حسن ایزانلو؛ کاکا شاهدی؛ کریم سلیمانی
چکیده
ارزیابی فلزات چسبیده به مواد معلق سیلابهای شهری، به مدیران اجازه میدهد تا اقداماتی در راستای بهبود کیفیت محیط شهری انجام دهند. در این پژوهش، به بررسی تغییرات مقدار غلظت فلزات سنگین سرب، روی و مس موجود در مواد معلق روانابها در حوزه آبخیز شهری بجنورد در دو فصل پاییز و بهار پرداخته شده است. به این منظور، تعداد 52 نمونه رواناب تهیه ...
بیشتر
ارزیابی فلزات چسبیده به مواد معلق سیلابهای شهری، به مدیران اجازه میدهد تا اقداماتی در راستای بهبود کیفیت محیط شهری انجام دهند. در این پژوهش، به بررسی تغییرات مقدار غلظت فلزات سنگین سرب، روی و مس موجود در مواد معلق روانابها در حوزه آبخیز شهری بجنورد در دو فصل پاییز و بهار پرداخته شده است. به این منظور، تعداد 52 نمونه رواناب تهیه شد. پس از آمادهسازی نمونهها، تفکیک رسوبات معلق با استفاده از کاغذ صافی واتمن و پس از توزین مقدار رسوبات موجود در رواناب، با استفاده از دستگاه جذب اتمی، مقدار فلزات سنگین محلول در رواناب و فلزات سنگین چسبیده به رسوبات معلق بر حسب ppb اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که مقدار وزنی رسوبات معلق در فصل بهار بیشتر از پاییز است. همچنین، نتایج حاکی از آن است که بیشینه غلظت فلزات سنگین غیرمحلول و چسبیده به رسوبات بیشتر از فلزات سنگین محلول در رواناب است. از سویی دیگر، نتایج بیانگر آن است که بیشینه میانگین غلظت فلزات روی و مس بهجز سرب چسبیده به رسوبات در فصل بهار بیشتر از پاییز است و از نظر مکانی غلظت فلزات روی و مس در نمونههای رسوبات معلق رواناب مسیل صندلآباد (FC3S) بیشتر بوده است، این در حالی است که در خصوص فلز سرب در نمونههای معابر و شبکه انهار (FB2S) مقدار غلظت بیشتر بوده است. لکن تفاوت مکانی دادهها برای فلزات سنگین چسبیده به رسوبات معلق از نظر آماری معنیدار نیست. همچنین، نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن است که همبستگی مثبت اما پایینی بین سرب و روی (0.166=r) در فصل پاییز و بین سرب و مس (0.271=r) در فصل بهار برقرار است. معنیداری این همبستگی با استفاده از تحلیل خوشهای به روش سلسله مراتبی مورد تایید قرار گرفت.
علیرضا اسلامی؛ رحیم کاظمی
چکیده
تحلیل فراوانی منطقهای سیلاب ابزار توانمندی در برآورد و تحلیل جریان سیل درحوزههای آبخیز میباشد. در این پژوهش، روشهای مختلف تحلیل منطقهای سیلاب و همگنبندی هیدرولوژیکی حوضهها که در کشور انجام شده، بررسی شده است. در میان روشهای متعدد تعیین همگنی زیرحوضهها، روش تحلیل خوشهای بهدلیل قابلیت استفاده از تحلیل عاملی ...
