زهرا نیک؛ کورس یزدجردی؛ هادی عبدالعظیمی
چکیده
تحلیلهای ریختسنجی بهعنوان ارزیابی کمی ویژگیهای هندسی اشکال زمینی و چشماندازها قابل بررسی میباشند. در بررسی ویژگیهای تکتونیکی حوزه آبخیز، استفاده از بعضی پارامترهای ریختسنجی، میتواند اطلاعات بسیار مهمی را ارائه دهند. حوضه گاوکشک با مساحت 46.73 کیلومترمربع، در ناحیه کوهستانی و تکتونیکی زاگرس چینخورده، قرار دارد. ...
بیشتر
تحلیلهای ریختسنجی بهعنوان ارزیابی کمی ویژگیهای هندسی اشکال زمینی و چشماندازها قابل بررسی میباشند. در بررسی ویژگیهای تکتونیکی حوزه آبخیز، استفاده از بعضی پارامترهای ریختسنجی، میتواند اطلاعات بسیار مهمی را ارائه دهند. حوضه گاوکشک با مساحت 46.73 کیلومترمربع، در ناحیه کوهستانی و تکتونیکی زاگرس چینخورده، قرار دارد. هدف از این پژوهش، استفاده از شاخصهای ریختسنجی، نظیر: شاخص انتگرال هیپسومتری، شاخص شکل حوضه زهکشی، شاخص شیب جریان (گرادیان طول رود)، شاخص شیب طولی رودخانه، شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی و شاخص نسبت عرض کف دره به ارتفاع آن میباشد. در نتیجه، این شاخصها تبدیل به شاخص نسبی فعالیت تکتونیکی میشود. با استفاده از این شاخص میتوان عملکرد کلی فعالیت تکتونیکی منطقه را بررسی کرد. مقادیر شاخصهای ریختسنجی منطقه مورد مطالعه، با تقسیم شدن منطقه به 43 زیرحوضه آن و با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) مورد بررسی قرار گرفته است. روش شاخصهای ریختسنجی همراه با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی، رویه و ابزار توانمندی، برای برآورد فعالیت تکتونیکی منطقه میباشد. البته باید در نظر داشت که نتایج حاصل از این شاخصها، میتواند در بخشهای مختلف، مقادیر مختلفی را نشان دهد. با بررسی شاخص نسبی فعالیت تکتونیکی، حوضه مورد مطالعه به دو بخش فعال (25.6 درصد از کل حوزه آبخیز) و نیمه فعال (74.4 درصد از کل حوزه آبخیز) تقسیم میشود. با انجام بررسیهای آماری، حوضه مورد مطالعه به چهار خوشه شامل: خوشه یک، با 91.83 درصد شباهت، خوشه دو، با 95.19 درصد شباهت، خوشه سه، با 96.18 درصد شباهت و خوشه چهار، با 91.09 درصد شباهت تقسیمبندی میشود. در این روش، مناطق همگن، بر اساس الگوریتم خوشهبندی Ward تعیین شدند. بررسی تکتونیک فعال حوضه مورد پژوهش، با استفاده از دیگر شاخصهای ریختسنجی، میتواند در یک طرح پژوهشی دیگر مورد بررسی قرار گیرد.
سید حمیدرضا صادقی؛ علیاکبر داودیراد؛ امیر سعدالدین؛ شهلا پایمزد
چکیده
امروزه تخریب زمین با توجه به روند روبهرشد جمعیت و تامین نیازهای آن و همچنین توسعه اقتصادی، بهرهبرداری غیرعلمی و غیرمنطقی از منابع اجتنابناپذیر است. از اینرو، پایش و شناسایی عوامل موثر بر تخریب زمین در یک منطقه برای مهار و مدیریت آن ضروری است. حال آنکه این موضوعات کمتر مورد توجه متخصصین و مدیران قرار گرفته است. ...
