مهدی رحمانی جوینانی؛ رحیم کاظمی؛ سید رضا امام جمعه
چکیده
در مکانیابی عرصه پخش سیلاب مطالعات توموگرافی الکتریکی در شناخت ویژگیهای زمینشناسی منطقه شامل تعیین عمق سنگ بستر، ضخامت آبرفت، سطح ایستابی، گسل و لایه نفوذناپذیر نقش اساسی ایفا میکند. مواردی که روشهای توموگرافی به آنها پاسخ میدهد از پارامترهای مهم در مکانیابی عرصه پخش سیلاب محسوب میشوند. روش توموگرافی ...
بیشتر
در مکانیابی عرصه پخش سیلاب مطالعات توموگرافی الکتریکی در شناخت ویژگیهای زمینشناسی منطقه شامل تعیین عمق سنگ بستر، ضخامت آبرفت، سطح ایستابی، گسل و لایه نفوذناپذیر نقش اساسی ایفا میکند. مواردی که روشهای توموگرافی به آنها پاسخ میدهد از پارامترهای مهم در مکانیابی عرصه پخش سیلاب محسوب میشوند. روش توموگرافی الکتریکی بر مبنای روش معکوسسازی جدیدی استوار است که قادر به مدلسازی توزیع مقادیر مقاومت ویژه تحت هر گونه شرایط توپوگرافی میباشد. در این پژوهش، مطالعات توموگرافی الکتریکی در یک شبکه مستطیلی شکل با سه پروفیل موازی، عمود بر آبراهه و با فواصل 600 متری و طول متوسط 1250 متر که عرصه پخش سیلاب ایستگاه هرات-یزد و مناطق مجاور آن را تحت پوشش قرار میداد، طراحی شد. روی پروفیلها جمعاً 18 سونداژ شلومبرژه با پهن شدگی AB/2 ،100 و 147 متر به فاصله 250 متر از یکدیگر در نظر گرفته شد. با تهیه مقاطع دو بعدی حاصل از مدلسازی معکوس با نرمافزار RES2DINV 3.53 محل دقیق گسل تعیین شد. با استخراج دادههای مدل شده در فرمت نرمافزار SURFER 7 و تهیه شبه مقاطع مقاومت ویژه در عمقهای مختلف، نوع گسل، میزان جابهجایی طبقات رسوبی و ضخامت آبرفت مشخص شد. با مقایسه مقادیر مقاومت ویژه با لوگ چاههای موجود در منطقه نفوذپذیری نسبی لایههای زیرین مشخص شد. نتایج نشان داد که کرانه راست رودخانه فصلی مناسبترین مکان برای توسعه سامانه پخش سیلاب کنونی است.
فرزانه قائمیزاده؛ صفر معروفی؛ امین ترنجیان؛ علیرضا ایلدرومی؛ عباس ملکی
چکیده
آبهای زیرزمینی در بسیاری از مناطق دنیا مخصوصا مناطق خشکی مانند کشور ایران، بهعنوان یکی از مهمترین منابع در تأمین نیاز آبی شرب و کشاورزی به حساب میآیند. در مناطقی که برداشت آب از سفرههای آبدار بیش از میزان تغذیه است، افت سطح ایستابی و در نتیجه کاهش کمی و کیفی آب آبخوان اجتنابناپذیر است. در پژوهش حاضر تلاش شد تا با ...
