سیدامید آل یاسین؛ بهمن شمس اسفند اباد؛ حمید ترنجزر؛ عباس احمدی؛ شهرو مختاری
چکیده
تالابها یکی از سازنده ترین اکوسیستم ها در سراسر جهان هستند.آنها یک زیستگاه منحصر به فرد و غنی را برای موجودات فراهم می کنند و همچنین طیف گسترده ایی از کارکردهای اقتصادی و خدماتی مانند حفاظت از آب-تنظیم رواناب-تصفیه کیفیت اب و خدمات تفریحی را انجام می دهند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی سلامتی تالاب میقان بر اساس روشهای مختلف بود.جهت ارزیابی ...
بیشتر
تالابها یکی از سازنده ترین اکوسیستم ها در سراسر جهان هستند.آنها یک زیستگاه منحصر به فرد و غنی را برای موجودات فراهم می کنند و همچنین طیف گسترده ایی از کارکردهای اقتصادی و خدماتی مانند حفاظت از آب-تنظیم رواناب-تصفیه کیفیت اب و خدمات تفریحی را انجام می دهند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی سلامتی تالاب میقان بر اساس روشهای مختلف بود.جهت ارزیابی سلامت اکوسیستم های آبی و نیز جهت بررسی وضعیت موجودات کف زی و سایر پارامترها، نمونه برداری از رسوبات کف تالاب انجام شد. نمونه برداری در 10 نقطه از تالاب و در 5 تکرار در هر نقطه انجام شد. شاخص های متعددی جهت بررسی سلامت تالاب میقان به کار گرفته شد. که شامل شاخص زیستی (BI ) بوده است. علاوه بر موارد مذکور، چهار چوب اصلی شامل شاخص های زیستی، شاخص آلودگی فلزات سنگین و شاخص کیفیت آب می باشد که به نحوی در این تحقیق هم لحاظ گردیده است. سلامت اکوسیستم تالاب میقان بر اساس شاخص های مذکور مورد ارزیابی قرار گرفت و نقشه سلامت اکوسیستم آبی تالاب میقان تهیه شد. نتایج این مطالعه نشان داد که که به جز در مورد فلزات سنگین نیکل، روی و سرب و نیز PH، برای دیگر عناصر (EC، Na، Cl، Mg، Ca، HCO3، SO4 و TDS)، کمترین و بیشترین مقدار به ترتیب مربوط به ایستگاه های 3 و 6 است. بالا بودن مقدار این عناصر در ایستگاه 6 می تواند ناشی از فعالیت کارخانه سولفات سدیم در ناحیه شمال تالاب باشد که با برداشت رسوبات کف تالاب باعث تغییر در اکوسیستم تالاب می گردد. در مورد مس، روی و سرب، کمترین تمرکز در بخش شمال غربی تالاب و بیشترین تمرکز در دو بخش غرب و جنوب شرق تالاب دیده می شود. بالا بودن این عناصر در بخش جنوبی تالاب، می تواند ناشی از پسابهای شهری و خانگی باشد
محمدتقی حیدری؛ حسینعلی بهرامی؛ علیرضا علیاری
چکیده
رطوبت خاک یکی از پارامترهای بنیادی محیط زیست است که بر زندگی گیاهی، جانوری و فعالیت ریزجانداران مستقیماً تأثیرگذار بوده است. اندازهگیری مقدار دقیق رطوبت حجمی خاک در علوم کشاورزی، هیدرولوژی و خاکشناسی بسیار حائز اهمیت است. لذا استفاده از روشی که بتواند رطوبت خاک را در شرایط طبیعی و بدون دستخوردگی با سرعت و دقت بالا بهدست آورد، ...
