رحیم کاظمی
چکیده
در دو دهه گذشته تحقیقات متعددی در رابطه با موضوع جریان پایه رودخانهها در کشور صورت گرفته است، اما تا کنون پژوهشی که بهطور جامع و ویژه به مرور تحقیقات جریان پایه رودخانهها بپردازد، صورت نگرفته تا حوزههای مختلف این موضوع شناسایی و حوزههای مغفول مانده، معرفی و مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش، ابتدا با مرور منابع ...
بیشتر
در دو دهه گذشته تحقیقات متعددی در رابطه با موضوع جریان پایه رودخانهها در کشور صورت گرفته است، اما تا کنون پژوهشی که بهطور جامع و ویژه به مرور تحقیقات جریان پایه رودخانهها بپردازد، صورت نگرفته تا حوزههای مختلف این موضوع شناسایی و حوزههای مغفول مانده، معرفی و مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش، ابتدا با مرور منابع در سطح جهانی و کشوری، روند پیشرفت مطالعات در گرایشهای مختلف این حوزه، بررسی و سپس، بر اساس روش آرشیوی به بررسی و طبقهبندی پایاننامهها، مقالات و گزارشات چاپ شده در نشریات معتبر داخلی و کنفرانسهای مربوطه داخل کشور در دو دهه گذشته پرداخته شد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی حوزههای تحقیق در جریان پایه رودخانهها و تعیین حوزههای کمتر توجه شده و مغفول مانده در تحقیقات داخل کشور است. مقالات بررسی شده در این پژوهش بر اساس قلمرو مکانی، روش تحقیق، تئوری، فنون تحلیل داده و موضوع، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که گرایشهای پژوهشی تحقیقات جریان پایه در ایران، در چهار دسته عمومی قابل تقسیمبندی است که 28.21 درصد از پژوهشها مرتبط با گرایش کاربردی، 37.18 درصد به مقایسه و معرفی روش مناسب تفکیک جریان پایه، 19.23 درصد به بررسی عوامل موثر بر جریان پایه و 15.38 درصد نیز به استفاده عمومی و توصیف شرایط هیدرولوژیک منطقه پژوهش تعلق دارد. نتیجه کلی، بیانگر مطالعات محدود، فقدان روشهای نوآورانه و جدید و تمرکز بر استفاده از روشهای معمول و تکراری و عدم توجه کافی از سوی مراکز علمی و پژوهشی کشور به این حوزه است.
نسرین میرزایی؛ امیرپویا صراف
چکیده
پیشبینی آبدهی رودخانه در حوزههای آبخیز از جایگاه ویژهای در مدیریت و برنامهریزی منابع آب بهمنظور طراحی تأسیسات آبی، آبگیری از رودخانهها، مدیریت مصرف و مواردی از این قبیل برخوردار است. در پژوهش حاضر، عملکرد برخی از مدلهای تلفیق داده شامل میانگینگیری ساده، میانگینگیری وزندار و مدل شبکه عصبی مصنوعی تلفیقی ...