بیشتر
آبهای زیرزمینی در بسیاری از مناطق دنیا مخصوصا مناطق خشکی مانند کشور ایران، بهعنوان یکی از مهمترین منابع در تأمین نیاز آبی شرب و کشاورزی به حساب میآیند. در مناطقی که برداشت آب از سفرههای آبدار بیش از میزان تغذیه است، افت سطح ایستابی و در نتیجه کاهش کمی و کیفی آب آبخوان اجتنابناپذیر است. در پژوهش حاضر تلاش شد تا با استفاده از ابزارهای پشتیبانی تصمیمگیری اجرای طرحهای تغذیه مصنوعی در محدوده آبخوان دشت همدان-بهار واقع در استان همدان، بهمنظور ارائه راهکارهای مدیریتی مطلوب، با استفاده از الگوی منطق بولین و اپراتور ضرب جبری فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد بررسی قرار گیرد. همینطور بهمنظور ارائه راهکارهای اقتصادیتر امکان استفاده از پسابهای صنعتی تصفیه شده شهرکهای صنعتی موجود در منطقه مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از هفت لایه اطلاعاتی شامل عمق آب زیرزمینی، کیفیت آبخوان، کاربری اراضی، شیب عمومی حوزه آبخیز، نفوذپذیری سطحی، تغذیه خالص و قابلیت انتقال استفاده شد. بررسی نقشههای محاسبه شده نشان داد که بر اساس منطق بولین 2.34 درصد اراضی (معادل 10.95 کیلومترمربع از مساحت آبخوان) واقع در نواحی مرکزی و شرقی آبخوان و بر اساس اپراتور ضرب فازی 9.49 درصد اراضی (معادل 44.22 کیلومترمربع از مساحت آبخوان) بهصورت پراکنده، دارای رتبه خیلی خوب از نظر اجرای عملیات تغذیه آبخوان میباشند. همچنین، نتایج حاصل نشان داد که پساب خروجی شهرک صنعتی بوعلی واقع در منطقه میتواند برای تغذیه سفره بهکار رود.
پری سعیدی؛ سید حمیدرضا صادقی؛ عبدالرسول تلوری
چکیده
رسوبنمود یک ابزار مهم در مدیریت منابع آب و خاک حوزههای آبخیزمحسوب میشود، لذا دستیابی به روشهای مناسب برای تهیه رسوبنمودها در حوزههای آبخیز مختلف فاقد آمار دقیق رسوب معلق از اهمیت زیادی برخوردار است. حال آنکه دستیابی به روشهای ساده و مبتنی بر دادههای زودیافت کمتر مورد توجه قرار گرفته است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی ...
بیشتر
رسوبنمود یک ابزار مهم در مدیریت منابع آب و خاک حوزههای آبخیزمحسوب میشود، لذا دستیابی به روشهای مناسب برای تهیه رسوبنمودها در حوزههای آبخیز مختلف فاقد آمار دقیق رسوب معلق از اهمیت زیادی برخوردار است. حال آنکه دستیابی به روشهای ساده و مبتنی بر دادههای زودیافت کمتر مورد توجه قرار گرفته است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی توانایی تهیه رسوبنمود مصنوعی با استفاده از آبنمود در حوزه آبخیز گلازچای در استان آذربایجان غربی با مساحت 103 کیلومتر مربع انجام شد. بدین منظور بعد از تهیه بانک اطلاعاتی مربوط به 18 رگبار بهوقوع پیوسته طی دوره زمانی پاییز 1390 تا بهار 1393، آبنمود و رسوبنمود کل و مستقیم هر یک از رگبارها تهیه شد. سپس شبیهسازی کلیه مؤلفههای رسوبنمود کل و مستقیم با استفاده از مؤلفههای متناظر آبنمود و با استفاده از برازش انواع روابط رگرسیونی دو متغیره و انتخاب مدل بهینه با استفاده از معیارهای مختلف صورت گرفت. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق بهطور کلی شبیهسازی مؤلفههای مختلف رسوبنمود کل بهجز زمان پایه، عرضهای 50 و 75 درصد از اوج با استفاده از مؤلفههای آبنمود امکانپذیر بود. بررسی نتایج شبیهسازی رسوبنمود مستقیم نیز دلالت بر توانایی شبیهسازی کلیه مؤلفهها بهجز عرض 75 درصد اوج بود. نتایج همچنان نشان داد که شبیهسازی مؤلفههای زمانی با مقادیر خطای نسبی کمتر، بهتر از سایر مؤلفهها صورت گرفت. بهنحویکه کمترین مقادیر خطای تخمین و تائید برای رسوبنمود کل بهترتیب برابر 48.86 و 45.65 درصد برای زمان تا اوج بود. مدل بهینه ارائه شده برای شبیهسازی مؤلفه زمان پایه دارای کمترین میزان خطای تخمین و تائید بهترتیب برابر 23.03 و 21.75 و بیشینه ضریب کارایی برابر 0.93 بود.
