مجید صوفی؛ رضا بیات؛ افشین پرتوی
چکیده
بخشی از طرح ملی طبقهبندی مورفوکلیماتیک آبکندهای ایران در پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری به مقدار تولید رسوب و اقدامات احیایی برای کاهش خسارت ناشی از گسترش آنها پرداخته است. نتایج این پژوهش، نشان داد که آبکندهای ایران در دو طبقه آبکندهای کوچک (عمق کوچکتر از یک متر) و متوسط (عمق یک تا 10 متر) قرار دارند. بهطور متوسط، هر متر از ...
بیشتر
بخشی از طرح ملی طبقهبندی مورفوکلیماتیک آبکندهای ایران در پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری به مقدار تولید رسوب و اقدامات احیایی برای کاهش خسارت ناشی از گسترش آنها پرداخته است. نتایج این پژوهش، نشان داد که آبکندهای ایران در دو طبقه آبکندهای کوچک (عمق کوچکتر از یک متر) و متوسط (عمق یک تا 10 متر) قرار دارند. بهطور متوسط، هر متر از آبکندهای ایران حدود 19 مترمکعب رسوب تولید کرده است. آبکندهای ایران عموماً در اراضی زراعی دیم و مراتع و در خاکهای با بافت لوم، لوم شن و لوم رس پراکنش دارند. تخریب مراتع، تبدیل اراضی مرتعی به زراعی و باغ، ساخت راهها و آبگذرهای جادهای غیراصولی از مهمترین علل اصلی ایجاد و گسترش آبکندهای ایران هستند. پژوهش حاضر نشان داد که بالغ بر 50 درصد از آبکندهای ایران فاقد اقدامات مدیریتی و احیائی بوده، بهطوری که در برخی از استانها، 90 درصد آبکندها فاقد اقدامات و در برخی دیگر، 30 تا 50 درصد هیچگونه اقدام حفاظتی دریافت نکردهاند. در بیشتر استانها از اقدامات سازهای مانند سدهای اصلاحی خشکهچین، سنگ و سیمانی و توریسنگی استفاده شده که بیشتر با هدف کنترل رسوب بوده است. بیشتر اقدامات در آبکندهای کوچک و تعدادی نیز در آبکندهای متوسط صورت گرفته است. اقدامات مدیریتی برای پیشگیری از ایجاد آبکند مخصوصاً در اراضی دیم بسیار ناچیز بوده است و توجه جدی به طراحی و ساخت آبگذرهای جادهای و راههای مناطق کوهستانی و پرشیب ضروری است. در ایران، از روشهای گیاهی و بلانکت و سنگریزه کمتر استفاده شده است. تخریب و رهاسازی آبانبارهای قدیمی نیز در ایجاد و گسترش آبکندها نقش داشته است.
سعید نجفی؛ حبیب نظرنژاد؛ هدیه محمدنژاد
چکیده
با توجه به اینکه بیشتر مطالعات صورت گرفته در زمینه فرسایش و رسوب در کشور با کارفرمایی ادارات کل منابع طبیعی استانی و پیمانکاری شرکتهای مطالعاتی و اجرایی و با استفاده از مدل نیمهکمی MPSIAC صورت گرفته است، بنابراین، در این پژوهش بررسی نتایج حاصل از مطالعات فرسایش و رسوب با استفاده از مدل MPSIAC در گستره استان آذربایجان غربی مد نظر ...