بیشتر
تحلیل فراوانی منطقهای سیلاب ابزار توانمندی در برآورد و تحلیل جریان سیل درحوزههای آبخیز میباشد. در این پژوهش، روشهای مختلف تحلیل منطقهای سیلاب و همگنبندی هیدرولوژیکی حوضهها که در کشور انجام شده، بررسی شده است. در میان روشهای متعدد تعیین همگنی زیرحوضهها، روش تحلیل خوشهای بهدلیل قابلیت استفاده از تحلیل عاملی برای انتخاب مهمترین عوامل موثر، سادگی امکان لحاظ کردن عوامل متنوع، استقلال پارامترهای موثر، دقت در تفکیک گروههای همگن و مزیت استفاده از توابع تشخیص، مناسبترین روش است. روش رگرسیون چند متغیره بهویژه آنجا که همگنی حوزههای آبخیز با دقت لازم تعیین شده باشند، کارایی مناسبی در تحلیل منطقهای سیلاب از خود نشان داده است. روش گشتاورهای خطی بهعلت دارا بودن دو ویژگی وجود و یکتایی، از کارایی خوبی در تخمین پارامترها و انتخاب توزیعهای مناسب آماری برخوردار میباشد. بهنحویکه در تحلیل فراوانی منطقهای سیلاب بهویژه در شرایط مواجه با کمبود آماری یا طول دوره کم و دادههای دارای اریب، روش گشتاور خطی نسبت به سایر روشها عملکرد بهتری دارد. نتایج بررسی و تحلیل نتایج مربوط به روش مدلهای سامانههای هوشمند نظیر شبکههای عصبی مصنوعی (ANNS) و منطق فازی، نشاندهنده قابلیت بالا در ایجاد برقراری روابط غیرخطی بین متغیرهای ورودی چندگانه میباشد. نتایج بررسی عوامل مختلف مورد استفاده در روشهای تحلیل منطقهای نشان داد که عوامل فیزیوگرافی بیشترین درصد (72.11) و بعد از آن عوامل اقلیمی با 17.69 و پارامترهای پوشش زمینی با 7.48 درصد مورد استفاده قرار گرفتهاند. همچنین، کمینه مشارکت مربوط به عامل هیدرولوژیکی با 2.72 درصد است. از میان پارامترهای فیزیوگرافی، عامل مساحت حوضه با 30.19 درصد مشارکت، بیشترین تأثیرگذاری را در تحلیل منطقهای سیلاب داشته است. از میان عوامل اقلیمی، بیشترین درصد کاربرد مربوط به عامل متوسط بارندگی سالیانه با 73.08 درصد بهدست آمد.
فرزاد حیدری؛ راضیه صبوحی
چکیده
سازندهای مارنی در حوزههای آبخیز، همواره از نظر تولید رسوب مشکلساز هستند. هدف از این بررسی، طبقهبندی مارنهای استان اصفهان بر اساس شاخصهای فرسایشپذیری و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آنها میباشد. در این راستا، ابتدا واحدهای مارنی استان، شناسایی و میزان تولید رسوب آنها با استفاده از دستگاه بارانساز، اندازهگیری شد. سپس ...
بیشتر
سازندهای مارنی در حوزههای آبخیز، همواره از نظر تولید رسوب مشکلساز هستند. هدف از این بررسی، طبقهبندی مارنهای استان اصفهان بر اساس شاخصهای فرسایشپذیری و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آنها میباشد. در این راستا، ابتدا واحدهای مارنی استان، شناسایی و میزان تولید رسوب آنها با استفاده از دستگاه بارانساز، اندازهگیری شد. سپس بر اساس شکل فرسایش از آنها نمونهبرداری و تحلیلهای فیزیکی و شیمیایی خاک بر روی نمونهها انجام شد. برای دستهبندی واحدهای مارنی از روش آماری تحلیل خوشهای استفاده شد. تحلیلها با سه دسته اطلاعات شیمیایی، فیزیکی و مجموع اطلاعات فیزیکی و شیمیایی به همراه اطلاعات شیب و رسوب اندازهگیری شده در اثر بارش با شدت شش میلیمتر در ساعت در هر مرحله از تحلیل انجام شد. نتایج نشان داد، موثرترین عوامل ایجاد تشابه در مارنها، خصوصیات شیمیایی و اثرات اقلیمی میباشد. با توجه به اطلاعات حاصل از بررسیهای انجامشده و نتایج بهدست آمده، میتوان اقلیم را بهعنوان مؤثرترین عامل در به وجود آوردن اختلافات بین واحدهای مارنی در بخشهای مختلف این استان معرفی نمود. چون علاوه بر اثرات مستقیمی که در ایجاد و تکامل مارنها دارا میباشد، سایر پارامترها را نیز بهصورت مستقیم و غیر مستقیم تحت تأثیر قرار میدهد و انتخاب هر کدام از این پارامترها بهنحوی مرتبط با اقلیم است.