سلمان میرزائی؛ شجاع قربانی دشتکی؛ جهانگرد محمدی؛ حسین اسدی؛ فرخ اسدزاده
چکیده
آگاهی از توزیع و تغییرات مکانی فرسایشپذیری و ویژگیهای خاک اهمیت زیادی در طراحی و اجرای راهکارهای حفاظت آب، مهار سیل و رواناب و مدیریت فرسایش خاک یا بهطور کلی مدیریت حوزههای آبخیز دارد. انتخاب و استفاده از فن میانیابی مناسب برای تعیین عوامل فرسایشپذیری بهوسیله مدلهای فرسایشی مانند WEPP و ویژگیهای ...
بیشتر
آگاهی از توزیع و تغییرات مکانی فرسایشپذیری و ویژگیهای خاک اهمیت زیادی در طراحی و اجرای راهکارهای حفاظت آب، مهار سیل و رواناب و مدیریت فرسایش خاک یا بهطور کلی مدیریت حوزههای آبخیز دارد. انتخاب و استفاده از فن میانیابی مناسب برای تعیین عوامل فرسایشپذیری بهوسیله مدلهای فرسایشی مانند WEPP و ویژگیهای خاک، ضرورت دارد. هدف از این پژوهش، پهنهبندی فرسایشپذیری بینشیاری خاک و عوامل تاثیرگذار در آن مانند میزان رس، ماده آلی، کربنات کلسیم معادل با استفاده از تخمینگر کریجینگ و کوکریجینگ به کمک اطلاعات سنجش از دور (ماهواره Landsat 7) است. بدینمنظور، تعداد 100 نمونه خاک از عمق صفر تا 15 سانتیمتری بهصورت تصادفی در بخشی از حوزه آبخیز سئلین منطقه کلیبر واقع در استان آذربایجان شرقی برداشت و میزان رس، ماده آلی، کربنات کلسیم معادل خاک و فرسایشپذیری بینشیاری مدل WEPP اندازهگیری شدند. تحلیل همبستگی بین ویژگیهای یاد شده و اعداد رقومی تصویر +ETM نشان داد که میزان رس، ماده آلی، کربنات کلسیم معادل و فرسایشپذیری بینشیاری خاک بهترتیب با اعداد رقومی (DN) باند 7، 1، 1 و 3 تصویر +ETM بیشترین ضریب همبستگی (0.406-، 0.431-، 0.291 و 0.299) را داشت. لذا، اعداد رقومی باندهای یاد شده بهعنوان دادههای کمکی در تخمینگر کوکریجینگ استفاده شدند. ویژگیهای خاک با مدل کروی برای مدلسازی تغییرنما بهترین برازش را داشتند. با وجود بهکارگیری اطلاعات سنجش از دور بهعنوان متغیر کمکی در تخمینگر کوکریجینگ تفاوت قابل توجهی بین کریجینگ و کوکریجینگ مشاهده نشد. این امر میتواند ناشی از همبستگی نه چندان قوی بین متغیر هدف و اطلاعات سنجش از دور باشد.
سعید جهانبخش؛ بهروز ساری صراف؛ عبدالمحمد غفوری روزبهانی؛ سیما رحیمی بندرآبادی
چکیده
خشکسالی هیدرولوژیک از روشهای مختلف قابل بررسی میباشد. یکی از راههای متداول، استفاده از شاخصهای جریان حداقل است. در این مطالعه بهمنظور بررسی ماهیت، تعیین مناطق همگن، استخراج روابط منطقهای و همچنین، بررسی روند جریان حداقل حوزه آبخیز کرخه، از دادههای 13 ایستگاه هیدرومتری در دوره آماری 2000-1960 استفاده شد. پس از کنترل ...
