اسماعیل شریفی؛ حسینعلی حبیبی؛ محمد نمکی؛ صمد شادفر
دوره 2، شماره 1 ، اردیبهشت 1389، صفحه 1-10
چکیده
رهبری یکی از چهارگام اساسی فرآیند مدیریت به شمار می رود که مستلزم راهنمایی، اعمال نفوذ و ایجاد انگیزه در اعضای گروه، سازمان یا هر نهاد اجتماعی می باشد. بررسی ویژگی های رهبری در مدیریت آبخیز، که یک نهاد اجتماعی غیر دولتی است، اهمیت بالاتری دارد. در این تحقیق نظریه های گوناگون رهبری هم راه با تعریف جامعی از وظایف رهبری مطالعه و سبک یا ...
بیشتر
رهبری یکی از چهارگام اساسی فرآیند مدیریت به شمار می رود که مستلزم راهنمایی، اعمال نفوذ و ایجاد انگیزه در اعضای گروه، سازمان یا هر نهاد اجتماعی می باشد. بررسی ویژگی های رهبری در مدیریت آبخیز، که یک نهاد اجتماعی غیر دولتی است، اهمیت بالاتری دارد. در این تحقیق نظریه های گوناگون رهبری هم راه با تعریف جامعی از وظایف رهبری مطالعه و سبک یا شیوه های مختلف رهبری با طراحی دقیق و علمی از شبکه رهبری، تجزیه و تحلیل شد؛ همچنین سیزده ویژگی مورد نیاز اعمال مدیریت برای رهبری حوزه آبخیز، استخراج و تعیین شد. ضمناً مشخص گردید که دانشمندان، مهارت مذاکره و میانجی گری را از مهم ترین عامل مورد نیاز مدیریت سازمان های غیر دولتی و اجتماعی می دانند؛ چرا که نتایج تحقیقات گوناگون نشان داده که تحلیل های اقتصادی، از امور انتزاعی مدیریت چنین نظام های اجتماعی غیر دولتی محسوب می شود. اهمیت برقراری ارتباط با اقلیت ها و دیگر گروه های فرهنگی، توانایی در حل مناقشه و ارزیابی اوضاع سیاسی و شناخت نیازهای اجتماعی، از مهم ترین عوامل مدیریت چنین نهادهایی معرفی شده اند. همچنین با انطباق نظریه ها و سبک های مختلف رهبری در شرایط مختلف حوزه های آبخیز و آبخیزنشینان، بهترین گزینه های رهبری در حالات مختلف معرفی گردید. سرانجام با توجه به عقب ماندگی بهره گیری مدیریت علمی در ادارة حوزه های آبخیز پیشنهاد شد مدیرانی با مهارت های علمی در سطوح تحصیلات تکمیلی برای مدیریت حوزه های آبخیز تربیت شوند.
علی رضایی
دوره 2، شماره 1 ، اردیبهشت 1389، صفحه 11-17
چکیده
از بین بردن پ وشش گیاهی و گسترش اراضی دیم شیب دار در سطح حوزه های آبخیز کشور، عامل افزایش رواناب و شدت سیلاب می باشد. برای آشکار سازی روند تغییرات دبی سیلاب در حوزه آبخیز قزل اوزن ، داده های دبی های اوج سالانه و بارندگی یک روزه بیشینه سالانه تمام ایستگاه های داخل حوزه، جمع آوری شدند. داده های ب ه دست آمده در یک دوره آماری 30 ساله باز سازی ...
