داود نیککامی؛ پیمان رزمجو؛ فرزاد بیاتموحد
دوره 2، شماره 2 ، مرداد 1389، صفحه 65-72
چکیده
نیروی موثر در ایجاد این شکل از فرسایش، فرسایندگی باران میباشد که در واقع توانایی بالقوه باران در ایجاد فرسایش بوده و تابعی از خصوصیات فیزیکی باران است. جهت کمی نمودن تاثیر عامل فرسایندگی باران شاخصهای مختلفی توسعه داده شدهاند، برخی از آنها بر مقدار بارش و برخی دیگر بر شدت بارش تاکید داشتهاند. بررسیها در سطح دنیا نشان میدهد ...
بیشتر
نیروی موثر در ایجاد این شکل از فرسایش، فرسایندگی باران میباشد که در واقع توانایی بالقوه باران در ایجاد فرسایش بوده و تابعی از خصوصیات فیزیکی باران است. جهت کمی نمودن تاثیر عامل فرسایندگی باران شاخصهای مختلفی توسعه داده شدهاند، برخی از آنها بر مقدار بارش و برخی دیگر بر شدت بارش تاکید داشتهاند. بررسیها در سطح دنیا نشان میدهد که به رغم استفاده گسترده از شاخص EI30 بهعنوان بهترین شاخص فرسایندگی باران، در بسیاری از نقاط تحقیقات نشان دادهاند که شاخص مزبور از اعتبار کافی برخوردار نبوده و ضروری است تا با توجه به شرایط جغرافیایی هر منطقه، بهترین شاخص فرسایندگی باران تعیین و مورد استفاده واقع شود. در این تحقیق 18 کرت رواناب و رسوب در در دو تیمار شخم در جهت شیب و شخم عمود بر جهت شیب (هر یک با سه تکرار) در کاربری کشت گندم دیم، در سه طبقه شیب اراضی (12- 0، 20 –12 و 40- 20 درصد) در ایستگاه پخش سیلاب سهرین –قره چریان در استان زنجان، احداث شدند. مقادیر رواناب و رسوب هر یک از کرتها در 14 واقعه بارش که منجر به ایجاد رواناب و تلفات خاک شده بودند، پایش و اندازهگیری شدند. اطلاعات شدت و مقدار رگبارها نیز با استفاده از باراننگار ثبات دیجیتالی واقع در محل ایستگاه، ثبت و مورد استفاده واقع شدند. سپس با توجه به مرور منابع گسترده در سطح جهان، نهایتا 45 شاخص فرسایندگی باران شناسایی شدند. بهلحاظ گستردگی تعداد شاخصهای مورد بررسی، جهت تسهیل و افزایش دقت محاسبه هر یک از شاخصهای فرسایندگی باران، با تهیه یک برنامه کامپیوتری با استفاده از زبان برنامه نویسی VB ، هر یک از رگبارها تجزیه و تحلیل شده و پس از استخراج مقادیر بارش در هر دقیقه از رگبارها و تعیین سایر عوامل مورد نیاز، مقادیر هر یک از شاخصهای فرسایندگی باران برای هر یک از رگبارها تعیین شدند. در ادامه جهت تعیین بهترین شاخص فرسایندگی باران، مطالعات تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار spss (نسخه 12) بین هر یک از شاخصهای فرسایندگی باران و مقادیر تلفات خاک انجام شد. نتیجه نشان داد که در منطقه مورد مطالعه شاخص فرسایندگی I2 (مربع شدت متوسط رگبار) بهعنوان بهترین شاخص فرسایندگی باران بالاترین مقدار همبستگی و معنیداری لازمه را با مقادیر تلفات خاک داشته است.
مجید صوفی؛ حسین عیسائی
دوره 2، شماره 2 ، مرداد 1389، صفحه 73-82
چکیده
فرسایش آبکندی، بهدلیل تولید رسوب فراوانتر از فرسایشهای پاشمانی و سطحی و معدود بودن تحقیقات درباره آن، از اهمیت بیشتری برخوردار است. برآورد حجم فرسایش آبکندی نیاز به شاخصهائی دارد که بتوانند بهسهولت اندازهگیری شوند. این تحقیق در نظر دارد با ارائه مدلهای ساده، فرسایش آبکندی را با حداقل هزینه برآورد نماید. در این ...