حسین بهرامی؛ حسن وقارفرد؛ آرش ملکیان؛ حمید غلامی؛ پژمان طهماسبی
چکیده
درک روابط پیچیده و نحوه تأثیر متغیرهای متعدد طبیعی و انسانی در یک حوزه آبخیز به سادگی امکانپذیر نیست. در چنین شرایطی تلفیق تحلیلهای آماری چند متغیره و تحلیلهای مکانی سبب استخراج اطلاعاتی مفید و قابل درک از یک مجموعه داده پیچیده میشوند. در این پژوهش، اطلاعات شش گروه از دادههای توپوگرافی، اقلیمی، خاک، آب، اقتصادی-اجتماعی ...
بیشتر
درک روابط پیچیده و نحوه تأثیر متغیرهای متعدد طبیعی و انسانی در یک حوزه آبخیز به سادگی امکانپذیر نیست. در چنین شرایطی تلفیق تحلیلهای آماری چند متغیره و تحلیلهای مکانی سبب استخراج اطلاعاتی مفید و قابل درک از یک مجموعه داده پیچیده میشوند. در این پژوهش، اطلاعات شش گروه از دادههای توپوگرافی، اقلیمی، خاک، آب، اقتصادی-اجتماعی و دادههای ماهوارهای حوزه آبخیز کارون با تلفیق سامانه اطلاعات جغرافیایی و تحلیلهای آماری چند متغیره مورد مطالعه قرار گرفت. با استفاده از تحلیل عاملی، شش عامل اصلی که در مجموع 83.270 درصد واریانس دادهها را پوشش میدهند، شناسایی شد. سپس با ورود این شش عامل در تحلیل خوشهای، ابتدا تعداد بهینه خوشههای نهفته در دادهها شناسایی و از روش خوشهبندی k- میانگین، حوزه آبخیز کارون به 16 ناحیه همگن تقسیمبندی شد و از تحلیل تشخیصی نیز برای اعتبارسنجی خوشهبندی استفاده شد. دو خوشه 7 و 12 با فاصله اقلیدسی 8.471 بین مراکز دو خوشه بهعنوان متفاوتترین خوشهها و دو خوشه 14 و 6 با فاصله اقلیدوسی 1.561 بهعنوان شبیهترین خوشهها، طبقهبندی شدند. آزمون مقایسه میانگین 16 منطقه همگن، نشان داد که در مواردی دو منطقه از نظر اقلیمی و توپوگرافی شرایط یکسانی دارند، اما متغیرهای اقتصادی-اجتماعی سبب تمایز آنها میشود. جداسازی مناطق همگن سبب فراهم شدن امکان مقایسه و شناسایی مناطق مشابه بهعنوان واحدهای کاری و اولویتبندی آنها برای انجام طرحهای مطالعاتی و اجرایی مقابله با پدیدههای مخربی از جمله بیابانزایی، فرسایش خاک، خشکسالی و سیل میشود.
جهانگیر پرهمت
چکیده
هدف از این پژوهش ارزیابی مدلهای منطقهای در برآورد دبی جریان سالانه در سطوح مختلف احتمال میباشد. بدین منظور حوضههای کرخه، کارون و دز در جنوب غرب ایران انتخاب شد. سپس در این منطقه، آمار مشاهدهای دبی در 108 ایستگاه هیدرومتری و بارندگی در 208 ایستگاه بارانسنجی مورد استفاده قرار گرفت. همچنین، پارامترهای مورد استفاده ...