بیشتر
خشکسالی هیدرولوژیک از روشهای مختلف قابل بررسی میباشد. یکی از راههای متداول، استفاده از شاخصهای جریان حداقل است. در این مطالعه بهمنظور بررسی ماهیت، تعیین مناطق همگن، استخراج روابط منطقهای و همچنین، بررسی روند جریان حداقل حوزه آبخیز کرخه، از دادههای 13 ایستگاه هیدرومتری در دوره آماری 2000-1960 استفاده شد. پس از کنترل کمی و کیفی و بازسازی دادهها، با استفاده از منحنیهای تداوم جریان شاخصهای Q75 ،Q90 و Q95 و با تحلیل فراوانی جریان کم 10 و 30 روزه شاخصهای Q10,5، Q10,50، Q10,100، Q30,5، Q30,50 و Q30,100 و چند شاخص دیگر استخراج شد. سپس به کمک برخی عوامل فیزیوگرافی، اقلیمی، زمینشناسی و پوشش گیاهی به تجزیه و تحلیل منطقهای این شاخصها پرداخته شد. برای این منظور از روش تحلیل خوشهای مرتبهای و رگرسیون گام به گام استفاده شد. در نهایت نیز سری زمانی شاخصها از لحاظ وجود روند ارزیابی شد. نتایج نشان میدهد که از بین شاخصهای محاسبه شده Q95 و Q10,100 کمترین مقدار را دارند که با افزایش دوره بازگشت مقادیر این شاخصها کاهش مییابد. از طرف دیگر سالهای 1999-1998، 2000-1999 و 2001-2000 در اکثر ایستگاهها شدیدترین و طولانیترین خشکسالیها را تجربه کردهاند. بررسی توزیع مکانی شاخصها نیز بیانگر وضعیت بهتر قسمتهای جنوب شرقی حوضه نسبت به مناطق شمالی و جنوبی حوضه از نظر خشکی میباشد. نتایج آنالیز خوشهای منطقه را به دو واحد همگن تقسیم کرد که در هر یک از این واحدها و در کل منطقه روابط منطقهای با سطح معنیداری 0.01 استخراج شد که بررسی این روابط نشان میدهد که در منطقه یک عامل ارتفاع، در منطقه دو تراکم زهکشی و در کل منطقه عامل مساحت و تراکم زهکشی بیشترین تاثیر را دارند. از طرف دیگر طبق آماره اسپیرمن و من کندال جریان حداقل در سرشاخههای حوضه دارای روند منفی طی دوره آماری میباشند.
حمید دارابی؛ کاکا شاهدی؛ مهدی مردیان
چکیده
بهدلیل کمبود اطلاعات در اکثر حوزههای آبخیز، بسیاری از محققین برای مطالعات هیدرولوژیکی و سیلخیزی به استفاده از تجزیه و تحلیلهای مکانی در سیستم اطلاعات جغرافیایی روی آوردهاند. پژوهش حاضر بهمنظور تهیه نقشههای احتمال و حساسیت سیل با استفاده از روش نسبت فراوانی، از پارامترهای طبقات ارتفاعی، درصد شیب، انحنای ...
بیشتر
بهدلیل کمبود اطلاعات در اکثر حوزههای آبخیز، بسیاری از محققین برای مطالعات هیدرولوژیکی و سیلخیزی به استفاده از تجزیه و تحلیلهای مکانی در سیستم اطلاعات جغرافیایی روی آوردهاند. پژوهش حاضر بهمنظور تهیه نقشههای احتمال و حساسیت سیل با استفاده از روش نسبت فراوانی، از پارامترهای طبقات ارتفاعی، درصد شیب، انحنای زمین، شاخص رطوبت توپوگرافی، توان آبراهه، میانگین بارندگی، فاصله از رودخانه، سنگشناسی، نوع خاک و کاربری اراضی در حوزه آبخیز پل دوآب شازند انجام شد. ابتدا نقشه رقومی تمامی پارامترها با استفاده از نرمافزارهای Arc GIS 10.1 و SAGA GIS 2 با فرمت رستری تهیه شدند. برای تهیه نقشه کاربری اراضی از تصویر ماهواره IRS-1C و نرمافزار ENVI 4.8 و الگوریتم حداکثر احتمال استفاده شد. سپس موقعیت جغرافیایی 95 نقطه سیلگیر در منطقه بر اساس اطلاعات سیلابهای اردیبهشت ماه 1382، اردیبهشت ماه 1383 و اسفند ماه 1383 تهیه شد. نقاط بهصورت تصادفی به گروههایی متشکل از 67 نقطه (70 درصد) و 28 نقطه (30 درصد) بهترتیب برای واسنجی و اعتبارسنجی تقسیم شدند. مجموعه نقاط گروه واسنجی بهعنوان متغیر وابسته و پارامترهای تاثیرگذار بر سیل بهعنوان متغیر مستقل به روش نسبت فراوانی معرفی شدند. سپس احتمال رخداد سیل برای هر طبقه از هر پارامترها محاسبه شد. در