بیشتر
امروزه تخریب زمین با توجه به روند روبهرشد جمعیت و تامین نیازهای آن و همچنین توسعه اقتصادی، بهرهبرداری غیرعلمی و غیرمنطقی از منابع اجتنابناپذیر است. از اینرو، پایش و شناسایی عوامل موثر بر تخریب زمین در یک منطقه برای مهار و مدیریت آن ضروری است. حال آنکه این موضوعات کمتر مورد توجه متخصصین و مدیران قرار گرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر در حوزه آبخیز شازند با هدف تحلیل روند تخریب زمین و شناخت عوامل مهم و تاثیرگذار بر مبنای شاخص منطقه حساس محیطی (ESAI) در بازه زمانی 1365 تا 1393 به سبب تغییرات قابل توجه بهدلیل بهرهبرداریها و مدیریتهای متنوع و توسعه صنعتی انجام شد. با توجه به نقشههای ESAI تهیه شده در مقاطع زمانی 1365، 1377، 1387 و 1393، بهترتیب 16.56، 33.39، 42.32 و 49.52 درصد از وسعت منطقه در شرایط بحرانی تخریب زمین قرار داشت. بر اساس تحلیل نتایج حاصل، روند تخریب زمین در منطقه فزاینده بوده و در دورههای منتهی به سالهای 1377 و 1393 با شدت بیشتری صورت گرفته است. همچنین، تحلیل حساسیت و بررسی عوامل تاثیرگذار در تخریب زمین در منطقه مطالعاتی مشخص نمود که نقش عوامل پوشش گیاهی و مدیریتی و انسانی در تغییرات مقادیر ESAI و تعدیل و تشدید تخریب زمین بیش از سایر عوامل بوده است.
احمد نوحهگر؛ محمد کاظمی؛ سید جواد احمدی؛ حمید غلامی؛ رسول مهدوی
چکیده
کارایی روش منشأیابی با ردیابها یا انگشتنگاری بهعنوان روشی موفق و مؤثر برای تعیین منابع رسوبات به اثبات رسیده است. اولین و مهمترین مرحله روش منشأیابی رسوب، انتخاب ترکیب مناسبی از ردیاب است که قادر به جداسازی منابع رسوب باشند .وجود دادههای پرت بر انتخاب ترکیب مناسبی از ردیابها اثر گذاشته، ممکن است مانع انتخاب ...
بیشتر
کارایی روش منشأیابی با ردیابها یا انگشتنگاری بهعنوان روشی موفق و مؤثر برای تعیین منابع رسوبات به اثبات رسیده است. اولین و مهمترین مرحله روش منشأیابی رسوب، انتخاب ترکیب مناسبی از ردیاب است که قادر به جداسازی منابع رسوب باشند .وجود دادههای پرت بر انتخاب ترکیب مناسبی از ردیابها اثر گذاشته، ممکن است مانع انتخاب متغیرهای مهم (ردیابهای مؤثر) شده و توان جداسازی یا درصد طبقهبندی صحیح را کاهش دهد. بنابراین دادههای یادشده باید شناسایی و در صورت وجود شواهد کافی دال بر پرت بودن، نسبت به تصحیح یا حذف آنها اقدام شود. در مطالعه حاضر هدف شناسایی دادههای پرت در بین مجموعه ردیابهای اندازهگیری شده در حوزه آبخیز تنگ بستانک، برای تشخیص بهترین ترکیب ردیابها بود. بر این اساس از روشهای تکمتغیره شناسایی دادههای پرت همچون آزمون گراب، آزمون گوس، آزمون دیکسون، نمودار جعبهای، میانه به اضافه یا منهای میانه انحرافهای تمام دادهها از میانه و میانگین به اضافه و منهای سه برابر انحراف از معیار دادهها و نیز از روشهای چندمتغیره شناسایی دادههای پرت همچون تحلیل مؤلفههای اصلی، فاصله ماهالانوبیس، مربع فاصله ماهالانوبیس، نمودار چندک مربع فاصله ماهالانوبیس به روی درجه آزادی در برابر توزیع مربع کای، نمودارهای جعبهای مربع فاصله ماهالانوبیس استفاده شد. در مجموع دادهای پرت شناخته شد که دستکم نیمی از روشهای مذکور به پرت بودن آن اذعان داشته باشند. نتایج نشان داد روش میانه به اضافه و منهای میانه انحرافهای تمام دادهها از میانه تعداد بیشتری از دادهها را بهعنوان داده پرت معرفی میکند و همچنین روشهای چندمتغیره اشتراک کمتری در تشخیص دادههای پرت با یکدیگر دارند. آزمونهای تکمتغیره اجماع بهتری نسبت به شناسایی و معرفی دادههای پرت دارند. برای استفاده از روشهای تکمتغیره برای شناسایی دادههای پرت روشهای میانه به اضافه یا منهای میانه انحرافهای تمام دادهها از میانه، نمودار جعبهای و آزمون دیکسون بهترتیب حساسیت آنها پیشنهاد میشود. همچنین نتایج نشان داد، بیشینه اجماع روشهای بهکار رفته برای روشهای تکمتغیره چهار و برای روشهای چندمتغیره دو مورد هست و در کل اجماع نیمی از روشها برای پرت بودن دادهها مشاهده نشد.
