سینا ملاح نوکنده؛ مهدی همایی؛ علیاکبر نوروزی
چکیده
ماده آلی خاک یکی از حیاتی ترین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک است که میزان دیاکسیدکربن هوا و گرمایش جهانی را تعدیل و نقش مهمی را در تشکیل خاکدانه طی مرحله خاکدانه سازی خاک ایفا می کند. به علاوه، ماده آلی خاک به طرز چشمگیری شرایط فیزیکی خاک را طی مدت زمان طولانی بهبود می بخشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه چهار مدل آماری ...
بیشتر
ماده آلی خاک یکی از حیاتی ترین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک است که میزان دیاکسیدکربن هوا و گرمایش جهانی را تعدیل و نقش مهمی را در تشکیل خاکدانه طی مرحله خاکدانه سازی خاک ایفا می کند. به علاوه، ماده آلی خاک به طرز چشمگیری شرایط فیزیکی خاک را طی مدت زمان طولانی بهبود می بخشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه چهار مدل آماری رایج، دستیابی به مدلی بهینه برای برآورد مواد آلی خاک در منطقه ایوانکی و صحتسنجی دقیقترین مدل تخمینی مواد آلی خاک در منطقه نیمهخشک دیگری در دشت ارومیه می باشد که اطلاع از میزان آن تاثیر قابل توجهی بر مدیریت خاک های مناطق خشک و نیمهخشک بهدلیل فقیر بودن از این ماده خواهد گذاشت. بدین منظور، از تصاویر ماهواره ای هایپریون منطقه ایوانکی برای ایجاد ارتباط بین تصاویر باندهای ماهواره و میزان مواد آلی مناطق نیمهخشک با مدل های SWR ،MinR ،PLS و PCA استفاده شد و سپس با 23 نمونه دشت ارومیه صحتسنجی شد. نتایج پژوهش نشان داد که مدل های MinR و PCA از دقت کافی برخوردار نبوده و مدل های SWR و PLS بیشترین دقت را با R2 بهترتیب 0.69 و 0.66 و RMSE برابر با 0.18 در برآورد مواد آلی منطقه کسب نمودند. همچنین، نتایج نشان داد که ارتباط تنگاتنگی بین مواد آلی خاک و محدوده طیفی قرمز و مادون قرمز کوتاه وجود دارد.
حامد نوذری؛ سحرالسادات رضویان؛ سید معزالدین نبوی همدانی
چکیده
بهمنظور کاهش خسارات ناشی از سیل و اقتصادی نمودن پروژههای کنترل سیلاب در یک منطقه، احداث سازههای مناسب و انجام عملیات آبخیزداریدر مکانهایی با پتانسیل سیلخیزیبالا امری ضروری است. یکی از راههای شناسایی این مناطق، شبیهسازی حوضه و ارزیابی نحوه مشارکت زیرحوضههای آن در سیلاب خروجی میباشد. در این پژوهش، واحدهای هیدرولوژیکی ...
بیشتر
بهمنظور کاهش خسارات ناشی از سیل و اقتصادی نمودن پروژههای کنترل سیلاب در یک منطقه، احداث سازههای مناسب و انجام عملیات آبخیزداریدر مکانهایی با پتانسیل سیلخیزیبالا امری ضروری است. یکی از راههای شناسایی این مناطق، شبیهسازی حوضه و ارزیابی نحوه مشارکت زیرحوضههای آن در سیلاب خروجی میباشد. در این پژوهش، واحدهای هیدرولوژیکی حوضه همدان-بهار با استفاده از نرمافزار سامانه اطلاعات جغرافیایی ArcGIS و مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS شبیهسازی شد. سپس شاخصهایسیلخیزی محاسبه و نقشه تغییرات این شاخصها در زیرحوضهها استخراج شدند. با مقایسه وبررسیآنها، واحدهای هیدرولوژیکی مؤثر بر دبی اوج سیلاب شناسایی و بهمنظور اجرای عملیات آبخیزداری اولویتبندی شدند. مکانیابی حاصل از شاخصهای سیلخیزی نشان دادند که زیرحوضه بهادربیگ بیشترین و زیرحوضه قرهآغاج کمترین سهم را در دبی اوج سیلاب حوضه دارند. تحلیل نتایج نشان داد کهزیرحوضههایی که مساحت یا رواناب بیشتری دارند، لزوماً تأثیر بیشتری بر اوج سیل خروجی حوضه ندارند. اجرای برنامههای مدیریتی و احداث سازههای هیدرولیکی مناسب در واحدهای هیدرولوژیکی شناسایی شده در این پژوهش، میتواند خسارات سیلاب در حوضه همدان-بهار را بهطور محسوسی کاهش دهد.
