سیدامید آل یاسین؛ بهمن شمس اسفند اباد؛ حمید ترنجزر؛ عباس احمدی؛ شهرو مختاری
چکیده
تالابها یکی از سازنده ترین اکوسیستم ها در سراسر جهان هستند.آنها یک زیستگاه منحصر به فرد و غنی را برای موجودات فراهم می کنند و همچنین طیف گسترده ایی از کارکردهای اقتصادی و خدماتی مانند حفاظت از آب-تنظیم رواناب-تصفیه کیفیت اب و خدمات تفریحی را انجام می دهند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی سلامتی تالاب میقان بر اساس روشهای مختلف بود.جهت ارزیابی ...
بیشتر
تالابها یکی از سازنده ترین اکوسیستم ها در سراسر جهان هستند.آنها یک زیستگاه منحصر به فرد و غنی را برای موجودات فراهم می کنند و همچنین طیف گسترده ایی از کارکردهای اقتصادی و خدماتی مانند حفاظت از آب-تنظیم رواناب-تصفیه کیفیت اب و خدمات تفریحی را انجام می دهند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی سلامتی تالاب میقان بر اساس روشهای مختلف بود.جهت ارزیابی سلامت اکوسیستم های آبی و نیز جهت بررسی وضعیت موجودات کف زی و سایر پارامترها، نمونه برداری از رسوبات کف تالاب انجام شد. نمونه برداری در 10 نقطه از تالاب و در 5 تکرار در هر نقطه انجام شد. شاخص های متعددی جهت بررسی سلامت تالاب میقان به کار گرفته شد. که شامل شاخص زیستی (BI ) بوده است. علاوه بر موارد مذکور، چهار چوب اصلی شامل شاخص های زیستی، شاخص آلودگی فلزات سنگین و شاخص کیفیت آب می باشد که به نحوی در این تحقیق هم لحاظ گردیده است. سلامت اکوسیستم تالاب میقان بر اساس شاخص های مذکور مورد ارزیابی قرار گرفت و نقشه سلامت اکوسیستم آبی تالاب میقان تهیه شد. نتایج این مطالعه نشان داد که که به جز در مورد فلزات سنگین نیکل، روی و سرب و نیز PH، برای دیگر عناصر (EC، Na، Cl، Mg، Ca، HCO3، SO4 و TDS)، کمترین و بیشترین مقدار به ترتیب مربوط به ایستگاه های 3 و 6 است. بالا بودن مقدار این عناصر در ایستگاه 6 می تواند ناشی از فعالیت کارخانه سولفات سدیم در ناحیه شمال تالاب باشد که با برداشت رسوبات کف تالاب باعث تغییر در اکوسیستم تالاب می گردد. در مورد مس، روی و سرب، کمترین تمرکز در بخش شمال غربی تالاب و بیشترین تمرکز در دو بخش غرب و جنوب شرق تالاب دیده می شود. بالا بودن این عناصر در بخش جنوبی تالاب، می تواند ناشی از پسابهای شهری و خانگی باشد
محمدرضا شیخ ربیعی؛ حمید رضا پیروان؛ پیمان دانشکار آراسته؛ مهری اکبری؛ بهارک معتمدوزیری
چکیده
تغییر اقلیم یکی از مهمترین چالشهایی است که بر اکوسیستمهای طبیعی و جنبههای مختلف زندگی انسان تاثیر دارد. تاثیرات گرمایش جهانی بر بخش هیدرولوژی و چرخه آب در طبیعت بسیار جدی است و شناخت این اثرات بصورت کمی، آمادگی بیشتری برای مقابله با تبعات آن ایجاد میکند. هدف این تحقیق بررسی اثرات تغییر اقلیم بر میزان رواناب و رسوب حوزه آبخیز ...
بیشتر
تغییر اقلیم یکی از مهمترین چالشهایی است که بر اکوسیستمهای طبیعی و جنبههای مختلف زندگی انسان تاثیر دارد. تاثیرات گرمایش جهانی بر بخش هیدرولوژی و چرخه آب در طبیعت بسیار جدی است و شناخت این اثرات بصورت کمی، آمادگی بیشتری برای مقابله با تبعات آن ایجاد میکند. هدف این تحقیق بررسی اثرات تغییر اقلیم بر میزان رواناب و رسوب حوزه آبخیز کرگانرود در استان گیلان در کشور ایران میباشد. مدل SWAT توسط الگوریتم SUFI-2 با بهبود نتایج شبیه سازی جریان دبی و رسوب حوضه مورد واسنجی و اعتبارسنجی قرار گرفت. سپس براساس دادههای وضع موجود ایستگاه سینوپتیک بندرانزلی و با کمک مدلهای اقلیمی CanESM5، MPI-ESM1.2-HR و NorESM2-MM و با استفاده از مدل ریزمقیاس ساز SDSM6.1 جهت بررسی اثرات تغییر اقلیم بر میزان رواناب و رسوب و تحت دو سناریو انتشار به نامهای SSP2-4.5 و SSP5-8.5 و در سه بازه زمانی 2050-2026، 2075-2051 و 2100-2076 پرداخته شده است. با توجه به نتایج ارزیابی و اعتبارسنجی مدلهای اقلیمی با استفاده از NS ، R2 و RMSE؛ نتایج نشان داد که مدل اقلیمی CanESM5 دارای کمترین میزان خطا و بیشترین همبستگی را در فاکتورهای اقلیمی از خود نشان داد. نتایج مدل CanESM5 حاکی از این است که بارندگی، دمای حداکثر و حداقل در تمامی دورههای آتی براساس SSP2-4.5کاهش مییابد. همچنین بررسی نتایج مدل CanESM5 در ارتباط با SSP5-8.5 نشان میدهد، بارندگی در تمامی دورههای آتی کاهش و دمای حداکثر در دوره 2075-2051 و 2100-2076 افزایش خواهد یافت. نتایج مدل SWAT نیز نشان داد، تغییرات رواناب را برای سناریوهای SSP2-4.5 و SSP5-8.5 در تمامی دورههای آتی کاهشی و تغییرات رسوب افزایشی خواهد بود.
مسلم دهداری فر؛ محمد فرجی؛ محمد صالحی ویسی؛ جهانگیر احسانی
چکیده
رفتار سنگهای مختلف در مقابل فرسایش متفاوت بوده و این اختلاف به ویژگیهای ذاتی و محیطی سنگها بستگی دارد. بهعبارتی دیگر، بعضی از واحدهای سنگشناسی حساس به فرسایش و مستعد تولید رسوب هستند. در همین راستا، مطالعه حاضر، با هدف بررسی حساسیت به فرسایش و مقاومت سنگهای سازندهای گروه فارس (آهک میشان، ماسهسنگ آغاجاری و انیدریت ...