بیشتر
پیشبینی آبدهی رودخانه در حوزههای آبخیز از جایگاه ویژهای در مدیریت و برنامهریزی منابع آب بهمنظور طراحی تأسیسات آبی، آبگیری از رودخانهها، مدیریت مصرف و مواردی از این قبیل برخوردار است. در پژوهش حاضر، عملکرد برخی از مدلهای تلفیق داده شامل میانگینگیری ساده، میانگینگیری وزندار و مدل شبکه عصبی مصنوعی تلفیقی در مدلسازی آبدهی ماهانه مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است. به همین منظور، ابتدا با استفاده از مدلهای شبکه عصبی مصنوعی (ANN)، سامانه استنتاج عصبی-فازی تطبیقی (ANFIS)، مدل آریما (ARIMA) و مدل رگرسیون بردار پشتیبان (SVR) بهعنوان مدلهای منفرد، پیشبینی آبدهی ماهانه در حوزه آبخیز بالادست سد جیرفت مورد بررسی قرار گرفت. سپس، مدلهای منفرد با استفاده از متغیرهای پیشبینی کننده منتخب، آموزش و صحتسنجی شده، نتایج آنها برای استفاده در فرایند تلفیق انتخاب شد. همچنین، از سیگنالهای بزرگ مقیاس اقلیمی شامل NAO، ENSO و PDO در پیشبینیهای هیدرولوژیک جریان رودخانه استفاده شده، عملکرد مدلهای منفرد و تلفیقی در دو حالت با در نظر گرفتن این سیگنالها و بدون در نظر گرفتن آنها، بر اساس ارزیابی سه معیاره نش-ساتکلیف (NSE)، ضریب تبیین (R2) و میانگین مربعات خطا (MSE) مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن بود که رویکرد تلفیق داده دقت پیشبینیها را تا حد قابل ملاحظهای افزایش میدهد. علاوه بر این، مشخص شد که سیگنالهای بزرگ مقیاس اقلیمی منجر به بهبود نتایج خصوصاً در دوره تست شده است. بهعنوان مثال، نتایج حاصل از مدل تلفیقی ANN به همراه سیگنالهای بزرگ مقیاس اقلیمی نشان میدهد که این مدل بهترین عملکرد را در میان مدلهای تلفیق داده دارا میباشد. همچنین، معیار NSE نسبت به مدل تلفیقی ANN بدون سیگنالهای بزرگ مقیاس در دوره آموزش 0.04 بهبود یافته، خطای MSE به میزان 0.001 کاهش پیدا کرده است.
نصرت آقازاده؛ منوچهر چیت سازان؛ یحیی میرزایی؛ حامد ابراهیمی
چکیده
در آبخوانهای مناطق شهری، بهدلیل وجود منابع مختلف آلاینده، احتمال آلودگی منابع آب زیرزمینی بالاست، لذا، بررسی آسیبپذیری منابع آب زیرزمینی میتواند در تعیین نقاط آسیبپذیر و حساس آبخوان بسیار موثر باشد. هدف از این مطالعه، ارائه و توسعه مدل دراستیک اصلاح شده برای تعیین آسیبپذیری آبخوان در مناطق شهری ارومیه است. برای این ...
بیشتر
در آبخوانهای مناطق شهری، بهدلیل وجود منابع مختلف آلاینده، احتمال آلودگی منابع آب زیرزمینی بالاست، لذا، بررسی آسیبپذیری منابع آب زیرزمینی میتواند در تعیین نقاط آسیبپذیر و حساس آبخوان بسیار موثر باشد. هدف از این مطالعه، ارائه و توسعه مدل دراستیک اصلاح شده برای تعیین آسیبپذیری آبخوان در مناطق شهری ارومیه است. برای این منظور، پارامترهای با تاثیر کم، شیب و محیط آبخوان از مدل دراستیک حذف و در عوض پارامترهای کاربری اراضی، شاخص شهرنشینی، ارزش و بهای آب و منابع آلاینده دخیل در آلودگی به مدل اضافه و لایههای تغذیه و تاثیر زون غیراشباع اصلاح شد. نتایج حاصل از مدل دراستیک اصلاحشده DRAST-VUL در منطقه مورد مطالعه نشان میدهد که در بیشتر مناطق ریسک آلودگی کم تا متوسط بوده، ولی در 29 درصد از محدوده مورد مطالعه بهدلیل فعالیتهای کشاورزی، صنعتی و عمق کم آب زیرزمینی آسیبپذیری بالاست. بر اساس نتایج حاصله، بیشترین حساسیت مدل نسبت به پارامتر منابع آلاینده، کاربری اراضی و منطقه غیراشباع بوده، با توجه به زیاد بودن سطوح نفوذناپذیر در مناطق شهری، حساسیت مدل به پارامترهای تغذیه خالص، ضریب قابلیت انتقال و ارزش و بهای آب کم است. با توجه به نتایج مثبت حاصل از صحتسنجی مدل از طریق نیترات، مدل ارائه شده میتواند به ابزار کارآمد برای حفاظت، پیشگیری و بهرهبرداری بهینه از منابع آب زیرزمینی در منطقه مورد مطالعه و همچنین، بهعنوان یک مدل آسیبپذیری الگو، برای سایر آبخوانهای شهری استفاده شود.
