نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استاد گروه علوم خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
2 دانشآموخته دکترای تخصصی فیزیک و حفاظت خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان و کارشناس آبخیزداری اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری آذربایجانشرقی
چکیده
مقدمه
زمان تمرکز حوزههای آبخیز، یکی از مهمترین و متداولترین ویژگیهای مؤثر در مطالعات هیدرولوژیکی بهویژه تعیین دبی جریان برای طرحهای آبخیزداری است. اغلب حوزههای آبخیز دنیا و همچنین ایران، فاقد ایستگاههای اندازهگیری جریان هستند و مجریان طرحها ناگزیر به استفاده از مدلهای تجربی برآورد زمان تمرکز هستند. بررسی مطالعات پیشین نشان میدهد که مدلهای تجربی برآورد زمان تمرکز بهدلیل تغییر شرایط محیطی در خارج از محل ارائه مدل نتایج نامطلوبی دارند. از سوی دیگر اطلاعات کافی در مورد کارایی مدلهای تجربی برآورد زمان تمرکز در بسیاری از حوزههای آبخیز در ایران و بهویژه در مناطق نیمهخشک وجود ندارد. هدف از این مطالعه ارزیابی دقت برخی مدلهای تجربی برآورد زمان تمرکز در زیرحوضههای منطقه نیمهخشک شمال غرب کشور و شناسایی عوامل تعیینکننده آن است.
مواد و روشها
این پژوهش در هشت زیرحوضه شامل آلانق، اردکلو، شکرعلیچای، شیرامین، کرجان، کلاله و لیوار از حوضههای دریاچه ارومیه و رود ارس در شمال غرب ایران انجام گرفت. دادههای هواشناسی و هیدرومتری از اداره کل منابع طبیعی آذربایجان شرقی و ایستگاههای متعلق به وزارت نیرو اخذ شد. ویژگیهای حوضه مانند مساحت، طول، شیب، ارتفاع و شکل از راه مطالعات میدانی و رسم نقشهها در بستر GIS تعیین شد و زمان تمرکز با استفاده از هیدروگراف جریانها در دوره آماری 30 سال (از سال 1367 تا 1397) محاسبه شد و از طریق شش مدل تجربی شامل کرپیچ (1940)، کربای (1959)، چاو (1962)، سازمان هوانوردی امریکا (1972)، برانسبی-ویلیامز (1980) و ونتورا (2007) برآورد شد. بررسی رابطه میان زمان تمرکز و ویژگیهای حوزه آبخیز به روش ماتریس همبستگی با استفاده از معیار پیرسون انجام گرفت. برای ارزیابی دقت مدلها از ضریب کارایی نش-ساتکلیف، میانگین خطا و ریشه میانگین مربعات خطا استفاده شد.
نتایج و بحث
بر اساس نتایج مشاهدهای حاصل از روش هیدروگراف، زیرحوضه شکرعلیچای کوتاهترین (66 دقیقه) و کلاله طولانیترین زمان تمرکز (132 دقیقه) را دارد. مدل برانسبی-ویلیامز کمترین خطا (6.8 درصد) و بیشترین ضریب کارایی (73) را داشت؛ درحالیکه بیشترین خطای برآورد (2/36 درصد) و کمترین ضریب کارایی (14.4-) در مدل سازمان هوانوردی آمریکا بود. شیب، مهمترین عامل مؤثر بر زمان تمرکز برآوردی در مدل کرپیج (0.83-=r)، چاو (0.82-=r) و برانسبی-ویلیامز (0.73-=r) بود. مدل سازمان هوانوردی امریکا (1972) و مدل ونتورا (2007) در زیرحوضههای با شیب زیاد، برآورد ضعیفتری دارند و برای مناطق کوهستانی مناسب نیستند.
