خسرو شهبازی؛ یحیی پرویزی؛ مهین کله هوئی
چکیده
فرسایش خندقی سهم زیادی در تخریب سرزمین دارد. بنابراین، شناسایی عوامل تشدیدکننده و پیشبینی مناطق حساس به آن امری ضروری است. تحقیق حاضر، با هدف تعیین توزیع مکانی و اقلیمی عرصههای خندقی در استان کرمانشاه و شناخت ویژگیهای مورفولوژیک و عوامل اصلی گسترش آنها انجام شده است. ابتدا، با استفاده از عکسهای هوایی 1:20000 و 1:50000، مناطق عمدتاً ...
بیشتر
فرسایش خندقی سهم زیادی در تخریب سرزمین دارد. بنابراین، شناسایی عوامل تشدیدکننده و پیشبینی مناطق حساس به آن امری ضروری است. تحقیق حاضر، با هدف تعیین توزیع مکانی و اقلیمی عرصههای خندقی در استان کرمانشاه و شناخت ویژگیهای مورفولوژیک و عوامل اصلی گسترش آنها انجام شده است. ابتدا، با استفاده از عکسهای هوایی 1:20000 و 1:50000، مناطق عمدتاً خندقی استان مشخص و سپس، این اطلاعات با استفاده از عملیات میدانی تصحیح شد. محدودههای اقلیمی مناطق خندقی، با استفاده از نقشههای موجود و بهروش دومارتن اصلاحشده مشخص شد. در هر اقلیم یک تا سه منطقه خندقی بهعنوان هدف تعیین و در هر یک از آنها یک خندق معرف و دو تکرار شناسایی و با عملیات میدانی و بازدید میدانی شناسنامه خندقها تکمیل شد. این مشخصات شامل موقعیت، تیپ اراضی، ابعاد در سر بالاکند در فواصل 25، 50 و 75 درصد از بالاکند، طول، نیمرخ و پلان عمومی خندق بوده است. نتایج نشان داد که حدود 17 درصد استان تحت تاثیر فرسایش خندقی قرار دارد. خندقها در هشت اقلیم استان و عمدتاً در تیپ اراضی تپه و دشتهای دامنهای و عمدتاً با مقطع ذوزنقهای و پلان عمومی پنجهای و نیمرخ پیشانی عمودی و در سازندهای تبخیری گروه فارس پراکنش دارند. پهنههای خندقی سرفیروزآباد، سومار و جبارآباد بیشترین میانگین عرض بالا، پایین و عمق خندق را در میان سایر پهنههای خندقی دارند. در بین عوامل موثر در ایجاد و گسترش خندق، میتوان به شدت بارندگی، شیب، فرسایشپذیری خاک بهعنوان عوامل طبیعی و تخریب پوشش گیاهی بالادست حوضه، تغییر کاربری و بهرهبرداری نامناسب بهعنوان عوامل انسانی در گسترش فرسایش خندقی اشاره داشت.
شهریار صبح زاهدی؛ رامین نقدی؛ محمد رضا غریب رضا؛ علی صالحی؛ قوام الدین زاهدی امیری
چکیده
روش این پژوهش براساس مطالعات میدانی و آزمایشگاهی تنظیم شده است. در این تحقیق برای نخستین بار اثرات تغییر کاربری جنگلی به باغات در میزان بازپخش خاک مناطق پایینبند جنگلهای هیرکانی گیلان با استفاده از روش رادیونوکلوئید محاسبه گردیده است. در این شیوه ذخیره سزیم137 این مناطق با منطقه مرجع مقایسه شده است. در محل مرجع تعداد 11 نمونه مغزه ...
