مجتبی رضائی؛ مهدی وفاخواه؛ باقر قرمزچشمه
چکیده
سیل یک اتفاق ناگهانی و رویدادی سریع و مخرب است که هر ساله در نقاط مختلف جهان باعث بروز خسارات جانی و مالی محسوس و نامحسوس میشود. کنترل و یا کاهش خسارت این عارضه ویرانگر نیازمند مطالعات صحیح و دقیق میباشد.در این راستا شناسایی مناطق دارای پتانسیل بالای تولید رواناب در آبخیز دارای اهمیت بسیاری میباشد. هدف از این پژوهش تعیین سیلخیزی ...
بیشتر
سیل یک اتفاق ناگهانی و رویدادی سریع و مخرب است که هر ساله در نقاط مختلف جهان باعث بروز خسارات جانی و مالی محسوس و نامحسوس میشود. کنترل و یا کاهش خسارت این عارضه ویرانگر نیازمند مطالعات صحیح و دقیق میباشد.در این راستا شناسایی مناطق دارای پتانسیل بالای تولید رواناب در آبخیز دارای اهمیت بسیاری میباشد. هدف از این پژوهش تعیین سیلخیزی بهصورت توزیعی و زیرحوضهای و مقایسه آنها در حوزه آبخیز خانمیرزا واقع در استان چهارمحال و بختیاری میباشد.بدین منظور ابتدا ورودیهای مدل با استفاده از نرمافزار ArcGIS 9.3 استخراج و سپس مدل واسنجی و اعتبارسنجی شد. در مرحله بعد برای تعیین سیلخیزی برای واحدهای سلولی و زیرحوضهای با اجرای روش "عکسالعمل سیل واحد" ابتدا بارش طراحی با دوره بازگشتهای 25، 50 و 100 در محل ایستگاه آلونی استخراج، سپس میزان تاثیر هر یک از سلولها و زیرحوضهها بر آبنمود خروجی کل حوزه آبخیز بهدست آمد. نتایج ارزیابی مدل بر اساس مقایسه بین دبیهای هم عرض نشان داد، مدل در مرحله اعتبارسنجی با ریشه میانگین مربعات خطا، ضریب کارایی و ضریب تبیین بهترتیب برابر 1.53، 0.89 و 0.74 آبنمود سیلاب را با دقت بالایی شبیهسازی کرده است. همچنین، نتایج این پژوهش بر اساس نمایه آماری خطای نسبی حجم سیلاب، دبی اوج، زمان پایه و زمان تا اوج نشان داد که مدل ModClark در تخمین حجم سیلاب و دبی اوج خطای کمتری داشته است. نتایج نهایی نشان داد، سیلخیزی در واحدهای زیرحوضهای از پاییندست به سمت بالادست حوزه آبخیز افزایشی و در واحدهای سلولی از توزیع خاصی پیروی نمیکند.
مهشید سوری؛ خدیجه ترک؛ امالبنین بذرافشان
چکیده
یکی از مهمترین و ابتداییترین مراحل ساخت سد، مکانیابی احداث سازه میباشد. مکانیابی سازههای آبخیزداری از جمله تحلیلهای مکانی است که در صورت مدیریت صحیح، تاثیر فراوانی در کاهش هزینه فعالیتهای آبخیزداری دارد. تعیین ویژگیهای زیرحوضهها و شناخت خصوصیات آنها در حوزه آبخیز، برای اجرای صحیح سازههای آبی ...
