علی اصغر آل شیخ؛ زهرا چترسیماب؛ بهزاد وثوقی؛ مهدی مدیری؛ محمد صادق پاکدامن
چکیده
فرونشت سطح زمین از جمله مخاطرات محیطی است که بشر در دهههای اخیر بهدلیل برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی در دشتها با آن مواجه است. آبخوان دشت مرودشت نیز در سالهای اخیر بهصورت چشمگیر با این پدیده روبهرو شده است. قرار گرفتن بناهای تاریخی مانند تخت جمشید در این آبخوان، مسئله بررسی فرونشست را حائز اهمیت مینماید. ...
بیشتر
فرونشت سطح زمین از جمله مخاطرات محیطی است که بشر در دهههای اخیر بهدلیل برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی در دشتها با آن مواجه است. آبخوان دشت مرودشت نیز در سالهای اخیر بهصورت چشمگیر با این پدیده روبهرو شده است. قرار گرفتن بناهای تاریخی مانند تخت جمشید در این آبخوان، مسئله بررسی فرونشست را حائز اهمیت مینماید. پژوهش حاضر، به بررسی رابطه بین میزان فرونشست و برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی در آبخوان مرودشت پرداخته است. در این پژوهش، به منظور بررسی تغییرات سطح آب زیرزمینی از روش زمینآمار کریجینگ و برای برآورد میزان فرونشست سطح زمین از روش تداخلسنجی تفاضلی راداری و از تصاویر راداری COSMO-SkyMed استفاده شد. نتایج نشان داد، میانگین افت سالیانه آب زیرزمینی برابر با 45 سانتیمتر میباشد. از طرفی، بیشترین میزان فرونشست در منطقه کناره در بین بازه زمانی 1392.07.09 تا 1392.11.12 برابر 2.5 سانتیمتر و حدود 15 درصد منطقه دارای نشستی کمتر از یک سانتیمتر در این دوره زمانی میباشد. در این دشت با مقایسه نقشه افت سطح آب زیرزمینی و نقشه جابهجایی سطح زمین مشخص میشود، در نواحی که افت سطح آب زیرزمینی بیشتر بوده است، بیشترین میزان جابهجایی نیز رخ داده است و تقریبا به ازای هر 45 سانتیمتر افت تراز آب زیرزمینی حدود یک سانتیمتر زمین در این منطقه دچار نشست میشود. مقایسه بین وسعت و الگوی فرونشست حاصل از نتایج تکنیک تداخلسنجی راداری با موقعیت، تراکم چاهها و برداشت آبهای زیرزمینی در این دشت نشان میدهد که فرونشست درست در همان مناطقی که تراکم این چاهها و برداشت از منابع آب زیرزمینی زیاد است، اتفاق افتاده است.
محمد حسنزاده نفوتی؛ احسان امامی میبدی
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی تغییرات زمانی و مکانی کیفیت آب زیرزمینی دشت مروست بهمنظور استفاده در برنامهریزی برای مدیریت این منابع صورت گرفت. به همین دلیل، دادههای کیفیت آب زیرزمینی دشت مروست شامل پارامترهای مجموع آنیونها و کاتیونها، درصد سدیم، Ca، Cl، EC، HCO3، K، Mg، Na، pH، SAR، SO4 و TH تهیه و با بررسی و بازسازی دادههای ناقص، ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی تغییرات زمانی و مکانی کیفیت آب زیرزمینی دشت مروست بهمنظور استفاده در برنامهریزی برای مدیریت این منابع صورت گرفت. به همین دلیل، دادههای کیفیت آب زیرزمینی دشت مروست شامل پارامترهای مجموع آنیونها و کاتیونها، درصد سدیم، Ca، Cl، EC، HCO3، K، Mg، Na، pH، SAR، SO4 و TH تهیه و با بررسی و بازسازی دادههای ناقص، دوره آماری 14 ساله از 1377 تا 1390 برای پژوهش انتخاب