علیجان آبکار؛ حمزه سعیدیان
چکیده
مقدمه
استفاده از مردم، در اجرای طرحهای منابع طبیعی، موفقیت این طرحها را تضمین میکند و میتواند برای منابع طبیعی موجود در حوزههای آبخیز و ذینفعان بسیار مفید باشد. مشارکت مردمی در اجرای عملیات منابع طبیعی ازجمله رویکردهای ضامن تحقق اهداف و موفقیت این طرحها است. توجه به مشارکت مردمی در حفاظت از منابع طبیعی از اهمیت و اعتبار ...
بیشتر
مقدمه
استفاده از مردم، در اجرای طرحهای منابع طبیعی، موفقیت این طرحها را تضمین میکند و میتواند برای منابع طبیعی موجود در حوزههای آبخیز و ذینفعان بسیار مفید باشد. مشارکت مردمی در اجرای عملیات منابع طبیعی ازجمله رویکردهای ضامن تحقق اهداف و موفقیت این طرحها است. توجه به مشارکت مردمی در حفاظت از منابع طبیعی از اهمیت و اعتبار بالای برخوردار است، البته منابع طبیعی، بهعنوان یکی از ارکان جداییناپذیر زندگی انسانها نیز به شما میرود. طرحهای منابع طبیعی برای بهبود شرایط محیطی و اجتماعی سامانههای اجتماعی-بومشناختی برنامهریزی و اجرا میشوند. بنابراین، با توجه به اینکه این پژوهش در حوزههای آبخیز کویری است و شرایط این حوزهها خاص و منحصربهفرد است، بنابراین، این شرایط از ویژگیهای ممتاز این پژوهش نیز محسوب میشود و میتواند ارزش و اهمیت وضعیت تشکلهای مردمی در مناطق کویری که معمولاً دارای جمعیت کمتری نسبت به دیگر اقلیمهای مختلف هستند، دو چندان کند. همچنین، نشان دهد که طرحهای منابع طبیعی در همه اقلیمهای مختلف در حوزههای آبخیز سراسر کشور نیازمند مشارکت مردمی هستند و بدون مشارکت مردمی امکان موفقیت طرحهای منابع طبیعی با وجود فراهم شدن همه شرایط محیطی بسیار پایین است.
مواد و روشها
در این پژوهش، تعداد شرکتهای تعاونی، کمیته توسعه روستایی، صندوقهای خرد و صندوقهای روستایی در کل حوزه آبخیز یزدان آباد، بهدست آمد. سپس، شناسایی توزیع روستاهای مختلف در حوزه آبخیز یزدان آباد انجام شد و فعالیتهای اجرا شده در آنها بررسی شدند. در ادامه، جلسات برگزار شده به روش PRA در روستاهای حوزه آبخیز یزدان آباد بررسی و مقایسه تشکلهای مردم نهاد قبل و بعد از اجرای طرح مدیریت جامع منابع طبیعی انجام شدند و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج و بحث
نتایج پژوهش نشان داد که در حوزه آبخیز یزدانآباد تعداد سه شرکت تعاونی و چهار صندوق روستایی است و همچنین، در این حوضه، 16 کمیته توسعه فعال بوده که تقریباً هر روستا دارای یک کمیته توسعه است و همچنین، دو صندوق خرد نیز در حوزه آبخیز یزدان آباد وجود دارد. اجرای طرحهای منابع طبیعی تاثیر بسیار زیادی برای ذینفعان حوزههای آبخیز به خصوص، حوزههای آبخیز مناطق کویری دارد، به شرط آنکه مردم پایه اصلی اجرای این طرح باشند و با تشویق و الگوسازی مشارکت صد در صدی از خود نشان دهند که موفقیت چنین طرحهایی تضمین شود. نتایج طرحهای منابع طبیعی قبل و بعد از اجرای آنها نشان داد که اجرای طرحهای منابع طبیعی تاثیر بسیار زیادی در معیشت مردم و همچنین، حفاظت پایدار از منابع طبیعی دارد، زیرا مردمی که دارای آگاهی بیشتری نسبت به منابع طبیعی خود داشته باشند، بهتر میتوانند بدون کمک دولت، خودشان از منابع طبیعی موجود در حوزه آبخیزشان حفاظت کنند.
نتیجه گیری
نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین فعالیتهای اجرایی انجام شده در همه روستاهای واقع در حوزه آبخیز یزدان آباد، تشکیل کمیته توسعه روستایی و برگزاری جلسات آشنایی با قوانین و مقررات منابع طبیعی بوده است.
محمد مهدی آرتیمانی؛ حسین زینی وند؛ ناصر طهماسبی پور
چکیده
مقدمه
ناهمگنی موجود در آبخیزها و غیرخطی بودن رفتارهای هیدرولوژیکی، شناخت کامل روابط موجود در آنها را بسیار پیچیده و مشکل ساخته است. از این رو، ارزیابی این سیستمها، نیاز به فرایند مدلسازی دارد. با توجه به توسعه زبانهای برنامهنویسی و ارائه الگوریتمهای بهینه و کارا جهت حل مسائل دیفرانسیلی در چند دهه اخیر، مدلهای هیدرولوژیکی/هیدرولیکی ...
بیشتر
مقدمه
ناهمگنی موجود در آبخیزها و غیرخطی بودن رفتارهای هیدرولوژیکی، شناخت کامل روابط موجود در آنها را بسیار پیچیده و مشکل ساخته است. از این رو، ارزیابی این سیستمها، نیاز به فرایند مدلسازی دارد. با توجه به توسعه زبانهای برنامهنویسی و ارائه الگوریتمهای بهینه و کارا جهت حل مسائل دیفرانسیلی در چند دهه اخیر، مدلهای هیدرولوژیکی/هیدرولیکی جایگاه خاصی در مطالعات هیدرولوژی پیدا کرده و بر این اساس، بهکارگیری مدلهای شبیهسازی بارش-رواناب، برای پیشبینی سیل مورد توجه محققین قرار گرفته است. این امر سبب شده تا مدلهای متنوعی جهت شبیهسازی فرایند بارش-رواناب توسعه یابند. یکی از مدلهای موفق در این زمینه، مدل TOPKAPI-X است. این مدل در دهه 90 میلادی در دانشگاه بولونیا توسط پروفسور Todini بهصورت یک مدل بارش-رواناب توزیعی مکانی قابل کاربرد در سطح حوزه آبخیز توسعه داده شد. از ویژگیهای مهم مدلهای توزیعی مکانی این است که میتوان نتایج شبیهسازی مدل را در هر نقطه از حوزه آبخیز استخراج نموده و بر خلاف مدلهای یکپارچه که کل حوزه آبخیز را یک واحد در نظر میگیرند، اجازه تفکیکبندی در هر نقطه از حوضه را میدهد. بنابراین، در این پژوهش بعد از واسنجی و اعتبارسنجی مدل فیزیکی-توزیعی TOPKAPI-X در حوزه آبخیز گاماسیاب، نسبت به بهینهسازی مدل در منطقه پژوهش جهت برآورد دبی روزانه اقدام میشود.
مواد و روشها
حوزه آبخیز گاماسیاب در غرب کشور و در نواحی شمالی رشته کوه زاگرس، در شمال حوضه سد کرخه و عمدتاً در محدوده استانهای همدان و کرمانشاه قرار دارد. مناطق کوهستانی این حوضه بیشتر در قسمتهای شمالی و جنوبی متمرکز شدهاند و مناطق پست و جلگهای آن بیشتر در بخشهای میانی و جنوب غربی حوضه قرار دارند. در این پژوهش از مدل TOPKAPI-X برای شبیهسازی رواناب در حوزهآبخیز گاماسیاب استفاده شد. برای این منظور، ابتدا مرز حوضه با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM) با وضوح 30 متر، نقشه کاربری اراضی، بافت خاک، شبکه آبراهه حوزه آبخیز و مولفههای اقلیمی در مدل TOPKAPI-X وارد شد. پس از معرفی مکان حوضه، از محل خروجی حوضه (ایستگاه هیدرومتری) برای شبیهسازی جریان استفاده شد. در این مدل بارش-رواناب، دادههای سری زمانی پیوسته در گام زمانی روزانه در نظر گرفته شد. برای اجرای مدل در حوضه، سری زمانی دبی، بارش و دمای روزانه در دوره آماری 21 ساله در 13 ایستگاه هواشناسی و یک ایستگاه هیدرومتری داخل و خارح حوضه طی سالهای 1999 تا 2020 بهره برده شد. پس از چندین بار اجرای مدل، هر بار پارامترهای کلی مدل بهصورت دستی و سعی و خطا تغییر میکرد تا در نهایت، با در نظر گرفتن مقادیر مناسب معیارهای ارزیابی ناش-ساتکلیف و اریب مدل برای حوضه، مقادیر بهینه پارامترهای مدل بهدست آمد.
نتایج و بحث
این پژوهش، بهمنظور تحلیل بارش-رواناب یکی از زیرحوضههای اصلی حوضه آبخیز سد کرخه با استفاده از مدل TOPKAPI-X در مقیاس زمانی روزانه انجام شده است. در محیط نرمافزار TOPKAPI-X با استفاده از نقشههای ورودی و دادههای مشاهداتی بارش، دما و دبی، واسنجی مدل انجام شد. مقایسه ظاهری هیدروگرافهای مشاهداتی و شبیهسازی شده، امکان ارزیابی کلی و سریع دقت مدلها را فراهم میکند. نتایج گرافیکی مقایسه دبی حاصل از اجرای مدل TOPKAPI-X با پارامترهای واسنجی شده و دبی اندازهگیری شده در حوضه گاماسیاب نشان داد که این مدل، توانایی خوبی در برآورد دبی روزانه این حوضه را دارد. اما در برخی موارد دبیهای شبیهسازی شده بیشتر از دبی مشاهده شده است. چهار معیار NSE، R، BIAS و RMSE برای ارزیابی مدل استفاده شده است. برای حوزه آبخیز گاماسیاب مقدار معیار ناش-ساتکلیف در دوره واسنجی (2014-1999) برابر 0.697 و در دوره اعتبارسنجی (2020-2014) برابر 0.660 محاسبه شد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که این مدل در حوضه مورد مطالعه، در شبیهسازی جریان عملکرد خوبی دارد.
نتیجهگیری
اهمیت مدلهای هیدرولوژیکی برای مدیریت منابع آب، ارزیابی کیفیت مطالعات اجرایی و درک فرایندهای هیدرولوژیکی کاملاً مشخص است. مدلهای هیدرولوژیکی ابزارهای مهمی هستند که به دانشمندان و همچنین سیاستگذاران اجازه میدهد تا بر اساس شبیهسازی رفتار حوضه، تصمیمگیری کنند. بنابراین، با توجه به افزایش تقاضا برای آب و تأثیر تغییرات آب و هوایی، شبیهسازی هیدرولوژیکی توسط مدلها از ابزارهای مدیریت آب در آینده خواهند بود. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مدل TOPKAPI-X پتانسیل بالایی در شبیهسازی رواناب در حوزهآبخیز انتخابی دارد. بنابراین، با توجه به قابلیتهای آن، استفاده از این محیط به عنوان یک ابزار مدلسازی برای حوزههای آبخیز پیشنهاد میشود.
