رضا سکوتی اسکوئی
چکیده
رشد گیاه در رویشگاههای طبیعی حاصل کارکرد عوامل مختلف زیستی میباشد. از جمله موثرترین عوامل تاثیرگذار در پتانسیل تولید یک رویشگاه، خاک است که با تخریب آن حاصلخیزی و پتانسیل مرتع کاهش مییابد. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین تولید و خصوصیات خاک مورد استفاده در محاسبه شاخص کیفیت خاک در دره شهدا بهعنوان نمونهای ...
بیشتر
رشد گیاه در رویشگاههای طبیعی حاصل کارکرد عوامل مختلف زیستی میباشد. از جمله موثرترین عوامل تاثیرگذار در پتانسیل تولید یک رویشگاه، خاک است که با تخریب آن حاصلخیزی و پتانسیل مرتع کاهش مییابد. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین تولید و خصوصیات خاک مورد استفاده در محاسبه شاخص کیفیت خاک در دره شهدا بهعنوان نمونهای از مراتع نیمهخشک کشور در استان آذربایجان غربی انجام شد. برای تعیین واحدهای کاری، نقشه چهار جهت اصلی و پنج طبقه شیب و پوشش گیاهی در محیط GIS در مقیاس 50000 :1، تهیه شد. ویژگیهای شیمیایی و فیزیکی خاک از نمونههای برداشت شده از عمق 30-0 سانتیمتری خاک سطحی و با انجام آزمایشات مورد نیاز تعیین شد. اطلاعات سطحی خاک با روش تحلیل عملکرد سرزمین (LFA) جمعآوری و تولید کل، تولید گیاهان علفی و خشبی در زمان حداکثر گلدهی گونههای غالب بهروش برداشت مستقیم، اندازهگیری شد. موثرترین خصوصیات خاک بر تولیدات گیاهی با استفاده از روش تجزیه عاملی (PCA)، تعیین و با استفاده از رگرسیون چند متغیره گام به گام، روابط ریاضی بین تولید گیاهی و خصوصیات خاک بهدست آمد. نتایج نشان داد که در تعداد 28 واحدکاری، میانگین مقادیر شاخص چشمانداز خاک برابر 0.8، شاخص پایداری برابر 76.9، شاخص نفوذپذیری 57.1 و شاخص مواد مغذی برابر 69.1 است. میانگین تولید کل 1535.24 کیلوگرم ماده خشک بر هکتار محاسبه شد. با روش تجزیه عاملی، تعداد سه بردار با داشتن شرط ریشه پنهان واریانس بالاتر از یک، حدود 78 درصد واریانس دادهها را توضیح دادند. در نتیجه متغیرهای لازم برای ارزیابی شاخص کیفیت خاک، درصد شاخص سازمان یافتگی، درصد شاخص چرخه عناصر، شوری و وزن مخصوص ظاهری تعیین شدند. بین شاخص کیفیت خاک و تولید گیاهی با ضریب 63 درصد رابطه معنیداری بهدست آمد. پس از برازش مدل ریاضی برآورد تولید، با ستفاده از شاخص کیفیت خاک ضریب تبیین 64 درصد محاسبه شد. انحراف مدل بهدست آمده با آماره MBE برابر 0.02-، خطای 8% و کارایی 0.66، کاربرد مناسبی برای تفسیر عملکرد سرزمین ارائه میکند. لذا، مدل بهدست آمده میتواند برای برآورد تولید رویشگاههای مناطق نیمهخشک و نیمهاستپی سرد کشور مناسب باشد.
سمیه مقیمی؛ یحیی پرویزی؛ محمدحسین مهدیان؛ محمدحسن مسیحآبادی
چکیده
کربن آلی خاک یکی از مهمترین ویژگیهای خاک بوده و هرگونه تغییر در مقدار و ترکیب آن بر اکثر ویژگیهای شیمیایی، زیستی و فیزیکی خاک تاثیرگذار است. بهبود کربن آلی خاک سبب بهبود ساختمان خاک، کیفیت و کمیت رطوبت در حوضه، کیفیت هوا، افزایش سطح عناصر غذایی خاک و در نتیجه کیفیت و کمیت محصول، جلوگیری از تخریب و فرسایش خاک و احیا خاک ...