بیشتر
رفتار سنگهای مختلف در مقابل فرسایش متفاوت بوده و این اختلاف به ویژگیهای ذاتی و محیطی سنگها بستگی دارد. بهعبارتی دیگر، بعضی از واحدهای سنگشناسی حساس به فرسایش و مستعد تولید رسوب هستند. در همین راستا، مطالعه حاضر، با هدف بررسی حساسیت به فرسایش و مقاومت سنگهای سازندهای گروه فارس (آهک میشان، ماسهسنگ آغاجاری و انیدریت گچساران) و سازند آسماری با استفاده از روش سلبی در مناطق بهبهان، گچساران، دیلم و دهدشت انجام شد. نتایج مقایسه میانگین 81 نمونه از چهار نوع سنگ نشان داد که در سطح معنیداری 0.05 درصد و با نتایج حاصل از تحلیل واریانس ANOVA بین سنگهای مورد مطالعه اختلاف معنیداری وجود دارد. بهطور کلی، سنگ آهک آسماری با میانگین امتیاز روش سلبی بین 70.99-66.72 مقاومترین سنگ و در ادامه رتبهبندی از نظر مقاومت به فرسایش بهترتیب سنگ آهک میشان، سنگ آهک آغاجاری و انیدریت گچساران قرار میگیرند.
ایمان صالح؛ عطااله کاویان؛ محمود حبیبنژاد روشن؛ زینب جعفریان
چکیده
کشور ایران که بهطور عمده از شرایط اقلیمی خشک و نیمهخشک بهره میگیرد، دارای اکوسیستمی ناپایدارتر و شکنندهتر نسبت به مناطق مرطوب است و اهمیت حفاظت از منابع آب و خاک در آن دو چندان است. یکی از راهکارهای موثر در کاهش آلودگی در آبهای سطحی و فرسایش خاک، استفاده از نوارهای حائل گیاهی است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر شدت رواناب، ...
بیشتر
کشور ایران که بهطور عمده از شرایط اقلیمی خشک و نیمهخشک بهره میگیرد، دارای اکوسیستمی ناپایدارتر و شکنندهتر نسبت به مناطق مرطوب است و اهمیت حفاظت از منابع آب و خاک در آن دو چندان است. یکی از راهکارهای موثر در کاهش آلودگی در آبهای سطحی و فرسایش خاک، استفاده از نوارهای حائل گیاهی است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر شدت رواناب، نوع و سن گیاه بر کارایی نوارهای حائل گیاهی در کنترل کیفیت و کمیت رواناب در منطقه ساری به انجام رسیده است. این پژوهش، با استفاده از کرتهای آزمایشی 10×1 متری و تولید رواناب مصنوعی با دبی معادل رواناب حاصل از بارندگی با دوره بازگشت 25 و 100 سال طی یک سال صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که کارایی نوارهای حائل گیاهی حاوی وتیور و همچنین، چمن بومی تحت رواناب حاصل از بارندگی با دوره بازگشت 25 سال، در کاهش کلیه آلایندههای مورد مطالعه و همچنین، حجم رواناب خروجی از کرتها در کلیه نوبتهای نمونهبرداری بالاتر از نوارهای حائل گیاهی تحت رواناب حاصل از بارندگی با دوره بازگشت 100 سال بود. همچنین، با توجه به یافتههای این تحقیق، کارایی نوارهای حائل گیاهی در کنترل کیفیت و کمیت رواناب تحت روانابهای شدید، کمتر تحت تأثیر خصوصیات نوار حائل و مرحله رشد گیاه و گونه آن است و خصوصیات جریان نقش مهمتری ایفا میکند. دو گونه گیاهی مورد مطالعه شامل وتیور و چمن نیز عملکرد متفاوتی در کاهش حجم رواناب و آلایندههای موجود در آن نشان دادند. همچنین، با گذشت زمان و افزایش سن گیاهان کارایی متفاوتی برای نوارهای حائل گیاهی مورد مطالعه مشاهده شد.
علیرضا عربعامری؛ خلیل رضایی؛ محمدحسین رامشت؛ کورش شیرانی
چکیده
تهیه نقشه حساسیت زمین به لغزش و ارزیابی خطر آن از مهمترین مراحل در تهیه نقشه ریسک زمین لغزش میباشد. در این پژوهش به تهیه نقشه حساسیت وقوع زمین لغزش در پادنای علیای سمیرم که یک منطقه حساس به زمین لغزش است، با استفاده از روش شبکه عصبی پرداخته شده است. بدین منظور، در اولین گام ۲۳ عامل موثر در لغزش در منطقه شناسایی شده، همچنین، به کمک تفسیر ...
بیشتر
تهیه نقشه حساسیت زمین به لغزش و ارزیابی خطر آن از مهمترین مراحل در تهیه نقشه ریسک زمین لغزش میباشد. در این پژوهش به تهیه نقشه حساسیت وقوع زمین لغزش در پادنای علیای سمیرم که یک منطقه حساس به زمین لغزش است، با استفاده از روش شبکه عصبی پرداخته شده است. بدین منظور، در اولین گام ۲۳ عامل موثر در لغزش در منطقه شناسایی شده، همچنین، به کمک تفسیر عکسهای هوایی و پیمایشهای میدانی موقعیت لغزشها مشخص شد. در گام بعد با کمک نظرات کارشناسی (AHP) به غربالگری پارامترها پرداخته، در نهایت ۱۴ پارامتر برای اجرای مدل انتخاب شد. از ۱۰۳ لغزش شناسایی شده در منطقه ۷۰ درصد (۷۲ زمین لغزش) بهصورت تصادفی بهمنظور آموزش شبکه و ۳۰ درصد (۳۱ زمین لغزش) بهمنظور اعتبارسنجی مورد استفاده قرار گرفت. از شبکه عصبی پرسپترون چند لایه (multilayer perceptron) با الگوریتم یادگیری پس انتشار خطا استفاده شد و تابع سیگموئید (sigmoid function) بهعنوان تابع فعالسازی انتخاب شد. بهمنظور انتخاب بهترین آرایش شبکه از شاخصهای میانگین مربعات خطا (MSE)، جذر میانگین مجذور خطا (RMSE)، بیشینه خطای مطلق (MAE) و ضریب همبستگی (R2) استفاده کرده، بهترین ساختار شبکه برای پهنهبندی حساسیت به زمین لغزش ۱-۴-۱۴ انتخاب شد. قبل از ورود لایههای اطلاعاتی به شبکه با استفاده از روش نسبت فراوانی (FR) وزن هر یک از طبقات لایههای اطلاعاتی محاسبه شده، بر اساس آن لایهها وزندهی شدند. منحنی ROC و مساحت زیر منحنی (AUC) برای نقشه پهنهبندی ترسیم و از AUC برای صحتسنجی استفاده شد. نتایج اعتبارسنجی نشان داد که مساحت زیر منحنی برای مدل 0.938 (93.8 درصد) است که در گروه دقت پیشبینی عالی قرار میگیرد. طبق نتایج 29.61 کیلومتر مربع (93.25 درصد) از مساحت لغزشها در ردههای خطر زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته است.