بیشتر
از بین بردن پ وشش گیاهی و گسترش اراضی دیم شیب دار در سطح حوزه های آبخیز کشور، عامل افزایش رواناب و شدت سیلاب می باشد. برای آشکار سازی روند تغییرات دبی سیلاب در حوزه آبخیز قزل اوزن ، داده های دبی های اوج سالانه و بارندگی یک روزه بیشینه سالانه تمام ایستگاه های داخل حوزه، جمع آوری شدند. داده های ب ه دست آمده در یک دوره آماری 30 ساله باز سازی و نرمال شده اند. با تقسیم داده های به دست آمده به دوره های آماری 10 ساله و تلفیق مجدد آن ها، در نهایت شش دوره آماری با طول دوره زمانی 10 الی 30 ساله به دست آمده است . برای محاسبه میانگین متغیرها برای هر دوره آماری، دوره باز گشت دو سال مبنای محاسبه قرار گرفته، لذا توزیع احتمالاتی لوگ پیرسون نوع III بر آن ها برازش داده شده است . متوسط هر دسته از متغیرها نسبت به زمان، پلات شده و خطی بر آن ها برازش داده شده است . نتایج ب ه دست آمده نشان می دهد ب ر اساس روش کندال تائو تنها در مورد دو ایستگاه هواشناسی گیتو و سلامت آباد و دو ایستگاه آب سنجی سرچم و دهگلان روند افزایشی و معنی دار آماری تغییر دبی های اوج و بارندگی یک روزه بیشینه سالانه نسبت به زمان وجود داشته و در بقیه موارد تغییرات آن ها فاقد هماهنگی معنی دار با روند زمان ب ه صورت مثبت یا منفی می باشند. اما شیب متوسط خط رگرسیون تغییرات با رندگی 24 ساعته نسبت به زمان به عنوان عاملی از تغییرات اقلیمی برابر با 0.031 و در مقابل، شیب خط رگرسیون تغییرات دبی سیلابی نسبت به زمان برابر با 0.059 می باشد. بنابراین ش یب دبی سیلابی حدود 1.9 برابر شیب تغییرات بارندگی یک روزه نسبت به زمان است . این یافته بیان گر تخریب پوشش گیاهی ب ه دلیل توسعه اراضی دیم، افزایش ضریب رواناب و افزایش شدت سیلاب در حوزه مورد بررسی می باشد.
علیرضا حبیبی؛ صمد شادفر؛ یونس دقیق
دوره 2، شماره 1 ، اردیبهشت 1389، صفحه 18-24
چکیده
شناسایی میزان هم پوشانی شرایط فعلی سرزمین در یک حوزه آبخیز برای توسعه و بهره برداری بهینه و پایدار ضرورتی اجتناب ناپذیراست. در این تحقیق، حوزه آبخیز فشند در شمال شرقی شهر هشتگرد انتخاب گردید. ابتدا متغیرهای مستقل برای پیش بینی توان سرزمین شناسایی شدند. سپس به کمک مطالعات میدانی و نرم افزارهای سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، نقشه های ...
بیشتر
شناسایی میزان هم پوشانی شرایط فعلی سرزمین در یک حوزه آبخیز برای توسعه و بهره برداری بهینه و پایدار ضرورتی اجتناب ناپذیراست. در این تحقیق، حوزه آبخیز فشند در شمال شرقی شهر هشتگرد انتخاب گردید. ابتدا متغیرهای مستقل برای پیش بینی توان سرزمین شناسایی شدند. سپس به کمک مطالعات میدانی و نرم افزارهای سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، نقشه های مختلف وزنی به عنوان لایه های اطلاعاتی تهیه و با استفاده از شاخص هم پوشانی با یک دیگر تلفیق و طبقه بندی گردیدند. در مرحله بعد، نقشه پیش بینی توان کشاورزی با نقشه شرایط فعلی سرزمین هم پوشانی و ماتریس همبستگی محاسبه شد. نتایج نشان داد که مناطق پیش بینی شده دارای استعداد خیلی ضعیف و ضعیف را مراتع متوسط با 19.47 درصد هم پوشانی شامل می شود و مناطق دارای استعداد متوسط برای کاربری کشاورزی 0.3 درصد انطباق را دارد و مناطق پیش بینی شده خیلی خوب و خوب برای کاربری کشاورزی با 39.7 درصد و مراتع خوب 2 درصد وکاربری مراتع فقیر، 29 درصد را در بر می گیرد. متاسفانه 994 هکتار از اراضی خیلی خوب کشاورزی به مناطق شهری تخصیص یافته که نشان گر نبود یک برنامه جامع در این زمینه می باشد. پیش بینی نشان می دهد که 9259 هکتار از اراضی با 53.17 درصد از مساحت کل را زمین های خیلی خوب کشاورزی و مناطق متوسط و ضعیف و بسیار ضعیف کم تر از 23 درصد از کل حوزه فشند را شامل می شود. در نهایت پیشنهاد می شود که برنامه ریزان و مروجین برای هر حوضه مدلی را بر اساس توان اکولوژیکی سرزمین و شرایط فعلی کاربری ها ارائه نموده تا نسبت به بهره برداری بهینه و به کارگیری نوع کاربری مناسب منطقه، مورد توجه قرار گیرد.
