سیدحمیدرضا صادقی؛ زینب کریمی؛ زهرا هاشمیآریان
چکیده
سالانه مقدار زیادی خاک از سطح حوزههای آبخیز بهوسیله عوامل فرسایشی شسته میشود. لذا، اعمال روشهای مدیریتی مناسب برای مهار فرسایش خاک ضروری است. یکی از راهکارها و فناوریهای جدید برای مهار فرسایش خاک، استفاده از اصلاحکنندههای اقتصادی و دوستدار محیطزیست است. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد کاربرد ترکیبی ...
بیشتر
سالانه مقدار زیادی خاک از سطح حوزههای آبخیز بهوسیله عوامل فرسایشی شسته میشود. لذا، اعمال روشهای مدیریتی مناسب برای مهار فرسایش خاک ضروری است. یکی از راهکارها و فناوریهای جدید برای مهار فرسایش خاک، استفاده از اصلاحکنندههای اقتصادی و دوستدار محیطزیست است. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد کاربرد ترکیبی پلیآکریلآمید (شش گرم بر مترمربع) و ورمیکمپوست (24 گرم بر مترمربع) در مقایسهی کاربرد جداگانه هر یک از آنها و همچنین شرایط عدم استفاده از افزودنی روی مهار رواناب و فرسایش از کرتهای کوچک از شرایط آزمایشگاهی و روی یک خاک لومیرسی انجام پذیرفت. تیمارهای پژوهش تحت تأثیر بارندگی مصنوعی با شدت 80 میلیمتر بر ساعت و تداوم هشت دقیقه قرار گرفته و مقدار رواناب، غلظت رسوب و هدررفت خاک مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل نتایج آماری دلالت بر اثر معنیدار کلیه تیمارها (p=0.00) روی کاهش میزان رواناب، هدررفت خاک و غلظت رسوب خروجی داشت. همچنین، تأثیر کاربرد ترکیبی پلیآکریلآمید و ورمیکمپوست بر رواناب و غلظت رسوب بیش از اثر آن بر رواناب بود.
فاطمه محمدزاده؛ محمدرضا اختصاصی؛ سید زینالعابدین حسینی
چکیده
یکی از منابع مهم تأمین آب در بیشتر نقاط ایران سفرههای آب زیرزمینی است که در دهههای اخیر تحت تأثیر عوامل مختلف طبیعی و انسانی قرار گرفته است. از جمله عوامل طبیعی میتوان به جنس زمین و سازندهای زمینشناسی در هر منطقه اشاره کرد. در این پژوهش، بررسی کیفی منابع آب زیرزمینی و ارتباط آنها با سازندهای زمینشناسی مدنظر قرار گرفت. به این ...
بیشتر
یکی از منابع مهم تأمین آب در بیشتر نقاط ایران سفرههای آب زیرزمینی است که در دهههای اخیر تحت تأثیر عوامل مختلف طبیعی و انسانی قرار گرفته است. از جمله عوامل طبیعی میتوان به جنس زمین و سازندهای زمینشناسی در هر منطقه اشاره کرد. در این پژوهش، بررسی کیفی منابع آب زیرزمینی و ارتباط آنها با سازندهای زمینشناسی مدنظر قرار گرفت. به این منظور، ابتدا با استفاده از نقشه زمینشناسی منطقه، سازندهای زمینشناسی استخراج شد. سپس، دادههای کیفی 76 چاه بهرهبرداری و سه چاه شاهد، بهمنظور تعیین تیپ آب منطقه وارد نرمافزار Chemistry شد. در ادامه سازندها با توجه به توان تولید تیپ آنها و اثر انحلالیشان (کیفیت)، طبقهبندی شد؛ در مرحله بعد، بافرهایی به فواصل یک، سه، پنج، هفت و 10 کیلومتری در اطراف چاهها ایجاد و لایههای آن با نقشههای زمینشناسی قطع داده شد. نتایج بهدست آمده با استفاده از آزمون t-test نشان داد که با احتمال 95 درصد، در فواصل یک، سه، پنج و هفت کیلومتری از چاهها، درصد تأثیر سازندها بر چاههای بهرهبرداری، معنیدار است، اما در فاصله 10 کیلومتری و با افزایش فاصله، این تأثیر کمتر شده و تأثیر معنیداری به این دلیل وجود ندارد، اما تأثیر مجموع سازندهای غیرکواترنری بر چاهها افزایش مییابد. نتایج حاصل از منطق بولین نیز نشان داد که سازند (Qt2) در فواصل نزدیک به چاهها بیشترین گسترش را دارند که شامل مخروط افکنهها و رسوبات آبرفتی جوان است و محل اصلی تغذیه آبخوانها میباشند. اما هرچه فاصله از چاهها افزایش مییابد، تأثیر سازندهای غیرکواترنری از جمله آهک کرتاسه و سنگهای باتولیتی (آتشفشانی) که بهترتیب دارای توان تولید تیپ آبی کلروره و کربناته را دارند، افزوده میشود.
