میدهند.این تحقیق نشان میدهد که در مدل تراکم سطح، حدود 79درصد ودر مدل LNRF، حدود 63درصد ودر مدل ارزش اطلاعاتی، حدود 66درصد از حوزه مورد مطالعه در محدوده استعداد خطر لغزش بالا قرار میگیرند.
مسعود سلیمان پور؛ مجید صوفی؛ حسن احمدی
دوره 1، شماره 1 ، اردیبهشت 1388، ، صفحه 46-52
چکیده
طبق طبقه بندی اقلیمی به روش دومارتن اصلاح شده، استان فارس دارای فرسایش خندقی در شش اقلیم است. در تحقیق حاضر پس از انتخاب یک منطقه از هر اقلیم، تعداد 15 خندق فعال و معرف از نظر ویژگی های مورفومتریک در آن منطقه مشخص شد و مساحت آبخیر، شیب، میزان پیشروی، ضریب شکلآبخیز، دانه بندی ذرات رس، سیلت و شن، درصد پوشش گیاهی، درصد ...
بیشتر
طبق طبقه بندی اقلیمی به روش دومارتن اصلاح شده، استان فارس دارای فرسایش خندقی در شش اقلیم است. در تحقیق حاضر پس از انتخاب یک منطقه از هر اقلیم، تعداد 15 خندق فعال و معرف از نظر ویژگی های مورفومتریک در آن منطقه مشخص شد و مساحت آبخیر، شیب، میزان پیشروی، ضریب شکلآبخیز، دانه بندی ذرات رس، سیلت و شن، درصد پوشش گیاهی، درصد سنگریزه و خاک لخت در آبخیز واقع در بالای پیشانی هر خندق اندازه گیری، و تولید رسوب محاسبه شد. برای تعیین عوامل موثر در تولید رسوب ناشی از فرسایش خندقی با استفاده از روش Stepwise در نرم افزارSPSS ، تحلیل آماری صورت گرفت. نتایج نشان داد که چهار عامل شیب، باران حداکثر 24 ساعته، شن و ضریب شکل آبخیز، رابطه معنی داری در سطح یک درصد با تولید رسوب خندق ها دارند و مهمترین عامل در تولید رسوب ناشی از گسترش خندق ها، شیب سطح واقع در بالادست پیشانی خندق است. عواملی نظیر شیب و ضریب شکل، رابطه مثبت و باران حداکثر 24 ساعته و شن، رابطه منفی با گسترش خندق ها نشان دادند. تاثیر بسیار مهم شیب در تولید رسوب ناشی از فرسایش خندق ها، نشانهای از سرعت جریان سطحی تولید شده در بالای پیشانی آنها است؛ اقدامات منجر به کاهش شیب در این مناطق، تاثیر مهمی در کاهش پیشروی خندق ها و تولید رسوب دارد.
سمانه پورمحمدی؛ محمدتقی دستورانی؛ هادی جعفری؛ علیرضا مساح بوانی؛ مسعود گودرزی؛ فاطمه باقری؛ محمدحسن رحیمیان
چکیده
بررسی اثرات خشکسالی بر منابع آب دشت های کشور در مدیریت بهینه منابع آب در بخش کشاورزی و منابع طبیعی بسیار حائز اهمیت می باشد. مدل آب های زیرزمینی می تواند بهعنوان یک ابزار ارزشمند در مدیریت منابع آب زیرزمینی به کار رود. لذا بررسی بیلان آب زیرزمینی تحت تأثیر خشکسالی هواشناسی به کمک مدل های ریاضی از جمله اهداف کاربردی ...
بیشتر
بررسی اثرات خشکسالی بر منابع آب دشت های کشور در مدیریت بهینه منابع آب در بخش کشاورزی و منابع طبیعی بسیار حائز اهمیت می باشد. مدل آب های زیرزمینی می تواند بهعنوان یک ابزار ارزشمند در مدیریت منابع آب زیرزمینی به کار رود. لذا بررسی بیلان آب زیرزمینی تحت تأثیر خشکسالی هواشناسی به کمک مدل های ریاضی از جمله اهداف کاربردی و مهم در توسعه پایدار منابع طبیعی و محیط زیست می باشد. تویسرکان از دشت های مهم استان همدان است که منبع اصلی تأمین آب باغات و کشتزارهای وسیع آن چاه های حفر شده در دشت می باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات خشکسالی هواشناسی بر تغییرات بیلان آب زیرزمینی به کمک مدلسازی ریاضی با استفاده از مدل MODFLOW در نرمافزار GMS می باشد. به این منظور پس از محاسبه شاخص بارش استاندارد و تعیین سال های خشک و تر در منطقه مطالعاتی و انتخاب سه سال شاخص بهعنوان سال نرمال (1387)، ترسال (1388) و خشکسال (1389) به بررسی بیلان آب زیرزمینی در این سه سال پرداخته شده است. در همین راستا سال نرمال به عنوان سال واسنجی مدل و سال های ترسال و خشکسال به عنوان صحت سنجی مدل استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل MODFLOW به خوبی توانسته است سطح ایستابی چاه های مشاهداتی را در سال نرمال، ترسال و خشکسال (بهترتیب با ریشه خطای استاندارد 0.73، 0.85، 0.93) پیشبینی نماید. بررسی تطابق شاخص خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی نشان داد که خشکسالی هواشناسی به تنهایی نمیتواند بر تغییرات افت سطح آب زیرزمینی تأثیر بگذارد و استفاده بیرویه از چاه های بهره برداری و برداشت از آن ها تاثیر زیادی بر تغییرات آب زیرزمینی خواهد داشت. نکته قابل توجه آنکه بر اساس نتایج حاصله خشکسالی هواشناسی بر تغییرات بیلان آب زیرزمینی به شدت تأثیرگذار بوده است.
علیرضا شکوهی؛ اصغر عزیزیان
چکیده
در سالهای اخیر مدلهای رقومی ارتفاعی (DEMs) راداری بهعلت سهولت دسترسی و رایگان بودن، بهطور گستردهای در مدلسازی هیدرولوژیکی و استخراج مشخصات ژئومورفولوژیکی حوزههای آبخیز مورد استفاده قرار گرفتهاند. یکی از مهمترین سوالات در بهکارگیری مدلهای ریاضی بارش و رواناب، اثر منبع تهیه مدل رقومی ارتفاعی بر نتایج ...
بیشتر
در سالهای اخیر مدلهای رقومی ارتفاعی (DEMs) راداری بهعلت سهولت دسترسی و رایگان بودن، بهطور گستردهای در مدلسازی هیدرولوژیکی و استخراج مشخصات ژئومورفولوژیکی حوزههای آبخیز مورد استفاده قرار گرفتهاند. یکی از مهمترین سوالات در بهکارگیری مدلهای ریاضی بارش و رواناب، اثر منبع تهیه مدل رقومی ارتفاعی بر نتایج شبیهسازی میباشد. در پژوهش حاضر، برای پاسخ بدین سوال تلاش شده است تا از طریق مقایسه اثرات استفاده از DEM راداری SRTM و DEM حاصل از نقشههای 25000: 1 زمینی، عملکرد مدل KW-GIUH ژئومورفولوژیکی و پارامترهای ورودی آن مورد ارزیابی قرار گیرد. نتایج نشان داد که در صورت استفاده از DEMهای راداری، مقادیر پارامترهای ژئومورفولوژیکی نظیر شیب متوسط زیرحوضهها، شیب متوسط آبراههها و تعداد آبراههها بیشتر و طول متوسط جریان در سطح الارض و طول متوسط آبراههها همواره کمتر از مقادیر بهدست آمده از نقشههای 1:25000 زمینی میباشند. در این حالت دبی اوج هیدروگراف، زمان پایه و شیب شاخه صعودی هیدروگراف بهدست آمده از دو منبع تأمین DEM متفاوت بوده، بهنحوی که دبی اوج و شیب بازوی بالارونده هیدروگراف بهدست آمده از نقشههای راداری در آستانههای مختلف شکلگیری آبراههها، بهترتیب اختلافی در حدود 12-1 و 60-1 درصد را نسبت به مقدار این کمیت در صورت استفاده از نقشههای 1:25000 زمینی نشان میدهد.
