الهه فرودی صفات؛ سودابه گلستانی کرمانی؛ مرضیه ثمره هاشمی؛ محمد ذونعمت کرمانی
چکیده
مواد و روشهادر پژوهش مروری حاضر، به جمعآوری و مطالعه مقالات و گزارشهای مرتبط با پدیدههای سیل و خشکسالی در استان کرمان پرداخته شده است که در این خصوص از 49 مقاله فارسی کاربردی موجود (1402-1383 هجری خورشیدی) و 9 مقاله انگلیسی (2023-2012 میلادی) بهره برده شد. در یک تقسیمبندی کلی، استان کرمان براساس میانگین طول و عرض جغرافیایی به چهار منطقه ...
بیشتر
مواد و روشهادر پژوهش مروری حاضر، به جمعآوری و مطالعه مقالات و گزارشهای مرتبط با پدیدههای سیل و خشکسالی در استان کرمان پرداخته شده است که در این خصوص از 49 مقاله فارسی کاربردی موجود (1402-1383 هجری خورشیدی) و 9 مقاله انگلیسی (2023-2012 میلادی) بهره برده شد. در یک تقسیمبندی کلی، استان کرمان براساس میانگین طول و عرض جغرافیایی به چهار منطقه تقسیم شد که به ترتیب منطقه شمال غرب و جنوب شرق با اختصاص 35% و 34% از استنادات، بیشترین میزان مطالعات را به خود اختصاص دادند و 73% از منابع این پژوهش مربوط به مطالعات خشکسالی در استان میباشد، که نشان دهنده قدمت حضور این پدیده در سطح استان است. در این پژوهش، 27% از مطالعات مورد بررسی از پرسشنامه استفاده نمودند و پرکاربردترین نرمافزارهای آماری و تحلیلی مورد استفاده به ترتیب نرمافزار آماری SPSS با سهم 26% و نرمافزار مبتنی بر GIS با سهم 24% بودهاند. نتایج و بحثپدیدههای سیلاب و خشکسالی در استان کرمان در سالهای اخیر نسبت به گذشته به لحاظ شدت و تعدد رو به فزونی هستند و نمیتوان تاثیر آنها بر جامعه را انکار کرد. کاهش ریزشهای جوی و شروع پدیده خشکسالی در استان کرمان از سال 1377 آغاز شده و همواره با یک روند نوسانی (خشکسالی متوسط تا شدید) در همه نقاط استان دیده میشود.نتیجهگیریجمعبندی نتایج بدست آمده نشان میدهد بیشترین تهدید استان کرمان در خصوص پدیده خشکسالی است که تمام استان از آثار آن رنج میبرد. طبق نتایج حاصله، شیب خط روند شاخص خشکسالی بارش- تبخیر تعرق استاندارد شده طی دوره آماری 75-1369 برابر 046/0+ بوده که حاکی از کاهش خشکسالی در استان و در دورههای آماری 89-1376و 1390-97 به ترتیب برابر با 031/0- و 01/0- بوده که بیانگر افزایش شدت خشکسالی در سالهای اخیر است. همچنین وقوع پدیده سیلاب نیز رو به فزونی است و این پدیده بیشترین خسارات را در کمربند شمال غرب – جنوب شرق استان و در مناطق مرتفع به جا گذاشته است. این دو پدیده آثار بسیار مخربی در زمینههای مختلف از خود برجای میگذارند که بیشترین آسیبها بر مسائل اجتماعی است و پس از آن، مسائل اقتصادی و زیست محیطی ظاهر میشوند.
عبدارضا واعظی هیر؛ فاطمه صفری
چکیده
مقدمه
حوضه گویجهبل بهدلیل برونزدگی وسیع سازندهای آذرین، دگرگونی و رسوبی و میزان بارش مناسبی که دریافت میکند، میتواند پتانسیل ذخیره و انتقال منابع آب سازند سخت را داشته باشد. این واحدهای سازند سخت از یک طرف کیفیت خوبی داشته، از طرف دیگر بهدلیل قرار گرفتن در ارتفاعات میتواند بدون ایستگاه پمپاژ برای تأمین آب شرب شهر ...