داود داودمقامی؛ حسین بانژاد؛ مجتبی صانعی؛ سید اسدالله محسنیموحد
چکیده
سرریزهای لبه تیز یکی از سازههای اندازهگیری، انحراف و کنترل سطح آب در پروژههای هیدرولیکی، آبی و زیستمحیطی هستند. ضریب آبگذری این سرریزها نیز چون سایر سرریزها تابعی از H/P (H ارتفاع آب روی سرریز و P ارتفاع سرریز) میباشد. در شرایطی که نیاز به عبور جریان بیشتر با یک ارتفاع مشخص از روی سرریز وجود دارد با تغییر شکل پلان ...
بیشتر
سرریزهای لبه تیز یکی از سازههای اندازهگیری، انحراف و کنترل سطح آب در پروژههای هیدرولیکی، آبی و زیستمحیطی هستند. ضریب آبگذری این سرریزها نیز چون سایر سرریزها تابعی از H/P (H ارتفاع آب روی سرریز و P ارتفاع سرریز) میباشد. در شرایطی که نیاز به عبور جریان بیشتر با یک ارتفاع مشخص از روی سرریز وجود دارد با تغییر شکل پلان سرریز، طول آن افزایش داده میشود. یکی از این سرریزها، سرریز نوک اردکی میباشد. گاهی اوقات در اثر عواملی نظیر جمع شدن رسوبات در پشت سرریز، فرسایش در پاییندست سازه سرریز و مانند آن شرایطی به وجود میآید که رقوم بستر بالادست و پاییندست تغییر کرده، باعث تغییر در خصوصیات هیدرولیکی جریان عبوری، از جمله ضریب آبگذری جریان میشود. در این تحقیق این تغییرات بر روی ضریب آبگذری سرریز لبه تیز نوک اردکی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تغییر در ارتفاع سرریز نوک اردکی تاثیری بر میزان ضریب آبگذری در نسبتهای برابر H/P ندارد. اما با افزایش نسبت بزرگنمایی یعنیL/W (L طول سرریز و W عرض فلوم) ضریب آبگذری کاهش مییابد. همچنین، با افزایش بزرگنمایی مقدار بیشینه ضریب دبی در مقدار H/P کمتر روی میدهد بهطوری که ضرایب آبگذری بیشینه در بزرگنماییهای دو، سه و چهار بهترتیب دارای مقادیر 0.73، 0.68 و 0.63 هستند که بهترتیب در H/P معادل 0.5، 0.3 و 0.25 روی دادهاند. بالا آمدن رقوم بستر بالادست باعث کاهش آبگذری میشود. در جریان مستغرق کاهش رقوم بستر پاییندست باعث افزایش ضریب آبگذری میشود، اما تا هنگامی که جریان مستغرق نباشد و شرایط هوادهی یکسان باشد، این کاهش رقوم تاثیری بر ضریب آبگذری ندارد. با افزایش نسبت بزرگنمایی سرریز نوک اردکی از سه به چهار، مقدار H/P در آستانه تداخل جریان و استغراقهای موضعی از 0.5 به 0.3 کاهش یافت.
هوشنگ جزی؛ زینب کرکهآبادی؛ سعید کامیابی
چکیده
قرن بیست و یکم مواجه با بحث جدالانگیز توسعه پایدار با اولویت توسعه پایدار شهری خواهد بود. در برنامهریزیهای شهری به موضوع پایداری شهرهای وابسته به منابع طبیعی و زیستی پیرامونی توجه کافی نشده است. مقوله توسعه شهر بدون توجه به حوزه آبخیز آن بیمعنی است. راهبردهای شهری بر پیادهسازی و اجرای طرحهای ایستا، پیرو مکتب مدرنیسم پرداخته ...