شد. برای اجرای روشهای زمینآماری، نیمتغییرنما و نیمتغییرنمای متقابل ترسیم و باتوجه به میزان R2 بیشتر، RSS کمتر و ساختار فضایی قویتر بهترین مدل انتخاب که مدل نمایی برای اغلب پارامترها مناسب تشخیص داده شد. سپس روشهای RBF، IDW با توانهای یک و دو، کریجینگ معمولی و کوکریجینگ معمولی برای اجرای درونیابی استفاده شد. با روش ارزیابی متقابل و سه شاخص برآورد خطای MAE، MBE و RMSE دقیقترین روش برای هر پارامتر انتخاب شد. نتایج نشان داد، روش کوکریجینگ معمولی برای اغلب پارامترها (کاتیون، آنیون، EC، Cl، Ca، K، Mg، Na و TH) بهترین روش میباشد. برای پارامترهای SAR، SO4 و pH روش کریجینگ معمولی، برای پارامتر درصد سدیم تابع پایه شعاعی و برای پارامتر HCO3 روش وزندهی عکس فاصله با توان یک مناسبترین روش تشخیصداده شد. نتایج حاصل نشان داد، غلظت اکثر پارامترها دارای روندی صعودی از غرب به شرق منطقه مورد مطالعه و جنوب به شمال آن منطقه میباشد. همچنین، با گذشت زمان روند کاهش کیفیت آب زیرزمینی مشاهده شد.
سلمان میرزائی؛ شجاع قربانی دشتکی؛ جهانگرد محمدی؛ حسین اسدی؛ فرخ اسدزاده
چکیده
آگاهی از توزیع و تغییرات مکانی فرسایشپذیری و ویژگیهای خاک اهمیت زیادی در طراحی و اجرای راهکارهای حفاظت آب، مهار سیل و رواناب و مدیریت فرسایش خاک یا بهطور کلی مدیریت حوزههای آبخیز دارد. انتخاب و استفاده از فن میانیابی مناسب برای تعیین عوامل فرسایشپذیری بهوسیله مدلهای فرسایشی مانند WEPP و ویژگیهای ...
بیشتر
آگاهی از توزیع و تغییرات مکانی فرسایشپذیری و ویژگیهای خاک اهمیت زیادی در طراحی و اجرای راهکارهای حفاظت آب، مهار سیل و رواناب و مدیریت فرسایش خاک یا بهطور کلی مدیریت حوزههای آبخیز دارد. انتخاب و استفاده از فن میانیابی مناسب برای تعیین عوامل فرسایشپذیری بهوسیله مدلهای فرسایشی مانند WEPP و ویژگیهای خاک، ضرورت دارد. هدف از این پژوهش، پهنهبندی فرسایشپذیری بینشیاری خاک و عوامل تاثیرگذار در آن مانند میزان رس، ماده آلی، کربنات کلسیم معادل با استفاده از تخمینگر کریجینگ و کوکریجینگ به کمک اطلاعات سنجش از دور (ماهواره Landsat 7) است. بدینمنظور، تعداد 100 نمونه خاک از عمق صفر تا 15 سانتیمتری بهصورت تصادفی در بخشی از حوزه آبخیز سئلین منطقه کلیبر واقع در استان آذربایجان شرقی برداشت و میزان رس، ماده آلی، کربنات کلسیم معادل خاک و فرسایشپذیری بینشیاری مدل WEPP اندازهگیری شدند. تحلیل همبستگی بین ویژگیهای یاد شده و اعداد رقومی تصویر +ETM نشان داد که میزان رس، ماده آلی، کربنات کلسیم معادل و فرسایشپذیری بینشیاری خاک بهترتیب با اعداد رقومی (DN) باند 7، 1، 1 و 3 تصویر +ETM بیشترین ضریب همبستگی (0.406-، 0.431-، 0.291 و 0.299) را داشت. لذا، اعداد رقومی باندهای یاد شده بهعنوان دادههای کمکی در تخمینگر کوکریجینگ استفاده شدند. ویژگیهای خاک با مدل کروی برای مدلسازی تغییرنما بهترین برازش را داشتند. با وجود بهکارگیری اطلاعات سنجش از دور بهعنوان متغیر کمکی در تخمینگر کوکریجینگ تفاوت قابل توجهی بین کریجینگ و کوکریجینگ مشاهده نشد. این امر میتواند ناشی از همبستگی نه چندان قوی بین متغیر هدف و اطلاعات سنجش از دور باشد.