بیشتر
مقدمه
حوضه گویجهبل بهدلیل برونزدگی وسیع سازندهای آذرین، دگرگونی و رسوبی و میزان بارش مناسبی که دریافت میکند، میتواند پتانسیل ذخیره و انتقال منابع آب سازند سخت را داشته باشد. این واحدهای سازند سخت از یک طرف کیفیت خوبی داشته، از طرف دیگر بهدلیل قرار گرفتن در ارتفاعات میتواند بدون ایستگاه پمپاژ برای تأمین آب شرب شهر اهر مورد توجه قرار گیرد. بیشتر چشمههای موجود در حوضه گویجهبل از سازندهای سخت خارج میشوند که تمرکز این چشمهها در مرکز و شمال حوضه حاکی از توسعه آبخوان سازند سخت در این واحدها است. محدودیت منابع آبرفتی و برداشتهای بیرویه از منابع آب زیرزمینی از طریق چاهها منجر به کاهش شدید منابع آبرفتی شده است و مدیریت عرضه آب را به سمت منابع آب سازند سخت معطوف کرده است. حدود 65 درصد حوضه بهدلیل برونزدگی وسیع سازندهای آذرین، دگرگونی و رسوبی و میزان بارش مناسبی که دریافت میکند (حدود 342.2 میلیمتر در سال)، میتواند پتانسیل ذخیره و انتقال منابع آب سازند سخت را داشته باشد. هدف از این پژوهش، بررسی و شناخت منابع آب زیرزمینی از نظر کمی و کیفی و بررسی وضعیت منابع آب زیرزمینی در آبخوان سازند سخت منطقه گویجهبل است که میتواند در مواقع بحرانی برای تامین آب شرب شهر اهر مورد استفاده قرار گیرد. بخش اعظم آب آشامیدنی مردم شهرستان اهـر از مخـزن سد ستارخان در مسیر رودخانه به تصفیهخانه شهر اهر تأمین میشود که احتمال آلودگی در طول مسیر رودخانه بهوسیله پسابهای حاصله از معادن مس وجود دارد و احتمال بهرهمندی از منابع آب سطحی را محدود میکند. همچنین بهدلیل گسترش فعالیتهای کشاورزی و باغداری در این منطقه و محدودیت منابع آبرفتی از یک طرف و برداشتهای بیرویه از منابع آب زیرزمینی از طریق چاهها، منجر به کاهش شدید منابع آبرفتی شده است و مدیریت عرضه آب را به سمت منابع آب سازند سخت معطوف کرده است.
مواد و روشها
منطقه گویجهبل در 10 کیلومتری جنوب غرب شهرستان اهر واقع شده است و بخشی از حوزه آبخیز رودخانه اهرچای است که پس از پیوستن به رودخانه قرهسو به رودخانه ارس ملحق میشود. در این پژوهش از دو روش سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی (روش تحلیل سلسه مراتبی (AHP) و روش همپوشانی وزنی (Weighted Overlay) و میانگینگیری وزنی درجهای (Ordered Weighted Average (OWA)) برای تجزیه و تحلیل دادهها بهره گرفته شده است. در روش سنجش از دور، از تصاویر ماهوارهای لندست 8، برای تهیه نقشه رستری شاخص رطوبت اختلاف نرمال و نقشه رستری شاخص پوشش گیاهی اختلاف نرمال استفاده شد. در فرایند تحلیل سلسله مراتبی، دادههای معیارها بر اساس اهمیت هر معیار، از مقیاس 1 تا 9 رتبهبندی شده و به صورت دوتایی، مقایسه میشوند. در روش همپوشانی وزنی، با توجه به تأثیر و اهمیت مختلف هر یک از لایهها نسـبت بـه یکدیگر، به هر یک از لایهها بر اساس اهمیت آن لایه در آن موضوع مورد بررسی، وزنی تخصیص داده شده است. روش میانگینگیری وزنی درجهای نیز برای رتبهبنـدی معیارها بر اساس نظرات کارشناسی و یا از طریق مقایسه زوجی برای کنترل سطح جبرانپذیری معیارها نسبت به معیارهای دیگر بهره گرفته شده است. در این پژوهش، نمونهبرداری از پنج منبع آب زیرزمینی و آب رودخانه گویجهبل انجام و ازنظر هیدروشیمی مورد تحلیل قرار گرفت. این نتایج شامل تحلیل هشت یون اصلی (سدیم، کلسیم، منیزیم، پتاسیم، کلر، کربنات، بی کربنات و سولفات) و اندازهگیری پارامتر TDS و pH و محاسبه سه پارامتر SAR ، Na و TH است. در این بررسی، وضعیت هدایت الکتریکی، میزان املاح محلول، میزان یون کلر و کیفیت آبهای زیرزمینی منطقه از نظر شرب در منابع آب زیرزمینی مورد بررسی قرار گرفتهاند. همچنین از دادههای هواشناسی ایستگاه سینوپتیک اهر (شامل دادههای بارش، دما و تبخیر) در بازه زمانی 20 سال گذشته استفاده شد. از دادههای موقعیت چشمهها بهمنظور تعیین تراکم آنها در بخش صحتسنجی مورد استفاده قرار گرفت.