بیشتر
فرسایش آبکندی، بهدلیل تولید رسوب فراوانتر از فرسایشهای پاشمانی و سطحی و معدود بودن تحقیقات درباره آن، از اهمیت بیشتری برخوردار است. برآورد حجم فرسایش آبکندی نیاز به شاخصهائی دارد که بتوانند بهسهولت اندازهگیری شوند. این تحقیق در نظر دارد با ارائه مدلهای ساده، فرسایش آبکندی را با حداقل هزینه برآورد نماید. در این تحقیق، پس از تشخیص و تعیین مناطق فرسایش آبکندی با استفاده از مدارک روایتی، تاریخی و انجام عملیات میدانی در استان گلستان، دو منطقه آبکندی در هر اقلیم با استفاده از روش دومارتن اصلاح شده تعیین و انتخاب گردید؛ سپس در هر منطقه، سه آبکند معرف، انتخاب و ویژگیهای مورفومتریک آنان نظیر طول، عمق، عرض فوقانی و تحتانی و ویژگیهای خاک، نظیر رس، سیلت و شن، سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم در پیشانی و مقاطع 25، 50 و 75 درصد طول آبکند از پیشانی نمونهبرداری و اندازهگیری شد؛ همچنین حجم فرسایش آبکندی از مجموع احجام جزئی در مقاطع ذکر شده، محاسبه گردید و حجم جزئی از ضرب طول بین دو مقطع عرضی در مساحت مقطع عرضی بهدست آمد؛ سپس رابطه بین حجم فرسایش آبکندی بهعنوان متغیر وابسته، با متغیرهای اندازهگیری شده بهعنوان متغیرهای مستقل با استفاده از روش تجزیه و تحلیل همبستگی از طریق ایجاد روابط رگرسیون تعیین شد. نتایج این تحقیق نشان داد که آبکندهای استان گلستان، عمدتا در دو اقلیم خشک و نیمهخشک و بر روی رسوبات لسی با چسبندگی ناچیز، دارای گسترش زیادی میباشند. آبکندها از نظر عرضی، گسترش بیشتری از عمق داشته و ذرات سیلت نقش مهمی در آن ایفاء میکنند. بررسی متغیرهای اندازهگیری شده بیانگر این واقعیت است که تولید رسوب در آبکندهای استان گلستان، بیشتر از کنارههای آنها است؛ از اینرو، بایستی اولویت اقدامات کنترلی به کنارههای آبکندها داده شود. تحلیل آماری نتایج بهدست آمده نشان داد که رابطه خطی با ضریب تبیین 0.86 بر رابطه توانی با ضریب تبیین 0.54، از ارجحیت بیشتری برای برآورد حجم فرسایش آبکندی برخوردار است. همین نتایج بیان میکند که حجم آبکندهای این استان با متغیرهای طول، عمق و عرض فوقانی آبکند، دارای یک رابطه خطی معنیداری در سطح یک درصد است. در رابطه خطی، طول آبکند با تفسیر 86 درصدی از تغییرات حجم آبکند و ضریب استاندارد (0.871) بیشترین تاثیر را در بین سه متغیر بیان شده، نسبت به عمق (0.227) و عرض فوقانی (0.159)، در برآورد حجم فرسایش آبکندی در استان گلستان دارد. این نتایج تاییدکننده توصیههای ارائه شده در منابع، در استفاده از طول آبکند در برآورد رسوب ناشی از فرسایش آبکندی در مدل EGEM و کاربرد آن در این قسمت از ایران است.
رئوف مصطفیزاده؛ امیر سعدالدین؛ عبدالرضا بهرهمند؛ واحدبردی شیخ؛ حبیب نظرنژاد
دوره 2، شماره 2 ، مرداد 1389، صفحه 83-93
چکیده
ارزیابی کمی پروژههای کنترل سیل بهمنظور تجزیه و تحلیل اثرات آنها و تصمیمگیری صحیح در اجرای بهینه اینگونه طرحها در شرایط مشابه، ضروری میباشد. نتایج ارزیابی میتواند کمک موثری در نیل به اهداف مختلف مترتب بر فعالیتهای آبخیزداری از جمله کنترل سیل کمک باشد. این تحقیق با هدف ارزیابی تاثیر سدهای اصلاحی توریسنگی اجرا شده در ...