محمود عربخدری؛ کلثوم صدارتی؛ اباذر اسمعلی
چکیده
باور عمومی کارشناسی در ایران حکایت از افزایش رسوب سالانه در بیشتر حوزههای آبخیز دارد. پژوهش حاضر به ارزیابی این باور با تحلیل چهار دهه آمار رسوب در ایستگاه رودک روی جاجرود و ایستگاه سیرا روی رودخانه کرج پرداخته است. از آن جا که تغییرات مقدار رسوب تابعی از تغییرات دبی و غلظت جریان است، هر سه متغیر بهصورت جداگانه تحلیل شد. بررسی ...
بیشتر
باور عمومی کارشناسی در ایران حکایت از افزایش رسوب سالانه در بیشتر حوزههای آبخیز دارد. پژوهش حاضر به ارزیابی این باور با تحلیل چهار دهه آمار رسوب در ایستگاه رودک روی جاجرود و ایستگاه سیرا روی رودخانه کرج پرداخته است. از آن جا که تغییرات مقدار رسوب تابعی از تغییرات دبی و غلظت جریان است، هر سه متغیر بهصورت جداگانه تحلیل شد. بررسی اولیه دادهها نشان داد، بیش از 92 درصد از رسوب معلق ایستگاههای رودک و سیرا بهترتیب بهوسیله دو و سه دهک (معادل20 و 30 درصد) بالای جریان (دبیهای سیلابی یا موثر) انتقال مییابد. در این میان، بالاترین دهک (10 درصد) جریان نیز به تنهایی مسئولیت حمل حدود 80 و 64 درصد از رسوب این دو ایستگاه را به خود اختصاص میدهد. لذا، در بررسی روند، عمدتا تحلیل دادههای بالاترین دهک جریان مورد توجه قرار گرفت. چند روش مشتمل بر الف) برازش خط رگرسیون بر دادههای اندازهگیری شده غلظت و وزن رسوب نسبت به زمان، ب) مقایسه ترسیمی میانگین دبی، غلظت و وزن رسوب در چهار دهه، ج) استفاده از آزمونکروسکال-والیس و د) ضریب همبستگی رتبهای کندال برای تحلیل روند به کار رفت. هر چهار روش، روند نزولی در مقدار غلظت و وزن رسوب هر دو ایستگاه در طول چهار دهه را نشان دادند که در مورد دو روش ناپارامتری از نظر آماری معنیدار بود. نظر به اینکه در این چهار دهه، بالاترین دهک دبیهای روزانه نیز روندی افزایشی نداشت، میتوان مطرح نمود که بر خلاف باور عمومی، رسوب معلق این رودخانهها کاهش یافته است. تقلیل رسوبدهی احتمالا ناشی از سطح گسترده عملیات حفاظت خاک و آب اجرا شده در سطح حوضه بالادست سدهای امیرکبیر و لتیان است. البته، روند نزولی رسوب معلق رودخانه، الزاما به معنی کاهش فرسایش دامنهها نیست و ممکن است، ناشی از کمتر شدن نسبت تحویل رسوب باشد.