بیشتر
یکی از مهمترین و ابتداییترین مراحل ساخت سد، مکانیابی احداث سازه میباشد. مکانیابی سازههای آبخیزداری از جمله تحلیلهای مکانی است که در صورت مدیریت صحیح، تاثیر فراوانی در کاهش هزینه فعالیتهای آبخیزداری دارد. تعیین ویژگیهای زیرحوضهها و شناخت خصوصیات آنها در حوزه آبخیز، برای اجرای صحیح سازههای آبی از اهمیت بالایی برخوردار است. در صورت اجرای پروژهها در مکانهای نامناسب، علاوه بر هدر رفت سرمایه ملی، وقوع پدیدههایی نظیر سیلابهای مهیب، سبب بدتر شدن شرایط حوضهها خواهد شد. هدف این پژوهش، معرفی و تبیین روشهای سیستم پشتیبانی تصمیمگیری در رتبهبندی زیرحوضههای بحرانی بهمنظور مکانیابی صحیح پروژههای آبخیزداری میباشد. در پژوهش حاضر، نه معیار موثر به منظور مکانیابی سدهای سنگی-ملاتی در ده زیرحوضه حوزه آبخیز یخلقان ماکو شناسایی و تعیین شدند. سپس معیارها به کمک ماتریس زوجی روش AHP وزندهی و زیرحوضهها با روشهای TOPSIS و VIKOR جهت اجرای سدهای سنگی-ملاتی اولویتبندی شدند. با توجه به نتایج، مهمترین معیارهای موثر جهت مکانیابی سدهای سنگی-ملاتی، مساحت زیرحوضه و معیار طول آبراهه اصلی با بیشترین وزن بهترتیب وزنهای 0.191 و 0.204 بودند. معیارهای فاصله روستا تا جاده نیز با کمترین وزن 0.033، پایینترین اهمیت را به خود اختصاص دادند. در نهایت زیرحوضهها برای اجرای سدهای سنگی-ملاتی به کمک هر دو روش اولویتبندی شدند و نتایج حاصل از هر دو روش، زیرحوضههای یکسانی را بهعنوان زیرحوضههای بحرانی تعیین کردند.
حمیدرضا پیروان؛ علی جعفریاردکانی؛ محسن شریعتجعفری
چکیده
این پژوهش در زمینه مورفولوژی رودخانه قزلاوزن سفلی حد فاصل سد استور تا سد منجیل در دو بازه سنگی و دشت سیلابی در پریود زمانی 37ساله بر اساس نقشههای توپوگرافی و عکسهای هوایی با بازدیدهای میدانی انجام شده است. نتایج نشان داد که رودخانه در بازه کوهستانی و دشتی با میزان ضریب پیچشی متوسط 1.46 و 1.22 بهترتیب در زمره رودخانه پیچانرودی ...
بیشتر
این پژوهش در زمینه مورفولوژی رودخانه قزلاوزن سفلی حد فاصل سد استور تا سد منجیل در دو بازه سنگی و دشت سیلابی در پریود زمانی 37ساله بر اساس نقشههای توپوگرافی و عکسهای هوایی با بازدیدهای میدانی انجام شده است. نتایج نشان داد که رودخانه در بازه کوهستانی و دشتی با میزان ضریب پیچشی متوسط 1.46 و 1.22 بهترتیب در زمره رودخانه پیچانرودی و سینوسی دستهبندی میشود. در بازه دشتی در حد فاصل سد پاوهرود تا سد منجیل بهطول 60 کیلومتر، رودخانه، سه پلان مشخص سینوسی کانالی شکل، سینوسی بارگذار، سینوسی چندشاخه و چندشاخگی و شریانی نشان داده است، حال آن که در بازه سنگی و کوهستانی متاثر از عوامل زمینشناختی بهصورت تنگدره مئاندری است. در طی دوره 37ساله، چندشاخگی رودخانه در ناحیه هزاررود به پهنای 1.2 کیلومتر توسعه داشته است که اگر این روند یکنواخت فرض شود، سرعت متوسط پیشروی بازه چندشاخه، 32 متر در سال است که میزان قابل توجهی است. در منطقه هارونآباد تا کوهکن، فرسایش کناری به شکل مهاجرت حلقههای مئاندری تا 850 متر در دوره زمانی یاد شده نیز بیانگر نقش ویرانگری رودخانه در بازههای پیچانرودی است. بر اساس زاویه مرکزی حلقههای مئاندر، 57.72 درصد حلقهها توسعه یافته، 25.93 درصد خیلی توسعه یافته، 16.05 درصد دیگر حلقهها، از نوع جوان رو به رشد هستند و لذا هنوز خسارات پیچانرودی رودخانه وجود دارد. غالبترین حالت فرسایش در انحناهای مئاندر، حالت توسعه یافتگی میباشد که بیش از 56 درصد حالات فرسایش را به خود اختصاص میدهد و بسته به نحوه توزیع تنش برشی آب، هندسه پیچ و شعاع انحناء نسبی آن و در نتیجه، محل تمرکز تنش برشی آب، حالات مختلف انتقال، چرخش، پیچیده شدن و پدیده میانبری نیز مشاهده شده است. بیش از 75 درصد جابهجایی محور رودخانه بهسمت جناح چپ بوده، لذا احداث هرگونه سازه و راه در جناح چپ خطرآفرین خواهد بود.
