امید اسدی نلیوان؛ مجید رحمانی؛ فرزانه وکیلی تجره؛ اصغر بیات
چکیده
مقدمهشناخت نواحی مستعد وقوع زمینلغزش و خطرات ناشی از آن، یکی از اقدامات اولیه در مدیریت منابع طبیعی و برنامهریزیهای توسعهای و عمرانی است. با توجه به تلفات جانی، خسارات مالی و تاثیرات محیط زیستی، زمینلغزش یکی از مهمترین بلایای طبیعی در جهان و بهویژه در ایران بوده است که هر ساله نقش بهسزایی در تخریب ...
بیشتر
مقدمهشناخت نواحی مستعد وقوع زمینلغزش و خطرات ناشی از آن، یکی از اقدامات اولیه در مدیریت منابع طبیعی و برنامهریزیهای توسعهای و عمرانی است. با توجه به تلفات جانی، خسارات مالی و تاثیرات محیط زیستی، زمینلغزش یکی از مهمترین بلایای طبیعی در جهان و بهویژه در ایران بوده است که هر ساله نقش بهسزایی در تخریب جادههای ارتباطی، تخریب مراتع، باغها، مناطق مسکونی، ایجاد فرسایش و تولید حجم بالای رسوب در حوزههای آبخیز کشور دارد. این مسایل منجر به استفاده از مدلهای دادهکاوی در مطالعات زمینشناسی و ژئوتکنیک شده است. در سالهای اخیر، بهرهگیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور، همراه با روشهای یادگیری ماشینی گامی نو در پهنهبندی وقوع زمینلغزش ایجاد کرده است و نقشههای حساسیت وقوع زمینلغزش با دقت مناسب و قابل قبولی تهیه میشوند. حوزه آبخیز سد کرج، بهدلیل شرایط کوهستانی و پرباران و ساختوسازهای فراوان بهدلیل شرایط آب و هوایی مناسب و جادهسازیهای غیراصولی از جمله مناطق مستعد وقوع زمینلغزش است. هدف از این پژوهش، اولویتبندی عوامل موثر بر زمینلغزش با استفاده از مدل بیشینه آنتروپی (مدل MaxEnt) و تعیین مناطق دارای پتانسیل حساسیت زمینلغزش است.مواد و روشهاحوزه آبخیز سد کرج، در شرق استان البرز و بین مختصات جغرافیایی بین 35 درجه و 51 دقیقه تا 36 درجه و 13 دقیقه عرض شمالی و 51 درجه و 5 دقیقه تا 51 درجه و 35 دقیقه طول شرقی، واقع شده است. بیشترین و کمترین مقدار بارندگی متوسط سالانه بهترتیب در معادل 1099 و 608 میلیمتر محاسبه شده است. در پژوهش حاضر، برای تعیین مناطق دارای حساسیت زمینلغزش از 11 عامل موثر بر پتانسیل زمینلغزش منطقه شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از آبراهه، سنگشناسی، بارندگی، کاربری اراضی، شاخص رطوبت توپوگرافی، انحنا سطح، فاصله از آبراهه و فاصله از جاده انتخاب و آزمون همخطی عوامل با آزمون عامل تورم واریانس (VIF) در نرمافزار SPSS بررسی شد. از مجموع 477 زمینلغزش، بهصورت تصادفی، 70 درصد بهعنوان دادههای آزمون (334 نقطه) و 30 درصد بهعنوان دادههای اعتبارسنجی (143 نقطه) طبقهبندی شدند. در این پژوهش، از مدل بیشینه آنتروپی استفاده شده است. برای تعیین مهمترین پارامترها از نمودار جکنایف و از منحنی تشخیص عملکرد نسبی (ROC) برای قدرت پیشبینی مدل استفاده شد. نقاط زمینلغزش حوضه مورد مطالعه از بانک اطلاعاتی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان البرز و بازدیدهای میدانی تهیه شده است.نتایج و بحثنتایج نشان داد که همخطی بین عوامل مورد استفاده وجود ندارد. بر اساس نمودار جکنایف لایههای بارندگی، فاصله از جاده، لیتولوژی و کاربری اراضی، بهترتیب مهمترین عوامل تاثیرگذار بر وقوع زمینلغزش در منطقه مورد مطالعه بودند. منحنی تشخیص عملکرد نسبی، نشاندهنده دقت 90 درصد (عالی) روش بیشینه آنتروپی در مرحله آموزش و 83 درصد (خیلی خوب) در مرحله اعتبارسنجی بود. بر اساس نقشه نهایی حساسیت زمینلغزش بیش از 35 درصد از پهنه حوضه مورد مطالعه دارای پتانسیل حساسیت زمینلغزش زیاد و خیلی زیاد است.