محمود بقایی؛ حمید غلامی؛ ابوالحسن فتح آبادی؛ مرضیه رضایی
چکیده
مقدمه
تشدید فرسایش آبی یک تهدید محیط زیستی در قارههای مختلف است که بار رسوب معلق در سامانههای رودخانهای منتج شده از فرسایش تشدیدی بهدلیل فعالیتهای انسانی نیز یک تهدید جدی برای مدیریت پایدار آبخیزها و خدمات اکوسیستم در سراسر دنیا محسوب میشود. شناسایی منابع رسوب در آبخیزها به منظور کاهش اثرات منفی آنها ...
بیشتر
مقدمه
تشدید فرسایش آبی یک تهدید محیط زیستی در قارههای مختلف است که بار رسوب معلق در سامانههای رودخانهای منتج شده از فرسایش تشدیدی بهدلیل فعالیتهای انسانی نیز یک تهدید جدی برای مدیریت پایدار آبخیزها و خدمات اکوسیستم در سراسر دنیا محسوب میشود. شناسایی منابع رسوب در آبخیزها به منظور کاهش اثرات منفی آنها شامل اثرات درون منطقهای (مانند کاهش ضخامت و ماده آلی خاک، تخریب ساختمان خاک و غیره) و برون منطقهای و حل مشکلاتی مانند بیشغذایی و تهنشست رسوبات در مخزن سدها، لازم است. از بین روشهای مستقیم و غیرمستقیم مورد استفاده برای مطالعه منشا رسوب، انگشتنگاری رسوب، روشی موثر برای تعیین سهم منابع رسوب (شامل اراضی کشاورزی، مرتعی، بایر و اراضی دارای فرسایش خندقی) در داخل یک آبخیز است. کاربرد موفقیتآمیز این روش در محیطهای مختلف آبی و بادی گزارش شده است. در نتیجه، در پژوهش حاضر، بهمنظور شناسایی و کمیکردن سهم منابع رسوب داخل حوزه آبخیز فارغان در استان هرمزگان، از روش انگشتنگاری رسوب استفاده شد.
مواد و روشها
برای انجام پژوهش، تعداد 38 نمونه سطحی (صفر تا پنج سانتیمتر) بهصورت تصادفی-سیستماتیک و با در نظر گرفتن توزیع مناسب از منابع بالقوه تولیدکننده رسوب شامل هشت نمونه از اراضی کشاورزی، 18 نمونه از محل دارای فرسایش خندقی و 12 نمونه از اراضی بایر و مرتعی و شش نمونه از رسوبات خروجی حوضه جمع آوری شد. پس از آمادهسازی نمونهها، غلظت عناصر ژئوشیمیایی شامل عناصر اصلی، نادر خاکی و کمیاب، با استفاده از دستگاه ICO_OES در آزمایشگاه مرکزی دانشگاه هرمزگان، اندازهگیری شد. بهمنظور کمیکردن سهم منابع رسوب، با استفاده از تحلیل تابع تشخیص، پنج ویژگی شامل تلوریوم (Te)، زیرکونیوم (Zr)، تانتال (Ta)، بریلیوم (Be) و سدیم (Na)، بهعنوان ردیابهای نهایی شناسایی شدند. در نهایت، با استفاده از مدل ترکیبی، سهم نسبی هر یک از منابع رسوب بهدست آمد.
نتایج و بحث
طبق نتایج بهدست آمده، 16.7 درصد سهم رسوبات مورد بررسی مربوط به کاربری کشاورزی، 50.6 درصد مربوط به خندق و 32.7 درصد مربوط به کاربری مرتع و بایر است. بر اساس نتایج، ترکیبی از Te، Zr، Ta، Be و Na قادر است که 87.5 درصد از نمونههای برداشت شده از سه منبع شامل اراضی کشاورزی، فرسایش خندقی و اراضی بایر و مراتع را به درستی طبقهبندی کند. از این رو، سهم خندق در تولید رسوب از کاربریهای کشاورزی و اراضی بایر و مرتعی مورد بررسی، بیشتر است. قسمتهای مرکزی حوضه نسبت به فرسایش خندقی حساسیت بالایی دارند، زیرا سازندهای زمینشناسی غالب در حوضه، بیشتر شامل بنگستان و همچنین، سازندهای آغاجاری و میشان است. سازند میشان، متشکل از لایههای عمدتا مارنی و آهکی است و رخنمونهای سازند آغاجاری متشکل از ماسهسنگ و مارن است. اراضی مسطح دشت را آبرفتهای دوران چهارم زمینشناسی تشکیل میدهند که حاصل فرسایش سازندهای آغاجاری، میشان و سازندهای قدیمیتر هستند. همچنین، بهدلیل اینکه مناطق مرکزی حوضه دارای شیب کمی بوده، خاک منطقه شامل خاکهای جوان و فاقد تکامل است و استفاده نادرست از کاربریهای منطقه باعث شده است، حساسیت به فرسایش خندقی در قسمت مرکزی حوضه بالا باشد.