الناز آذرتاج؛ علی رسولزاده؛ علی اصغری
چکیده
آب و خاک از گرانبهاترین منابع ملی کشور هستند. متأسفانه در دهه اخیر، در اثر تغییر کاربری اراضی و تخریب پوشش گیاهی، قسمت اعظم نزولات تبدیل به رواناب شده، علاوه بر هدررفت این منبع حیاتی، با ایجاد سیلابهای عظیم، باعث خسارات مالی و جانی فراوان میشود. این پژوهش بهمنظور بررسی رواناب و فرسایش خاک در مراتع تحت پوشش گیاهی ...
بیشتر
آب و خاک از گرانبهاترین منابع ملی کشور هستند. متأسفانه در دهه اخیر، در اثر تغییر کاربری اراضی و تخریب پوشش گیاهی، قسمت اعظم نزولات تبدیل به رواناب شده، علاوه بر هدررفت این منبع حیاتی، با ایجاد سیلابهای عظیم، باعث خسارات مالی و جانی فراوان میشود. این پژوهش بهمنظور بررسی رواناب و فرسایش خاک در مراتع تحت پوشش گیاهی متراکم و مقایسه آن با مراتع با پوشش گیاهی نیمهمتراکم و اراضی زراعی که منتج از تغییر کاربری مرتع بوده در منطقهی حیران اردبیل صورت گرفت. بدین منظور سه کاربری شامل مرتع دستنخورده با پوشش گیاهی 100 درصد، مرتع با پوشش گیاهی 50 درصد، و زمین زراعی (مرتع تبدیل شده به زمین زراعی) فاقد پوشش گیاهی در منطقه شناسایی شد. سپس در هر کاربری سه طبقه شیب (10، 15 و 24 درصد) تعیین شد. آزمایش بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح کاملا تصادفی 1.5 متر (در مجموع 27 کرت) شد. با استفاده از بارانساز، بارشی با شدت ثابت 1.5 میلیمتر بر دقیقه و به مدت 15 دقیقه در هر کرت ایجاد و همزمان با آغاز رواناب، هر دو دقیقه یکبار از رواناب نمونهبرداری شد. نتایج نشان داد، بیشترین حجم رواناب، مقادیر خاک هدر رفته، غلظت رسوب مربوط به مرتع تبدیل شده به زمین زراعی در شیب 24 درصد و کمترین آنها مربوط به کاربری مرتع با 100 درصد پوشش گیاهی و شیب 10 درصد میباشد. همچنین، نتایج نشان داد که با تبدیل مرتع دستنخورده به زمین زراعی، حجم رواناب تولیدی حدود پنج برابر افزایش داشت. از طرف دیگر با افزایش شیب از 10 به 24 درصد، حجم رواناب 1.7 برابر افزایش نشان داد. ضریب رواناب برای سه کاربری و سه سطح شیب تعیین شد که بیشترین ضریب رواناب مربوط به کاربری مرتع تبدیل شده به زمین زراعی با شیب 24 درصد و کمترین آن مربوط به مرتع با 100 درصد پوشش گیاهی و شیب 10 درصد بود که بهترتیب 0.72 و 0.06 بهدست آمد.
زهرا فغفوری؛ نسیم آرمان؛ محمد فرجی؛ زهره خورسندی
چکیده
از آنجا که در بررسی عوامل موثر بر فرسایش خاک و تولید رسوب بهطور ریشهای نمیتوان عامل مشخص و معینی را بهعنوان عامل اصلی فرسایش آبی در یک منطقه معرفی نمود، شرایط فرسایش موجود در منطقه را باید معلول تأثیر متقابل مجموعه عوامل موثر در ایجاد فرسایش دانست. لذا در این پژوهش بهمنظور شناسایی عوامل مؤثر بر میزان فرسایش و تولید رسوب، ...
بیشتر
از آنجا که در بررسی عوامل موثر بر فرسایش خاک و تولید رسوب بهطور ریشهای نمیتوان عامل مشخص و معینی را بهعنوان عامل اصلی فرسایش آبی در یک منطقه معرفی نمود، شرایط فرسایش موجود در منطقه را باید معلول تأثیر متقابل مجموعه عوامل موثر در ایجاد فرسایش دانست. لذا در این پژوهش بهمنظور شناسایی عوامل مؤثر بر میزان فرسایش و تولید رسوب، فرسایش بین شیاری حوضه سیدآباد به کمک متوسط شدت بارش 30 دقیقهای با دوره بازگشت 10 سال منطقه (40 میلیمتر بر ساعت) و بارانساز صحرایی در 33 پلات آزمایشی تعیین شد. روشهای تجزیه و تحلیل عاملی، مدل رگرسیون چند متغیره، لجستیک و مدل اسکالوگرام نیز برای تحلیل آماری نتایج استفاده شد. ابتدا با استفاده از روش تجزیه و تحلیل عاملی (روش تحلیل مؤلفههای اصلی) از بین 15 متغیر موثر بر تولید رسوب، شش متغیر ضریب رواناب، درصد پوشش گیاهی، درصد شن، حساسیت سنگ به فرسایش، بافت خاک و نوع کاربری که 82.009 درصد از واریانس دادهها را توجیه میکنند، انتخاب شدند (0.53 =KMO). نتایج مدل رگرسیون چند متغیره تقریبا با روش تحلیل عاملی یکسان بود و نتایج حاصل از مدل اسکالوگرام نیز حاکی از تأیید این مطلب میباشد. در نهایت با توجه به ضرایب رگرسیونی بهدست آمده، بهترتیب متغیرهای حجم رواناب (0.02)، حساسیت سنگ به فرسایش (0.001)، درصد ضریب رواناب (0.00005) و درصد شن (0.00002) از عوامل مؤثر بر فرسایش و رسوب در حوضه تشخیص داده شدند. لذا، با توجه به نتایج بهدست آمده، میتوان سیاستگذاریها و برنامهریزیهای لازم را بهمنظور کاهش حجم رواناب و افزایش پوشش گیاهی در اولویت اقدامات کنترل میزان فرسایش و رسوب اتخاذ کرد.
رضا سکوتی اسکوئی؛ محمد حسین مهدیان
چکیده
سیلابها حاوی مواد رسوبی بوده که پس از نهشتهگذاری در حاصلخیزی مخروط افکنهها و دشتهای سیلابی متشکل از رسوبات دانهدرشت از طریق افزایش عناصر غذایی، مؤثر هستند. در این پژوهش، اثرات پخش سیلاب بر بازیافت عناصر غذایی اصلی خاک در عرصه پخش سیلاب بر آبخوان پلدشت واقع در استان آذربایجان غربی طی 10 سال مورد ارزیابی قرار گرفت. در این رابطه، ...