مهران لشنیزند؛ کیانفر پیامنی؛ شهلا احمدی؛ ایرج ویسکرمی
چکیده
مقایسه نقشههای اقلیمی و پوشش گیاهی ارتباط بسیار نزدیک بین دو پراکنش را نشانی میدهند، ولی چگونگی همبستگی اقلیم و پوشش گیاهی به خوبی درک نشده است. بنابراین، شناسایی و تعیین اثرات عوامل و عناصر مهم اقلیمی که بر پراکنش گونههای اصلی گیاهان ایران تأثیر میگذارند و سپس پهنهبندی بوم اقلیمشناسی کشور بر پایه عوامل و عناصر مذکور ...
بیشتر
مقایسه نقشههای اقلیمی و پوشش گیاهی ارتباط بسیار نزدیک بین دو پراکنش را نشانی میدهند، ولی چگونگی همبستگی اقلیم و پوشش گیاهی به خوبی درک نشده است. بنابراین، شناسایی و تعیین اثرات عوامل و عناصر مهم اقلیمی که بر پراکنش گونههای اصلی گیاهان ایران تأثیر میگذارند و سپس پهنهبندی بوم اقلیمشناسی کشور بر پایه عوامل و عناصر مذکور هدف اصلی این پژوهش است. بدین منظور 51 ایستگاه سینوپتیک کشور که دارای دوره آماری 30ساله (2005-1976) یا بیشتر بودند، انتخاب و دادههای هواشناسی آنها از بانک اطلاعاتی سازمان هواشناسی کشور استخراج شد. پس از تعیین متغیرهای اقلیمی موثر، بهکارگیری تکنیک مؤلفههای مبنا سبب شد که ماتریس مجموع متغیرهای اولیه (51×269)، به 14 مؤلفه با مقادیر ویژه بیش از یک تقلیل یابد که حدود 96.4 درصد از واریانس کل را توجیه میکنند. با توجه به اینکه سه مولفه اولیه (بهترتیب حرارتی، رطوبتی و بارشی) بیشترین تأثیر را در تبیین شرایط اقلیمی کشور دارند، بهعنوان مبنای پهنهبندیهای اقلیمی مورد استفاده قرار گرفتند. سه مؤلفه اول اقلیمی در محیط نرمافزار ArcGIS با استفاده از روش کریجینگ به نقشههای رستری تبدیل شدند. نقشههای رستری حاصل بهعنوان ورودی تکنیک خوشهبندی نظارت نشده مورد استفاده قرا گرفته و نقشه پهنهبندی اقلیمی ایران ترسیم شد. سرانجام با استفاده از دو مؤلفه اقلیمی (حرارتی و رطوبتی) به اضافه نقشه طبقات ارتفاعی کشور و با بهکارگیری تکنیک خوشهبندی نظارت نشده، نقشه پهنهبندی بوم اقلیمشناسی کشور ترسیم شد. بررسی این نقشه پهنهبندی نشان میدهد که مرزبندی مناطق بوم اقلیمشناسی کشور، عمدتا منطبق بر دو عامل اقلیمی (حرارتی و رطوبتی) و یک عامل شکل زمین (ارتفاع از سطح دریا) میباشد. از دیگر نتایج این پژوهش آن است که بیشترین پهنههای بوم اقلیمی کشور متعلق به مناطق کم ارتفاع (پایینتر از 1200 متر) بوده و سهم پهنههای بوم اقلیمی مرتفع (بالاتر از 2400 متر) بسیار ناچیز میباشد.
محمد شعبانی
چکیده
انرژی فرسایندگی باران یکی از عوامل موثر در ایجاد فرسایش بارانی است که در مبحث فرسایش آبی از اهمیت ویژهای برخوردار است. تهیه نقشه پهنهبندی فرسایندگی باران و آگاهی از میزان تغییرات آن، نقش مهمی در تهیه طرحهای حفاظت خاک، کنترل فرسایش و مدیریت اراضی یک منطقه ایفا میکند. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی روشهای زمینآمار در تهیه ...