معصومه صادقی؛ مصطفی کریمی احمدآباد؛ محمدرضا اختصاصی؛ محمدرضا رجبی
چکیده
حمل ماسه بهوسیله بادهای فرساینده، یکی از مهمترین فرایندهای باد در مناطق خشک و نیمهخشک است. در این مطالعه بهمنظور تعیین رژیم باد، شاخصهای مختلف این پدیده طبیعی اعم از شاخص یکسانی جهت باد (UD)، شاخص پتانسیل حمل ماسه (DP)، شاخص برآیند جهت بادهای فرساینده (RDD)، شاخص برآیند پتانسیل حمل (RDP) با شاخص مورفولوژی تپههای ماسهای، ...
بیشتر
حمل ماسه بهوسیله بادهای فرساینده، یکی از مهمترین فرایندهای باد در مناطق خشک و نیمهخشک است. در این مطالعه بهمنظور تعیین رژیم باد، شاخصهای مختلف این پدیده طبیعی اعم از شاخص یکسانی جهت باد (UD)، شاخص پتانسیل حمل ماسه (DP)، شاخص برآیند جهت بادهای فرساینده (RDD)، شاخص برآیند پتانسیل حمل (RDP) با شاخص مورفولوژی تپههای ماسهای، در دشت سمنان مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. از دادههای بادسنجی ایستگاههای همدید گرمسار، سمنان، دامغان و بیارجمند و نرمافزار Sand Rose Graph.2 بهمنظور آنالیز دادههای باد و محاسبه مقادیر پتانسیل حمل ماسه و رسم گلماسه استفاده شده است. نتایج نشان داد که پتانسیل حمل ماسه بادی در تمامی ایستگاههای مورد بررسی بر اساس سرعت آستانه شش متر برثانیه نسبتاً زیاد و بیش از 3000 واحد برداری (VU) در طول سال میباشد که بیانگر زیاد بودن پتانسیل بادها در ایجاد فرسایش بادی و حمل ماسه در منطقه است. شاخص UD سالانه باد در ایستگاه دامغان بیشتر از 0.9 و در سایر ایستگاهها بین 0.8-0.3 متغیر میباشد. شاخص RDD نیز بیانگر تغییرات جهت باد از 130 الی 180 درجه است. دو شاخص مذکور نشاندهنده شکلگیری تپههای ماسهای بارخانی، برخانوئید و یا تپههای طولی سیلکمانند در دشت سمنان-گرمسار است که در امتداد بادهای شمال-شمالغرب بهسمت جنوب-جنوبشرق شکل میگیرند. این وضعیت با توجه به موقعیت ارتفاعات البرز در شمال منطقه و موقعیت جنوبی دشتهای گرمسار، دامغان و سمنان نشانگر شرایط مناسب برای ایجاد بادهای کوه-دشت بوده و با دالانهای توپوگرافی موجود انطباق مناسبی را نشان میدهد. شاخص حرکت تپههای ماسهای بیانگر متحرک بودن آنها میباشد و پوشش فعلی نتیجه عملیات بیابانزدایی است.
سعید جهانبخش؛ بهروز ساری صراف؛ عبدالمحمد غفوری روزبهانی؛ سیما رحیمی بندرآبادی
چکیده
خشکسالی هیدرولوژیک از روشهای مختلف قابل بررسی میباشد. یکی از راههای متداول، استفاده از شاخصهای جریان حداقل است. در این مطالعه بهمنظور بررسی ماهیت، تعیین مناطق همگن، استخراج روابط منطقهای و همچنین، بررسی روند جریان حداقل حوزه آبخیز کرخه، از دادههای 13 ایستگاه هیدرومتری در دوره آماری 2000-1960 استفاده شد. پس از کنترل ...
بیشتر
خشکسالی هیدرولوژیک از روشهای مختلف قابل بررسی میباشد. یکی از راههای متداول، استفاده از شاخصهای جریان حداقل است. در این مطالعه بهمنظور بررسی ماهیت، تعیین مناطق همگن، استخراج روابط منطقهای و همچنین، بررسی روند جریان حداقل حوزه آبخیز کرخه، از دادههای 13 ایستگاه هیدرومتری در دوره آماری 2000-1960 استفاده شد. پس از کنترل کمی و کیفی و بازسازی دادهها، با استفاده از منحنیهای تداوم جریان شاخصهای Q75 ،Q90 و Q95 و با تحلیل فراوانی جریان کم 10 و 30 روزه شاخصهای Q10,5، Q10,50، Q10,100، Q30,5، Q30,50 و Q30,100 و چند شاخص دیگر استخراج شد. سپس به کمک برخی عوامل فیزیوگرافی، اقلیمی، زمینشناسی و پوشش گیاهی به تجزیه و تحلیل منطقهای این شاخصها پرداخته شد. برای این منظور از روش تحلیل خوشهای مرتبهای و رگرسیون گام به گام استفاده شد. در نهایت نیز سری زمانی شاخصها از لحاظ وجود روند ارزیابی شد. نتایج نشان میدهد که از بین شاخصهای محاسبه شده Q95 و Q10,100 کمترین مقدار را دارند که با افزایش دوره بازگشت مقادیر این شاخصها کاهش مییابد. از طرف دیگر سالهای 1999-1998، 2000-1999 و 2001-2000 در اکثر ایستگاهها شدیدترین و طولانیترین خشکسالیها را تجربه کردهاند. بررسی توزیع مکانی شاخصها نیز بیانگر وضعیت بهتر قسمتهای جنوب شرقی حوضه نسبت به مناطق شمالی و جنوبی حوضه از نظر خشکی میباشد. نتایج آنالیز خوشهای منطقه را به دو واحد همگن تقسیم کرد که در هر یک از این واحدها و در کل منطقه روابط منطقهای با سطح معنیداری 0.01 استخراج شد که بررسی این روابط نشان میدهد که در منطقه یک عامل ارتفاع، در منطقه دو تراکم زهکشی و در کل منطقه عامل مساحت و تراکم زهکشی بیشترین تاثیر را دارند. از طرف دیگر طبق آماره اسپیرمن و من کندال جریان حداقل در سرشاخههای حوضه دارای روند منفی طی دوره آماری میباشند.
محمد رضا اختصاصی؛ جواد چزگی؛ مریم خواجویی
چکیده
ارزیابی پروژههای آبخیزداری امروزه از بنیادیترین مسائلی است که در کشورها به منظور برنامهریزیهای آینده در زمینه طرحهای اجرایی و مدیریت منابع طبیعی انجام میگیرد. نتایج ارزیابی پروژههای آبخیزداری با ارائه راهبرد و راهکار باید از بروز مشکل در آینده و هزینهها بکاهد. در این تحقیق برای ارزیابی و ارائه راهبرد از روش تحلیل سلسله ...
