رحیم کاظمی؛ جهانگیر پرهمت؛ باقر قرمز چشمه
چکیده
شناخت برهمکنش پدیده خشکسالی و پاسخ هیدرولوژیک حوضهها، میتواند منجر به دستیابی به اطلاعاتی برای مدیریت بهینه منابع آب حوضه شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه زمانی خشکسالی و میزان مشارکت جریانهای زیرسطحی در جریان رودخانهها در زیرحوضه کاکارضا است. در این پژوهش، دوره مشترک 1396-1361 برای ایستگاههای هیدرومتری و بارانسنجی ...
بیشتر
شناخت برهمکنش پدیده خشکسالی و پاسخ هیدرولوژیک حوضهها، میتواند منجر به دستیابی به اطلاعاتی برای مدیریت بهینه منابع آب حوضه شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه زمانی خشکسالی و میزان مشارکت جریانهای زیرسطحی در جریان رودخانهها در زیرحوضه کاکارضا است. در این پژوهش، دوره مشترک 1396-1361 برای ایستگاههای هیدرومتری و بارانسنجی متناظر در نظر گرفته شد. سپس، شاخص بارش استاندارد شده (SPI) در مقیاسهای زمانی سه، شش، نه، 12، 18 و 24 ماهه، محاسبه شد. جریان پایه و شاخص مربوطه به روش فیلتر رقومی برگشتی بیفلو-لینه و هالیک در پایههای زمانی ماهانه، سالانه و کل دوره، محاسبه شد. در مرحله بعدی، شاخص جریان پایه استاندارد شده (SBFI)محاسبه و منحنی تداوم جریان پایه (BFDC) ترسیم و شاخص شکل منحنی تداوم جریان پایه (SBFDC) محاسبه شد. تغییرات منحنی تداوم جریان پایه و شاخص شکل مربوطه و روابط شاخص خشکسالی و شاخص جریان پایه استاندارد شده با استفاده از روش همبستگی بررسی و تحلیل شد. نتایج نشان داد که میانگین شاخص جریان پایه در طول دوره پژوهش برابر با 52/0 و کمینه و بیشینه آن نیز بهترتیب برابر با 46 /0 و 57/0 بوده و همچنین، روند تغییرات جریان پایه، یک روند کاهشی با شیب ملایم است. روند تغییرات شیب منحنی تداوم جریان پایه، در طول دوره با یک شیب ملایم کاهشی است. میزان تغییرات شیب نیز از یک تا سه درصد و نزدیک به خط راست است که تمایل به پایداری جریان پایه در درازمدت را نشان میدهد. بیشترین تاثیر پدیده خشکسالی بر جریان پایه رودخانهها در گام زمانی نه و 12 ماه بوده که همبستگی با ضریب تبیین 87/0 و احتمال 95 درصد، بین شاخص خشکسالی و شاخص جریان پایه استاندارد شده، موید افزایش سهم مشارکت آبهای زیرسطحی در جریان پایه، با تاخیر نه تا 12 ماه است.
علی جعفری؛ رسول مهدوی؛ آرش ملکیان؛ حمید غلامی؛ احد حبیبزاده
چکیده
آبهای زیرزمینی یکی از منابع اصلی آب مصرفی است. در مقابله با افزایش تقاضا برای استفادههای آب شرب، کشاورزی و صنعتی، مدیریت این منابع بسیار مهم است. اقدامات مدیریتی نیاز به دانستن رفتار مکانی و زمانی آبهای زیرزمینی است. با توجه به برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی در این منطقه و با در نظر گرفتن سیلابها و رژیم بارندگی این ناحیه ...