رضا عبدی؛ مهدی یاسی؛ رضا سکوتی اسکوئی؛ احسان محمدی
چکیده
تعیین جریان زیستمحیطی در سامانه های رودخانه ای و سایر اکوسیستم های آبی، علم جدیدی در ایران و دیگر کشورهای در حال توسعه است. این پژوهش به ارزیابی نیاز اکولوژیکی در یک رودخانه، با روشهای مختلف و اکوهیدرولوژیکی می پردازد. در این تحقیق، نیاز زیستمحیطی رودخانه زرینه رود (در شمال غرب ایران) در محدوده مطالعاتی پایین ...
بیشتر
تعیین جریان زیستمحیطی در سامانه های رودخانه ای و سایر اکوسیستم های آبی، علم جدیدی در ایران و دیگر کشورهای در حال توسعه است. این پژوهش به ارزیابی نیاز اکولوژیکی در یک رودخانه، با روشهای مختلف و اکوهیدرولوژیکی می پردازد. در این تحقیق، نیاز زیستمحیطی رودخانه زرینه رود (در شمال غرب ایران) در محدوده مطالعاتی پایین دست سد بوکان تا محل ورود به دریاچه ارومیه (در حدود 140 کیلومتر) با چهار روش Tennant ،Tessman مدل ذخیره رومیزی و انتقال منحنی تداوم جریان برآورد شده است. برای این منظور از اطلاعات آبسنجی ایستگاه هیدرومتری ساری قمیش استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل، مقادیر بهدست آمده از روش FDC Shifting به دلیل در نظر گرفتن شرایط مدیریت اکولوژیکی نسبت به سایر روشها ارجحیت دارد. بنابراین، نیاز زیستمحیطی رودخانه زرینه رود در طبقه مدیریت زیستی C (حفظ حداقل شرایط زیستی رودخانه) بهطور متوسط برابر 16.7 مترمکعب بر ثانیه (معادل 33 درصد دبی متوسط سالانه) برآورد شده است. توزیع ماهانه جریان زیستمحیطی پیشنهادی با مقادیر نظیر دبی متوسط ماهانه ایستگاه هیدرومتری ساری قمیش مقایسه شده است. دوره بحرانی رودخانه سهماهه مرداد تا مهر می باشد. نیاز زیستمحیطی در این ماه ها به ترتیب 12.6، 11.6 و 6.3 مترمکعب بر ثانیه به سمت پایین دست رودخانه است.
حسین اعتراف؛ محمدعلی درّی؛ داود نیککامی
چکیده
فرسایش خاک یکی از آشکارترین عوامل تخریب خاک است. ایجاد پوشش گیاهی می تواند با کاهش رواناب و رسوب در حفظ خاک و کاهش خسارت حاصلخیزی خاک موثر باشد. این پژوهش در منطقه مراوهتپه در حوزه آبخیز اترک در شمال شرقی شهرستان کلاله انجام شد. بهمنظور بررسی نقش نوع گونه گیاهی در حفظ و پایداری خاک، پنج تیمار گیاهان زراعی و مرتعی شامل یونجه ...
بیشتر
فرسایش خاک یکی از آشکارترین عوامل تخریب خاک است. ایجاد پوشش گیاهی می تواند با کاهش رواناب و رسوب در حفظ خاک و کاهش خسارت حاصلخیزی خاک موثر باشد. این پژوهش در منطقه مراوهتپه در حوزه آبخیز اترک در شمال شرقی شهرستان کلاله انجام شد. بهمنظور بررسی نقش نوع گونه گیاهی در حفظ و پایداری خاک، پنج تیمار گیاهان زراعی و مرتعی شامل یونجه دائمی (Medicago sativa)، آگروپایرون (Agropyron elongatum)، زیره (Cuminumcyminum)، جو (Hordeum vulgare) و مخلوط یونجه و آگروپایرون در سه تکرار، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در کرتهایی به ابعاد 22 متر در طول شیب و عرض پنج متر با هم مقایسه شدند. در انتهای هر کرت مخازنی به منظور اندازه گیری رواناب و رسوب نصب شد. هدف از اجرای این پژوهش به دست آوردن میزان فرسایش حاصل از کشت گونه های گیاهی و اثر آن ها در حفظ حاصلخیزی خاک بود. نتایج نشان داد که متوسط رواناب حاصله در دوره طرح از 6.93 مترمکعب در تیمار جو به 22.9 مترمکعب در هکتار در تیمار زیره افزایش یافت. متوسط مقادیر رسوب تولید شده نیز در تیمار مخلوط یونجه و آگروپیرون و تیمار زیره بهترتیب 48.42 و 124.72 کیلوگرم در هکتار ملاحظه شد. نتایج، همچنین نشان داد که کشت گیاه زیره به دلیل افزایش میزان رواناب و کاهش بیشتر در حاصلخیزی خاک، برای حفاظت خاک در اراضی شیب دار مراوه تپه مناسب نیست.
