علی ملائی؛ عبدالرسول تلوری
دوره 1، شماره 2 ، مرداد 1388، صفحه 70-77
چکیده
اولین گام در برآورد سیلاب طراحی یک حوضه، تهیه باران یا رگبار طراحی است. باران طراحی که خود مولد سیلاب طراحی است، دارای ویژگیهایی نظیر چگونگی توزیع زمانی مقدار باران در طول مدت بارندگی است. در این تحقیق، با استفاده از دادههای باراننگار چهار ایستگاه بارانسنجی ثبات در استان کهگیلویه و بویراحمد بهمنظور تعیین الگوی توزیع زمانی ...
بیشتر
اولین گام در برآورد سیلاب طراحی یک حوضه، تهیه باران یا رگبار طراحی است. باران طراحی که خود مولد سیلاب طراحی است، دارای ویژگیهایی نظیر چگونگی توزیع زمانی مقدار باران در طول مدت بارندگی است. در این تحقیق، با استفاده از دادههای باراننگار چهار ایستگاه بارانسنجی ثبات در استان کهگیلویه و بویراحمد بهمنظور تعیین الگوی توزیع زمانی بارش از روش محاسباتی Pilgrim استفاده شده است. برای این منظور کلیه رگبارهای شدید با تداوم کمتر از 30 ساعت هر ایستگاه به رگبارهای یک، دو، سه، شش، نه، 12، 18 و 24 ساعته تقسیم و سپس اقدام به تهیـه الگوی توزیع زمانی برای استان شد. روش محاسباتی فوق مبتنی بر تجزیه بارندگیهای شدید به اجزاء یا بلوکهای بارندگی و شمارش فراوانی وقوع بزرگترین جزء بارش در موقعیـتهای مختلف زمانی در طول مدت بارش است. نتایج نشان میدهد که در بارشهای با تداوم 1، 2، 3 و 9 ساعته حداکثر مقدار بارش در 25 درصد دوم بهوقوع پیوسته است. در بارشهای شش، 12 و 18 ساعته حداکثر مقدار بارش در 25 درصد سوم و در بارشهای با تداوم 24 ساعته حداکثر مقدار بارش در 25 درصد چهارم بهوقوع پیوسته است. در واقع با افزایش مدت تداوم بارش، حداکثر مقدار بارش از 25 درصد دوم مدت زمان تداوم به سمت انتهای مدت تداوم (25 درصد چهارم) انتقال مییابد.
سیدحمیدرضا صادقی؛ سیدهلاله رضوی؛ محمد مهدوی
دوره 1، شماره 2 ، مرداد 1388، صفحه 78-86
چکیده
برای برآورد روان آب در حوزههای آبخیز، از روشهای گوناگونی استفاده می شود که در این میان، مدل سرویس حفاظت خاک (SCS) کاربردی جهانی یافته است، بنابراین با توجه به استفاده گسترده از مدل SCS ارزیابی شرایط و خصوصیات متغیرهای ورودی به آن اهمیت زیادی در دقت برآورد مدل مزبور دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خصوصیات اصلی رگبار ...
بیشتر
برای برآورد روان آب در حوزههای آبخیز، از روشهای گوناگونی استفاده می شود که در این میان، مدل سرویس حفاظت خاک (SCS) کاربردی جهانی یافته است، بنابراین با توجه به استفاده گسترده از مدل SCS ارزیابی شرایط و خصوصیات متغیرهای ورودی به آن اهمیت زیادی در دقت برآورد مدل مزبور دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خصوصیات اصلی رگبار در دقت تخمین روانآب مدل SCS، در حوزههای آبخیز کسیلیان و درجزین انجام شد. بههمین منظور، رگبارهای واجد اطلاعات همزمان بارش روانآب انتخاب و مقدار روانآب ناشی از هر رگبار پس از تعیین خصوصیات مختلف آنها و نقشه شماره منحنی حوضهها و با اعمال واسنجیهای لازم تخمین زده شد. به منظور تعیین تأثیر خصوصیات رگبار در خروجی مدل، از تحلیل ضرایب همبستگی استاندارد شده در بهترین رگرسیون چندمتغیره برازش داده شده به ضرایب واسنجی شده شاخص حداکثر ذخیره مدل، و خصوصیات رگبار استفاده شد. نتایج به دست آمده در حوضههای مورد تحقیق نشان داد که مقدار، بیشینه مقدار بارش در زمان تمرکز، بیشینه شدت 30 دقیقهای، مقادیر بارندگی چارک دوم و چارک اول، بهترتیب بیشترین تأثیر را در دقت خروجی مدل دارد.