بیشتر
کربن آلی خاک یکی از مهمترین ویژگیهای خاک بوده و هرگونه تغییر در مقدار و ترکیب آن بر اکثر ویژگیهای شیمیایی، زیستی و فیزیکی خاک تاثیرگذار است. بهبود کربن آلی خاک سبب بهبود ساختمان خاک، کیفیت و کمیت رطوبت در حوضه، کیفیت هوا، افزایش سطح عناصر غذایی خاک و در نتیجه کیفیت و کمیت محصول، جلوگیری از تخریب و فرسایش خاک و احیا خاک و زیست بوم خواهد شد. عوامل متعددی از جمله عوامل اقلیمی، توپوگرافی و مدیریتی بر مقدار کربن آلی خاک تاثیر میگذارند. در مقیاس کوچک محلی مانند مرتع مورد مطالعه، عامل اقلیم تنوع قابل ملاحظهای نداشته و عوامل توپوگرافی بر تغییرات کربن آلی خاک، بسیار اثرگذارند. لذا، هدف این پژوهش، برآورد تاثیر متغیرهای توپوگرافی ارتفاع، جهت شیب، درصد شیب، سایه روشن و انحنا بر مقدار کربن آلی خاک در اراضی مرتعی واقع در حوضه مرگ استان کرمانشاه است. به این منظور، برآورد کربن آلی خاک با دو روش رگرسیون چندمتغیره خطی (MLR) و شبکههای عصبی مصنوعی (ANN) انجام شد. بر طبق نتایج، مدل MLR، توانست 53 درصد و مدل ANN، 77 درصد از تغییرات کربن آلی خاک را پیشبینی کند. در روش MLR، مقدار RMSE و MBE بهترتیب 0.4 و صفر در روش ANN، مقدار RMSE و MBE بهترتیب 0.16 و 0.003 محاسبه شد. نتایج بررسیها نشان داد، شبکه عصبی مصنوعی با آرایش 1-9-5 و تابع فعالسازی تانژانت هایپربولیک در لایه پنهان، نسبت بهروش رگرسیون خطی چندگانه، دارای دقت و صحت بالاتری است. طبق نتایج شبکه عصبی مصنوعی، از بین متغیرهای مورد بررسی، بهترتیب ارتفاع با 0.79، سایه روشن با 0.64 و درصد شیب با 0.28 ضریب تاثیر، در تغییرات ذخایر کربن آلی خاک در این منطقه بیشترین سهم را دارند.
لیلا مهدیزاده؛ فرخ اسدزاده؛ عباس صمدی
چکیده
یکی از خصوصیات کلیدی رسوبات، توزیع اندازه ذرات آنها است که بسیاری از ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی را تحت تاثیر قرار میدهد. در این پژوهش توزیع اندازه ذرات رسوبات سطحی انباشته شده در پشت بندهای رسوبگیر مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور دو آبراهه در منطقه نوشان ارومیه که بهترتیب دارای سه و چهار بند سنگی ملاتی ...
بیشتر
یکی از خصوصیات کلیدی رسوبات، توزیع اندازه ذرات آنها است که بسیاری از ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی را تحت تاثیر قرار میدهد. در این پژوهش توزیع اندازه ذرات رسوبات سطحی انباشته شده در پشت بندهای رسوبگیر مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور دو آبراهه در منطقه نوشان ارومیه که بهترتیب دارای سه و چهار بند سنگی ملاتی بودند، انتخاب شده و توزیع اندازه ذرات رسوب پشت آنها با اندازه ذرات خاک دامنه مشرف به بندها مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که ذرات رسوب پشت بندها در مجموع نسبت به ذرات خاک دامنه، اندازه درشتتری داشته و دارای بافت شنی-لومی و شنی هستند. در بندهای نیمهپر ترسیب انتخابی ذرات رسوب مشاهده شد و بندهای پاییندست دارای ذراتی با اندازه تقریبا مشابه با خاک اصلی بودند. در حالیکه در بندهای پر، این شرایط مشاهده نشده و عملا بخش قابل توجهی از ذرات کوچکتر از 0.124 میلیمتر از بندها عبور نمودند. ده مدل مختلف ریاضی برای توصیف توزیع اندازه ذرات رسوب بهکار رفته و قابلیت آنها بر مبنای طیف متنوعی از ضرایب کارایی مورد ارزیابی قرار گرفت. خوشهبندی سلسله مراتبی مدلها بر مبنای ضرایب کارایی منتخب نشان داد که بهترتیب سه مدل فردلاند، ORL و ONL دارای برتری نسبی در مقایسه با سایر مدلها هستند. مقدار ضریب تبیین در هر سه مدل برابر با 0.99 بوده و آماره AIC نیز در آنها بهترتیب برابر با 44.13-، 43.92- و 41.46- بود. بنابراین این مدلها میتوانند برای کمیسازی توزیع اندازه ذرات رسوب مورد استفاده قرار گیرند.