بیشتر
رطوبت خاک یکی از پارامترهای بنیادی محیط زیست است که بر زندگی گیاهی، جانوری و فعالیت ریزجانداران مستقیماً تأثیرگذار بوده است. اندازهگیری مقدار دقیق رطوبت حجمی خاک در علوم کشاورزی، هیدرولوژی و خاکشناسی بسیار حائز اهمیت است. لذا استفاده از روشی که بتواند رطوبت خاک را در شرایط طبیعی و بدون دستخوردگی با سرعت و دقت بالا بهدست آورد، بسیار با اهمیت است. روش رادار نفوذی زمین (GPR) به عنوان یک روش غیر مخرب برای بررسی زیرسطحی چندی است که در حال تکامل است. مطالعات مختلفی در زمینه تعیین رطوبت خاک با استفاده از GPR انجام شده است، اما در ایران مطالعات محدودی در این زمینه انجام شده است. بنابراین هدف از انجام این پژوهش اندارهگیری رطوبت خاک با استفاده از روش GPR و مقایسه با روش های وزنی و TDR میباشد. این پژوهش طی دو مرحله در فصل مرطوب(اواخر زمستان) و خشک(اواخر بهار) از منطقه مطالعاتی با استفاده از سه روش GPR، روش وزنی و دستگاه TDR برداشت گردید. نتایج بیانگر این است که در منطقه مورد مطالعه، پراکنش رطوبت در هر مرحله از برداشت، تغییرات محدودی را نشان میدهد در صورتی که تغییرات زمانی رطوبت در فاصله زمانی بین فصل زمستان و بهار چیزی حدود 10-15 درصد اختلاف دارد. همچنین شاخص میانگین مربعات خطای روش GPR در مقایسه با روش TDR 13/2 می باشد همچنین این شاخص در مقایسه روش GPR و وزنی 81/3 می باشد و ضریب همبستگی دراین دو مقایسه به ترتیب برابر با 87/0 و 95/0 می باشد که بیانگر دقت بالای روش GPR برای برآورد رطوبت خاک می باشد.
مهری رئوفی؛ محمود حبیب نژاد روشن؛ کاکا شاهدی؛ فاطمه کاردل
چکیده
رودخانهها به عنوان شریانهای اصلی حوزههای آبخیز به شمار میروند که نقش مهمی در تأمین آب مورد نیاز کشاورزی، شرب و صنعت فراهم میآورند. از طرفی کاهش کیفیت آب رودخانهها از بزرگترین نگرانیهای انسان در قرن اخیر بوده است. به منظور بررسی کیفیت آبهای جاری میتوان از شاخصهای زیستی و بررسی بیمهرگان کفزی استفاده کرد. هدف این مطالعه ...
بیشتر
رودخانهها به عنوان شریانهای اصلی حوزههای آبخیز به شمار میروند که نقش مهمی در تأمین آب مورد نیاز کشاورزی، شرب و صنعت فراهم میآورند. از طرفی کاهش کیفیت آب رودخانهها از بزرگترین نگرانیهای انسان در قرن اخیر بوده است. به منظور بررسی کیفیت آبهای جاری میتوان از شاخصهای زیستی و بررسی بیمهرگان کفزی استفاده کرد. هدف این مطالعه بررسی کیفیت آب رودخانههای اصلی حوزه آبخیز بابلرود با استفاده از شاخص زیستی هیلسنهوف (HFBI) میباشد. به این منظور نمونهبرداری از بیمهرگان کفزی در 5 ایستگاه رودخانههای اصلی با استفاده از قاب توری (سوربر) با سطح پوششی 40 سانتیمتر مربع انجام و به منظور شناسایی به آزمایشگاه انتقال داده شدند. سپس با بهرهگیری از کلیدهای شناسایی Pennak (1953) و Mellenby (1963) نمونهها تا حد خانواده و جنس شناسایی و مورد شمارش و وزن قرار گرفتند. همچنین همزمان با نمونهبرداری از موجودات کفزی به منظور مطالعه خصوصیات فیزیکوشیمیایی آب، از آب رودخانه نمونه برداشت گردید. جهت بررسی ارتباط بین نمونههای زیستی با خصوصیات فیزیکوشیمیایی آب از ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. نتایج نشان داد که ایستگاه بابلک با کمترین مقدار FBI و ایستگاه بابلرود-بابل دارای بیشترین مقدار FBI در به ترتیب در ردهبندی بدون آلودگی آلی و مقداری آلودگی آلی قرار گرفتند. نتایج همبستگی نمونههای زیستی با پارامترهای فیزیکوشیمیایی در اغلب موارد به صورت عدم معنیداری در سطح اطمینان 95 درصد بوده است. بیشترین ضریب همبستگی بین گونههای Oligochaeta با تنوع زیستی Diversity بوده است.واژههای کلیدی: بیمهرگان کفزی، کیفیت آب، HFBI، حوزه آبخیز بابلرود، استان مازندران
