نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه مهندسی آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایران
2 دانشیار، گروه مهندسی آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایران
3 دانشیار، گروه مهندسی آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران
چکیده
مقدمه
فرسایش خاک، بهطور خاص و تخریب خاک، بهطور عام در نتیجه فعالیت انسان، امروزه بهعنوان یک معضل اجتماعی مطرح بوده و نقش عامل انسانی در پیدایش و تسریع روند تخریب خاک در بسیاری از مناطق روشن شده است. دستیابی به آمار و اطلاعات دقیق در مورد میزان فرسایش خاک و رسوب در حوزههای آبخیز بهمنظور اجرای برنامههای حفاظت خاک و تعیین روشهای مبارزه با فرسایش خاک و کاهش تولید رسوب ضروری است. بهدلیل کمبود آمار در زمینه فرسایش خاک و تولید رسوب در بسیاری از حوزههای آبخیز کشور، بهکارگیری روشهای تجربی مناسب برای برآورد فرسایش، رسوبدهی و بهویژه نسبت تحویل رسوب اجتنابناپذیر است.
مواد و روش
بدین منظور در پژوهش حاضر از مدلهای برآورد نسبت تحویل رسوب شامل مدلهای تجربی مبتنی بر متغیرهای زودیافت و سه مدل SATEEC، InVEST و WaTEM/SEDEM در حوزه آبخیز معرف-زوجی خامسان در غرب ایران استفاده شد. مدل WaTEM/SEDEM در بخش WaTEM برای برآورد فرسایش خاک مبتنی بر مدل RUSLE و در بخش SEDEM مبتنی بر عملکرد عوامل فیزیکی مؤثر در رابطه انتقال رسوب است. در بسیاری از منابع از روش سزیم-137 بهعنوان تنها روش موجود و قابلاعتماد برای اندازهگیری اجزای بودجه رسوب شامل فرسایش کل، رسوبگذاری کل، فرسایش خالص (رسوبدهی) و نسبت تحویل رسوب بهویژه در مقیاس دامنه و زیرحوزه آبخیز یاد شده است. برای ارزیابی مدلهای مورداستفاده، از نتایج محاسبه نسبت تحویل رسوب در روش سزیم-137 حاصل پژوهشهای قبلی استفاده شد که برای کل حوزه آبخیز و متوسط 15 زیرحوزه آبخیز بهترتیب برابر 25.61 و 58.94 درصد است و صحت آن با استفاده از دادههای رسوب مشاهداتی در خروجی حوزه آبخیز مورد تأیید قرار گرفته است.
نتایج و بحث
از بین مدلهای بررسی شده برای برآورد نسبت تحویل رسوب، مدلهای Renfro and Waldo (1983)، Williams and Brendt (1962)، Roehl (1962)، با بارش مازاد یک ساعت، Walling (1983)، Ferro (1995)، Vanoni (1975) و USDA (1972)، در مقیاس کل حوزه آبخیز و مدلهای Renfro (1975)، USDA (1972)، USDA-SCS (1979)، SATEEC and Roehl (1962)، با بارش مازاد یک ساعت در مقیاس زیرحوزه آبخیز نزدیکترین برآوردها را به روش سزیم-137 با در نظر گرفتن خطای 10± درصد داشتند و بهعنوان مدلهای مناسب برای برآورد نسبت تحویل رسوب در حوزه آبخیز معرف-زوجی خامسان انتخاب شدند. همچنین، این مدلها میتوانند برای برآورد نسبت تحویل رسوب در حوزههای آبخیز مشابه با حوزه آبخیز معرف-زوجی خامسان نیز مورداستفاده قرار داده شوند.