حسین سعادتی؛ شعبانعلی غلامی؛ فرود شریفی
دوره 1، شماره 2 ، مرداد 1388، صفحه 87-98
چکیده
از مشکلات مهم در طرحهای تحقیقاتی و اجرایی کمبود یانبود آمار هیدرومتری است. در تحقیق حاضر،برای حل معضل نبود آمار،میزان کارآیی مدل SWAT در شبیهسازی دبی روزانه،بهمنظور تولید آمار هیدرومتری برای حوضههای بدون ایستگاه بررسی شده است. این مدل دارای توان شبیهسازی شش پدیده هیدرولوژیکی و بیولوژیکی شامل دبی روزانه، رسوب روزانه، بیلان ...
بیشتر
از مشکلات مهم در طرحهای تحقیقاتی و اجرایی کمبود یانبود آمار هیدرومتری است. در تحقیق حاضر،برای حل معضل نبود آمار،میزان کارآیی مدل SWAT در شبیهسازی دبی روزانه،بهمنظور تولید آمار هیدرومتری برای حوضههای بدون ایستگاه بررسی شده است. این مدل دارای توان شبیهسازی شش پدیده هیدرولوژیکی و بیولوژیکی شامل دبی روزانه، رسوب روزانه، بیلان آبی ماهانه و سالانه، کیفیت آب، تولید محصولات زراعی، برآورد تولید پوشش گیاهی مرتعی با اعمال مدیریت سامانههای چرایی دام، است.شبیهسازی در دوحالت بدون ایستگاه اندازه گیری و با ایستگاه اندازه گیری در حوزه آبخیز معرف کسیلیان و نیز در دودوره زمانی صورت گرفته است. این دورهها شامل واسنجی و اعتبارسنجی مدل است. دوره واسنجی، چهار سال (1981-1978) و دوره اعتبارسنجی، شش سال (1986-1981) بوده است. بعد از عملیات واسنجی، مدل SWAT ، روان آب را باضریب تبیین نسـبت به روان آب اندازهگیری شده شبیهسازی کرد. اعتبارسنجی مدل نیز باضریب تبیین 0.69 و BPIAS= -2.5 و NS=0.72 نسـبت به روان آب اندازهگیری شده شبیهسازی کرد. اعتبارسنجی مدل نیز باضریب تبیین 0.57 و NS=0.54 و BPIAS=4.3 انجام گرفت. برای آزمون تست حساسیت، پارامترها درسه گروه خیلی حساس، حساسیت متوسط و حساسیتکم طبقهبندی شدند. پارامترهای ABF (عامل آلفای آب زیرزمینی)، REVAPC (ضریب تبخیر از سفره آب زیرزمینی) و CN (شماره منحنی) در طبقه خیلی حساس، پارامترهای CCT (ضریب تراکم ذوب برف)،TC (دمای آستانه بارش برف) و CRCO (شکافهای خاک و زمین که جریان را نفوذ میدهد) در طبقه حساسیت متوسط و پارامترهای Z (عمق لایههای خاک) و T-laps (شدت تغییر دما نسبت به ارتفاع) در طبقه حساسیت کم قرار گرفتند. این پارامترها نشان میدهند که مدل SWAT شبیهسازی معنیداری انجام داده است. ولی برای روانآبهای کمینه نتایج ضعیفی نشان داده شد. در اصلاحاتی که در سالهای 2000 و 2005 بر روی مدل SWAT انجام شده، کاربری آن به وسیله GIS آسانتر شده است.