نهایت وزنهای بهدست آمده برای هر طبقه در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در لایههای مربوطه اعمال شده و با استفاده از توابع رویهمگذاری، نقشههای حساسیت و احتمال سیل منطقه مورد مطالعه بهدست آمد. بر اساس نقشه پتانسیل، منطقه به پنج طبقه با حساسیت خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم تقسیم شد. نتایج هیستوگرام ارزیابی روش نسبت فراوانی نشان داد که احتمال حضور نقاط سیلگیر گروه اعتبارسنجی دادهها در طبقه خیلی زیاد برابر با 67.86 درصد و برای طبقه خیلی کم این عدد برابر با صفر میباشد. بنابراین هیستوگرام مربوطه تاییدکننده روش نسبت فراوانی در تهیه نقشه حساسیت سیل در منطقه مورد پژوهش میباشد.
مجید حسینی؛ زینب مکاریان
چکیده
بزرگترین محدودیت منابع طبیعی در ایران آب و هوای خشک و نیمهخشک و کمبود منابع آب است. استفاده غیر اصولی از منابع طبیعی توازن و تعادل بین مولفههای آبی موجود و تقاضا را از بین خواهد برد. هدف اصلی این پژوهش، آزمون کارایی مدل و قابلیت استفاده از آن بهعنوان شبیهساز بیلان آب و برآورد میزان جریان زیرزمینی در حوضه گلگل با مساحت ...
بیشتر
بزرگترین محدودیت منابع طبیعی در ایران آب و هوای خشک و نیمهخشک و کمبود منابع آب است. استفاده غیر اصولی از منابع طبیعی توازن و تعادل بین مولفههای آبی موجود و تقاضا را از بین خواهد برد. هدف اصلی این پژوهش، آزمون کارایی مدل و قابلیت استفاده از آن بهعنوان شبیهساز بیلان آب و برآورد میزان جریان زیرزمینی در حوضه گلگل با مساحت 233.9 کیلومترمربع در استان ایلام با استفاده از مدل ارزیابی آب و خاک SWAT و برنامه SUFI2 میباشد. اطلاعات ورودی مدل شامل نقشههای توپوگرافی، کاربری اراضی و اطلاعات خاکشناسی و همچنین، اطلاعات آب و هواشناسی شامل دادههای روزانه بارش، دما، رطوبت نسبی و آبدهی روزانه میباشد. بهمنظور مشخص کردن پارامترهای مهم و حساس مدل، تحلیل حساسیت پارامترها با استفاده از روش "هر بار یک پارامتر" (OAT) انجام شد و در آن اثر پارامترهای مختلف بر اجزاء بیلان آب شامل رواناب سطحی، جریان جانبی، آب زیرزمینی و تبخیر و تعرق مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق برای واسنجی مدل از الگوریتم SUFI2 استفاده شد. شبیهسازی مدل برای مدت 13 سال از سال 1997 الی 2009 انجام شد که هشت سال اول آن (2004-1997) برای واسنجی مدل و پنج سال بعدی (2009-2004 ) برای صحتسنجی نتایج مدل انتخاب شد. چهار شاخص آماری P_factor، d_factor، نش-ساتکلیف (NS) و ضریب تبیین (R2) بهصورت ماهانه برای ارزیابی مدل انتخاب شدند. دقت شبیهسازی ماهانه با استفاده شاخص ارزیابی NS در مرحله واسنجی و اعتبارسنجی بهترتیب معادل 0.65 و 0.49 میباشد. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از کارایی رضایتبخش مدل SWAT در شبیهسازی مولفههای بیلان آب در حوزه آبخیز گلگل است. همچنین، مقادیر بهدست آمده شاخص R2 در دو مرحله واسنجی و اعتبارسنجی بهترتیب 0.66 و 0.51 میباشد که این موضوع نیز موید مطلوبیت نسبی مدل میباشد. بنابراین، نتایج حاصل از شبیهسازی نشان میدهد که از مجموع 503 میلیمتر متوسط بارندگی سالانه، بیشترین مقدار متعلق به تبخیر و تعرق 366 میلیمتر (72 درصد) متوسط سالانه در سطح حوضه میباشد. سهم مجموع جریان آب زیرزمینی و زیرسطحی معادل 77 میلیمتر (15.3 درصد)، جریان سطحی معادل 47.8 میلیمتر (9.5 درصد) و تلفات سالانه نیز معادل سه درصد کل بارش است. بنابراین، سهم 15.3 درصدی جریان زیرسطحی و زیرزمینی از کل بارش پتانسیل خوبی برای برنامهریزان حوضه بهمنظور اجرای برنامههای مدیریتی به حساب میآید.