بیشتر
انرژی فرسایندگی باران یکی از عوامل موثر در ایجاد فرسایش بارانی است که در مبحث فرسایش آبی از اهمیت ویژهای برخوردار است. تهیه نقشه پهنهبندی فرسایندگی باران و آگاهی از میزان تغییرات آن، نقش مهمی در تهیه طرحهای حفاظت خاک، کنترل فرسایش و مدیریت اراضی یک منطقه ایفا میکند. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی روشهای زمینآمار در تهیه نقشه فرسایندگی باران در استان فارس و پهنهبندی منطقه از نظر شدت فرسایندگی باران است. در این تحقیق، پس از جمعآوری آمار بارندگی 92 ایستگاه هواشناسی با طول دوره آماری 20 ساله و با پراکنش مناسب در سطح استان، فرسایندگی باران با استفاده از شاخص فورنیه اصلاح شده برای کلیه ایستگاهها محاسبه و سپس بهمنظور تعمیم دادههای نقطهای به اطلاعات ناحیهای برای تهیه نقشه فرسایندگی باران، از روشهای مختلف میانیابی شامل کریجینگ معمولی (OK)، کریجینگ ساده (SK) و روشهای معین مانند عکس فاصله (IDW)، تابع شعاعی (RBF)، تخمینگر موضعی (LPI) و تخمینگر عام (GPI) استفاده شد. نتایج بر اساس معیارهای R بالاتر و MAE و RMSE پایینتر نشان داد که از بین روشهای مختلف میانیابی، روش کریجینگ معمولی (OK) بهدلیل بالاتر بودن مقدار R و پائینتر بودن مقادیر RMSE و MAE (0.871=R، 13.09=MAE و 18.523=RMSE)، نسبت به سایر روشهای میانیابی دیگر برتری داشته، در نتیجه بهعنوان روش مناسب در تهیه نقشه فرسایندگی باران در استان فارس انتخاب شد. نتایج بهدست آمده مؤید برتری روشهای زمینآماری کریجینگ نسبت بهروشهای معین است. علاوه بر این نتایج نشان داد که 0.24 درصد از کل سطح استان دارای فرسایندگی ناچیز، 27.06 درصد دارای فرسایندگی کم، 43.62 درصد دارای فرسایندگی متوسط، 14.48 درصد دارای فرسایندگی زیاد و 14.60 درصد دارای فرسایندگی خیلی زیاد است.
رضا سکوتی اسکوئی؛ محمدحسین مهدیان؛ شهلا محمودی؛ محمدحسن مسیحآبادی
دوره 2، شماره 3 ، آبان 1389، ، صفحه 161-169
چکیده
مدیریت و برنامهریزی مناسب خاک بهمنظور بهرهبرداری مناسب از آن امری لازم بوده، در این رابطه پراکنش مکانی ویژگیهای خاک از اهمیت زیادی برخوردار است. اصولاً بررسی های مکانی بهوسیله روشهای زمین آماری شامل تخمینگرهای آماری غیر پارامتری نظیر روشهای TPSS، میانگین متحرک وزنی و یا روشهای پارامتری زمین آماری نظیر کریجینگ ...
