داود نیکنژاد
چکیده
استفاده بهینه از نزولات جوی در مناطق خشک و نیمهخشک میتواند نقش بسزایی در تأمین نیاز آبی فضای سبز در فصول کمآب داشته باشد. از طرف دیگر، ضعیف بودن پوشش گیاهی در اراضی شیبدار باعث تخریب و فرسایش اینگونه اراضی میشود که در صورت مدیریت صحیح منابع آب و خاک میتوان بخشی از مشکلات مذکور را برطرف کرد. بارشهای جوی از مهمترین منابع ...
بیشتر
استفاده بهینه از نزولات جوی در مناطق خشک و نیمهخشک میتواند نقش بسزایی در تأمین نیاز آبی فضای سبز در فصول کمآب داشته باشد. از طرف دیگر، ضعیف بودن پوشش گیاهی در اراضی شیبدار باعث تخریب و فرسایش اینگونه اراضی میشود که در صورت مدیریت صحیح منابع آب و خاک میتوان بخشی از مشکلات مذکور را برطرف کرد. بارشهای جوی از مهمترین منابع در تأمین آب برای مصارف مختلف هستند. یکی از روشهای جمعآوری آب باران، غیرقابل نفوذ کردن سطح زمین و به بیشینه رساندن رواناب ناشی از بارش است. سطوح غیرقابل نفوذ میتوانند مانند سطوح سنگی بهصورت طبیعی وجود داشته، یا با پوشاندن سطح زمین از موادی مانند آسفالت، بتن، ورقههای عایق مانند پلاستیک، ژئوممبران و دکاموند بهطور مصنوعی ایجاد شوند. این پژوهش که در قسمت شمالی شهر تبریز اجرا شد، چهار نوع تیمار، هر کدام در سه تکرار به مساحت چهار متر مربع (m2×m2) در نظر گرفته شدند که شامل سطح آبگیر پوشش ژئوممبران، پوشش پلاستیک با محافظ شنی، سطح طبیعی و سطح طبیعی با مالچ شنی بودند. نتایج حاصل از 78 مورد بارش (747 میلیمتر) در مدت دو سال، نشان داد که در شیبهای متوسط 38.6-33 درصد رواناب حاصل از بارش برای پوشش ژئوممبران، پلاستیک با محافظ شنی، سطح طبیعی و سطح طبیعی با مالچ شنی بهترتیب برابر 84، 67، سه و دو درصد و آستانه بارش برای شروع رواناب در سطوح مذکور بهترتیب برابر 0.28، 2.56، 9.95 و 11.12 میلیمتر است. بنابراین، با توجه به بارش نرمال سالانه (245.7 میلیمتر)، حجم رواناب جمع شده برای پوشش ژئوممبران، پوشش پلاستیک با محافظ شنی، سطح طبیعی و سطح طبیعی با مالچ شنی بهترتیب برابر 206، 164، هفت و پنج لیتر بر متر مربع در سال خواهد بود. با توجه به مقایسه میانگینها، تیمار پوشش ژئوممبران بهعنوان یک گزینه مناسب در تولید رواناب تشخیص داده شد. همچنین، وجود مالچ شنی بر روی سطح طبیعی منجر به کاهش 10 برابری فرسایش خاک شده، فرسایش خاک را در مدت دو سال، از 97 گرم بر متر مربع به 9.5 گرم بر متر مربع کاهش میدهد.
یحیی پرویزی؛ محمود عربخدری؛ مسیب حشمتی؛ محمد قیطوری
چکیده
دیمزارهای شیبدار و کمبازده، کانونهای اصلی و بحرانی فرسایش و تخریب کیفیت خاک در دامنهها و دشتسرهای زاگرس میانی هستند. مدیریت نادرست بهرهبرداری در آنها منجر به تبعاتی نظیر کاهش پایداری و کیفیت تولید و معضلات زیستمحیطی شده است. بهعلاوه، تنش رطوبتی پایان فصل رشد در این اراضی محدودیت اصلی برای ارتقاء بهرهوری ...
بیشتر
دیمزارهای شیبدار و کمبازده، کانونهای اصلی و بحرانی فرسایش و تخریب کیفیت خاک در دامنهها و دشتسرهای زاگرس میانی هستند. مدیریت نادرست بهرهبرداری در آنها منجر به تبعاتی نظیر کاهش پایداری و کیفیت تولید و معضلات زیستمحیطی شده است. بهعلاوه، تنش رطوبتی پایان فصل رشد در این اراضی محدودیت اصلی برای ارتقاء بهرهوری آنها است. استفاده از آبهای زیرقشری برای بهرهبرداری بهینه از این اراضی یکی از گزینههایی است که بهدلیل شرایط توپوگرافی و زمینشناسی، میتواند در حل این دو معضل کلیدی این اراضی کمک کند. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر استفاده از جریانات آب زیرقشری برای استفاده بهصورت آبیاری تکمیلی و کشت مو و بادام و یونجه در این دیمزارها در بهبود نفوذپذیری خاک و کنترل فرسایش و بهبود کیفیت خاک در حوزه آبخیز رزین استان کرمانشاه طرحریزی و اجراء شد. برای اینمنظور، پس از انتخاب محدوده مورد ارزیابی و شاهد، ضمن حفر پروفیل و نمونهبرداری، برخی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی کیفیت خاک نظیر بافت، وزن مخصوص ظاهری، درصد اشباع، آهک، اسیدیته، شوری، غلظت عناصر غذایی و ذخیره کربن آلی در آزمایشگاه و بر روی نمونههای جمعآوریشده تعیین شد. همچنین، در محدوده طرح انتخابشده و شاهد وضعیت تخریب و فرسایش خاک و نفوذپذیری خاک با دیسک پرمامتر با مطالعه میدانی، اندازهگیری شد. نتایج ارزیابی نشان داد که شکل پنهان تخریب خاک که تحت عنوان آرمور شناخته میشود، شسته شدن ذرات ریز از ماتریکس خاک و باقیماندن ذرات شن و سنگریزه، مهمترین شکل تخریب را تشکیل میدهد. در درجه دوم فرسایش سطحی و بهویژه فرسایش شیاری عامل اصلی هدررفت خاک است. در بلندمدت اصلاح کاربری یادشده، یعنی تغییر الگوی کشت و خاکورزی دیم به کشت مو و یونجه با آبیاری تکمیلی با استفاده از سامانه سد زیرزمینی و استحصال آب زیرقشری قادر به حذف این اشکال از تخریب و هدررفت خاک از منطقه است. همچنین، این عملیات، شاخص نفوذپذیری خاک را 3/1 برابر کرده، فرسایش خاک را به میزان 56 /5 تن در هکتار کاهش داده است، همچنین شاخص کیفیت خاک حدود 35 درصد ارتقاء یافته است.