اردشیر مصباح؛ اسماعیل کرمی دهکردی؛ شادعلی توحیدلو؛ امین صالح پور جم؛ توفیق سعدی
چکیده
مروری بر مخاطرات طبیعی در کشور ایران، بیانگر این واقعیت است که این کشور همواره به دلیل ساختارهای مکانی - فضایی ویژه، بحرانهای طبیعی زیادی را متحمل شده و یکی از آسیبپذیرترین نقاط جهان در برابر مخاطرات محیطی بوده است. هدف این پژوهش، مروری بر ردپای تابآوری مخاطرات طبیعی در ایران با تاکید بر مخاطرات سیل، خشکسالی، تخریب اراضی و پژوهشهای ...
بیشتر
مروری بر مخاطرات طبیعی در کشور ایران، بیانگر این واقعیت است که این کشور همواره به دلیل ساختارهای مکانی - فضایی ویژه، بحرانهای طبیعی زیادی را متحمل شده و یکی از آسیبپذیرترین نقاط جهان در برابر مخاطرات محیطی بوده است. هدف این پژوهش، مروری بر ردپای تابآوری مخاطرات طبیعی در ایران با تاکید بر مخاطرات سیل، خشکسالی، تخریب اراضی و پژوهشهای ترکیبی است. این مطالعه با استفاده از یک روششناسی مفهومی و بکارگیری تحلیل نظاممند پژوهشهای مرتبط انجام شده در کشور در قالب مقالات، رسالهها و پایاننامههای درج شده در پایگاههای اطلاعاتی مختلف انجام شد. مطالعات قبلی، غالبا مفهوم تابآوری را در یک چارچوب تحلیلی شناخته شده بررسی کردهاند. اما در این پژوهش، با استفاده از تحلیل مفهومی، که روشی برای بازنمایی دانش مفهومی و تجزیه و تحلیل دادهها بوده و به طور معمول برای روشن کردن معانی و گسترش تعاریف عملیاتی از طریق در نظر گرفتن شواهد چندین رشته به کار میرود، دادهها به صورت موضوعی تحلیل شدند. بکارگیری این چارچوب روششناختی رویکرد عینیتری را برای شفافسازی مفاهیم، ممکن میسازد و به تفاوتهای کاربرد تابآوری در رشتههای علمی گوناگون میپردازد. هرچند تا قبل از دهه 1390، مطالعات انگشتشماری در زمینهی تابآوری در برابر مخاطرات طبیعی در ایران انجام شده بود، این مطالعات تابآوری، بخصوص در مناطق روستایی، از عمر کوتاهی برخوردار هستند. پس از پالایش علمی تعداد 1742 سند علمی از ابتدای سال 1390، 57 مقاله و پایاننامه مرتبط مستخرج و تحلیل شد. بیشترین و کمترین پژوهشهای صورت گرفته به ترتیب در سال 1396 و سالهای 1402، 1400 و 1391 بود. دادههای اغلب پژوهشهای مورد مطالعه، با استفاده از آزمونهای آماری، نرمافزارهای PLS و AMOS، شیوههای رتبهبندی، نرمافزار ArcGIS برای زمین مرجع نمودن دادهها و نمایش فضایی جهت پهنهبندی در حوزههای مورد مطالعه و اولویتبندی آنها تحلیل شده بودند. بیشترین مطالعات صورت گرفته در زمینهی تابآوری، در حیطهی خشکسالی و کمترین مطالعات صورت گرفته در حیطهی مطالعات تخریب اراضی بود. در پژوهشهای صورت گرفته در حیطهی سیل، بعد اجتماعی، بیشترین و بعد نهادی از کمترین توجه برخوردار بودند. در حیطهی خشکسالی، بعد اقتصادی و بعد نهادی به ترتیب از بیشترین و کمترین توجه در پژوهشهای صورت گرفته در این حیطه برخوردار بودند. در حیطهی تخریب اراضی و پژوهشهای ترکیبی، بعد کالبدی بیشترین اهمیت داشت. با شناسایی مولفههای مهم تابآوری جامعه در برابر مخاطرات طبیعی، میتوان امکان بهبود مدیریت بحران، کاهش آسیبها و برنامهریزی اثربخش پروژههای توسعه و آموزشی در سطح کشور را فراهم کرد.