علیرضا عربعامری؛ کورش شیرانی
چکیده
زمینلغزشها از مهمترین رخدادهای طبیعی هستند و اتخاذ استراتژی کاهش خسارات و حفظ منابع طبیعی و انسانی در این رابطه ضروری میباشد. اهداف این پژوهش، تشخیص عوامل موثر در زمینلغزش، پهنهبندی و ارزیابی رخداد این پدیده با استفاده از تئوری دمپستر شفر و تکنیک GIS میباشد. در این پژوهش، بر اساس تلفیق نقشه لغزش با نقشههای ...
بیشتر
زمینلغزشها از مهمترین رخدادهای طبیعی هستند و اتخاذ استراتژی کاهش خسارات و حفظ منابع طبیعی و انسانی در این رابطه ضروری میباشد. اهداف این پژوهش، تشخیص عوامل موثر در زمینلغزش، پهنهبندی و ارزیابی رخداد این پدیده با استفاده از تئوری دمپستر شفر و تکنیک GIS میباشد. در این پژوهش، بر اساس تلفیق نقشه لغزش با نقشههای عوامل موثر مانند مقدار شیب، فاصله از جاده، تراکم آبراهه، ارتفاع، بارش، کاربری اراضی، فاصله از گسل، جهت شیب و لیتولوژی تحلیل خطر انجام میگیرد. در نهایت احتمال رخداد زمینلغزشها از خطر خیلی زیاد تا خطر خیلی کم طبقهبندی شد. از کل مساحت منطقه (1870516)، 12.68 درصد از مساحت (237259) در رده خیلی زیاد، 12.78 درصد از مساحت (239045) در رده زیاد، 21.24 درصد از مساحت (397316) در رده متوسط، 29.33 درصد از مساحت (548649) در رده کم و 23.96 درصد از مساحت (448247) در رده خیلی کم قرار گرفتهاند. مدل با استفاده از یک سوم نقاط لغزشی، نسبت فراوانی (FR)، شاخص SCAI و منحنی ROC مورد ارزیابی و اعتبارسنجی قرار گرفت. نتایج نشان داد، نسبت فراوانی پیکسلها (FR) و شاخص سطح سلول هسته (SCAI) مبین صحت مناسب طبقهبندی در پنج طبقه خطر میباشد. همچنین، دقت نمودار ویژگی عملگر گیرنده (ROC) مدل دمپستر شفر با سطح زیر منحنی (AUC) 73 درصد، نماینده همبستگی بالا بین نقشه خطر تهیه شده و نقشه پراکنش زمینلغزش و ارزیابی خوب مدل میباشد. نتایج این پژوهش بهعنوان اطلاعات پایهای برای مدیریت و برنامهریزی محیطی میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
ابراهیم بروشکه؛ سید احمد حسینی
چکیده
انجام فعالیتهای عمرانی در سرشاخهها و بخش میانی حوزههای آبخیز تغییرات مورفولوژی بستر در بخش انتهایی را بهدنبال دارد. شناخت تغییرات حادث شده و اثرات آن بر موفولوژی بستر و اراضی مجاور رودخانه برای ساماندهی و تثبیت بستر، ضروری است. این پژوهش با هدف شناخت مورفولوژی رودخانه و روند تغییرات حریم بستر طی 50 سال گذشته در بازهای ...