رضا نوروز ولاشدی؛ صدیقه برارخانپور احمدی؛ حدیقه بهرامی پیچاقچی؛ سارا مطلوم باب اناری
چکیده
مقدمه
اقلیم، یکی از عوامل محیطی است که تغییر آن موجب تغییرات گستردهای در بخشهای مختلف بوم سامانه شده و تهدید بزرگی برای توسعه پایدار محسوب میشود. دما، یکی از عناصر اصلی اقلیم است که تغییرات ناگهانی، کوتاهمدت و درازمدت آن میتواند ساختار آب و هوای هر منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. در دهههای اخیر، کره زمین با ...
بیشتر
مقدمه
اقلیم، یکی از عوامل محیطی است که تغییر آن موجب تغییرات گستردهای در بخشهای مختلف بوم سامانه شده و تهدید بزرگی برای توسعه پایدار محسوب میشود. دما، یکی از عناصر اصلی اقلیم است که تغییرات ناگهانی، کوتاهمدت و درازمدت آن میتواند ساختار آب و هوای هر منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. در دهههای اخیر، کره زمین با پدیده گرمایش جهانی مواجه شده است و مهمترین شاهد بر این ادعا تغییرات اقلیمی صورت گرفته در سرتاسر دنیا است. یکی از پیامدهای مهم گرمایش جهانی، افزایش وقوع پدیدههای فرین جوی است که از مهمترین آنها میتوان به تغییر ناگهانی دما، گرمای بیش از حد، سرمای غیرعادی، بارشهای سنگین و سیلآسا، خشکسالی و گرد و غبار ناشی از خشک شدن تالابها اشاره نمود. نمایههای حدی اقلیم، نه تنها نقش مهمی در بررسی وقایع اقلیمی در مقیاس منطقهای و جهانی دارند، بلکه به مدلسازی اقلیمی و تصمیمگیری در بررسی اثرات بخشهای متنوع نیز کمک مینماید.
مواد و روشها
در این پژوهش، از دادههای دمای مدل MRI-ESM-2 تحت سه سناریو خوشبینانه SSP1-2-6، حد متوسط SSP2-4-5 و بدبینانه SSP5-8-5 برای دو دوره آینده نزدیک (۲۰۶۰-۲۰۲۱) و آینده دور (۲۱۰۰-۲۰۶۱) استفاده شد. بدین منظور، ابتدا داده تاریخی طی دوره پایه و دادههای سناریو برای دوره آینده (تا سال ۲۱۰۰) برای مدل اقلیمی مورد مطالعه از پایگاه داده ESGF برای کل جهان دریافت شد. سپس، با زبان برنامه نویسی R، سری زمانی دادههای تاریخی و سناریو از مدل برای هر ایستگاه مورد نظر استخراج شد. مقیاسکاهی آماری دادهها با روش درونیابی دوخطیBilinear در سطح ایستگاههای مورد مطالعه انجام شد. در ادامه، دادهها در دوره آینده و بر اساس سه سناریوی مورد نظر در تمامی ایستگاههای مورد مطالعه گروهبندی شدند، برای استخراج نمایههای مبتنی بر کمینه و بیشینه دمای روزانه از نرمافزار RClimDex استفاده شد. در این پژوهش، ۱۶ شاخص حدی دما برای منطقه مورد مطالعه در مقیاسهای سالانه و ماهانه محاسبه و وجود روند و نقطه شکست در این شاخصها با آزمونهای آماری تشخیص روند منکندال، آزمون شیب خط سن و آزمون تشخیص جهش پتیت بررسی شد.
نتایج و بحث
نتایج بیانگر کاهش رویدادهای حدی گرم بر اساس سناریو SSP126، کاهش نمایههای مربوط به سرما و روزهای یخبندان (سرد) و افزایش نمایههای حدی گرم براساس سناریو SSP585 بوده که در بیشتر مناطق استان مشاهده شد. به طورکلی، نمایههای تعداد روزهای تابستانی (با شیب ۷۰-۴۰ درصد)، شبهای حارهای (۶۵-۴۵ درصد)، طول دوره گرما (۵۰-۳۰ درصد) و طول دوره رویش (۶۰-۴۰ درصد) به طور قابل ملاحظه افزایش اما نمایههای تعداد روزهای یخبندان ((۲۰-)-(۸۰-))، روزهای یخی ((۱۰-)-(۴۰-)) و طول دوره سرما ((۱۰-)-(۷۰-)) بهطور قابل ملاحظه کاهش خواهد یافت. همچنین، نتایج آزمون پتیت، نقطه تغییر افزایشی و کاهشی بهترتیب برای نمایههای حدی گرم و سرد را در دهه ۲۰۴۰ (آینده نزدیک) و ۲۰۸۰ (آینده دور) نشان داده است. بنابراین، بهمنظور کنترل دماهای حدی و اثرات سوء آن در بخشهای مختلف زندگی انسان بهویژه کشاورزی و منابع آب میبایست برنامههای مدیریتی مناسب در جهت نیاز هر منطقه تدوین و اجرا شود.
نتیجهگیری
نتایج بیانگر وجود تغییرات ناگهانی برای نمایههای دمایی تحت سناریو بدبینانه بیشتر از دو سناریو دیگر و در نواحی گستردهتری از استان مازندران بود. همچنین، احتمال افزایش ناگهانی نمایههای حدی گرم و کاهش ناگهانی روزهای مربوط به سرما و یخبندان در دوره زمانی آینده نزدیک در دهه ۲۰۳۰، ۲۰۴۰ و ۲۰۵۰ و در دوره زمانی آینده دور در دهه ۲۰۷۰ و ۲۰۸۰ وجود خواهد داشت. به طورکلی، در دورههای آماری آینده مورد مطالعه، نمایههای حدی دمایی تغییرات قابل توجهی خواهند داشت و استان مازندران با افزایش دمای هوا و رخدادهای حدی درجه حرارت بالا همراه خواهد بود که این نتایج همسو با نتایج مطالعات منطقهای و جهانی است. افزایش دما بهویژه در ماههای گرم که همزمان با کاهش نزولات جوی است، با توجه به ماهیت فصل گرم سال، در کشاورزی این منطقه که از مناطق مهم تولید برنج کشور است، نقش قابل توجهی دارد. لذا، چرخه هیدرولوژی پاییندست حوضه هراز را تحت تأثیر قرار میدهد. از طرفی، تغییرات دمایی در زمستان و ماههای سرد نیز میتواند زمان آغاز ذوب برف حوضه را تحت تأثیر قرار دهد که این عوامل روی دبی اوج سیلاب در پاییندست حوضه تأثیر بهسزائی دارد. با توجه به مطالب ذکر شده و ضرورت انجام چنین پژوهشهایی در زمینههای فعالیتهای انسانی، مدیریت منابع آب، امنیت غذایی و نیز سلامتی انسان، بررسی تأثیر رویدادهای حدی اقلیمی مبتنی بر دما در سیاستگذاریهای آینده در بخشهای مختلف ضرورت دارد و جوامع انسانی میبایست به ناچار خود را بر اساس این شرایط تنظیم و سازگار نمایند. لذا، بررسی شدت، فراوانی و زمان وقوع رخدادهای حدی و آگاهی احتمالی از آنها میتواند در حل مسائل گریبانگیر زیست محیطی و برنامهریزی منطقی در جهت کنترل و کاهش این رخدادها مؤثر واقع شود.
سید مسعود سلیمان پور؛ سمیرا زندیفر؛ امید رحمتی؛ محبوبه معتمدنیا
چکیده
مقدمه
امروزه خشکسالی با توجه به کاهش میزان نزولات جوی و افزایش نیاز به محصولات کشاورزی به یک تهدید طبیعی برای امنیت غذایی تبدیل شده است. خشکسالی میتواند بخش قابلتوجهی از کل جمعیت را تحت تأثیر قرار دهد، بهویژه ساکنان مناطق خشک و نیمهخشک بیشتر در معرض تهدید قرار دارند. هنگامیکه سامانههای آب زیرزمینی تحت تأثیر خشکسالی قرار ...
بیشتر
مقدمه
امروزه خشکسالی با توجه به کاهش میزان نزولات جوی و افزایش نیاز به محصولات کشاورزی به یک تهدید طبیعی برای امنیت غذایی تبدیل شده است. خشکسالی میتواند بخش قابلتوجهی از کل جمعیت را تحت تأثیر قرار دهد، بهویژه ساکنان مناطق خشک و نیمهخشک بیشتر در معرض تهدید قرار دارند. هنگامیکه سامانههای آب زیرزمینی تحت تأثیر خشکسالی قرار میگیرند، ابتدا تغذیه آب زیرزمینی و بعداً تراز آب زیرزمینی و میزان تخلیه آن کاهش مییابد. ویژگیهای خشکسالی از جمله مدت، شدت و فراوانی در سفره آب زیرزمینی نسبت به سایر انواع خشکسالیها تغییر میکند.
مواد و روشها
با توجه به اهمیت ارزیابی و پایش خشکسالی، وضعیت خشکسالی 12 محدوده مطالعاتی حوزه آبخیز درانجیر در سال آبی 1382-1381 تا 1398-1397 بررسی شد. این حوزه آبخیز در استانهای یزد و کرمان با مساحت و ارتفاع متوسط بهترتیب 50736.44 و 1857.90 کیلومتر مربع و متر واقع شده است. مساحت ارتفاعات و دشت در این حوزه آبخیز بهترتیب 58.99 و 40.99 درصد است. آمار تراز آب چاههای مشاهدهای در سطح حوضه با مراجعه به سازمانهای ذیربط اعم از سازمان تحقیقات منابع آب ایران (تماب)، سازمان آب منطقهای استانهای یزد و کرمان تهیه شد. سپس، با استفاده از روش میانیابی وزن فاصله معکوس مقادیر متوسط ماهانه تراز آب زیرزمینی از نقشههای مورد نظر استخراج شد. بر اساس رابطه شاخص GRI، در محیط برنامه MATLAB، مقادیر خشکسالی آب زیرزمینی محاسبه شد.
نتایج و بحث
بر اساس نتایج محاسبه شاخص GRI مشخص شد که شدیدترین خشکسالیها در محدودههای کویر درانجیر، بردسیر و قریهالعرب وقوع یافته است که بهترتیب کمبودی برابر با 81.38، 77.75 و 75.66 دارند. همچنین، طولانیترین خشکسالیها در محدوده قریهالعرب وقوع یافته است که تداومی برابر با 121 ماه دارد. لذا، محدوده قریهالعرب، با دارا بودن شدت و تداوم بالای خشکسالی، از شرایط بحرانیتر خشکسالی طی دوره آماری مذکور نسبت به دیگر محدودههای مطالعاتی برخوردار بوده است. مطابق نتایج فراوانی طبقات شاخص GRI، برای محدودههای مطالعاتی حوزه آبخیز درانجیر مشخص شد که بعد از خشکسالی نرمال در تمام محدودهها، خشکسالی ملایم، از بالاترین فراوانی برخوردار بوده است.