هیرش انتظامی؛ سید کاظم علویپناه؛ حمیدرضا متینفر؛ علی درویشی بلورانی؛ کامران چپی
چکیده
اهمیت برف و آب حاصل از ذوب آن در تامین منابع آب باعث شده است که مطالعات فراوانی در نقاط مختلف در زمینه برفسنجی و محاسبه رواناب صورت گیرد. این پژوهش در حوزه آبخیز سقز در استان کردستان صورت گرفته که با توجه به کوهستانی بودن منطقه و اهمیت بالای برف و آب حاصل از ذوب آن، برآورد رواناب روزانه حوضه مورد بررسی قرار گرفته و از مدل رواناب ذوب ...
بیشتر
اهمیت برف و آب حاصل از ذوب آن در تامین منابع آب باعث شده است که مطالعات فراوانی در نقاط مختلف در زمینه برفسنجی و محاسبه رواناب صورت گیرد. این پژوهش در حوزه آبخیز سقز در استان کردستان صورت گرفته که با توجه به کوهستانی بودن منطقه و اهمیت بالای برف و آب حاصل از ذوب آن، برآورد رواناب روزانه حوضه مورد بررسی قرار گرفته و از مدل رواناب ذوب برف SRM برای برآورد رواناب روزانه استفاده شد. بر این اساس، دادهها و متغیرهای مورد نیاز در چهار سال متوالی از 2006 الی 2009 جمعآوری و رواناب ذوب برف برای چهار سال برآورد شد. برای محاسبه سطح برف از تصاویر سنجنده MODIS استفاده شد. پس از جداسازی پوشش برف این تصاویر، با بهرهگیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی مساحت برف روزانه برآورد شد و همراه با متغیرهای دیگر وارد مدل شد تا رواناب روزانه برآورد شود. برای کسب نتایج دقیقتر و مدل کردن رفتار رواناب روزانه حوضه، واسنجی و اعتبارسنجی مدل انجام شد. با انجام واسنجی، مناسبترین مقدار برای هر پارامتر بهدست آمد. برای بررسی دقت مدل و مقایسه نتایج با دادههای زمینی رواناب از ضریب تبیین و درصد تفاضل حجمی مدل استفاده شد. بر اساس نتایج، ضریب تبیین بین 0.90 تا 0.94 و تفاضل حجمی بین 6.8 تا 7.2 درصد بدست آمد که کارائی بالای مدل را نشان میدهد.
بهنام فرید گیگلو؛ رضا قضاوی؛ سیامک دخانی
چکیده
رودخانهها همیشه در طول حیات بشری بهعنوان یکی از اصلیترین منابع تامین آب آشامیدنی و کشاورزی مورد توجه جوامع انسانی بوده، در شکلگیری تمدنهای بشری بسیار موثر بوده است. رودخانه ارس یک رودخانه مرزی است که یکی از مهمترین منابع تأمین آب شرب بسیاری از شهرها و روستاهای اطراف آن میباشد. این پژوهش، با هدف ارزیابی کیفیت آب رودخانه ...