بیشتر
با توجه به اینکه بیشتر مطالعات صورت گرفته در زمینه فرسایش و رسوب در کشور با کارفرمایی ادارات کل منابع طبیعی استانی و پیمانکاری شرکتهای مطالعاتی و اجرایی و با استفاده از مدل نیمهکمی MPSIAC صورت گرفته است، بنابراین، در این پژوهش بررسی نتایج حاصل از مطالعات فرسایش و رسوب با استفاده از مدل MPSIAC در گستره استان آذربایجان غربی مد نظر قرار گرفت. نتایج نشان داد که طی حدود سه دهه گذشته ۷۶ حوزه آبخیز استان با وسعت تقریبی ۴۱۰۰ کیلومتر مربع با استفاده از روش MPSIAC از نظر فرسایش و رسوب مورد مطالعه قرار گرفته است، بهطوریکه برای بخشهای شمالی، مرکزی و جنوبی استان بهترتیب میانگین فرسایشی معادل ۹۵/۱۳، ۳۰/۱۶ و ۵۹/۱۵ تن در هکتار در سال و میانگین مقدار رسوب بهترتیب مقادیر 5.39، 5.64 و 6.09 تن در هکتار در سال برآورد شده است. این در حالی است که با بررسی جزئیترِ مقاومت واحدهای سنگشناسی به فرسایش در حوزههای آبخیز مورد مطالعه و همچنین، دو عامل مهم دیگر از قبیل پوشش گیاهی و نوع کاربری از بین نه عامل مورد توجه در روش MPSIAC، اعتماد به نتایج منتج از این روش را کاهش میدهد. از طرفی، بهعنوان یکی از ضعفهای بزرگ در این مدل ابتدا رسوب ویژه و نسبت تحویل رسوب مورد تخمین قرار گرفته، از طریق آنها فرسایش ویژه نیز بهعنوان یکی از نیازمندیهای مهم در مدیریت فرسایش و رسوب مورد برآورد قرار میگیرد که نتایج را بیش از پیش دچار تردید میکند. بر همین اساس بهعنوان یکی از نتایج کلی، پیشنهاد میشود که سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور استفاده از مدلهای خانواده USLE بهویژه مدل RUSLE را بهجای مدل MPSIAC، دستکم در برآورد فرسایش، در شرح خدمات مربوطه جایگزین کند و اجرای این مهم نیز از سوی ادارات کل منابع طبیعی استانی جدی گرفته شود.
مرتضی میری؛ محمدرضا کوثری؛ مهران زند
چکیده
یکی از مشکلات شایع و تأثیرگذار در مطالعات اقلیمی، وجود کمبودهای فراوان در سریهای زمانی دادههای مختلف اقلیمی و هیدرولوژی است. این پژوهش، با هدف ارزیابی دقت روشهای بازسازی پارامترهای دمایی در مناطق خشک ایران انجام شده است. برای این منظور، دادههای روزانه دمای کمینه، متوسط و دمای بیشینه 73 ایستگاه همدیدی با پراکنش مناسب در ...
بیشتر
یکی از مشکلات شایع و تأثیرگذار در مطالعات اقلیمی، وجود کمبودهای فراوان در سریهای زمانی دادههای مختلف اقلیمی و هیدرولوژی است. این پژوهش، با هدف ارزیابی دقت روشهای بازسازی پارامترهای دمایی در مناطق خشک ایران انجام شده است. برای این منظور، دادههای روزانه دمای کمینه، متوسط و دمای بیشینه 73 ایستگاه همدیدی با پراکنش مناسب در مناطق خشک ایران از آرشیو سازمان هواشناسی کل کشور دریافت و پردازش شد. روشهای بازسازی مورد استفاده شامل روشهای نسبت نرمال، رگرسیون خطی، رگرسیون چندگانه و عکس مجذور فاصله (IDW) میشوند. در این تحقیق، کارایی هر یک از روشهای مذکور در بازسازی نبودهای آماری پارامترهای دمایی در مقیاسهای زمانی روزانه، ماهانه و سالانه مناطق خشک کشور متناسب با میزان نسبت کمبود دادههای گمشده (از پنج تا 50 درصد کمبود دادهها) مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ارزیابی آماری روشهای نامبرده از آمارههای ضریب همبستگی R، معیار برآورد خطای RMSE و ضریب Nash استفاده شد. نتایج نشان داد که در حالت کلی، هر کدام از روشهای نامبرده شده در سطح خاصی از بازسازی و مقیاس زمانی از عملکرد مناسبی برخوردارند. در مقیاس سالانه و ماهانه روشهای رگرسیون خطی و نسبت نرمال بیشترین دقت در بازسازی دادههای دما در منطقه خشک ایران را دارند. مقدار همبستگی بین دادههای بازسازی و مشاهدهای در سطوح مختلف با استفاده از این روشها به بیش از 0.95 میرسد. در مقیاس روزانه تفاوت قابل توجهی بین دقت روشهای مورد استفاده در بازسازی دادههای دمایی وجود ندارد و تقریباً هر چهار روش یاد شده از دقت مناسبی برخوردارند؛ چرا که میزان همبستگی بین دادههای بازسازیشده و مشاهدهشده به بیش از 90 درصد میرسد. با وجود این، روش رگرسیون چندگانه با میانگین همبستگی 99/0 درصد در سطوح مختلف بازسازی از بیشترین دقت در بازسازی دادههای روزانه برخوردار است.
