پریسا فتاح؛ خسرو حسینی؛ سید علی اصغر هاشمی
چکیده
مقدمهخاک یکی از مهمترین منابع طبیعی هر کشور است که نقش کلیدی در امنیت غذایی، اقتصاد ملی و کشاورزی پایدار ایفا میکند. فرسایش خاک، از بارزترین عوامل هدررفت خاک است که فرسایش بارانی از شکلهای مهم آن است. از اینرو، شناخت دقیق فرایندهای حاکم بر فرسایش خاک و انتقال رسوب در زمینه مدیریت صحیح منابع آب و خاک بهمنظور رسیدن به توسعه ...
بیشتر
مقدمهخاک یکی از مهمترین منابع طبیعی هر کشور است که نقش کلیدی در امنیت غذایی، اقتصاد ملی و کشاورزی پایدار ایفا میکند. فرسایش خاک، از بارزترین عوامل هدررفت خاک است که فرسایش بارانی از شکلهای مهم آن است. از اینرو، شناخت دقیق فرایندهای حاکم بر فرسایش خاک و انتقال رسوب در زمینه مدیریت صحیح منابع آب و خاک بهمنظور رسیدن به توسعه پایدار و همچنین توسعه مدلهای فرسایش خاک از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهشهای پیشین نشان داده است که الگوی بارش از عوامل تاثیرگذار بر فرسایش بارانی است. پوشش گیاهی نیز با حفظ خاک در برابر اثر قطرات بارش و رواناب از فرسایش خاک میکاهد. در مناطق خشک و نیمهخشک، با توجه به کمبود پوشش گیاهی و رطوبت اولیه بسیار کم خاک، فرسایش بارانی اهمیت ویژه دارد. این پژوهش با توجه به تاثیر الگوی بارش بر فرسایش بارانی و با بررسی الگوی بارش و تغییرات پوشش گیاهی طی 25 سال در دو حوزه آبخیز ابراهیمآباد و رویان شهرستان سمنان انجام گرفت.مواد و روشهابرای انجام این پژوهش، ابتدا ویژگیهای فیزیکی حوزههای آبخیز با کمک نرمافزار ArcGIS بهدست آمد و اطلاعات بارش از باراننگار با دقت 10 دقیقه، استخراج شد. بهمنظور مقایسه بارندگیها با مقادیر متفاوت بارش، منحنی بی بعد بارش تجمعی هر رویداد بهدست آمد. زمان هر بارش به 10 گام زمانی تقسیم شد و برای دهکهای زمانی آن (گامهای زمانی)، درصد مقدار بارش مشخص شد. دستهبندی رگبارها بسته به اینکه وقوع بیشینه بارش در کدام چارک زمانی اتفاق افتاده است، به چارکهای یک، دو، سه، چهار تقسیمبندی شد. با توجه به بیشترین مقدار بارندگی بارش در هر چارک، الگوهای آن نامگذاری شد. با توجه به اطلاعات لایههای رسوبی در سدهای کوتاه مخزنی واقع شده در خروجی هر حوضه و اطلاعات بارش، رگبارهای مربوط به هر لایه رسوبی مشخص شد و تاثیر الگوی رگبار بر الگوی رسوب مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی شباهت الگوهای بارش و رسوب، از معیارهای میانگین اختلاف در هر گام بارش و رسوب و تغییرات انحراف استاندارد استفاده شد. با نگرش به تغییرات پویای پوشش گیاهی نسبت به دیگر ویژگیهای حوضه برای بررسی تغییرات پوشش گیاهی و مساحت آن از دادههای سنجش از دور استفاده شد. با توجه به عملکرد موثر و دقت زیاد شاخصNDVI و تصاویر ماهوارهای لندست در مناطق خشک، برای برآورد پوشش گیاهی، مدیریت و فراخوانی تصاویر ماهوارهای، سامانه Google Earth Engine مورد استفاده قرار گرفت. سپس، به بررسی تاثیر ویژگیهای حوضه از جمله شیب، مساحت، جنس خاک، ضریب شکل حوضه و پوشش گیاهی مناطق بر رسوبدهی حوضهها پرداخته شد.نتایج و بحثنتایج نشان داد، میانگین شباهتها در الگوی بارش و رسوب در حوضههای ابراهیمآباد و رویان بهترتیب 48.2 و 46.1 درصد بوده است. همچنین، با افزایش شماره چارک بارش، درصد رسوبات درشتدانه نیز طی هر رگبار افزایش یافت که گویای نقش مهم الگوی رگبار بر الگوی رسوبدهی حوضهها است. میانگین ماهانه پوشش گیاهی (حاصل از تصاویر لندست) در حوضههای ابراهیمآباد و رویان در طی دوره مذکور بهترتیب 5.15 و 4.99 درصد بهدست آمده است که نسبت به پژوهشهای پیشین کمتر برآورد شده است. در این پژوهش، از حد آستانه 0.1 برای شاخص NDVI استفاده شده است که در آن از پوششهای گیاهی بسیار ضعیف صرفنظر شده است.نتیجهگیریدر مجموع میتوان بیان کرد که در هر دو حوضه در بیش از 51 درصد موارد، با افزایش پوشش گیاهی در هر رگبار، ضخامت لایه رسوب مربوطه کاهش یافته است که تاثیر مقادیر و تغییرات پوشش گیاهی بر فرسایش و رسوب حوضهها را بیان میکند.