نتیجهگیری
نتایج نشان داد که از میان ویژگیهای فیزیکی حوضه، مساحت، شیب و طول زیرحوضه در تغییرات زمان تمرکز نقش مهمتری دارند. این مطالعه نشان داد درصد شیب حوضه مهمترین عامل کاهش زمان تمرکز و دبی اوج و افزایش سرعت سیلابی شدن در زیرحوضههای مورد بررسی است. بنابراین پیشنهاد میشود، برای زیرحوضههایی که درصد شیب بالاتری دارند، از طرحهای حفاظت خاک بهمنظور افزایش زمان تمرکز استفاده شود. ارزیابی مدلهای برآورد زمان تمرکز در هشت زیرحوضه آبخیز نشان داد که مدل برانسبی-ویلیامز (1980) با میانگین خطا 6.80 درصد و ضریب کارایی نش- ساتکلیف 73 درصد مطلوبترین برآورد را ارائه میکند، لذا، استفاده از این مدل در حوضههای مشابه که فاقد ایستگاههای اندازهگیری هستند، پیشنهاد میشود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Evaluating the efficiency of concentration time estimation models in some sub-basins in northwest of Iran
نویسندگان [English]
- Ali Reza Vaezi 1
- Ouldouz Bakhshi Rad 2
1 Professor at Department of Soil Science, Faculty of Agriculture, University of Zanjan, Zanjan, Iran
2 Ph.D. Graduated, Department of Soil Science, Faculty of Agriculture, University of Zanjan, Zanjan, Iran and Watershed Management Expert in East Azerbaijan Department of Natural Resources and Watershed Management
چکیده [English]
Introduction
The concentration time of catchments is one of the most important and common effective features in hydrological studies, particularly in determining the flow discharge for designing watershed management projects. Most of the catchments in the world especially in Iran were not equipped with hydrometric stations, and project managers are forced to use traditional empirical models to estimate concentration time and peak flow. The review of previous studies shows that experimental models for estimating concentration time have unfavorable results due to the change of environmental conditions outside the place where the model is presented. On the other hand, there is not enough information about the effectiveness of experimental models for estimating concentration time in many catchments in Iran, especially in semi-arid areas. The purpose of this study is to evaluate the accuracy of some experimental models for estimating concentration time in the sub-basins of the semi-arid region of the northwest of the country and to identify its determining factors.
Materials and methods
This study was conducted in eight sub-basins including Alanagh, Ordakloo, Shekaralichay, Shiramin, Kurjan, Kalaleh and Livar from Urmia Lake and Araz River basins in Northwest Iran. Meteorological and hydrometric data were obtained from the Natural Resources of East Azerbaijan and stations belonging to the Ministry of Energy. The characteristics of the basin such as area, length, slope, height and shape were determined through field studies and drawing maps in the GIS platform. The concentration time was calculated using the hydrograph of the flows in the statistical period of 30 years (from 1367 to 1397) and it was estimated through six experimental models including Kirpich (1940), Kerby (1959), Chow (1962), Federal Aviation Administration (1972), Bransby-Williams (1980) and Ventura (2007). The relationship between concentration time and catchment characteristics was investigated by correlation matrix, Pearson's method. Nash-Sutcliffe efficiency coefficient, average error and root mean square error were used to evaluate the accuracy of the models.
Results and discussion
According to the results, Shekaralichay sub basin has the shortest (66 minutes) and the Kalaleh sub basin has the longest concentration time (132 minutes). Bransby-Williams model had the lowest error (6.8 %) and the highest efficiency coefficient (73%); while the estimation error (36.2 %) and the Nash-Sutcliffe efficiency of Federal Aviation Administration model were 36.2% and-14.4% respectively. The slope was the most important main factor on the estimation of concentration time of the assessment in the Kirpich model (r= 0.83), Chow (r= 0.82) and Bransby-Williams (r= 0.73). Federal Aviation Administration model (1972) and Ventura model (2007) have a weak estimate in sub-basins with low slope and length.
Conclusions
The results showed that among the physical characteristics of the basin, the area, slope and length of the sub-basin play a more important role in changes in concentration time. This study showed that the slope percentage of the basin is the most important factor in reducing concentration time, peak discharge and increasing the speed of flooding in the studied sub-basins, so it is suggested to use soil protection plans in order to increase the concentration time for sub-basins that have a higher slope percentage. The evaluation of concentration time estimation models in eight catchments showed that the Bransby-Williams (1980) model with an average error of 6.80% and Nash-Sutcliffe efficiency coefficient of 73% provides the best estimation among others, so the use of this model in similar basins which do not have measuring stations, it is suggested.
کلیدواژهها [English]
- Bransby-Williams model
- Drainage area
- Environmental condition
- Peak discharge
- Slope gradient