بیشتر
ارزیابی پروژههای آبخیزداری امروزه از بنیادیترین مسائلی است که در کشورها به منظور برنامهریزیهای آینده در زمینه طرحهای اجرایی و مدیریت منابع طبیعی انجام میگیرد. نتایج ارزیابی پروژههای آبخیزداری با ارائه راهبرد و راهکار باید از بروز مشکل در آینده و هزینهها بکاهد. در این تحقیق برای ارزیابی و ارائه راهبرد از روش تحلیل سلسله مراتبی و مدل تحلیلی SWOT استفاده گردید. در این تحقیق از 4 معیار اصلی (کاهش فرسایش، کاهش سیل، افزایش پوشش گیاهی و افزایش آبدهی قنوات) و 8 معیار فرعی استفاده گردید. سپس وزن نهایی هرکدام از معیارها و زیر معیارها با استفاده از نرمافزار Expert choice تعیین گردید. نتایج نشان داد معیار کاهش فرسایش با اهمیت نسبی 482/0 بیشترین تاثیر را در پروژه-های آبخیزداری داشته است. نتایج مدل SWOT در منطقه نشان داد که شرایط منطقه در ربع چهارم، محدودیتها-تهدیدها (WT) یا راهبرد تدافعی قرار گرفته است. در همین راستا راهکارهای برای کاهش تهدیدها و حل ضعفهای منطقه با استفاده از پتانسیلها منطقه و فرصتهای موجود ارائه گردید و با استفاده از نظرات خبرگان اولویتبندی گردید. 8 راهکار براساس پتانسیلهای منطقه و ارزیابی پروژههای اجرا شده تعیین و مورد بررسی قرار گرفت که بهترین راهکارهای مدیریتی و مکانیکی ایجاد دیوارهای ساحلی در اطراف باغات با همکاری اهالی با امتیاز نهایی 28/0 در اولویت اول و راهکار اصلاح و افزایش ارتفاع سرریز سدهای احداث شده با امتیاز 022/0 در اولویت آخر قرار گرفت.
امیر سررشتهداری؛ امین صالح پور جم؛ محمدجعفر سلطانی؛ علی اکبر نوروزی؛ علیرضا شادمانی؛ میر مسعود خیرخواه زرکش
چکیده
تعیین اثربخشی طرحهای پخش سیلاب بهخصوص از دیدگاه شاخصهای اقتصادی و اجتماعی موثر با توجه به گذشت یک ربع قرن از اجرای آنها در کشور، نقش مهمی را در ارزیابی این گونه طرحها ایفا میکند. در این تحقیق، نخست اقدام به شناسایی شاخصهای مرتبط با اثرات طرحهای پخش سیلاب بر آبخوان آب باریک بم و نیز رتبهبندی شاخصهای ...
بیشتر
تعیین اثربخشی طرحهای پخش سیلاب بهخصوص از دیدگاه شاخصهای اقتصادی و اجتماعی موثر با توجه به گذشت یک ربع قرن از اجرای آنها در کشور، نقش مهمی را در ارزیابی این گونه طرحها ایفا میکند. در این تحقیق، نخست اقدام به شناسایی شاخصهای مرتبط با اثرات طرحهای پخش سیلاب بر آبخوان آب باریک بم و نیز رتبهبندی شاخصهای تبیین کننده آن مبتنی بر آزمونهای ناپارامتریک آماری از دیدگاه خبرگان شد. بدینمنظور، شاخصهایی نظیر خاک، آب، پوشش گیاهی، طراحی و اجرای سازهها و ... که مرتبط با اثرات کلی طرحهای پخش سیلاب بر آبخوان و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، پرسش از کارشناسان و نیز مراجعه به منطقه و مصاحبه حضوری با ساکنان و بهرهبرداران منطقه، شناسایی شده، در نهایت، روایی پرسشنامه مبتنی بر نظرات خبرگان و اعمال نظرات ایشان به تأیید نهایی رسید. همچنین، بررسی پایایی ابزار اندازهگیری با محاسبه مولفه آلفای کرونباخ، مورد آزمون قرار گرفت. در این تحقیق، بر اساس روش کدگذاری چند پاسخی، متغیرهای پرسشنامه از نوع متغیرهای ترتیبی کیفی و منطبق با طیف لیکرت بوده، بهطوری که پس از نظرسنجی از 30 کارشناس، اولویتبندی شاخصها با کاربرد آزمون فریدمن و نیز تعیین اثربخشی طرح، به انجام رسید. در این پژوهش، دامنه تغییرات مقادیر میانگین رتبهها از 4.15 تا 22.88 متغیر است. نتایج حاصل از رتبهبندی اهمیت شاخصها نشان داد که شاخص "اثر طرح آبخوانداری بر کاهش خسارت سیل به اراضی و باغات" با میانگین رتبه 22.88 و همچنین، شاخص "اثر طرح آبخوانداری بر بروز اختلافات و درگیری بین روستاییان" با میانگین رتبه 4.15 بهترتیب بیشینه و کمینه میانگین رتبه در این نظرسنجی به خود اختصاص داده است. همچنین، با توجه به قرارگیری امتیاز مکتسبه نهایی طرح در حدود طبقات 307.36 تا 37.68 عملیات پخش سیلاب در آبخوان آب باریک بم از اثربخشی زیادی برخوردار است. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که روشهای ارزیابی چند متغیره و استفاده از فرایندهای مفهومی سامانههای پشتیبانی از تصمیم روشی مناسب در ارزیابی پروژههای پخش سیلاب بر آبخوان بوده، میتواند تصمیمگیران کلان را کمک کند.
سعیده خالویی؛ شهرام خلیقی؛ خالد احمدالی؛ آرش ملکیان
چکیده
امروزه اثرات تغییر اقلیم در چرخه هیدرولوژی حوضه و اثر در تغییرات رژیم هیدرولوژیکی، موضوع مهم پژوهشی شده است. عموما برای تعیین کمیت تاثیر تغییرات اقلیم بر رژیم هیدرولوژیکی، نتایج مدلهای گردش عمومی جو (GCMs) همراه با مدلهای هیدرولوژیکی استفاده میشوند. در این تحقیق، دادههای روزانه دماهای کمینه و بیشینه، بارش و ساعات آفتابی ایستگاه ...
بیشتر
امروزه اثرات تغییر اقلیم در چرخه هیدرولوژی حوضه و اثر در تغییرات رژیم هیدرولوژیکی، موضوع مهم پژوهشی شده است. عموما برای تعیین کمیت تاثیر تغییرات اقلیم بر رژیم هیدرولوژیکی، نتایج مدلهای گردش عمومی جو (GCMs) همراه با مدلهای هیدرولوژیکی استفاده میشوند. در این تحقیق، دادههای روزانه دماهای کمینه و بیشینه، بارش و ساعات آفتابی ایستگاه سینوپتیک شیراز با استفاده از مدل آماری LARSE_WG6.0 شبیهسازی شد و پس از اطمینان از کارایی این مدل در شبیهسازی متغیرهای هواشناسی مذکور در حوزه آبخیز شیراز، برای بررسی تاثیر پدیده تغییر اقلیم بر رواناب منطقه مورد مطالعه دادههای دو سناریوی مدل HadGEM2-ES در دو دوره با مدل آماری LARSE_WG کوچک مقیاس شد. در مرحله بعد، رواناب منطقه با استفاده از مدل SWMM شبیهسازی شد و نتایج آن با رواناب اندازهگیری شده مقایسه شد. بدین منظور، دو واقعه برای واسنجی و یک واقعه برای اعتبارسنجی مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس آمارههای همبستگی (R)، ریشه مربعات خطا (RMSE) و ضریب کارایی نش-ساتکلیف (NSE) مدل از کارایی مناسبی برای شبیهسازی رواناب برخوردار است. سپس، دادههای بارش مدل LARSE_WG به مدل SWMM وارد شده و تغییرات رواناب در دورههای آتی نسبت به دوره پایه محاسبه شد. طبق سناریوهای اقلیمی RCP4.5 و RCP8.5 پیشبینی میشود که بارش در دوره 2040-2021، 16.10 تا 8.88 و در دوره 2080-2061، 14.49 و 19.73 درصد افزایش خواهد داشت. بنابراین، با فرض عدم تغییر کاربری در سطح منطقه هشت شهر شیراز از این لحاظ حجم رواناب 13.35 تا 21.48 درصد افزایش خواهد یافت.
