رضا چمنی؛ سید حمیدرضا صادقی؛ مهدی وفاخواه؛ مریم نقدی
چکیده
خشکسالی از جمله بلایای طبیعی مرتبط با آب و هوا و یکی از بزرگترین تهدیدهای بقای انسان است که تأثیرات نامطلوبی بر پایداری اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی میگذارد. حال آنکه مقولههای مرتبط بر آن و از جمله تأثیر آن بر سلامت حوزه آبخیز کمتر مورد توجه قرارگرفته است. بر همین اساس، در این پژوهش سعی شده است تا سلامت حوزه آبخیز چالوس بر ...
بیشتر
خشکسالی از جمله بلایای طبیعی مرتبط با آب و هوا و یکی از بزرگترین تهدیدهای بقای انسان است که تأثیرات نامطلوبی بر پایداری اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی میگذارد. حال آنکه مقولههای مرتبط بر آن و از جمله تأثیر آن بر سلامت حوزه آبخیز کمتر مورد توجه قرارگرفته است. بر همین اساس، در این پژوهش سعی شده است تا سلامت حوزه آبخیز چالوس بر اساس تغییرات پایایی (Rel)، تابآوری (Res) و آسیبپذیری (Vul) تحت تأثیر خشکسالی مستند به دوره آماری ۱۳۶۵ تا ۱۳۹۴ مورد ارزیابی قرار گیرد. برای انجام این پژوهش، دادههای بارندگی نُه ایستگاه با روش عکس مجذور فاصله برای آبخیز میانیابی شد. سپس، با تعیین میانگین و انحراف معیار دادهها، شاخص خشکسالی (SPI) تعیین شد. همچنین، برای محاسبه شاخصهای Rel، Res و Vul از مقدار میانه شاخص SPI استفاده شد. سپس، با محاسبه مقدار میانگین هندسی این شاخصها وضعیت کلی سلامت آبخیز تعیین شد. نتایج پژوهش نشان داد، شاخص SPI در دوره آماری مذکور با مقادیری بین 1.43- و 2.25 الگویی همانند بارندگی داشته و با افزایش بارندگی در انتهای دوره، این شاخص نیز مقادیر مثبت بیشتری را به خود اختصاص داده است. ارزیابی سلامت آبخیز نیز نشان داد که شاخصهای Rel، Res و Vul بهترتیب 0.5، 0.23 تا 0.62 و 0.06 تا یک را داشته است. میانگین هندسی این شاخصها نیز بین 0.19 تا 0.58 بود. نهایتاً متوسط شاخص سلامت حوزه آبخیز چالوس بر اساس پویایی شاخص خشکسالی 0.45 و در گروه "متوسط" بود که نتایج بهدست آمده دلالت بر متوسط بودن شرایط اقلیمی حاکم بر منطقه و طبعاً نقش ماشهای دخالتهای انسانی در تهدید سلامت آبخیز چالوس دارد. یافتههای بررسی نقش مهمی در تبیین شیوههای مدیریت سازگار حوزه آبخیز مذکور ایفا خواهد کرد.
محمد صادق پرهمت؛ جهانگیر پرهمت؛ مهدی میرزایی
چکیده
چشمههای کارستی مناطق غرب ایران، تأمینکننده دبی پایه رودخانههایی همچون کرخه، طی سالهای گذشته با کمبود آبدهی مواجه شدهاند. سراب نیلوفر در شمال غرب شهر کرمانشاه از جمله آنها است که در سالهای اخیر با کاهش آبدهی و نیز خشکیدگی فصلی مواجه است. با توجه به عوامل مشترک اقلیمی و انسانی در خشکیدگی این چشمهها، ضروری است که بررسی ...