مهناز بابایی؛ سید زینالعابدین حسینی؛ علیاکبر نظری سامانی؛ سید علی المدرسی
چکیده
فرسایش خاک و تولید رسوب امروزه به یکی از معضلات مهم طبیعی تبدیل شده است. در گام نخست مبارزه با این معضل باید به ارزیابی کمی فرسایش خاک و تولید رسوب پرداخت. در این رابطه مدلها و روشهای مختلفی ارائه شده است. آنچه مسلم است، قبل از هرچیز باید قابلیت این مدلها مورد راست آزمایی قرار گیرند. بدین منظور از معادله جهانی تلفات خاک تجدید نظر ...
بیشتر
فرسایش خاک و تولید رسوب امروزه به یکی از معضلات مهم طبیعی تبدیل شده است. در گام نخست مبارزه با این معضل باید به ارزیابی کمی فرسایش خاک و تولید رسوب پرداخت. در این رابطه مدلها و روشهای مختلفی ارائه شده است. آنچه مسلم است، قبل از هرچیز باید قابلیت این مدلها مورد راست آزمایی قرار گیرند. بدین منظور از معادله جهانی تلفات خاک تجدید نظر شده سه بعدی در قالب ابزار سامانه اطلاعات جغرافیایی در حوزه آبخیز کن سولقان استفاده شد. عامل فرسایندگی، با استفاده از اطلاعات بارش و با تکنیک درونیابی IDW پهنهبندی شد. مقادیر فرسایشپذیری خاک با استفاده از اطلاعات نمونهبرداری خاک در قالب نقشه واحدهای قابلیت اراضی محاسبه شد. تخمین عامل پوشش زمین با استفاده از شاخص تفکیک نرمال شده گیاهی NDVI انجام شد. عامل پستی و بلندی نیز با استفاده از مدل رقومی ارتفاع محاسبه شد. پهنهبندی عامل عملیات حفاظتی نیز با استفاده از نقشه شیب منطقه به درصد صورت گرفت. با ترکیب این عوامل بر اساس مدل، مقدار میانگین سالانه فرسایش 20.22 تن در هکتار در سال بهدست آمد. برای محاسبه بار رسوب از روشهای محاسبه SDR استفاده شد که بر این اساس متوسط سالیانه رسوب در هر یک از روشها بسیار بیشتر از رسوب ویژه حوضه در ایستگاه سولقان بود. رسوب ویژه حوضه محاسبه شده با استفاده از آمار ایستگاه هیدرومتری سولقان (1.82 تن در هکتار در سال) بود. این پژوهش همچنین نشان داد، عامل LS با ضریب همبستگی 0.68 درصد بیشترین تاثیر را در برآورد فرسایش سالیانه خاک داشته است. نتایج حاصل از این تحقیق در زمینه کاربرد مدل در این منطقه دلالت بر این داشت که مدل، میزان فرسایش حوضه را بسیار بیشتر از حد انتظار تخمین زده است. این تحقیق کارایی مدل RUSLE 3D را در بررسی وضعیت فرسایش حوزه آبخیز کن سولقان مناسب نمیداند.
نادر قلی ابراهیمی؛ عظیم شیردلی؛ ابراهیم جوان نیکخواه؛ مجید حسینی
چکیده
پوشش گیاهی در بستر و حاشیه رودخانه موجب افزایش زبری مسیر و کاهش میانگین سرعت جریان، کاهش انرژی آب و تغییر توزیع سرعت لایهای و بهعبارتی پروفیل سرعت جریان در مقطع عرضی رودخانه میشود. در این پژوهش آزمایشگاهی، تأثیر پوشش گیاهی شاخهای بر جریان و فرم بستر در آبراهه بررسی شد. شبیهسازی جریان در کانال آزمایشگاهی به طول هفت متر، عرض ...