رئوف مصطفیزاده؛ محسن ذبیحی؛ مریم ادهمی
چکیده
ویژگی خودتشابهی در متغیرهای اقلیمی، امکان استفاده از بعد فرکتالی و تحلیل تغییرات زمانی و مکانی آن را فراهم مینماید. بر این اساس استفاده از هندسه فرکتالی در پیشبینی رفتار بسیاری از فرایندهای طبیعی از جمله بارندگی در مناطق مختلف از اهمیت ویژهای برخوردار است. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، تعیین و محاسبه بُعد فرکتالی وقوع دورههای ...
بیشتر
ویژگی خودتشابهی در متغیرهای اقلیمی، امکان استفاده از بعد فرکتالی و تحلیل تغییرات زمانی و مکانی آن را فراهم مینماید. بر این اساس استفاده از هندسه فرکتالی در پیشبینی رفتار بسیاری از فرایندهای طبیعی از جمله بارندگی در مناطق مختلف از اهمیت ویژهای برخوردار است. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، تعیین و محاسبه بُعد فرکتالی وقوع دورههای خشک و مرطوب، تفسیر خصوصیات دورههای خشک و مرطوب و بررسی تغییرات مکانی آن در 40 ایستگاه بارانسنجی استان گلستان است. بدین منظور از روش شمارش باکس با دستکم یک تکرار در دادهها و تعداد وقوع ماههای پرباران یا کمباران در دورههای یک تا نه ماهه و محاسبه بعد فرکتالی استفاده شده است. سپس از روش رگرسیون برای محاسبه بُعد فرکتال در دورههای پرباران و کمباران استفاده شد و در ادامه درصد ماههای پرباران و کمباران طی دوره آماری و نیز شدت و مدت وقوع دورههای پرباران و کمباران محاسبه و بهصورت مکانی ارائه شد. بر اساس نتایج، تغییرات درصد وقوع ماههای دوره پرباران و کمباران در یک دامنه 11 درصدی میباشد. بر اساس نتایج، در ایستگاههای مورد مطالعه با افزایش مقیاس زمانی از تعداد ماههای متوالی خشک و مرطوب کاسته شده است. نتایج محاسبه بُعد فرکتالی بارش نشان داد که در منطقه مطالعاتی دورههای خشک دارای شدت وقوع کمتری نسبت به دورههای مرطوب میباشد. با استفاده از مقادیر بُعد خصوصیات رژیم بارندگی ایستگاهها تعیین شد. همچنین، بر اساس نتایج، شدت دورههای پرباران در نواحی مرکزی و شرقی بیشتر بوده ولی مدت آن در قسمتهای غربی استان تداوم بیشتری دارد.
سمانه پورمحمدی؛ محمدتقی دستورانی؛ هادی جعفری؛ علیرضا مساح بوانی؛ مسعود گودرزی؛ فاطمه باقری؛ محمدحسن رحیمیان
چکیده
بررسی اثرات خشکسالی بر منابع آب دشت های کشور در مدیریت بهینه منابع آب در بخش کشاورزی و منابع طبیعی بسیار حائز اهمیت می باشد. مدل آب های زیرزمینی می تواند بهعنوان یک ابزار ارزشمند در مدیریت منابع آب زیرزمینی به کار رود. لذا بررسی بیلان آب زیرزمینی تحت تأثیر خشکسالی هواشناسی به کمک مدل های ریاضی از جمله اهداف کاربردی ...