علی خدائی؛ عباس پهلوانی؛ زهرا قلیچیپور؛ رحمان زندی
چکیده
حفاظت و مدیریت هر کاربری در مناطق مختلف باید بر اساس شرایط اکولوژیکی صورت گیرد که تحقق این امر با انجام ارزیابی توان اکولوژیکی در هر منطقه میسر میشود. ارزیابی توان اکولوژیکی به معنی بررسی قدرت بالقوه سرزمین و تعیین نوع کاربرد طبیعی آن بهوسیله انسان است. هدف اصلی از انجام این پژوهش، شناسایی توان اکولوژیکی در شهرستان خداآفرین ...
بیشتر
حفاظت و مدیریت هر کاربری در مناطق مختلف باید بر اساس شرایط اکولوژیکی صورت گیرد که تحقق این امر با انجام ارزیابی توان اکولوژیکی در هر منطقه میسر میشود. ارزیابی توان اکولوژیکی به معنی بررسی قدرت بالقوه سرزمین و تعیین نوع کاربرد طبیعی آن بهوسیله انسان است. هدف اصلی از انجام این پژوهش، شناسایی توان اکولوژیکی در شهرستان خداآفرین با مساحت 161607 هکتار، با بهرهگیری از روش ارزیابی چند معیاره (MCE)، مدل رایج آمایش سرزمین دکتر مخدوم و با بهکارگیری سامانه اطلاعات جغرافیایی میباشد. در این بررسی، پس از شناسایی منابع اکولوژیکی (پایدار و ناپایدار)، تجریه و تحلیل و جمعبندی منابع صورت گرفت. سپس، در محیط نرمافزار ArcGIS 10.6 لایههای اطلاعاتی با هم تلفیق و پس از آن ارزشگذاری نقشهها انجام شد. در نهایت، با توجه به ارزشهای موجود، توان و تنگناهای بالقوه منطقه برآورد و نسبت به اولویتبندی کاربریهای مجاز در سطح منطقه اقدام شد. در نتیجه، پس از تلفیق نقشههای لازم و تصحیح آنها ظرفیتهای محیطی و توان اکولوژیکی منطقه بهصورت مساحت (درصد) در سطح شهرستان خداآفرین برآورد شد. با توجه به اهداف پژوهش، مناطق مستعد به تفکیک کاربریهای آبزیپروری-کشاورزی (2.65)، آبزیپروری-مرتعداری (0.14)، آبزیپروری-توسعه شهری و روستایی (0.2)، آبزیپروری-توریسم گسترده (0.049)، حفاظتی-توریسم گسترده (0.45)، حفاظتی-جنگلداری (0.12)، توریسم متمرکز-جنگلداری (0.021)، آبزیپروری (6.34)، توریسم گسترده (12.61)، توریسم متمرکز (2.64)، مرتعداری (33.1)، کشاورزی (7.51)، حفاظتی (13.57)، توسعه شهری، روستایی و صنعتی (1.8)، جنگلداری (18.8) پهنهبندی و شناسایی شدند. همچنین، نتایج نشان میدهد که بیشترین پتانسیل مربوط به مرتعداری با مساحت 61567.55 هکتار است که کمتر از 50 درصد آن (30457 هکتار) با شرایط حاضر منطبق میباشد.
امیر سررشتهداری؛ امین صالح پور جم؛ محمدجعفر سلطانی؛ علی اکبر نوروزی؛ علیرضا شادمانی؛ میر مسعود خیرخواه زرکش
چکیده
تعیین اثربخشی طرحهای پخش سیلاب بهخصوص از دیدگاه شاخصهای اقتصادی و اجتماعی موثر با توجه به گذشت یک ربع قرن از اجرای آنها در کشور، نقش مهمی را در ارزیابی این گونه طرحها ایفا میکند. در این تحقیق، نخست اقدام به شناسایی شاخصهای مرتبط با اثرات طرحهای پخش سیلاب بر آبخوان آب باریک بم و نیز رتبهبندی شاخصهای ...