بیشتر
روش این پژوهش براساس مطالعات میدانی و آزمایشگاهی تنظیم شده است. در این تحقیق برای نخستین بار اثرات تغییر کاربری جنگلی به باغات در میزان بازپخش خاک مناطق پایینبند جنگلهای هیرکانی گیلان با استفاده از روش رادیونوکلوئید محاسبه گردیده است. در این شیوه ذخیره سزیم137 این مناطق با منطقه مرجع مقایسه شده است. در محل مرجع تعداد 11 نمونه مغزه خاک و در ترانسکت معرف کاربری زراعت چوب تعداد هفت نمونه مغزه خاک به عمق 25 سانتیمتر برابر با ضخامت بههم ریختگی خاک در حین جنگلزدایی، از بالای دامنه تا محل دره براساس عوارض توپوگرافی برداشته شد. نمونهها پس از آمادهسازی، مطابق استاندارد آژانس بین المللی انرژی اتمی در ظروف مخصوص دستگاه طیفسنج گاما بستهبندی و موجودی رادیونوکلوئید سزیم137 کلیه نمونه ها بر مقیاس بکرل بر کیلوگرم سنجیده شد. براساس نتایج بهدست آمده، ذخیره رادیونوکلوئید سزیم137 در محل مرجع با لحاظ نمودن سطح نمونهبرداری 1/5894 بکرل بر مترمربع بدست آمد. در پژوهش حاضر، نرخ بازپخش خاک در طول ترانسکت معرف با استفاده از مدلهای تبدیل تناسبی و توازن جرمی I و II بهترتیب 70/18، 72/22 و 64/18 تن در هکتار در سال برآورد شد. این مقادیر برای شیب 20-10 درصد و تاج پوشش تنک 25 درصد و خاک لومی رسی تحت بارش 1000 میلیمتر بهدست آمده است. این پژوهش مدل توازن جرمی IIرا برای برآورد فرسایش در مناطق تغییر کاربری داده شده توصیه نموده و نتیجه گرفت که تغییر کاربری اراضی جنگلی به زراعت چوب به دلیل تقلیل سطح پوشش طولانی خاک و مدیریت باغ در اثر از بین بردن دیگر نهالها و پوشش علفی موجب افزایش نرخ فرسایش خاک سطحی میشود. این فرآیند برای سالهای طولانی باعث برقراری نرخ فرسایشی بالا و هدر رفت 1/0 سانتیمتر خاک در سال شده است.
حشمتاله آقارضی
چکیده
بانکتبندی و ایجاد جنگلکاری مصنوعی برای ذخیرهسازی کربن در خاک فرایند مؤثری در حذف کربن از اتمسفر است. در تحقیق حاضر به بررسی تغییر کاربری و اثرات آن بر ذخیره کربن در حوضه پاکل از سرشاخههای رودخانه قرهچای استان مرکزی پرداخته شده است. در این پژوهش، مرتع بهعنوان شاهد و عملیات بانکتبندی و بادامکاری (عملیات ...
بیشتر
بانکتبندی و ایجاد جنگلکاری مصنوعی برای ذخیرهسازی کربن در خاک فرایند مؤثری در حذف کربن از اتمسفر است. در تحقیق حاضر به بررسی تغییر کاربری و اثرات آن بر ذخیره کربن در حوضه پاکل از سرشاخههای رودخانه قرهچای استان مرکزی پرداخته شده است. در این پژوهش، مرتع بهعنوان شاهد و عملیات بانکتبندی و بادامکاری (عملیات بیومکانیک) از نظر ذخیره کربن خاک مقایسه شدند. نمونهبرداری بهصورت ترانسکت و پلات و بهصورت تصادفی-سیستماتیک انجام شد. در امتداد هر ترانسکت بهطور تصادفی سه پلات انداخته شد. از هر پلات نمونههای خاک از عمقهای 15-0 و 30-15 سانتیمتر، به وزن حدود یک کیلوگرم برداشت شد. خصوصیات شیمیایی و فیزیکی خاک از جمله وزن مخصوص ظاهری خاک، کربن آلی و بافت خاک تعیین شد. نتایج نشان داد که میانگین کل کربن ذخیره شده در خاک عملیات بیومکانیک 33.65 تن در هکتار است که از این مقدار 30 درصد آن کربن بیوماس هوایی و زیرزمینی، دو درصد آن کربن لاشبرگ و 38.9 درصد کربن در عمق 15-0 و 29.1 درصد در عمق 30-15 سانتیمتر است. همچنین، مقدار کربن آلی خاک شاهد 30.16 تن بر هکتار بهدست آمده که از این مقدار چهار درصد کربن بیومس هوایی و زیرزمینی، سه درصد کربن لاشبرگ و 62 درصد کربن در عمق 15-0 و 31 درصد در عمق 30-15 سانتیمتر است. در نتیجه مشاهده شد عملیات بیومکانیک در ترسیب کربن از شاهد موفقتر عمل کرده است.
رضا بیات؛ امیر سررشتهداری؛ علی جعفری اردکانی؛ رضا سکوتی اسکویی
چکیده
پوشش گیاهی نقش مهمی در حفاظت از خاک و مهار فرسایش دارد. با توجه به اهمیت مدیریت آبخیز و نقش کاربری در حفظ پوشش،این تحقیق با استفاده از مدل EPM و به کمک فنآوریهای سنجش از دور و سامانههای اطلاعات جغرافیایی بهمنظور تعیین اثر تغییر مدیریت کاربری اراضی بر میزان فرسایش حوزه آبخیز دریاچه ارومیه انجام شد. با استفاده از تصاویر ...