بیشتر
پوشش گیاهی در بستر و حاشیه رودخانه موجب افزایش زبری مسیر و کاهش میانگین سرعت جریان، کاهش انرژی آب و تغییر توزیع سرعت لایهای و بهعبارتی پروفیل سرعت جریان در مقطع عرضی رودخانه میشود. در این پژوهش آزمایشگاهی، تأثیر پوشش گیاهی شاخهای بر جریان و فرم بستر در آبراهه بررسی شد. شبیهسازی جریان در کانال آزمایشگاهی به طول هفت متر، عرض و ارتفاع 25 سانتیمتر با دبیهای سه، پنج و هفت لیتر بر ثانیه و شیبهای یک، سه و پنج در هزار و پوشش گیاهی مصنوعی از نوع شاخهای با تراکمهای 50، 25 و 12 درصد در شرایط مستغرق مورد آزمایش قرار گرفت. با توجه به دادهبرداری انجام شده، میتوان نتیجه گرفت که اختلاف بین رقوم سطح جریان و بستر جریان و همچنین، دبی جریان، تحت تأثیر انواع تراکم پوشش گیاهی قرار دارد. وجود پوشش باعث ایجاد مقاومت در برابر جریان و افزایش عمق میشود. در تمامی آزمایشها، با افزایش تراکم پوشش مقدار فرسایش بستر نسبت به شرایط اولیه بیشتر شد، بهصورتی که در تراکم 50 درصد بیشترین و در تراکم 12 درصد کمترین تغییر مشاهده شد. در شرایط دبی یکسان با افزایش تراکم، عمق جریان افزایش مییابد. جابهجایی ذرات بستر در منطقه دارای پوشش گیاهی با افزایش تراکم، افزایش مییابد که در تراکم 50 درصد، سطح جریان نسبت به تراکمهای 12 و 25 درصد بیشتر و همچنین در این تراکم، بستر جریان نسبت به سطح اولیه دچار فرسایش و تغییر فرم بیشتری شده و تهنشینی و تجمع ذرات در انتهای پوشش در شرایط با تراکم کمتر، بیشتر مشاهده شده است.
فرزاد بیات موحد؛ سعید نجفی؛ محمد روغنی
چکیده
آگاهی از روشهای استفادهی بهینه از آب باران تحت سامانههای مختلف بهمنظور غلبه بر تنشهای آبی، ارتقاء عملکرد محصولات تولیدی و چگونگی تاثیر آنها امری مهم است. بنابراین، در این مقاله اثر سامانههای آبگیر باران تحت پنج تیمار بدون تغییر در سامانه (A)، تیمار با حذف پوشش گیاهی و سنگریزه همراه با فیلتر سنگریزهای (B)، تیمار با ...