مجید کاظم زاده؛ زهرا نوری؛ محمد جهان تیغ
چکیده
وقوع بهمن در مناطق کوهستانی یکی از مهمترین مخاطرات طبیعی است که خسارتهای جانی و مالی بسیاری را ایجاد میکند و مطالعه عوامل موثر در وقوع بهمن و شبیهسازی آن جهت مدیریت این پدیده از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مطالعه به تحلیل فاکتورهای موثر بر وقوع بهمن (فاکتورهای زمینی و هواشناسی) و شبیهسازی وقوع بهمن و مولفههای آن با استفاده ...
بیشتر
وقوع بهمن در مناطق کوهستانی یکی از مهمترین مخاطرات طبیعی است که خسارتهای جانی و مالی بسیاری را ایجاد میکند و مطالعه عوامل موثر در وقوع بهمن و شبیهسازی آن جهت مدیریت این پدیده از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مطالعه به تحلیل فاکتورهای موثر بر وقوع بهمن (فاکتورهای زمینی و هواشناسی) و شبیهسازی وقوع بهمن و مولفههای آن با استفاده از مدل RAMMS در جاده ولایت رود البرز مرکزی (جاده دیزین)، استان البرز پرداخته شده است. فاکتورهای توپوگرافی و ژئومورفولوژیکی از جمله شیب، جهت، انحنای دامنه (Curvature)، شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI)، شاخص ناهمواری زمین (TRI) و شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI) با استفاده از مدل رقومی ارتفاع (DEM) با اندازه پیکسل 6 × 6 سانتیمتر مربع با کمک پهباد تهیه گردید. از فاکتورهای هواشناسی نیز بارش، دما و باد مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از مدل شبیهسازی RAMMS مولفههای بهمن از جمله سرعت، فشار و ارتفاع بهمن در منطقه مورد مطالعه برآورد گردید. نتایج نشان داد که مقدار و جهت شیب و شاخصهای توپوگرافی تاثیر زیادی بر روی شکلگیری و وقوع بهمن داشتند. مهمترین گذرگاه بهمن با مساحت 7/5 هکتار و 6/54 درصد از منطقه مورد مطالعه که شامل منطقه تجمع و گذرگاه اصلی با شیب 60 تا 120 درصد و جهت شمال شرقی است که بیشترین پتانسیل ایجاد بهمن را دارد. همچنین نتایج مدل شبیهسازی RAMMS نشان داد که سرعت متوسط و حداکثر سرعت بهمن در منطقه m/s 3/5 وm/s 16 بوده است. متوسط فشار موثر بهمن 7 و حداکثر فشار بهمن در منطقه نیز 45 کیلو پاسکال بوده است. برآورد ارتفاع بهمن در منطقه نیز نشان داد که متوسط ارتفاع بهمن در منطقه توقفگاه (مناطق مسکونی) 5/4 متر و حداکثر ارتفاع بهمن در منطقه 10 متر است که جز بهمنهای بزرگ طبقه بندی میشود.