نتیجهگیری
کمبود و نوسانات شدید نزولات جوی، رخداد پدیده خشکسالی بهویژه در مناطق دارای اقلیم خشک و نیمهخشک را اجتنابناپذیر میکند. از اینرو، داشتن درک روشنی از اثر و شدت پدیده خشکسالی بر بومسازگان، میتواند کمک شایانی به مدیران در برنامهریزی و تصمیمگیری بهتر مدیریت منابع حوضه و استفاده بهینه از شرایط برحسب پتانسیل موجود داشته باشد. پایش تغییرات وضعیت سفرههای آب زیرزمینی بهدلیل خشکسالی و بهرهبرداری بیش از حد سایر حوزههای آبخیز کشور و تهیه اطلس نهایی آن توصیه میشود. همچنین، لازم و ضروری است که با استفاده از مدلهای متناسب در این زمینه وضعیت خشکسالی با نتایج و یافتههای حاصله مقایسه شود. در نهایت، برای مقابله با این پدیده طبیعی توصیه میشود برنامههای کوتاه و بلندمدت در قالب راهکارهای توسعه سطح زیر کشت محصولات گلخانهای، استفاده از ارقام مقاوم به خشکی و با راندمان مصرف آب بالا، توسعه سامانههای تحتفشار در آبیاری بهجای سامانههای سنتی در باغها و مزارع و اجرای پروژههای مؤثر در افزایش ذخیره منابع آب آبیاری زیرزمینی و سطحی نظیر بندهای سنگ سیمانی، خاکی، پخش سیلاب در منطقه مورد مطالعه توصیه میشود.
بهروز سبحانی؛ نازلی زنوزی علمداری؛ مهدی اصلاحی؛ مسیح اله محمدی
چکیده
در حال حاضر یکی از مهمترین چالشهای پیش روی جهان مسئله تغییر اقلیم و چگونگی رویارویی با این موضوع میباشد. اهمیت موضوع تا حدی است که سازمان ملل متحد نهادی را با عنوان هیئت بینالدول تغییر اقلیم (IPCC) تأسیس کرده تا تغییر اقلیم را در سطح جهانی مورد پایش قرار دهد و نقش فعالیتهای بشر در تغییر اقلیم را مورد بررسی قرار دهد. تاکنون مدلهای ...
بیشتر
در حال حاضر یکی از مهمترین چالشهای پیش روی جهان مسئله تغییر اقلیم و چگونگی رویارویی با این موضوع میباشد. اهمیت موضوع تا حدی است که سازمان ملل متحد نهادی را با عنوان هیئت بینالدول تغییر اقلیم (IPCC) تأسیس کرده تا تغییر اقلیم را در سطح جهانی مورد پایش قرار دهد و نقش فعالیتهای بشر در تغییر اقلیم را مورد بررسی قرار دهد. تاکنون مدلهای اقلیمی ابزارهای مؤثر بسیاری برای شبیه سازیهای اقلیمی در دورههای گذشته و آینده توسعه داده است. فاز ششم پروژه مقایسه متقابل مدل جفت شده (CMIP6)، الگوی تکامل و ویژگیهای سازگار فازهای قبلی CMIP را ادامه میدهد و خروجی مدلهای گزارش ششم تحت سناریوهای جدید خطوط سیر بخشهای مشترک اقتصادی و اجتماعی (SSPS) هستند و غلظتهای مختلف گازهای گلخانهای (RCP) را نیز ارائه میدهد.ابتدا بهمنظور افزایش دقت نتایج مدلهای اقلیمی، نتایج 12 مدل اقلیمی گزارش ششم در دوره تاریخی 1989 تا 2019 در مقایسه دادههای مشاهداتی بر اساس شاخص ترکیبی کلینگ ـ گوپتا (KGE) وزن دهی شده و بر مبنای رتبههای حاصل مدلهای BCC-CSM2-MR وMIROC6 به ترتیب بیشترین توانایی را در شبیه سازی دما و بارش دوره تاریخی در تمامی ایستگاههای منتخب سینوپتیک دارا هستند. در ادامه، نتایج پیشبینی مدلهای اقلیمی تحت سه سناریوی SSP1-2.6، SSP2-4.5 و SSP5-8.5 دوره آتی، محاسبه شده و در نهایت متوسط تغییرات دما بیشینه و کمینه و بارش در افق 2020 تا 2100 بهصورت نقشه و نمودار ارائه شد. نتایج نشان داد که در تمام سناریوهای انتشار، دمای سالانه افزایش و بارندگی سالانه کاهش پیدا خواهد کرد. دمای بیشینه سالانه در ایستگاههای منتخب بین 57/0 تا 41/6 درجه سلسیوس و دمای کمینه سالانه بین 46/0 تا 89/4 درجه سلسیوس افزایش و بارش نیز بین 3/2- تا 18/9- درصد کاهش خواهد یافت. همچنین بیشترین میزان افزایش دما و کاهش بارندگی در این استان، به ترتیب برای ایستگاههای جلفا و تبریز رخ خواهد داد.
جمال مصفایی؛ عطاءا.. ابراهیمی؛ محمود عرب خدری؛ پرویز گرشاسبی؛ امین صالح پور جم؛ محمودرضا طباطبایی؛ حمیدرضا پیروان؛ محمد رضا غریب رضا؛ مهران زند؛ باقر قرمز چشمه
چکیده
برای مدیریت موثر بر حوزههای آبخیز، انجام تحقیقات مناسب و کاربردی ضروری است که به نوبه خود مستلزم رفع مشکلات مرتبط با این حوزه است. این مقاله در نظر دارد تا بر اساس هماندیشی با مراکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی کشور در حوزه حفاظت خاک و آبخیزداری، تحلیلی بر مشکلات آنها داشته باشد. بدینمنظور، ابتدا این مشکلات مبتنی بر درخواست ...
بیشتر
برای مدیریت موثر بر حوزههای آبخیز، انجام تحقیقات مناسب و کاربردی ضروری است که به نوبه خود مستلزم رفع مشکلات مرتبط با این حوزه است. این مقاله در نظر دارد تا بر اساس هماندیشی با مراکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی کشور در حوزه حفاظت خاک و آبخیزداری، تحلیلی بر مشکلات آنها داشته باشد. بدینمنظور، ابتدا این مشکلات مبتنی بر درخواست پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری از مراکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استانی، جمعآوری شدند. سپس، نقطهنظرات و موارد اعلانی، به دو شیوه سازمانی و موضوعی (کلی و جزئی) دستهبندی شدند. نتایج حاکی از آنست که در این نظرسنجی، 25 مرکز از 32 مرکز استانی (مشارکت 78 درصدی)، 182 مورد را به عنوان مشکلات بخش تحقیقات در حوزه حفاظت خاک و آبخیزداری را اعلان کردهاند. دستهبندی موضوعی موارد مطروحه نشان داد که موضوعات بهرهوری دانشبنیان منابع آبخیز، پایش و ارزیابی آبخیز، و رفع گسست بخش تحقیقات با اجرا به ترتیب با 28 (15%)، 26 (14%)، و 25 (13%) مورد، دارای بیشترین سهم میباشند. نتایج دستهبندی سازمانی نیز حاکی از آن است که بخشهای حوزه ریاست و گروههای پژوهشی مدیریت حوزههای آبخیز، و هیدرولوژی و توسعه منابع آب به ترتیب با 34 (19%)، 28 (15%)، و 24 (14%) مورد، بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. مدیران و تصمیمسازان بخشهای تحقیقات و اجرای حفاظت خاک و آبخیزداری کشور با تکیه بر نتایج این تحقیق قادر خواهند بود تا هدفگذاری بهتری برای سیاستها، راهبردها و اقدامات آتی خود داشته باشند.
محسن آرمین؛ حمیده زاهدی خواه؛ ملیحه مزین
چکیده
بندهای اصلاحی بیشترین حجم عملیات اصلاحی آبخیزداری را در ایران به خود اختصاص میدهند. لذا با توجه به فراوانی احداث و در نتیجه هزینه ساخت، بررسی عملکرد آنها در حوزههای آبخیز جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف آنها ضروری است. در این تحقیق ارزیابی بندهای اصلاحی از منظر عملکرد رسوبگیری در حوزه آبخیز نهضت آباد در شهرستان کهگیلویه مورد بررسی ...
بیشتر
بندهای اصلاحی بیشترین حجم عملیات اصلاحی آبخیزداری را در ایران به خود اختصاص میدهند. لذا با توجه به فراوانی احداث و در نتیجه هزینه ساخت، بررسی عملکرد آنها در حوزههای آبخیز جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف آنها ضروری است. در این تحقیق ارزیابی بندهای اصلاحی از منظر عملکرد رسوبگیری در حوزه آبخیز نهضت آباد در شهرستان کهگیلویه مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور بعد از تعیین پارامترهای مرتبط با حجم رسوبات نهشته شده در پشت 11 بند اصلاحی منتخب و محاسبه حجم آنها، میزان تولید رسوب ابتدا اندازهگیری و سپس با محاسبه سه ضریب تلهاندازی رسوب متفاوت، میزان آن برآورده شده است. در نهایت هم با محاسبه نسبت تحویل رسوب، تولید رسوب اندازهگیری شده و برآورده شده به تلفات خاک معادل آن در سطح در زیرحوضههای بالادست سدهای اصلاحی تبدیل شد. نتایج نشان داد که میزان تولید رسوب ویژه اندازهگیری شده در سدهای اصلاحی از 001/0 تا 08/1 و به طور میانگین 13/0 تن برهکتار در سال است. با در نظر گرفتن نسبت تحویل رسوب که از 18 تا 51 درصد برای بندهای اصلاحی منتخب متغیر بوده، این میزان تولید رسوب معادل 01/0 تا 1/2 و به طور میانگین 3/0 تن بر هکتار در سال تلفات خاک در سطح زیرحوضههای بالادست بندهای اصلاحی است که در مقایسه با اعداد و ارقام ارائه شده برای متوسط تلفات خاک در اغلب حوزههای آبخیز ایران عدد بسیار کمی است. با در نظر گرفتن ضرایب مختلف تلهاندازی رسوب، مقادیر میانگین برآورد شده برای تولید رسوب ویژه در بندهای اصلاحی 88/2، 46/7 و 87/0 تن بر هکتار در سال متغیر است که این میزان رسوبات به ترتیب معادل 41/9، 5/30، 49/3 تن بر هکتار در سال تلفات خاک است که در مقایسه با میزان متوسط تلفات خاک حوزههای آبخیز ایران، اعداد معقولتر و منطقیتری به نظر میآیند.