بیشتر
هدف از این پژوهش ارزیابی مدلهای منطقهای در برآورد دبی جریان سالانه در سطوح مختلف احتمال میباشد. بدین منظور حوضههای کرخه، کارون و دز در جنوب غرب ایران انتخاب شد. سپس در این منطقه، آمار مشاهدهای دبی در 108 ایستگاه هیدرومتری و بارندگی در 208 ایستگاه بارانسنجی مورد استفاده قرار گرفت. همچنین، پارامترهای مورد استفاده در تحلیل منطقهای شامل مساحت، طول مستطیل معادل، شیب، ضریب گراویلیوس، بارندگی، طول آبراهه اصلی، شیب آبراهه اصلی، ارتفاع متوسط حوضه، تراکم زهکشی و محیط حوضه میباشد. در بررسی و تحلیل همگنی حوضههای هیدرولوژیک از روش آنالیز خوشهای و تابع تشخیص استفاده شد. برای ارزیابی مدلهای بهدست آمده از هر منطقه همگن، دادههای مشاهدهای یک حوضه که در واسنجی این مدلها استفاده نشده بودند، بهکار گرفته شد. نتایج تحلیل مدلهای همبستگی چند متغیره نشان داد که دبی جریان در سطوح مختلف احتمال دارای ضریب همبستگی بالایی با 10 عامل منتخب بوده، ولی رابطه دبی با چهار عامل اول مستقیم و با شش عامل بعدی معکوس میباشد. نتایج پژوهش نیز نشان داد که شدت جریان با بارندگی رابطه معکوس داشته ولی عمق جریان دارای رابطه مستفیم است. بعلاوه، روابط یک متغیره و دو متغیره دبی با مساحت و دبی با مساحت و بارندگی همبستگی بالایی با ضریب بین 0.52 تا 0.8 را نشان داد.
حشمتاله آقارضی؛ علیاکبر داودیراد؛ مهدی مردیان؛ مجید صوفی
چکیده
شناخت فرایندهای موثر در فرسایش بهخصوص آستانهها یکی از راهکارهای مهم مدیریتی منابع آب و خاک محسوب میشود. فرسایش خندقی یکی از مهمترین منابع رسوبدهی حوزههای آبخیز است که برای آن آستانههای مختلف از جمله مساحت-شیب یا توپوگرافی تعریف شده است. در این پژوهش به تحلیل آستانه توپوگرافی خندقها در حوزه آبخیز ظهیرآباد ...
بیشتر
شناخت فرایندهای موثر در فرسایش بهخصوص آستانهها یکی از راهکارهای مهم مدیریتی منابع آب و خاک محسوب میشود. فرسایش خندقی یکی از مهمترین منابع رسوبدهی حوزههای آبخیز است که برای آن آستانههای مختلف از جمله مساحت-شیب یا توپوگرافی تعریف شده است. در این پژوهش به تحلیل آستانه توپوگرافی خندقها در حوزه آبخیز ظهیرآباد شازند پرداخته شد. ابتدا بر اساس عملیات میدانی و مدل رقومی ارتفاع، مشخصات مورفومتری 14 خندق همراه با نمونهبرداری خاک و خصوصیات پوشش گیاهی اندازهگیری شد. سپس با تحلیلهای عاملی و خوشهای، خندقهای همگن منطقه مطالعاتی تعیین شد و رابطه توانی مساحت-شیب برای آنها تهیه شد. طبق نتایج، همبستگی قوی بین مساحت با شیب آبخیز خندقها مشاهده نشد. بهطوریکه ضریب تبیین از نقطه ایجاد و نقطه گسترش کل خندقهای مطالعاتی بهترتیب برابر 0.111 و 0.181 بهدست آمد. با توجه به نتایج، فرایند غالب در ایجاد و گسترش خندقهای منطقه ظهیرآباد مربوط به تمرکز جریان و فرسایش خطی است که بر روی دامنههای شیبدار منجر به تشکیل و توسعه خندق شده است. با توجه به غالبیت بافت لومی خاک، تغییر کاربری و تخریب پوشش گیاهی در منطقه، پیشنهاد میشود تا ضمن بررسی الگوی استفاده از اراضی منطقه، بهینهسازی کاربری و تقویت پوشش گیاهی دامنهای بهمنظور کنترل فرسایش خندقی انجام گیرد.