نتایج و بحث
بهمنظور تعیین پتانسیل منابع آب زیرزمینی حوضه گویجهبل، لایههای اطلاعاتی شامل لیتولوژی، تراکم خطوارهها، اختلاف ارتفاع، شاخص رطوبت، شیب، تراکم آبراهه، جهت شیب و شاخص پوشش گیاهی تهیه و با استفاده از روش AHP، weighted overlay و OWA نقشه پهنهبندی و میزان همپوشانی معیارهای در نظر گرفته شده، مشخص شد. لایههای تهیه شده بر اساس اهمیت نسبی هر یک، با استفاده از روش AHP با یکدیگر مقایسه و وزن نسبی هر لایه تعیین شد. با تأثیر وزنهای نسبی به دست آمده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) روی لایههای رستری ایجاد شده به نسبت تأثیری که در پتانسیلیابی دارند، وزنی بین 1 تا 9 اختصاص داده شد. سپس لایهها در بخش weighted overlay همپوشانی پیدا کردند تا نقشه نهایی پتانسیل بهدست آید. در روش میانگینگیری وزنی درجهای با استفاده از نقشههای رستری به دست آمده، نقشههای فازی تهیه و در نرمافزار ARCGIS ، نقشه پتانسیل منابع آب زیرزمینی بهدست آمد. درنهایت، بهمنظور صحتسنجی نقشههای حاصل از دو روش OWA و Weighed overlay، از موقعیت چشمهها برای صحتسنجی نقشههای پتانسیلیابی بهره گرفته شد و نتیجه آن وجود حدود 50 درصد از چشمهها در مناطق با پتانسیل متوسط به بالا بوده است. برای بررسی کیفیت آب بهمنظور امکانسنجی تامین آب شرب منطقه، وضعیت هدایت الکتریکی، میزان املاح محلول، میزان یون کلر و کیفیت آبهای زیرزمینی منطقه از نظر شرب و کشاورزی مورد بررسی قرار گرفتند. بر این اساس، میزان هدایت الکتریکی از ارتفاعات به طرف خروجی حوضه افزایش مییابد و روند کلی تغییرات آن حاکی از افزایش EC از بالادست جریان به طرف پاییندست است. این مقدار در نمونه S1، 325 و در نمونه S2 به 381 میکروزیمنس بر سانتیمتر میرسد. تغییرات یون کلر نیز مانند تغییرات EC است به عبارت دیگر به نظر میرسد نقش کلر (و به تبع آن سدیم) در شوری منابع آب زیرزمینی منطقه بیش از سایر یونها است. از دیاگرام شولر برای تعیین کیفیت آب برای شرب استفاده شده، بخش عمدهای از آبهای زیرزمینی منطقه کیفیت خوبی برای آشامیدن دارند که این وضعیت نتیجه فقدان سازندهای آلاینده مانند واحدهای نمکی، رسی و مارنی وسیع در منطقه است. این نتایج مشابه قابلیت شرب منابع آب در سازندهای سخت و کارستی غرب ارومیه است که دارای آب با کیفیت خوب برای شرب است.