ابوالقاسم دادرسی سبزوار؛ نادر جلالی؛ ابراهیم گوهری
چکیده
بهرهوری از سیلابهای بهوقوع پیوسته در کشور که از کمبود منابع آبی شدیدا در رنج است، ضرورتی اجتناب ناپذیر به شمار آمده، پخش سیلاب در مناطق مستعد یکی از روشهای ساده و قابل اعتماد بهرهوری محسوب میشود. مناطق مساعد برای بهرهبرداری و پخش سیلاب دارای خصوصیات منحصر به فردی هستند که شناسایی این نقاط بهشکل سنتی بسیار وقتگیر ...
بیشتر
بهرهوری از سیلابهای بهوقوع پیوسته در کشور که از کمبود منابع آبی شدیدا در رنج است، ضرورتی اجتناب ناپذیر به شمار آمده، پخش سیلاب در مناطق مستعد یکی از روشهای ساده و قابل اعتماد بهرهوری محسوب میشود. مناطق مساعد برای بهرهبرداری و پخش سیلاب دارای خصوصیات منحصر به فردی هستند که شناسایی این نقاط بهشکل سنتی بسیار وقتگیر و پرهزینه است. استفاده از اطلاعات ماهوارهای و تکنیک GIS، سرعت و دقت دستیابی به این مناطق را زیادتر میکند. منطقه تحقیق، بخشی از دو استان خراسان رضوی و شمالی است که شهرستانهای سبزوار، اسفراین، جاجرم، کاشمر، بردسکن و خلیلآباد را شامل میشود. در این تحقیق هفت لایه اطلاعاتی، شامل واحدهای کواترنری، محدودیتهای کاربری، شیب، نفوذپذیری، ضخامت آبرفت، رواناب و ضریب ذخیره انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نقشه نهشتههای کواترنری در منطقه مورد بررسی از نقشههای 1:250000 زمینشناسی تهیه و مرز آنها از روی عکسهای هوایی، کنترل شد. در این لایه اطلاعاتی نهایتا 43 واحد مطالعه یا عرصهکاری انتخاب شد. برای بررسی محدودیتهای کاربری، از روش بررسی صحرایی و تفسیر چشمی تصاویر ماهواره، استفاده شد. با استفاده از فایل رقومی منحنیهای میزان 100 متری و با انتخاب سلولهای 30 متری، نقشه شیب در GIS تهیه و مورد بهرهبرداری قرار گرفت. برای بررسی نفوذپذیری، از روش استوانههای مضاعف و برای تعیین ضخامت آبرفت، از روش کاوشهای ژئوفیزیک، استفاده شد. همچنین، مطالعه ضریب ذخیره، با روش نمونهبرداری خاک تا عمق یک متر و انجام آزمایشات دانهبندی و با استفاده از جداول رایج موجود، انجام شد و بالاخره بهروش جاستین، بررسی هیدرولوژی و تعیین حجم رواناب سالانه عرصهها، صورت پذیرفت. با روش وزندهی و کاربرد سه مدل آماری منطق بولین، شاخص همپوشانی و منطق فازی، بههمراه تعدادی از عملگرهای آنها، اولویت مناطق مستعد برای پخش سیلاب، تعیین شد. نتایج نشان داد که مدل فازی با عملگر جمع از کارایی بالاتری نسبت به سایر روشها جهت تفکیک و شناسایی نهشتههای مناسب پخش سیلاب، برخوردار بوده و بیشتریت همپوشانی را با عرصههای کنترلی دارد، ضمن آنکه تصویر مجازی RGB742 بهترین و مناسبترین ترکیب سه نواری برای این منظور است که تفسیر چشمی آن بههمراه استفاده از سامانه اطلاعات مکانی، میتواند به شناسایی مناطق مستعد پخش سیلاب و اولویتبندی آنها انجامد.