بیشتر
رودخانهها همیشه در طول حیات بشری بهعنوان یکی از اصلیترین منابع تامین آب آشامیدنی و کشاورزی مورد توجه جوامع انسانی بوده، در شکلگیری تمدنهای بشری بسیار موثر بوده است. رودخانه ارس یک رودخانه مرزی است که یکی از مهمترین منابع تأمین آب شرب بسیاری از شهرها و روستاهای اطراف آن میباشد. این پژوهش، با هدف ارزیابی کیفیت آب رودخانه ارس در حال حاضر و پیشبینی آن برای دوره آتی و تحت سناریوهای انتشار RCP انجام پذیرفته است. در این پژوهش، دادههای ماهانه دبی، بارش، TDS ،SO4 ،EC ،BOD ،Do ،COD ،NO3 و PO4 طی دوره آماری 1397-1374 با استفاده از شاخص کیفیت آب WQI تجزیه و تحلیل شد. همچنین، تغییرات میزان بارش و دما تحت سناریوهای انتشار RCP پیشبینی شد. برای بررسی تاثیر تغییرات اقلیمی بر کیفیت آب رودخانه، بین پارامترهای بارش، دبی و پارامترهای کیفیت آب روابط رگرسیونی برقرار شد و با توجه به پیشبینی انجام شده برای بارش و دبی در دوره 2036-2017، شرایط کیفیت آب با شاخص WQI برای سناریوهای RCP8.5 ،RCP4.5 و RCP2.6 محاسبه شد. در ضمن، تاثیر تغییرات پارامترهای اقلیمی بر پارامترهای کیفی فسفات و نیترات با استفاده از مدل SWAT برای دوره آینده برآورد شد. نتایج بررسیهای آماری نشان داد که میزان پارامترهای نیترات، فسفات و COD در هر سه سناربو افزایشی خواهد بود. همچنین، نتایج شبیهسازی پارامترهای فسفات و نیترات با استفاده از مدل SWAT نیز برای هر سه سناریو شرایط افزایشی را پیشبینی کرده است. نتایج تأثیر تغییرات اقلیمی بر کیفیت آب با استفاده از شاخص WQI نشان داد که در شرایط پایه کیفیت آب در شرایط بد قرار دارد (شاخص WQI برابر 15.69) و تحت تاثیر تغییرات اقلیمی و بر اساس سناریوهای RCP8.5 ،RCP4.5 و RCP2.6 مقدار شاخص WQI بهترتیب 11.17؛ 12.23 و 12.45 شده و کیفیت آب به خیلی بد تغییر کرده است که نیازمند توجه به بحث کیفیت رودخانه ارس و جلوگیری از ورود آلایندهها میباشد.
جلال حیدری؛ علیرضا واعظی؛ محمد امیر دلاور
چکیده
گوناگونی عوامل مؤثر بر ویژگیهای خاک منجر به تغییرات زمانی در فرایند فرسایش خاک میشود. این پژوهش با هدف ارزیابی تغییرات زمانی تولید رواناب و هدررفت خاک در نوارهای کشت گندم دیم انجام گرفت. برای این منظور، سه گندمزار دیم با شیب متوسط 15 درصد و تحت آیش در جنوب غربی استان کرمانشاه انتخاب و در هر زمین شیارهایی به طول پنج متر و عرض ...
بیشتر
گوناگونی عوامل مؤثر بر ویژگیهای خاک منجر به تغییرات زمانی در فرایند فرسایش خاک میشود. این پژوهش با هدف ارزیابی تغییرات زمانی تولید رواناب و هدررفت خاک در نوارهای کشت گندم دیم انجام گرفت. برای این منظور، سه گندمزار دیم با شیب متوسط 15 درصد و تحت آیش در جنوب غربی استان کرمانشاه انتخاب و در هر زمین شیارهایی به طول پنج متر و عرض 30 سانتیمتر ایجاد شد. برای بررسی تولید رواناب و هدررفت خاک، از چهار دبی برابر 0.5، یک، 1.5 و دو لیتر بر دقیقه استفاده شد و مقدار رواناب و هدررفت خاک از شیارها در بازههای زمانی پنج دقیقه طی 60 دقیقه در سه تکرار اندازهگیری شد. بر اساس نتایج، با افزایش دبی جریان، حجم رواناب و هدررفت خاک در شیارهای کشت افزایش یافت، بهطوریکه کمترین مقدار هدررفت خاک در دبی 0.5 لیتر بر دقیقه (2.66 گرم بر متر مربع) و بیشترین مقدار آن در دبی دو لیتر بر دقیقه (85.33 گرم بر متر مربع) مشاهده شد. همچنین، حجم رواناب در دبی 0.5 لیتر بر دقیقه کمترین مقدار (0.47 لیتر) و در دبی دو لیتر بر دقیقه بیشترین مقدار (7.65 لیتر) بود. مجموع کل رواناب تولیدی پس از مدت زمان 60 دقیقه و همچنین، میانگین رواناب تولیدی در دبی 0.5 لیتر بر دقیقه بهترتیب 12.33 و 1.03 لیتر و در دبی دو لیتر بر دقیقه بهترتیب 43.81 و 6.79 لیتر بود. تفاوتهای معنیدار در تولید رواناب و هدررفت خاک طی زمان در دبیهای مورد مطالعه مشاهده شد. تولید رواناب در ابتدای آزمایش اندک بود و با گذشت زمان، بر مقدار آن افزوده شد. الگوی تغییرات زمانی هدررفت خاک متفاوت از تولید رواناب بود، بهطوریکه مقدار هدررفت خاک در آغاز آزمایش نسبت به زمانهای پایانی بیشتر بود که علت آن را میتوان به فراهمی زیاد ذرات خاک قابل انتقال در شیارها در ابتدای آزمایش نسبت داد. مقدار هدررفت خاک از آغاز آزمایش تا زمان 25 دقیقه، کاهشی شدیدی یافت و سپس، از الگوی کاهشی تدریجی پیروی کرد و در پایان به مقدار ثابتی رسید. نتایج نشان داد که فرسایش شیاری به شدت تحت تأثیر شدت جریان قرار دارد و مقدار آن طی زمان تغییر میکند و این تغییرات مستقل از تولید جریان بوده، به فراهمی ذرات قابل انتقال در شیار وابسته است.