علی اکبر نوروزی؛ مرتضی میری؛ داود نیککامی؛ طیب رضیی؛ امیر سررشته داری؛ ضیاالدین شعاعی
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر مخاطرات اقلیمی بر خشکیدگی جنگلهای زاگرس در محدوده استانهای ایلام، کرمانشاه، لرستان و چهارمحال و بختیاری است. دادههای مورد استفاده شامل برداشتهای میدانی با استفاده از GPS، تصاویر 16 روزه سنجنده مودیس، دادههای رطوبت خاک GLDAS، دادههای گرد و غبار دوره 2017-2000، و بارش ایستگاههای هواشناسی استانهای مورد ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر مخاطرات اقلیمی بر خشکیدگی جنگلهای زاگرس در محدوده استانهای ایلام، کرمانشاه، لرستان و چهارمحال و بختیاری است. دادههای مورد استفاده شامل برداشتهای میدانی با استفاده از GPS، تصاویر 16 روزه سنجنده مودیس، دادههای رطوبت خاک GLDAS، دادههای گرد و غبار دوره 2017-2000، و بارش ایستگاههای هواشناسی استانهای مورد مطالعه در دوره 2017-1980 بودند. نتایج بررسی مقادیر سبزینگی جنگلهای منطقه مورد مطالعه نشان داد که اولین کاهش محسوس در سبزینگی در سال 2005 و در ادامه، با شدت بیشتر در سال 2008 رخ داده است، بهطوریکه نمره Z استاندارد NDVI جنگلهای منطقه در این سال به 2.18- کاهش پیدا کرده است. نتایج بررسی میدانی و ویژگیهای مورفومتریک نشان داد که خشکیدگی در قسمتهای مختلف جنگلهای استانهای مورد مطالعه با شدت و ضعف متفاوت رخ داده است و این پدیده مربوط به جهت، ارتفاع و یا شیب خاصی نیست. بررسی ارتباط بین سبزینگی جنگلهای استانهای مورد مطالعه با رخداد خشکسالی، گرد و غبار و رطوبت خاک نشان داد که در حالت کلی تغییرات در مقدار بارش و کاهش آن، یکی از دلایل اصلی کاهش سبزینگی درختان جنگلهای منطقه مورد مطالعه بهویژه در مقیاسهای زمانی 12 و نه ماه است. در نتیجه کاهش بارش و افزایش دورههای خشکسالی، مقدار رطوبت خاک کاهش و رخداد گرد و غبار افزایش یافته است. در نتیجه، در بیشتر سالها، همراه با افزایش و یا کاهش رطوبت خاک و گرد و غبار، مقدار سبزینگی جنگلهای منطقه نیز کاهش و یا افزایش پیدا کرده است که بیانگر وجود ارتباط مستقیم بین رطوبت خاک و ارتباط معکوس بین گرد و غبار و سبزینگی جنگلها است.
علیرضا انتظاری؛ رحمان زندی؛ مریم خسرویان
چکیده
آگاهی از خصوصیات کمی و کیفی تغییرات زمین در برنامهریزیهای محیطی، آمایش سرزمین و توسعه پایدار بسیار حائز اهمیت است. در حال حاضر، استفاده از نقشههای پوشش گیاهی یکی از ارکان مهم در تولید اطلاعات جهت برنامهریزیهای کلان و خرد میباشد. در این پژوهش، برای نمایش تغییرات زمانی و مکانی پوشش گیاهی استان فارس از اطلاعات ماهواره لندست ...