بیشتر
تعیین اثربخشی طرحهای پخش سیلاب بهخصوص از دیدگاه شاخصهای اقتصادی و اجتماعی موثر با توجه به گذشت یک ربع قرن از اجرای آنها در کشور، نقش مهمی را در ارزیابی این گونه طرحها ایفا میکند. در این تحقیق، نخست اقدام به شناسایی شاخصهای مرتبط با اثرات طرحهای پخش سیلاب بر آبخوان آب باریک بم و نیز رتبهبندی شاخصهای تبیین کننده آن مبتنی بر آزمونهای ناپارامتریک آماری از دیدگاه خبرگان شد. بدینمنظور، شاخصهایی نظیر خاک، آب، پوشش گیاهی، طراحی و اجرای سازهها و ... که مرتبط با اثرات کلی طرحهای پخش سیلاب بر آبخوان و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، پرسش از کارشناسان و نیز مراجعه به منطقه و مصاحبه حضوری با ساکنان و بهرهبرداران منطقه، شناسایی شده، در نهایت، روایی پرسشنامه مبتنی بر نظرات خبرگان و اعمال نظرات ایشان به تأیید نهایی رسید. همچنین، بررسی پایایی ابزار اندازهگیری با محاسبه مولفه آلفای کرونباخ، مورد آزمون قرار گرفت. در این تحقیق، بر اساس روش کدگذاری چند پاسخی، متغیرهای پرسشنامه از نوع متغیرهای ترتیبی کیفی و منطبق با طیف لیکرت بوده، بهطوری که پس از نظرسنجی از 30 کارشناس، اولویتبندی شاخصها با کاربرد آزمون فریدمن و نیز تعیین اثربخشی طرح، به انجام رسید. در این پژوهش، دامنه تغییرات مقادیر میانگین رتبهها از 4.15 تا 22.88 متغیر است. نتایج حاصل از رتبهبندی اهمیت شاخصها نشان داد که شاخص "اثر طرح آبخوانداری بر کاهش خسارت سیل به اراضی و باغات" با میانگین رتبه 22.88 و همچنین، شاخص "اثر طرح آبخوانداری بر بروز اختلافات و درگیری بین روستاییان" با میانگین رتبه 4.15 بهترتیب بیشینه و کمینه میانگین رتبه در این نظرسنجی به خود اختصاص داده است. همچنین، با توجه به قرارگیری امتیاز مکتسبه نهایی طرح در حدود طبقات 307.36 تا 37.68 عملیات پخش سیلاب در آبخوان آب باریک بم از اثربخشی زیادی برخوردار است. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که روشهای ارزیابی چند متغیره و استفاده از فرایندهای مفهومی سامانههای پشتیبانی از تصمیم روشی مناسب در ارزیابی پروژههای پخش سیلاب بر آبخوان بوده، میتواند تصمیمگیران کلان را کمک کند.
رضا چمنی؛ سید حمیدرضا صادقی؛ مهدی وفاخواه؛ مریم نقدی
چکیده
خشکسالی از جمله بلایای طبیعی مرتبط با آب و هوا و یکی از بزرگترین تهدیدهای بقای انسان است که تأثیرات نامطلوبی بر پایداری اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی میگذارد. حال آنکه مقولههای مرتبط بر آن و از جمله تأثیر آن بر سلامت حوزه آبخیز کمتر مورد توجه قرارگرفته است. بر همین اساس، در این پژوهش سعی شده است تا سلامت حوزه آبخیز چالوس بر ...