نتیجهگیری
بر اساس نقشه پهنهبندی، بخش جنوب غربی حوضه پتانسیل بالایی برای منابع آب زیرزمینی دارد. بررسی ارتباط بین تعداد چشمهها و چاهها و مناطق با پتانسیل منابع آبی مختلف و انطباق حدود 50 درصدی چشمهها نشان داد که نقشه پتانسیلیابی با روش OWA بیشترین انطباق را با موقعیت چشمهها دارد. همچنین کیفیت منابع آب زیرزمینی منطقه نیز مورد بررسی قرار گرفته، نتایج حاصل بیانگر افزایش شوری از ارتفاعات به سمت مرکز و خروجی حوضه است. در عین حال میزان EC از 310 تا 1444 میکروزیمنس بر سانتیمتر متغیر است. بخش عمدهای از آبهای زیرزمینی محدوده، کیفیت خوبی برای آشامیدن دارند که این وضعیت نتیجه عدم وجود سازندهای آلاینده مانند واحدهای نمکی، رسی و مارنی در منطقه است. بنابراین، نتایج حاصل شده از روش OWA، هدف اصلی این پژوهش که بررسی پتانسیل آب زیرزمینی در سازندهای سخت است را به دست میدهد. در منطقه گویجه بل، عملیات آبخیزداری به روش بیولوژیک و یا از طریق ساخت سازههای کنترل سیلاب و رسوب میتواند منجر به افزایش نفوذپذیری شده و میزان تغذیه از طریق نزولات جوی را افزایش دهد. هر عملیات آبخیزداری که منجر به کاهش سرعت روانابها و در نتیجه افزایش نفوذ آن شود، میتواند به تغذیه آبخوانهای سازند سخت کمک کند. بهمنظور تعیین پتانسیل کمی آبخوان و تخمین حجم آب قابل استحصال، پیشنهاد میشود عملیات ژئوفیزیک و حفاری چاههای اکتشافی در مناطق امیدبخش (دارای پتانسیل بالای آب زیرزمینی) صورت گیرد.
مهسا تشکری؛ مهدی حیات زاده؛ علی فتح زاده؛ جواد چزگی؛ اکرم بمانی خرانق
چکیده
مقدمهمهمترین مشکل در توسعه و ایجاد سدهای زیرزمینی، پیچیدگی تعیین مناطق مناسب احداث سد است. این مشکل از آنجا ناشی میشود که معیارها و عوامل زیادی شامل معیارهای اجتماعی، اقتصادی، زمینشناسی و هیدرولوژیکی در مکانیابی مناسب آن دخیل هستند. لذا، استفاده از روشهایی که بتوانند مکانهای مناسب برای احداث سدهای زیرزمینی را با دقت ...
بیشتر
مقدمهمهمترین مشکل در توسعه و ایجاد سدهای زیرزمینی، پیچیدگی تعیین مناطق مناسب احداث سد است. این مشکل از آنجا ناشی میشود که معیارها و عوامل زیادی شامل معیارهای اجتماعی، اقتصادی، زمینشناسی و هیدرولوژیکی در مکانیابی مناسب آن دخیل هستند. لذا، استفاده از روشهایی که بتوانند مکانهای مناسب برای احداث سدهای زیرزمینی را با دقت بالا و با صرف کمترین میزان وقت و هزینه تعیین نمایند، حائز اهمیت است. احداث سد زیرزمینی، بهعنوان یکی از راهحلهای تامین آب در مناطق خشک که امکان دسترسی به منابع معمول، نظیر چاه و رودخانه دایمی وجود ندارد یا دارای منابع آبی اندکی هستند، توصیه شده است. به همین منظور، در پژوهش حاضر مکانیابی مناطق مستعد برای احداث اینگونه سدها مورد بررسی قرار گرفته است. محدوده مورد مطالعه، حوزه آبخیز رودان در استان هرمزگان است که بهدلیل دارا بودن شرایط اقلیمی خشک و شرایط خاص زمینشناسی، میتواند از پتانسیل مناسبی برای ساخت سد زیرزمینی برخوردار باشد.