ساحل حقیقی؛ زینب جعفریان؛ محمد آزادبخت؛ فرود شریفی؛ رضا تمرتاش
چکیده
با توجه به ویژگی های مورفولوژیک و فیزیولوژیک ریشه گیاه وتیور، میتوان از آن به عنوان مناسبترین دیواره حفاظتی در دامنههای شیبدار و دیوار جانبی مخازن سدها استفاده کرد. بدین منظور، این مطالعه در دامنههای جانبی مخزن سد سنگر شهرستان سیاهکل در استان گیلان انجام شد. در این تحقیق نمونه برداری خاک و ریشه گیاه وتیور از عمق 0-50 سانتیمتری ...
بیشتر
با توجه به ویژگی های مورفولوژیک و فیزیولوژیک ریشه گیاه وتیور، میتوان از آن به عنوان مناسبترین دیواره حفاظتی در دامنههای شیبدار و دیوار جانبی مخازن سدها استفاده کرد. بدین منظور، این مطالعه در دامنههای جانبی مخزن سد سنگر شهرستان سیاهکل در استان گیلان انجام شد. در این تحقیق نمونه برداری خاک و ریشه گیاه وتیور از عمق 0-50 سانتیمتری خاک دامنه دیواره مخزن سد با درجه شیبهای مختلف: سطح اول (30-40 درجه)، سطح دوم (40-50 درجه)، سطح سوم (60-70 درجه) و چهار تکرار صورت پذیرفت. نتایج تحقیق نشان داد که با افزایش شیب دیواره میزان کربن آلی، سیلت، رس خاک، میزان وزن ریشه، وزن عصاره ریشه گیاه وتیور افزایش پیدا میکند. ولی با افزایش شیب برخی از خصوصیات خاک از جمله میزان اسیدیته، شوری، شن، رطوبت و آهک خاک کاهش مییابند. در نتیجه بین خصوصیات خاک و میزان وزن ریشه گیاه وتیور و وزن عصاره ریشه گیاه در دامنه شیبدار سد سنگر همبستگی و ارتباط معنیداری وجود دارد. با توجه به یافتههای این پژوهش قابل بیان است که گیاه وتیور جهت از بین بردن زاویه اصطکاک در دامنهی شیبدار جانبی مخزن سد سنگر-گیلان وزن ریشههای خود را همراه با افزایش متابولیت ثانویه افزایش میدهد.
حسن نیکخو؛ امین صالح پور جم؛ زهرا گرامی
چکیده
امروزه منابع طبیعی کشور با معضلات و تهدیدات جدی همچون کمبود آب، خشکسالی، تغییر اقلیم، آلودگی آب، خاک و هوا، بیابانزایی، فرسایش خاک و مشکلات ناشی از بهرهبرداری و مدیریت غیراصولی و نامناسب اراضی نظیر جنگلتراشی، تخریب مراتع، فزون دامی و کشاورزی غیراصولی روبرو است. این مساله موکد ضرورت توجه جدیتر به مقوله تحقیق و توسعه پایدار ...
بیشتر
امروزه منابع طبیعی کشور با معضلات و تهدیدات جدی همچون کمبود آب، خشکسالی، تغییر اقلیم، آلودگی آب، خاک و هوا، بیابانزایی، فرسایش خاک و مشکلات ناشی از بهرهبرداری و مدیریت غیراصولی و نامناسب اراضی نظیر جنگلتراشی، تخریب مراتع، فزون دامی و کشاورزی غیراصولی روبرو است. این مساله موکد ضرورت توجه جدیتر به مقوله تحقیق و توسعه پایدار در مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست کشور برای ارایه راهکارهای برون رفت از مشکل و بهبود سلامت و پایداری زیست بوم کشور است. این در حالی است که در بعد تحقیقات، تاکنون مقالات زیادی در زمینه آبخیزداری با تاکید بر جنبههای فنی و مدیریتی آن در مجلات داخلی و خارجی به چاپ رسیده است. با اینحال، دستهبندی و تحلیل موضوعی مقالات علمی – پژوهشی چاپ شده در نشریات داخلی کشور، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. دراین ارتباط، این مطالعه با هدف بررسی موضوعی و طبقهبندی انواع مقالات چاپ شده در مجله مهندسی و مدیریت آبخیز و نیز بررسی و تحلیل روند موضوعی هر طبقه در دورههای زمانی سهگانه (دوره زمانی 1388 تا 1392 (دوره 1 تا 5)، 1393 تا 1397 (دوره 6 تا 10) و 1398 تا 1402 (دوره 11 تا 15)) انجام شده است. همچنین، اقدام به بررسی فراوانی واژههای کلیدی ارائه شده در مقالات چاپ شده در دوره مذکور گردید. علاوه بر این، در این مطالعه، اقدام به بررسی دیدگاه اعضای هیئت علمی و کارشناسان محقق گروههای پنجگانه پژوهشی پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری درخصوص ارسال مقاله به نشریه "مهندسی و مدیریت آبخیز" و نیز کیفیت، ویژگیها، چالشها و کارکردهای مقالات چاپ شده در این نشریه طی دوره زمانی 1388 تا پایان سال 1402 (دوره 15، شماره 4) شد.
محمدرضا شیخ ربیعی؛ حمید رضا پیروان؛ پیمان دانشکار آراسته؛ مهری اکبری؛ بهارک معتمدوزیری
چکیده
تغییر اقلیم یکی از مهمترین چالشهایی است که بر اکوسیستمهای طبیعی و جنبههای مختلف زندگی انسان تاثیر دارد. تاثیرات گرمایش جهانی بر بخش هیدرولوژی و چرخه آب در طبیعت بسیار جدی است و شناخت این اثرات بصورت کمی، آمادگی بیشتری برای مقابله با تبعات آن ایجاد میکند. هدف این تحقیق بررسی اثرات تغییر اقلیم بر میزان رواناب و رسوب حوزه آبخیز ...
بیشتر
تغییر اقلیم یکی از مهمترین چالشهایی است که بر اکوسیستمهای طبیعی و جنبههای مختلف زندگی انسان تاثیر دارد. تاثیرات گرمایش جهانی بر بخش هیدرولوژی و چرخه آب در طبیعت بسیار جدی است و شناخت این اثرات بصورت کمی، آمادگی بیشتری برای مقابله با تبعات آن ایجاد میکند. هدف این تحقیق بررسی اثرات تغییر اقلیم بر میزان رواناب و رسوب حوزه آبخیز کرگانرود در استان گیلان در کشور ایران میباشد. مدل SWAT توسط الگوریتم SUFI-2 با بهبود نتایج شبیه سازی جریان دبی و رسوب حوضه مورد واسنجی و اعتبارسنجی قرار گرفت. سپس براساس دادههای وضع موجود ایستگاه سینوپتیک بندرانزلی و با کمک مدلهای اقلیمی CanESM5، MPI-ESM1.2-HR و NorESM2-MM و با استفاده از مدل ریزمقیاس ساز SDSM6.1 جهت بررسی اثرات تغییر اقلیم بر میزان رواناب و رسوب و تحت دو سناریو انتشار به نامهای SSP2-4.5 و SSP5-8.5 و در سه بازه زمانی 2050-2026، 2075-2051 و 2100-2076 پرداخته شده است. با توجه به نتایج ارزیابی و اعتبارسنجی مدلهای اقلیمی با استفاده از NS ، R2 و RMSE؛ نتایج نشان داد که مدل اقلیمی CanESM5 دارای کمترین میزان خطا و بیشترین همبستگی را در فاکتورهای اقلیمی از خود نشان داد. نتایج مدل CanESM5 حاکی از این است که بارندگی، دمای حداکثر و حداقل در تمامی دورههای آتی براساس SSP2-4.5کاهش مییابد. همچنین بررسی نتایج مدل CanESM5 در ارتباط با SSP5-8.5 نشان میدهد، بارندگی در تمامی دورههای آتی کاهش و دمای حداکثر در دوره 2075-2051 و 2100-2076 افزایش خواهد یافت. نتایج مدل SWAT نیز نشان داد، تغییرات رواناب را برای سناریوهای SSP2-4.5 و SSP5-8.5 در تمامی دورههای آتی کاهشی و تغییرات رسوب افزایشی خواهد بود.
رضا بیات؛ مجید زنجانی جم؛ مجید صوفی
چکیده
فرسایش آبکندی از عوامل مهم تخریب و هدررفت خاک و تولید رسوب است. هدف تحقیق حاضر، اولویتبندی مناطق آبکندی استان قزوین است. ابتدا مناطق آبکندی استان بر اساس دادههای موجود و بازدید صحرایی شناسایی شدند. نقشه پراکنش آبکندها و اقلیم، از روی هماندازی نقشههای مناطق آبکندی و اقلیم دومارتن گسترده در محیط GIS تهیه شد. از هر اقلیم دو منطقه ...
بیشتر
فرسایش آبکندی از عوامل مهم تخریب و هدررفت خاک و تولید رسوب است. هدف تحقیق حاضر، اولویتبندی مناطق آبکندی استان قزوین است. ابتدا مناطق آبکندی استان بر اساس دادههای موجود و بازدید صحرایی شناسایی شدند. نقشه پراکنش آبکندها و اقلیم، از روی هماندازی نقشههای مناطق آبکندی و اقلیم دومارتن گسترده در محیط GIS تهیه شد. از هر اقلیم دو منطقه که مساحتی بیش از 500 هکتار داشتند و از هر منطقه سه آبکند نمونه برای برداشتهای صحرایی به عنوان مناطق معرف انتخاب و مشخصههای ابعادی آبکندها، خاک، کاربری اراضی گذشته و فعلی و خسارت اقتصادی گسترش آبکندها در مناطق معرف اندازهگیری شد. بر اساس مجموع شاخصهای اقتصادی و شکلشناسی، اولویتبندی مناطق آبکندی انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که آبکندها در هر پنج اقلیم نیمه خشک سرد، نیمه خشک فراسرد، نیمهخشک معتدل، نیمهمرطوب گرم و مدیترانهای گرم استان پراکنش دارند، ولی در اقلیمهای مدیترانهای و نیمهخشک از فراوانی و مساحت بیشتری برخوردار هستند. آبکندهای استان قزوین با پلان عمومی پنجهای و پلان پیشانی نقطهای هستند که معرف تاثیر رواناب سطحی در ایجاد و گسترش آنها است. آبکندها عموماً در خط القعر درهها ایجاد و دارای گسترش عرضی بیشتر و از نظر عمق در کلاس متوسط (کمتر از 5 متر) قرار میگیرند. خاک مناطق آبکندی دارای بافت سنگین تا نیمه سنگین بوده و کاربری اراضی مرتع است. خسارت اقتصادی وارده به مراتع استان در اثر گسترش آبکندها بالغ بر 84/39 میلیارد ریال برآورد شده است. مناطق آبکندی قسطینرود در اقلیم نیمهخشک معتدل، آبدره با اقلیم نیمه خشک سرد و دورچاک در اقلیم مدیترانهای گرم در اولویتهای اول، دوم و سوم برای عملیات حفاظت خاک قرار دارند و مناطق یلآباد، دستجرده و معلمکلایه از اولویت کمتری برخودارند.