بیشتر
ارزیابی کمی پروژههای کنترل سیل بهمنظور تجزیه و تحلیل اثرات آنها و تصمیمگیری صحیح در اجرای بهینه اینگونه طرحها در شرایط مشابه، ضروری میباشد. نتایج ارزیابی میتواند کمک موثری در نیل به اهداف مختلف مترتب بر فعالیتهای آبخیزداری از جمله کنترل سیل کمک باشد. این تحقیق با هدف ارزیابی تاثیر سدهای اصلاحی توریسنگی اجرا شده در آبخیز جعفرآباد با مساحت 109 کیلومتر مربع در استان گلستان از دیدگاه هیدرولوژیک صورت گرفته است. مقایسه پارامترهای هیدرولوژیکی جریان در زمان قبل و بعد از احداث سدهای اصلاحی با استفاده از آزمون تیجفتی، صورت گرفت. به این منظور مدل هیدرولوژی HEC-HMS، با دادههای مشاهداتی، واسنجی و اعتباریابی شد. بعد از شبیهسازی فرآیند بارش- رواناب در زیرحوزهها و روندیابی جریان در مخازن کوچک با روش پال اصلاح شده، هیدروگراف سیل با دوره بازگشتهای متفاوت 2 تا 100 ساله در وضعیت قبل و بعد از عملیات آبخیزداری شبیهسازی شد. معیارهای دبی اوج، زمان تا اوج، زمان پایه و حجم سیلاب برای ارزیابی تاثیر هیدرولوژیک تعیین و مقادیر آنها در دو وضعیت مذکور با دوره بازگشتهای مختلف، محاسبه شد. نتایج مقایسه آماری تفاوت معنیداری در سطح 95 درصد، در دو دوره قبل و بعد از احداث سازهها را نشان نداد. بر اساس نتایج، درصد تغییر معیارهای ارزیابی نشان داد که تاثیر سازهها بر کلیه معیارها در دوره بازگشتهای متفاوت کمتر از 1.5 درصد بوده است. از طرفی با افزایش دوره بازگشت سیلاب، تاثیر سازهها بر کاهش دبی اوج و حجم سیلاب کاهش یافته و بیشترین تاثیر سازهها بر معیارهای هیدرولوژیک در دوره بازگشتهای پایین 2 تا 15 ساله بوده است.
عباس پورمیدانی؛ ابوالفضل خلیلپور؛ حسین توکلینکو؛ محمدحسن معرفت
دوره 2، شماره 2 ، مرداد 1389، صفحه 95-101
چکیده
امروزه یکی از مشکلات مهم حوزههای آبخیز کشور، فرسایش و تخریب خاک است که توسعه پایدار در این عرصهها را تهدید مینماید. استفاده از پلیمرها برای کنترل فرسایش و حفاظت خاک یکی از روشهای جلوگیری از هدررفت منابع آب و خاک است. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر کاربرد پلیمر BT53 بر افزایش ذخیره رطوبت خاک، کاهش رواناب سطحی و کاهش فرسایش و هدررفت ...
بیشتر
امروزه یکی از مشکلات مهم حوزههای آبخیز کشور، فرسایش و تخریب خاک است که توسعه پایدار در این عرصهها را تهدید مینماید. استفاده از پلیمرها برای کنترل فرسایش و حفاظت خاک یکی از روشهای جلوگیری از هدررفت منابع آب و خاک است. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر کاربرد پلیمر BT53 بر افزایش ذخیره رطوبت خاک، کاهش رواناب سطحی و کاهش فرسایش و هدررفت منابع خاک، در سالهای 1379-1376، ودر قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی (CRBD) و بهصورت فاکتوریل در سه تکرار اجرا گردید. فاکتور اول شامل سطوح صفر، یک و دو پلیمر (بهترتیب صفر، دو و چهار گرم پلیمر در مترمربع سطح خاک) و فاکتور دوم شامل دو سطح کاشت Secale montanum و بدون کاشت بود. حجم رواناب و میزان رسوب پس از هر بارندگی مؤثر (بارندگی که حداقل در یکی از تیمارها رواناب ایجاد کرد)، در تیمارهای مختلف اندازهگیری شد. تجزیه واریانس دادهها نشان داد، بین سطوح مختلف کاربرد پلیمر، از نظر میزان رسوب اختلاف معنیداری در سطح احتمال 1% وجود دارد. با مقایسه میانگین سطوح مختلف فاکتور اول به روش دانکن، هر سه سطح پلیمر از نظر حجم رواناب در یک گروه و از نظر میزان رسوب، در سه گروه قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد، تأثیر پلیمر بیشتر بر کاهش حجم رسوب بوده تا میزان رواناب؛ بهعبارتی پلیمر مذکور اثر بیشتری بر روی حفاظت خاک داشته، هرچند میزان رواناب نیز کاهش قابل ملاحظهای داشته است. سطح یک پلیمر بیشترین و سطح دو آن، کمترین میزان رسوب را داشت. لذا استفاده از سطح دو پلیمر (چهار گرم پلیمر در مترمربع) BT53 را میتوان بهمنظور کاهش فرسایش توصیه نمود؛ همچنین تیمار سطح دو پلیمر بدون کاشت، کمترین حجم رواناب و مقدار رسوب را در بین شش تیمار مربوط به اثرات متقابل پلیمر در کاشت یا عدم کاشت نشان داد.