بیشتر
آگاهی از روشهای استفادهی بهینه از آب باران تحت سامانههای مختلف بهمنظور غلبه بر تنشهای آبی، ارتقاء عملکرد محصولات تولیدی و چگونگی تاثیر آنها امری مهم است. بنابراین، در این مقاله اثر سامانههای آبگیر باران تحت پنج تیمار بدون تغییر در سامانه (A)، تیمار با حذف پوشش گیاهی و سنگریزه همراه با فیلتر سنگریزهای (B)، تیمار با حذف پوشش گیاهی و سنگریزه بدون فیلتر سنگریزهای (C)، تیمار با عایق کردن بخشی از سامانه همراه با فیلتر سنگریزهای (D) و تیمار با عایق کردن بخشی از سامانه بدون فیلتر سنگریزهای (E) بر عوامل فتوسنتزی نهال زردآلو مورد بررسی قرار گرفت. برای انجام طرح تیمارهای ذکر شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در ابعاد هشت، پنج و 5/0 متر بهترتیب برای طول، عرض و عمق در هر سامانه طراحی شد. ساختار سامانهها به گونهای بود که با شیب تقریبی نه درصد به سمت پاییندست ادامه مییافت. به منظور تسریع نفوذ رواناب و توزیع آن در منطقه ریشهدوانی فیلتری به قطر 10 و عمق 30 سانتیمتر در تمام تیمارها ایجاد شد. در سال 1390 پس از یک بارندگی 22 میلیمتری با فاصله زمانی 10 و 23 روز از بارندگی، چهار عامل فتوسنتزی شامل میزان فتوسنتز در واحد سطح برگ، هدایت روزنه ای آب، میزان تعرق و جذب CO2زیر روزنهای اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که در سه عامل از چهار عامل اندازهگیری شده، اختلاف معنیداری بین تیمارهای مختلف وجود دارد و جالبتر اینکه تیمارهای با بیشترین و کمترین عملکرد نیز در اکثر موارد با یکدیگر منطبق بودهاند که این امر میتواند وابستگی این عوامل به یکدیگر را بیان کند بهطوریکه کاهش یا افزایش هر عاملی سبب تاثیر در عامل دیگر میشود. بهطور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که سامانههای عایق کردن بخشی از سامانه بدون فیلتر سنگریزهای (E) و حذف پوشش گیاهی و سنگریزه بدون فیلتر سنگریزهای (C) بیشترین تاثیر مثبت را بر ارتقاء عملکرد عوامل فتوسنتزی نهالهای زردآلو داشته است. در حالی که تیمار بدون تغییر در سامانه (A) دارای کمترین عملکرد در عوامل فتوسنتزی بوده است. تأثیر تیمارهای مدیریتی در تحویل رواناب به نهالها عمدهترین دلیل در کسب این نتایج بوده است.
مسعود ساجدی سابق؛ مجتبی صانعی؛ حسینعلی عبدالحی؛ شهرام بهمنش؛ عباس متینفر
چکیده
مخازن استوانهای پرورش ماهی، بهدلیل مصرف آب کمتر و راندمان تولید بیشتر در سطح جهان توسعه روز افزون یافته است. مطالعه هیدرولیک جریان این مخازن، اولین قدم برای شناختن پدیده رسوبگذاری و راندمان تخلیه رسوب میباشد. در این مقاله با تحلیل سرعت جریان در عمقهای مختلف مخزن، شرایط جریان در آزمایشگاه هیدرولیک پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری ...
بیشتر
مخازن استوانهای پرورش ماهی، بهدلیل مصرف آب کمتر و راندمان تولید بیشتر در سطح جهان توسعه روز افزون یافته است. مطالعه هیدرولیک جریان این مخازن، اولین قدم برای شناختن پدیده رسوبگذاری و راندمان تخلیه رسوب میباشد. در این مقاله با تحلیل سرعت جریان در عمقهای مختلف مخزن، شرایط جریان در آزمایشگاه هیدرولیک پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری مورد مطالعه آزمایشگاهی قرار گرفته است. نتایج بیانگر آنست که در راستای جریان ورودی، در نزدیکی دیواره گرادیان سرعت جریان به سمت دیواره افزایش مییابد و بهدلیل عدم تطابق خطوط هم سرعت در لایههای مختلف با یکدیگر، جریانهای چرخشی ثانویه، بهخصوص در نزدیکی دیواره مخزن شکل میگیرند. همچنین، متناسب با شدت جریان جت، جریان انعکاسی در محل برخورد جت آب با دیواره مخزن، بهوجود میآید که در فاصلهای کوتاه مجددا با دیواره مخزن برخورد نموده و سرعت جریان بهصورت موضعی بهخصوص در لایههای میانی و تحتانی افزایش مییابد و جریان انعکاسی، در لایههای سطحی در طول بیشتری مستهلک میشوند و با افزایش تخلیه میانی مخزن، جریان در لایههای تحتانی از شدت بیشتری برخوردار میشود. بهدلیل جریانات موضعی و ثانویه، مقادیر کمی هیدرولیکی در دبیهای مختلف متفاوت میباشند. اندازهگیریها در عمق 0.2 ارتفاع آب از کف بستر مخزن، دامنه تغییرات بین 0.6 تا 1.78 را برای نسبت سرعت به سرعت متوسط جریان در دبیهای مورد بحث نشان میدهد. همچنین، نتایج بیانگر آنست که عدد فرود محاسباتی در هر نقطه از حجم سیال، تابع نسبت شعاع موضعی نقطه به شعاع مخزن خواهد بود.