اطهر کاوه؛ محمد حسین مهدیان؛ یحیی پرویزی؛ رضا سکوتی اسکویی؛ محمد حسن مسیح آبادی
چکیده
ظرفیت ذخیرهسازی کربن یکی از معیارهای ارزیابی پایداری زیستبوم است، بنابراین با بررسی عوامل مدیریتی تاثیرگذار بر این فرآیند میتوان اصلاح و احیای اراضی را دنبال کرد. بدین منظور، پژوهش حاضر به بررسی سناریوهای مدیریتی و اثرات آنها بر ذخیره کربن در حوزه آبخیز سر فیروزآباد در استان کرمانشاه پرداخته شده است. پس از تلفیق لایههای ...
بیشتر
ظرفیت ذخیرهسازی کربن یکی از معیارهای ارزیابی پایداری زیستبوم است، بنابراین با بررسی عوامل مدیریتی تاثیرگذار بر این فرآیند میتوان اصلاح و احیای اراضی را دنبال کرد. بدین منظور، پژوهش حاضر به بررسی سناریوهای مدیریتی و اثرات آنها بر ذخیره کربن در حوزه آبخیز سر فیروزآباد در استان کرمانشاه پرداخته شده است. پس از تلفیق لایههای شیب و جهت و تهیه نقشه واحدهای کاری به بررسی سامانههای مدیریتی رایج در قالب سناریوهای مدیریت بقایا، خاکورزی و تناوب زراعی پرداخته و شاخصهای مربوطه کمی شد. در مرحله بعد، حوضه به مناطق همگن تفکیک و نمونهبرداری بهصورت سیستماتیک تصادفی در واحدهای کاری انجام شد. سپس، نمونهها به آزمایشگاه منتقل و وزن مخصوص ظاهری، بافت، میزان کربن آلی و در نهایت ذخیره کربن آلی خاک تعیین شد. نتایج تحلیلهای چندمتغیره نشان داد با استفاده از تحلیل خوشهای، مدل با وارد نمودن هفت متغیر که بهطور معنیداری بر کربن آلی خاک تاثیرگذار هستند و شامل شاخص شخم، توالی غلات در تناوب، کلشسوزانی، کوددهی دامی، الگوی تناوب، آیش زمستانه و جهت شخم بوده، توانست با ضریب همبستگی 0.724 و با ضریب کارایی 0.46، حدود 52 درصد تغییرپذیری ذخیره کربن خاک را پیشبینی کند. بهطور کلی، میتوان چنین نتیجهگیری کرد که آنالیز خوشهای برای بررسی ذخیره کربن در خاک توصیه میشود و نظام تناوب زراعی و نظام خاکورزی از نمونههای بارز نظامهای مدیریتی میباشند که بیشک از حیث ذخیرهسازی کربن حایز اهمیت فراوانی هستند.
نجفقلی غیاثی
چکیده
برنامهریزی و اولویتبندی در مدیریت حوزههای آبخیز نیاز به دادههای مختلفی ازجمله آبدهی و نوسانات آن دارد. مقادیر آبدهی متوسط با دوره بازگشتهای مختلف برای تخمین آورد رودخانهها و برنامهریزی برای بهرهبرداری از سدهای کوچک و بزرگ مورد نیاز است. ازطرفی آبدهی متوسط سالانه برای برنامهریزی و مدیریت اراضی زراعی پاییندست ...