سیده مریم علیبخشی؛ محمد مهدوی؛ شهرام خلیقی سیکارودی
دوره 2، شماره 2 ، مرداد 1389، صفحه 102-110
چکیده
تخمین بارش و طراحی یک شبکه بارانسنجی بهنحوی که عدم اطمینان در اندازهگیری بهحداقل مقدار ممکن برسد و همچنین در هزینه تأسیسات نیز صرفهجویی شود، نیاز به ایجاد یک رابطه منطقی بین ایستگاههای باراننگار را ایجاب میکند. از سوی دیگر، در مناطقی که بحث فرسایش و رسوب مشکل اساسی آن آنها است، آگاهی از میزان شدت بارش کاملاً ...
بیشتر
تخمین بارش و طراحی یک شبکه بارانسنجی بهنحوی که عدم اطمینان در اندازهگیری بهحداقل مقدار ممکن برسد و همچنین در هزینه تأسیسات نیز صرفهجویی شود، نیاز به ایجاد یک رابطه منطقی بین ایستگاههای باراننگار را ایجاب میکند. از سوی دیگر، در مناطقی که بحث فرسایش و رسوب مشکل اساسی آن آنها است، آگاهی از میزان شدت بارش کاملاً بدیهی است. یکی از روشهای موجود برای حل این مسئله، استفاده از مدلهای شبیهسازی و برآورد شدت بارش در ایستگاههای بارانسنجی میباشد تا از افزایش ایستگاههای باراننگار اضافی، که معمولاٌ دارای هزینه زیادی نیز هستند، جلوگیری بهعمل آید. در این تحقیق، رگبارهای 16 ایستگاه ثبات وزارت نیرو در استان تهران بررسی گردید و 1622 بارش که دارای تاریخ مشترک بودند، مورد آزمون قرار گرفتند. در هر آزمون، یکی از ایستگاهها بهعنوان شاهد انتخاب و شدت بارش در سایر ایستگاههای باراننگار بر اساس آن برآورد گردید و سپس این مقادیر برآورد شده، با شدت رگبارهای واقعی در ایستگاههای مریوطه مقایسه شد. در مرحله بعد، مقادیر شدت بارندگی برآورد شده و اولیه بیبعد شده و درصد بارش در سه چارک زمانی اول و مساحت زیر هر یک از منحنیها بهدست آمد. در نهایت با تعیین میزان خطا در مقادیر برآوردی و مشاهدهای، میزان درصد خطای پیشبینی حجم بارش و سه چارک برای دو منحنی مذکور در هر تک بارش محاسبه و در ادامه درصد فراوانی خطای پیشبینی در حجم بارش و سه چارک در مجموع بارشهای مشترک بهدست آمد. برای تعیین حساسیت مدل، از شاخص ارتفاع با احتساب ضریب تغییرات استفاده شد. نتایج نشان داد در فاصله 900 تا 1800 متری، تأثیر ارتفاع وجود ندارد، ولی پس از آن یک جهش در میزان خطا اتفاق میافتد و این وضعیت از ارتفاع 2000 متر به بعد کمکم کاهش مییابد.