بیشتر
مدیریت و برنامهریزی مناسب خاک بهمنظور بهرهبرداری مناسب از آن امری لازم بوده، در این رابطه پراکنش مکانی ویژگیهای خاک از اهمیت زیادی برخوردار است. اصولاً بررسی های مکانی بهوسیله روشهای زمین آماری شامل تخمینگرهای آماری غیر پارامتری نظیر روشهای TPSS، میانگین متحرک وزنی و یا روشهای پارامتری زمین آماری نظیر کریجینگ و کوکریجینگ صورت میگیرد. این تحقیق با هدف بررسی ساختار مکانی برخی خصوصیات خاک شامل درصد آهک و شن و رطوبت اشباع خاک که در حاصلخیزی خاک موثر هستند، در بخش جنوبی دشت ارومیه به مساحت 36690 هکتار در شهرستان ارومیه استان آذربایجانغربی به انجام رسیده است. فاصله نیمرخهای خاکی مورد مطالعه بین 1300 تا 4700 متر بود. برای برآورد خصوصیات خاکی مذکور در نقاط نمونهبرداری نشده، از روشهای کریجینک، میانگین متحرک وزنی و کوکریجینگ در محیط GIS استفاده شده است. برای مقایسه کارآیی تخمینگرهای مکانی و انتخاب روش مناسب میانیابی، روش ارزیابی متقابل و متغیرهای آماری MAE و MBE بهکارگرفته شده است. پس از انتخاب روش مناسب میانیابی برای برآورد خصوصیلت خاکی مورد بررسی، نقشههای پراکنش مکانی آنها تهیه شد. براساس تعداد و حدود تغییرات دادهها، از قانون استورجس برای تعریف تعداد و فاصله طبقات در تهیه و طبقهبندی نقشههای مربوطه استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که روش کریجینگ با ضریب همبستگی حداقل 0.83 و درصد خطای 3.98، برای برآورد مقادیر در نقاط فاقد دادههای خاکی از دقت قابل قبولی برخوردار است.
محمدرضا یزدانی؛ ستار چاوشی؛ مرتضی خداقلی؛ بهرام ثقفیان
دوره 1، شماره 3 ، آبان 1388، ، صفحه 167-178
چکیده
با توجه به اینکه بخش وسیعی از استان اصفهان در ناحیه خشک مرکزی ایران قرار دارد، مستعد وقوع خشکسالی است. لذا انجام مطالعات و تحقیقات مناسب به منظور پایش و پیشبینی خشکسالی از اهمیت ویژهای برخوردار است. روشهای متعددی برای تعریف خشکسالی با استفاده از شاخصهای گوناگون ارائه شده است.در این تحقیق خشکسالیهای هواشناسی ...
بیشتر
با توجه به اینکه بخش وسیعی از استان اصفهان در ناحیه خشک مرکزی ایران قرار دارد، مستعد وقوع خشکسالی است. لذا انجام مطالعات و تحقیقات مناسب به منظور پایش و پیشبینی خشکسالی از اهمیت ویژهای برخوردار است. روشهای متعددی برای تعریف خشکسالی با استفاده از شاخصهای گوناگون ارائه شده است.در این تحقیق خشکسالیهای هواشناسی با استفاده از سریهای بارندگی سالانه و سطوح آستانه متفاوت(50,40,30،60،70،80،90،95درصد) مورد بررسی قرار گرفت.برای این بررسی از دادههای بارش 85 ایستگاه در استان اصفهان و مناطق مجاور آن در یک دوره 32 ساله(1377-1346)استفاده شد.با استفاده از روشهای میانیابی شامل کریجینگ،کوکریجینگ،عکس مجذور فاصله و TPSS، سطوح آستانه میانیابی شدند و خطای مربوط به هر روش محاسبه شد. روش کوکریجینگ دارای کمترین خطا و روش TPSS دارای بیشترین خطا در بین روشهای منتخب بود. در مرحله بعد با استفاده از نرم افزار ILWIS نقشههای گستره خشکسالی در سطوح آستانه متفاوت با مناسبترین روش تهیه شد.با توجه به نتایج به دست آمده در دوره آماری منتخب، در حدود نیمی از بارشها درسطح آستانه 30 درصد بوده است. از طرفی در حدود 28 درصد وقایع بارش مربوط به سطوح آستانه 80 درصد است که نشان دهنده وقوع خشکسالیها با شدت زیاد در منطقه مورد مطالعه بوده است. بیشترین فراوانی وقوع سطوح آستانه درمحدوده مورد مطالعه،به ترتیب30، 80، 60، 50، 40، 90، 70 و 95 درصد است. نتایج بیانگر این است که روش سطوح آستانه راهکار مناسبی در بررسی خشکسالی هواشناسی در منطقه مورد مطالعه است.