روح الله تقی زاده مهرجردی؛ فریدون سرمدیان؛ مهدی تازه؛ محمود امید؛ نورایر قومانیان؛ محمد جواد روستا؛ محمد حسن رحیمیان
چکیده
اخیرا محققین از روش نقشهبرداری رقومی برای غلبه بر مشکلات نقشهبرداری سنتی خاک بهره گرفتهاند. با توجه به تغییرات مکانی زیاد خاک، نمونهبرداری مهمترین مرحله در مطالعات نقشهبرداری رقومی خاک محسوب میشود.هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سه روش مختلف نمونهبرداری شامل مربع لاتین، فازی-میانگین k و تصادفی بهمنظور ...
بیشتر
اخیرا محققین از روش نقشهبرداری رقومی برای غلبه بر مشکلات نقشهبرداری سنتی خاک بهره گرفتهاند. با توجه به تغییرات مکانی زیاد خاک، نمونهبرداری مهمترین مرحله در مطالعات نقشهبرداری رقومی خاک محسوب میشود.هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سه روش مختلف نمونهبرداری شامل مربع لاتین، فازی-میانگین k و تصادفی بهمنظور دستیابی به یک الگوی فضایی مناسب برای نمونهبرداری خاک در منطقه اردکان بهوسعت 720 کیلومتر مربع بود. متغیرهای محیطی که در این مطالعه استفاده شدند، عبارت است از مشتقات اولیه و ثانویه مدل رقومی ارتفاع، تصاویر +ETM ماهواره لندست و نقشه سطوح ژئومورفولوژی. نتایج بر اساس معیارهای آماری (میانگین و انحراف معیار) نشان داد که بهترین روش نمونهبرداری، روش مربع لاتین میباشد. بهعنوان مثال در مورد پارامتر کمکی شاخص خیسی مقدار میانگین دادههای انتخاب شده بهوسیله این روش و کل فضای نمونهبرداری برابر با 18.19 میباشد. بهطور مشابه مقدار میانگین شاخص همواری دره با درجه تفکیک بالا در روش مربع لاتین (3.64) بیشترین شباهت را با جامعه نمونهبرداری (3.63) دارد. همچنین، توزیع فراوانی متغیرهای کمکی در محلهای منتخب (نمونه) در روش مربع لاتین بسیار به توزیع فراوانی متغیرهای کمکی در کل منطقه (جامعه آماری) شبیه بود. همچنین، نتایج نشان داد که همیشه توزیع جغرافیایی مناسب (فازی-میانگین k) نشاندهنده الگوی نمونهبرداری مناسب نمیباشد. بنابراین، روش مربع لاتین بهعنوان بهترین روش نمونهبرداری در منطقه مورد مطالعه معرفی میشود و پیشنهاد میشود که محققین در مطالعات آتی نقشهبرداری خاک از روش مربع لاتین استفاده شود.
داود نیککامی؛ محمدحسین مهدیان
چکیده
گاهی از مقدار صحیح فرسایش آبی بهدلیل نقش آن در توسعه تغییرات سطح زمین و تحتالشعاع قرار دادن پایداری فعالیتهای کشاورزی در بلندمدت حائز اهمیت است. فرسایندگی باران بهعنوان یکی از مهمترین فاکتورهای تاثیرگذار بر فرسایش آبی خاک مطرح است که در قالب شاخصهایی بیان میشود. برای کمی نمودن تاثیر عامل فرسایندگی باران در بررسیهای ...