بیشتر
برنامهریزی و اولویتبندی در مدیریت حوزههای آبخیز نیاز به دادههای مختلفی ازجمله آبدهی و نوسانات آن دارد. مقادیر آبدهی متوسط با دوره بازگشتهای مختلف برای تخمین آورد رودخانهها و برنامهریزی برای بهرهبرداری از سدهای کوچک و بزرگ مورد نیاز است. ازطرفی آبدهی متوسط سالانه برای برنامهریزی و مدیریت اراضی زراعی پاییندست مورد نیاز میباشد. در این تحقیق آمار آبدهی 40 ایستگاه هیدرومتری در سطح منطقه که دارای آمار کافی ازنظر کمی و کیفی در یک دوره مشترک بودهاند انتخاب شدند. تحلیل همگنی حوزهها با توجه به آبدهی و پارامترهای هندسی تأثیرگذار صورت گرفت که به دو منطقه همگن تفکیک شد. برای سنجش صحت درستی همگنی در منطقهاز تابع تشخیص استفاده شد، براساس آن همگنبندی حوزه خزر در خوشه یک 100% و در خوشه دو، 94% بوده است. همچنین علاوهبر تحلیل منطقهای آبدهی متوسط سالانه، تحلیل احتمالاتی بر روی آبدهی متوسط سالانه انجام و سپس توزیع نرمال بهعنوان بهترین توزیع آماری انتخاب دبی با دوره بازگشتهای دو تا 100 ساله برآورد شد. با استفاده از پارامترهای هواشناسی و هندسی مانند بارش متوسط سالانه و مساحت، شیب حوزه و درصد مساحت جنگل، روابط منطقهای آبدهی محتمل با دوره بازگشتهای مختلف برای مناطق همگن استخراج گردید. حاصل این تحقیق ارائه روابط منطقهای آبدهی متوسط و محتمل با دوره بازگشتهای مختلف میباشد که در طرحهای مختلف آبخیزداری و منابع آب کشور دارای کاربرد مستقیم هستند.
علیرضا اسلامی؛ عبدالرسول تلوری
چکیده
در یک حوزه آبخیز، بین وقایع هیدرولوژیک و ساختار فیزیکی و شرایط اقلیمی حاکم بر آن، ارتباط وجود دارد. با توجه به تنوع شرایط در حوزههای آبخیز، عکسالعملهای هیدرولوژیکی آنها با یکدیگر متفاوت است. با شناخت عوامل اصلی میتوان حوزههای آبخیز دارای شرایط هیدرولوژیکی مشابه را از طریق روشهای تعیین همگنی تفکیک کرد. در نتیجه، میتوان ...
بیشتر
در یک حوزه آبخیز، بین وقایع هیدرولوژیک و ساختار فیزیکی و شرایط اقلیمی حاکم بر آن، ارتباط وجود دارد. با توجه به تنوع شرایط در حوزههای آبخیز، عکسالعملهای هیدرولوژیکی آنها با یکدیگر متفاوت است. با شناخت عوامل اصلی میتوان حوزههای آبخیز دارای شرایط هیدرولوژیکی مشابه را از طریق روشهای تعیین همگنی تفکیک کرد. در نتیجه، میتوان مدلهای برآورد دبی سیلاب را برای حوزههای همگن با دقت بالاتری نسبت به مدلهای کلی منطقه بهدست آورد. در این تحقیق، ابتدا کمیتهای مورفومتری مختلف 31 حوزه آبخیز انتخابی مربوط به ناحیه خاوری ساحل دریای خزر (خزر خاوری) با مختصات جغرافیایی 22, ◦52 تا 26, ◦56 طول خاوری و18,◦36 تا54,◦37 عرض شمالی در محیط GISاستـخراج شد. سپس، بر اساس تجزیه و تحلیل عاملی، کمیتهای مساحت، شیب متوسط وزنی و تراکم زهکشی حوزههای آبخیز و متغیر بارندگی متوسط سـالیانه بهعنوان متغیرهای اصلی انتخاب شد. بر اساس این متغیرها و با استفاده از روشهای آماری تجزیه و تحلیلخوشهای و توابع متمایزکننده و نیز روش گرافیکی منحنی آندرو، حـوزههای آبخیز به گروههای همگن طبقهبندی شد. سپس، بررسی کارآیی گروههای همگن، با انتخاب دو حوزه آبخیز شاهد در منطقه، از طریق آزمون تحلیل ممیزی، میزان تعلق آنها به هر یک از گروههای همگن تعیین شد. درنتیجه، حوزه زرینگل با 100 درصد احتمال عضویت به گروه همگن چهار و حوزه داراب کلاً با 54 درصد و 46 درصد احتمال عضویت بهترتیب به گروههای همگن یک و سه تعلق داشت. بررسی دقت روابط منطقهای سیل مربوط به گروههای همگن در مقایسه با رابطه کل منطقه، با استفاده از معیار جذر میانگین مربع خطا (RMSE) نشانداد که روابط مربوط به گروههای همگن از دقت بالاتری برخوردارند. بهعنوان مثال، برای یک گروه همگن، مقادیر RMSE با دوره بازگشتهای 2، 5، 25، 50، 100 بهترتیب معادل 35.8، 44.6، 66.4، 88.3، 120.2 در مقایسه با RMSE مربوط به رابطه کل منطقه بهترتیب 58/7، 80.5، 114.1، 135.4، 164 بهدست آمد. با توجه به این مقایسه، مقادیر دبی برآورد شده برای دو حوزه شاهد در دوره بازگشتهای مختلف از طریق روابط رگرسیونی گروههای همگن (Qes) با مقادیر حاصل از توابع توزیع فراوانی سیلاب (Qpdf) نشان داد که این مقادیر درسطح معنیداری کمتر از یک درصد و با ضریب 0.99 R= از همبستگی بسیارخوبی برخوردارند.