بیشتر
قرن بیست و یکم مواجه با بحث جدالانگیز توسعه پایدار با اولویت توسعه پایدار شهری خواهد بود. در برنامهریزیهای شهری به موضوع پایداری شهرهای وابسته به منابع طبیعی و زیستی پیرامونی توجه کافی نشده است. مقوله توسعه شهر بدون توجه به حوزه آبخیز آن بیمعنی است. راهبردهای شهری بر پیادهسازی و اجرای طرحهای ایستا، پیرو مکتب مدرنیسم پرداخته و به لزوم برقراری ارتباط متقابل، پایدار و حیاتی حوزههای آبخیز شهری که در واقع رگهای تغذیه کننده شهر هستند، پرداخته نشده است. این پژوهش با هدف اصلی تبیین راهبردهای توسعه پایدار شهر گرمسار با محوریت مدیریت یکپارچه حوزه آبخیز شهری از طریق شناخت عوامل موثر در پایداری حوزه آبخیز شهری گرمسار و تحلیل روابط علی و معلولی پایداری شهری در کنش با عوامل پایداری حوزه آبخیز حبلهرود انجام شده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق مطالعات کتابخانهای و استفاده از اسناد، مدارک و مشاهده میدانی برای ثبت اطلاعات، انجام شده است. بهمنظور ارزیابی و تحلیل اطلاعات، از مدل ارزیابی زیست محیطی DPSIR، از مدل AHP برای تعیین بهترین پاسخها و گزینههای منتج از مدل ارزیابی و از مدل SWOT برای تعیین بهترین راهبردهای توسعه پایدار شهر گرمسار بهصورت تلفیقی استفاده شده است. نتایج بررسیها نشان داد که شهر گرمسار بهعنوان یک شهر وابسته به حوزه آبخیز شهری از پایداری برخوردار نیست، حوزه آبخیز شهری گرمسار به لحاظ تامین منابع زیستی و حیاتی حوضه، از پایداری برخوردار نیست، ولی حفظ پایداری حوزه آبخیز و شهر گرمسار از طریق پیادهسازی راهبردهای متناسب با منابع زیستی موجود امکانپذیر است. بر اساس نتایج حاصله از تحلیل و ترسیم ماتریس راهبردی کمی و تحلیل، هشت راهبرد اصلی شناسایی شده اولویتبندی شد و از بین آنان راهبرد تدوین برنامه مشترک آب، کشاورزی و منابع طبیعی در حوزه آبخیز شهری بهمنظور تبیین اقدامات موثر زنجیره تولید، توزیع و مصرف آب در اراضی بالادست در اولویت اول قرار گرفت.
امین صالحپور جم؛ امیر سررشتهداری؛ محمودرضا طباطبایی
چکیده
آگاهی از عوامل موجود بازدارنده مشارکت مردمی در طرحهای آبخیزداری، اصولیترین گام در تحقق مشارکت موثر مردمی و دستیابی به اهداف مدیریت یکپارچه حوزههای آبخیز است. حوزههای آبخیز مشرف به شهر تهران، مشتمل بر 12 حوضه بوده که رواناب خروجی آنها از اراضی شمالی شهر تهران و عرصههای مجاور شمال شرقی آن یا بهعبارتی دیگر، شمیرانات ...
بیشتر
آگاهی از عوامل موجود بازدارنده مشارکت مردمی در طرحهای آبخیزداری، اصولیترین گام در تحقق مشارکت موثر مردمی و دستیابی به اهداف مدیریت یکپارچه حوزههای آبخیز است. حوزههای آبخیز مشرف به شهر تهران، مشتمل بر 12 حوضه بوده که رواناب خروجی آنها از اراضی شمالی شهر تهران و عرصههای مجاور شمال شرقی آن یا بهعبارتی دیگر، شمیرانات عبور مینماید. عوامل متعددی میتوانند بر عدم مشارکت مردم در طرحهای آبخیزداری دخالت داشته باشند که در این تحقیق در قالب چهار شاخص اقتصادی، اجتماعی، انسانی و برنامهریزی طبقهبندی شدند. نتایج حاصل از اولویتبندی شاخصهای موثر بر عدم مشارکت ذینفعان در طرحهای آبخیزداری مبتنی بر اوزان بهدست آمده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FUZZY-AHP) بر اساس پرسشنامه از کارشناسان اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان تهران و شهرستانهای مربوطه نشان میدهد که شاخصهای اقتصادی و انسانی بهترتیب بیشینه و کمینه اولویت را به خود اختصاص دادهاند. بهطوری که رتبهبندی شاخصها مبتنی بر وزن نرمال شده، بهترتیب اهمیت از بیشینه به