مجید خزایی؛ ایمان صالح؛ رضا بیات؛ شکراله آبسالان
چکیده
مفهوم بهرهوری آب این است که با صرف کمترین مصرف آب بهترین و بیشترین محصول را تولید کرد. در این تحقیق با بررسی های میدانی، اندازهگیریهای صحرایی و تحلیلهای سنجش از دوری به بررسی بهرهوری محصولات زراعی و باغی پرداخته شد. بر این اساس در مرحله اول وضعیت منابع آبی آبخوان موردبررسی قرار گرفت. در مرحله بعد سطح زیر کشت آبخوان باشت با استفاده ...
بیشتر
مفهوم بهرهوری آب این است که با صرف کمترین مصرف آب بهترین و بیشترین محصول را تولید کرد. در این تحقیق با بررسی های میدانی، اندازهگیریهای صحرایی و تحلیلهای سنجش از دوری به بررسی بهرهوری محصولات زراعی و باغی پرداخته شد. بر این اساس در مرحله اول وضعیت منابع آبی آبخوان موردبررسی قرار گرفت. در مرحله بعد سطح زیر کشت آبخوان باشت با استفاده از تصاویر ماهواره سنتینل-2 در نرمافزار گوگل ارث انجین مورد بررسی قرار گرفت. عملکرد، تاریخ کشت و برداشت و تعداد دفعات آبیاری محصولات کشاورزی دشت از طریق تکمیل پرسشنامه توسط کشاورزان و کارشناسان مراکز خدمات جهاد کشاورزی بررسی شد. در مرحله بعد نیاز آبی الگوی کشت فعلی با روش فائو پنمن- مانتیث محاسبه شد. در نهایت با ارزیابی محصولات از نظر شاخصهای بهرهوری، میزان بهرهوری محصولات مختلف تعیین شد. محاسبات روش فائو پنمن- مانتیث نشان داد که نیاز آبی محصولات غالب آبخوان شامل مرکبات، گندم، جو، ذرت، کلزا، هندوانه، برنج، حبوبات و یونجه به ترتیب9170، 5630، 4821، 7863، 5411، 9291، 20234، 5225، 14083 مترمکعب بوده است. در مجموع میزان آب مصرف شده توسط محصولات کشاورزی آبخوان باشت نزدیک به 45 میلیون مترمکعب بوده است که تقریباً معادل 1 مترمکعب در هر مترمربع از سطح زیر کشت آبخوان بوده است که این میزان برداشت 64/2 برابر آب قابل برنامهریزی پیشبینی شده برای کشاورزی (17 میلیون مترمکعب) است.
علیجان آبکار؛ حمزه سعیدیان
چکیده
استفاده از مردم در اجرای طرح های منابع طبیعی، موفقیت این طرح ها را تضمین می کند و می تواند برای منابع طبیعی موجود در حوزه های آبخیز و ذینفعان بسیار مفید باشد. در این پژوهش تعداد شرکت های تعاونی، کمیته توسعه روستایی، صندوق های خرد و صندوق های روستایی در کل حوزه آبخیز یزدان آباد به دست آمد. سپس شناسایی توزیع روستاهای مختلف در حوزه آبخیز ...
بیشتر
استفاده از مردم در اجرای طرح های منابع طبیعی، موفقیت این طرح ها را تضمین می کند و می تواند برای منابع طبیعی موجود در حوزه های آبخیز و ذینفعان بسیار مفید باشد. در این پژوهش تعداد شرکت های تعاونی، کمیته توسعه روستایی، صندوق های خرد و صندوق های روستایی در کل حوزه آبخیز یزدان آباد به دست آمد. سپس شناسایی توزیع روستاهای مختلف در حوزه آبخیز یزدان آباد انجام شد و فعالیت های اجرا شده در آنها بررسی شدند. سپس جلسات برگزار شده به روش PRA در روستاهای حوزه آبخیز یزدان آباد بررسی شدند و مقایسه تشکل های مردم نهاد قبل و بعد از اجرای طرح مدیریت جامع منابع طبیعی انجام شدند و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان دادکه در حوزه آبخیز یزدانآباد تعداد 3 شرکت تعاونی و 4 صندوق روستایی است و همچنین در این حوزه 16 کمیته توسعه فعال بوده که تقریباً هر روستا دارای یک کمیته توسعه میباشد و همچنین 2 صندوق خرد نیز در حوزه آبخیز یزدان آباد وجود دارد. ضمنا نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین فعالیت های اجرایی انجام شده در همه روستاهای واقع در حوزه آبخیز یزدان آباد، تشکیل کمیته توسعه روستایی و برگزاری جلسات آشنایی با قوانین و مقررات منابع طبیعی بود است.