بیشتر
آگاهی از خصوصیات کمی و کیفی تغییرات زمین در برنامهریزیهای محیطی، آمایش سرزمین و توسعه پایدار بسیار حائز اهمیت است. در حال حاضر، استفاده از نقشههای پوشش گیاهی یکی از ارکان مهم در تولید اطلاعات جهت برنامهریزیهای کلان و خرد میباشد. در این پژوهش، برای نمایش تغییرات زمانی و مکانی پوشش گیاهی استان فارس از اطلاعات ماهواره لندست سنجندههای OLI و ETM در طی دوره 30 ساله (2017-1986) استفاده و مقدار شاخص NDVI محاسبه شد. همچنین، بهمنظور بررسی تغییرات کیفی پوشش گیاهی، مقادیر عددی این شاخص به سه طبقه غنی، ضعیف و فاقد پوشش گیاهی طبقهبندی شد و تغییرات دمایی سطح زمین در دوره مطالعاتی با استفاده از تصاویر MODIS محاسبه شد. نتایج نشان داد، تغییرات کمی و کیفی پوشش گیاهی در طی 30 سال برای منطقه مورد مطالعه گسترده بوده است، بهطوری که مناطق فاقد پوشش گیاهی به میزان 107.49 هکتار افزایش و مناطق با پوشش گیاهی ضعیف به میزان 366.56 هکتار کاهش و همچنین، پوشش گیاهی غنی به میزان 455.55 کاهش یافته است. بیشترین کاهش مساحت در اراضی با پوشش گیاهی غنی صورت گرفته است. از بررسی دمای سطح زمین در استان با تصاویر MODIS این نتیجه حاصل شد که دمای سطح افزایش یافته است. دامنه اختلاف دمایی بیش از سه درجه (از 2.85- تا 0.96 درجه سانتیگراد) متفاوت بوده و بیشترین میزان کاهش دما در مناطق شرقی و منتهی به مرکز استان مشاهده میشود. در نهایت، برای بررسی ارتباط پوشش گیاهی و دمای سطح زمین (LST) خطوط همدمای اختلاف دمای سالانه ترسیم و با اختلاف میزان NDVI در دوره مورد مطالعه تلفیق شد. نتایج نشان داد، در اکثر مناطقی که دمای کمتری دارند، پوشش گیاهی انبوهتر بهوجود آمده است. میزان همبستگی پوشش گیاهی مقدار 0.77- را نشان میدهد که بیانگر رابطه مستقیم و معکوس بین پوشش گیاهی و دما میباشد.
بهرام ثقفیان؛ باقر قرمزچشمه؛ مسعود سمیعی؛ رضا عاشقی
دوره 1، شماره 3 ، آبان 1388، ، صفحه 140-152
چکیده
طی دهههای گذشته، بررسی عوامل موثر بر رسوبدهی حوزه آبخیز رودخانهها، در مطالعات آبخیزداری مورد توجه قرار گرفته است. دادههای بار رسوبی رودخانهها، علیرغم کمبود تعداد و طول دوره آماری، میتواند در تحلیل رسوبدهی استفاده شود. در این تحقیق، 20 زیرحوضه واقع در منطقه جنوب غرب کشور، با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیائی(GIS) و پردازش ...
بیشتر
طی دهههای گذشته، بررسی عوامل موثر بر رسوبدهی حوزه آبخیز رودخانهها، در مطالعات آبخیزداری مورد توجه قرار گرفته است. دادههای بار رسوبی رودخانهها، علیرغم کمبود تعداد و طول دوره آماری، میتواند در تحلیل رسوبدهی استفاده شود. در این تحقیق، 20 زیرحوضه واقع در منطقه جنوب غرب کشور، با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیائی(GIS) و پردازش تصاویر ماهوارهای، 48 متغیر فیزیوگرافی، اقلیمی، زمینشناسی و شاخص پوشش گیاهی (NDVI) استخراج شد. بررسی عواملی چون انحنای دامنه و شاخص پوشش گیاهی تصاویر ماهوارهای برای اولین بار در تعیین عوامل موثر بر رسوبدهی حوزههای آبخیز مورد توجه قرار گرفته است. با انجام تجزیه و تحلیل عاملی، چهار عامل مساحت حوضه، درصد مساحت تحدب حوضه، درصد مساحت اراضی شمالغربی و درصد مساحت مجموع اراضی جنگلی، کشاورزی با مراتع خوب (NDVI بیش تر از 0.4) به عنوان عوامل موثر شناسائی شد. در تعیین مناطق همگن، از روش تجزیه خوشهای به همراه تجزیه و تحلیل متمایزکننده استفاده شد که منجر به شناسائی دو گروه همگن شد. نتایج نشان داد که عوامل مساحت حوضه، درصد مساحت تحدب حوضه و درصد اراضی شمال غربی، بهترتیب مهمترین عوامل متمایزکننده گروهها و موثرترین عوامل بر رسوبدهی در منطقه موردنظر هستند.