بیشتر
خشکسالی از جمله بلایای طبیعی مرتبط با آب و هوا و یکی از بزرگترین تهدیدهای بقای انسان است که تأثیرات نامطلوبی بر پایداری اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی میگذارد. حال آنکه مقولههای مرتبط بر آن و از جمله تأثیر آن بر سلامت حوزه آبخیز کمتر مورد توجه قرارگرفته است. بر همین اساس، در این پژوهش سعی شده است تا سلامت حوزه آبخیز چالوس بر اساس تغییرات پایایی (Rel)، تابآوری (Res) و آسیبپذیری (Vul) تحت تأثیر خشکسالی مستند به دوره آماری ۱۳۶۵ تا ۱۳۹۴ مورد ارزیابی قرار گیرد. برای انجام این پژوهش، دادههای بارندگی نُه ایستگاه با روش عکس مجذور فاصله برای آبخیز میانیابی شد. سپس، با تعیین میانگین و انحراف معیار دادهها، شاخص خشکسالی (SPI) تعیین شد. همچنین، برای محاسبه شاخصهای Rel، Res و Vul از مقدار میانه شاخص SPI استفاده شد. سپس، با محاسبه مقدار میانگین هندسی این شاخصها وضعیت کلی سلامت آبخیز تعیین شد. نتایج پژوهش نشان داد، شاخص SPI در دوره آماری مذکور با مقادیری بین 1.43- و 2.25 الگویی همانند بارندگی داشته و با افزایش بارندگی در انتهای دوره، این شاخص نیز مقادیر مثبت بیشتری را به خود اختصاص داده است. ارزیابی سلامت آبخیز نیز نشان داد که شاخصهای Rel، Res و Vul بهترتیب 0.5، 0.23 تا 0.62 و 0.06 تا یک را داشته است. میانگین هندسی این شاخصها نیز بین 0.19 تا 0.58 بود. نهایتاً متوسط شاخص سلامت حوزه آبخیز چالوس بر اساس پویایی شاخص خشکسالی 0.45 و در گروه "متوسط" بود که نتایج بهدست آمده دلالت بر متوسط بودن شرایط اقلیمی حاکم بر منطقه و طبعاً نقش ماشهای دخالتهای انسانی در تهدید سلامت آبخیز چالوس دارد. یافتههای بررسی نقش مهمی در تبیین شیوههای مدیریت سازگار حوزه آبخیز مذکور ایفا خواهد کرد.
باقر قرمز چشمه؛ رحیم کاظمی؛ مجتبی نساجی زواره
چکیده
شناخت و تحلیل رفتار شاخصهای کم، پیشنیاز برنامهریزی مدیریت منابع آب و مدیریت کشت در مناطق خشک و نیمهخشک است. هدف از این پژوهش، تحلیل جریان کم و ارائه روابط منطقهای با هدف شناسایی مناطق آسیبپذیر میباشد. بهطور کلی در بالادست، جریان متاثر از بارش بوده، به سمت پایاب و پاییندست، جریان رودخانه پایدارتر میشود. ...
بیشتر
شناخت و تحلیل رفتار شاخصهای کم، پیشنیاز برنامهریزی مدیریت منابع آب و مدیریت کشت در مناطق خشک و نیمهخشک است. هدف از این پژوهش، تحلیل جریان کم و ارائه روابط منطقهای با هدف شناسایی مناطق آسیبپذیر میباشد. بهطور کلی در بالادست، جریان متاثر از بارش بوده، به سمت پایاب و پاییندست، جریان رودخانه پایدارتر میشود. در این تحقیق، ابتدا، با بررسی دادههای دبی روزانه ایستگاههای آبسنجی موجود در آبخیز کرخه، تعداد 26 ایستگاه با دوره مشترک آماری انتخاب شد. سری زمانی روزانه دبی جریان، برای هر سال ایجاد شد. سپس، دبیهای کمینه با پایه زمانی سه، پنج، هفت، 10، 15، 30 و 60 روزه و دبی متوسط سالانه برای هر سال و هر ایستگاه استخراج شد. یک شاخص جدید، با عنوان "شاخص کاهش" تعریف شد. سپس، روند شاخص جریان کم و تحلیل منطقهای آن انجام و روابط رگرسیون تک متغیره و چند متغیره بین پارامترهای مستقل ارتفاع، مساحت، شیب و فاصله تا خروجی زیرحوزه آبخیز منتهی به هر ایستگاه و شاخصهای وابسته جریان کم مربوط به آن ایستگاه استخراج و نتایج تحلیل شد. همچنین، میزان دقت شبیهسازی از طریق ضریب تعیین R2 برآورد شد. نتایج نشان داد، با افزایش فاصله از خروجی آبخیز کرخه به سمت بالادست، روند شاخص بیشتر و همچنین، در سرشاخهها، شاخص بهدست آمده، کمتر از پائیندست میباشد. این موضوع بیانگر آن است که سرشاخهها آسیبپذیرتر بوده، باید برای مدیریت بهتر منابع آب در سرشاخهها متمرکز شد.
