عباس عباسی؛ کیوان خلیلی؛ جواد بهمنش؛ اکبر شیرزاد
چکیده
تخمین صحیح و دقیق جریان رودخانه میتواند نقش مهمی در کاهش اثرات ناشی از خسارات سیلاب ایفا کند. در این تحقیق، از مدل برنامهریزی بیانژن (GEP) و شبکه بیزین (BN) برای پیشبینی جریان روزانه رودخانه مهاباد واقع در حوزه آبخیز دریاچه ارومیه استفاده شد. بر این اساس، از چهار الگوی ورودی با تأخیرهای یک تا چهار روزه برای پیشبینی مقادیر ...
بیشتر
تخمین صحیح و دقیق جریان رودخانه میتواند نقش مهمی در کاهش اثرات ناشی از خسارات سیلاب ایفا کند. در این تحقیق، از مدل برنامهریزی بیانژن (GEP) و شبکه بیزین (BN) برای پیشبینی جریان روزانه رودخانه مهاباد واقع در حوزه آبخیز دریاچه ارومیه استفاده شد. بر این اساس، از چهار الگوی ورودی با تأخیرهای یک تا چهار روزه برای پیشبینی مقادیر جریان روزانه در زمان t+1 در یک دوره 23 ساله استفاده و از 75 درصد دادهها بهمنظور آموزش مدلها و از 25 درصد باقیمانده برای مرحله آزمون استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی برتر در هر دو روش، مدل با مقادیر ورودی تا سه گام زمانی تأخیر میباشد. همچنین، بر اساس سه شاخص ارزیابی ضریب همبستگی (R)، مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE) و ضریب نش-ساتکلیف (E) در مرحله آزمون، روش برنامهریزی بیان ژن با آمارههای ارزیابی 2.71=R=0.902 ،RMSE و 0.812=E نسبت به روش شبکه بیزین با آمارههای ارزیابی 2.679=R=0.905 ،RMSE و 0.817=E دارای دقت بالاتری میباشد. در حالت کلی، هر دو روش دارای دقت قابل قبول و نسبتاً یکسان هستند، ولی بهدلیل مدلسازی آسانتر روش شبکه بیزین این مدل میتواند بهعنوان یک روش کارآمد در پیشبینی جریان رودخانهها مورد استفاده قرار گیرد.
پروانه محمودی؛ بهارک معتمدوزیری؛ مجید حسینی؛ حسن احمدی؛ عطا امینی
چکیده
این پژوهش بر شبیهسازی و مدیریت پاسخهای مختلف هیدرولوژیکی به تغییرات آب و هوایی تمرکز دارد. از مدل هیدرولوژیکی نیمهتوزیعی SWAT (ابزار ارزیابی خاک و آب) برای ارزیابی رواناب و بیلان آبی در اثر تغییرات اقلیمی در حوزه آبخیز سیمینه و زرینهرود استفاده شد. دوره شبیهسازی بین سالهای2014- 1990 انتخاب شد. نتایج ارزیابی مدل در دوره واسنجی و اعتبارسنجی ...
بیشتر
این پژوهش بر شبیهسازی و مدیریت پاسخهای مختلف هیدرولوژیکی به تغییرات آب و هوایی تمرکز دارد. از مدل هیدرولوژیکی نیمهتوزیعی SWAT (ابزار ارزیابی خاک و آب) برای ارزیابی رواناب و بیلان آبی در اثر تغییرات اقلیمی در حوزه آبخیز سیمینه و زرینهرود استفاده شد. دوره شبیهسازی بین سالهای2014- 1990 انتخاب شد. نتایج ارزیابی مدل در دوره واسنجی و اعتبارسنجی مدل با استفاده از مقادیر NS و R2 بهطور متوسط 75/0 بهدست آمد. با استفاده از ریزمقیاس نمایی آماری توسط مدلهای اقلیمی MIROC-ESM-CHEM، GFDL-ESM2M و NorESM1-M در مدل Lars-WG اطلاعات اقلیمی آینده تحت دو سناریو خوشبینانه RCP 2.6 و بدبینانه RCP8.5 به مدل وارد شدند. نتایج شبیهسازی اقلیمی نشان داد که میانگین دما در سناریوی خوشبینانه، بهطور متوسط C° 75/0 و در سناریوی بدبینانه بهطورمتوسط C° 45/1 افزایش خواهد یافت. بیشترین تغییرات رواناب در دوره آینده، مربوط به ماه می با m3 s-1 4/2 کاهش و ماه آوریل با m3 s-1 49/1 افزایش در سناریو خوشبینانه میباشد. همچنین در سناریو بدبینانه RCP8.5 در ماههای می و ژوئن بیشترین کاهش رواناب اتفاق افتاد. میزان تبخیرتعرق واقعی ماهانه در سناریو خوشبینانه با mm 3 افزایش و در سناریو بدبینانه با mm8 افزایش تأثیر منفی بر منابع آب در دسترس در حوزه آبخیز خواهد گذاشت. با برآورد تغییرات اقلیمی و تأثیر آن بر روی دبی جریان میتوان مدیریت مناسبتری را بر روی حوزه آبخیز سمینه و زرینه رود اعمال کرد.