بیشتر
بررسی اثرات خشکسالی بر منابع آب دشت های کشور در مدیریت بهینه منابع آب در بخش کشاورزی و منابع طبیعی بسیار حائز اهمیت می باشد. مدل آب های زیرزمینی می تواند بهعنوان یک ابزار ارزشمند در مدیریت منابع آب زیرزمینی به کار رود. لذا بررسی بیلان آب زیرزمینی تحت تأثیر خشکسالی هواشناسی به کمک مدل های ریاضی از جمله اهداف کاربردی و مهم در توسعه پایدار منابع طبیعی و محیط زیست می باشد. تویسرکان از دشت های مهم استان همدان است که منبع اصلی تأمین آب باغات و کشتزارهای وسیع آن چاه های حفر شده در دشت می باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات خشکسالی هواشناسی بر تغییرات بیلان آب زیرزمینی به کمک مدلسازی ریاضی با استفاده از مدل MODFLOW در نرمافزار GMS می باشد. به این منظور پس از محاسبه شاخص بارش استاندارد و تعیین سال های خشک و تر در منطقه مطالعاتی و انتخاب سه سال شاخص بهعنوان سال نرمال (1387)، ترسال (1388) و خشکسال (1389) به بررسی بیلان آب زیرزمینی در این سه سال پرداخته شده است. در همین راستا سال نرمال به عنوان سال واسنجی مدل و سال های ترسال و خشکسال به عنوان صحت سنجی مدل استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل MODFLOW به خوبی توانسته است سطح ایستابی چاه های مشاهداتی را در سال نرمال، ترسال و خشکسال (بهترتیب با ریشه خطای استاندارد 0.73، 0.85، 0.93) پیشبینی نماید. بررسی تطابق شاخص خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی نشان داد که خشکسالی هواشناسی به تنهایی نمیتواند بر تغییرات افت سطح آب زیرزمینی تأثیر بگذارد و استفاده بیرویه از چاه های بهره برداری و برداشت از آن ها تاثیر زیادی بر تغییرات آب زیرزمینی خواهد داشت. نکته قابل توجه آنکه بر اساس نتایج حاصله خشکسالی هواشناسی بر تغییرات بیلان آب زیرزمینی به شدت تأثیرگذار بوده است.
ابراهیم کریمی سنگچینی؛ مجید اونق؛ امیر سعدالدین؛ ناصر طهماسبی پور؛ حسین رضایی
چکیده
در این تحقیق، کاربرد مدل پویایی سامانه برای پیش بینی اثرات اجرای سناریوهای مدیریت پوشش گیاهی بر ساختار اکولوژیک سیمای منظر بررسی شد. رودخانه حبله رود در استان های سمنان و تهران قرار گرفته است. سناریوهای مدیریتی مورد بررسی شامل حفظ وضع موجود، تراس بندی، تاغ کاری، بهبود پوشش گیاهی جوامع رودخانه، علوفه کاری، کپه کاری، ...
بیشتر
در این تحقیق، کاربرد مدل پویایی سامانه برای پیش بینی اثرات اجرای سناریوهای مدیریت پوشش گیاهی بر ساختار اکولوژیک سیمای منظر بررسی شد. رودخانه حبله رود در استان های سمنان و تهران قرار گرفته است. سناریوهای مدیریتی مورد بررسی شامل حفظ وضع موجود، تراس بندی، تاغ کاری، بهبود پوشش گیاهی جوامع رودخانه، علوفه کاری، کپه کاری، کنتورفارو، درختکاری، قرق، بذرپاشی، بذرکاری، باغ کاری و اگروفارستری می باشند. برای پیش بینی اثرات ساختار اکولوژیکی با مدل پویایی سامانه، از شاخص های میانگین وزنی اندازه لکه پوشش گیاهی (WMPSI)، شاخص وزنی مساحت پوشش گیاهی (WLCAI) و نسبت جوامع حاشیه رودخانه (RPI) استفاده شد. عدم قطعیت شاخص ها با روش بوتاسترپ بررسی شد. اثرات اکولوژیکی سناریوهای مدیریتی با استفاده از شاخص های فوق پیش بینی شد و سناریوهای برتر با استفاده از مدل پویایی سامانه انتخاب شدند. نتایج مدل اکولوژیکی ساخته شده با مدل پویایی سامانه نشان داد، در شاخص WMPSI، درختکاری و تاغکاری، در شاخص WLCAI، بذرپاشی و بذرکاری و در شاخص RPI، بهبود پوشش گیاهی جوامع رودخانه و تاغ کاری سناریوهای برتر هستند. سناریوهای بهبود پوشش گیاهی جوامع رودخانه و بذرپاشی بالاترین اولویت را در ترکیب شاخص ها به خود اختصاص دادند. شاخص های WLCAI و RPI بهترتیب با ضریب تغییرات 0.28 و 0.45، دارای کمترین و بیشترین عدم قطعیت هستند. مدل های پویایی سامانه قادرند، اثرات اجرای سناریوهای مدیریتی مختلف را پیش بینی کنند. بدین ترتیب اطلاعات لازم برای تصمیم گیری و مدیریت در مقیاس آبخیز فراهم می شود.