سید علیاصغر هاشمی؛ محمود عربخدری
دوره 2، شماره 1 ، اردیبهشت 1389، صفحه 25-34
چکیده
ارزیابی مدل های تجربی برآورد رسوب دهی در حوزه های آبخیز ضروری است. یکی از مدل های مورد استفاده در ایران، مدل MPSIAC میباشد و از جمله شیوههای مناسب ارزیابی این مدل، روش رسوبسنجی مخازن سدهای کوچک است. در این تحقیق، تعداد 9 حوزه آبخیز کوچک در استان سمنان انتخاب شد و در خروجی این حوزهها سدهای خاکی کوتاه با قدمت ده سال احداث گردید. این ...
بیشتر
ارزیابی مدل های تجربی برآورد رسوب دهی در حوزه های آبخیز ضروری است. یکی از مدل های مورد استفاده در ایران، مدل MPSIAC میباشد و از جمله شیوههای مناسب ارزیابی این مدل، روش رسوبسنجی مخازن سدهای کوچک است. در این تحقیق، تعداد 9 حوزه آبخیز کوچک در استان سمنان انتخاب شد و در خروجی این حوزهها سدهای خاکی کوتاه با قدمت ده سال احداث گردید. این سدها تا زمان اندازهگیری سرریز نکرده بودند و به همین دلیل تمامی رسوبات تولیدی حوزه آبخیز بالادست آنها در مخازن سدها به تله افتادند. رسوبات ترسیب شده در مخازن این سدها از طریق عملیات نقشه برداری و اندازهگیری وزن مخصوص ظاهری رسوبات محاسبه، و با برآوردهای حاصل از کاربردهای مدل MPSIAC با استفاده از آزمون t جفتی مقایسه شد. نتایج نشان داد که اختلاف بین میانگینها برای مقادیر حجمی رسوبدهی برآورد شده با استفاده از مدل MPSIAC، با مقادیر اندازهگیری شده در سطح 5 درصد معنیدار نبود؛ در حالی که اختلاف بین میانگین مقادیر وزنی رسوبات در سطح 5 درصد معنیدار بود. همچنین تعیین کارآیی و میانگین نسبی مجذور مربعات خطای مدل نشان داد که مدل MPSIAC مناطق مورد بررسی کارآیی مناسبی ندارد.
حمید داودی؛ رحیم کاظمی
دوره 2، شماره 1 ، اردیبهشت 1389، صفحه 35-43
چکیده
استفاده از منابع آب و خاک از گذشته دور و توجه به محیط زیست و بهرهبرداری پایدار از سرزمین، در چند دهه گذشته، مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، مناطق ساحلی از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. در صورت وجود یک برنامه صحیح و پایدار برای بهرهبرداری از سواحل هر کشوری، این مناطق جزء مهمترین و با ارزشترین منابع اقتصادی، سیاسی و ...