یحیی پرویزی؛ زهرا گرامی؛ محمود عربخدری
چکیده
زوال ساختمان خاک و کاهش نفوذ آب به خاک از نشانههای تخریب خاک است که منجر به کاهش پایداری و کیفیت تولید و مشکلات زیست محیطی میشود. از روشهای حفاظت خاک، به طور گسترده برای مهار فرایندهای تخریب خاک و بهبود ساختمان و نفوذپذیری خاک استفاده میشود که میزان اثربخشی این روشها در بهبود این شاخصها و کنترل تخریب خاک نیازمند مطالعه و ارزیابی ...
بیشتر
زوال ساختمان خاک و کاهش نفوذ آب به خاک از نشانههای تخریب خاک است که منجر به کاهش پایداری و کیفیت تولید و مشکلات زیست محیطی میشود. از روشهای حفاظت خاک، به طور گسترده برای مهار فرایندهای تخریب خاک و بهبود ساختمان و نفوذپذیری خاک استفاده میشود که میزان اثربخشی این روشها در بهبود این شاخصها و کنترل تخریب خاک نیازمند مطالعه و ارزیابی بیشتر است. این پژوهش با هدف بررسی پایداری ساختمان خاک و نفوذپذیری خاک متاثر از عملیات مختلف مدیریت و حفاظت خاک و مقایسه آنها در حوزه آبخیز رزین استان کرمانشاه انجام شده است. برای این منظور، هشت نوع عملیات احیایی و حفاظتی رایج اعمال شده در منطقه مورد مطالعه شامل قرق و مدیریت چرای دام، تبدیل دیمزارهای کم بازده به مرتع، کپهکاری و بذرکاری اراضی مرتعی، نهالکاری و تغییر کاربری اراضی منابع طبیعی به باغات دیم، اصلاح کاربری اراضی دیمزار کمبازده به مرتع یا کشت علوفه، نهالکاری در جنگل و احداث خطوط تنسیق به منظور ممانعت از خاکورزی در اراضی مرتعی و جنگلی انتخاب و ارزیابی شد. برای ارزیابی با استفاده از الگوی نمونهبرداری سیستماتیک تصادفی نقاطی در محدوده هر یک از عملیات مورد ارزیابی و شاهد مربوطه برای مطالعه و نمونهبرداری انتخاب و استفاده شد و پس از حفر پروفیل و نمونهبرداری از خاک، در آزمایشگاه شاخصهای پایداری خاکدانهها شامل شاخصهای میانگین وزنی قطر (MWD)، میانگین هندسی قطر (GMD) و شاخص نسبت خاکدانههای پایدار بزرگتر از 25/0 میلیمتر (WSA>0.25) ، اندازهگیری و محاسبه شد. سرعت نفوذ نهایی نیز در عرصه عملیات و شاهد مربوطه با کمک دستگاه نفوذسنج صفحهای، اندازهگیری شد. در نهایت، مقایسه آماری مقادیر میانگین شاخصهای MWD، GMD ، WSA>0.25 و سرعت نفوذ نهایی در عملیات حفاظت خاک و مناطق شاهد آنها به کمک آزمون T برای نمونههای مستقل و نیز مقایسه آماری میانگین شاخصهای یاد شده در عملیات مختلف با آزمون دانکن به کمک نرمافزار SPSS انجام شد. نتایج ارزیابی نشان داد که کمترین میزان شاخص MWD مربوط به تسطیح اراضی و نهالکاری به ترتیب به مقدار 15/0 و 35/0 میلیمتر و بیشترین آن به میزان 9/1، 8/1 و 6/1 میلیمتر به ترتیب مربوط به عملیات بادامکاری 20 و 10 ساله و منطقه جنگلی است. همچنین در عملیات علوفهکاری و احداث باغ و بادامکاری 10 ساله، بیشترین مقدار شاخص WSA>0.25 بوده است که نشان از تشکیل خاکدانههای درشت و پایدار در اثر عملیات حفاظتی است. در