مارال خدادادی؛ محمدصادق عسکری؛ فریدون سرمدیان؛ حسینقلی رفاهی؛ علیاکبر نوروزی؛ احمد حیدری؛ حمیدرضا متینفر
دوره 1، شماره 2 ، مرداد 1388، صفحه 99-110
چکیده
از فرآیندهای غالب تخریب خاک در مناطق خشک و نیمهخشک، شور شدن خاکها است. تحقیق حاضر بهمنظور ارزیابی قابلیت دادههای سنجنده +ETM در شناسایی و تفکیک خاکهای شور با استفاده از مطالعات صحرایی و نتایج آزمایشگاهی خاکها، در دشت قزوین صورت گرفت. در این تحقیق، ابتدا طبقههای طیفی منطقه مورد تحقیق در تصویر استخراج و آنگاه با کمک اطلاعات ...
بیشتر
از فرآیندهای غالب تخریب خاک در مناطق خشک و نیمهخشک، شور شدن خاکها است. تحقیق حاضر بهمنظور ارزیابی قابلیت دادههای سنجنده +ETM در شناسایی و تفکیک خاکهای شور با استفاده از مطالعات صحرایی و نتایج آزمایشگاهی خاکها، در دشت قزوین صورت گرفت. در این تحقیق، ابتدا طبقههای طیفی منطقه مورد تحقیق در تصویر استخراج و آنگاه با کمک اطلاعات جانبی و مطالعات صحرایی به طبقههای شوری تبدیل شد و در نهایت نقشه هدایت الکتریکی بدست آمد. نمونهبرداری صحرایی با روش نمونه برداری طبقهبندی شده تصادفی انجام گرفت. با استفاده از نقشه خاک موجود، در هر واحد نقشه خاک کمینه یک پروفیل به منظور بررسی تغییرات عمقی شوری مورد مطالعه قرار گرفت. پارامترهای هدایت الکتریکی، pH ،+،Mg2+ ،Ca2+ ،Naو بافت در نمونههای خاک اندازهگیری و از مدل رقومی ارتفاع، برای افزایش دقت طبقهبندی استفاده شد؛ همچنین شاخصهای (NDVI , SVRI , PVI , SAVI , SI , BI , NDSI ) ، مولفههای اصلی و تبدیل تسلدکپ برای طبقهبندی استفاده شد. برای انتخاب بهترین ترکیب نواری طبقهبندی، شاخص مطلوبیت به کار گرفته شد. نتایج نشان داد الگوریتم بیشینه احتمال، دارای صحت بالاتری از کمینه فاصله از میانگین و Box Classifier است؛ لذا بهمنظور طبقهبندی، از این الگوریتم استفاده شد؛ همچنین تلفیق مدل رقومی ارتفاع و تمامی نوارهای سنجنده دارای بالاترین صحت بود. از طرفی مشاهده شد نوار حرارتی دقت طبقهبندی را افزایش داده که تاییدکننده نقش موثر این نوار در طبقهبندی خاکهای شور است. در بین روشهای پردازش تصویر، تبدیل تسلدکپ و شاخصها دارای صحت بالایی بودند. شاخصهای BI و SI، دارای بیشترین همبستگی با (EC) بوده و بهتر توانستند خاکهای شور را از خاکهای غیرشور تفکیک کنند. شاخص مطلوبیت دارای صحت کلی کمی بود. پوستههای صاف با رنگ روشن، خصوصا پوستههای بدون درز و شکاف، موجب افزایش بازتابها در تمامی نوارهای سنجنده شد؛ بهطوری که این اراضی در تصویر دارای بالاترین بازتابها بوده و با صحت بالایی از سایر طبقهها جدا شدند.
کوروش کمالی؛ محمدحسین مهدیان
دوره 1، شماره 2 ، مرداد 1388، صفحه 111-118
چکیده
رطوبت خاک یکی از عوامل مهم و تعیین کننده رفتار خاک در طرحهای آب و خاکو منابع طبیعی است. اصولاً روشهای متداول اندازهگیری رطوبت خاک بسیار وقتگیر و هزینهبر هستند. در حال حاضر با استفاده از دستگاه بازتاب زمانی امواج TDR، میتوان رطوبت خاک را در مدت کوتاهی اندازهگیری نمود. اما گرانی حسگرهایتدفینی دستگاه فوق، استفاده از آنرا ...