بیشتر
آبهای زیرزمینی یکی از منابع اصلی آب مصرفی است. در مقابله با افزایش تقاضا برای استفادههای آب شرب، کشاورزی و صنعتی، مدیریت این منابع بسیار مهم است. اقدامات مدیریتی نیاز به دانستن رفتار مکانی و زمانی آبهای زیرزمینی است. با توجه به برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی در این منطقه و با در نظر گرفتن سیلابها و رژیم بارندگی این ناحیه که دارای بارشهای بسیار شدید در زمانهای کوتاه میباشد، نیاز به بررسی خصوصیات هیدروژئومورفولوژیکی نهشتههای کواترنر دشت جم احساس میشود. در این تحقیق، بررسیهای اکتشافی-ژئوفیزیکی نهشتههای کواترنر در محدوده آبخوان دشت جم صورت گرفت. برای اینکار از روشهای ﮔﺮاﻓﯿﮑﯽ، ﺗﺮﺳﯿﻢ ﻣﻘﺎﻃﻊ ژﺋﻮاﻟﮑﺘﺮﯾﮏ و ﺗﻬﯿﻪ ﻧﻘﺸﻪﻫﺎی ﻫﻢﻣﻘﺎوﻣﺖ ﻇﺎﻫﺮی ﺑﺮای ﻋﻤﻖﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﺑﺮرﺳﯽﻫﺎی اﮐﺘﺸﺎﻓﯽ ﭼﺎهﻫﺎی ﭘﯿﺰوﻣﺘﺮی ﺣﻔﺎری ﺷﺪه در ﻣﺤﺪوده آﺑﺨﻮان دﺷﺖ جم از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﻬﯿﻪ و ﺗﺮﺳﯿﻢ ﻟﻮگ ﭼﺎهها و ﻣﻘﺎﻃﻊ زﯾﺮﺳﻄﺤﯽ ﺑﯿﻦ ﭼﺎهها استفاده شد و نهایتا، به روابط هیدروژئومورفولوژیکی نهشتههای کواترنر پرداخته شد. نتایج نشان داد، کمینه عمق آبرفت از 30 متر در حاشیه شمال غربی محدوده آبخوان و در فاصله 500 متری شرق پارک جنگلی جم و بیشترین عمق آن نیز 95 متر در حاشیه شمال غربی محدوده آبخوان و در فاصله 450 متری جنوب چاه نفت و گاز مهرباغ واقع شده است. بیشترین ضریب قابلیت هدایت هیدرولیکی دشت جم 2.5 متر در روز مربوط به چاه گچی و کمینه آن نیز به میزان 1.06 متر در روز در چاه فرامرزی محاسبه شد. بررسی روند تغییرات ضریب قابلیت هدایت هیدرولیکی نشان داد، میزان آن در بخش شرقی محدوده مورد مطالعه 2.5-2 متر در روز بوده که به سمت بخش غربی کاهش یافته و به 1.5-1 متر در روز رسیده است و در جهت شمال به جنوب نیز روند کاهشی دارد (از 2.5-2 به 1.5-1 رسیده است). روند مکانی تغییرات ضریب قابلیت انتقال از شرق به غرب تا نیمههای دشت تقریبا ثابت در طبقه 200-180 مترمربع در روز قرار گرفته است ولی در نواحی غربی میزان آن 90-50 مترمربع رسیده و کاهش یافته است. تغییرات این ضریب در جهت شمال به جنوب تا میانه دشت تغییرات معنیداری نشان نداد. اما در بخشهای جنوبی دچار کاهش شده است که نتیجه افت ضخامت آبرفت در این نواحی ارزیابی میشود. بررسیها نشان داد 4810 هکتار از منطقه از واحد کوهستان، 2186 هکتار از واحد تپههاهور و 5282 هکتار نیز از واحدهای فلات و دشت میانکوهی تشکیل شده است.
ابوالقاسم باقری؛ علیرضا نیکویی؛ فرهاد خداداد کاشی؛ محسن شوکت فدایی
چکیده
اگرچه پرداختهای حمایتی دولت در بخش کشاورزی در جهت افزایش رفاه جامعه صورت میگیرد، اما تبعاتی نظیر تأثیرگذاری بر محیط زیست و بهویژه منابع آب به همراه دارد. به گونهای که امروزه توسعه فعالیتهای کشاورزی منجر به افت سطح آب زیرزمینی در بیشتر این آبخوانها شده است. این موضوع انگیزه بخشهای دولتی مربوطه را در توسعه و بهکارگیری گزینههای ...