بهرام ثقفیان؛ سامان محمدی؛ باقر قرمزچشمه
دوره 1، شماره 1 ، اردیبهشت 1388، ، صفحه 32-45
چکیده
محاسبه ویژگیهای جریان کم در طراحی دبی سازههای انحراف آب، تأمین آب نیروگاههای برق آبی، تعیین آستانه کیفیت آب در رودخانهها، برآورد بار مجاز برای دفع فاضلاب، تأمین آب شهری و صنعتی بسیار مهم است. تحلیل جریانهای کم با تداومها و دوره بازگشتهای مختلف و استخراج روابط منطقهای حاصل به منظور برآورد جریانهای کم در نقاط ...
بیشتر
محاسبه ویژگیهای جریان کم در طراحی دبی سازههای انحراف آب، تأمین آب نیروگاههای برق آبی، تعیین آستانه کیفیت آب در رودخانهها، برآورد بار مجاز برای دفع فاضلاب، تأمین آب شهری و صنعتی بسیار مهم است. تحلیل جریانهای کم با تداومها و دوره بازگشتهای مختلف و استخراج روابط منطقهای حاصل به منظور برآورد جریانهای کم در نقاط فاقد ایستگاه هیدرومتری استان گیلان،هدف اصلی این مقاله است.این تحقیق در محدوده حوضههای بالادست استان گیلان با 35 ایستگاه هیدرومتری با آمار دبی روزانه نسبتا طولانی مدت صورت گرفت.پس از انتخاب دوره آماری مشترک و بازسازی دادهها، حداقل جریان ایستگاهها با تداومهای 10، 30، 60، 90 و 180 روزه برآورد گردید. با استفاده از تحلیل فراوانی و مقایسه توزیعهای مختلف، توزیع آماری لوگ پیرسون تیپ 3 برای تداومهای بالای 60 روز و توزیع آماری لوگ نرمال برای تداومهای کمتر از 60 روز، مناسبترین توزیعها تشخیص داده شدند. سپس،جریانهای کم با دوره بازگشتهای دو، پنج، 10، 25، 50، 100 و 200 ساله محاسبه گردید.از طرف دیگر با استخراج پارامترهای مؤثر بر جریانهای کم و با استفاده از تحلیل عاملی و همبستگی مشخصات فیزیکی حوضه با مقادیر جریانهای کم، پنج پارامتر مساحت حوضه، متوسط بارش سالانه، شیب حوضه، ارتفاع متوسط و تراکم زهکشی بهعنوان پارامترهای مستقل شناخته شدند. سپس به وسیله تحلیل خوشهای حوضههای منطقه به دو گروه همگن تقسیم گردید. پساز تعیین حوضههای همگن با استفاده از رگرسیون گام به گام،به ترتیب مساحت حوضه، بارش متوسط سالانه و شیب حوضه به عنوان مؤثرترین پارامترها در تخمین جریانهای کم شناسایی شدند . با درنظر گرفتن مقادیر جریان کم با تداوم و دوره بازگشتهای مختلف، مدلهای ریاضی منطقهای چند متغیره برآورد جریانهای کم استخراج شدند.