بیشتر
گاهی از مقدار صحیح فرسایش آبی بهدلیل نقش آن در توسعه تغییرات سطح زمین و تحتالشعاع قرار دادن پایداری فعالیتهای کشاورزی در بلندمدت حائز اهمیت است. فرسایندگی باران بهعنوان یکی از مهمترین فاکتورهای تاثیرگذار بر فرسایش آبی خاک مطرح است که در قالب شاخصهایی بیان میشود. برای کمی نمودن تاثیر عامل فرسایندگی باران در بررسیهای مربوط به فرسایش و رسوب، شاخصهای مختلفی بر مبنای خصوصیات باران از جمله مقدار، شدت، مدت، اندازه قطر قطره، انرژی جنبشی و یا ترکیبی از آنها مد نظر قرار میگیرد. این عامل در بسیاری از روشهای تجربی برآورد کمی و یا کیفی فرسایش خاک، بهعنوان یکی از عوامل اصلی، مطرح است. لذا بهمنظور پرهیز از هرگونه دوبارهکاری در تعیین عامل فرسایندگی باران، لازم است تا روشی مبتنی بر شرایط حاکم بر حوزههای آبخیز ایران تبیین شود. چنین اقدامی منجر به رفع ابهامات و اختلاف نظرها در نحوه تعیین این عامل در هر یک از مدلها میشود. برای حصول اطمینان در محاسبه این عامل مهم، ضرورت دارد تا اقدام به ارزیابی روشهای مختلف تعیین توان فرسایندگی باران در شرایط اقلیمی و آب و هوایی مختلف نمود. این پژوهش با هدف تعیین شاخص فرسایندگی مناسب در ایران و بسط این شاخص به کل کشور و تهیه نقشه فرسایندگی باران در مقیاس ملی انجام گرفت. در این تحقیق، ابتدا بهمنظور بررسی شاخصهای فرسایندگی باران و انتخاب مناسبترین آنها، 64 شاخص مختلف محاسبه شده و روابط همبستگی آنها با تلفات خاک در هفت استان آذربایجان غربی، خراسان رضوی، زنجان، سمنان، مازندران، مرکزی و یزد و در قالب طرح ملی در پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری بررسی و EI30 بهعنوان مناسبترین شاخص معرفی شد. در مرحله دوم، شاخص انتخابی برای ایستگاههای هواشناسی سینوپتیک دارای باراننگار محاسبه شد و رابطهای نیز بین شاخص یاد شده و تعدادی از شاخصهای زودیافت نظیر فورنیه، فورنیه اصلاح شده، بارندگی متوسط سالانه، حداکثر بارندگی روزانه برقرار شد. پس از تعیین فورنیه اصلاح شده بهعنوان شاخص انتخابی برای ایستگاههای بارانسنجی که فاقد باراننگار بودند، مقادیر EI30 در ایستگاههای فاقد آمار شدت بارندگی با ضرایب بهدست آمده، محاسبه شد. بعد از نرمال کردن دادههای EI30 نیم تغییرنمای آن ترسیم و مدل مناسب بر آن برازش داده شد. سپس، روشهای میانیابی مختلف کلاسیک در سطح کشور انجام و هر یک از آنها با روشهای ارزیابی تقاطعی مورد مقایسه قرار گرفت که در نهایت روش اسپلاین جهت ترسیم نقشه انتخاب شد. نقشه خروجی وجود روند کاهشی شاخص فرسایندگی باران را از مناطق غربی و شمالی به مناطق شرقی و جنوبی کشور نشان میدهد و این الگو مطابق با الگوی تغییرات اقلیمی از مناطق مرطوب به مناطق نیمهخشک میباشد.
حمیدرضا پیروان؛ علی جعفریاردکانی؛ محسن شریعتجعفری
چکیده
بهمنظور شناخت عوامل موثر بر مورفولوژی رودخانه قزلاوزن در حدفاصل بین سد استور تا سد منجیل در دو بازه سنگی و دشت سیلابی بازهای بهطول تقریبی 195 کیلومتر انتخاب و در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی شکل رودخانه، از نقشههای توپوگرافی و عکسهای هوایی با مقیاس 50000:1 سالهای 1334 و 1371 استفاده شد. پس از ترسیم پلان رودخانه، ...