مرتضی میری؛ مهران زند؛ محمدرضا کوثری؛ مجتبی رحیمی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تغییرات مکانی-زمانی رخدادهای حدی دمایی ایران طی دوره مشاهداتی و همچنین دوره آینده است. دادههای مور استفاده شامل؛ متوسط حداکثر و حداقل روزانه 123 ایستگاه سینوپتیک طی دوره 2017-1988 و دادههای مدل CNRM-CM6-1 برای دوره 2060-2020 تحت دو سناریو خوشبینانه SSP126 و بدبینانه SSP585 میباشد. بهمنظور محاسبه شاخصهای حدی دمایی سرد و گرم ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی تغییرات مکانی-زمانی رخدادهای حدی دمایی ایران طی دوره مشاهداتی و همچنین دوره آینده است. دادههای مور استفاده شامل؛ متوسط حداکثر و حداقل روزانه 123 ایستگاه سینوپتیک طی دوره 2017-1988 و دادههای مدل CNRM-CM6-1 برای دوره 2060-2020 تحت دو سناریو خوشبینانه SSP126 و بدبینانه SSP585 میباشد. بهمنظور محاسبه شاخصهای حدی دمایی سرد و گرم ایران طی دورههای مختلف، از 14 شاخص دمای توصیه شده از سوی گروه کارشناسی CCL/CLIVAR استفاده شده است. محاسبه شاخصها و خروجی نهایی آنها با برنامه نویسی در محیط نرمافزار متلب انجام شده است. محاسبه شاخصهای حدی دمایی گرم طی دوره مشاهداتی نشان داد که برای بیشتر ایستگاهها در حالت کلی فراوانی و روند شاخصهای گرم مانند شبها و روزهای گرم، روزهای تابستانی، تعداد شبهای حارهای روند افزایشی و معنادار در سطح 95 درصد بوده است. در مقابل تغییرات زمانی رخداد شاخصهای سرد نشان داد که برای بیشتر ایستگاهها در حالت کلی روند شاخصهای سرد مانند روزهای سرد، شبهای سرد و تعداد روزهای یخبندان، نزولی و کاهشی بوده است. بررسی فراوانی رخداد شاخص SU25 بهعنوان یکی شایعترین شاخصهای حدی گرم نشان داد که روند این شاخص در تمامی ایستگاه های مورد مطالعه طی دوره مشاهداتی در سطح 95 در صد معنادار بوده است. از نظر مکانی بیشترین فراوانی رخداد این شاخص برای ایستگاه کنارک (فرودگاه) با 363 روز و کمترین مقدار رخ داده مربوط به ایستگاه اردبیل 21 روز میباشد. بیشینه شاخص روزهای یخبندان (FD) که یکی از شایعترین شاخص حدی سرد در کشور است برای ایستگاه سراب با 179 روز و حد پایینی آن با عدم رخداد یخبندان برای برخی از ایستگاههای جنوب غربی کشور میباشد. بررسی شاخصهای دمایی آینده طی دوره 2060-2020 نشان عدم تابعیت رفتار شاخصهای حدی دمایی سرد و گرم از موقعیت جغرافیایی و شرایط توپوگرافی مناطق مختلف کشور است. چراکه بر اساس خروجیهای مدل CNRM-CM6-1 برای دو سناریو ssp126 و ssp585 طی دوره 2060-2020 روند شاخصهای حدی گرم در مناطق با ارتفاعات زیاد و عرض جغرافیایی بالاتر در مقایسه با مناطق با ارتفاع و عرض جغرافیایی کمتر تفاوتی زیادی ندارد و رفتار روند در مناطق مختلف با ویژگیهای جغرافیایی متفاوت با اختلاف کمی مشابه همدیگر میباشد. در مجموع بر اساس نتایج بهدستآمده در این پژوهش و پژوهشهای مشابه ذکر شده میتوان گفت که حدیهای دمایی گرم ایران طی دوره گذشته و آینده با افزایش و بیشتر فرینهای سرد ایران با کاهش همراه هستند که نرخ تغییرات آنها در مناطق مختلف کشور با شدت و ضعف متفاوتی همراه میباشد.
سارا حشمتی؛ بیژن نظری؛ محمد رضا نیکو
چکیده
تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی دو عامل اصلی در تغییر رواناب هستند. هدف از این پژوهش، تعیین سهم هر کدام از عوامل تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی بر تغییرات روانابهای شورهزار دشت قزوین است. ارزیابی روند در مقادیر سالانة بارش، رواناب، دمای هوا و تبخیر و تعرق پتانسیل از سال ١٣٦٩ تا ١٣٩7 با آزمون من- کندال تعیین شد، نتایج نشان ...
بیشتر
تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی دو عامل اصلی در تغییر رواناب هستند. هدف از این پژوهش، تعیین سهم هر کدام از عوامل تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی بر تغییرات روانابهای شورهزار دشت قزوین است. ارزیابی روند در مقادیر سالانة بارش، رواناب، دمای هوا و تبخیر و تعرق پتانسیل از سال ١٣٦٩ تا ١٣٩7 با آزمون من- کندال تعیین شد، نتایج نشان داد که رواناب روند کاهشی در سطح معنیداری 01/0 را نشان داد؛ درحالیکه دمای متوسط سالانة هوا در سطح معنیداری 01/ و تبخیر و تعرق پتانسیل در سطح معنیداری 1/0 روند افزایشی داشت. علیرغم کاهش بارش متوسط سالانه در سطح حوضه، هیچ روند آماری معنیدار بارش نداشت. در ادامه بهمنظور تعیین نقطه تغییر مقدار رواناب از آزمون پتیت استفاده شد، نتایج نشان داد که نقطة تغییر در سری رواناب سالانه براساس آزمون پتیت و روش منحنی تجمعی دوگانة بارش- رواناب، در سال 1375 است، سپس با استفاده از روش تحلیل حساسیت هیدرولوژیک مبتنی بر فرضیه بودیکو- ژانگ اثرات ارزیابی شده فعالیتهای انسانی و تغییراقلیم بر تغییرات رواناب بررسی شد. نتایج نشان داد درصد تاثییر تغییر اقلیم و فعالیتهای انسانی بهترتیب برابر ( 21/- میلیمتر معادل 2/161- درصد و 08/0 میلیمتر معادل 2/61) درصد است.
بنفشه یثربی؛ مهری دیناروند
چکیده
. تامین آب مورد نیاز میبایست بدون ایجاد فشار بیشتر بر منابع محدود آبی و بدون ایجاد تعارضات اجتماعی در منطقه صورت بگیرد. استفاده از روانآب حاصل از بارش و ایجاد بستر مناسب برای ذخیره آب روشی کارآمد در احیا و اصلاح مراتع به ویژه در مناطق بیابانی و خشک است. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی تاثیر احداث پیتینگ در احیا پوشش گیاهی بومی در اراضی ...
بیشتر
. تامین آب مورد نیاز میبایست بدون ایجاد فشار بیشتر بر منابع محدود آبی و بدون ایجاد تعارضات اجتماعی در منطقه صورت بگیرد. استفاده از روانآب حاصل از بارش و ایجاد بستر مناسب برای ذخیره آب روشی کارآمد در احیا و اصلاح مراتع به ویژه در مناطق بیابانی و خشک است. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی تاثیر احداث پیتینگ در احیا پوشش گیاهی بومی در اراضی تخریب یافته و کانونهای گردوغبار جنوبی استان خوزستان واقع در شهرستان بندر ماهشهر است. بهمنظور بررسی تغییرات پوشش گیاهی از روش ترانسکت- کوادرات استفاده شد. ابتدا به صورت تصادفی در وسط عرصه اجرای طرح دو ترانسکت در خلاف جهت یکدیگر و عمود به ردیفهای پیتینگ و روی هر ترانسکت 15 پلات در نظر گرفته شد. در مجموع میزان تاج پوشش و گونه های گیاهی مستقر در پیتینگها در 30 پلات و 30 پلات هم در بین ردیفهای پیتینگ به عنوان منطقه شاهد اندازهگیری شد. به منظور مقایسه پوشش گیاهی مستقر در پیتینگها و مناطق شاهد علاوه بر میزان تاج پوشش و تراکم گونهها شاخصهای غیرپارامتریک غنا و تنوع پوشش گیاهی با استفاده از نرم افزار Past محاسبه شدند. جهت بررسی تاثیر احداث پیتینگها بر خاک منطقه در مجموع 60 نمونه خاک از مناطق اجرای پیتینگ و شاهد در سه عمق 0-30، 30 -60 و 60 تا 90 سانتی متر نمونهبرداری و از نمونهها کربن آلی، شوری و رطوبت در آزمایشگاه اندازهگیری شد. به منظور بررسی وجود تفاوت معنی دار بین پوشش گیاهی و مشخصات نمونههای خاک موجود در عرصههای پیتینگ و شاهد پس از اجرای آزمون نرمالیتی از آزمون t غیرجفتی استفاده شد. نتایج نشان میدهد که در اراضی پیتینگ تراکم گونهای 81 درصد، تاج پوشش 14 برابر، شاخص تنوع شانون 82 و سیمپسون 67 درصد نسبت به اراضی شاهد رشد داشته است همچنین از میزان غالبیت پوشش گیاهی در اراضی پیتینگ حدود 60 درصد کاسته شده است و پوشش گیاهی در پیتینگ ها 80 درصد غیریکنواختر است. از نظر مقایسه وضعیت خاک در عرصه پیتینگ کاهش شوری در سه عمق مورد بررسی و همچنین تفاوت معنیدار در افزایش رطوبت عمق 60 تا 90 سانتی متر و افزایش 40 درصدی کربن آلی در عمق 0 تا 30 سانتی متر مشاهده می شود.احداث پیتینگ با ذخیره رطوبت به صورت موفقیت آمیزی توانسته است پوشش گیاهی بومی را احیا کند و وضعیت خاک را بهبود ببخشد و میتوانند به عنوان حلقه اتصال اجزای مختلف در اکوسیستم عمل نمایند.
محمدرضا کوثری؛ فرود شریفی
چکیده
یکی از مشکلات اصلی مدیریت منابع آب در سطح کشور، نبود آمار کافی دبی خروجی از حوزه های آبخیز کشور خصوصا حوزه های کوچک است. در این میان، استفاده از دستگاه های هیدرومتری ثبات می تواند به طور قابل توجهی مشکلات جمع آوری اطلاعات منابع آب سطحی و زیر زمینی را کاهش دهد. روش های متعددی برای این منظور توسعه یافته اند که می توان در کل آنها را به ...