حسین صالحی؛ سعید قره چلو؛ سعید گلیان؛ محمدرضا رنجبری؛ عماد محجوبی
چکیده
مدلسازی هیدرولوژیکی جهت شبیهسازی رواناب برای یک دوره بلند مدت در راستای مطالعات اقلیمی از اهمیت بالایی در مدیریت منابع آب حوضه آبخیز برخوردار است. این دسته از شبیهسازیها نیاز به دادههای ورودی با طول دوره بلندتر دارد که در مناطق دور افتاده و صعب العبور که دارای کمبود داده هستند قابل انجام نیست. دادههای بارش اقلیمی با طول دوره ...
بیشتر
مدلسازی هیدرولوژیکی جهت شبیهسازی رواناب برای یک دوره بلند مدت در راستای مطالعات اقلیمی از اهمیت بالایی در مدیریت منابع آب حوضه آبخیز برخوردار است. این دسته از شبیهسازیها نیاز به دادههای ورودی با طول دوره بلندتر دارد که در مناطق دور افتاده و صعب العبور که دارای کمبود داده هستند قابل انجام نیست. دادههای بارش اقلیمی با طول دوره بلند در دو دهه اخیر کارایی زیادی از خود نشان دادهاند. در این پژوهش با استفاده از سه داده بارش اقلیمیAPHRODITE, PERSIANN-CDR و ERA5-Land و داده بارش دورنیابی شده ایستگاههای بارانسنجی با روش (IDW) شبیه سازی رواناب در حوضه آبریز حبله رود در دوره 1996-1992 پرداختهشد. مدل هیدرولوژیکی نیمه توزیعی (VIC) در این مطالعه در حالت تعادل آبی با هدف بهینهسازی ضریب کارایی (KGE)مورد استفاده قرار گرفت. جهت ارزیابی دقت دادههای بارش هر پایگاه داده در مقیاس سلول، از روش IDW استفاده شد که نتایج نشان داد پایگاه APHRODITE بیشترین دقت و PERSIANN-CDR کمترین دقت را داشته است. همچنین نتایج شبیهسازی رواناب نشان داد مدل هیدرولوژیکی VIC در مقیاس روزانه و ماهانه توانایی مناسبی در شبیهسازی رواناب دارد. میزان شاخص کارایی KGE رواناب شبیهسازیشده روزانه با استفاده از بارش مشاهداتی در دوره واسنجی برابر با 0.78 و در دوره صحتسنجی برابر با 0.76 بود. نتایج ارزیابی رواناب شبیه-سازی شده توسط دادههای بارش اقلیمی نشان داد، داده بارش ماهوارهای PERSIANN-CDR باوجود اینکه دقت کمتری در تشخیص میزان بارش داشت، عملکرد بهتری در شبیهسازی رواناب دارد بهطوری که میزان KGE برای این داده در مقیاس روزانه در دوره واسنجی برابر با 0.64 و در دوره صحتسنجی برابر با 0.77 به دست آمد. داده بارش APHRODITE که یک داده بارش بر اساس ایستگاههای زمینی است، با شاخص KGE برابر با 0.62 در دوره واسنجی و 0.75 در دوره صحتسنجی در رده دوم قرار گرفت. داده بارش ERA5-Land که یک داده بازتحلیل شده است در رده سوم قرار گرفت که شاخص KGE برابر با 0.50 در دوره واسنجی و 0.66 در دوره صحنتسنجی بود. نتایج این تحقیق نشان داد، دادههای بارش اقلیمی در حوضه های فاقد شبکه منظم یا با طول دوره کوتاه مدت از دادهها ، میتوانند عملکرد مناسبی و مشابه با دادههای بارش ایستگاههای زمینی داشته و در مطالعات مدیریت حوضه آبخیر با هزینه کم و دقت مناسب مورد استفاده قرار گیرند.