مواد و روشهادر پژوهش حاضر، از طریق تلفیق مدل رقومی ارتفاع، خصوصیات توپوگرافی، زمینشناسی و هیدرولوژیکی در محیط GIS، تعداد هشت مکان اولیه بهعنوان نقاط مستعد احداث سد زیرزمینی مشخص شد. در ادامه، پس از تشکیل ماتریس تصمیم با استفاده از مدل ویکور، رتبهبندی، تعیین شاخص و انتخاب کوچکترین شاخص بهعنوان بهترین گزینه صورت پذیرفت. در نهایت، اقدام به مرتبسازی گزینهها بر اساس مقادیر شاخص مطلوبیت، شاخص نارضایتی و شاخص ویکور شد. سپس، بهترین گزینه که کوچکترین شاخص ویکور را داشته باشد، انتخاب شد.نتایج و بحثطبق نتایج بهدست آمده، مقدار شاخص ویکور (Q) برای سایت 5، عدد 0.0158 و برای سایت 2، عدد 0.097 بهدست آمد که بدین ترتیب بر مبنای شاخص ویکور، رتبه اول متعلق به سایت 5 و رتبه دوم به سایت 2 تعلق گرفت. لذا، از بین هشت مکان اولیه تنها دو نقطه مناسب و سایر سایتهای مستعد بهعلت فاصله از مراکز تمرکز جمعیتی و کشاورزی رد شدند. رتبه یک، واقع در شرق شهر زیارتعلی با توجه به شرایط هیدرولوژیکی و توپوگرافی از جمله اینکه شیب در این سایت کمتر از پنج درصد است، بهعنوان یکی از بهترین مکانها برای احداث سد زیرزمینی است. اولویت دوم، واقع در شمال بخش برنطین، بهدلیل قرارگیری در مجاورت روستای کم جمعیتی که آب آشامیدنی از طریق چاه تامین میشود، بهعنوان گزینه مناسب برای احداث سد زیرزمینی در نظر گرفته شد. در سایتهایی که اولویت اول و دوم را به خود اختصاص دادهاند، از بین معیارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر، معیارهای نیاز آبی، فاصله از روستا، پارامترهای pH و EC و کمیت آب، بیشترین اهمیت را داشتهاند.نتیجهگیریبررسی نتایج عامل سطح مخزن در این پژوهش نشان داد که هر چه سطح مخزن بزرگتر باشد، در مکانیابی این سازه دارای اولویت بیشتری خواهد بود. در سدهای زیرزمینی، بر خلاف سدهای سطحی که بزرگ بودن سطح مخزن بهدلیل تلفات ناشی از تبخیر یک عیب محسوب میشود، بدون در نظر گرفتن سایر عوامل، بهترین مکان برای احداث سد زیرزمینی در یک رودخانه، تنگههایی هستند که دارای بیشترین سطح مخزن در مناطق بالادست جریان باشند. با نگاهی به محورهای انتخاب شده در پژوهش حاضر، مشاهده میشود که بالاترین اولویتها و با ارزشترین محورهای انتخابی در سازندهای کواترنر قرار گرفتهاند که این نکته میتواند بیان کننده صحت مکاننمایی سازه باشد. از آنجا که اوج مصرف آب منطقه در فصول بهار و تابستان است، لذا، با احداث سد زیرزمینی در سایتهای پیشنهادی میتوان بخشی از کمبود و بحران آب در فصول گرم را جبران کرد.
وحید موسوی؛ مهدی حیات زاده
چکیده
تغذیه به سفرههای آب زیرزمینی بهویژه در مناطق نیمهخشک از اهمیت بالایی برخوردار است. تعیین میزان تغذیه سفرههای آب زیرزمینی میتواند کمک شایانی به مدیران برای مدیریت منابع آب زیرزمینی کند. در مطالعه حاضر، بهمنظور تعیین میزان تغذیه سفره آب زیرزمینی در دشت مروست، فرایند هیدرولوژیک حوزه آبخیز مروست بهوسیله مدل SWAT شبیهسازی ...