نتیجهگیری
انگشتنگاری منبع رسوبات، یک تکنیک مفید بهمنظور بررسی منشا رسوبات در محیطهای رسوبی اعم از بادی و رودخانهای است. سهمهای تخمین زده شده میتواند در راستای برنامههای مدیریت منابع آب و خاک به مهندسین آبخیز کمک کند. بهدلیل تغییرپذیری واحدهای زمینشناسی از یک منطقه به منطقه دیگر، نوع مدیریت کاربری اراضی و نوع واحدهای خاک هر منطقه، ردیابهای انتخابی برای هر منطقه متفاوت است. به همین علت، تا کنون محققان قادر به ارائه یک دستورالعمل جامع برای انتخاب ردیابهای بهینه در تمامی مناطق نبودهاند. این موضوع یکی از چالشهای اصلی روش انگشتنگاری رسوب است که در صورت غلبه بر این چالش، میتوان بخش زیادی از هزینههای پژوهش که صرف اندازهگیری ردیابهای مازاد میشوند را کاهش داد.
احمد ملا احمدی؛ مرضیه رضایی؛ منصوره شمیلی
چکیده
مقدمهمدیریت صحیح حوضه بر اساس اصول اکولوژیکی است که درک فرایند اکولوژیکی پیشنیاز اصلی برنامهریزی منابع طبیعی است. حوضههای مجاور دریای عمان و خلیج فارس بهعلت وجود گنبدهای نمکی فراوان، نسبت به سایر حوزههای آبخیز کشور از شرایط ویژهای برخوردار هستند. این رخسارههای ژئومورفولوژیکی بر کیفیت آبهای زیرزمینی مناطق تاثیر میگذارند ...
بیشتر
مقدمهمدیریت صحیح حوضه بر اساس اصول اکولوژیکی است که درک فرایند اکولوژیکی پیشنیاز اصلی برنامهریزی منابع طبیعی است. حوضههای مجاور دریای عمان و خلیج فارس بهعلت وجود گنبدهای نمکی فراوان، نسبت به سایر حوزههای آبخیز کشور از شرایط ویژهای برخوردار هستند. این رخسارههای ژئومورفولوژیکی بر کیفیت آبهای زیرزمینی مناطق تاثیر میگذارند و نیازمند تکنیکهای مدیریتی خاصی هستند. در میان عوامل اکولوژیکی، خاک یکی از عواملی است که نقش مهم و تاثیرگذاری در پراکندگی و تراکم پوشش گیاهی دارد. همبستگی قوی و رابطه نزدیک بین پوشش گیاهی و خاک به گونهای است که تغییر در وضعیت هر یک، تاثیر بسیار قوی بر سایر عملکردهای اکوسیستم خواهد داشت. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تغییرات جوامع گیاهی و نقش عوامل خاکی بر این جوامع در این حوضهها، در نواحی رویشی خلیج و عمانی در شهرستان بستک هرمزگان انجام شد.مواد و روشهابدین منظور، پس از مشخص نمودن محدوده مورد نظر با استفاده از تصاویر ماهوارهای گوگل ارث و با کنترل زمینی، تیپبندی انجام و سپس نمونهبرداریها در هر تیپ و بر روی سه ترانسکت 1000 متری و با پلات چهار متر مربعی با فاصله مناسب صورت گرفت. در هر پلات، درصد تاج پوشش، تراکم، ارتفاع و دو قطر عمود بر هم گیاهان غالب اندازهگیری شد. بهمنظور بررسی خاک در هر تیپ، تعداد نه پروفیل حفر و از دو عمق صفر تا 45 و 45 تا 90 سانتیمتری نمونهبرداری انجام و به آزمایشگاه منتقل شد. آنالیز آماری توسط نرمافزار SPSS و مقایسه میانگینها به روش دانکن و در قالب طرح بلوک کامل تصادفی انجام شد.نتایج و بحثنتایج مقایسه نقشههای کاربری نشان میدهد که طی دوره 20 ساله 1399-1379، تمامی کاربریها دستخوش تغییرات شدیدی شده است. در این بازه زمانی، مراتع 18.32درصد کاهش داشته که از این میزان 9.85 درصد به اراضی شور و بایر، 0.70 درصد به مناطق دستساز شهری و 5.95 درصد به اراضی کشاورزی تغییر یافته است. نتایج آنالیز ضریب همبستگی بیانگر آن است که پوشش گیاهی با هدایت الکتریکی و میزان سدیم در سطح پنج درصد دارای همبستگی بوده است. ارتفاع گونههای گیاهی با درصد رطوبت اشباع و درصد سیلت عمق اول و دوم مرتبط بوده و تراکم گونههای گیاهی با عاملهای هدایت الکتریکی، میزان سدیم، مجموع کلسیم و منیزیم، هر سه مورد در عمقهای اول و دوم در سطح یک درصد و با رویکرد مثبت و با اسیدیته خاک در هر دو عمق همبستگی نشان داد.