علیرضا شکوهی؛ رضا مروتی
چکیده
در سالهای اخیر خشک شدن دریاچه ارومیه بهعنوان دومین دریاچه فوق شور دنیا مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است. این پژوهش، به بررسی اثر خشکسالی بر خشک شدن تدریجی این دریاچه بهکمک دو شاخص بارش استاندارد (SPI) و شاخص شناسایی خشکسالی (RDI) میپردازد. در این تحقیق از دادههای جهانی بارش پایگاه GPCC و دمای پایگاه NCEP/NCAR در دوره بلندمدت ...
بیشتر
در سالهای اخیر خشک شدن دریاچه ارومیه بهعنوان دومین دریاچه فوق شور دنیا مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است. این پژوهش، به بررسی اثر خشکسالی بر خشک شدن تدریجی این دریاچه بهکمک دو شاخص بارش استاندارد (SPI) و شاخص شناسایی خشکسالی (RDI) میپردازد. در این تحقیق از دادههای جهانی بارش پایگاه GPCC و دمای پایگاه NCEP/NCAR در دوره بلندمدت 2010-1980 استفاده شده است. نتایج نشان میدهند که حوضه دریاچه ارومیه در سال 2000-1999 دچار خشکسالی شدیدی شده است. اثرات سوء این خشکسالی میتوانست با ترسالیهای بعدی تقلیل یابد، ولی حوضه با تجربه دورههای نرمال و نزدیک به نرمال در سالهای بعد، مجددا در سال 2008 دچار خشکسالی نسبتا شدید دیگری شده است. مقدار شاخصهای RDI و SPI برای واقعه سال 1999 بهترتیب 2.23- و 2.13- بهدست آمد. مقایسه این دو شاخص برای دیگر موارد خشکسالی شدید و بسیار شدید حادث شده در منطقه نشان از حساستر بودن شاخص RDI نسبت به شاخص SPI در ارزیابی خشکسالیهای حدی دارد. از سال 2000 به بعد، حوضه هم از نظر بارش و هم از نظر خشکسالی به شرایط نرمال نزدیک شده است، اما مساحت دریاچه ارومیه روند کاهشی خود را تا به امروز ادامه داده است. این امر نشان میدهد که علاوه بر خشکسالی، عوامل دیگری نیز در خشک شدن این دریاچه نقش داشتهاند. بر اساس نتایج بهدست آمده، دوره توسعه فعالیتهای عمرانی در حوضه منطبق بر دورههایی است که شاخصهای خشکسالی، شکننده بودن حوضه از نظر منابع آبی را بهخوبی نشان دادهاند. این امر نمایانگر اهمیت استفاده از سیستمهای پایش خشکسالی، بهعنوان جزئی تفکیکناپذیر از مدیریت جامع منابع آب، برای جلوگیری از فجایعی که کل کشور را تحت تأثیر قرار میدهند، میباشد.