بهزاد حصاری؛ کامران زینالزاده
چکیده
با توجه به اهمیت دریاچه ارومیه، هدف از این تحقیق، ارزیابی فعالیت های انسانی بر روند تغییرات آبهای سطحی و زیرزمینی در دشت ارومیه میباشد. بدین منظور، بر اساس آمار مربوط به نه ایستگاه هیدرومتری (بین سالهای1390-1357)، اطلاعات 74 پیزومتر و تصاویر ماهوارهای، تغییرات دبی ورودی و خروجی، تخلیه آبخوان و تغییرات کاربری اراضی در دشت ارومیه ...
بیشتر
با توجه به اهمیت دریاچه ارومیه، هدف از این تحقیق، ارزیابی فعالیت های انسانی بر روند تغییرات آبهای سطحی و زیرزمینی در دشت ارومیه میباشد. بدین منظور، بر اساس آمار مربوط به نه ایستگاه هیدرومتری (بین سالهای1390-1357)، اطلاعات 74 پیزومتر و تصاویر ماهوارهای، تغییرات دبی ورودی و خروجی، تخلیه آبخوان و تغییرات کاربری اراضی در دشت ارومیه مورد مطالعه قرار گرفت. آزمون مورد استفاده برای تحلیل روند، آزمون ناپارامتری منکندال با در نظر گرفتن اثر خودهمبستگی بود. بر اساس نتایج، روند دبی ورودی از سمت زیرحوضههای نازلوچای، روضهچای و باراندوزچای به دشت ارومیه کاهشی بوده و روند منفی دبی خروجی از زیرحوضههای روضهچای، شهرچای و باراندوزچای در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار بود. مقایسه نتایج میانگین دو دوره قبل و بعد از سال 1374 (سال شروع خشک شدن دریاچه) نشان داد که در همه ایستگاهها جز قاسملو، اختلاف معنیدار بین میانگین دبی در طی این دو دوره وجود دارد. مقدار آماره (18/2-Z=) نشاندهنده روند کاهشی معنیدار در سطح اطمینان 95 درصد برای حجم تجمعی تخلیه مخزن آبخوان بود. نتایج مطالعه مذکور نشان داد که جریان تخلیهشده به دریاچه ارومیه در تمامی فصول دارای روند کاهشی طی بازه زمانی موردمطالعه بوده و باید اقدامات جدی برای مدیریت منابع آب در منطقه صورت پذیرد.
عباس عباسی؛ کیوان خلیلی؛ جواد بهمنش؛ اکبر شیرزاد
چکیده
آگاهی از وضعیت خشکسالی و پیشبینی شرایط آتی آن نقش مهمی در برنامههای مدیریت منابع آب برعهده دارد و در این راستا متغیرهای بارش و دما تأثیر بهسزایی در شدت و مدت وقوع این پدیده ایفا میکنند. با توجه به وضعیت حاکم بر دریاچه ارومیه در سالهای اخیر و تنش آبی موجود در حوزه آبخیز آن، در این پژوهش، وضعیت خشکسالی در ایستگاه ...
بیشتر
آگاهی از وضعیت خشکسالی و پیشبینی شرایط آتی آن نقش مهمی در برنامههای مدیریت منابع آب برعهده دارد و در این راستا متغیرهای بارش و دما تأثیر بهسزایی در شدت و مدت وقوع این پدیده ایفا میکنند. با توجه به وضعیت حاکم بر دریاچه ارومیه در سالهای اخیر و تنش آبی موجود در حوزه آبخیز آن، در این پژوهش، وضعیت خشکسالی در ایستگاه سینوپتیک سقز بهعنوان یکی از ایستگاههای مهم جنوبی حوزه آبخیز این دریاچه در مقیاسهای زمانی مختلف با استفاده از شاخص بارش-تبخیر و تعرق استاندارد شده (SPEI) و مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM) با سه تابع هستهای خطی، چند جملهای و پایه شعاعی و شبکه بیزین (BN) مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور از شاخص SPEI در مقیاسهای زمانی کوتاهمدت یک و سه ماهه، میانمدت شش و 12 ماهه و بلندمدت 24 و 48 ماهه در طی دوره آماری 49 ساله برای پایش وضعیت خشکسالی در این ایستگاه استفاده شد. نتایج نشان داد، هشت دوره طولانی مدت خشکسالی مربوط به سالهای 1968-1962، 1974-1972، 1979-1978، 1982-1980، 1984-1983، 1987-1986، 2003-1999 و 2009-2007 در طول دوره آماری وجود دارد. سپس، با استفاده از سری زمانی مقادیر SPEI در پنج مدل ورودی با تأخیرهای یک تا پنج ماهه و مدلهای SVM و BN نسبت به پیشبینی خشکسالی اقدام شد. نتایج نشان داد که در هر دو روش، مدل با پنج تأخیر زمانی عملکرد بهتری داشته و تابع هستهای خطی در روش SVM نسبت به دو تابع دیگر دقت بیشتری داشته است. همچنین، دقت پیشبینی این مدلها با افزایش مقیاس محاسبه SPEI رابطه مستقیم دارد، بهنحوی که ضریب همبستگی در روش شبکه بیزین در مرحله آزمون از 0.174 در مقیاس یک ماهه به 0.985 در مقیاس 48 ماهه و در روش SVM با تابع هستهای خطی نیز از 0.149 به 0.983 رسیده است.