نتیجهگیریشور شدن خاک و توسعه آن در حوزههای آبخیز خشک و نیمهخشک یکی از مخاطرات محیط زیست است که در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. شهرستان فرامرزان بستک یکی از مناطقی است که شرایط محیطی خشک و نیمهخشک و یکی از مخاطرات محیط زیست این حوضه، شور شدن اراضی است. بهطور کلی، میتوان بیان کرد که منطقه فرامرزی بستک در نواحی مرتفع با گنبدهای نمکی و در نواحی پایین با رودخانه نمکی به واسطه شورهزارهای هرمزگان محدود میشود. نوع گونههای گیاهی این شورهزار با توجه به مرکز شوری متفاوت بوده و این تفاوت در نتیجه ویژگیهای خاک و سازگاری متفاوت گونهها با سطح شوری است.
محمد اکرامی؛ رسول مهدوی نجف آبادی؛ مرضیه رضایی؛ حسن وقارفرد؛ جلال برخورداری
چکیده
دردهههای اخیر از میان حوادث طبیعی، فراوانی پدیده خشکسالی کشاورزی بیشتر از سایر بلایای طبیعی بوده است. بهترین روش مدیریت خشکسالی، مدیریت جامعنگر خشکسالی میباشد. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی آسیبپذیری و آنالیز مکانی خشکسالی کشاورزی در حوزه آبخیز پیشکوه استان یزد بودهاست. در این پژوهش، ابتدا پارامترهای تاثیرگذار در آسیبپذیری ...
بیشتر
دردهههای اخیر از میان حوادث طبیعی، فراوانی پدیده خشکسالی کشاورزی بیشتر از سایر بلایای طبیعی بوده است. بهترین روش مدیریت خشکسالی، مدیریت جامعنگر خشکسالی میباشد. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی آسیبپذیری و آنالیز مکانی خشکسالی کشاورزی در حوزه آبخیز پیشکوه استان یزد بودهاست. در این پژوهش، ابتدا پارامترهای تاثیرگذار در آسیبپذیری خشکسالی کشاورزی منطقه، تبدیل به لایههای اطلاعاتی شد و پس از وزندهی لایهها از لحاظ اهمیت در آسیبپذیری خشکسالی کشاورزی در چارچوب تصمیمگیری چندمعیاره (MCDM)، بهکمک سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) تلفیق و نقشه نهایی آسیبپذیری خشکسالی کشاورزی منطقه مطالعاتی تهیه شد. همچنین به منظور کنترل، پایش و دقتسنجی نقشه نهایی، از مطالعات میدانی محدوده مطالعاتی نیز کمک گرفتهشد. نتایج نشان داد، بیشترین وزن پارامترهای موثر در آسیبپذیری خشکسالی مربوط به پارامتر بارش که مقدار آن برابر با 31/0 و کمترین وزن مربوط به پارامتر جهت شیب با مقدار 05/0 میباشد. براساس نتایج بدست آمده، بیشترین آسیبپذیری خشکسالی کشاورزی مربوط به مناطق سانیچ، درهشیر، درهسیر، اشکفت، مورک و... میباشد. این مناطق که از نظر ژئومرفولوژی جزء مناطق مرتفع و کوهستانی به شمار میروند، نسبت به مناطق دشتی، به دلیل عمق کم رسوبات، بافت خاک درشتدانهتر و هوابین بودن منابع آبی (قنوات)، عمدتاً آسیبپذیری آنها نسبت به وقوع خشکسالی، شدیدتر و از نظر زمانی سریع تر و به عبارتی درکوتاهمدت دچار خسارات متعددی میگردند. در حالی که مناطقی نظیر اسلامیه، نصرآباد، مزرعهآخوند، همتآباد و ... در درجه پائینتری از آسیبپذیری خشکسالی کشاورزی قرار دارند. نتایج، حاکی از آن است که میزان آسیبپذیری خشکسالی کشاورزی برآوردشده در نقشه نهایی، همسو با یافتههای مطالعات میدانی صورتگرفته میباشد. لذا، نقشه آسیبپذیری خشکسالی کشاورزی، از دقت و صحت قابل قبول و مطلوبی برخوردار میباشد.