ابوالقاسم دادرسی سبزوار؛ داود نیککامی
چکیده
از دلایل اصلی فرسایش خاک، عدم استفاده صحیح از اراضی، منطبق بر استعداد آنهاست. با توجه به مسائل اجتماعی و اقتصادی حاکم بر حوزههای آبخیز کشور، ممکن است، مهار فرسایش خاک و رساندن آن به حد طبیعی غیرممکن باشد. ولی، کاهش آن از طریق اعمال مدیریت یکپارچه امکانپذیر است. در صورتیکه بهرهبرداری از اراضی موجود در حوزههای آبخیز بر اساس ...
بیشتر
از دلایل اصلی فرسایش خاک، عدم استفاده صحیح از اراضی، منطبق بر استعداد آنهاست. با توجه به مسائل اجتماعی و اقتصادی حاکم بر حوزههای آبخیز کشور، ممکن است، مهار فرسایش خاک و رساندن آن به حد طبیعی غیرممکن باشد. ولی، کاهش آن از طریق اعمال مدیریت یکپارچه امکانپذیر است. در صورتیکه بهرهبرداری از اراضی موجود در حوزههای آبخیز بر اساس استعداد آنها انجام شود، با کاربری مناسب میتوان انتظار داشت، ضمن کسب درآمد، خسارت کمتری به خاک وارد شود. در این تحقیق، حوزه آبخیز ششتمد از شهرستان سبزوار واقع در استان خراسان رضوی با هدفِ ارائه یک الگوی مناسب کاربری اراضی در آن، به گونهای که بیشترین سود و کمترین فرسایش را داشته باشد، انتخاب و با استفاده از مدل برنامهریزی خطی چند هدفی به روش گام به گام و مناسب توابع هدف، سطح بهینه کاربری برای سه حالتِ وضعیت فعلی، با اعمال مدیریت، و شرایط استاندارد، مشخص شد. برای این کار، میزان درآمد خالص و فرسایش خاک در کاربریهایِ مرتع، باغ، مرتع مشجر، زراعت دیم، و زراعت آبی در هر سه وضعیت محاسبه و سطح بهینه در هر سه حالت به کمک نرمافزار بهینهسازی تعیین شد. نتایج نشان دادند که در حوضه مورد پژوهش، با حل مسئله بهینهسازی، میزان فرسایش کل کاهش و درآمد کاربران افزایش مییابد. لکن، بر خلاف نتایج بسیاری از تحقیقات به عمل آمده در سایر نقاط کشور، این کاهش فرسایش و افزایش درآمد به دلیل شرایط حوزه مورد پژوهش، قابل توجه نمیباشد. به طوری که، برای سه حالتِ مورد مطالعه شاملِ شرایط موجود، با اعمال مدیریت و وضعیت استاندارد، فرسایشِ سالیانه خاک در کل حوزه آبخیز بهترتیب معادل 0.08 درصد، 0.36 درصد و 0.75 درصد، کاهش و سود خالص نیز بهترتیب 3.12، 20.88 و 313.75 هزار ریال در سال در سطح حوضه افزایش مییابد که تغییر ناچیزی را در هر هکتار شامل میشود. نتایج همچنین، نشان میدهند که کاهش فرسایش بعد از اعمال برخی شیوههای صحیح مدیریتی، نسبت به کاهش فرسایش بعد از بهینهسازی کاربری اراضی، بیش از 3.25 برابر بهبود یافته و در صورت اعمال مدیریت، درآمد آبخیزنشینان در مقایسه با حال بهینهسازی کاربری اراضی، حدود 6.7 برابر افزایش مییابد.