پیام آموزگاری؛ مصطفی پناهی؛ سید خلاق میرنیا؛ علیرضا دانشی
چکیده
مدیریت منابع آب زیرزمینی یکی از مهمترین مسائل مدیریت منابع طبیعی بهشمار میآید. عدم مدیریت صحیح این منابع باعث ایجاد مشکلات خطرناکی نظیر فرونشست زمین، شوری آبخوان و از بین رفتن تالابها شده است. با رشد جمعیت، تقاضا برای آبهای زیرزمینی افزایش یافته، منجر به کمبود آب در بیشتر نقاط جهان از جمله ایران شده است. این در ...
بیشتر
مدیریت منابع آب زیرزمینی یکی از مهمترین مسائل مدیریت منابع طبیعی بهشمار میآید. عدم مدیریت صحیح این منابع باعث ایجاد مشکلات خطرناکی نظیر فرونشست زمین، شوری آبخوان و از بین رفتن تالابها شده است. با رشد جمعیت، تقاضا برای آبهای زیرزمینی افزایش یافته، منجر به کمبود آب در بیشتر نقاط جهان از جمله ایران شده است. این در حالی است که بیشتر از نصف تقاضای سالانه آب در ایران را منابع آب زیرزمینی تأمین میکنند. بنابراین، برآورد ارزش اقتصادی آبهای زیرزمینی در مدیریت صحیح منابع آب امری ضروری است. پژوهش حاضر، با استفاده از فنون تلفیقی مصاحبه و پرسشنامه بهمنظور برآورد میانگین تمایل به پرداخت جامعه روستاییان ساکن در دشت الشتر طراحی و اجرا شده است. در همین رابطه، برخی از مهمترین متغیرهای اقتصادی-اجتماعی جامعه مورد مطالعه و نقش آنها در اصلاح نظام حفاظت و مدیریت بهینه منابع آب زیرزمینی، مورد بررسی قرار گرفتهاند. جامعه آماری در این پژوهش، روستاییان شهرستان الشتر، همان برداشتکنندگان اصلی منابع آب زیرزمینی بوده، حجم نمونه نیز با کمک فرمول کوکران، 490 بهدست آمده است. میانگین تمایل به پرداخت هر خانوار برای حفاظت از منابع آب زیرزمینی دشت الشتر، 920،758،1 ریال در سال تخمین زده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که ارزش کل حفاظتی آبهای زیرزمینی در دشت الشتر، 8،913،979،927 ریال در سال و ارزش حفاظتی یک مترمکعب آب زیرزمینی برای جمعیتی که تمایل به پرداخت خود را اظهار کردهاند، بر اساس روش ارزشگذاری مشروط، 208 ریال است. همچنین، متغیرهای مبلغ پیشنهادی، درآمد سالانه خانوار و تحصیلات بهصورت معنیداری بر روی تغییر تمایل به پرداخت پاسخگویان تاثیرگذارند. با توجه به اینکه برای ارزشهای غیراستفادهای آبهای زیرزمینی بازاری وجود ندارد، یافتههای این مقاله میتواند ابزار قدرتمندی در تصمیمگیری و مدیریت منابع آب، برای مدیران بخش آب شکل دهد.
ایوب مرادی؛ علی نجفینژاد؛ مجید اونق؛ چوقیبایرام کمکی
چکیده
برای شبیهسازی رواناب و رسوب در حوزههای آبخیز نیاز به استفاده از مدلهای مختلفی است که هر یک برای شرایط خاص ارائه شدهاند. یکی از پرکاربردترین مدلهای هیدرولوژیکی مدل نیمهتوزیعی SWAT است. از جمله مهمترین اطلاعات مکانی مورد نیاز مدل SWAT، نقشه مدل رقومی ارتفاعی (DEM) است که در استخراج مشخصات هیدروگرافی حوضه، برآورد توزیع ...
بیشتر
برای شبیهسازی رواناب و رسوب در حوزههای آبخیز نیاز به استفاده از مدلهای مختلفی است که هر یک برای شرایط خاص ارائه شدهاند. یکی از پرکاربردترین مدلهای هیدرولوژیکی مدل نیمهتوزیعی SWAT است. از جمله مهمترین اطلاعات مکانی مورد نیاز مدل SWAT، نقشه مدل رقومی ارتفاعی (DEM) است که در استخراج مشخصات هیدروگرافی حوضه، برآورد توزیع مکانی رواناب و بار رسوب نقش دارد و دقت آن نقش زیادی در نتایج خروجی مدل دارد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر انواع مدلهای رقومی ارتفاعی بر رواناب و بار معلق آبخیز گالیکش استان گلستان میباشد. برای این منظور، سه نوع DEM با دقتهای 30، 90 و 1000 متر انتخاب شد و در یک دوره 27 ساله مدل SWAT اجرا شد. در این مطالعه، از نرمافزار SWAT-CUP و روش SUFI2 برای واسنجی و اعتبارسنجی مدل استفاده شد. معیار ناش-ساتکلیف (NS) بهعنوان تابع هدف برای دبی و بار معلق در مرحله واسنجی (1990-2007) برای دقتهای 30، 90 و 1000 متر نقشه DEM بهترتیب 0.63، 0.63 و 0.62 بهدست آمد که با توجه به دامنههای تفسیری در نظر گرفته شده در مدل SWAT برای تابع هدف، قابل قبول ارزیابی شد. همچنین، میزان رواناب سالانه حوضه نیز برای دقتهای 30، 90 و 1000 متر بهترتیب 11.23، 11.30 و 11.39 میلیمتر و میزان رسوب سالانه بهترتیب 9.18، 8.97 و 8.83 تن در هکتار در سال بهدست آمد. نتایج نشان داد که استفاده از انواع مختلف مدلهای رقومی ارتفاعی نتایج نسبتاً یکسانی را در برآورد رواناب و رسوب دارد، هر چند تغییرات در نتایج رسوب اندکی بیشتر بود. علت این شباهت منطق مدلسازی معکوس و همچنین، اثرات دخالت ندادن پارامترهایی بود که بهطور مستقیم از نقشه DEM بهدست میآید. در مجموع نتایج نشان داد که با توجه به محدودیت اطلاعات در مرحله واسنجی مدل SWAT، انواع مدل رقومی ارتفاعی استفاده شده تأثیر چندانی بر شبیهسازی رواناب و رسوب ندارد.
حمید مسلمی
چکیده
یکی از راههای مناسب برای مهار و استفاده بهینه از سیلابها در مناطق خشک و نیمهخشک، گزینه پخش سیلاب است که بهوسیله آن میتوان ضمن ذخیره آب و تغذیه سفرههای آب زیرزمینی، حاصلخیزی خاک را افزایش داده و رسوبات سیلاب را مورد استفاده مجدد قرار داد. پخش سیلاب یک روش آسان برای بهرهبرداری از رسوبات و آبهای غنی از عناصر غذایی نظیر سیلابها ...