بیشتر
رطوبت خاک یکی از عوامل مهم و تعیین کننده رفتار خاک در طرحهای آب و خاکو منابع طبیعی است. اصولاً روشهای متداول اندازهگیری رطوبت خاک بسیار وقتگیر و هزینهبر هستند. در حال حاضر با استفاده از دستگاه بازتاب زمانی امواج TDR، میتوان رطوبت خاک را در مدت کوتاهی اندازهگیری نمود. اما گرانی حسگرهایتدفینی دستگاه فوق، استفاده از آنرا در سطح گسترده از نظر اقتصادی توجیهناپذیر میسازد. در بیشتر موارد برای تعیین رطوبت خاک با استفاده از دستگاه TDR، از حسگرهای تماسیاستفاده میشود. در این دستگاه رطوبت قرائت شده معرف میانگین رطوبت از سطح خاک تا عمق معادل طول حساسه است. لیکن بهدلیل اینکه در عرصههای منابع طبیعی، بافت اکثر خاکها سبک بوده و دارای قلوه سنگ هستند، امکان نصب آنها مقدور نبوده و نتایج بهدست آمده از این دسته از حسگرها دقیق نیست. لذا بهتر است از حسگرهای تدفینی استفاده شود. بهعلت گران بودن حسگرهای تدفینیاستاندارد، طراحی و ساختآنها در دستور کار قرار گرفت. بهاین منظور با آزمونهای مکرر، با انتخاب کابل، فیش BNCمناسب و تجزیه فلزکاریمیلههای میانی و کناری و انتخاب فولادهای مناسب همچنین افزایش دقت در مراحل ساخت، حسگرهای تدفینی ساخته شدند. در این مرحله حسگرهای دستساز در طیف وسیعی از دامنه رطوبتی در خاکی با بافت لومسیلتی، مشابه حسگر استاندارد عمل نمودند.سپس بهمنظور واسنجی حسگرهای دستساز در مقایسه با حسگر استاندارد، سه طبقه بافت خاک شامل بافت سبک (لوم شنی)، متوسط (لوم) و سنگین (رسیسیلتی) انتخاب شد و با اعمال رطوبتهای مختلف (از حد اشباع تا هوا خشک)، مقادیر رطوبت حجمی خاک در سه پنجره برداشت و در مدت سه ماه قرائت شد. برقراری روابط همبستگی نشان داد که اختلاف معنیداری در سطح یکدرصد بین نتایج حسگرهای ساخته شده و نتایج حس گر استاندارد وجود نداشته و بین آنها درجه همبستگی بالایی وجود دارد. بالاترین درجه همبستگی در پنجره برداشت 10 نانوثانیه و در بافت لوم شنی مشاهده شد. روابط مربوط در بافتهای لوم شنی، لوم و رسیسیلتی در پنجره برداشت 10 نانوثانیه بهترتیب y=1013x-0.3661 ، y=0.9761x+1.0193و y=0.9961x-0.0933 تعیین شد. مقایسه ضرایب همبستگی و معادلات موجود بین میانگین درصد رطوبت حجمی حسگرهای دستساز و درصد رطوبت حجمی واقعی نیز نشاندهنده عدم وجود اختلاف معنیدار بین آنها بوده است.
حمید رضا مرادی؛ نیره غضنفرپور؛ سادات فیضنیا
دوره 1، شماره 2 ، مرداد 1388، صفحه 119-127
چکیده
از عوامل موثر در فرسایش خاک, زمینشناسی سطحی است که هم از حیث حساسیت به فرسایش و هم از نظر تولید رسوب قابل بررسی است. در این پژوهش، به منظور بررسی حساسیت به فرسایش و رسوبزایی نهشته های کواترنر، بخشی از زیر حوضه سجزی- کوهپایه واقع در حوزه آبخیز زایندهرود با مساحت 67091.7 هکتار انتخاب شد و در هر واحد زمینشناسی، دستگاه بارانساز ...