احمد شرافتی
چکیده
یکی از روشهای متداول در شبیهسازی سیلاب، استفاده از مدلهای بارش–رواناب است. همچنین، واسنجی پارامترهای مدلهای بارش-رواناب از جمله مسائل مهم و چالش انگیز در شبیهسازی سیلاب است. با توجه به رفتار تصادفی و غیرقطعی پارامترهای مدلهای بارش-رواناب، استفاده از روشهای بهینهیابی قطعی واسنجی همواره نتایج صحیحی را ارائه نمیدهد. ...
بیشتر
یکی از روشهای متداول در شبیهسازی سیلاب، استفاده از مدلهای بارش–رواناب است. همچنین، واسنجی پارامترهای مدلهای بارش-رواناب از جمله مسائل مهم و چالش انگیز در شبیهسازی سیلاب است. با توجه به رفتار تصادفی و غیرقطعی پارامترهای مدلهای بارش-رواناب، استفاده از روشهای بهینهیابی قطعی واسنجی همواره نتایج صحیحی را ارائه نمیدهد. از این رو در این تحقیق سعی شده است، با استفاده یک رویکرد غیرقطعی و استفاده از الگوریتم SUFI، محدوده بهینهای از پارامترهای مدل بارش-رواناب HEC-1 ارائه شود. با بررسی نتایج واسنجی و مقایسه هیدروگرافهای مشاهداتی (سه واقعه) با بهترین هیدروگرافهای تولیدی، مشخص شد که ضریب تعیین در هر سه واقعه بیش از 0.85 است. همچنین، متوسط اختلاف بین مقادیر دبی مشاهداتی و تولیدی کمتر از حدود پنج درصد است. همچنین، در مرحله صحتسنجی نیز نتایج نشان داد که ضریب همبستگی در حدود 0.98 است. همچنین، متوسط اختلاف بین مقادیر دبی مشاهداتی و تولیدی حدود 11 درصد است. بنابراین الگوریتم SUFI جهت واسنجی غیرقطعی مدل HEC-1 دقت مناسبی نشان داد.
رحیم کاظمی؛ فرود شریفی
چکیده
برنامه ریزی و مدیریت بهینه منابع آب حوزه های آبخیز نیاز به داده های مختلفی از جمله، جریان پایه و شاخص آن دارد. این شاخص که متأثر از عوامل مورفومتری، زمینشناسی و هیدرواقلیمی است، همواره یکی از موضوعات مهم در هیدرولوژی بوده است. در این پژوهش با استفاده از دادههای جریان روزانه رودخانه، جریان پایه و شاخص آن، از روش ...
