نگین قادری دهکردی؛ کریم سلیمانی؛ عطااله کاویان؛ مصطفی رشیدپور
چکیده
حوزههای آبخیز شهری بهدلیل توسعه، دارای رفتار هیدرولوژیکی پیچیدهتری نسبت به حوضههای طبیعی هستند که شناخت پاسخ هیدرولوژیکی آنها به طراحی مناسب تسهیلات کنترل سیلاب کمک خواهد کرد. در این پژوهش، با استفاده از مدل SWMM، به بررسی پتانسیل تولید رواناب شهری در بخشی از محدوده شهری بابلسر پرداخته شد. هدف از این بررسی، تحلیل قابلیت استحصال ...
بیشتر
حوزههای آبخیز شهری بهدلیل توسعه، دارای رفتار هیدرولوژیکی پیچیدهتری نسبت به حوضههای طبیعی هستند که شناخت پاسخ هیدرولوژیکی آنها به طراحی مناسب تسهیلات کنترل سیلاب کمک خواهد کرد. در این پژوهش، با استفاده از مدل SWMM، به بررسی پتانسیل تولید رواناب شهری در بخشی از محدوده شهری بابلسر پرداخته شد. هدف از این بررسی، تحلیل قابلیت استحصال آب جمعآوری شده باران در دورههای بازگشتهای مختلف برای کاربرد در مصارف شهری است. بدینمنظور، در مدل SWMM، منطقه 69/65 هکتاری مطالعاتی در قالب شش واحد هیدرولوژیکی (از 94/5 تا 82/16 هکتار)، شش گره خروجی و چهار کانال تعریف شد و ارتفاع رواناب حاصل از بارش 24 ساعته با دوره بازگشتهای مختلف بهدست آمد. با توجه به این نتایج، مقدار بارش 24 ساعته با دوره بازگشت 25 سال برابر 37/70 میلیمتر است که از این مقدار، 73/33 میلیمتر صرف نفوذ و 60/35 میلیمتر نیز مربوط به رواناب است. نتایج پژوهش نشان داد که در حدود 1/52 درصد از بارش طرح شهر بابلسر میتواند قابلیت تبدیلشدن به رواناب را داشته باشد. بیشترین ضریب رواناب در واحد هیدرولوژیک S3 است که در دوره بازگشت 100 سال، مقداری برابر 637/0 دارد. در این حال، کمترین ضریب رواناب در واحد هیدرولوژیک S1 است که مقدار آن در دوره بازگشت دو سال برابر 352/0 است. همچنین، نتایج نشان داد که ضریب رواناب با دوره بازگشت ارتباط مستقیم دارد و بارشهای بزرگتر، ضریب رواناب بالاتری دارند. از طریق سامانههای جمعآوری، علاوهبر کاهش خطرات سیلاب شهر بابلسر، یک منبع مکمل آبی که جبرانکننده بخشی از مصرف خانوارها در بخش غیرشرب است، به مدیریت منابع آب پرداخت.
فریدون سلیمانی؛ عطااله کاویان؛ کریم سلیمانی؛ فرود شریفی؛ کاکا شاهدی
چکیده
برآورد صحیح زمان شروع از رویدادهای باران و بهدنبال آن نقطه آغاز فرسایش از مسائل عمده و اساسی مورد توجه در حوزههای آبخیز کشور است. با توجه به اینکه اراضی کشاورزی تسطیح شده و شبکه آبیاری و زهکشی منطقه مورد مطالعه در معرض تخریب روانابهای اراضی شیبدار اطراف میباشد، اقدامات آبخیزداری نظیر طراحی سازههای آبی کوچک مقیاس، سازههای ...
بیشتر
برآورد صحیح زمان شروع از رویدادهای باران و بهدنبال آن نقطه آغاز فرسایش از مسائل عمده و اساسی مورد توجه در حوزههای آبخیز کشور است. با توجه به اینکه اراضی کشاورزی تسطیح شده و شبکه آبیاری و زهکشی منطقه مورد مطالعه در معرض تخریب روانابهای اراضی شیبدار اطراف میباشد، اقدامات آبخیزداری نظیر طراحی سازههای آبی کوچک مقیاس، سازههای کنترل رسوب، اعمال مدیریتهای لازم در زمینههای پوشش گیاهی، خاک و بهرهبرداری از اراضی نیازمند آگاهی و برآورد زمان شروع روانابهای سطحی است. هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر عملیات حفاظت خاک بر زمان شروع رواناب و ضریب رواناب در دشت ارایض استان خوزستان با استفاده از سامانه شبیهساز باران میباشد. برای این منظور، از یک سامانه بارانساز از نوع پتانسیلی با یک کرت فلزی با مساحت یک مترمربع استفاده شد. تیمارهای پژوهش شامل خاک طبیعی (شاهد)، پلیاکریلآمید در دو سطح سه (P3) و شش گرم (P6) بر مترمربع و خاکپوش پلیمری پارسیان (Pc) بود که در دو نوع بافت خاک لومی شنی و لوم رسی شنی، با دو شدت بارندگی 32 و 50 میلیمتر بر ساعت، دو شیب 7.5 و 12.5 درصد با سه تکرار انجام شد. برای مقایسه آماری زمان شروع و ضریب رواناب از طرح کرتهای دو بار خرد شده استفاده شد. بهمنظور مقایسه میانگین تیمارها از روش حداقل تفاوت معنیدار (LSD) استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین زمان شروع رواناب در تیمار شاهد بیشتر از تیمارهای پلیآکریلآمید و پلیمر پارسیان میباشد، بدین معنی که رواناب در تیمار شاهد دیرتر شروع میشود. خاکپوشهای P6 و Pc تفاوتی با یکدیگر در زمان شروع رواناب نداشتند. در خاکپوش P3 زمان شروع رواناب زودتر از سایر تیمارها بوده است. میانگین ضریب رواناب در پوششهای سطحی متفاوت، نشان داد که تیمارهای شاهد، خاکپوش P3 ،P6 و Pc اختلاف معنیداری (در سطح پنج درصد خطا) از نظر ضریب رواناب با هم داشتند.