بیشتر
انجام فعالیتهای عمرانی در سرشاخهها و بخش میانی حوزههای آبخیز تغییرات مورفولوژی بستر در بخش انتهایی را بهدنبال دارد. شناخت تغییرات حادث شده و اثرات آن بر موفولوژی بستر و اراضی مجاور رودخانه برای ساماندهی و تثبیت بستر، ضروری است. این پژوهش با هدف شناخت مورفولوژی رودخانه و روند تغییرات حریم بستر طی 50 سال گذشته در بازهای به طول 25 کیلومتر در بخش انتهایی رودخانه زرینهرود و استان آذربایجان غربی انجام شد. برای این کار از عکسهای هوایی سالهای 1334 و 1346 به مقیاس 50000: 1 و 20000: 1، نقشههای توپوگرافی سال 1375 به مقیاس 50000: 1 و تصاویر SPOT سال 1382 استفاده شد. بررسیها نشان داد که وسعت حریم بستر از 561.1 هکتار به 221.3 هکتار کاهش یافته و مورفولوژی بستر و شکل ظاهری قوسها متحول شده است. وسعت سدهای ماسهای در داخل بستر در سالهای 1346 و 1382 بهترتیب 13.68 و 2.86 هکتار بوده که نشاندهنده نوسانات زیاد آبدهی و تغییر شرایط هیدرولوژیکی و هیدرولیکی رودخانه است. تعداد پیچانرودها از چهار مورد به سه مورد تقلیل یافته و بستر رودخانه در ابتدای بازه از حالت پیچانرودی خارج و حالت مستقیم و شریانی پیدا کرده است. بیشترین عامل تاثیرگذار در تغییرات مورفولوژی، تغییر در رژیم هیدرولوژیکی بهدلیل احداث سد، کاهش قابل ملاحظه رواناب در رودخانه و انباشت بار رسوبی در مسیر بستر است.
محمدتقی ستاری؛ محمدرضا عبداله پورآزاد؛ رسول میرعباسی نجفآبادی
چکیده
سیل یکی از حوادث طبیعی است که هر ساله خسارات بسیاری در نقاط مختلف جهان بهوجود میآورد. پیشبینی دقیق سیلاب در کاهش خسارات جانی و مالی و مدیریت منابع آب از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه قابلیتهای روشهای رگرسیون ماشین بردار پشتیبان، مدل درختی M5 و مدل رگرسیون خطی در برآورد دبی سیلاب یک و دو ساعت آینده ...
بیشتر
سیل یکی از حوادث طبیعی است که هر ساله خسارات بسیاری در نقاط مختلف جهان بهوجود میآورد. پیشبینی دقیق سیلاب در کاهش خسارات جانی و مالی و مدیریت منابع آب از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه قابلیتهای روشهای رگرسیون ماشین بردار پشتیبان، مدل درختی M5 و مدل رگرسیون خطی در برآورد دبی سیلاب یک و دو ساعت آینده ایستگاه تازهکند در رودخانه اهرچای میباشد. دادههای تاریخی دبی-اشل ساعتی ایستگاه تازهکند و 14 رویداد مهم سیل برای ایجاد مدل مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که روش رگرسیون ماشین بردار پشتیبان با ضریب تبیین 0.96 و جذر میانگین مربعات خطا M3s-1) 0.0472) برای سیلاب یک ساعت بعد و 0.90=R2 و M3.s-1) RMSE=0.1596 برای سیلاب دو ساعت بعد بهترین نتیجه را ارائه نمود. گرچه مدل درختی M5 دقت نسبتا کمتری نسبت به روش رگرسیون ماشین بردار پشتیبان داشت، ولی به لحاظ ارائه روابط خطی ساده و قابل فهم میتواند بهعنوان یک روش کاربردی در پیشبینی دبی سیلابهای ساعتی مورد استفاده قرار گیرد.