بیشتر
سیلابها حاوی مواد رسوبی بوده که پس از نهشتهگذاری در حاصلخیزی مخروط افکنهها و دشتهای سیلابی متشکل از رسوبات دانهدرشت از طریق افزایش عناصر غذایی، مؤثر هستند. در این پژوهش، اثرات پخش سیلاب بر بازیافت عناصر غذایی اصلی خاک در عرصه پخش سیلاب بر آبخوان پلدشت واقع در استان آذربایجان غربی طی 10 سال مورد ارزیابی قرار گرفت. در این رابطه، در حد فاصل نهرهای گسترش سیلاب و سه نوار اول پخش سیلاب که سیلگیری شدهاند، به تعداد سه نمونه مرکب حاصل از اختلاط چهار نقطه در هر نوار و از عمق 20-0 سانتیمتری خاک به همراه لایه رسوب، نمونهبرداری و عوامل درصد ازت کل و کربن آلی، فسفر و پتاسیم قابل جذب خاک اندازهگیری شد. برای مقایسه میانگینها، چنانچه دادهها دارای توزیع نرمال بود، از آزمون آماری t و در غیر این صورت از آزمونهای ناپارامتری استفاده شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، مقدار کربن آلی و ازت کل خاک در طول سالهای اجرای طرح بهطور محسوسی بهترتیب از 0.23 به 0.33 و از 0.027 به 0.039 درصد افزایش یافته است. مقدار فسفر تبادلی هم در طول سالهای اجرای طرح از 2.69 به 5.32 و پتاسیم قابل تبادل از 145.93 به 206.52 قسمت در میلیون بهطور معنیداری افزایش یافته است. از سوی دیگر، اختلاف مقادیر برخی از عناصر در نوارهای پخش در سطح پنج درصد معنیدار است، بهطوری که مقادیر فسفر، کربن آلی و ازت خاک در طول نوارهای پخش بالادست بهطور معنیداری تا دو برابر بیشتر از نوارهای پایینی است، ولی میزان پتاسیم تغییر معنیداری نداشته است. این نتایج نشان داد که پخش سیلاب موجب افزایش عناصر غذایی اصلی خاک شده که به تبع آن امکان کاهش کاربرد کود بهوجود آمده است.
مهناز بابایی؛ سید زینالعابدین حسینی؛ علیاکبر نظری سامانی؛ سید علی المدرسی
چکیده
فرسایش خاک و تولید رسوب امروزه به یکی از معضلات مهم طبیعی تبدیل شده است. در گام نخست مبارزه با این معضل باید به ارزیابی کمی فرسایش خاک و تولید رسوب پرداخت. در این رابطه مدلها و روشهای مختلفی ارائه شده است. آنچه مسلم است، قبل از هرچیز باید قابلیت این مدلها مورد راست آزمایی قرار گیرند. بدین منظور از معادله جهانی تلفات خاک تجدید نظر ...
بیشتر
فرسایش خاک و تولید رسوب امروزه به یکی از معضلات مهم طبیعی تبدیل شده است. در گام نخست مبارزه با این معضل باید به ارزیابی کمی فرسایش خاک و تولید رسوب پرداخت. در این رابطه مدلها و روشهای مختلفی ارائه شده است. آنچه مسلم است، قبل از هرچیز باید قابلیت این مدلها مورد راست آزمایی قرار گیرند. بدین منظور از معادله جهانی تلفات خاک تجدید نظر شده سه بعدی در قالب ابزار سامانه اطلاعات جغرافیایی در حوزه آبخیز کن سولقان استفاده شد. عامل فرسایندگی، با استفاده از اطلاعات بارش و با تکنیک درونیابی IDW پهنهبندی شد. مقادیر فرسایشپذیری خاک با استفاده از اطلاعات نمونهبرداری خاک در قالب نقشه واحدهای قابلیت اراضی محاسبه شد. تخمین عامل پوشش زمین با استفاده از شاخص تفکیک نرمال شده گیاهی NDVI انجام شد. عامل پستی و بلندی نیز با استفاده از مدل رقومی ارتفاع محاسبه شد. پهنهبندی عامل عملیات حفاظتی نیز با استفاده از نقشه شیب منطقه به درصد صورت گرفت. با ترکیب این عوامل بر اساس مدل، مقدار میانگین سالانه فرسایش 20.22 تن در هکتار در سال بهدست آمد. برای محاسبه بار رسوب از روشهای محاسبه SDR استفاده شد که بر این اساس متوسط سالیانه رسوب در هر یک از روشها بسیار بیشتر از رسوب ویژه حوضه در ایستگاه سولقان بود. رسوب ویژه حوضه محاسبه شده با استفاده از آمار ایستگاه هیدرومتری سولقان (1.82 تن در هکتار در سال) بود. این پژوهش همچنین نشان داد، عامل LS با ضریب همبستگی 0.68 درصد بیشترین تاثیر را در برآورد فرسایش سالیانه خاک داشته است. نتایج حاصل از این تحقیق در زمینه کاربرد مدل در این منطقه دلالت بر این داشت که مدل، میزان فرسایش حوضه را بسیار بیشتر از حد انتظار تخمین زده است. این تحقیق کارایی مدل RUSLE 3D را در بررسی وضعیت فرسایش حوزه آبخیز کن سولقان مناسب نمیداند.
مسعود ساجدی سابق؛ مجتبی صانعی؛ حسینعلی عبدالحی؛ شهرام بهمنش؛ عباس متینفر
چکیده
مخازن استوانهای پرورش ماهی، بهدلیل مصرف آب کمتر و راندمان تولید بیشتر در سطح جهان توسعه روز افزون یافته است. مطالعه هیدرولیک جریان این مخازن، اولین قدم برای شناختن پدیده رسوبگذاری و راندمان تخلیه رسوب میباشد. در این مقاله با تحلیل سرعت جریان در عمقهای مختلف مخزن، شرایط جریان در آزمایشگاه هیدرولیک پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری ...
بیشتر
مخازن استوانهای پرورش ماهی، بهدلیل مصرف آب کمتر و راندمان تولید بیشتر در سطح جهان توسعه روز افزون یافته است. مطالعه هیدرولیک جریان این مخازن، اولین قدم برای شناختن پدیده رسوبگذاری و راندمان تخلیه رسوب میباشد. در این مقاله با تحلیل سرعت جریان در عمقهای مختلف مخزن، شرایط جریان در آزمایشگاه هیدرولیک پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری مورد مطالعه آزمایشگاهی قرار گرفته است. نتایج بیانگر آنست که در راستای جریان ورودی، در نزدیکی دیواره گرادیان سرعت جریان به سمت دیواره افزایش مییابد و بهدلیل عدم تطابق خطوط هم سرعت در لایههای مختلف با یکدیگر، جریانهای چرخشی ثانویه، بهخصوص در نزدیکی دیواره مخزن شکل میگیرند. همچنین، متناسب با شدت جریان جت، جریان انعکاسی در محل برخورد جت آب با دیواره مخزن، بهوجود میآید که در فاصلهای کوتاه مجددا با دیواره مخزن برخورد نموده و سرعت جریان بهصورت موضعی بهخصوص در لایههای میانی و تحتانی افزایش مییابد و جریان انعکاسی، در لایههای سطحی در طول بیشتری مستهلک میشوند و با افزایش تخلیه میانی مخزن، جریان در لایههای تحتانی از شدت بیشتری برخوردار میشود. بهدلیل جریانات موضعی و ثانویه، مقادیر کمی هیدرولیکی در دبیهای مختلف متفاوت میباشند. اندازهگیریها در عمق 0.2 ارتفاع آب از کف بستر مخزن، دامنه تغییرات بین 0.6 تا 1.78 را برای نسبت سرعت به سرعت متوسط جریان در دبیهای مورد بحث نشان میدهد. همچنین، نتایج بیانگر آنست که عدد فرود محاسباتی در هر نقطه از حجم سیال، تابع نسبت شعاع موضعی نقطه به شعاع مخزن خواهد بود.