بیشتر
تغذیه به سفرههای آب زیرزمینی بهویژه در مناطق نیمهخشک از اهمیت بالایی برخوردار است. تعیین میزان تغذیه سفرههای آب زیرزمینی میتواند کمک شایانی به مدیران برای مدیریت منابع آب زیرزمینی کند. در مطالعه حاضر، بهمنظور تعیین میزان تغذیه سفره آب زیرزمینی در دشت مروست، فرایند هیدرولوژیک حوزه آبخیز مروست بهوسیله مدل SWAT شبیهسازی شد. برای این منظور ابتدا، نقشههای پایه مورد نیاز یعنی نقشه شیب، خاک و کاربری اراضی تهیه شد. دادههای اقلیمی مورد نیاز با مقیاس روزانه به مدل وارد شدند. با توجه به اهمیت بحث آبیاری و تاثیر آن در میزان تبخیر و تعرق و نیز تغذیه سفره آب زیرزمینی، مقادیر آبیاری نیز با تعیین برنامه آبیاری در مدل SWAT در فرایند مدلسازی در نظر گرفته شد. پس از ساخت مدل بهمنظور واسنجی مدل، از بسته نرمافزاری SWAT CUP و الگوریتم SUFI-2 استفاده شد. نتایج نشان داد که متوسط سالانه میزان تغذیه به سفره آب زیرزمینی از منطقه مورد مطالعه در دوره مدلسازی (2015-2005) معادل 27.08 میلیون متر مکعب و ضریب آب برگشتی از کشاورزی حدود 34 درصد میباشد. بهبود الگوی کشت، جلوگیری از حفر چاههای غیرمجاز و برداشت بیش از حد از سفره و نیز سامانههای آبیاری مناسب میتواند در کاهش کسری مخزن و جلوگیری از افزایش بحران منابع آب موثر باشد. به علاوه، پژوهش حاضر نشان داد که مدل برای کوتاهمدت (مثلا دوره یکساله) نتایج مناسبی را بهدست نمیدهد، اما برای دورههای بلندمدت نتایج انطباق بهتری با واقعیت خواهد داشت. پیشنهاد میشود تا بهمنظور مطالعه همزمان جریانات سطحی و زیرزمینی از ترکیب مدل SWAT و MODFLOW استفاده شود. همچنین، میتوان برای تعیین میزان آب برگشتی و تغذیه از لایسیمتر یا مدل SWAP نیز استفاده کرد.
نصرت آقازاده؛ منوچهر چیت سازان؛ یحیی میرزایی؛ حامد ابراهیمی
چکیده
در آبخوانهای مناطق شهری، بهدلیل وجود منابع مختلف آلاینده، احتمال آلودگی منابع آب زیرزمینی بالاست، لذا، بررسی آسیبپذیری منابع آب زیرزمینی میتواند در تعیین نقاط آسیبپذیر و حساس آبخوان بسیار موثر باشد. هدف از این مطالعه، ارائه و توسعه مدل دراستیک اصلاح شده برای تعیین آسیبپذیری آبخوان در مناطق شهری ارومیه است. برای این ...
بیشتر
در آبخوانهای مناطق شهری، بهدلیل وجود منابع مختلف آلاینده، احتمال آلودگی منابع آب زیرزمینی بالاست، لذا، بررسی آسیبپذیری منابع آب زیرزمینی میتواند در تعیین نقاط آسیبپذیر و حساس آبخوان بسیار موثر باشد. هدف از این مطالعه، ارائه و توسعه مدل دراستیک اصلاح شده برای تعیین آسیبپذیری آبخوان در مناطق شهری ارومیه است. برای این منظور، پارامترهای با تاثیر کم، شیب و محیط آبخوان از مدل دراستیک حذف و در عوض پارامترهای کاربری اراضی، شاخص شهرنشینی، ارزش و بهای آب و منابع آلاینده دخیل در آلودگی به مدل اضافه و لایههای تغذیه و تاثیر زون غیراشباع اصلاح شد. نتایج حاصل از مدل دراستیک اصلاحشده DRAST-VUL در منطقه مورد مطالعه نشان میدهد که در بیشتر مناطق ریسک آلودگی کم تا متوسط بوده، ولی در 29 درصد از محدوده مورد مطالعه بهدلیل فعالیتهای کشاورزی، صنعتی و عمق کم آب زیرزمینی آسیبپذیری بالاست. بر اساس نتایج حاصله، بیشترین حساسیت مدل نسبت به پارامتر منابع آلاینده، کاربری اراضی و منطقه غیراشباع بوده، با توجه به زیاد بودن سطوح نفوذناپذیر در مناطق شهری، حساسیت مدل به پارامترهای تغذیه خالص، ضریب قابلیت انتقال و ارزش و بهای آب کم است. با توجه به نتایج مثبت حاصل از صحتسنجی مدل از طریق نیترات، مدل ارائه شده میتواند به ابزار کارآمد برای حفاظت، پیشگیری و بهرهبرداری بهینه از منابع آب زیرزمینی در منطقه مورد مطالعه و همچنین، بهعنوان یک مدل آسیبپذیری الگو، برای سایر آبخوانهای شهری استفاده شود.