بیشتر
یکی از راههای مناسب برای مهار و استفاده بهینه از سیلابها در مناطق خشک و نیمهخشک، گزینه پخش سیلاب است که بهوسیله آن میتوان ضمن ذخیره آب و تغذیه سفرههای آب زیرزمینی، حاصلخیزی خاک را افزایش داده و رسوبات سیلاب را مورد استفاده مجدد قرار داد. پخش سیلاب یک روش آسان برای بهرهبرداری از رسوبات و آبهای غنی از عناصر غذایی نظیر سیلابها است که برخی استفادههای مهم آن شامل باروری بیشتر خاک و تأمین مواد غذایی آن است. پخش سیلاب در آبخوانها و رسوبگذاری در سطح خاک آنها میتواند باعث تغییرات زیادی در ویژگیهای خاک عرصه چه در سطح و چه در عمق شود. پژوهش حاضر به بررسی عملکرد شبکه پخش سیلاب در منطقه هشتبندی میپردازد. دشت هشتبندی در فاصله 165 کیلومتری جنوب شرقی بندرعباس با وسعت 564 کیلومتر مربع بر روی مخروط افکنهای کم عمق تا متوسط بهوجود آمده است. در این دشت، طرح پخش سیلاب در سال 1385 و در سطح 165 هکتار اجرا شده است. هدف از این پژوهش، بررسی تغییرات در برخی از ویژگیهای خاک سطحی در عرصه سیلاب زده و مقایسه نتایج آن با منطقه شاهد است. در این پژوهش، از سه نوار پخش سیلاب استفاده شد که در هر نوار نمونهبرداری بهصورت تصادفی از عمق صفر تا 30 سانتیمتری خاک صورت گرفت. همچنین، در یک منطقه شاهد در مجاورت منطقه پخش سیلاب و در سه قسمت بالادست، میاندست و پاییندست بهصورت تصادفی نمونهبرداری انجام شد، برای اندازهگیری تغییرات خاک در عرصه پخش سیلاب اقدام به حفر 20 پروفیل خاک در هر دو منطقه سیل گرفته و شاهد شد. سپس، نتایج در قالب طرح کاملا تصادفی تجزیه و تحلیل شد. نتایج با استفاده از آزمون t استیودنت نشان داد که در عرصه پخش سیلاب میانگین درصد رس، سیلت، رطوبت اشباع خاک، کربن آلی و میزان هدایت الکتریکی، ازت کل، فسفر و پتاسیم قابلجذب افزایش یافته که این تغییرات در سطح یک درصد معنیدار است (0.01≥ p) و درصد ماسه و اسیدیته نسبت به مناطق شاهد کاهش معنیدار در سطح یک درصد داشته است (0.01≥ p). بهطور کلی نتایج این تحقیق نشان میدهد که وضعیت خاک در مجموع بهتر شده است. این وضعیت شامل افزایش حاصلخیزی خاک و بهتر شدن وضعیت بافت خاک در اثر رسوبگذاری در بهبود نگهداشت رطوبت است.
سیده مریم علیبخشی؛ محمد مهدوی؛ شهرام خلیقی سیکارودی
دوره 2، شماره 2 ، مرداد 1389، ، صفحه 102-110
چکیده
تخمین بارش و طراحی یک شبکه بارانسنجی بهنحوی که عدم اطمینان در اندازهگیری بهحداقل مقدار ممکن برسد و همچنین در هزینه تأسیسات نیز صرفهجویی شود، نیاز به ایجاد یک رابطه منطقی بین ایستگاههای باراننگار را ایجاب میکند. از سوی دیگر، در مناطقی که بحث فرسایش و رسوب مشکل اساسی آن آنها است، آگاهی از میزان شدت بارش کاملاً ...
بیشتر
تخمین بارش و طراحی یک شبکه بارانسنجی بهنحوی که عدم اطمینان در اندازهگیری بهحداقل مقدار ممکن برسد و همچنین در هزینه تأسیسات نیز صرفهجویی شود، نیاز به ایجاد یک رابطه منطقی بین ایستگاههای باراننگار را ایجاب میکند. از سوی دیگر، در مناطقی که بحث فرسایش و رسوب مشکل اساسی آن آنها است، آگاهی از میزان شدت بارش کاملاً بدیهی است. یکی از روشهای موجود برای حل این مسئله، استفاده از مدلهای شبیهسازی و برآورد شدت بارش در ایستگاههای بارانسنجی میباشد تا از افزایش ایستگاههای باراننگار اضافی، که معمولاٌ دارای هزینه زیادی نیز هستند، جلوگیری بهعمل آید. در این تحقیق، رگبارهای 16 ایستگاه ثبات وزارت نیرو در استان تهران بررسی گردید و 1622 بارش که دارای تاریخ مشترک بودند، مورد آزمون قرار گرفتند. در هر آزمون، یکی از ایستگاهها بهعنوان شاهد انتخاب و شدت بارش در سایر ایستگاههای باراننگار بر اساس آن برآورد گردید و سپس این مقادیر برآورد شده، با شدت رگبارهای واقعی در ایستگاههای مریوطه مقایسه شد. در مرحله بعد، مقادیر شدت بارندگی برآورد شده و اولیه بیبعد شده و درصد بارش در سه چارک زمانی اول و مساحت زیر هر یک از منحنیها بهدست آمد. در نهایت با تعیین میزان خطا در مقادیر برآوردی و مشاهدهای، میزان درصد خطای پیشبینی حجم بارش و سه چارک برای دو منحنی مذکور در هر تک بارش محاسبه و در ادامه درصد فراوانی خطای پیشبینی در حجم بارش و سه چارک در مجموع بارشهای مشترک بهدست آمد. برای تعیین حساسیت مدل، از شاخص ارتفاع با احتساب ضریب تغییرات استفاده شد. نتایج نشان داد در فاصله 900 تا 1800 متری، تأثیر ارتفاع وجود ندارد، ولی پس از آن یک جهش در میزان خطا اتفاق میافتد و این وضعیت از ارتفاع 2000 متر به بعد کمکم کاهش مییابد.
حمیدرضا معصومی؛ محمدرضا غریبرضا؛ احمد معتمد
چکیده
خصوصیات هندسی و مورفولوژیکی هر رودخانه از مشخصههای اصلی آن بهشمار میآید که بهواسطه آنها برنامهریزی مدیریتی حوزه و حفظ منابع طبیعی پیرامون آنها و مهندسی رودخانه امکانپذیر خواهد بود. از اینرو مهمترین هدف این تحقیق، بررسی مشخصههای هندسی و مورفولوژیکی یکی از رودخانههای مهم و دائمی حوزه خلیج فارس بهنام رودخانه زهره ...
بیشتر
خصوصیات هندسی و مورفولوژیکی هر رودخانه از مشخصههای اصلی آن بهشمار میآید که بهواسطه آنها برنامهریزی مدیریتی حوزه و حفظ منابع طبیعی پیرامون آنها و مهندسی رودخانه امکانپذیر خواهد بود. از اینرو مهمترین هدف این تحقیق، بررسی مشخصههای هندسی و مورفولوژیکی یکی از رودخانههای مهم و دائمی حوزه خلیج فارس بهنام رودخانه زهره است. رودخانه زهره در پاییندست حوزه آبخیز خود بهطول 64 کیلومتر در دشت ساحلی هندیجان جریان دارد. دبی بیشینه، متوسط و کمینه این رودخانه بهترتیب 169، 90 و 12 مترمکعب بر ثانیه است. جزر و مد با بیشینه دامنه 2.7 متر تا فاصله 17 کیلومتری از مصب آن بهسمت بالادست نفوذ میکند، لیکن بازگشت و انباشت جریان آب رودخانه در کانال آن، تا محدوده شهری هندیجان اثر میکند. دشت ساحلی هندیجان در پیرامون این رودخانه کانون فعالیتهای مهم کشاورزی، شیلاتی، بازرگانی و نظامی بوده و هرگونه تغییر در رژیم و حریم رودخانه زهره، تأثیرات قابل ملاحظهای در شرایط اقتصادی، اجتماعی و امنیتی منطقه خواهد داشت. در این تحقیق با توجه به شرایط ویژه این دشت ساحلی، سعی شده است با استفاده از GIS و پیمایشهای میدانی، خصوصیات هندسی رودخانه در بازه زمانی حدود 35 سال مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان داده که از سال 1967 تا کنـون دو مورد قطعشدگی (Cut off) کانال رودخانه رخ داده و تعداد پیچشها از 43 به 48 مورد افزایش پیدا کرده است. همچنین ضریب خمیدگی از 3.59 به 3.60 کاهش یافته و شعاع انحنای رودخانه و طول موج پیچشها بهترتیب 26 و 0.06 درصد افزایش پیدا کرده است. براساس اندازه زاویه مرکزی بهدست آمده، این رودخانه طبق ردهبندی کورینز در رده رودخانههای پیچانرودی بیش از حد توسعه یافته قرار میگیرد.