شبنم وکیلی؛ محمود ارحمی؛ حسین بغدادی
چکیده
هدف اصلی از این پژوهش شناسایی رفتار رودخانههای محدوده سایت پرورش میگوی لشتغان و ارائه راهکارهای فنی جهت ساماندهی و جلوگیری از خطرات سیلاب در آن میباشد. بدین منظور، جهت انجام محاسبات هیدرولیکی جریان بر مبنای جریان غیرماندگار از HEC-RAS استفاده شد. بدین صورت که محاسبات با تغییرات دبی جریان سیلاب با دورههای برگشت مختلف انجام شد. ...
بیشتر
هدف اصلی از این پژوهش شناسایی رفتار رودخانههای محدوده سایت پرورش میگوی لشتغان و ارائه راهکارهای فنی جهت ساماندهی و جلوگیری از خطرات سیلاب در آن میباشد. بدین منظور، جهت انجام محاسبات هیدرولیکی جریان بر مبنای جریان غیرماندگار از HEC-RAS استفاده شد. بدین صورت که محاسبات با تغییرات دبی جریان سیلاب با دورههای برگشت مختلف انجام شد. به منظور تعیین پهنه سیل به ازای دوره بازگشت25 ساله، ارتفاع آب به محیط ArcGIS منتقل شد. در محیط ArcGIS با داشتن سطح آب، و با استفاده از الحاقیه HEC-Geo-RAS پهنه سیلاب تعیین شد. در نهایت جهت ارائه خط بستر طبیعی پیشنهادی، با توجه به پهنه سیلابی با دوره بازگشت 25 ساله و تصاویر ماهوارهای در فواصل زمانی مختلف، پس از تدقیق پهنه سیلاب با عکس ماهوارهای خط بستر پیشنهادی استخراج شد. مقدار حریم فنی به روش DLSRS نیز محاسبه گردید.دوره بازگشت سیلاب طراحی براساس شرایط اقتصادی، اجتماعی، اقلیمی و ... حاکم بر آن 100 سال در نظر گرفته شد. با توجه به هدف طرح، دامنه کاربرد و شرایط فنی و اقتصادی ، گزینه دایک خاکی به عنوان گزینه منتخب جهت طرح حفاظت اراضی در مقابل سیلاب، به عنوان گزینه منتخب معرفی شد. سپس در نرم افزار Civil 3D خط پروژه دایک حفاظتی تعریف شد و سپس با توجه به تراز سطح آب سیلاب 100 ساله طراحی دایک حفاظتی انجام شد. خروجی مدل شامل مشخصات ماکزیمم تراز سطح جریان، عمق جریان و ماکزیمم سرعت جریان در محدوده مورد مطالعه بود که با توجه به آنها مشاهده شد که دایک احداث شده تاثیری بر مناطق مسکونی اطراف ندارد، دایک خاکی در برخی از نقاط با توجه به توپوگرافی موجود مشابه یک مخزن عمل کرده و جریان به پایین دست انتقال نمی یابد و در پشت دایک ذخیره می شود که حجم آن حدودا 3 میلیون متر مکعب برای سیلاب با دوره بازگشت 100 ساله می باشد. که می توان با احداث گودال قرضه ای که در مجاورت دایک احداث می شود بخش قابل توجهی از آن را به پایین دست انتقال داد. در نهایت، ارتفاع دایک، شیب بدنه و پهنای تاج آن محاسبه شد و هزینه آن 72،925،000،000 میلیون ریال برآورد گردید.