محمدجعفر سلطانی؛ امیر سررشته داری؛ صمد شادفر
چکیده
پراکنش نامناسب زمانی و مکانی بارش در مناطق خشک و نیمهخشک، علاوه بر ایجاد سیلابهای مخرب موجب هدررفت رواناب سطحی میشود. از اینرو، مهار رواناب سطحی و بهرهبرداری مناسب از آن، از طریق احداث سامانههای سطوح آبگیر باران میتواند راهکار مناسبی برای جلوگیری از هدررفت آب باشد. شناسایی و پهنهبندی مناطق مستعد احداث ...
بیشتر
پراکنش نامناسب زمانی و مکانی بارش در مناطق خشک و نیمهخشک، علاوه بر ایجاد سیلابهای مخرب موجب هدررفت رواناب سطحی میشود. از اینرو، مهار رواناب سطحی و بهرهبرداری مناسب از آن، از طریق احداث سامانههای سطوح آبگیر باران میتواند راهکار مناسبی برای جلوگیری از هدررفت آب باشد. شناسایی و پهنهبندی مناطق مستعد احداث سامانهها برای استفاده بهینه از نزولات جوی یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده در استفاده بهینه از منابع آب است. از سوی دیگر، تعیین مکانهای مناسب و پهنهبندی با استفاده از روشهای سنتی و متداول بسیار دشوار بوده، بیشتر باعث بروز خطا میشود. سامانه اطلاعات جغرافیایی، ابزارها و تکنیکهای آن توانایی آن را دارد که با تلفیق لایههای مختلف اطلاعاتی در قالب مدلهای مختلف با بیشینه دقت و در کمترین زمان ممکن در مکانیابی این مناطق مورد استفاده قرار گیرد. محدوده مورد مطالعه حوزه آبخیز کن در شمال تهران است که مساحتی حدود 197 کیلومتر مربع را در بر میگیرد. هدف از این پژوهش، مقایسه مدلهای مختلف تلفیق لایههای اطلاعاتی در تعیین مکانهای مناسب احداث سامانههای سطوح آبگیر با استفاده از نقشههای شیب، واحد اراضی، بارش، پوشش گیاهی مرتعی، پوشش گیاهی، گروههای هیدرولوژیکی خاک، زمینشناسی، هوا و اقلیم و کاربری بوده است که در محیط GIS و با کمک مدلهای مختلف تلفیق لایههای اطلاعاتی انجام شده است. نقشه کاربری اراضی از دادههای ماهواره لندست 8 سال 2014 و مطالعات میدانی استخراج شدهاند. سپس، به لایههای اطلاعاتی با توجه به میزان اهمیت هر یک در پهنهبندی وزن خاصی داده شد. با تلفیق لایهها در قالب مدلهای Boolean logic ،Index_overlay و Fuzzy logic و مقایسه با عرصههای کنترلی (عرصههای اجرا شده بهوسیله وزارت جهاد کشاورزی) نقشه مکانهای مناسب احداث در هر مدل بهدست آمد. نتایج نشان داد که عملگرهای 0.2=gamma=0.3 ،gamma و Product از مدل fuzzy logic بیشترین همپوشانی را با عرصههای کنترلی داشته، بهترین مدل تلفیق برای تعیین مکانهای مناسب احداث سامانههای سطوح آبگیر باران در منطقه مورد مطالعه هستند.