حجتاله صمدی ارقینی؛ سادات فیضنیا؛ علیاکبر نظریسامانی
چکیده
هدف از این پژوهش، تعیین جنس اجزاء تشکیلدهنده رسوبات و نسبت دادن ذرات رسوبی به واحدهای سنگ شناسی حوضه و در نتیجه تعیین سهم هر یک از واحدهای سنگ شناسی در رسوب زایی حوزه آبخیز میباشد. در این پژوهش ابتدا از رسوبات پشت سازههای حفاظت خاک و آب و همچنین، از رسوبات بستر آبراههها نمونهبرداری صورت گرفت. برای کلیه نمونهها دانهبندی ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، تعیین جنس اجزاء تشکیلدهنده رسوبات و نسبت دادن ذرات رسوبی به واحدهای سنگ شناسی حوضه و در نتیجه تعیین سهم هر یک از واحدهای سنگ شناسی در رسوب زایی حوزه آبخیز میباشد. در این پژوهش ابتدا از رسوبات پشت سازههای حفاظت خاک و آب و همچنین، از رسوبات بستر آبراههها نمونهبرداری صورت گرفت. برای کلیه نمونهها دانهبندی بهروش الک تر انجام شد. سپس الکهای 600 میکرون و چهارمیلیمتر بهعنوان الک شاخص انتخاب شدند و با انتخاب 100 دانه رسوبی از هر نمونه، بررسی های کانی شناسی با استفاده از بینوکلر با بزرگنمایی 40 برابر و با توجه به واقعیت رسوبی منطقه، صورت پذیرفت و جنس کانیها و خردهسنگها تعیین و با شمارش تعداد آنها و تعیین سهم هر کدام از کانیها و خردهسنگها، نتایج را با واحدهای سنگشناسی مقایسه و تطبیق داده، سنگ و واحد تولیدکننده هرکانی و خردهسنگها و درصد سهم هر واحد سنگی در تولید رسوب مشخص شد. مطابق نتایج بهدست آمده، واحد سنگ شناسی Єz با 44.62 درصد بیشترین سهم را در فرسایش و تولید رسوب بر عهده دارد. این واحد سنگ شناسی شامل شیل میکایی صورتی تا قرمز سازند زاگون میباشد. واحد سنگشناسی PMl که شامل آهک است با 22.88 درصد در رتبه دوم قرار دارد. سومین واحد سنگشناسی که بیشترین سهم را در تولید رسوب دارد، واحد Ev است که شامل آندزیت و آندزیت برشی شده همراه با میان لایههای توف و توفیت سازند کرج میباشد. واحدهای Pl-Qc و Єl (سازند لالون)، Qt و Js (سازند شمشک)، Et (سازند کرج)، Ek1 (سازند کرج)، Pd (سازند دورود)، Єbt (سازند باروت) و Ef (سازند فجن) بهترتیب با 4.25، 3.22، 2.09، 2.05، 2.01، 1.83، 1.33، 1.32 و 1.23 درصد در رتبههای بعدی قرار دارند و بهترتیب بیشترین سهم را در فرسایش و تولید رسوب حوضه دارند.
سعید گلیان؛ احمد احمدی؛ نرجس سالاریان
چکیده
سدهای اصلاحی، سدهای کوچک با سازههای ساده و نسبتا کم هزینه هستند که بهدلیل عدم نیاز به مصالح و تکنولوژی خاص، جهت کنترل رسوب و مهار سیل کاربرد فراوانی دارند. در این پژوهش اثر استفاده از سد اصلاحی در کاهش دبی اوج و افزایش زمان رسیدن به دبی اوج در حوزه آبخیز کن در شمال غرب شهر تهران بررسی شد. در این پژوهش از دو روش هیدرولوژیکی و هیدرولیکی-هیدرولوژیکی ...
بیشتر
سدهای اصلاحی، سدهای کوچک با سازههای ساده و نسبتا کم هزینه هستند که بهدلیل عدم نیاز به مصالح و تکنولوژی خاص، جهت کنترل رسوب و مهار سیل کاربرد فراوانی دارند. در این پژوهش اثر استفاده از سد اصلاحی در کاهش دبی اوج و افزایش زمان رسیدن به دبی اوج در حوزه آبخیز کن در شمال غرب شهر تهران بررسی شد. در این پژوهش از دو روش هیدرولوژیکی و هیدرولیکی-هیدرولوژیکی با استفاده از نرمافزار HMS-HEC مدلسازی حوزه آبخیز کن انجام شد. با استفاده از مدلسازی هیدرولوژیکی، اثر ساخت سدهای اصلاحی در مشخصات سیل در سه سناریوی تغییر شیب اولیه رودخانه بررسی شد. نتایج نشان دادند که ساخت سد اصلاحی در کاهش دبی در سناریوی اول تغییر شیب (کاهش شیب تا نصف شیب اولیه) بین صفر تا 0.9 درصد، سناریوی دوم (کاهش شیب به 0.1 شیب اولیه) بین 0.4 تا 3.5 درصد و سناریوی سوم (کاهش شیب به 0.01 شیب اولیه) بین 3.9 تا 10.6 درصد موثر بوده و در افزایش زمان رسیدن به اوج، 10 تا 50 دقیقه تاخیر ایجاد خواهد کرد. در مدلسازی هیدرولیکی-هیدرولوژیکی، تاثیر ساخت سد اصلاحی با در نظر گرفتن سد اصلاحی با مخزن خالی از رسوبات برای بارش با دوره بازگشت های مختلف بررسی شد. نتایج نشان داد که با افزایش دوره بازگشت بارندگی، تاثیر ساخت سد اصلاحی در کاهش مشخصات سیل کاهش مییابد. برای مثال با ساخت 100 سد اصلاحی برای بارش با دوره بازگشت دو و 20 سال، درصد کاهش دبی اوج از 22.8 به 1.2 کاهش می یابد. بهطور کلی ساخت سدهای اصلاحی به تنهایی تاثیر قابل توجهی در کاهش مشخصات سیل ندارد و باید این گزینه در کنار سایر روش های سازهای و غیرسازهای مهار سیل بهکار رود.