بیشتر
از عوامل موثر در فرسایش خاک, زمینشناسی سطحی است که هم از حیث حساسیت به فرسایش و هم از نظر تولید رسوب قابل بررسی است. در این پژوهش، به منظور بررسی حساسیت به فرسایش و رسوبزایی نهشته های کواترنر، بخشی از زیر حوضه سجزی- کوهپایه واقع در حوزه آبخیز زایندهرود با مساحت 67091.7 هکتار انتخاب شد و در هر واحد زمینشناسی، دستگاه بارانساز مصنوعی برای تولید روان آب و رسوب بهکار گرفته شد. به منظور بررسی عوامل موثر در رسوبزایی و فرسایشپذیری، از مجاورت هر میکروکرت نمونهبرداری از خاک صورت گرفت و برخی از عوامل فیزیکی و شیمیایی آنها اندازهگیری شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که در منطقه مورد تحقیق، رسوبزایی و فرسایشپذیری در نهشته های کواترنری متفاوت, اختلاف معنیداری با هم دارند. مدلهای رگرسیونی به دست آمده هم نشان داد که در تولید رسوب نهشتهها، از بین عوامل اندازهگیری شده، مقادیر سیلت، ماسه، ماسهریز، رطوبتنسبی و آهک، و در فرسایش پذیری آنها، مقادیر سیلت+ ماسه خیلیریز، آهک، سیلت، رس، ماسه خیلیریز و هدایت الکتریکی نقش مؤثر داشته اند.
علی رضائی
دوره 1، شماره 2 ، مرداد 1388، صفحه 128-139
چکیده
توزیع زمانی و مکانی رطوبت خاک در محدوده توسعه ریشه گیاهان، یکی از عوامل اثر گذار در انتخاب نوع گونههای گیاهی و بررسیهای توازن آبی است. یکی از روشهای جدید در اندازهگیری رطوبت روش انعکاسسنجی حوضه زمانی است که اصطلاحاً روش TDR نام گرفته است. در راستای این موضوع، دقت اندازهگیری و منشاء خطاهای حاصل از نصب دراز مدت حسگرها در ...
بیشتر
توزیع زمانی و مکانی رطوبت خاک در محدوده توسعه ریشه گیاهان، یکی از عوامل اثر گذار در انتخاب نوع گونههای گیاهی و بررسیهای توازن آبی است. یکی از روشهای جدید در اندازهگیری رطوبت روش انعکاسسنجی حوضه زمانی است که اصطلاحاً روش TDR نام گرفته است. در راستای این موضوع، دقت اندازهگیری و منشاء خطاهای حاصل از نصب دراز مدت حسگرها در عرصه پخش سیلاب زنجان، مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. به این منظور، شش پروفیل در عرصه پخش سیلاب و دو پروفیل در عرصه غیر پخش سیلاب (شاهد) تا عمق 1.5 متری حفر شده و جمعاً 36 عدد حسگر تدفینـی در عمقهای مختلف جایگذاری و بهمدت دو سال با فواصل زمانی یک هفته،اندازهگیری رطوبت انجام شده است. تجزیه و تحلیل سری دادهها، از نظر زمانی و مکانی حاکی از افزایش تعداد دادههای گم شده از سال اول به دوم بهدلیل شستشوی املاح و از ضلع غربی بهطرف ضلع شرقی، بهدلیل تمرکز زیاد آب در آن قسمت بوده است. دستهبندی دادهها در سه دوره زمانی تقریباً 70 روز در هر لایه و برای هر سال، نشان میدهد که درصد دادههای گمشده با گذشت زمان و کاهش توام رطوبت خاک، در سال دوم نسبت به سال اول، روند افزایشی داشته است. عامل اصلی پیدایش خطا، شستشوی خاک از اطراف میلههایهادی موج الکترومغناطیس حسگرها و افزایش تعداد حفرهها و فاصله در سطح مشترک میلهها و خاک بوده است.