رضا سکوتی اسکوئی؛ حمیدرضا پیروان؛ داود نیککامی؛ محمدحسین مهدیان
چکیده
با توجه به اینکه اراضی مارنی در محدوده حوزههای آبخیز بخش شمالی استان آذربایجان غربی گسترش زیادی داشته و فرسایش خاک در این اراضی زیاد است، در این پژوهش فرسایشپذیری و اشکال فرسایشی خاکهای حاصل از مارنها و رابطه آنها با تلفات خاک در این اراضی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور ابتدا مناطق پراکندگی مارنها در ...
بیشتر
با توجه به اینکه اراضی مارنی در محدوده حوزههای آبخیز بخش شمالی استان آذربایجان غربی گسترش زیادی داشته و فرسایش خاک در این اراضی زیاد است، در این پژوهش فرسایشپذیری و اشکال فرسایشی خاکهای حاصل از مارنها و رابطه آنها با تلفات خاک در این اراضی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور ابتدا مناطق پراکندگی مارنها در استان بررسی و با توجه به شرایطی مانند ضخامت و برونزدهای مارنی، تناوب میان لایههای مارنی و اشکال فرسایشی مشهود در آنها، مارنهای حساس به فرسایش در مناطق شمالی استان شناسایی شدند. در 15 نقطه و با سه تکرار از خاک سطحی این اراضی نمونهبرداری شد. شاخصهای فرسایشپذیری این خاکها شامل نسبت رس و شاخص فرسایشپذیری k در فرمول جهانی فرسایش تعیین شد. با استفاده از بارانساز قابل حمل، میزان تولید رواناب و رسوب نیز در مناطق انتخابی بهدست آمد. شدت و اشکال فرسایش با استفاده از روش BLM تعیین و ارتباط بین فرسایشپذیری خاکهای مارنی با شکل، نوع فرسایش و رسوبدهی از طریق ماتریس همبستگی بررسی و گروههای همگن از نظر تولید رسوب و حساسیت به فرسایش با استفاده از آزمون دانکن تعیین شدند. نتایج بهدست آمده نشان میدهد، با وجود آنکه بهطور کلی وضعیت فرسایش سطحی به روش BLM در طبقه متوسط قرار میگیرد، در مناطق قرهتپه و قرهآغاج فرسایش آبکندی امتیاز بیشتری بهخود اختصاص داده و فرسایش شیاری در کلیه نقاط امتیازات بالایی داشته است. حجم رواناب سطحی کمینه 255 در منطقه شعبانلو و بیشینه 577 سانتیمتر مکعب در منطقه قرهتپه بهدست آمد. ضریب رواناب بین 0.23 تا بیشینه 0.53 محاسبه شد. کمینه گلآلودگی تولید شده برابر 10 گرم در لیتر در قرهتپه و بیشینه آن برابر 180 گرم در لیتر در قرهآغاج اندازهگیری شد. همچنین، مشخص شد که شاخص نسبت رس در ظهور فرسایش به شکل آبکندی و حجم رواناب در فرسایش سطحی و شیاری نقش تعیینکننده (با اطمینان 95 درصد) داشته است.
عبدالرسول شفیعی دستجردی؛ محمد حسین مهدیان؛ کوروش کمالی؛ حمید حسینی مرندی
چکیده
ورود حجم زیادی از سیلاب محتوی بار معلق فراوان به شبکههای پخش سیلاب با برجای گذاردن رسوبات و نفوذ مواد محلول و ریزدانه همراه سیلاب در آبرفتها، بهمرور زمان سبب تغییراتی در نفوذپذیری خاک عرصه پخش میشود. هدف این پژوهش بررسی میزان و روند تغییرات نفوذپذیری پخش سیلاب بر آبخوان پسکوه سراوان، تحت تأثیر عملیات پخش سیلاب با ...
بیشتر
ورود حجم زیادی از سیلاب محتوی بار معلق فراوان به شبکههای پخش سیلاب با برجای گذاردن رسوبات و نفوذ مواد محلول و ریزدانه همراه سیلاب در آبرفتها، بهمرور زمان سبب تغییراتی در نفوذپذیری خاک عرصه پخش میشود. هدف این پژوهش بررسی میزان و روند تغییرات نفوذپذیری پخش سیلاب بر آبخوان پسکوه سراوان، تحت تأثیر عملیات پخش سیلاب با استفاده از تجزیه و تحلیل آماری میباشد. در این پژوهش سعی شده است که میزان این تغییرات با استفاده از اندازهگیری میزان نفوذپذیری بهروش مستقیم و بهوسیله نفوذسنج استوانه مضاعف در دو نوبت با فاصله زمانی یکساله و نیز مقایسه آن با زمین شاهد مورد بررسی قرار گیرد. براین اساس سه نوار پخش سیلاب به شبکههای مستطیلشکلی تقسیم و بهعنوان محلهای اندازهگیری انتخاب شدند. همچنین، عرصهای در خارج از محدوده پخش سیلاب بهعنوان شاهد انتخاب شد. بهمنظور مشخص نمودن وضعیت کلی افزایشی یا کاهشی مقادیر نفوذپذیری در نوبت دوم نسبت به نوبت اول اندازهگیری، از آنجاییکه دادهها دارای توزیع نرمال نبودند، از آزمون رتبهای علامتدار ویلکاکسون استفاده شد. نتایج بهدست آمده نشان داد که بین دو نوبت اندازهگیری نفوذپذیری، تفاوت معنیداری وجود ندارد. تعداد کم رخداد سیل (سه رخداد) و مدت زمان کوتاه بین دو نوبت اندازهگیری (یکساله) میتواند از دلایل اصلی این امر باشد. برای تعیین تغییرات میزان نفوذپذیری بین نوارها با یکدیگر و نیز با زمین شاهد بهدلیل توزیع غیرنرمال دادهها در این چینش، از آزمون کروسکال-والیس استفاده شد. نتایج این آزمون نشان داد که سه نوار عرصه پخش در میزان نفوذپذیری در دو نوبت اندازهگیری با یکدیگر و در سطح احتمال پنج درصد تفاوت معنیداری ندارند، ولی نوار عرصه شاهد با هر سه نوار دیگر در هر دو نوبت اندازهگیری تفاوت معنیداری دارد و میزان نفوذپذیری کل نوارهای مورد مطالعه پخش سیلاب نسبت به زمین شاهد کاهش داشته است. همچنین، نتایج بیانگر این موضوع بود که فقط یکی از مستطیلها در دو نوبت اندازهگیری با مستطیلهای شاهد در سطح احتمال پنج درصد تفاوت معنیداری داشته است و تمامی مستطیلهای دیگر در هیچ نوبت اندازهگیری با یکدیگر و نیز با شاهد تفاوت معنیداری را از خود نشان ندادهاند. دلیل اصلی این تفاوت نیز به ضخامت بیشتر رسوبات نهشته شده در محل مستطیل مذکور نسبت به سایر بلوکهای عرصه پخش مرتبط میشد. از لحاظ کمی، میزان نفوذپذیری سطحی عرصه پخش نسبت به عرصه شاهد 55.94 درصد و در طول بازه زمانی یکساله نیز بهمیزان 3.23 درصد از خود کاهش نشان داده است.