بیشتر
یکی از مشکلات اصلی مدیریت منابع آب در سطح کشور، نبود آمار کافی دبی خروجی از حوزه های آبخیز کشور خصوصا حوزه های کوچک است. در این میان، استفاده از دستگاه های هیدرومتری ثبات می تواند به طور قابل توجهی مشکلات جمع آوری اطلاعات منابع آب سطحی و زیر زمینی را کاهش دهد. روش های متعددی برای این منظور توسعه یافته اند که می توان در کل آنها را به دو روش تماسی و غیرتماسی (بسته به قرار گیری حسگر در تماس مستقیم با آب یا خارج از آب) تقسیم بندی نمود. استفاده از روش های غیرتماسی در صورتی که از دقت مناسبی برخوردار باشند از مزیت عدم تغییر شرایط آب خصوصا چگالی آب و همچنین عمر مفید بیشتر، برخوردار می باشند. یکی از روش های غیر تماسی اندازه گیری تغییرات فاصله، اندازه گیری با استفاده از سنسور های مادون قرمز است. لذا در این مقاله، قابلیت اندازه گیری تغییرات سطح آب با استفاده از ماژول مادون قرمز شارپ مدل GP2Y0A21YK0F مورد بررسی قرار گرفت. این ماژول ارزان قیمت است و نسبت به سایر حسگرهای غیرتماسی، از روش مثلثی برای تشخیص فاصله استفاده می کنند و لذا تنوع بازتابی اجسام، دمای محیط و زمان بازتابش تاثیری بر روی عملکرد سنسور ندارد. البته به خاطر نیاز به یک سطح غیر قابل عبور جاذب نور، این روش با روش قدیمی استفاده از شناورها بر روی سطح آب ترکیب گردید. نتایج نشان دهنده آن است که سنسور مذکور در محیط با خطای 2 سانتی متر تغییرات سطح آب را تخمین می زند. با افزایش دامنه حداقل محدوده اندازه گیری سنسور از 20 به 30 سانتی متر، خطای اندازه گیری ها به 1.34 سانتی متر کاهش می یابد. باید در نظر داشت که در هنگام استفاده در محیط های سیلابی، با مشکلات متعددی از جمله توقف و گیر کردن جنس شناور در داخل لوله اندازه گیری سطح آب همراه است. لذا برای اندازه گیری سطح آب در داخل آبراهه های سیلابی توصیه نمی گردد و برای افزایش قابلیت این دستگاه، استفاده از سایر حسگرها مانند حسگرهای فشاری یا التراسونیک، می تواند مورد توجه قرار گیرد.
امید رحمتی؛ سید مسعود سلیمان پور؛ باقر قرمز چشمه
چکیده
چکیده مبسوطمقدمهسیلابها هرساله موجب خسارات مالی و تلفات جانی زیادی در کشور شده و اثرات زیانباری بر توسعه پایدار حوزه آبخیز دارد. یکی از ارکان مدیریت ریسک سیل، توجه به آسیبپذیری است که عوامل متعددی را در بر میگیرد. هدف از انجام این پژوهش، تدوین یک چارچوب علمی برای ارزیابی وضعیت آسیبپذیری نسبت به سیل در حوزه آبخیز زرینه است. ...
بیشتر
چکیده مبسوطمقدمهسیلابها هرساله موجب خسارات مالی و تلفات جانی زیادی در کشور شده و اثرات زیانباری بر توسعه پایدار حوزه آبخیز دارد. یکی از ارکان مدیریت ریسک سیل، توجه به آسیبپذیری است که عوامل متعددی را در بر میگیرد. هدف از انجام این پژوهش، تدوین یک چارچوب علمی برای ارزیابی وضعیت آسیبپذیری نسبت به سیل در حوزه آبخیز زرینه است. مواد و روشهادر این پژوهش، مولفههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، نهادی و زیرساختی برای تدوین چارچوب ارزیابی آسیبپذیری حوزه آبخیز نسبت به سیل درنظر گرفته شد. برای هریک از مولفههای مربوط به آسیبپذیری فوق، چند گروه موضوعی تعریف شده که هرکدام متغیرهای مختلفی را شامل شدند. پس از جمعآوی اطلاعات 18 دهستان حوزه آبخیز زرینه از ادارات مربوطه و همچنین مصاحبه مستقیم با ساکنان حوزه آبخیز، وضعیت آسیبپذیری هر دهستان نسبت به سیل، براساس شاخصهای آسیبپذیری اجتماعی، اقتصادی، نهادی و زیرساختی مشخص گردید. در نهایت، نقشه شاخص آسیبپذیری کل حوزه آبخیز زرینه تهیه شد.نتایج و بحثبراساس نتایج بهدست آمده، دهستانهای چهلچشمه، گلچیدر و اوباتو بیشترین درجه آسیبپذیری اجتماعی را کسب نمودند درحالی که کمترین درجه آسیبپذیری اجتماعی به دهستانهای سرا و بوین تعلق یافت. دهستانهای چهلچشمه، اوباتو و گلچیدر از نظر وضعیت اقتصادی، بیشترین آسیبپذیری و دهستانهای میرده و بوین کمترین آسیبپذیری را داشتند. از نظر آسیبپذیری نهادی، دهستانهای صاحب، امام، سرا، ذولفقار و نمشیر کمترین میزان آسیبپذیری را داشتند ولی دهستانهای چهلچشمه و اوباتو بیشترین مقدار شاخص آسیبپذیری نهادی را نشان دادند. از حیث آسیبپذیری زیرساختی، دهستان بوین و نمشیر بهترین وضعیت (کمترین مقدار شاخص آسیبپذیری زیرساختی) را داشته و دهستانهای گلچیدر و چلچشمه بحرانیترین وضعیت را نشان دادند. در نهایت، براساس نقشه شاخص آسیبپذیری کل میتوان بیان نمود که دهستانهای چهلچشمه، گلچیدر و اوباتو آسیبپذیرترین بوده و دهستانهای بوین، نمشیر و ذولفقار کمترین مقدار شاخص آسیبپذیری کل را داشتند.نتیجهگیریبراساس یافتههای این پژوهش، چارچوب مبتنی بر وضعیتهای اجتماعی، اقتصادی، نهادی و زیرساختی امکان تهیه نقشه آسیبپذیری حوزه آبخیز نسبت به سیل را فراهم نموده است. متغیرهای مدنظر در محاسبه شاخص آسیبپذیری کل به گونهای انتخاب شده که جنبههای مختلف را پوشش داده و جمعآوری اطلاعات آنها قابل انجام باشد. بهبود وضعیت بخشهای مختلف حوزه آبخیز زرینه نیازمند برنامهریزی دقیق دستگاههای اجرایی و متناسب با وضعیت اجتماعی، اقتصادی، نهادی و زیرساختی آنها است.
مجید محمدی؛ مجتبی امیری
چکیده
فرسایش خاک معمولا در مناطق شیبدار اتفاق میافتد اما شدت وقوع آن به فاکتورهای محیطزیستی، از قبیل میزان شیب، خصوصیات زمینشناسی، وضعیت پوشش گیاهی و عوامل اقلیمی دارد که باعث افزایش آسیبپذیری یک منطقه به فرسایش میشود. حوزه آبخیز فیروزکوه به این دلیل بهعنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب شد که رخساره فرسایش هزاردره مهمترین نقش ...
بیشتر
فرسایش خاک معمولا در مناطق شیبدار اتفاق میافتد اما شدت وقوع آن به فاکتورهای محیطزیستی، از قبیل میزان شیب، خصوصیات زمینشناسی، وضعیت پوشش گیاهی و عوامل اقلیمی دارد که باعث افزایش آسیبپذیری یک منطقه به فرسایش میشود. حوزه آبخیز فیروزکوه به این دلیل بهعنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب شد که رخساره فرسایش هزاردره مهمترین نقش را در فرسایش خاک این حوزه به دلیل وضعیت اقلیمی، هیدرولوژیکی، توپوگرافی، و کاهش پوشش گیاهی و همچنین وجود سازندهای مستعد فرسایش دارد. اولین گام در این پژوهش تهیه نقشه پراکنش رخسارههای هزاردره و تعیین محل آنها روی نقشه است. نقشههای مربوط به عوامل موثر تهیه و وارد محیط GIS شد. بعد از طبقهبندی نقشههای مربوط به عوامل موثر، وزن هر نقشه با استفاده از مدل نسبت فراوانی محاسبه شد. در مرحله بعد با جمع کردن وزنها، نقشه نهایی حساسیت فرسایش هزاردره تهیه شد. منحنی ROC و سطح زیر این منحنی برای ارزیابی دقت مدل نسبت فراوانی استفاده شدند. نتایج نشان داد که بیشترین وزن نسبت فراوانی مربوط به طبقه ارتفاعی 1710 تا 2286 متر، بارش 400 تا 550، شیب بیشتر از 35، جهت شمال غرب، فاصله کمتر از 1150 متر از آبراهه، سازندهای مارنی، آهکی و شیل، کاربری مرتع، شیبهای محدب و مقعر، طبقه رس 25 تا 33 درصد، طبقه سیلت 27 تا 35 درصد، گروه هیدرولوژیک C، عمق خاک 57 تا سانتی120 سانتیمتر، اسیدیته 6/7 تا 1/8، طبقه 6 تا 11 شاخص TWI بوده است. سطح زیر منحنی ROC 71/0 به دست آمد که نشان میدهد مدل نسبت فراوانی برای تهیه نقشه حساسیت فرسایش هزاردره در حوزه آبخیز فیروزکوه قابل قبول است. مدل نسبت فراوانی با وجود سادگی، به دلیل ایجاد ارتباط منطقی بین هزاردرهها و عوامل موثر بر آن نتایج قابل قبولی ارائه میکند.
عبدارضا واعظی هیر؛ فاطمه صفری
چکیده
چکیدهواحد مطالعاتی گویجهبل در 10 کیلومتری جنوب غرب شهرستان اهر واقع شده است و بخشی از حوزه آبخیز رودخانه اهرچای میباشد که پس از پیوستن به رودخانه قرهسو به رودخانه ارس ملحق میشود. کلیه آبخوانهای محلی موجود در حوزه گویجهبل از نوع آبخوان آزاد است که در آبرفتهای جوان، مخروط افکنههای آبرفتی و آبرفتهای رودخانهای تشکیل شدهاند. ...