بیشتر
استفاده از منابع آب و خاک از گذشته دور و توجه به محیط زیست و بهرهبرداری پایدار از سرزمین، در چند دهه گذشته، مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، مناطق ساحلی از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. در صورت وجود یک برنامه صحیح و پایدار برای بهرهبرداری از سواحل هر کشوری، این مناطق جزء مهمترین و با ارزشترین منابع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن کشور محسوب میشوند. عدم توجه به آمایش سرزمین و نبود یک برنامه اصولی و کامل، باعث هدررفت منابع عظیم اکولوژیکی، بخصوص در سواحل جنوبی کشور، میگردد. این سواحل به علت دارا بودن منابع عظیم نفت و گاز، موجب جلب توجه بیشتر مدیران ارشد به این منابع شده است؛ تا حدی که منابع مهم و حیاتی آنها از جمله منابع زیست محیطی، در درجه اهمیت کمتری قرار گرفتهاند. برای بررسی این موضوع، جلگه ساحلی هندیجان بهعنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب گردید که شرایط هدررفت سرمایههای ملی در آن بهدلیل موقعیت جغرافیائی، دارای شدت بیشتری است و تجدید منابع اکولوژیکی بهسختی قابل بازیابی است. سرمایههای طبیعی، نظیر آب و خاک، در معرض انواع فرسایش و آلودگی قرار دارد. هدف از این تحقیق، ارزیابی توان اکولوژیکی منطقه، بهمنظور دستیابی به یک برنامه آمایش سرزمین است تا با استفاده از آن به توسعه پایدار محلی دست یافت. جلگه ساحلی هندیجان با آنکه جزء مناطق گرم و خشک محسوب میشود، اما شرایط اقلیمی مناسب زمستانه، وجود رودخانه هندیجان، خور هندیجان و زمین های مسطح و ساحلی طولانی آن از عوامل مهم و مثبتی در راستای توسعه پایدار محلی محسوب میشوند. با استفاده از منابع مختلف کتابخانهای و اطلاعات پایه توپوگرافی، زمینشناسی، خاکشناسی، پوششگیاهی، عکسهایهوایی، تصاویر ماهوارهای و پیمایشهای میدانی، مدلهای ویژه اکولوژیکی منطقه تهیه شد. سپس آمایش سرزمین در هفت اولویت کشاورزی، آبزیپروری، توسعه شهری و روستائی، حفاظت، مرتعداری و گردشگری صورت گرفت و مقایسه اولویت کاربریها و شرایط بهینه آنها تعیین شد. بر اساس نتایج حاصله،از 500 هزار هکتارعرصه مورد بررسی، 14.6درصد مستعد کشاورزی، 14.4 درصد قابلیت توسعه شهری و روستائی، 67 درصد قابلیت گردشگری گسترده، 14.8 درصد قابلیت گردشگری متمرکز، 40 درصد قابلیت آبزیپروری و 34.5 درصد قابلیت حفاظت را دارد.
ابراهیم خلیفه؛ محمدرضا کاویانپور؛ مجتبی پاکپرور؛ امیناله متقی
دوره 2، شماره 1 ، اردیبهشت 1389، صفحه 44-55
چکیده
نظر به اینکه بخش وسیعی از کشور ما در مناطق خشک و نیمه خشک قرار داشته و هر ساله فرسایش بادی و وقوع طوفانهای ماسهای خسارات قابل توجهی بر منابع زیستی و اقتصادی کشور وارد میآورد، لزوم بررسی این پدیده و بهویژه بهروز کردن شیوهها و ابزار مطالعاتی و استفاده از فناوریهای جدید بهخوبی احساس میشود. همچنین عدم وجود و یا دشواریهای ...