بیشتر
بهمنظور شناخت عوامل موثر بر مورفولوژی رودخانه قزلاوزن در حدفاصل بین سد استور تا سد منجیل در دو بازه سنگی و دشت سیلابی بازهای بهطول تقریبی 195 کیلومتر انتخاب و در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی شکل رودخانه، از نقشههای توپوگرافی و عکسهای هوایی با مقیاس 50000:1 سالهای 1334 و 1371 استفاده شد. پس از ترسیم پلان رودخانه، مشخصات هندسی رودخانه از جمله عرض، طول موج و ارتفاع حلقههای مئاندر، ضریب سینوزیته، شعاع و دامنه نوسانات حلقههای مئاندر و عوامل هندسی دیگر اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که مقادیر میانگین زاویه مرکزی حلقههای مئاندر و ضریب سینوزیته تنگدره رودخانه بهترتیب 140.55 درجه و 1.46 از بازه دشت سیلابی بهترتیب 105.08 درجه و 1.22 بیشتر است، بنابراین رودخانه در بازه کوهستانی پرپیچ و خمدارتر است. جابهجایی جانبی رودخانه قزلاوزن در بازه دشت سیلابی نیز مطالعه شد که 63.3، 26.6 و 10.1 درصد موارد بهترتیب بهسمت ساحل چپ، راست و به هردو سو در اثر چندشاخگی بهوقوع پیوسته و لذا جابهجایی کلی رودخانه بهسمت ساحل چپ است که منطبق با جهت فشارش تکتونیکی ناشی از حرکات صفحات تکتونیکی در این ناحیه است. این موضوع اثر تکتونیک را بر الگوی رودخانه حتی در بازه دشت سیلابی به اثبات میرساند. تنش برشی هیدرولیکی محاسبه شده رودخانه در بازه سنگی 150 پاسکال است، حال آنکه مقاومت برشی سنگهای آتشفشانی کانال رودخانه در این بازه 150 مگاپاسکال و بهبیان دیگر یک میلیون برابر است. بنابراین، فرایندهای فرسایش رودخانهای نمیتواند تنگدره سنگی این رودخانه را بهوجود آورده باشد. برای اثبات این موضوع، شیب و جهت شیب درزههای کانال سنگی رودخانه در 10 ایستگاه و 439 درزه بهکمک کمپاس در صحرا برداشت شد. در ضمن خط مرکزی مسیر رودخانه در بازه سنگی از روی نقشههای توپوگرافی رسم و در فواصل 250 متری به قطعات مستقیم، تقسیم و زاویه هر قطعه نسبت به شمال جغرافیایی تعیین شد. دیاگرام گلسرخی، جهات درزههای کانال سنگی رودخانه و جهات مسیر قطعات مستقیم رودخانه، مشابهت زیادی نسبت به هم نشان دادند. این تحقیق نشان داد که رودخانه قزلاوزن در بازه کوهستانی دارای یک طرح اولیه نئوتکتونیکی بوده و مسیر آن در تنگدره، تابع شکافهایی است که از پیش وجود داشته و تنها رودخانه توانسته نسبت به تعمیق و تعریض آن کوشش نماید.
محمود عربخدری
چکیده
در اکثر مطالعات منابع آب، مقدار بار کف رودخانهها بهصورت نسبتی ثابت از بار معلق در نظر گرفته میشود که معقول نیست. یک روش تعیین دقیقتر این نسبت، استفاده از اطلاعات باتیمتری نهشتههای بستر مخازن سدها است. در این پژوهش، نقشههای متوالی تهیه شده از کف مخازن دو سد دز (1362 و 1376) و میناب (1364 و 1377) و آمار رسوب معلق در ایستگاههای ورودی ...