بیشتر
اگرچه پرداختهای حمایتی دولت در بخش کشاورزی در جهت افزایش رفاه جامعه صورت میگیرد، اما تبعاتی نظیر تأثیرگذاری بر محیط زیست و بهویژه منابع آب به همراه دارد. به گونهای که امروزه توسعه فعالیتهای کشاورزی منجر به افت سطح آب زیرزمینی در بیشتر این آبخوانها شده است. این موضوع انگیزه بخشهای دولتی مربوطه را در توسعه و بهکارگیری گزینههای سیاستی برای حفظ منابع آب آبخوان و در نتیجه پایداری آن را بیش از پیش افزایش داده است. هدف این مطالعه تحلیل و شبیهسازی تأثیر سیاست کاهش یارانه انرژی و ارزیابی اثر آن روی بهرهبرداری منابع آب و الگویکشت محصولات کشاورزی در آبخوان دشت مهیار شمالی واقع در استان اصفهان با استفاده از مدل بهینهیابی غیرخطی شبیهسازی شده میباشد. برای این منظور، ابتدا، یک مدل برنامهریزی ریاضی مثبت به شکل پویا گسترش یافت و نسبت به دادههای مربوط به سطح کشت محصولات در سال پایه 84-1383 کالیبره شد. پس از کالیبره شدن، مدل اثرات مربوط به اعمال سناریوهای سیاستی کاهش یارانه انرژی را روی پارامترهای اقتصادی و هیدرولوژیکی منطقه در طول یک دوره 20 ساله شبیهسازی نمود. نتایج این مطالعه نشان داد، اعمال سیاست کاهش یارانه انرژی، علیرغم کاهش نسبی در منافع اقتصادی بخش کشاورزی منطقه باعث تعدیل روند بهرهبرداری بیرویه از منبع کمیاب آب و تغییر الگویکشت و در نتیجه افزایش عمر آبخوان و هدایت بهرهبرداری آب بر اساس مفاهیم پایداری شده است. با این حال، ضروری است، سیاست قیمتگذاری انرژی به گونهای اعمال شود که علاوه بر بهبود پایداری کشاورزی و حفظ منابع حیاتی آب، منافع اقتصادی و اجتماعی بخش نیز دچار نوسان زیادی نشود. بر این مبنا و با توجه به نتایج تحقیق، به نظر میرسد افزایش 10 درصدی در قیمت انرژی بتواند پایداری نسبی کشاورزی و منابع آب منطقه را فراهم نماید.
محمد شعبانی
چکیده
انتخاب و دقت روشهای مناسب پهنهبندی و تهیه نقشه تغییرات خصوصیات کیفی آبهای زیرزمینی بستگی به شرایط منطقه و وجود آمار و اطلاعات کافی در منطقه دارد که انتخاب صحیح آنها گامی اساسی و مهم در مدیریت منابع آبهای زیرزمینی به شمار میرود. هدف از انجام این تحقیق، تعیین مناسبترین روش میانیابیدر برآورد میزان EC (شوری)، NO3 (نیترات)، ...
بیشتر
انتخاب و دقت روشهای مناسب پهنهبندی و تهیه نقشه تغییرات خصوصیات کیفی آبهای زیرزمینی بستگی به شرایط منطقه و وجود آمار و اطلاعات کافی در منطقه دارد که انتخاب صحیح آنها گامی اساسی و مهم در مدیریت منابع آبهای زیرزمینی به شمار میرود. هدف از انجام این تحقیق، تعیین مناسبترین روش میانیابیدر برآورد میزان EC (شوری)، NO3 (نیترات)، pH و TDS (غلظت املاح محلول) آبهای زیرزمینی دشت نیریز واقع در جنوب شرق استان فارس و پهنهبندی آنها با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی است. بدین منظور، از روشهای زمینآمار مانند کریجینگ معمولی (OK)، کریجینگ ساده (SK) و روشهای معین مانند عکس فاصله (IDW)، تابع شعاعی (RBF)، تخمینگر موضعی (LPI) و تخمینگر عام (GPI) استفاده شد. نتایج بر اساس معیارهای ریشه دوم میانگین مربع خطا (RMSe) و میانگین خطای مطلق (MAE) پایینتر نشان داد که از بین روشهای مختلف میانیابی، روش کریجینگ ساده (SK) برای شاخصههای RMSe=3907/53) ECو MAE=2911.05)، غلظت املاح محلول (RMSe=2587.19 و MAE=1936.48)، نیترات (RMSe=4.868 و MAE=3.839) و RMSe=0.196) pHو MAE=0.143) برای مطالعه و تهیه نقشه تغییرات شاخصههای کیفی منطقه مناسب است. نتایج به دست آمده از این تحقیق مؤید برتری روشهای زمین آماری کریجینگ نسبت به روشهای معین است.