کمینه بهصورت شاخص اقتصادی، برنامهریزی، اجتماعی و در نهایت انسانی است. همچنین، در این تحقیق زیرشاخصهای موثر بر عدم مشارکت ذینفعان در طرحهای آبخیزداری بر اساس شاخصهای چهارگانه مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، پرسش از کارشناسان و نیز مراجعه به منطقه و مصاحبه حضوری با 240 نفر از ساکنان و بهرهبرداران منطقه ایجاد شد و در نهایت، روایی پرسشنامه مبتنی بر نظرات خبرگان به تایید نهایی رسید. نتایج حاصل از رتبهبندی زیرشاخصها مبتنی بر آزمون فریدمن نشاندهنده تفاوت نقش زیرشاخصهای موثر بر عدم مشارکت ذینفعان در طرحهای آبخیزداری است. بهطوری که "نادیده گرفتن درآمد مردم بهعنوان انگیزه اقتصادی مستقیم" با میانگین رتبه 10.77 و "پایین بودن سطح سواد و آگاهی" با میانگین رتبه 1.80 بهترتیب بیشینه و کمینه میانگین رتبه را به خود اختصاص داده است. در این تحقیق، زیرشاخص "نادیده گرفتن درآمد مردم بهعنوان انگیزه اقتصادی مستقیم" از شاخص اقتصادی، زیرشاخص "تمرکز قدرت تصمیمگیری در مرکز" از شاخص برنامهریزی، زیرشاخص "عدم اعتماد نسبت به نتایج پروژهها" از شاخص اجتماعی و نیز زیرشاخص "عدم آموزش ساکنان حوضه در خصوص طرحها و اهداف مربوطه" از شاخص انسانی بهعنوان مهمترین زیرشاخصها رتبهبندی شدند.
کورش شیرانی؛ فرزاد حیدری؛ علیرضا عربعامری
چکیده
زمینلغزشها از مهمترین خطرات طبیعی هستند که نه تنها زندگی انسان را به خطر میاندازند، بلکه باعث ایجاد بار اقتصادی برای جامعه میشوند. با توجه به اهمیت تشخیص مناسبترین روش برآورد صحیح خطر زمینلغزش، در این پژوهش میزان کارایی دو روش شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون چندمتغیره مقایسه شد. بدین منظور ابتدا با استفاده از ...
بیشتر
زمینلغزشها از مهمترین خطرات طبیعی هستند که نه تنها زندگی انسان را به خطر میاندازند، بلکه باعث ایجاد بار اقتصادی برای جامعه میشوند. با توجه به اهمیت تشخیص مناسبترین روش برآورد صحیح خطر زمینلغزش، در این پژوهش میزان کارایی دو روش شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون چندمتغیره مقایسه شد. بدین منظور ابتدا با استفاده از عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهای، نقشههای زمینشناسی و بررسیهای میدانی نقشه پراکنش زمینلغزشها تهیه شد. همچنین، با استفاده از بررسیهای میدانی و مرور مطالعات انجام شده اقدام به بررسی و تعیین نه پارامتر موثر در رخداد زمینلغزش شامل لیتولوژی، کاربری اراضی، شیب، جهت شیب، ارتفاع، بارش، فاصله از گسل، فاصله از جاده و تراکم شبکه زهکشی شد. پس از تهیه لایههای اطلاعاتی با استفاده از GIS و وزندهی به عوامل موثر، با استفاده از نقشه پراکنش زمینلغزش، اقدام به تهیه نقشههای پهنهبندی خطر زمینلغزش با استفاده از روشهای شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون چند متغیره شده و نتایج مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به اینکه برای ارزیابی مدل نمیتوان از همان لغزشهایی استفاده نمود که در پهنهبندی استفاده شدهاند، لذا، از بین نقاط لغزشی، 70 درصد (140 عدد) برای اجرای مدل و 30 درصد (60 عدد) برای ارزیابی مدلها مورد استفاده قرار گرفت. مقادیر شاخصهای مجموع کیفیت (QS) و دقت (P) بهترتیب برای روش شبکه عصبی (0.15 و 0.08) و برای روش رگرسیون چند متغیره (0.14 و 0.05) بوده که این نتایج بیانگر تناسب بیشتر نتایج مدل شبکه عصبی در پهنهبندی منطقه مورد مطالعه میباشد. بدین ترتیب با انتخاب بهترین روش پهنهبندی، میتوان به نقشه پهنهبندی خطر قابل اعتماد و نتایج مطلوبتری دست یافت.