بیشتر
در اکثر مطالعات منابع آب، مقدار بار کف رودخانهها بهصورت نسبتی ثابت از بار معلق در نظر گرفته میشود که معقول نیست. یک روش تعیین دقیقتر این نسبت، استفاده از اطلاعات باتیمتری نهشتههای بستر مخازن سدها است. در این پژوهش، نقشههای متوالی تهیه شده از کف مخازن دو سد دز (1362 و 1376) و میناب (1364 و 1377) و آمار رسوب معلق در ایستگاههای ورودی بررسی شد. پس از تعیین محل قله دلتا در مخزن و تفکیک رسوب به دو بخش دلتایی و دریاچهای روی نقشهها، حجم رسوب بین دو دوره در هر مخزن برآورد و با لحاظ وزن مخصوص، وزن رسوب محاسبه شد. سپس، تاثیر عواملی از قبیل نشست و فشرده شدن تدریجی نهشتهها، ضریب تلهاندازی رسوب سد، تاثیر سهم حوضه بالادست و دامنههای مشرف به مخزن سد در رسوب تعیین شد. از سوی دیگر، رسوبدهی معلق بهروش اداره عمران اراضی در محل ایستگاههای تلهزنگ و برنطین (ورودی سدهای مذکور) برآورد شد. در مرحله بعد، به دو روش الف) لحاظ رسوبات دلتایی و دریاچهای بهترتیب بهعنوان بار کف و بار معلق و ب) محاسبه بار کف با کسر رسوب معلق ایستگاه ورودی (با رعایت ضریب اصلاحی مساحت دامنههای مشرف به مخزن سد) از کل رسوب نهشته شده، نسبت بار کف به بار معلق تعیین شد. نسبت بار کف به بار معلق با روش "ب" در دریاچههای سدهای دز و میناب بهترتیب 348 و 251 درصد برآورد شد که ناشی از خطای برآورد رسوب معلق در ایستگاه هیدرومتری ورودی سد بوده و غیرقابل قبول است. نسبت وزنی بارکف به بار معلق در رودهای دز و میناب با روش "الف" بهترتیب 45 و 56 درصد بهدست آمد. دو عامل عدم اطمینان بسیار مهم در این روش بهترتیب ضریب تلهاندازی و وزن مخصوص رسوب بهویژه رسوب دلتا میباشد. با تغییر ضریب تلهاندازی از حدود 95 درصد به 60 درصد، نسبت بار کف به بار معلق در دز از 42 درصد به 23 درصد و در میناب از 53 درصد به 27 درصد کاهش یافت. یک مورد کاهش 14 درصدی وزن مخصوص رسوب دلتایی در سد میناب نیز سبب تقلیل هفت درصدی نسبت بارکف به بار معلق شد. اگرچه اختلاف زیادی بین نتایج در سناریوهای مختلف دیده میشود، حتی کمترین مقادیر بهدست آمده بسیار بالاتر از رقمهای کارشناسی 20-15 درصد متداول در مطالعات منابع آب است.
مهران لشنیزند؛ کیانفر پیامنی؛ ایرج ویسکرمی
چکیده
کمبود آب یکی از مشکلات عمده اکثر کشورهای جهان، بهویژه کشورهای دارای جمعیت رو به رشد بهشمار میآید. ایران هم یکی از کشورهایی است که از این قضیه مستثنی نیست. کشور ایران در ناحیه آب و هوایی گرم و خشک و نیمهخشک واقع شده است و متوسط میزان بارندگی سالیانه آن یک سوم متوسط بارندگی سالیانه جهان میباشد. کمبود بارندگی ...
بیشتر
کمبود آب یکی از مشکلات عمده اکثر کشورهای جهان، بهویژه کشورهای دارای جمعیت رو به رشد بهشمار میآید. ایران هم یکی از کشورهایی است که از این قضیه مستثنی نیست. کشور ایران در ناحیه آب و هوایی گرم و خشک و نیمهخشک واقع شده است و متوسط میزان بارندگی سالیانه آن یک سوم متوسط بارندگی سالیانه جهان میباشد. کمبود بارندگی و خشکسالیهای اخیر سبب کاهش منابع آب قابل دسترس شده است. لذا بایستی مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی را برای مدیریت منابع آب مدنظر قرار داد. در این پژوهش، بعد از اندازهگیری مصرف آب در سه کشت یونجه، شبدر و گندم، به محاسبه راندمان کاربرد آب آبیاری پرداخته شد. نتایج این تحقیق برای محاسبه شاخص کارایی تولید، نشان داد که بیشترین و کمترین مقدار آن با میزان 1.85 و 1.43 بهترتیب به یونجه و شبدر اختصاص دارد و نتایج در بخش راندمان کاربرد آب آبیاری نشان داد که گندم، یونجه و شبدر بهترتیب از درصد راندمان کاربرد آب آبیاری 150.16، 76.01 و 61.91 برخوردار میباشند. همچنین، نتایج نشان داد که شاخص کارایی افزوده محصول برای هر سه محصول گندم، یونجه و شبدر بهترتیب برابر 6112.7، 6505.2 و 4870.3 ریال بر مترمکعب است. در کل، با توجه به شاخصهای بررسی شده، از میان سه محصول مورد بررسی، یونجه بهروری بهتری نسبت به محصولات دیگر داشته است.