بیشتر
چشمههای کارستی مناطق غرب ایران، تأمینکننده دبی پایه رودخانههایی همچون کرخه، طی سالهای گذشته با کمبود آبدهی مواجه شدهاند. سراب نیلوفر در شمال غرب شهر کرمانشاه از جمله آنها است که در سالهای اخیر با کاهش آبدهی و نیز خشکیدگی فصلی مواجه است. با توجه به عوامل مشترک اقلیمی و انسانی در خشکیدگی این چشمهها، ضروری است که بررسی و بر حسب عوامل تأثیرگذار برنامه احیای آن تهیه شود. بدینمنظور، پژوهش حاضر برای ارزیابی تأثیر نوسانات خشکسالی بر کاهش آبدهی آن انجام و دو روش تعیین خشکسالی، یکی شاخص بارش استاندارد (SPI) و دیگری میانگین متحرک استفاده شد. بر اساس نتایج میانگین متحرک، چهار دوره شامل ترسالی 70-1369 تا 78-1377، خشکسالی 78-1377 الی 83-1382، ترسالی 84-1383 تا 86-1385 و خشکسالی 87-1386 الی 95-1394 بهوقوع پیوسته است. بررسی نتایج شاخص SPI نشان داد که در طی این زمان، دو دوره کلی شامل 1369 تا 1377 و 1378 تا 1395 قابل تفکیک است. دوره اول دارای تناوب سالهای مرطوب و یا نرمال ولی دوره دوم خیلیخشک، خشک و نرمال است. با این وصف، دوره دوم با تداوم و شدت خشکی بیشتری مواجه است. همچنین، نتایج این پژوهش نشان داد که دبی چشمه در دوره 29 ساله از 1348 تا 1377 با وجود خشکسالیهای شدید دهه 30 و 40 از ثبات لازم برخوردار و تنها دارای نوسانات فصلی بوده، ولی طی 19 سال اخیر کاهش شدیدتری را نشان میدهد. بهطوریکه طی دوره اول، متوسط دبی چشمه حدود 1100 لیتر بر ثانیه ولی 19 سال بعدی به 337 لیتر بر ثانیه کاهش یافته است. نتایج پژوهش نشان داد، کاهش دبی با وقوع خشکسالیها منطبق، ولی در ترسالیها روند کاهشی آن همچنان ادامه یافته و شیب کاهش دبی نسبت به بارندگی بیشتر است. بنابراین، خشکیدگی چشمه تنها متأثر از خشکسالی نیست و افت سطح آب آبخوان مجاور تأثیر بیشتری داشته است.
مرضیه سادات میراحسنی؛ عبدالرسول سلمان ماهینی؛ رضا مدرس؛ علیرضا سفیانیان؛ رضا جعفری؛ جهانگیر محمدی
چکیده
حوزه آبخیز زایندهرود با نقش حیاتی در شرب، زیستبوم، کشاورزی، صنعت و توریسم ایران، با مشکلات خشکسالی روبهرو شده است. بررسی وضعیت پراکنش منطقهای خشکسالی در طی زمان با استفاده از خوشهبندی دادههای خشکسالی بر اساس فاصله اقلیدسی ایستگاهها میتواند یک رویکرد مدیریتی در جهت کاهش اثرات خطر خشکسالی باشد. در این پژوهش، رویکرد ...
بیشتر
حوزه آبخیز زایندهرود با نقش حیاتی در شرب، زیستبوم، کشاورزی، صنعت و توریسم ایران، با مشکلات خشکسالی روبهرو شده است. بررسی وضعیت پراکنش منطقهای خشکسالی در طی زمان با استفاده از خوشهبندی دادههای خشکسالی بر اساس فاصله اقلیدسی ایستگاهها میتواند یک رویکرد مدیریتی در جهت کاهش اثرات خطر خشکسالی باشد. در این پژوهش، رویکرد تعیین پراکنش مکانی-زمانی خوشههای ویژگیهای خشکسالی حوزه آبخیز، برای بیان تغییرات بر اساس بارش شاخص نمایه استاندارد بارش (SPI) ایستگاهها بر اساس احتمال بارش برای مقیاس زمانی 12 ماهه بهکار رفته است. از آنجا که بیشینه پراکندگی مکانی ایستگاههای منطقه و بیشینه بازه زمانی دوره آماری بلندمدت ممکن و موجود با شروع یکسان مدنظر بود، از آمار سری زمانی بارش مربوط به 26 ایستگاه، طی 12 سال بهعنوان دادههای مرجع استفاده شد. سپس، شاخص SPI 12 ماهه منتهی به دسامبر برای تحلیلهای خوشهبندی شاخص SPI آبخیز تهیه شد. در مرحله بعد، 144 داده سری زمانی بارش به چهار گروه خوشهبندی شدند. در ادامه، تحلیل پهنهبندی بر روی خوشههای دادههای حاصل صورت گرفت. سپس، رابطه ارتفاع بهعنوان یک عامل شکل زمین موثر در خشکسالی با خوشههای شاخص خشکسالی SPI با استفاده از همبستگی متغیرها بررسی شد. بدین صورت که همبستگی SPI با ارتفاع ایستگاههای هر خوشه بررسی و یک عدد حاصل شد. نتایج نشان داد که دادههای خشکسالی 12 ماههSPI همبستگی بالا و منفی با دادههای ارتفاع دارند. در ادامه، مساحت هر خوشه و نتایج مقایسه شد. همچنین، نتایج نمودار سری زمانی نوسانات شاخص SPI، خشکسالی بسیار شدید در سالهای 2008 و 2009 و خشکسالی شدید در سال 2010 و خشکسالی ملایم در سالهای 2003، 2005 و 2013 را نشان داد. نتیجتاً، پایش مکانی-زمانی خوشههای شاخصهای خشکسالی بهعنوان راهکاری در جهت مدیریت اثرات خطر خشکسالی توصیه میشود.