محمدرضا شهرکی؛ احمد عابدی سروستانی؛ عبدالرحیم لطفی
چکیده
تغییر اقلیم بر جنبههای محیطی، اقتصادی و اجتماعی جوامع روستایی تأثیرگذار است. به همین دلیل، در نظر گرفتن تمهیدات لازم برای کاهش آسیبپذیری ساکنان حوزههای آبخیز ضروری میباشد. تحقیق پیمایشی حاضر به بررسی آسیبپذیری معیشت روستاییان از تغییر اقلیم در حوزه آبخیز اوغان استان گلستان پرداخته است. جمعیت مورد مطالعه، شامل 1158 ...
بیشتر
تغییر اقلیم بر جنبههای محیطی، اقتصادی و اجتماعی جوامع روستایی تأثیرگذار است. به همین دلیل، در نظر گرفتن تمهیدات لازم برای کاهش آسیبپذیری ساکنان حوزههای آبخیز ضروری میباشد. تحقیق پیمایشی حاضر به بررسی آسیبپذیری معیشت روستاییان از تغییر اقلیم در حوزه آبخیز اوغان استان گلستان پرداخته است. جمعیت مورد مطالعه، شامل 1158 خانوار این حوضه بود که 297 خانوار با روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده بررسی شدند. جمعآوری اطلاعات با پرسشنامه انجام شد که روایی آن از طریق روایی صوری و با مراجعه به اساتید دانشگاه و پایایی با آزمون کرونباخ تأیید شد. نتایج نشان داد که آسیبپذیری معیشت از تغییر اقلیم بیش از متوسط بوده است و بیشترین آسیب به سرمایه مالی و کمترین آسیب به سرمایه انسانی خانوارها وارد شده است. با افزایش تعداد اعضای خانوار، تعداد دام و میزان زمین زراعی، آسیبپذیری معیشت خانوارها از تغییر اقلیم بیشتر شده و با افزایش درآمد ماهانه و مدت اقامت در روستا از آسیبپذیری آنان کاسته شده است. نتایج نشان داد، آسیبپذیری معیشت خانوارهایی از تغییر اقلیم کمتر بوده است که ضمن استفاده از مروجان و تسهیلگران، عضو تعاونیها و تشکلها بوده، از دانش بومی و مهارت فنی برای مقابله با تغییرات اقلیم برخوردار بودهاند. از پیشنهادات این تحقیق، میتوان به بررسی سطح معیشت ساکنان حوزههای آبخیز با توجه به تغییرات پارامترهای آب و هوایی، اولویتبخشی به ترمیم سرمایه مالی خانوارها، تشکلدهی به روستاییان و استفاده از دانش بومی برای سازگاری با اثرات منفی تغییر اقلیم اشاره کرد.
احد حبیبزاده؛ علی اکبر نوروزی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی سامانههای ذخیره نزولات آسمانی پیتینگ، کنتورفارو و نقش آنها در جمعآوری آب باران و تولید علوفه در شرایط دیم طراحی شد. این پژوهش، با پنج تیمار پیتینگ همراه بذرپاشی (B)، کنتورفارو همراه بذرپاشی (A)، پیتینگ بدون بذر (E)، کنتورفارو بدون بذر (C) و تیمار شاهد (D) در سه تکرار اجرا شده است. کرتهای استاندارد فائو به ابعاد ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی سامانههای ذخیره نزولات آسمانی پیتینگ، کنتورفارو و نقش آنها در جمعآوری آب باران و تولید علوفه در شرایط دیم طراحی شد. این پژوهش، با پنج تیمار پیتینگ همراه بذرپاشی (B)، کنتورفارو همراه بذرپاشی (A)، پیتینگ بدون بذر (E)، کنتورفارو بدون بذر (C) و تیمار شاهد (D) در سه تکرار اجرا شده است. کرتهای استاندارد فائو به ابعاد پنج در 40 متر برای اجرای طرح در ایستگاه تحقیقاتی تیکمهداش در نظر گرفته شد. در تیمارهای بذرپاشی شده گونههای اگروپایرون النگاتوم و اسپرس محلی بهعلت اثرات حفاظت خاک و تولید علوفه کشت شد. تحلیل