نتیجهگیری
در مقیاس زیرحوزه آبخیزها برآوردهای معادلات مبتنی بر متغیرهای زودیافت جز روش Roehl (1962)-بارش مازاد 0.1 ساعت بهطور معنیداری کمتر از مدل SATEEC بوده، از طرفی برآوردهای تمام روشهای مذکور بهجز روش Roehl (1962) بارش مازاد 0.1 ساعت بهطور معنیداری بیشتر از مدل WaTEM/SEDEM و InVEST بود. این موضوع بر اهمیت در نظر گرفتن شرایط بارش مازاد برای برآورد نسبت تحویل رسوب در معادلات ارائه شده توسط Roehl تأکید دارد. همچنین، در مقیاس کل آبخیز نیز برآوردهای معادلات مبتنی بر متغیرهای زودیافت بهجز روش Mutchler and Bowie (1975)، کمتر از نتایج مدل SATEEC بود. اختلاف زیاد عملکرد روشهای مورد بررسی در دو مقیاس زیرحوزه آبخیز و کل حوزه آبخیز ناشی از اثر انکارناپذیر دشت میانی حوزه آبخیز خامسان در کاهش شدید انتقال رسوب زیرحوزه آبخیزها تا خروجی کل حوزه آبخیز بوده است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Evaluation of sediment delivery ratio estimation methods in Khamsan Representative-Paired Watershed
نویسندگان [English]
- Nasrin Azami 1
- Abdulvahed Khaledi Darvishan 2
- Leila Gholami 3
1 Former Master Student, Department of Watershed Management Engineering, Faculty of Natural Resources, Tarbiat Modares University, Noor, Iran
2 Associate professor, Department of Watershed Management Engineering, Faculty of Natural Resources, Tarbiat Modares University, Noor, Iran
3 Associate professor, Department of Watershed Management Engineering, Faculty of Natural Resources, Sari Agricultural Sciences and Natural Resources University, Sari, Iran
چکیده [English]
Introduction
Today, soil erosion in particular and soil degradation in general as a result of human activities have been raised as a social problem, and the role of the human factor in the emergence and acceleration of the soil degradation process has been clarified in many fields. Obtaining accurate statistics and information about soil erosion and sediment yield in the watersheds is necessary for the implementation of soil conservation programs and methods for determining the resistance to soil erosion and reducing sediment yield. Due to the lack of data about soil erosion and sediment yield in many watersheds of Iran, the use of appropriate empirical methods is inevitable to erosion estimation, sediment yield and especially sediment delivery ratio.
Martial and methods
For this purpose, in the present study, empirical models for estimation of the sediment delivery ratio based on easy-to-measure variables and three models of SATEEC, InVEST and WaTEM/SEDEM were used in the Khamsan representative-paired watershed, western Iran. The WaTEM module of the WaTEM/SEDEM model is based on the RUSLE model for estimating soil erosion, and in the SEDEM module is based on the performance of effective physical factors in the sediment transport equation. In many sources, the 137Cs method is mentioned as the only available and reliable method for measuring the components of the sediment budget, including total erosion, total sedimentation, net erosion (sediment yield) and sediment delivery ratio, especially at the hillslope and sub-watershed scales. To evaluation of the used models, the results of calculating the sediment delivery ratio using the 137Cs method obtained from previous researches were used, which are 25.61% and 58.94% for the entire watershed and the average of 15 sub-watersheds, respectively, and its accuracy is based on the observed sediment data at the outlet of the watershed has been confirmed.
Results and discussion
Among the studied sediment delivery ratio models, Renfro and Waldo (1983), Williams and Brendt (1972), Roehl (1962) considering one hour excess precipitation, Walling (1983), Ferro (1995), Vanoni (1975) and USDA (1972) provided the closest estimates (±10%) to the 137Cs method for the whole watershed scale and the Renfro (1975), USDA (1972), USDA-SCS (1979), SATEEC and Roehl (1962) considering one hour excess precipitation for the sub-watershed scale provided the closest estimates (±10%) to the 137Cs method for the sub-watershed scale and were selected as suitable sediment delivery ratio models for Khamsan representative-paired watershed. Also, these models can be used to estimate the sediment delivery ratio in watersheds similar to Khamsan representative-paired watershed.
Conclusion
In the sub-watersheds scale, the equations estimations based on easy-to-measure variables except the Roehl (1962) method - excess rainfall of 1.0 h was significantly lower than the SATEEC model, on the other hand, the estimations of all the methods except the Roehl (1962) method - excess rainfall of 0.1 h was significantly higher than WaTEM/SEDEM and InVEST models. This issue emphasizes the importance of considering excess precipitation conditions to estimation of the sediment delivery ratio in the presented equations by Roehl. Also, at the scale of the whole watershed, the estimations of the equations based on easy-to-measure variables, except for the Mutchler and Bowie (1975) method, were lower than the results of the SATEEC model. The great difference of the investigated methods performance in the two scales of the sub-watershed and the whole watershed is due to the undeniable effect of the middle plain of the Khamsan watershed in the drastic reduction of the sediment transportation from the sub-watersheds to the outlet of the watershed.
کلیدواژهها [English]
- 137Cs
- InVEST Model
- RUSLE Model
- SATEEC Model
- Soil Erosion