بیشتر
چکیدهواحد مطالعاتی گویجهبل در 10 کیلومتری جنوب غرب شهرستان اهر واقع شده است و بخشی از حوزه آبخیز رودخانه اهرچای میباشد که پس از پیوستن به رودخانه قرهسو به رودخانه ارس ملحق میشود. کلیه آبخوانهای محلی موجود در حوزه گویجهبل از نوع آبخوان آزاد است که در آبرفتهای جوان، مخروط افکنههای آبرفتی و آبرفتهای رودخانهای تشکیل شدهاند. دو نوع سفره آب زیرزمینی در این منطقه وجود دارد، سفرههای آبرفتی و سفرههای سازند سخت. نوع دوم آبخوانهای موجود در منطقه از نوع آبخوان سازند سخت است که در واحدهای لیتولوژیک غیرآبرفتی که دارای تخلخل ثانویه میباشند، تشکیل شدهاند. اکثر چشمههای موجود در حوزه گویجهبل از سازندهای سخت خارج میشوند که تمرکز این چشمهها در مرکز و شمال حوزه حاکی از توسعه آبخوان سازند سخت در این واحدها است. محدودیت منابع آبرفتی و برداشتهای بیرویه از منابع آب زیرزمینی از طریق چاهها منجر به کاهش شدید منابع آبرفتی شده است و مدیریت عرضه آب را به سمت منابع آب سازند سخت معطوف کرده است. حدود 65% حوزه به دلیل برونزدگی وسیع سازندهای آذرین، دگرگونی و رسوبی و میزان بارش مناسبی که دریافت میکند (حدود 2/342 میلیمتر در سال)، می-تواند پتانسیل ذخیره و انتقال منابع آب سازند سخت را داشته باشد. این مطالعه به منظور بررسی کمی و کیفی آبهای زیرزمینی حوزه گویجهبل و روشهای مدیریت منابع آب انجام شده است. به منظور تعیین پتانسیل منابع آب زیرزمینی حوزه گویجهبل، لایههای اطلاعاتی شامل لیتولوژی، تراکم خطوارهها، اختلاف ارتفاع، شاخص رطوبت، شیب، تراکم آبراهه، جهت شیب و شاخص پوشش گیاهی تهیه و با استفاده از روش AHP، weighted overlay و OWA نقشه پهنهبندی و میزان همپوشانی معیارهای در نظر گرفته شده، مشخص گردید. بر اساس نقشه پهنهبندی، بخش جنوب غربی حوزه پتانسیل بالایی برای منابع آب زیرزمینی دارد. بررسی ارتباط بین تعداد چشمهها و چاهها و مناطق با پتانسیل منابع آبی مختلف و انطباق حدود 50 درصدی چشمهها نشان داد که نقشه پتانسیلیابی با روش OWA بیشترین انطباق را با موقعیت چشمهها دارد. همچنین کیفیت منابع آب زیرزمینی منطقه نیز مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصل بیانگر افزایش شوری از ارتفاعات به سمت مرکز و خروجی حوزه بوده و میزان EC از 310 تا 1444 میکروزیمنس بر سانتیمتر متغیر میباشد. بخش عمدهای از آبهای زیرزمینی محدوده کیفیت خوبی برای آشامیدن دارند که این وضعیت نتیجه عدم وجود سازندهای آلاینده مانند واحدهای نمکی، رسی و مارنی در منطقه است.
یحیی پرویزی؛ زهرا گرامی
چکیده
برآوردهای انجام شده در کشور نشان از هدر رفت سالانه حدود یک میلیارد مترمکعب خاک از عرصه منابع اراضی کشور است. اگرچه ارزشگزاری اقتصادی این حجم از اتلاف منابع خاک از این رهگذر کار دشواری است، ولی با توجه به تعادل شکننده اکوسیستمهای موجود در منابع اراضی کشور میتوان پیشبینی نمود که این حجم اتلاف منابع چه زیان جبرانناپذیر و برگشتناپذیری ...
بیشتر
برآوردهای انجام شده در کشور نشان از هدر رفت سالانه حدود یک میلیارد مترمکعب خاک از عرصه منابع اراضی کشور است. اگرچه ارزشگزاری اقتصادی این حجم از اتلاف منابع خاک از این رهگذر کار دشواری است، ولی با توجه به تعادل شکننده اکوسیستمهای موجود در منابع اراضی کشور میتوان پیشبینی نمود که این حجم اتلاف منابع چه زیان جبرانناپذیر و برگشتناپذیری را به ظرفیت تولید و کارکرد این منابع وارد مینماید. بخشی از این اتلاف خاک توسط فرایندهای خاکسازی جبران و جایگزین میشود و تا زمانی که میزان فرسایش از نرخ خاکسازی پیشینگرفته است، به نوعی فرآیند ذی طبیعی و اجتنابناپذیری تلقی میشود. داشتن اطلاع از نرخ جایگزینی طبیعی برای رصد تغییرات کیفیت و کمیت این منبع طبیعی و دانستن روند زوال یا بهبودی آن ضروری است. از سوی دیگر، سالانه ارقام کلانی از منابع مالی کشور صرف اقدامات آبخیزداری میشود. این در حالی است که یک استاندارد منطقهای کمی برای طراحی این اقدامات و همچنین یک شیوهنامه کاربردی، برای ارزیابی میزان اثرگزاری این اقدامات در دست نیست. این استاندارد و نیز کمیت نرخ باززایی و تجدیدپذیری خاک، در جهان تحت عنوان فرسایش قابل تحمل خاک شناخته شده است. در این مقاله خلاصهای از نحوه شکلگیری این مفهوم در علوم خاک، فاکتورهای موثر بر مقدار T، و همچنین روشهای محاسبه آن معرفی و ارزیابی میشود. همچنین، خلاصه تحقیقات صورت گرفته و نتایج آنها در ارتباط با فرسایش قابل تحمل و آشنایی با روشهای مختلف در این زمینه ارائه و پیشنهادات و نیازهای تحقیقاتی و راهکارهای بهینه برآورد فرسایش قابل تحمل برای شرایط کشور معرفی شده است.
سید احمد حسینی؛ محمودرضا طباطبایی
چکیده
شبیهسازی رسوب معلق در سیستمهای هیدرولوژیکی به دلیل عدم درک و دانش کافی از اجزاء و فرآیندهای متقابل همواره با عدم قطعیت روبرو بوده و بدین سبب منجر به کاربرد مدلهای هوشمند و از جمله شبکههای عصبی مصنوعی در آن شده است. استفاده از مدلهای هوشمند نیز با چالشهائی روبرو است. تعیین ساختار مناسب شبکه، مستلزم بهینه نمودن پارامترهای ...
بیشتر
شبیهسازی رسوب معلق در سیستمهای هیدرولوژیکی به دلیل عدم درک و دانش کافی از اجزاء و فرآیندهای متقابل همواره با عدم قطعیت روبرو بوده و بدین سبب منجر به کاربرد مدلهای هوشمند و از جمله شبکههای عصبی مصنوعی در آن شده است. استفاده از مدلهای هوشمند نیز با چالشهائی روبرو است. تعیین ساختار مناسب شبکه، مستلزم بهینه نمودن پارامترهای مورد استفاده (نظیر تعداد بهینه نورونها و لایهها، وزن و بایاس و نوع توابع فعالسازی) در آن بوده که بهینهسازی مناسب آنها به روش آزمون و خطا، ضمن کارائی کم، منجر به صرف زمان زیاد میشود. در این پژوهش به منظور شبیهسازی بار رسوب معلق روزانه در حوزهی آبخیز سراب قرهسو (رودخانههای قوریچای و هیرچای) واقع در استان اردبیل، از شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه استفاده شد. در راستای آموزش مدلهای شبکه عصبی، علاوه بر روشمرسوم پس انتشار خطا، به منظور بهینهسازی مقادیر وزن و بایاس نورونهای مدلهای شبکه عصبی، از الگوریتم بهینهسازی ازدحام ذرات استفاده گردید. همچنین به منظور افزایش قدرت تعمیمدهی مدلها، از خوشهبندی نگاشت خود سازمانده استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش مدلهای شبکه عصبی با الگوریتم PSO، کارائی بیشتری نسبت به مدلهای شبکه عصبی که صرفأ از روشهای پس انتشار خطا استفاده مینمایند، داشته است. با توجه به آنکه الگوریتمهای تکاملی (نظیر الگوریتم PSO) میتوانند راهحلهای مناسبی در بهینهسازی پارامترهای شبکه عصبی ارائه نمایند لذا، بکارگیری آنها در آموزش مدلهای شبکه عصبی میتواند، راهکار مناسبی در بهبود کارایی مدلهای هوشمند و بالاخص در شبیهسازی رسوب معلق رودخانهها و بکارگیری نتایج آن در اقدمات سازهای آبخیزداری و عملیات منابع آبی باشد.
پویا اللهویردی پور؛ یعقوب دین پژوه
چکیده
با توجه به وقوع خشکسالیهای مداوم و تغییرات اقلیمی بهوقوع پیوسته و در نتیجه آن کاهش منابع آبی در دهههای اخیر، پیشبینی میزان جریان رودخانهها در حوضههای مختلف جهت مدیریت منابع آب بسیار مورد توجه قرار گرفته است. برآورد و پیشبینی دقیق رواناب، اصلیترین مساله در استحصال منابع آبهای سطحی و استفاده بهینه از پتانسیل حوضههای ...
بیشتر
با توجه به وقوع خشکسالیهای مداوم و تغییرات اقلیمی بهوقوع پیوسته و در نتیجه آن کاهش منابع آبی در دهههای اخیر، پیشبینی میزان جریان رودخانهها در حوضههای مختلف جهت مدیریت منابع آب بسیار مورد توجه قرار گرفته است. برآورد و پیشبینی دقیق رواناب، اصلیترین مساله در استحصال منابع آبهای سطحی و استفاده بهینه از پتانسیل حوضههای مختلف آبخیز است. حوضه آبخیز دریاچه ارومیه بهعنوان یکی از مهمترین حوضههای آبی ایران، در سالهای اخیر رو به خشکی نهاده است. با توجه به این موضوع، اطلاع و آگاهی در زمینه منابع آبی این حوضه و زیرحوضههای آن و نیز شبیهسازی و پیشبینی منابع مختلف ورودی به آن از جمله روانابها بسیار مهم است.حوضه آبخیز آجیچای یکی از زیرحوضههای دریاچه ارومیه میباشد. این حوضه در ناحیه شمالغربی ایران و در استان آذربایجان شرقی قرار دارد. در این تحقیق از دادههای بارش ایستگاه همدیدی تبریز و رواناب ایستگاه هیدرومتری نهند واقع در این حوضه از سال آبی 77-1376 تا 97-1396 استفاده شد. جهت مدلسازی بارش-رواناب از روشهای شبکه عصبی مصنوعی (ANN)، برنامهنویسی بیان ژن (GEP)، ماشین بردار پشتیبان (SVM) و جنگل تصادفی (RF) استفاده شد. 70 درصد از دادهها برای آموزش و 30 درصد از دادهها برای صحتسنجی مدلها استفاده شد.نتایج این تحقیق نشان داد که تمامی مدلهای مورد بررسی در این تحقیق عملکرد بسیار خوبی در شبیهسازی بارش-رواناب روزانه در حوضه آجیچای دارند. بر اساس نمودارهای پراکنش و سریهای زمانی، مدل GEP در مدلسازی مقادیر بارش-رواناب این حوضه با همبستگی بالا نسبت به سایر مدلها بیشترین دقت را داشت. با توجه به نتایج و معیارهای آماری، مدل GEP با R2=0.84، RMSE=0.024 m3.s-1، NSE=0.864 و WI=0.968 دقیقترین مدل در شبیهسازی فرایند بارش-رواناب روزانه حوضه آجیچای بود. مدلهای مورد بررسی در شبیهسازی روانابهای بیشینه خطا داشته و این مقادیر را کمتر برآورد کردهاند. این نکته میتواند بهدلیل خاصیت مدلهای هوشمند باشد که به دادههای آموزش حساسیت بسیار زیادی دارند. از عوامل موثر در عملکرد مدلها در برآورد روانابهای بیشینه میتوان تعیین نوع و ساختار مدلها را نامبرد.بهطور کلی نتایج این تحقیق نشانداد که مدل GEP نسبت به سایر مدلهای مورد بررسی، در شبیهسازی بارش-رواناب دقت بیشتر و عملکرد بهتری دارد. نتایج این تحقیق نشاندهنده عملکرد مناسب مدلهای یادگیری ماشین در شبیهسازی فرایند بارش-رواناب است. بهطور کلی با توجه به دقت بالای مدلهای هوشمند بهویژه مدل GEP در پیشبینی فرایند بارش-رواناب روزانه، استفاده از این روشها در مسائل هیدرولوژیک توصیه میشود.