رضا بیات؛ امیر سررشتهداری؛ علی جعفری اردکانی؛ رضا سکوتی اسکویی
چکیده
پوشش گیاهی نقش مهمی در حفاظت از خاک و مهار فرسایش دارد. با توجه به اهمیت مدیریت آبخیز و نقش کاربری در حفظ پوشش،این تحقیق با استفاده از مدل EPM و به کمک فنآوریهای سنجش از دور و سامانههای اطلاعات جغرافیایی بهمنظور تعیین اثر تغییر مدیریت کاربری اراضی بر میزان فرسایش حوزه آبخیز دریاچه ارومیه انجام شد. با استفاده از تصاویر ...
بیشتر
پوشش گیاهی نقش مهمی در حفاظت از خاک و مهار فرسایش دارد. با توجه به اهمیت مدیریت آبخیز و نقش کاربری در حفظ پوشش،این تحقیق با استفاده از مدل EPM و به کمک فنآوریهای سنجش از دور و سامانههای اطلاعات جغرافیایی بهمنظور تعیین اثر تغییر مدیریت کاربری اراضی بر میزان فرسایش حوزه آبخیز دریاچه ارومیه انجام شد. با استفاده از تصاویر ماهوارهایETM+ در سال 2002، عملیات صحرایی و نقشههای موجود، لایههای مورد نیاز مدل تهیه و میزان فرسایش خاک در شرایط فعلی برآورد شد. با اعمال سناریوهای مدیریتی خوب و بد کاربری منطقه از طریق ایجاد تغییرات فرضی در کاربری (کاهش و افزایش امتیاز پوشش گیاهی در گامهای پنج تا 50 درصد)، مجدداً میزان فرسایش خاک برآورد و اثر تغییرات محاسبه شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان فرسایش ویژه بهترتیب مربوط به زیر حوضههای 3015 و 3054 با مقادیر 768 و 749 مترمکعب در کیلومتر مربع در سال است که از نظر انجام اقدامات حفاظتی در اولویت هستند. کمترین مقادیر در زیرحوضههای 3072 و 3056 با شدت 15 و 287 مترمکعب در کیلومتر مربع در سال بوده که این مقدار برای کل حوضه 454 مترمکعب در کیلومتر مربع در سال است. روند تغییر شدت فرسایش در اثر تغییر کاربری به صورت خطی و مثبت بوده، با افزایش و کاهش به ازای 50 درصد به میانگین امتیاز لایه کاربری، بهترتیب 83/7 و 64/6- درصد در فرسایش خاک تغییر ایجاد میکند.
مهدی بشری؛ سیدحمیدرضا صادقی؛ عبدالصالح رنگآور
چکیده
بررسی عوامل موثر بر فرسایش خاک و تحلیل تغییرپذیری آنها از ضروریات اصلی پروژههای حفاظت خاک و آب میباشد. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی نقش دو جهت اصلی شمالی و جنوبی در میزان فرسایش خاک ناشی از رگبارهای مختلف در حوزه آبخیز سنگانه واقع در خراسان رضوی با استفاده از یک جفت کرت کوچک به ابعاد 2 در 2 متر انجام شد. کرتهای یادشده با ...
بیشتر
بررسی عوامل موثر بر فرسایش خاک و تحلیل تغییرپذیری آنها از ضروریات اصلی پروژههای حفاظت خاک و آب میباشد. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی نقش دو جهت اصلی شمالی و جنوبی در میزان فرسایش خاک ناشی از رگبارهای مختلف در حوزه آبخیز سنگانه واقع در خراسان رضوی با استفاده از یک جفت کرت کوچک به ابعاد 2 در 2 متر انجام شد. کرتهای یادشده با استفاده از ورقههای فلزی محصور و خروجی آنها نیز به ظروف جمعآوری کننده رواناب منتهی و با فاصله کم در مقابل یکدیگر و در دو جهت نصب شدند. سپس، رواناب و رسوب خروجی از کرتها در نتیجه وقوع 12 رگبار طی پاییز و زمستان 1385 و بهار 1386 جمعآوری و غلظت رسوب حاصل از آنها در هر رگبار محاسبه شد. نتایج بهدست آمده از تجزیه و تحلیل دادههای غلظت رسوب بهدست آمده طی دوره و رگبارهای مطالعاتی دلالت بر اختلاف معنیدار (0.001<p) دادههای حاصل از کرتهای مورد مطالعه در دو جهت اصلی شمالی و جنوبی با یکدیگر بهدلیل تاثیر مشخص جهتها بر وضعیت پوشش گیاهی داشته است.
مجید محمودآبادی؛ سمیرا زمانی
چکیده
فرسایش بادی یکی از مهمترین جنبههای تخریب اراضی است که مشکلات قابل توجهی را بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک به وجود آورده است. شناخت توزیع اندازه ذرات رسوب و همچنین فرآیندهای حمل ذرات، اهمیت زیادی در مدلسازی فرسایش بادی دارد. پژوهش حاضر به بررسی این موضوع بر روی دو نوع خاک با توزیع اندازه ذرات متفاوت که از اراضی زراعی ...