بهاره شیرانی؛ مرتضی خداقلی؛ مجید منتظری
چکیده
در میان مطالعات گستردهای که در زمینه خشکسالی صورت گرفته، سهم خشکسالی مراتع بسیار ناچیز است. لذا در این تحقیق به بررسی اثرات خشکسالی بر روی درمنهزارهای استان اصفهان پرداخته شده است. بدین منظور از دادههای بارش ماهانه سه ایستگاه اصفهان، میمه و شهرضا و دادههای تولید سه سایت مرتعی چرمشهر، موته و گردنه شادیان در طی دوره آماری ...
بیشتر
در میان مطالعات گستردهای که در زمینه خشکسالی صورت گرفته، سهم خشکسالی مراتع بسیار ناچیز است. لذا در این تحقیق به بررسی اثرات خشکسالی بر روی درمنهزارهای استان اصفهان پرداخته شده است. بدین منظور از دادههای بارش ماهانه سه ایستگاه اصفهان، میمه و شهرضا و دادههای تولید سه سایت مرتعی چرمشهر، موته و گردنه شادیان در طی دوره آماری 1386-1377 استفاده شد. روشهای بهکار گرفته شامل شاخصهای بارش استاندارد (SPI)، ناهنجاری بارش (RAI)، درصد تفاضل بارش و معیار بارش سالانه (SIAP) در بازههای زمانی مختلف میباشد. برای بررسی ارتباط بین شاخصها و تولید در این مراتع نیز، از روش همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاکی از این بود که تنها در مرتع موته، ارتباط تولید و شاخصها معنادار بود و در دو مرتع دیگر بهدلیل شرایط خاص موجود در آنها، بین این دو متغیر، همبستگی وجود نداشت. همچنین، مشاهده شد که تاثیر بازههای زمانی بیشتر از نوع شاخصها میباشد و بارشهای بهاره بیشترین تاثیر را بر روی تولید درمنهزارهای استان اصفهان داشته است. در نهایت شاخصهای درصد تفاضل بارش در بازه سهماهه با مقدار همبستگی 0.867 و پس از آن RAI3 با مقدار 0.863 و SPI3 با مقدار 0.802 بهعنوان مناسبترین شاخصهای خشکسالی تعیین شدند.
علی عبداللهزاده؛ مجید اونق؛ امیر سعدالدین؛ رئوف مصطفیزاده
چکیده
بر اساس اهمیت تهیه نقشههای پهنهبندی ضریب رواناب، سیلاب و نیز تاثیر آنها روی توسعه سکونتگاهی، هدف پژوهش حاضر اعمال تاثیر میزان ضریب رواناب آبخیز و پهنههای مختلف سیلابدشت در دوره بازگشتهای مختلف بر توسعه کاربری مسکونی در شرایط کاربری مسکونی فعلی و کاربری مسکونی بر مبنای مدل سیستمی آمایش سرزمین در حوضه زیارت استان گلستان ...