فرود شریفی؛ مهدی رحمانی جوینانی؛ حمید داودی
چکیده
معرفی و ارزیابی روش آشکارسازی حرکت آب بهوسیله تغذیه واداری که یکی از ضرورتهای ارزیابی اقدامات آبخیزداری است، هدف اصلی این تحقیق میباشد. در محدوده مورد پژوهش پنج پروفیل دوقطبی-دوقطبی، طراحی و دادهبرداری شد. پروفیل A در راستای محور خاکریز تاج سد در جهت شرقی-غربی انجام شد. پروفیل B و C در جهت شمالی-جنوبی بهترتیب در ساحل راست ...
بیشتر
معرفی و ارزیابی روش آشکارسازی حرکت آب بهوسیله تغذیه واداری که یکی از ضرورتهای ارزیابی اقدامات آبخیزداری است، هدف اصلی این تحقیق میباشد. در محدوده مورد پژوهش پنج پروفیل دوقطبی-دوقطبی، طراحی و دادهبرداری شد. پروفیل A در راستای محور خاکریز تاج سد در جهت شرقی-غربی انجام شد. پروفیل B و C در جهت شمالی-جنوبی بهترتیب در ساحل راست بالادست و پاییندست برداشت شد. پروفیل D و E عمود بر رودخانه بهترتیب در پاییندست و بالادست محور سد زیرزمینی و چکدم احداثی به انجام رسید. مدلسازی دو بعدی بر اساس دادههای برداشت شده با استفاده از نرمافزار RES2DINV و تدقیقسازی نتایج مدل با استفاده از مطالعات زمینشناسی انجام گرفت. در این تحقیق دو محدوده حرکت آب یکی مسیر مدفون با تراوایی قابل توجه و دیگری از امتداد نمایی ناودیس شکل در ساحل راست رودخانه آشکارسازی شد. نتایج حاصل از پروفیل A حاکی از تشکیل شدن زون تخریب گسل شمالی–جنوبی و حرکت آب از سکوی سمت راست از ارتفاع 1457 (ارتفاع تاج خاکریز) تا ارتفاع 1450 متر است. مقاومت ویژه الکتریکی بدنه خاکی با بیش از 100 اهم متر، حاکی از خشک بودن بافت رسی آن است. در پروفیل B در فاصله 50 متری محور خاکریز در تراز ارتفاعی 1428 تا 1443 متری، منطقهای با مقاومت ویژه کم به ابعاد 20 در 15 متر در یک نمای ناودیسی شکل بیانگر محیطی مرطوب است که با توجه به ابعاد و عمق آن، قسمت اعظم حرکت آب از این محل میباشد. پروفیل D تاییدی بر وجود و آشکارسازی مسیری مدفون با تراوایی قابل توجه میباشد که با نتایج پروفیلهای A و B همخوانی دارد. پروفیل E تاییدی بر گسل شمالی–جنوبی و هدایت جریانات زیرقشری به سمت ساحل راست میباشد. در مجموع کاربرد روش یاد شده بهعنوان ابزاری کارامد میتواند در زمان کم و هزینه قابل قبول، ارزیابی میزان و جهت جریان آب را شناسایی نماید. نتیجه کمی این مطالعه موید عملکرد مثبت اقدامات انجام شده است که منجر به ایجاد ذخیرهای به حجم 120 هزار مترمکعب طی چندین مرحله در سال، در مدیریت سیلابها و تغذیه واداری در افزایش توان سفرههای سمت راست رودخانه در طول 500 و عرض 200 و ضخامت 20 متر شده که این میزان آب در شکستگیهای یاد شده با سرعتی حدود 10 متر در روز در حال حرکت میباشد.
جعفر رضایی؛ حیدر صیدزاده؛ علیرضا شادمانی
چکیده
مهار سیلابها، تغذیه مصنوعی سفرههای آب زیرزمینی و کوشش در بهینهسازی بهرهوری از منابع آب و خاک از مهمترین نتایجی است که در زمینه احداث ایستگاههای پخش سیلاب بر آبخوان کشور بهدست آمده است. یکی از اهداف مهم پخش سیلاب، ایجاد تغییرات مثبت در متغیرهای اقتصادی منطقه از جمله تولید محصولات کشاورزی، علوفه، تولید چوب ...