سید جواد مشکواتی تروجنی؛ مجتبی صانعی؛ محسن مسعودیان؛ میر خالق ضیاء تبار احمدی
چکیده
آبشستگی پایه های پل یکی از مسائل مهم در هیدرولیک پل ها است. این پدیده منجر به خالی شدن زیر پی پایه های پل شده و در نتیجه باعث واژگونی آنها می شود. مکانیزم آبشستگی موضعی اطراف پایه ها بسیار پیچیده بوده و تاکنون محققین زیادی به بررسی این پدیده مهم پرداخته اند. همه ساله پل های زیادی در سرتاسر دنیا در اثر آبشستگی تخریب ...
بیشتر
آبشستگی پایه های پل یکی از مسائل مهم در هیدرولیک پل ها است. این پدیده منجر به خالی شدن زیر پی پایه های پل شده و در نتیجه باعث واژگونی آنها می شود. مکانیزم آبشستگی موضعی اطراف پایه ها بسیار پیچیده بوده و تاکنون محققین زیادی به بررسی این پدیده مهم پرداخته اند. همه ساله پل های زیادی در سرتاسر دنیا در اثر آبشستگی تخریب شده و باعث خسارتهای جانی و مالی زیادی می شوند. از این رو بررسی آبشستگی اطراف پایه های پل از اهمیت بالایی برخوردار است. بهطور کلی در محل پایه های پل دو عامل اساسی، برخورد جریان به پایه پل و جدایی جریان آب از پایه موجب تشکیل گرداب هایی در اطراف پایه می شوند که این گرداب ها خود دلیل ایجاد آبشستگی هستند. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر دبی جریان و قطر پایه در عمق و حجم آبشستگی اطراف پایه های پل با استفاده از یک مدل فیزیکی پرداخته است. برای بررسی تأثیر دبی جریان و همچنین، اندازه قطر پایه در آبشستگی موضعی اطراف پایه های پل از سه پایه با قطرهای 21، 30 و 40 میلیمتر و در هر پایه نیز از پنج دبی متفاوت استفاده شده است. آزمایشات در کانالی با بستر ماسه ای با قطر متوسط 0.88 میلیمتر به طول، عرض و ارتفاع هشت، 0.255 و 0.3 متر انجام شد. نتایج نشان داد که در هر پایه با افزایش عدد فرود و دبی جریان، عمق و حجم آبشستگی افزایش می یابد. در یک عدد فرود ثابت و با افزایش قطر پایه نیز میتوان افزایش عمق و حجم آبشستگی را مشاهده کرد. در پایه های 21، 30 و 40 میلیمتری با افزایش 40، 68.7 و 23.9 درصدی دبی جریان، عمق آبشستگی بهترتیب 128.5، 94.7 و 135.1 درصد افزایش نشان داده است.
سجاد کیانی؛ صلاح کوچکزاده؛ سید احمد حسینی
چکیده
سرریز اوجی با پلان قوسی نسبت به سرریز با تاج خطی، دارای طول تاج بیشتری است. از اینرو در یک رقوم معین دریاچه، قادر به تخلیه بده بالاتری نسبت به سرریز مستقیم است و بههمین دلیل در طرحهایی که استفاده از آنها میسر است، ارجحیت دارند. هدف از این پژوهش، بررسی آزمایشگاهی تأثیر انحناء در پلان سرریز اوجی بر توزیع بده در واحد طول سرریز، ...