ملیحه سادات ظریف معظم؛ رسول مهدوی؛ سهیلا جوانمرد؛ مرضیه رضایی
چکیده
فرایند بارش تحت تاثیر عوامل متعدد محیطی همچون رخدادهای گرد و غبار قرار گرفته، برهمکنش این دو واقعه میتواند چرخه هیدرولوژیکی را تحت تاثیر قرار دهد. با توجه به افزایش قابل توجه رخدادهای گرد و غبار در نقاط مختلف کشور، این پژوهش با هدف بررسی اثر گرد و غبار روی تغییرات احتمالی بارش استان خراسان رضوی طی سالهای 2013-2000 انجام شد. ...
بیشتر
فرایند بارش تحت تاثیر عوامل متعدد محیطی همچون رخدادهای گرد و غبار قرار گرفته، برهمکنش این دو واقعه میتواند چرخه هیدرولوژیکی را تحت تاثیر قرار دهد. با توجه به افزایش قابل توجه رخدادهای گرد و غبار در نقاط مختلف کشور، این پژوهش با هدف بررسی اثر گرد و غبار روی تغییرات احتمالی بارش استان خراسان رضوی طی سالهای 2013-2000 انجام شد. بدینمنظور، روش آماری رگرسیون تاریخی که بر پایه مقایسه بارش مشاهدهایی با بارش پیشبینی شده میباشد، استفاده شد. نه ایستگاه سینوپتیک بهعنوان ایستگاه هدف انتخاب شدند. معادلات رگرسیون برای پیشبینی بارش ایستگاههای هدف با استفاده از دادههای بارش روزانه ایستگاههای بارانسنجی با روش کمینه مربعات بهدست آمد. سپس، با داشتن مقادیر بارش مشاهدهای و مقادیر پیشبینی شده آن، شاخص نسبت آماری رگرسیون تاریخی برای هر ایستگاه هدف محاسبه شد. ارزیابی نسبتهای آماری هر ایستگاه بهوسیله آزمون جایگشت مونت کارلو و با استفاده از نرمافزار R انجام شد. از آنجا که تغییرات رطوبت نسبی نقش مهمی در فرایند بارش دارد، ضریب همبستگی میان رطوبت نسبی و شاخص نسبت آماری هر ایستگاه محاسبه شد. آزمون آماری همبستگی میان متغیرهای رطوبت نسبی و شاخص نسبت آماری برای ایستگاهها معنیدار بود. آزمونهای جایگشت برای شاخص نسبت آماری ایستگاهها، متغیر بودن اثر گرد و غبار روی بارش را نشان داد. چنانچه کمترین شاخص نسبت آماری 0.8 مربوط به ایستگاه نیشابور با رطوبت نسبی 38 درصد و بیشترین شاخص نسبت آماری برای ایستگاه تربت حیدریه با مقدار 1.5 و رطوبت نسبی 59.45 درصد بود. در بررسی حاضر، واکنش بارش در برابر رخدادهای گرد و غبار متاثر از شرایط رطوبت نسبی بوده است. بهطور کلی، میتوان چنین نتیجه گرفت که در یک سامانه نمیتوان از اجزاء آن همواره رفتار ثابتی را انتظار داشت و از اینرو رسیدن به جمعبندیهای جامع در موارد ذکر شده نیازمند مطالعات گستردهتر میباشد.