سید حمیدرضا صادقی؛ بهار صلواتی؛ عبدالرسول تلوری
دوره 2، شماره 2 ، مرداد 1389، صفحه 111-115
چکیده
افزایش جمعیت و نیاز روزافزون غذا در قرن اخیر، کشاورزان کشورهای مختلف جهان را بهسوی استفاده از اراضی نامرغوب و نیز مناطق حاشیهای، چون مراتع و جنگلها سوق داده است. این در حالی است که زمینهای حاشیهای دارای استعداد فرسایشی زیاد و قابلیت تولید کمی هستند. در تحقیق حاضر تغییرات کاربری اراضی طی دوره سال 1995 تا 2002 زیر حوزه گاران ...
بیشتر
افزایش جمعیت و نیاز روزافزون غذا در قرن اخیر، کشاورزان کشورهای مختلف جهان را بهسوی استفاده از اراضی نامرغوب و نیز مناطق حاشیهای، چون مراتع و جنگلها سوق داده است. این در حالی است که زمینهای حاشیهای دارای استعداد فرسایشی زیاد و قابلیت تولید کمی هستند. در تحقیق حاضر تغییرات کاربری اراضی طی دوره سال 1995 تا 2002 زیر حوزه گاران در استان کردستان با توجّه به سه نقشة رقومی حاصل از تصاویر ماهوارهای مورد تحلیل قرار گرفته و اثر تغییرات کاربری بر دبی متوسط سالانه در آن بررسی شده است. نتایج تحقیق، دلالت بر تاثیرپذیری دبی متوسط سالانة ایستگاه مذکور از تغییرات بارش سالانه داشته که خود تعیین کننده وضعیت اختصاص زمین به کاربریهای مختلف بوده است.
محمد شعبانی
دوره 2، شماره 2 ، مرداد 1389، صفحه 116-122
چکیده
مدیریت بهینه منابع آبی و حفظ و ارتقای کیفیت آنها نیازمند وجود اطلاعات در زمینه موقعیت، مقدار و پراکنش عوامل شیمیایی آب در یک منطقه جغرافیایی است. تهیه نقشههای بههنگام تغییرات پارامترهای کیفی آبهای زیرزمینی یک منطقه، گام مهمی در مدیریت و بهرهبرداری صحیح از منابع آب زیرزمینی آن منطقه بهشمار میرود. انتخاب و دقت روشهای مناسب ...
بیشتر
مدیریت بهینه منابع آبی و حفظ و ارتقای کیفیت آنها نیازمند وجود اطلاعات در زمینه موقعیت، مقدار و پراکنش عوامل شیمیایی آب در یک منطقه جغرافیایی است. تهیه نقشههای بههنگام تغییرات پارامترهای کیفی آبهای زیرزمینی یک منطقه، گام مهمی در مدیریت و بهرهبرداری صحیح از منابع آب زیرزمینی آن منطقه بهشمار میرود. انتخاب و دقت روشهای مناسب پهنهبندی و تهیه نقشه تغییرات خصوصیات کیفی آبهای زیرزمینی، بستگی به شرایط منطقه و وجود آمار و اطلاعات کافی دارد که انتخاب صحیح آنها گامی اساسی و مهم در مدیریت منابع آبهای زیرزمینی محسوب میشود. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی دقت روشهای زمینآمار در برآورد میزان EC (شوری)، NO3 (نیترات)، pH و TDS (غلظت املاح محلول) آبهای زیرزمینی دشت ارسنجان واقع در شمال شرق استان فارس و پهنهبندی آنها با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی می باشد. بدین منظور، از روشهای زمینآمار مانند روشهای کریجینگ معمولی (OK)، کریجینگ ساده (SK) و روشهای معین، مانند عکس فاصله (IDW)، تابع شعاعی (RBF)، تخمینگر موضعی (LPI) و تخمینگر عام (GPI) استفاده گردید. نتایج بر اساس معیارهای ریشه دوم میانگین مربع خطا (RMSe) و میانگین خطای مطلق (MAE) پایینتر نشان داد که از بین روشهای مختلف میانیابی، روش کریجینگ ساده (SK) برای پارامترهای EC (724.8 =RMSe و 513.41 =MAE) و TDS (463.5 = RMSe و 328.58= MAE) و روش کریجینگ معمولی (OK) برای پارامترهای pH (0.197 = RMSe و 0.139= MAE) وNO3 (7.923 = RMSe و 6.29 = MAE) برای مطالعه و تهیه نقشه تغییرات پارامترهای کیفی منطقه مناسب هستند. نتایج بهدست آمده از این تحقیق موید برتری روشهای زمین آماری کریجینگ نسبت به روشهای معین است.