بیشتر
سرریز اوجی با پلان قوسی نسبت به سرریز با تاج خطی، دارای طول تاج بیشتری است. از اینرو در یک رقوم معین دریاچه، قادر به تخلیه بده بالاتری نسبت به سرریز مستقیم است و بههمین دلیل در طرحهایی که استفاده از آنها میسر است، ارجحیت دارند. هدف از این پژوهش، بررسی آزمایشگاهی تأثیر انحناء در پلان سرریز اوجی بر توزیع بده در واحد طول سرریز، تعیین ضریب جریان و شناخت رفتار هیدرولیکی جریان میباشد. این بررسی بر روی مدل فیزیکی سرریز سد گرمیچای و ضمایم آن که در آزمایشگاه هیدرولیک پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری ساخته شد، صورت گرفت. نتایج این بررسی به اصلاح ضوابط طراحی اولیه منجر شد و طرح اصلی را تدقیق نمود. نتایج آزمایشگاهی نشان داد که ضریب بده این سرریز در حالت آزاد، بهطور متوسط نه درصد کمتر از ضریب بده در سرریزهای اوجی با محور مستقیم است. از طرفی سرریز در بدههای بیشتر از 1.3 بده طراحی، حالت مستغرق داشته و ضریب بده جریان با افزایش بار آبی بالادست سرریز، روند نزولی دارد.
کورش شیرانی؛ عبدالله سیف؛ محمد شریفیکیا
چکیده
پرتاب ماهواره های دارای سنجنده های راداری با گشودگی ترکیبی (SAR)، به منظور کاربردهای تداخل سنجی تفاضلی، فرصت جدیدی برای آشکارسازی و پایش تغییر شکل های بطئی، کند و حتی سریع زمین فراهم آورده است. این پژوهش با هدف مقایسه و ارزیابی کارایی دو سنجنده راداری در شناسایی، پایش و تهیه نقشه ثبت زمین لغزش در ارتفاعات دنای زاگرس ...
بیشتر
پرتاب ماهواره های دارای سنجنده های راداری با گشودگی ترکیبی (SAR)، به منظور کاربردهای تداخل سنجی تفاضلی، فرصت جدیدی برای آشکارسازی و پایش تغییر شکل های بطئی، کند و حتی سریع زمین فراهم آورده است. این پژوهش با هدف مقایسه و ارزیابی کارایی دو سنجنده راداری در شناسایی، پایش و تهیه نقشه ثبت زمین لغزش در ارتفاعات دنای زاگرس واقع در جنوب استان اصفهان با استفاده از تکنیک تداخل سنجی تفاضلی تصاویر ماهواره ای راداری با گشودگی ترکیبی (D-InSAR) اجراء شده است. بدین منظور، دو سری تصویر شامل تعداد 17 و 21 تصویر راداری به ترتیب از سنجنده PALSAR و ASAR از ماهواره های ALOS و ENVISAT انتخاب و به روش D-InSAR پردازش شد. در نتیجه پردازش های اولیه، از بین زوج های تصویری تشکیل شده، 16 زوج تداخل نگار از دو سنجنده فوق الذکر بین سال های 2003 تا 2011 میلادی مناسب پردازش های بعدی تشخیص داده شدند. بر اساس نتایج پردازش تصاویر راداری و مشاهدات میدانی 914 زمین لغزش به مساحت 13578 هکتار تشخیص داده شد. بیشترین جابه جایی قائم در منطقه 1.58 متر از تاریخ ششم می 2010 تا دوم سپتامبر 2011 به ترتیب مربوط به دو زوج تصویر PALSAR و ASAR می باشد. نتایج این پژوهش نشان داد تصاویر راداری PALSAR و ASAR و روش پردازش تداخل سنجی تفاضلی دارای دقت و کارایی مناسبی برای شناسایی، پایش و تهیه نقشه پراکنش زمین لغزش ها نسبت به دیگر روش ها (بازدید زمینی در سطح گسترده، عکس های هوایی و تصاویر اپتیک) می باشد. تصاویر PALSAR به دلیل طول موج بلندتر، نفوذ بیشتر و کاهش ناهمدوسی نسبت به تصاویر بهتری در تهیه نقشه پراکنش زمین لغزش دارند. در عین حال تصاویر ASAR توانایی بهتری در تهیه نقشه پراکنش زمین لغزش دارند. در عین حال تصاویر ASAR به دلیل طول موج کوتاه تر، جزئیات بیشتری از لغزش را می تواند ارایه دهد.