سجاد میرزایی؛ مجید رئوف
چکیده
پارامترهای زمانی از جمله پارامترهایی هستند که در اکثر مدلهای هیدرولوژیکی و هیدرولیکی استفاده میشوند و متداولترین آن زمان تمرکز است. هدف از این پژوهش، انتخاب بهترین روش از میان روشهای برآورد زمان تمرکز در حوزه آبخیز آتشگاه در استان اردبیل است. در این پژوهش، مقادیر زمان تمرکز حوضه با استفاده از 14 معادله تجربی و روش ...
بیشتر
پارامترهای زمانی از جمله پارامترهایی هستند که در اکثر مدلهای هیدرولوژیکی و هیدرولیکی استفاده میشوند و متداولترین آن زمان تمرکز است. هدف از این پژوهش، انتخاب بهترین روش از میان روشهای برآورد زمان تمرکز در حوزه آبخیز آتشگاه در استان اردبیل است. در این پژوهش، مقادیر زمان تمرکز حوضه با استفاده از 14 معادله تجربی و روش SCS در نرمافزارهای WMS و HEC-Geo-HMS صورت گرفته است. متوسط وزنی شیب آبراهه اصلی و پارامتر ضریب زبری منینگ با عملیات صحرایی تهیه شد. بهمنظور ارزیابی کارایی روشها با استفاده از آمار هیدرومتری و بارندگی، تعداد سه واقعه سیلاب که از نظر زمانی برابر با بارشها بودند، انتخاب و از روش گرافیکی، زمان تمرکز برای این سه واقعه محاسبه شد. زمان تمرکز محاسبه شده و مشاهداتی (2.28 ساعت) بهوسیله شاخص درصد خطای نسبی و خطای میانگین باقیمانده مورد ارزیابی قرار گرفتند. بررسی بیشتر روابط بهکار گرفته در این تحقیق نشان میدهد که مساحت نقش بسزایی را در برآورد مناسب زمان تمرکز ایفا میکند، چنانچه بررسی روابط هات-وی، هیدروگراف استدلالی و ین–چاو، کرپیچ و کالیفرنیا نشان میدهد که این روشها جهت محاسبه زمان تمرکز، پارامتر مساحت را بهکار نمیگیرند. بههمین دلیل مقدار برآورد آنها با مقدار مشاهداتی تفاوت قابل ملاحظهای دارد، اما در مقابل روابط پاسینی و کربای با لحاظ کردن تاثیر پارامتر مساحت، برآورد نزدیکتری را به مقدار مشاهداتی ارائه داده است. نتایج نشان داد که بهکارگیری تعداد پارامترهای بیشتر، نتایج مطلوبتری را به همراه دارد. چنانچه در رابطه SCS جهت محاسبه زمان تمرکز حوضه، علاوه بر پارامترهای طول و شیب آبراهه اصلی، پارامتر تلفات کل، نوع کاربری اراضی، عملیات اصلاحی، وضعیت هیدرولوژیکی و همچنین، گروه هیدرولوژیکی خاک مورد استفاده قرار میگیرد. در محاسبه مقدار زمان تمرکز با استفاده از روش SCS از مدلهای WMS و همچنین، ابزار HEC-Geo-HMS، با توجه به اینکه مدلهای مذکور از دادههای رستری استفاده میکنند، دارای دقت بیشتر از روشهای سنتی چون روش دستی میباشد. در حوضه آتشگاه، روش SCS برای برآورد زمان تمرکز با استفاده از نرمافزار WMS با مقدار حداقل آمارههای خطای میانگین باقیمانده و درصد خطای نسبی بهترتیب برابر با 0.05 ساعت و 2.1 درصد برای حوضه مناسب میباشد.