نتیجهگیریبا توجه به نتایج بهدست آمده میتوان گفت که مدل MaxEnt، توانایی بالایی در تعیین مناطق دارای حساسیت زمینلغزش دارد و با توجه به سرعت و دقت بالای مدل پیشنهاد میشود که در تحقیقات مشابه بهخصوص در کشورهای در حال توسعه بهدلیل کمبود امکانات و منابع مالی و همچنین، زمانبر بودن شناسایی مناطق دارای حساسیت زمینلغزش مورد استفاده قرار بگیرد. علاوهبر عوامل طبیعی برخی عوامل انسانی نظیر جادهسازی، نقش مهمی بر وقوع زمینلغزش دارد که برای کاهش نسبی خطرات لازم است از تغییر اکوسیستم بهعنوان محرک بلایای طبیعی اجتناب کرد. بهطور کلی، میتوان بیان کرد که حوزه آبخیز سد کرج دارای پتانسیل حساسیت زمینلغزش بالایی است که بیشتر مناطق دارای حساسیت در نزدیکی جادهها واقع شدهاند و بهدلیل اینکه در این مناطق دخالتهای انسانی فراوانی صورت گرفته است، حساسیت زمینلغزش افزایش پیدا کرده است. ترکیب سامانه اطلاعات جغرافیایی با روش بیشینه آنتروپی بهمنظور تعیین مناطق دارای حساسیت زمینلغزش مخصوصا در کشورهای در حال توسعه مثل ایران که دسترسی به اطلاعات و دادههای زمینلغزش با محدودیت زمان و هزینه مواجه هستند، پیشنهاد میشود. نتایج این پژوهش در تصمیمگیری و آمایش سرزمین استانی و همچنین برنامهریزی شهری قابل استفاده خواهد بود و نقش بهسزایی در پیشگیری و کاهش خسارات ناشی از وقوع زمینلغزش خواهد داشت.
حسن مقیم؛ مسعود نجابت
چکیده
حوزه آبخیز سد پارسیان در استان فارس، با توجه به شرایط زمینشناسی و اقلیمی خود، از دیدگاه خطر وقوع زمینلغزش از پتانسیل بالایی برخوردار است. وقوع زمینلغزش در این حوضه، معمولأ با خسارتهای زیادی همراه بوده، علاوه براین، رسوبزایی قابل ملاحظهای را باعث میشود. از اینرو، بهمنظور مدیریت و مهار بهینه این پدیده، ...
بیشتر
حوزه آبخیز سد پارسیان در استان فارس، با توجه به شرایط زمینشناسی و اقلیمی خود، از دیدگاه خطر وقوع زمینلغزش از پتانسیل بالایی برخوردار است. وقوع زمینلغزش در این حوضه، معمولأ با خسارتهای زیادی همراه بوده، علاوه براین، رسوبزایی قابل ملاحظهای را باعث میشود. از اینرو، بهمنظور مدیریت و مهار بهینه این پدیده، دو مدل پهنهبندی خطر زمینلغزش در این حوضه توانسنجی شد. نخست، نقشههای پراکنش زمینلغزشها، شیب، زمینشناسی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، جادهها، آبراههها، گسلها، همباران و همارتفاع تهیه شد و سپس با استفاده از دو مدل نیلسون اصلاح شده و اثر نسبی، پهنهبندی خطر زمینلغزش انجام شد. بهمنظور مقایسه دو مدل و تعیین مدل کارآمدتر و مناسبتر برای حوضه، از دو تحلیل آماری جمع مطلوبیت و ضریب همبستگی استفاده شد. با توجه به نتایج پژوهش، مدل اثر نسبی با جمع مطلوبیت 0.001 و ضریب همبستگی 0.941 از مقبولیت و تناسب بالاتری برای پهنهبندی خطر زمینلغزش در حوزه آبخیز سد پارسیان برخوردار است.
جمال مصفایی؛ مجید اونق
چکیده
زمینلغزش را می توان حرکت توده ای مواد دامنهای تحت تاثیر نیروی ثقل و عوامل محرکی مانند زمینلرزه، سیل و باران های سیل آسا تعریف نمود. این پدیده یکی از خطرات طبیعی است که همه ساله خسارات جانی و مالی فراوانی را در مناطق کوهستانی، پرباران و لرزه خیز به همراه دارد. با پهنهبندی خطر وقوع زمین لغزش می توان مناطق حساس و دارای پتانسیل خطر ...