آماری نتایج با استفاده از نرمافزار SPSS در قالب بلوکهای کامل تصادفی انجام گرفت. نتایج تحلیلهای آماری نشان داد، بیشترین درصد تاج پوشش کل در بالادست کرتها مربوط به تیمار فارو با بذرپاشی با میانگین 80 درصد، میانه کرتها مربوط به عملیات پیتینگ با میانگین 78 درصد و در انتهای کرتها پیتینگ بذرپاشی با میانگین 80 درصد است. مقایسه میانگین درصد پوشش گیاهی و تولید علوفه در تیمارها نشان داد که درصد پوشش گیاهی تیمارهای A، B، C، D و E با هم اختلاف معنیداری نداشته، در یک گروه قرار دارند. تولیدات گیاهان مرتعی و خوشخوراک در تیمار پیتینگ E بیشتر بوده، با تیمارهای A، B، C و D اختلاف معنیداری دارد. همچنین، تیمارهای A، B، C در تولید گیاهان مرتعی اختلاف معنیداری نداشته، ولی با تیمار شاهد (D) اختلاف معنیداری دارند. بیشترین تولید گیاهان مرتعی با 729.17 کیلوگرم در هکتار در تیمار پیتینگ و کمترین آن با 315.33 کیلوگرم درهکتار به تیمار شاهد تعلق دارد.
علی اصغر آل شیخ؛ زهرا چترسیماب؛ بهزاد وثوقی؛ مهدی مدیری؛ محمد صادق پاکدامن
چکیده
فرونشت سطح زمین از جمله مخاطرات محیطی است که بشر در دهههای اخیر بهدلیل برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی در دشتها با آن مواجه است. آبخوان دشت مرودشت نیز در سالهای اخیر بهصورت چشمگیر با این پدیده روبهرو شده است. قرار گرفتن بناهای تاریخی مانند تخت جمشید در این آبخوان، مسئله بررسی فرونشست را حائز اهمیت مینماید. ...
بیشتر
فرونشت سطح زمین از جمله مخاطرات محیطی است که بشر در دهههای اخیر بهدلیل برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی در دشتها با آن مواجه است. آبخوان دشت مرودشت نیز در سالهای اخیر بهصورت چشمگیر با این پدیده روبهرو شده است. قرار گرفتن بناهای تاریخی مانند تخت جمشید در این آبخوان، مسئله بررسی فرونشست را حائز اهمیت مینماید. پژوهش حاضر، به بررسی رابطه بین میزان فرونشست و برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی در آبخوان مرودشت پرداخته است. در این پژوهش، به منظور بررسی تغییرات سطح آب زیرزمینی از روش زمینآمار کریجینگ و برای برآورد میزان فرونشست سطح زمین از روش تداخلسنجی تفاضلی راداری و از تصاویر راداری COSMO-SkyMed استفاده شد. نتایج نشان داد، میانگین افت سالیانه آب زیرزمینی برابر با 45 سانتیمتر میباشد. از طرفی، بیشترین میزان فرونشست در منطقه کناره در بین بازه زمانی 1392.07.09 تا 1392.11.12 برابر 2.5 سانتیمتر و حدود 15 درصد منطقه دارای نشستی کمتر از یک سانتیمتر در این دوره زمانی میباشد. در این دشت با مقایسه نقشه افت سطح آب زیرزمینی و نقشه جابهجایی سطح زمین مشخص میشود، در نواحی که افت سطح آب زیرزمینی بیشتر بوده است، بیشترین میزان جابهجایی نیز رخ داده است و تقریبا به ازای هر 45 سانتیمتر افت تراز آب زیرزمینی حدود یک سانتیمتر زمین در این منطقه دچار نشست میشود. مقایسه بین وسعت و الگوی فرونشست حاصل از نتایج تکنیک تداخلسنجی راداری با موقعیت، تراکم چاهها و برداشت آبهای زیرزمینی در این دشت نشان میدهد که فرونشست درست در همان مناطقی که تراکم این چاهها و برداشت از منابع آب زیرزمینی زیاد است، اتفاق افتاده است.