نورانگیز غلامی؛ کریم سلیمانی؛ عطاالله کاویان؛ وحید غلامی
چکیده
تخریب بستر و فعالیت در حریم رودخانهها از جمله فعالیتهای معدن، ساخت جاده، پل غیر استاندارد و غیره در اغلب موارد منجر به تشدید خطر وقوع سیلاب میشود. با توجه به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر به بررسی اثر فعالیتهای معدنی بر تعیین حریم کمی در بازهای از رودخانه هراز، سه راهی بلده محل الحاق نوررود تا ابتدای منطقه جنگلی ...
بیشتر
تخریب بستر و فعالیت در حریم رودخانهها از جمله فعالیتهای معدن، ساخت جاده، پل غیر استاندارد و غیره در اغلب موارد منجر به تشدید خطر وقوع سیلاب میشود. با توجه به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر به بررسی اثر فعالیتهای معدنی بر تعیین حریم کمی در بازهای از رودخانه هراز، سه راهی بلده محل الحاق نوررود تا ابتدای منطقه جنگلی کلرد به طول 40 کیلومتر پرداخته شده است. در این راستا، برای بررسی تغییرات سطوح فعالیتهای معدنی رودخانه در طی سالهای 1363 تا 1399 از تصاویر ماهوارهای، برای شبیهسازی رفتار هیدرولیکی رودخانه از مدل هیدرولیکی HEC-RAS و برای مقایسه تغییرات حریم رودخانه در بازه زمانی مطالعاتی از مدل DLSRS استفاده شده است. بدینترتیب، ابتدا تصایر ماهوارهای زمین مرجع و تکنیک تفسیر بصری برای تعیین سطح فعالیتهای معدنی بهکار گرفته شد. سپس، نقشه توپوگرافی با مقیاس 1:2000 بستر رودخانه در محیط الحاقیه HEC-GeoRAS (GIS) و مدل HEC-RAS برای شبیهسازی رفتار هیدرولیکی رودخانه مورد استفاده قرار گرفت و در نهایت، با برآورد پارامترهای پنجگانه مدل DLSRS، مقادیر حریم کمی رودخانه در فواصل زمانی 10 سال در بازه زمانی 1399-1300 تعیین شد. نتایج تغییرات سطوح فعالیتهای معدنی موید تغییرات ژئومتری بستر بازه مورد مطالعه از قبیل جابهجایی و تنگشدگی بوده است. نتایج بررسی عوامل تغییرات حریم نیز نشان داد که افزایش فعالیتهای انسانی و تغییر رژیم جریان رودخانه، سبب افزایش حریم کمی رودخانه میشود. نتایج پژوهش نشان داد که طی قرن اخیر هجری شمسی سطح معادن در محدوده مطالعاتی از 3.35 به 13.57 هکتار در سال 1399 افزایش یافته است که بیشینه توسعه آن در دهه1390 هجری شمسی بوده است. در نتیجه، حریم کمی رودخانه از نه متر در سال 1300 به 17 متر در سال 1399 افزایش یافته است.
سعیده ناطقی؛ الهام رفیعی ساردویی؛ علی آذره؛ فرشاد سلیمانی ساردو
چکیده
یکی از اثرات تغییرات اقلیمی در دهههای اخیر، تغییرات چرخههای آبی در مناطق مختلف زمین بوده است. تبخیر و تعرق نیز بهعنوان یکی از بخشهای چرخه هیدرولوژی، دستخوش این تغییرات خواهد بود. لذا، در پژوهش حاضر، اثر تغییر اقلیم بر تغییرات تبخیر و تعرق پتانسیل در حوزه آبخیز هلیلرود، تحت سناریوهای RCP 2.6 ،RCP 4.5 و RCP 8.5 با استفاده از مدل ریزمقیاس ...