علی جعفری؛ حسن خسروانیان؛ فرهاد فخری
چکیده
در بیشتر پروژههای منابع طبیعی و آبخیزداری انجام پژوهشهایی برای پایش، ارزیابی و مقایسه نتایج با شاخصهای مورد نظر پروژه و بررسی مقدار دستیابی یا تطابق این شاخصها نیازی اساسی بهشمار میآید. در طرحهای پخش سیلاب نیز وجود چنین ضرورتی جهت اندازهگیری، پردازش و ارزیابی اطلاعات بهدست آمده از نتایج عملکرد آن، ضروری بهنظر ...
بیشتر
در بیشتر پروژههای منابع طبیعی و آبخیزداری انجام پژوهشهایی برای پایش، ارزیابی و مقایسه نتایج با شاخصهای مورد نظر پروژه و بررسی مقدار دستیابی یا تطابق این شاخصها نیازی اساسی بهشمار میآید. در طرحهای پخش سیلاب نیز وجود چنین ضرورتی جهت اندازهگیری، پردازش و ارزیابی اطلاعات بهدست آمده از نتایج عملکرد آن، ضروری بهنظر میرسد. هدف از این بررسی نیز با توجه به اهمیت و جایگاه عملیات آبخوانداری در احیا و اصلاح مراتع بهعنوان یک شیوه جدید در ایران،بررسی و ارزیابی اثرات آن بر تغییرات پوشش گیاهی و وضعیت و گرایش مرتع طی سالهای 1378 تا 1382 بود. در این بررسی دو عرصه با دو تیمار شاهد و پخش سیلاب انتخاب شدند. شبکه مورد بررسی متشکل از پنج نوار پخش سیلاب بود و 12 قطعه ثابت (2×2 متر) در هر نوار بهصورت تصادفی-منظم انتخاب شد. بهمنظور ارزیابی نتایج، عرصهای بهعنوان شاهد در کنار شبکه انتخاب و در آن نیز هشت قطعه ثابت با مشخصات قطعات عرصه پخش انتخاب شد. براساس نتایج بهدست آمده، وضعیت مرتع در منطقه شاهد خیلی ضعیف و در عرصه پخش سیلاب از خیلی ضعیف به ضعیف تا متوسط رسیده بود. گرایش مرتع در عرصه شاهد منفی و در عرصه پخش سیلاب مثبت ارزیابی شد. همچنین، بررسی نتایج حاصل از برآورد میزان تولید نشان داد که میزان تولید علوفه در عرصه پخش سیلاب و شاهد بهترتیب در سال اول از 144.3 و 113.6 کیلوگرم در هکتار به 224.5 و 202.3 کیلوگرم در هکتار در سال آخر رسیده است.
مهدی بشری؛ حمیدرضا مرادی؛ میرمسعود خیرخواه؛ مجید جعفری خالدی
چکیده
خاکهای دارای قطعات سنگی بخش مهمی از سطوح اراضی را تشکیل میدهند. حضور بخشهای سنگی، تعیین کننده خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک است و بر فرآیندهای هیدرولوژیکی و فرسایشی نیز اثر میگذارد. تاکنون مطالعات فراوانی خاطرنشان کردهاند که اثر قطعات سنگی سطحی در فرسایش خاک و تولید رواناب و رسوب پیچیده و مبهم است، لذا لازم است این ...
بیشتر
خاکهای دارای قطعات سنگی بخش مهمی از سطوح اراضی را تشکیل میدهند. حضور بخشهای سنگی، تعیین کننده خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک است و بر فرآیندهای هیدرولوژیکی و فرسایشی نیز اثر میگذارد. تاکنون مطالعات فراوانی خاطرنشان کردهاند که اثر قطعات سنگی سطحی در فرسایش خاک و تولید رواناب و رسوب پیچیده و مبهم است، لذا لازم است این اثرات بیشتر مورد توجه قرار گیرند. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از کرتهای فرسایشی و شبیهساز باران به مطالعه عکسالعملهای فرسایشی خاک نسبت به سطوح مختلف نفوذناپذیر سنگی با مقادیر صفر، پنج، 10، 15، 20 و 25 درصد پرداخت. نتایج حاصل از نمونهبرداری رسوب و حجمسنجی رواناب طی رگباری 30 دقیقهای و با شدت 70 میلیمتر بر ساعت مورد تجزیه واریانس قرار گرفت. تحلیلهای آماری نشان داد که بهطور کلی افزایش درصد سطوح سنگی اثر چندانی بر افزایش رواناب ندارد. اما مقادیر غلظت رسوب با حضور بخشهای سنگی بهطور معنیداری (0.05>p) نسبت به خاک فاقد سطوح سنگی افزایش نشان میدهد، گرچه همگام با افزایش درصد سطوح سنگی مقادیر رسوب حاصله افزایشی خطی نشان نمیدهند. در مقادیر 10 و 20 درصد از سطوح سنگی، حجم رواناب و غلظت رسوب بالاترین میزان را در مقایسه با سایر تیمارها دارا میباشند. نهایتاً با افزایش سطوح سنگی به 25 درصد، مقادیر رواناب و رسوب کاهش معنیداری مییابد. نتایج پژوهش، وجود مقادیر آستانه در سطوح سنگی برای افزایش رواناب و رسوب و نیز عملکرد متفاوت سطوح سنگی بسته به میزان آن را تایید میکند.
کوروش کمالی؛ محمدحسین مهدیان
دوره 1، شماره 2 ، مرداد 1388، ، صفحه 111-118
چکیده
رطوبت خاک یکی از عوامل مهم و تعیین کننده رفتار خاک در طرحهای آب و خاکو منابع طبیعی است. اصولاً روشهای متداول اندازهگیری رطوبت خاک بسیار وقتگیر و هزینهبر هستند. در حال حاضر با استفاده از دستگاه بازتاب زمانی امواج TDR، میتوان رطوبت خاک را در مدت کوتاهی اندازهگیری نمود. اما گرانی حسگرهایتدفینی دستگاه فوق، استفاده از آنرا ...