عطا امینی؛ جهانگیر پرهمت؛ محمدحسین سدری
چکیده
مفاهیم آب مجازی و بهرهوری آب بهعنوان ابزارهای مدیریتی مؤثر در تحلیل مـسائل مرتبط بـا مدیریت منابع آب مطرح هستند. این پژوهش، بهمنظور استفاده از شاخصهای بهرهوری فیزیکی و اقتصادی آب در مدیریت منابع آب در حوضه تلوار استان کردستان انجام شد. در این راستا، دادههای هواشناسی و اقلیم، منابع آب، کشاورزی، آبیاری و مدیریتی حوزه ...
بیشتر
مفاهیم آب مجازی و بهرهوری آب بهعنوان ابزارهای مدیریتی مؤثر در تحلیل مـسائل مرتبط بـا مدیریت منابع آب مطرح هستند. این پژوهش، بهمنظور استفاده از شاخصهای بهرهوری فیزیکی و اقتصادی آب در مدیریت منابع آب در حوضه تلوار استان کردستان انجام شد. در این راستا، دادههای هواشناسی و اقلیم، منابع آب، کشاورزی، آبیاری و مدیریتی حوزه آبخیز جمعآوری شد. سطح زیرکشت محصولات آبی در حوضه شناسایی و درصد کشت آنها مشخص شد. اطلاعات مربوط به رشد این محصولات، تولید ماده خشک و میزان آب مصرفی آنها با استفاده از نرمافزار CROPWAT و اندازهگیریهای میدانی محاسبه شد. با استفاده از نتایج تحلیل این دادهها، شاخصهای مدیریتی از جمله بهرهوری فیزیکی و بهرهوری اقتصادی محصولات محاسبه شد. نتایج نشان داد که پنج محصول گندم، سیبزمینی، جو، یونجه و شبدر بیش از 93 درصد سطح اراضی آبی حوضه را تشکیل میدهند. محصول سیبزمینی دارای بهرهوری فیزیکی بالا به میزان 3.46 و محصول گندم کمترین بهرهوری فیزیکی به میزان 0.43 کیلوگرم بر متر مکعب را دارا است. با وجود عملکرد فیزیکی پایین گندم، بخش زیادی از آب مصرفی در محصول گندم، آب سبز است. حال آنکه سیبزمینی کمترین مقدار آب سبز را مصرف میکند. همچنین، از لحاظ بهرهوری اقتصادی محصولات گندم، جو و سیبزمینی بیشترین سود خالص اقتصادی را دارند و میزان سطح اراضی تحت کشت تطابق مناسبی با بهرهوری اقتصادی دارد. نتایج این پژوهش میتواند به مدیریت صحیح و متناسب با منابع آب موجود در حوضه منجر شود.
علیرضا دهقانی؛ محمد ابراهیم بنیحبیب؛ سامان جوادی
چکیده
در مناطق خشک و نیمهخشک بهدلیل کمبود آبهای سطحی، آبخوانها مهمترین منبع برای تامین آب بوده و یکی از راهحلهای مهندسی برای بهرهبرداری از سیلاب برای بهبود وضعیت منابع آب زیرزمینی، اجرای سامانههای تغذیه مصنوعی بوده، بررسی عملکرد این سامانهها از لحاظ تغذیه دارای اهمیت است. هدف مطالعه حاضر، ارائه یک ...