بیشتر
یکی از اثرات تغییرات اقلیمی در دهههای اخیر، تغییرات چرخههای آبی در مناطق مختلف زمین بوده است. تبخیر و تعرق نیز بهعنوان یکی از بخشهای چرخه هیدرولوژی، دستخوش این تغییرات خواهد بود. لذا، در پژوهش حاضر، اثر تغییر اقلیم بر تغییرات تبخیر و تعرق پتانسیل در حوزه آبخیز هلیلرود، تحت سناریوهای RCP 2.6 ،RCP 4.5 و RCP 8.5 با استفاده از مدل ریزمقیاس نمایی LARS-WG و خروجی مدل گردش عمومی HadGEM2 در دوره زمانی آتی (2040-2021) مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از پارامترهای اقلیمی پیشبینی شده، میزان تبخیر و تعرق در سطح حوضه با استفاده از روش تورنت وایت برای دوره آتی محاسبه شد. بر طبق نتایج حاصل از مدل LARS-WG در سطح حوضه مورد مطالعه، میزان بارش در دوره آتی نسبت به دوره پایه کاهش و میزان دما تحت تمامی سناریوها افزایش خواهد یافت. میزان تبخیر و تعرق نیز بر اساس وضعیت دما و بارش پیشبینی شده افزایش خواهد یافت. بهطوری که نتایج بررسی وضعیت تبخیر و تعرق در سطح حوضه مورد مطالعه حاکی از افزایش میزان تبخیر و تعرق در دوره آتی (2040-2021) نسبت به دوره پایه میباشد که این میزان بهطور متوسط در دهه آتی به میزان 3.4، 6.8 و 8.5 درصد بهترتیب تحت سناریوهای RCP 2.6 ،RCP 4.5 و RCP 8.5 خواهد بود. بر طبق نتایج، بیشترین افزایش دما و تبخیر و تعرق و بیشترین کاهش بارش در سطح حوضه مربوط به سناریوی RCP 8.5 میباشد. از نتایج حاصل از این پژوهش میتوان در مطالعات مربوط به مدیریت منابع آب، مطالعات کشاورزی و زیستمحیطی استفاده نمود.
افشین پرتوی؛ حمیدرضا پیروان؛ صمد شادفر؛ فاضل ایرانمنش
چکیده
پوشش سطح زمین و تغییرات آن از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر تغییرات زیستمحیطی به حساب میآید. از اینرو، درک و پیشبینی علل، فرایندها و نتایج تغییرات پوشش زمین به یک چالش عمده بر روی سطح کره زمین تبدیل شده است. امروزه سنجش از دور و دادههای ماهوارهای بهطور مؤثر برای شناسایی و تعیین مقدار تغییرات پوشش زمین و اثرات ...
بیشتر
پوشش سطح زمین و تغییرات آن از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر تغییرات زیستمحیطی به حساب میآید. از اینرو، درک و پیشبینی علل، فرایندها و نتایج تغییرات پوشش زمین به یک چالش عمده بر روی سطح کره زمین تبدیل شده است. امروزه سنجش از دور و دادههای ماهوارهای بهطور مؤثر برای شناسایی و تعیین مقدار تغییرات پوشش زمین و اثرات آن بر محیط زیست استفاده میشوند. در این تحقیق، با استفاده از محصول اطلاعاتی MCD12Q1 تغییرات زمانی-مکانی پوشش سطح زمین در سطح کشور با دقت مکانی 500 متر در بازههای زمانی پنج ساله از سال 2001 تا 2015 میلادی مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفت. این بررسی نشان داد، در دوره زمانی مورد مطالعه، اراضی بدون پوشش و خاک لخت بالغ بر 60 درصد از سطح کشور را در بر دارند. سطح اراضی جنگلی، زراعی و پوشش علفی بهترتیب از 0.8، 4.8 و 421.4 درصد در سال 2001 به 0.6، 4.5 و 20.9 درصد در سال 2015 تقلیل یافته است. همچنین، ماتریس ارزیابی تغییرات نشان داد که در بازههای زمانی 2005-2001، 2010-2005 و 2015-2010 پوشش سطح زمین با روندی صعودی بهترتیب در 2.13، 3.25 و 3.30 درصد از سطح کل کشور تغییر یافته است و در مجموع از سال 2001 تا 2015 میلادی مجموع اراضی تغییر یافته معادل 6.08 درصد از سطح کشور برآورد شده است.