مریم سادات جعفرزاده؛ ابراهیم کریمی سنگچینی
چکیده
اقدامات آبخیزداری در جهت حفظ یا بازیابی عملکرد اکوسیستم حوزههای آبخیز، با کاهش اثرات رویدادهایی چون سیل، زمینلغزش، فرسایش و ... در پایین دست و افزایش بهرهوری منابع موجود و بهبود معیشت محلی، انجام میشوند. این اقدامات زمانی موثر میشوند که مناطقی با ارزش اکولوژیکی بالا که باید از تخریب یا تبدیل به سایر مصارف محافظت شوند را شناسایی ...
بیشتر
اقدامات آبخیزداری در جهت حفظ یا بازیابی عملکرد اکوسیستم حوزههای آبخیز، با کاهش اثرات رویدادهایی چون سیل، زمینلغزش، فرسایش و ... در پایین دست و افزایش بهرهوری منابع موجود و بهبود معیشت محلی، انجام میشوند. این اقدامات زمانی موثر میشوند که مناطقی با ارزش اکولوژیکی بالا که باید از تخریب یا تبدیل به سایر مصارف محافظت شوند را شناسایی و تقویت نمایند. در این پژوهش به بررسی اثربخشی چند نمونه از آخرین طرحهای آبخیزداری اجرا شده (حوزههای آبخیز بهشهر- گلوگاه، مراغه – استان مرکزی، خاوه- دلیجان، آسیابرود شهرستان چالوس و فاریاب- گلاشگرد استان کرمان) و وضعیت منابع آبی کشور طبق آخرین مستندات موجود پرداخته شد. هر یک از پروژههای مورد نظر و نتایج مثبت و منفی حاصل از اقدامات آبخیزداری در هر کدام، مورد بررسی قرارگرفتند. نتایج اجرای پروژه در حوزههای آبخیز ساحلی بهشهر- گلوگاه نشان داد در زیرحوزههای که عملیات آبخیزداری به صورت ترکیبی از سازههای متفاوت نسبت به رژیم آبراهه احداث شده، در کاهش دبی پیک سیلاب و افزایش زمان تمرکز تاثیرگذار بود. در زیرحوزههایی با سازههای اصلاحی به تعداد کم، با توجه به مساحت زیرحوزهها و طول زیاد آبراههها، این سازهها نقش چندانی در کاهش طول آبراهه و تغییر در زمان تمرکز و دبی اوج سیل نداشته ولی منجر به تثبیت پروفیل طولی آبراهه شدهاند. بر اساس یافتههای اثربخشی عملیات آبخیزداری در حوزههای آبخیز مراغه – استان مرکزی نیز، میزان فرسایش و رسوب ویژه این حوزه در قبل و بعد از اجرای طرح به ترتیب 78/10 و 14/3 (Ton/km2) و 1/3 و 66/9 (Ton/km2) ارزیابی گردید. همچنین نسبت سود به هزینه 9/0 بوده که این میزان در طول سالهای اجرا ضرب شده و بالاتر از عدد یک بدست آمد که نشاندهنده توجیه اقتصادی پروژه میباشد. پروژه اثر بخشی اجرای عملیات آبخیزداری حوزه آبخیز خاوه دلیجان نیز نشان داد احداث سازههای اصلاحی باعث کاهش دبی اوج (برای دروه بازگشتهای 5، 10، 20، 50 و 100 ساله دبی اوج بهترتیب از 6/0 به 3/0، 9/4 به 7/2، 4/9 به 1/5، 6/14 به 8 و 4/22 به 4/12 متر مکعب بر ثانیه)، افزایش زمان پایه هیدروگراف و افزایش میزان تأخیر در زمان تا اوج برای هیدروگرافها (حدود 5/3 ساعت) شدهاند. بر اساس نتایج پروژه اثر بخشی اجرای عملیات آبخیزداری حوزه آبخیز آسیابرود شهرستان چالوس نیز، بعد از اجرای اقدامات آبخیزداری، میزان فرسایش ویژه در حوضه برابر 89/3 Ton/ha/year و میزان رسوب ویژه نیز 87/1 Ton/ha/year برآورد گردید. با توجه به مطالعات بخش هیدرولوژی منطقه در بین سالهای 2000-2019 میلادی، CN
فاطمه وطنپرست قلعه جوق؛ برومند صلاحی
چکیده
شدت و فراوانی خشکسالی همراه با رخداد تغییر اقلیم پیچیدهتر میشود و یک مسئله مهم در بخش کشاورزی و منابع آب است. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی خشکسالی در ۶ ایستگاه اردبیل، اهر، پارسآباد، جلفا، خوی و ماکو واقع در حوضه آبخیز ارس انجام شده است. برای این منظور، خروجی مدل گردش عمومی CMIP6 تحت سناریوهای (SSP1-2.6)، (SSP2-4.5) و (SSP5-8.5) برای داده بارش ...
بیشتر
شدت و فراوانی خشکسالی همراه با رخداد تغییر اقلیم پیچیدهتر میشود و یک مسئله مهم در بخش کشاورزی و منابع آب است. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی خشکسالی در ۶ ایستگاه اردبیل، اهر، پارسآباد، جلفا، خوی و ماکو واقع در حوضه آبخیز ارس انجام شده است. برای این منظور، خروجی مدل گردش عمومی CMIP6 تحت سناریوهای (SSP1-2.6)، (SSP2-4.5) و (SSP5-8.5) برای داده بارش ۲۰۴۳-۲۰۲۴ پیشنگری شد. سپس با استفاده از شاخص بارش استانداردشده (SPI)، ویژگیهای خشکسالی در مقیاس سالانه طی دوره پایه (۲۰۱۴-۱۹۸۵) با دوره آینده مورد سنجش قرار گرفت. صحتسنجی مدل با استفاده از شاخصهایR2، RMSE، MAE، MSE و NSE انجام شد. نتایج حاصل از بررسی شاخصهای آماری نشان داد مدل CanESM5 در شبیهسازی بارش از توانایی قابل قبولی برخوردار هست. نتایج پیشنگری بر اساس مدل CanESM5 برای سالهای آینده نشان داد شدت خشکسالی تحت هر سه سناریو نسبت به دوره پایه افزایش مییابد که ناشی از پیامدهای تغییر اقلیم در محدوده موردبررسی است. همچنین خروجی پایش خشکسالی بر مبنای شاخص SPI نشان داد در سناریو بدبینانه SSP5-8.5، تعداد و شدت خشکسالی نسبت به دو سناریوی متوسط و خوشبین بیشتر میباشد. مقادیر شاخص SPI برای ۲۰۲۰-۲۰۰۰ برحسب پهنههای بدون خشکسالی حاصل از دو شاخص TCI و VCI استخراج شده از تصاویر ماهوارهای در سامانه گوگل ارث انجین نشان داد که در تمامی ایستگاهها بیشترین مقدار ضریب همبستگی بین شاخص SPI و شاخص VCI وجود دارد که بیانگر توانایی شاخص VCI برای نشان دادن وضعیت خشکسالی در حوزه آبخیز ارس هست.
مهجبین ردایی؛ اسماعیل صالحی
چکیده
در گذار از جامعه سنتی درونگرا به جامعه مدرن برونگرا، بیشتر مکانها نمیتوانند در برابر تنشهای مدرنیته و درگیریهای فرهنگ غالب پایدار و تابآور باشند. تلاش برای ایجاد زیرساختهای قابل اعتماد، ایمن، اقتصادی و تابآور در برابر مخاطرات اقلیمی، اصلی انکارناپذیر در عصر حاضر محسوب میشود. سازههای آبی کهن، میراثی آبی و حاوی راهحلهای ...
بیشتر
در گذار از جامعه سنتی درونگرا به جامعه مدرن برونگرا، بیشتر مکانها نمیتوانند در برابر تنشهای مدرنیته و درگیریهای فرهنگ غالب پایدار و تابآور باشند. تلاش برای ایجاد زیرساختهای قابل اعتماد، ایمن، اقتصادی و تابآور در برابر مخاطرات اقلیمی، اصلی انکارناپذیر در عصر حاضر محسوب میشود. سازههای آبی کهن، میراثی آبی و حاوی راهحلهای موفقیتآمیز مدیریتی برای پایداری و تابآوری در برابر شرایط سخت اکولوژیک هستند. از اینرو استنتاج تفکر باستان ارتباط انسان با طبیعت و راه حلهای مبتنی بر طبیعت، به منظور توسعه الگوهای کاربردی در مواجهه با بحرانهای طبیعی و انسانی میتواند تابآوری شهرهای معاصر را بهبود بخشد. این مطالعه یک بررسی توصیفی- تحلیلی با هدف تحلیل الگوی سیستم زهکشی توانچنگ در چین باستان به منظور تحقق تابآوری سیلاب شهری است. مبتنی بر روش استنتاجی- تطبیقی، اصول و قواعد ساختاری- عملکردی حاکم بر سیستم زهکشی توانچنگ به عنوان تجربه کهن مدیریت سیلاب شهری با تجربیات مدرن در مقیاسهای چندگانه تطبیق داده شد و الگوی کاربردی تحقق تابآوری در برابر سیلاب و مدیرت منابع آب تدوین گردید. نتایج مطالعه حاکی از آن است که تجلی اصول و قواعد عقلانیت اکولوژیک در قالب سیاستها و راهبردهای مختلف نظیر طرحهای حفاظتی، افزایش نفوذپذیری، ذخیرهسازی رواناب، انتقال رواناب، تصفیه آب و منظرسازی در مقیاسهای ساختاری- عملکردی متعدد میتواند الگویی بنیادین را در تحقق شهرهای اسفنجی و تابآور در برابر سیلاب ارائه نماید. ایدهای تجلی یافته از تمدن محیط زیستی با قابلیت کاهش اثرات توسعه شهری بر اکوسیستمهای طبیعی، ترکیب زیرساختهای سبز- آبی و خاکستری که سعی در حل بحران آب در شهرهای معاصر دارد.