بیشتر
زمینلغزش را می توان حرکت توده ای مواد دامنهای تحت تاثیر نیروی ثقل و عوامل محرکی مانند زمینلرزه، سیل و باران های سیل آسا تعریف نمود. این پدیده یکی از خطرات طبیعی است که همه ساله خسارات جانی و مالی فراوانی را در مناطق کوهستانی، پرباران و لرزه خیز به همراه دارد. با پهنهبندی خطر وقوع زمین لغزش می توان مناطق حساس و دارای پتانسیل خطر بالای لغزش را شناسایی نمود و با ارائه راه حل ها، روش های کنترل و مدیریت مناسب تا حدی از وقوع زمین لغزش ها جلوگیری و یا از خسارات ناشی از وقوع آنها کاست. در این تحقیق، پتانسیل خطر زمینلغزش در حوضه الموت رود با استفاده از مدل آماری معادله همبستگی چندمتغیره مورد ارزیابی و پهنه بندی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا نقشه پراکنش زمین لغزش حوضه الموت رود با تفسیر استریوسکوپی عکس های هوایی و بازدیدهای میدانی تهیه شد. سپس با مرور منابع، عواملی را که می توانند در زمین لغزش موثر باشند، استخراج و از بین آنها هشت عامل زمینشناسی، شیب، جهت، ارتفاع، فاصله از گسل، کاربری زمین، میزان بارش و شتاب زمین لرزه بهعنوان عوامل موثر زمین لغزش در حوضه الموت انتخاب گردید. برای وزن دهی عددی به طبقات کیفی عوامل سنگ شناسی، کاربری زمین و جهت شیب، از تکنیک سلسله مراتبی و مقایسات زوجی استفاده شد. از تلفیق نقشه های هشت عامل کلیدی زمینلغزش در حوضه الموت نقشه واحدهای کاری تهیه و با قطع دادن این نقشه با نقشه پراکنش زمین لغزش، طبقات هر یک از عوامل در هر زمینلغزش مشخص و با میانگین گیری وزنی آنها، تاثیر هر یک از عوامل هشت گانه در هر زمینلغزش مشخص گردید. بدین ترتیب 84 مشاهده جهت تحلیل آماری زمین لغزش ها فراهم شد. نتایج نشان داد که پنج عامل سنگ شناسی، میزان شیب، طبقات ارتفاعی، فاصله از گسل و کاربری اراضی ارتباط معنی داری را با زمینلغزشهای حوضه دارند که ضریب تعیین بین این عوامل بهعنوان متغیرهای مستقل و لگاریتم مساحت لغزش بهعنوان متغیر وابسته، 60.7 درصد بوده است. نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش با رابطه مذکور در شش طبقه تهیه گردید که طبقه دو با 24.85 درصد دارای بیشترین سطح و طبقه شش با 0.14 درصد کمترین سطح منطقه را بهخود اختصاص دادهاند. همچنین جهت مقایسه تفاوت فراوانی و میزان تفکیک طبقات خطر از آزمون کای اسکوئر استفاده شد و نتایج نشان داد که مدل مورد بررسی تفکیک مناسبی را از طبقات خطر زمین لغزش (p<0.01) ارائه می کند.
قاسم حبیبی بیبالانی؛ شهریار صبحزاهدی؛ ضیا باژرنگ
دوره 1، شماره 3 ، آبان 1388، ، صفحه 160-166
چکیده
کشش ریشههای جانبی درختان یکی از شیوههایی است که در حرکات تودهای خاک تأثیر گذاشته و باعث افزایش پایداری آن میشود. ریشههای جانبی، بر خلاف ریشههای عمودی که بهصورت مستقیم باعث افزایش پایداری توده خاک میشود، در مقاومت برشی خاک تأثیر گذاشته و از این طریق باعث افزایش پایداری توده خاک میشود. بهمنظور تحقیق مقدار کشش ریشه در ...
بیشتر
کشش ریشههای جانبی درختان یکی از شیوههایی است که در حرکات تودهای خاک تأثیر گذاشته و باعث افزایش پایداری آن میشود. ریشههای جانبی، بر خلاف ریشههای عمودی که بهصورت مستقیم باعث افزایش پایداری توده خاک میشود، در مقاومت برشی خاک تأثیر گذاشته و از این طریق باعث افزایش پایداری توده خاک میشود. بهمنظور تحقیق مقدار کشش ریشه در نظام ریشههای درخت ممرز در منطقه رحیم آباد، واقع در جنگلهای جنوب شرق استان گیلان، اقدام به بررسی بر روی ریشه این درخت شود. بر اساس تحقیق انجام شده، مشخص شد که در لایه سطحی خاک (20-0 سانتیمتری)، ریشههای افقی بهصورت متوسط در حدود 167.4 نیوتن در مقطع برش 20-50 سانتیمتر مربع نیرو وارد نموده و یا باعث افزایش مقاومت برشی خاک، بهصورت متوسط به مقدار 24.5 درصد میشود. نتایج آزمایشهای انجام شده نشان داد ریشه درختان ممرز، از طریق تأثیر کششی بههمراه ریشههای عمودی که نقش مهارکننده کل توده خاک اعماق پایینتر را بهعهده دارد، بر روی ناپایداریهای خاک مناطق شیبدار جنگلی، از قبیل لغزشها و خزشها اثر محافظتی دارد.