بیشتر
برنامه ریزی و مدیریت بهینه منابع آب حوزه های آبخیز نیاز به داده های مختلفی از جمله، جریان پایه و شاخص آن دارد. این شاخص که متأثر از عوامل مورفومتری، زمینشناسی و هیدرواقلیمی است، همواره یکی از موضوعات مهم در هیدرولوژی بوده است. در این پژوهش با استفاده از دادههای جریان روزانه رودخانه، جریان پایه و شاخص آن، از روش فیلتر رقومی برگشتی دو شاخصه در 43 ایستگاه آبسنجی مربوط به حوضه های درجه چهار استان کرمان، استخراج شد. پارامترهای هیدرولوژیکی و اقلیمی محاسبه و برآورد و عوامل فیزیوگرافی در محیط GIS استخراج شد. با استفاده از روش آزمون تحلیل عاملی از بین 14 پارامتر مؤثر در شاخص جریان پایه، شش عامل ثابت افت منحنی هیدروگراف، بارش متوسط سالانه، تبخیر و تعرق واقعی، نفوذپذیری، توپوگرافی (شیب و ارتفاع) و شماره منحنی، به عنوان عوامل مستقل انتخاب شدند. سپس روابط منطقهای به روش رگرسیون خطی، در سطوح معنی داری کمتر از یک درصد با ضریب تبیین 0.99 به دست آمد. علاوه بر این، به منظور مقایسه و ارزیابی صحت و کارایی مدلهای برآوردی، روش آزمون استقلال خطاها، نرمال بودن توزیع خطاها و هم خطی مورد استفاده قرار گرفت. از بین عوامل مورد بررسی، مشخصاً روش رگرسیونهای چند متغیره به عنوان بهترین برآورد کننده شاخص جریان پایه رودخانهها در منطقه پژوهش، تشخیص داده شدند.
سامان جوانرودی؛ محمد مهدوی؛ بهارک معتمدوزیری
چکیده
بهمنظور تعیین نقش طول دوره آمار هیدرولوژیکی در پیش بینی سیلاب در حوزه آبخیز سفیدرود، اقدام به جمعآوری آمار و اطلاعات دبی بیشینه روزانه ایستگاه های هیدرومتری این حوزه آبخیز شد و 17 ایستگاه هیدرومتری دارای آمار مناسب و طولانی مدت تر را انتخاب نموده و با در نظر گرفتن پایه زمانی مشترک، داده هایی که در بعضی سال های آماری ...
بیشتر
بهمنظور تعیین نقش طول دوره آمار هیدرولوژیکی در پیش بینی سیلاب در حوزه آبخیز سفیدرود، اقدام به جمعآوری آمار و اطلاعات دبی بیشینه روزانه ایستگاه های هیدرومتری این حوزه آبخیز شد و 17 ایستگاه هیدرومتری دارای آمار مناسب و طولانی مدت تر را انتخاب نموده و با در نظر گرفتن پایه زمانی مشترک، داده هایی که در بعضی سال های آماری موجود نبود، بازسازی شد. سپس آمار و اطلاعات به سریهای آماری با طول دوره 10، 15، 20، 25، 30 و بالاتر از 30 ساله تقسیم شد. بعد از این کار با استفاده از نرمافزار Smada، در سری های آماری در نظر گرفته شده، اقدام به تعیین برازش توزیع های آماری نرمال، لوگ نرمال دو پارامتره، لوگ نرمال سه پارامتره، پیرسون نوع 3، لوگ پیرسون نوع 3 و گمبل شد و نیز سیلاب های با دوره بازگشت دو، سه، پنج، 10، 25، 50، 100 و 200 ساله محاسبه شد. به وسیله نرمافزارهای SPSS و Excel و از طریق روش RMSE (کمینه مربعات خطا)، بهترین توزیع های آماری برای همه ایستگاه های هیدرومتری در سری های آماری مختلف تعیین شد. با در نظر گرفتن خطای صفر درصد برای سیلاب های پیش بینی شده با استفاده از سری های با طول دوره آماری بلندمدت (بالاتر از 30 ساله) در دوره بازگشت های مورد نظر در این تحقیق (به صورت فرضی برای مقایسه سری های کوتاه مدت تر)، و مقایسه آن با سیلاب های پیش بینی شده با سری های با طول دوره آماری کوتاه مدت تر، خطای برآورد سیلاب برای همه ایستگاه های هیدرومتری حوزه آبخیز سفیدرود محاسبه شد. به طور کلی می توان گفت که با افزایش طول دوره آماری، دقت پیش بینی ها در بیشتر ایستگاه های هیدرومتری مختلف در حوزه آبخیز سفیدرود، افزایش می یابد و استفاده از آمار کوتاه مدت مخصوصاً برای پیش بینی سیلاب های با دوره بازگشت بالا، امکان خطاهای بالایی را به دنبال دارد.