بیشتر
فرسایش بادی یکی از مهمترین جنبههای تخریب اراضی است که مشکلات قابل توجهی را بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک به وجود آورده است. شناخت توزیع اندازه ذرات رسوب و همچنین فرآیندهای حمل ذرات، اهمیت زیادی در مدلسازی فرسایش بادی دارد. پژوهش حاضر به بررسی این موضوع بر روی دو نوع خاک با توزیع اندازه ذرات متفاوت که از اراضی زراعی و تپه ماسهای نمونهبرداری شده، با استفاده از آزمایش تونل باد، پرداخته است. نتایج حاصل، نشان داد اندازه ذرات رسوب بادرفت در مقایسه با اندازه ذرات خاکهای مورد مطالعه، در همه سرعتهای باد مورد بررسی، دارای اندازه ریزتری است.این موضوع نشان از یک حالت انتخابپذیری در فرسایش ذرات ریز از سطح این خاکها دارد. همچنین، مشخص شد در خاک زراعی، با افزایش سرعت باد از دو به 18 متر بر ثانیه در ارتفاع 20 سانتیمتری، توزیع اندازه ذرات رسوب بهسمت خاک اصلی میل میکند. این روند در خاک ماسهای برعکس بود و با افزایش سرعت باد، فراوانی ذرات ریز در مقایسه با خاک اصلی افزایش یافت.همچنین، نتایج بررسی فرآیندهای حمل ذرات نشان داد که در هر دو نوع خاک، خزش اهمیت کمتری نسبت به دو فرآیند جهش و تعلیق در انتقال ذرات دارد. سهم این فرآیند در انتقال ذرات خاکهای زراعی و ماسهای، بهترتیب کمتر از 10 و یک درصد تعیین شد. در خاک زراعی در سرعت دو متر بر ثانیه، انتقال ذرات بهصورت تعلیق اهمیت بیشتری داشت و بسته به توزیع اندازه ذرات خاک، 61.6 تا 68.5 درصد ذرات بهصورت تعلیق منتقل شد. این درحالی بود که با افزایش سرعت باد به 18 متر بر ثانیه، جهش با 50.4 تا 53.8 درصد، فرآیند غالب حمل ذرات این خاک معرفی شد. در خاک ماسهای در سرعت کم باد، عمده ذرات (59.3 درصد) بهصورت جهش منتقل شد، ولی با افزایش سرعت، اهمیت تعلیق بیشتر شد و 55.3 درصد ذرات از این طریق منتقل شد. نتایج پژوهش حاضر نشان از اهمیت توزیع اندازه ذرات خاک بر توزیع اندازه رسوب و همچنین، فرآیندهای حمل آن دارد.
سیداحمد حسینی؛ نصرالله جواهری؛ مهدی حبیبی
چکیده
از آنجایی که در زمان وقوع سیلاب، فرسایش کنارهها و بستر رودخانه خررود واقع در استان قزوین و انتقال رسوب در آن شدید میباشد، لذا در این پژوهش چگونگی توزیع رسوبات در بخشهای مختلف رودخانه و بهدنبال آن ارائه برنامه مشخص برای برداشت مصالح رودخانهای مورد مطالعه قرارگرفت. بدین منظور، پس از تهیه اطلاعات پایه مورد نیاز و اطلاعات ...
بیشتر
از آنجایی که در زمان وقوع سیلاب، فرسایش کنارهها و بستر رودخانه خررود واقع در استان قزوین و انتقال رسوب در آن شدید میباشد، لذا در این پژوهش چگونگی توزیع رسوبات در بخشهای مختلف رودخانه و بهدنبال آن ارائه برنامه مشخص برای برداشت مصالح رودخانهای مورد مطالعه قرارگرفت. بدین منظور، پس از تهیه اطلاعات پایه مورد نیاز و اطلاعات مربوط به مواد رسوبی و دانهبندی رسوبات معلق و بستر رودخانه، با استفاده از مدل HEC-RAS، آورد رسوبی رودخانه و نحوه توزیع آن در طول مسیر رودخانه مورد بررسی قرار گرفت. بهطوری که پس از واسنجی مدل، رابطه Yang بهعنوان مناسبترین رابطه برآورد دبی رسوب شناسایی شد. براین اساس حجم متوسط رسوب خروجی از این رودخانه 1.75 میلیون تن در سال برآورد شد. در نهایت با استخراج میزان تغییرات در تراز کف هر یک از مقاطع رودخانه، میزان رسوب عبوری طی دوره شبیهسازی 37ساله محاسبه شد و مطابق با روند تغییرات رسوبگذاری در رودخانه، مناسبترین دوره زمانی برداشت رسوب از این رودخانه ماههای دی تا اردیبهشت توصیه شد. براساس نتایج حاصل از شبیهسازی، متوسط عمق برداشت رسوب از این رودخانه حدود 40 سانتیمتر برآورد شد. با توجه به نتایج مدل و براساس روند تغییرات منحنی رسوبگذاری در طول رودخانه، مناسبترین مناطق برای برداشت رسوبات در طول مسیر رودخانه قابل شناسایی میباشند. بخشهایی از منحنی تغییرات رسوبگذاری رودخانه که شیب منحنی در آن افقی میشود، بهعنوان مناسبترین محدوده برای برداشت رسوبات توصیه شد. همچنین، از آنجائی که مقادیر حجم آورد رسوب در هر یک از مقاطع عرضی رودخانه محاسبه شد، براساس حداکثر عمق مجاز برداشت مصالح و همچنین، در نظرگرفتن عرض رودخانه و حریم مربوط به آن، طول و کروکی محل برداشت در بازههای مختلف رودخانه در محیط ArcGIS شناسایی شد. ضمناً با تحلیل آماری صورت گرفته، مشخص شد که مدل هیدرولیکیHEC-RAS ، حدود 63 درصد قضاوتهای مهندسی اولیه انجام شده برای برداشت رسوبات را پوشش میدهد.
داود نیککامی؛ پیمان رزمجو؛ فرزاد بیاتموحد
دوره 2، شماره 2 ، مرداد 1389، ، صفحه 65-72
چکیده
نیروی موثر در ایجاد این شکل از فرسایش، فرسایندگی باران میباشد که در واقع توانایی بالقوه باران در ایجاد فرسایش بوده و تابعی از خصوصیات فیزیکی باران است. جهت کمی نمودن تاثیر عامل فرسایندگی باران شاخصهای مختلفی توسعه داده شدهاند، برخی از آنها بر مقدار بارش و برخی دیگر بر شدت بارش تاکید داشتهاند. بررسیها در سطح دنیا نشان میدهد ...
بیشتر
نیروی موثر در ایجاد این شکل از فرسایش، فرسایندگی باران میباشد که در واقع توانایی بالقوه باران در ایجاد فرسایش بوده و تابعی از خصوصیات فیزیکی باران است. جهت کمی نمودن تاثیر عامل فرسایندگی باران شاخصهای مختلفی توسعه داده شدهاند، برخی از آنها بر مقدار بارش و برخی دیگر بر شدت بارش تاکید داشتهاند. بررسیها در سطح دنیا نشان میدهد که به رغم استفاده گسترده از شاخص EI30 بهعنوان بهترین شاخص فرسایندگی باران، در بسیاری از نقاط تحقیقات نشان دادهاند که شاخص مزبور از اعتبار کافی برخوردار نبوده و ضروری است تا با توجه به شرایط جغرافیایی هر منطقه، بهترین شاخص فرسایندگی باران تعیین و مورد استفاده واقع شود. در این تحقیق 18 کرت رواناب و رسوب در در دو تیمار شخم در جهت شیب و شخم عمود بر جهت شیب (هر یک با سه تکرار) در کاربری کشت گندم دیم، در سه طبقه شیب اراضی (12- 0، 20 –12 و 40- 20 درصد) در ایستگاه پخش سیلاب سهرین –قره چریان در استان زنجان، احداث شدند. مقادیر رواناب و رسوب هر یک از کرتها در 14 واقعه بارش که منجر به ایجاد رواناب و تلفات خاک شده بودند، پایش و اندازهگیری شدند. اطلاعات شدت و مقدار رگبارها نیز با استفاده از باراننگار ثبات دیجیتالی واقع در محل ایستگاه، ثبت و مورد استفاده واقع شدند. سپس با توجه به مرور منابع گسترده در سطح جهان، نهایتا 45 شاخص فرسایندگی باران شناسایی شدند. بهلحاظ گستردگی تعداد شاخصهای مورد بررسی، جهت تسهیل و افزایش دقت محاسبه هر یک از شاخصهای فرسایندگی باران، با تهیه یک برنامه کامپیوتری با استفاده از زبان برنامه نویسی VB ، هر یک از رگبارها تجزیه و تحلیل شده و پس از استخراج مقادیر بارش در هر دقیقه از رگبارها و تعیین سایر عوامل مورد نیاز، مقادیر هر یک از شاخصهای فرسایندگی باران برای هر یک از رگبارها تعیین شدند. در ادامه جهت تعیین بهترین شاخص فرسایندگی باران، مطالعات تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار spss (نسخه 12) بین هر یک از شاخصهای فرسایندگی باران و مقادیر تلفات خاک انجام شد. نتیجه نشان داد که در منطقه مورد مطالعه شاخص فرسایندگی I2 (مربع شدت متوسط رگبار) بهعنوان بهترین شاخص فرسایندگی باران بالاترین مقدار همبستگی و معنیداری لازمه را با مقادیر تلفات خاک داشته است.