بیشتر
نظر به اینکه بخش وسیعی از کشور ما در مناطق خشک و نیمه خشک قرار داشته و هر ساله فرسایش بادی و وقوع طوفانهای ماسهای خسارات قابل توجهی بر منابع زیستی و اقتصادی کشور وارد میآورد، لزوم بررسی این پدیده و بهویژه بهروز کردن شیوهها و ابزار مطالعاتی و استفاده از فناوریهای جدید بهخوبی احساس میشود. همچنین عدم وجود و یا دشواریهای دسترسی به اطلاعات مورد نیـاز مدلهای فیزیکی و کمی، اســتفاده از مدلهـای کیفی در ارزیابی این پدیده را اجتنابناپذیر میسازد. در چنین شرایطی، طرحریزی یک مدل اطلاعاتی-محاسباتی بر مبنای سامانههای اطلاعات جغرافیایی (GIS) و استفاده از سنجش از دور (RS) برای تهیه اطلاعات میدانی به منظور بررسی فرسایش بادی ضروری به نظر میرسد. از این رو، در این تحقیق مدل ارزیابی کیفی فرسایش بادی ایریفر (IRIFR) در قالب سامانه اطلاعات جغرافیایی اجرا و از سنجش از دور برای تعیین پارامترهای مورد نیـاز اسـتفاده شد. هدف اصلی این پژوهش، استفاده از نتایج تحقیقات انجام شده و مرتبط، تدوین و ساماندهی روشها و مدلهای بهکار رفته و ارائه شده در آنها در جهت انجام مطالعات فرسایش بادی، و نیز تبیین چگونگی استفاده از سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در ارزیابی کمی و کیفی فرسایش بادی (مدل اریفر) میباشد. از نتایج مهم پژوهش حاضر میتوان تهیه و تدارک مدون برخی لایههای اطلاعاتی مورد نیاز مدل، حذف نقشه اولیه واحدهای همگن کاری در تعداد قابل توجهی از عوامل، کاهش اثر قضاوت کارشناسی و در نهایت قابلیت تکرار دورهای مدل را نام برد. بدین ترتیب علاوه بر سازماندهی و سرعت بیشتر مطالعات و کاهش حجم و هزینه عملیات میدانی، مکانهای با حساسیت بالا در دورههای زمانی مورد نظر شناسایی شده و در نهایت، با تلفیق مناسب اطلاعات دقت ارزیابی ارتقا مییابد.
حسین سعادتی؛ فرود شریفی؛ محمد مهدوی؛ حسن احمدی؛ محسن محسنیساروی
دوره 2، شماره 1 ، اردیبهشت 1389، صفحه 56-64
چکیده
در این تحقیق با ارزیابی و تحلیل داده ها و اندازه گیری ردیاب های شیمیایی در منابع آبهای سطحی، زیرزمینی، بارش و منطقه غیر اشباع، مقدار تغذیه انتشاری سفره زیرزمینی با تفسیر پروفیل ردیاب ها در محیط غیراشباع بررسی و برآورد گردید. در این روش به منظور اندازه گیری تغییرات غلظت ردیاب های شیمیایی (آنیون ها و کاتیون های هشتگانه) پروفیل های شاخص ...
بیشتر
در این تحقیق با ارزیابی و تحلیل داده ها و اندازه گیری ردیاب های شیمیایی در منابع آبهای سطحی، زیرزمینی، بارش و منطقه غیر اشباع، مقدار تغذیه انتشاری سفره زیرزمینی با تفسیر پروفیل ردیاب ها در محیط غیراشباع بررسی و برآورد گردید. در این روش به منظور اندازه گیری تغییرات غلظت ردیاب های شیمیایی (آنیون ها و کاتیون های هشتگانه) پروفیل های شاخص در 4 منطقه نظرآباد، جعفرآباد، قلعه چندار و ساوجبلاغ واقع در دشت هشتگرد (استان تهران) حفر گردید. غلظت متوسط کلراید (cs) عنوان مهمترین ردیاب مورد نظر در پروفیلها به ترتیب 123.83، 114.63، 57.65،47.76 میلیگرم در لیتر نوسان میکند. غلظتهای متوسط فوق میتواند مقادیرمتوسط تغذیه را با استفاده از غلظت کلراید بارش متوسط 2 ساله (1.653 میلی متر) به ترتیب 3.42، 3.53، 6.42 و 7.44 میلی متر در سال در منطقه هشتگرد برآورد کند. متوسط تغذیه انتشاری تاریخی محاسبه شده برای دشت هشتگرد معادل 5.3 میلی متر در سال به دست آمد. تغذیه انتشاری (توسط بارش) در دشت هشتگرد تنها 2% از کل تغذیه را شامل می شود. با جمع بندی نتایج روش های مختلف، اهمیت تغذیه متمرکز با توجه به سهم زیاد و زمان تجدید پذیری سریع آن مشخص میشود که عمدتاً توسط روشهای آبخیزداری و آبخوانداری انجام میگیرد.