بیشتر
رطوبت خاک یکی از عوامل مهم و تعیین کننده رفتار خاک در طرحهای آب و خاکو منابع طبیعی است. اصولاً روشهای متداول اندازهگیری رطوبت خاک بسیار وقتگیر و هزینهبر هستند. در حال حاضر با استفاده از دستگاه بازتاب زمانی امواج TDR، میتوان رطوبت خاک را در مدت کوتاهی اندازهگیری نمود. اما گرانی حسگرهایتدفینی دستگاه فوق، استفاده از آنرا در سطح گسترده از نظر اقتصادی توجیهناپذیر میسازد. در بیشتر موارد برای تعیین رطوبت خاک با استفاده از دستگاه TDR، از حسگرهای تماسیاستفاده میشود. در این دستگاه رطوبت قرائت شده معرف میانگین رطوبت از سطح خاک تا عمق معادل طول حساسه است. لیکن بهدلیل اینکه در عرصههای منابع طبیعی، بافت اکثر خاکها سبک بوده و دارای قلوه سنگ هستند، امکان نصب آنها مقدور نبوده و نتایج بهدست آمده از این دسته از حسگرها دقیق نیست. لذا بهتر است از حسگرهای تدفینی استفاده شود. بهعلت گران بودن حسگرهای تدفینیاستاندارد، طراحی و ساختآنها در دستور کار قرار گرفت. بهاین منظور با آزمونهای مکرر، با انتخاب کابل، فیش BNCمناسب و تجزیه فلزکاریمیلههای میانی و کناری و انتخاب فولادهای مناسب همچنین افزایش دقت در مراحل ساخت، حسگرهای تدفینی ساخته شدند. در این مرحله حسگرهای دستساز در طیف وسیعی از دامنه رطوبتی در خاکی با بافت لومسیلتی، مشابه حسگر استاندارد عمل نمودند.سپس بهمنظور واسنجی حسگرهای دستساز در مقایسه با حسگر استاندارد، سه طبقه بافت خاک شامل بافت سبک (لوم شنی)، متوسط (لوم) و سنگین (رسیسیلتی) انتخاب شد و با اعمال رطوبتهای مختلف (از حد اشباع تا هوا خشک)، مقادیر رطوبت حجمی خاک در سه پنجره برداشت و در مدت سه ماه قرائت شد. برقراری روابط همبستگی نشان داد که اختلاف معنیداری در سطح یکدرصد بین نتایج حسگرهای ساخته شده و نتایج حس گر استاندارد وجود نداشته و بین آنها درجه همبستگی بالایی وجود دارد. بالاترین درجه همبستگی در پنجره برداشت 10 نانوثانیه و در بافت لوم شنی مشاهده شد. روابط مربوط در بافتهای لوم شنی، لوم و رسیسیلتی در پنجره برداشت 10 نانوثانیه بهترتیب y=1013x-0.3661 ، y=0.9761x+1.0193و y=0.9961x-0.0933 تعیین شد. مقایسه ضرایب همبستگی و معادلات موجود بین میانگین درصد رطوبت حجمی حسگرهای دستساز و درصد رطوبت حجمی واقعی نیز نشاندهنده عدم وجود اختلاف معنیدار بین آنها بوده است.
کیوان خرمی؛ قربان وهابزاده؛ کریم سلیمانی؛ رضا طلایی
چکیده
یکی از راههای برطرف کردن کمبودهای فصلی آب، استفاده از آبهای زیرزمینی است. از شیوههای ذخیرهسازی و استفاده از آبهای زیرزمینی، میتوان به سد زیرزمینی اشاره داشت که از جمله تکنیکهایی است که به کمک آن میتوان مدیریت منابع آبی موجود را بهبود بخشیده و بهرهوری از این منابع را افزایش داد. سد زیرزمینی یک ...
بیشتر
یکی از راههای برطرف کردن کمبودهای فصلی آب، استفاده از آبهای زیرزمینی است. از شیوههای ذخیرهسازی و استفاده از آبهای زیرزمینی، میتوان به سد زیرزمینی اشاره داشت که از جمله تکنیکهایی است که به کمک آن میتوان مدیریت منابع آبی موجود را بهبود بخشیده و بهرهوری از این منابع را افزایش داد. سد زیرزمینی یک روش ساده و کاربردی برای جمعآوری و ذخیرهسازی آب در مناطق خشک و نیمهخشک میباشد. در این پژوهش به بررسی و انتخاب مناطق مناسب احداث سد زیرزمینی در حوزه آبخیز قرهسو پرداخته شد. عوامل زیادی در تعیین مناطق مناسب سد زیرزمینی تاثیرگذار هستند که در اینجا شرایط فیزیوگرافی، زمینشناسی، هیدرولوژی، هیدروژئولوژی و کاربری اراضی حوضه مورد نظر با استفاده از اطلاعات، نقشهها، دادههای مورد نیاز، گزارشات و سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سپس نقشههای حاصل از مراحل مختلف تلفیق شده و در نتیجه نقشه مناطق و آبراهههای مناسب احداث سد زیرزمینی در حوزه آبخیز قرهسو ایجاد شدند. نتایج نشان داد که حدود 30 درصد از سطح حوزه آبخیز مورد بررسی مناسب احداث سد زیرزمینی میباشد.
ذبیحالله اسکندری؛ فتحالله غیور؛ امیرحسین شعرباف
چکیده
بحران و کمبود آب در مناطق خشک خصوصا در ایران، برای توسعه کشاورزی و همچنین، بهمنظور گسترش پوشش گیاهی در طرحهای بیابانزدایی بهعنوان عامل مهم محدود کننده محسوب میشود. دستیابی به راهکارهایی که بتواند بهرهوری آب را افزایش داده و هزینهها را کاهش دهد، هدف بسیاری از پژوهشها، از جمله این پژوهش میباشد. این پژوهش در بخشی ...
بیشتر
بحران و کمبود آب در مناطق خشک خصوصا در ایران، برای توسعه کشاورزی و همچنین، بهمنظور گسترش پوشش گیاهی در طرحهای بیابانزدایی بهعنوان عامل مهم محدود کننده محسوب میشود. دستیابی به راهکارهایی که بتواند بهرهوری آب را افزایش داده و هزینهها را کاهش دهد، هدف بسیاری از پژوهشها، از جمله این پژوهش میباشد. این پژوهش در بخشی از عرصه بیابانی تحت تأثیر فرسایش بادی واقع در شهرستان آران و بیدگل انجام شد. در این عرصه، دو گونه گیاه تاغ و قرهداغ کشت شد و خاک محیط ریشه با استفاده از دو نوع ماده پلیمری جاذب رطوبت به نامهای Aquasorb و TC به میزان پنج گرم در لیتر مخلوط شد. در این پژوهش، تیمار شاهد (بدون پلیمر) هر 14 روز یکبار و بقیه تیمارها با اعمال پلیمربهفاصلههای 14، 21، 28، 35 و 42 روز آبیاری شد. در دو سال اول، درصد رطوبت محیط ریشه اندازهگیری و در سال سوم نیز زندهمانی نهالها شمارش و دادهبرداری شد. بررسی نتایج نشان داد اختلاف معنیداری بین درصد رطوبت حجمی خاک تیمار شاهد با سایر تیمارهای دور آبیاری در سطح پنج درصد وجود دارد. بررسی تاثیر آبیاری بر روی درصد رطوبت حجمی خاک تیمارهای پلیمردار نشان داد، دور آبیاری 21 روز در فاکتور رطوبت حجمی خاک بیشترین اختلاف معنیدار را با شاهد دارد، درحالیکه اختلاف معنیدار بین تیمارهای آبیاری 28 تا 42 روز با کاربرد پلیمر وجود ندارد. بهعنوانمثال، با بهکارگیری پلیمر، اختلاف معنیداری بین فواصل آبیاری 28 با 35 و همچنین، 35 با 42 روز در فاکتور رطوبت حجمی خاک به وجود نیامد. در همین ارتباط، بررسی نهالهای مستقر شده (زندهمانی) بعد از سه سال از زمان کشت نشان داد که با اعمال پلیمر در زمان کشت نهالها، امکان استقرار مطلوب نهالها وجود دارد. بهعبارتدیگر، میتوان نتیجه گرفت پلیمرهای مورد استفاده بهخوبی تنش رطوبتی ناشی از افزایش طول دور آبیاری را جبران کردند و باعث زندهمانی و استقرار بهتر نهالها شدند. بنابراین، میتوان مطرح نمود استفاده از پلیمرهای Aquasorb و TC در بالا بردن بهرهوری آب در پروژههای بیابانزدایی در شرایط این پژوهش موفقیتآمیز بوده است، بهطوریکه هزینههای آبیاری را بین 50 تا 75 درصد کاهش داده است.