بیشتر
بر اساس اهمیت تهیه نقشههای پهنهبندی ضریب رواناب، سیلاب و نیز تاثیر آنها روی توسعه سکونتگاهی، هدف پژوهش حاضر اعمال تاثیر میزان ضریب رواناب آبخیز و پهنههای مختلف سیلابدشت در دوره بازگشتهای مختلف بر توسعه کاربری مسکونی در شرایط کاربری مسکونی فعلی و کاربری مسکونی بر مبنای مدل سیستمی آمایش سرزمین در حوضه زیارت استان گلستان است. نقشه کاربری مسکونی فعلی منطقه مورد مطالعه با استفاده از اطلاعات حاصل از تصاویر ماهوارهای سنجنده TM و بازدیدهای میدانی تهیه شد و سپس برای ارزیابی توان توسعه سکونتگاهی از مدل سیستمی آمایش سرزمین استفاده شد. همچنین، اطلاعات لازم برای تعیین ضریب رواناب شامل نقشه کاربری اراضی، شیب و بافت خاک تهیه و سپس مقادیر ضریب رواناب با استفاده از جدول سه ترکیبی تعیین شد. پهنهبندی خطر سیل در دوره بازگشتهای مختلف با استفاده از الحاقیه HEC-GeoRAS در محیط ArcMap انجام شد. نتایج نشان داد، 4/3 درصد از مساحت منطقه در وضعیت فعلی به کاربری سکونتگاهی اختصاص دارد، همچنین، بر اساس مدل سیستمی آمایش سرزمین، حدود نه درصد مساحت منطقه در طبقه مناسب یک و دو توسعه سکونتگاهی قرار دارد. با توجه به نقشه ضریب رواناب، متوسط ضریب رواناب بالقوه برابر 0.51 درصد است. با تلفیق نقشه ضریب رواناب با سیلاب با دوره بازگشتهای مختلف (25، 50، 100 و 200ساله) مشخص شد که در کاربری سکونتگاهی موجود، مناطق امن از خطر سیلاب بهترتیب برابر 47/318، 46/317، 44/316 و 44/316 هکتار میباشند. بنابراین، با افزایش دوره بازگشت، مساحت مناطق تحت تاثیر سیلاب در هر دو کاربری فعلی و نیز کاربری آمایشی افزایش یافته و این افزایش پهنه سیلاب در دوره بازگشت 100 و 200ساله نسبت به دوره بازگشتهای پایینتر برابر 5/3 هکتار بوده است.
بهروز محسنی؛ هادی رزاقیان؛ عبداله درزی نفتچالی؛ اسماعیل نیکزاد
چکیده
رواناب بهعنوان یکی از مولفههای بیلان آب حوضه، اهمیت زیادی در آبخیزداری و مدیریت منابع آب دارد. برآورد مناسب میزان رواناب، مستلزم تعیین ضریب رواناب میباشد. در این پژوهش، ضریب رواناب با دوره بازگشتهای 25 و 50 ساله حوضههای تا مساحت 50 کیلومتر مربع استان مازندران با استفاده از سه روش استدلالی، SCS و سیپرس-کریک برآورد شد. از نرمافزار ...
بیشتر
رواناب بهعنوان یکی از مولفههای بیلان آب حوضه، اهمیت زیادی در آبخیزداری و مدیریت منابع آب دارد. برآورد مناسب میزان رواناب، مستلزم تعیین ضریب رواناب میباشد. در این پژوهش، ضریب رواناب با دوره بازگشتهای 25 و 50 ساله حوضههای تا مساحت 50 کیلومتر مربع استان مازندران با استفاده از سه روش استدلالی، SCS و سیپرس-کریک برآورد شد. از نرمافزار GIS برای همپوشانی لایهها و تحلیل اطلاعات حوضه استفاده شد. جدول چاو مبنای تناظر روشهای مورد استفاده در این پژوهش قرار گرفت. روش استدلالی بهدلیل عدم تناظر با جدول چاو و محاسبه ضریب رواناب کمتر از واقعیت در اکثر موارد، نتایج مطلوبی ارائه نداد. روش سیپرس-کریک بهدلیل قرابت با روش SCS کارایی لازم را در برخی از حوضهها نشان داد. میانگین ضریب رواناب معادل 0.37=C25 و 0.41=C50 بیانگر دقت بسیار بالای روش SCS نسبت به دو روش دیگر در این پژوهش میباشد. مطابق روش سازمان حفاظت خاک، کمترین و بیشترین ضریب رواناب با دوره بازگشت 25ساله بهترتیب مربوط به حوزه آبخیز چالکرود یک (0.06) و صفارود چهار (0.61) تعیین شد. کمترین و بیشترین ضریب رواناب با دوره بازگشت 50ساله نیز بهترتیب مربوط به حوزه آبخیز چالکرود یک (0.1) و صفارود چهار (0.65) برآورد شد. بر اساس نتایج بهدست آمده از هر سه روش، حوضههای دارای بیشترین مساحت و کمترین شدت بارندگی، کمترین ضریب رواناب را دارا بودند.