بیشتر
مهار سیلابها، تغذیه مصنوعی سفرههای آب زیرزمینی و کوشش در بهینهسازی بهرهوری از منابع آب و خاک از مهمترین نتایجی است که در زمینه احداث ایستگاههای پخش سیلاب بر آبخوان کشور بهدست آمده است. یکی از اهداف مهم پخش سیلاب، ایجاد تغییرات مثبت در متغیرهای اقتصادی منطقه از جمله تولید محصولات کشاورزی، علوفه، تولید چوب و توسعه اراضی جدید کشاورزی و مرتعی میباشد. بهعبارت دیگر، هر یک از طرحهای اجرا شده پخش سیلاب در ایستگاههای مختلف دارای اثرات اقتصادی خاص در منطقه مورد نظر میباشند. هدف این طرح، تعیین میزان اثرات اقتصادی طرح پخش سیلاب بر آبخوان دهلران از طریق پایش، رفتارسنجی و ثبت دادههای مربوطه بهطور پیوسته و مداوم بوده است. برای این منظور، با استفاده از معیارهای صحیح ارزیابی اقتصادی طرحهای سرمایهگذاری اقدام به تعیین میزان سودآوری و توجیه اقتصادی طرح در ایستگاه آبخوانداری دهلران شده است. نتایج نشان میدهد سطح زیرکشت آبی روستاهای پاییندست آبخوان در سال 91 نسبت به سال پایه حدود 3.5 برابر شده است، همچنین، ارزش افزوده حاصل از سیلاب تزریق شده بر اساس اندازهگیری حجم سیلاب کنترل شده برابر 14.6 میلیارد ریال میباشد و ارزش افزوده تولیدات علوفه، چوب و بخش کشاورزی در عرصه آبخوان بهترتیب برابر با 1353.96، 13.38 و 657.05 میلیارد ریال میباشند. بهعلاوه، مقدار ارزش خالص فعلی طرح برابر 1398.61 میلیارد ریال، نرخ بازگشت سرمایه برابر 0.38 و نسبت فایده به هزینه برابر 2.87 میباشد که نشاندهنده، توجیه اقتصادی طرح است.
حاجی کریمی؛ عابد زیدعلی؛ رضا امیدیپور
چکیده
شناخت عوامل اقلیمی و اثر آنها بر روی گیاهان زارعی یکی از مهمترین عوامل موثر در افزایش یا کاهش عملکرد و تولید میباشد و این موضوع در شرایط کشاورزی دیم، بهویژه برای گندم بهعنوان یک محصول استراتژیک از اهمیت بیشتری برخوردار است. یکی از پیامدهای اقلیمی مهم برای زارعت، خشکسالیهای پیاپی است که هر چند سال یکبار اتفاق میافتند ...
بیشتر
شناخت عوامل اقلیمی و اثر آنها بر روی گیاهان زارعی یکی از مهمترین عوامل موثر در افزایش یا کاهش عملکرد و تولید میباشد و این موضوع در شرایط کشاورزی دیم، بهویژه برای گندم بهعنوان یک محصول استراتژیک از اهمیت بیشتری برخوردار است. یکی از پیامدهای اقلیمی مهم برای زارعت، خشکسالیهای پیاپی است که هر چند سال یکبار اتفاق میافتند و باعث تاثیر بر محصولات کشاورزی میشوند. این مطالعه با هدف ارزیابی عملکرد تولید گندم در اراضی دیم استان ایلام تحت تاثیر پدیده خشکسالی انجام شد. در این راستا برای بررسی تاثیر خشکسالی از آزمونهای آماری رگرسیون و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیونی تاثیر وقوع پدیده خشکسالی بر عملکرد گندم دیم نشان داد که وقوع خشکسالی در شهرستانهای دهلران، ایلام، درهشهر بهترتیب موجب کاهش 45، 67 و 45 درصدی عملکرد گندم اراضی دیم شده است. همچنین، ضریب همبستگی بیانگر این موضوع بود که در شهرستان مهران رابطه بین خشکسالی و تولید گندم در اراضی دیم این شهرستان 58 درصد، در شهرستان دهلران 61 درصد، ایلام 46 درصد، ایوان 74 درصد، درهشهر 63 درصد، آبدانان 61 درصد و شیروان چرداول 85 درصد بود.