معصومه بحری؛ محمدتقی دستورانی؛ مسعود گودرزی
چکیده
مطالعه تغییرات اقلیمی و تأثیر آن بر شدت و تواتر خشکسالیهای دهههای آتی میتواند به برنامهریزی بهمنظور استفاده صحیح منابع آب و سازگاری با آثار مخرب پدیده خشکسالی کمک شایانی نماید. در این پژوهش به ارزیابی تغییرات اقلیمی دوره 2030-2011 و اثر آن بر خشکسالی حوزه آبخیز اسکندری پرداخته شده است. بدین منظور پس از ارزیابی توانایی ...
بیشتر
مطالعه تغییرات اقلیمی و تأثیر آن بر شدت و تواتر خشکسالیهای دهههای آتی میتواند به برنامهریزی بهمنظور استفاده صحیح منابع آب و سازگاری با آثار مخرب پدیده خشکسالی کمک شایانی نماید. در این پژوهش به ارزیابی تغییرات اقلیمی دوره 2030-2011 و اثر آن بر خشکسالی حوزه آبخیز اسکندری پرداخته شده است. بدین منظور پس از ارزیابی توانایی LARS-WG در شبیهسازی دوره 2008-1965 بر اساس سناریوی پایه، اقدام به ریز مقیاسنمایی بروندادهای مدل HadCM3 تحت دو سناریوی A2 و B1 و پیشبینی دمای کمینه، بیشینه و بارش و بررسی شاخص خشکسالی SPI شده است. بر اساس سناریوهای A2 و B1 دمای کمینه افزایش 0.3 تا 1.6 درجه سانتیگراد را در ماههای مارس، ژوئن، ژوئیه و سپتامبر خواهد داشت. بیشترین و کمترین افزایش دمای بیشینه بهترتیب مربوط به می و فوریه به میزان 1.6 و 0.02 درجه سانتیگراد است. نتایج نشان از افزایش 7.2 تا 10.9 درصدی متوسط بارش سالانه دارد. اما از آنجایی که تعداد روزهای تر افزایشی نخواهند داشت، بنابراین، بر شدت بارشهای حدی افزوده میشود. بیشترین کاهش بارندگی مربوط به ماههای آوریل و می بوده و با توجه به این که این کمبود بارندگی با تأخیر چند ماهه نمود پیدا میکند، شدیدترین خشکسالی با توجه به SPI ششماهه مربوط به آگوست و شدیدترین خشکسالی بر اساس SPI دوارده ماهه متعلق به دسامبر است. تحلیل سالانه این شاخص نشان داد که 75 درصد سالها وضعیتی نرمال دارد، بنابراین، حوزه آبخیز اسکندری در دهه 2020 با افزایش فراوانی وقوع خشکسالی روبهرو نخواهد بود، اما انتظار میرود، بارشها به سمت فصل گرم جابهجا شوند.
رضا سکوتی اسکوئی؛ محمدحسین مهدیان؛ شهلا محمودی؛ محمدحسن مسیحآبادی
دوره 2، شماره 3 ، آبان 1389، ، صفحه 161-169
چکیده
مدیریت و برنامهریزی مناسب خاک بهمنظور بهرهبرداری مناسب از آن امری لازم بوده، در این رابطه پراکنش مکانی ویژگیهای خاک از اهمیت زیادی برخوردار است. اصولاً بررسی های مکانی بهوسیله روشهای زمین آماری شامل تخمینگرهای آماری غیر پارامتری نظیر روشهای TPSS، میانگین متحرک وزنی و یا روشهای پارامتری زمین آماری نظیر کریجینگ ...
بیشتر
مدیریت و برنامهریزی مناسب خاک بهمنظور بهرهبرداری مناسب از آن امری لازم بوده، در این رابطه پراکنش مکانی ویژگیهای خاک از اهمیت زیادی برخوردار است. اصولاً بررسی های مکانی بهوسیله روشهای زمین آماری شامل تخمینگرهای آماری غیر پارامتری نظیر روشهای TPSS، میانگین متحرک وزنی و یا روشهای پارامتری زمین آماری نظیر کریجینگ و کوکریجینگ صورت میگیرد. این تحقیق با هدف بررسی ساختار مکانی برخی خصوصیات خاک شامل درصد آهک و شن و رطوبت اشباع خاک که در حاصلخیزی خاک موثر هستند، در بخش جنوبی دشت ارومیه به مساحت 36690 هکتار در شهرستان ارومیه استان آذربایجانغربی به انجام رسیده است. فاصله نیمرخهای خاکی مورد مطالعه بین 1300 تا 4700 متر بود. برای برآورد خصوصیات خاکی مذکور در نقاط نمونهبرداری نشده، از روشهای کریجینک، میانگین متحرک وزنی و کوکریجینگ در محیط GIS استفاده شده است. برای مقایسه کارآیی تخمینگرهای مکانی و انتخاب روش مناسب میانیابی، روش ارزیابی متقابل و متغیرهای آماری MAE و MBE بهکارگرفته شده است. پس از انتخاب روش مناسب میانیابی برای برآورد خصوصیلت خاکی مورد بررسی، نقشههای پراکنش مکانی آنها تهیه شد. براساس تعداد و حدود تغییرات دادهها، از قانون استورجس برای تعریف تعداد و فاصله طبقات در تهیه و طبقهبندی نقشههای مربوطه استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که روش کریجینگ با ضریب همبستگی حداقل 0.83 و درصد خطای 3.98، برای برآورد مقادیر در نقاط فاقد دادههای خاکی از دقت قابل قبولی برخوردار است.
پرویز عبدینژاد؛ پرویز مرادی
چکیده
در این مقاله عوامل موثر در پایداری و رسوبگیری سدهای اصلاحی سبک فلزی در اراضی مارنی مورد بررسی قرار گرفت. برای انجام این پژوهش با پیمایش صحرایی اقدام به بررسی و جمعآوری دادهها 380 سدهای سبک فلزی شده و از نرمافزار آماری (SPSS) و روشهای ضریب همبستگی پیرسون و تجزیه واریانس رگرسیونی برای انجام تجزیه و تحلیل ...
بیشتر
در این مقاله عوامل موثر در پایداری و رسوبگیری سدهای اصلاحی سبک فلزی در اراضی مارنی مورد بررسی قرار گرفت. برای انجام این پژوهش با پیمایش صحرایی اقدام به بررسی و جمعآوری دادهها 380 سدهای سبک فلزی شده و از نرمافزار آماری (SPSS) و روشهای ضریب همبستگی پیرسون و تجزیه واریانس رگرسیونی برای انجام تجزیه و تحلیل آماری استفاده شده است. بر اساس نتایج بهدست آمده، رابطه بین صفات عرض، طول و حجم سدها با پایداری آن در سطح اطمینان درصد معنیدار بوده، با توجه به ضرایب همبستگی صفت عرض سد دارای همبستگی بیشتری نسبت به دو صفت دیگر دارد و صفت طول سد در مرتبه دوم میباشد. بر این اساس ابعاد سدهای احداثی از عوامل موثر بر پایداری این نوع سدها است. همچنین، پایداری با مقدار حجم رسوب تجمیع یافته در پشت سدها نیز دارای یک رابطه خطی و معکوس با ضریب تبیین 0.24 میباشد. رابطه بین طول و عرض سدها با مقدار رسوب جمع شده در پشت آنها از نوع خطی و مستقیم بوده، با توجه به ضرایب تبیین آنها (طول 0.69 و عرض 0.23) تأثیر عامل طول بیشتر است. بهطور کلی برای پایداری مناسب این سدها باید ابعاد آنها به نحو مشخص که طبق معادلات و روابط موجود بین آنها قابل محاسبه است، تعیین و اعمال شود.