بیشتر
پوشش گیاهی نقش مهمی در حفاظت از خاک و مهار فرسایش دارد. با توجه به اهمیت مدیریت آبخیز و نقش کاربری در حفظ پوشش،این تحقیق با استفاده از مدل EPM و به کمک فنآوریهای سنجش از دور و سامانههای اطلاعات جغرافیایی بهمنظور تعیین اثر تغییر مدیریت کاربری اراضی بر میزان فرسایش حوزه آبخیز دریاچه ارومیه انجام شد. با استفاده از تصاویر ماهوارهایETM+ در سال 2002، عملیات صحرایی و نقشههای موجود، لایههای مورد نیاز مدل تهیه و میزان فرسایش خاک در شرایط فعلی برآورد شد. با اعمال سناریوهای مدیریتی خوب و بد کاربری منطقه از طریق ایجاد تغییرات فرضی در کاربری (کاهش و افزایش امتیاز پوشش گیاهی در گامهای پنج تا 50 درصد)، مجدداً میزان فرسایش خاک برآورد و اثر تغییرات محاسبه شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان فرسایش ویژه بهترتیب مربوط به زیر حوضههای 3015 و 3054 با مقادیر 768 و 749 مترمکعب در کیلومتر مربع در سال است که از نظر انجام اقدامات حفاظتی در اولویت هستند. کمترین مقادیر در زیرحوضههای 3072 و 3056 با شدت 15 و 287 مترمکعب در کیلومتر مربع در سال بوده که این مقدار برای کل حوضه 454 مترمکعب در کیلومتر مربع در سال است. روند تغییر شدت فرسایش در اثر تغییر کاربری به صورت خطی و مثبت بوده، با افزایش و کاهش به ازای 50 درصد به میانگین امتیاز لایه کاربری، بهترتیب 83/7 و 64/6- درصد در فرسایش خاک تغییر ایجاد میکند.
مجید محمدی؛ حمیدرضا مرادی؛ سادات فیضنیا؛ حمیدرضا پورقاسمی
دوره 1، شماره 4 ، بهمن 1388، ، صفحه 248-258
چکیده
زمینلغزش از جمله سوانح طبیعی است که همه ساله موجب بروز خسارتهای فراوان مالی و جانی در کشور میشود . در سالهای اخیر ، وقوع ز مینلغزش در مناطق شمالی کشور به دلیل تغییر کاربری و احداث جاده افزایش یافته است. این پدیده در کشورهای رو به رشد، به دلیل افزایش سریع جمعیت و تخریب سریع منابع طبیعی شدیدتر است. روشهای متعددی برای پهنهبندی ...
بیشتر
زمینلغزش از جمله سوانح طبیعی است که همه ساله موجب بروز خسارتهای فراوان مالی و جانی در کشور میشود . در سالهای اخیر ، وقوع ز مینلغزش در مناطق شمالی کشور به دلیل تغییر کاربری و احداث جاده افزایش یافته است. این پدیده در کشورهای رو به رشد، به دلیل افزایش سریع جمعیت و تخریب سریع منابع طبیعی شدیدتر است. روشهای متعددی برای پهنهبندی خطر زمینلغزش وجود دارد. در این تحقیق، از روشهای تراکم سطح و فرآ یند تحلیل سلسله مراتبی برای پهنهبندی خطر زمینلغزش در منطقه استفاده شد. به منظور تهیه نقشه خطر زمینلغزش ، ابتدا با مطالعات میدانی نقشه پراکنش زمینلغزش حوضه و سپس نقشه عوامل موثر بر زمینلغزش تهیه و اولویتبندی عوامل موثر با استفاده از روش AHP، انجام شد . بررسیها نشان داد که خصوصیات سنگشناسی، فاصله ا ز جاده، شیب، فاصله از آبراهه، کاربری اراضی، ارتفاع و جهت شیب ، به ترتیب عوامل اصلی موثر در وقوع زمینلغزش در منطقه هستند. همچنین ارزیابی مدلها با استفاده از شاخص جمع کیفی نشان داد که مدل تراکم سطح ، نسبت به مدل تحلیل سلسله مراتبی، دقت بیشتری داشته است.