عباس پورمیدانی؛ ابوالفضل خلیلپور؛ حسین توکلینکو؛ محمدحسن معرفت
دوره 2، شماره 2 ، مرداد 1389، ، صفحه 95-101
چکیده
امروزه یکی از مشکلات مهم حوزههای آبخیز کشور، فرسایش و تخریب خاک است که توسعه پایدار در این عرصهها را تهدید مینماید. استفاده از پلیمرها برای کنترل فرسایش و حفاظت خاک یکی از روشهای جلوگیری از هدررفت منابع آب و خاک است. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر کاربرد پلیمر BT53 بر افزایش ذخیره رطوبت خاک، کاهش رواناب سطحی و کاهش فرسایش و هدررفت ...
بیشتر
امروزه یکی از مشکلات مهم حوزههای آبخیز کشور، فرسایش و تخریب خاک است که توسعه پایدار در این عرصهها را تهدید مینماید. استفاده از پلیمرها برای کنترل فرسایش و حفاظت خاک یکی از روشهای جلوگیری از هدررفت منابع آب و خاک است. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر کاربرد پلیمر BT53 بر افزایش ذخیره رطوبت خاک، کاهش رواناب سطحی و کاهش فرسایش و هدررفت منابع خاک، در سالهای 1379-1376، ودر قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی (CRBD) و بهصورت فاکتوریل در سه تکرار اجرا گردید. فاکتور اول شامل سطوح صفر، یک و دو پلیمر (بهترتیب صفر، دو و چهار گرم پلیمر در مترمربع سطح خاک) و فاکتور دوم شامل دو سطح کاشت Secale montanum و بدون کاشت بود. حجم رواناب و میزان رسوب پس از هر بارندگی مؤثر (بارندگی که حداقل در یکی از تیمارها رواناب ایجاد کرد)، در تیمارهای مختلف اندازهگیری شد. تجزیه واریانس دادهها نشان داد، بین سطوح مختلف کاربرد پلیمر، از نظر میزان رسوب اختلاف معنیداری در سطح احتمال 1% وجود دارد. با مقایسه میانگین سطوح مختلف فاکتور اول به روش دانکن، هر سه سطح پلیمر از نظر حجم رواناب در یک گروه و از نظر میزان رسوب، در سه گروه قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد، تأثیر پلیمر بیشتر بر کاهش حجم رسوب بوده تا میزان رواناب؛ بهعبارتی پلیمر مذکور اثر بیشتری بر روی حفاظت خاک داشته، هرچند میزان رواناب نیز کاهش قابل ملاحظهای داشته است. سطح یک پلیمر بیشترین و سطح دو آن، کمترین میزان رسوب را داشت. لذا استفاده از سطح دو پلیمر (چهار گرم پلیمر در مترمربع) BT53 را میتوان بهمنظور کاهش فرسایش توصیه نمود؛ همچنین تیمار سطح دو پلیمر بدون کاشت، کمترین حجم رواناب و مقدار رسوب را در بین شش تیمار مربوط به اثرات متقابل پلیمر در کاشت یا عدم کاشت نشان داد.
منوچهر امیری؛ هادی نظریپویا؛ حمیدرضا پیروان
دوره 1، شماره 3 ، آبان 1388، ، صفحه 179-188
چکیده
مارنها نسبت به فرسایش بسیار حساس بوده و سالیانه هزاران تن رسوب را راهی مخازن سدها و محل پخش سیلاب در ایستگاههای تغذیه مصنوعی مینماید که در نتیجه، هزینههای پالایش آب شرب و پیشپالایی آب تغذیه مصنوعی به شدت افزایش مییابد. لذا بررسی مارنها از ابعاد مختلف برای کارشناسان و محققان حائز اهمیت است. در این پژوهش سعی شده است تا متغیرهای ...
بیشتر
مارنها نسبت به فرسایش بسیار حساس بوده و سالیانه هزاران تن رسوب را راهی مخازن سدها و محل پخش سیلاب در ایستگاههای تغذیه مصنوعی مینماید که در نتیجه، هزینههای پالایش آب شرب و پیشپالایی آب تغذیه مصنوعی به شدت افزایش مییابد. لذا بررسی مارنها از ابعاد مختلف برای کارشناسان و محققان حائز اهمیت است. در این پژوهش سعی شده است تا متغیرهای موثر بر میزان فرسایشپذیری مارنهای استان همدان شناسایی شود. به همین منظور از 41 نقطه در سه منطقه مارندار، 49 نمونه اخذ و برای تعیین مقادیر متغیرهای فیزیکی و شیمیایی مورد نظر به آزمایشگاه ارسال و همزمان مشخصات محل نمونهبرداریها، چون شیب، موقعیت جغرافیایی و امتیازات هفت پارامتر برای عامل سطحی خاک یادداشت شد؛ همچنین با استفاده از دستگاه بارانساز کامفورست در 41 نقطه فوقالذکر، آزمایش باران مصنوعی انجام و 41 نمونه روانآب تهیه و در آزمایشگاه با روشهای ساده مقدار تلفات خاک اندازهگیری و محاسبه شد؛ سپس مقادیر 23 متغیر فیزیکی و 15 متغیر شیمیایی تعیین شده؛ در نهایت، همه دادهها به وسیله آزمون کولموگروف- اسمیرنوف بررسی و متغیرهای غیرنرمال با لگاریتمگیری نرمال شد و آنگاه بهوسیله آزمونهای همبستگی، رگرسیون دو متغیره و چند متغیره بررسی شدند. نتایج نشان داد که تنها نُه متغیر فیزیکو- شیمیایی با میزان تلفات خاک رابطه معنیدار و خطی نشان میدهد. از این میان، شاخص خمیری، درصد رس و نسبت رس، به ترتیب مهمترین متغیرها برای ارزیابی میزان تلفات خاک از مارنهای منطقه به شمار میروند.