بیشتر
در مناطق خشک و نیمهخشک بهدلیل کمبود آبهای سطحی، آبخوانها مهمترین منبع برای تامین آب بوده و یکی از راهحلهای مهندسی برای بهرهبرداری از سیلاب برای بهبود وضعیت منابع آب زیرزمینی، اجرای سامانههای تغذیه مصنوعی بوده، بررسی عملکرد این سامانهها از لحاظ تغذیه دارای اهمیت است. هدف مطالعه حاضر، ارائه یک چارچوب مدل محور بر مبنای چند شاخص کمی نظیر راندمان تغذیه و نرخ تسکین سیل برای بررسی عملکرد سامانه تغذیه مصنوعی است. با توجه به قابلیتی که مدلهای هیدرولوژیکی، هیدرولیکی و نفوذ در بررسی اثر سیلاب بر سامانههای مدیریت تغذیه آبخوان دارا میباشند، از تلفیق این مدلها در برآورد شاخصها استفاده شد. در نهایت با تعیین شاخصهای یاد شده برای سیلابهایی با دوره بازگشت مختلف، مقدار متوسط آنها با استفاده از رابطه امید ریاضی تعیین شد. طبق نتایج حاصل شده، سامانه مورد بررسی (تغذیه مصنوعی امامزاده عبدالله سرخه) از نظر دو شاخص راندمان تغذیه و نرخ تسکین سیل در رخدادهایی با فراوانی وقوع بیش از 0.2 عملکرد مناسبی داشته است و مقدار متوسط این دو شاخص بهترتیب برابر با 054 و 0.93 بهدست آمده است. با توجه به مدل محور بودن چارچوب پیشنهادی، روش این تحقیق قابلیت کاربرد در موارد مشابه را دارا میباشد.
محمدرضا فاضل پور عقدائی؛ حسین ملکینژاد؛ محمدرضا اختصاصی؛ جلال برخورداری
چکیده
از اهداف اصلی اجرای پروژههای پخش سیلاب، نفوذ آب به داخل خاک و تغذیه آبخوانها است. بدین منظور، تغییرات نفوذپذیری خاک سطحی در عرصههای پخش سیلاب در استان یزد شامل پخش سیلاب سیریزی بافق، هرات و میانکوه مهریز بهعنوان نماینده مناطق خشک و نیمهخشک بررسی شد. در این پژوهش، در هر عرصه پخش سیلاب 12 آزمایش نفوذپذیری (نوارهای ...
بیشتر
از اهداف اصلی اجرای پروژههای پخش سیلاب، نفوذ آب به داخل خاک و تغذیه آبخوانها است. بدین منظور، تغییرات نفوذپذیری خاک سطحی در عرصههای پخش سیلاب در استان یزد شامل پخش سیلاب سیریزی بافق، هرات و میانکوه مهریز بهعنوان نماینده مناطق خشک و نیمهخشک بررسی شد. در این پژوهش، در هر عرصه پخش سیلاب 12 آزمایش نفوذپذیری (نوارهای اول تا چهارم و در هر نوار سه آزمایش) به روش استوانههای مضاعف انجام شد. با استفاده از دادههای حاصل از اندازهگیری نفوذ، کارایی مدلهای نفوذ کوستیاکوف، کوستیاکوف-لوییس، هورتن، SCS و فیلیپ در برآورد نفوذ تجمعی در عرصههای پخش سیلاب مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، میانگین نفوذپذیری برای عرصههای پخش سیلاب سیریزی بافق، هرات و میانکوه مهریز بهترتیب 1.06، 1.52 و 2.94 سانتیمتر در ساعت است. همچنین، معادله مناسب برآورد نفوذ تجمعی برای عرصه پخش سیلاب بافق، معادله هورتن با RMSE برابر 0.097 و ضریب ناش و ساتکلیف برابر 0.992 بوده و برای عرصههای پخش سیلاب مهریز و هرات معادله کوستیاکوف- لوئیس با ضرایب RMSE و ناش و ساتکلیف بهترتیب برابر 0.358، 0.994 و 0.081، 0.991 از کارایی بیشتری در برآورد نفوذ تجمعی برخوردار است.
فرزانه قائمیزاده؛ صفر معروفی؛ امین ترنجیان؛ علیرضا ایلدرومی؛ عباس ملکی
چکیده
آبهای زیرزمینی در بسیاری از مناطق دنیا مخصوصا مناطق خشکی مانند کشور ایران، بهعنوان یکی از مهمترین منابع در تأمین نیاز آبی شرب و کشاورزی به حساب میآیند. در مناطقی که برداشت آب از سفرههای آبدار بیش از میزان تغذیه است، افت سطح ایستابی و در نتیجه کاهش کمی و کیفی آب آبخوان اجتنابناپذیر است. در پژوهش حاضر تلاش شد تا با ...
بیشتر
آبهای زیرزمینی در بسیاری از مناطق دنیا مخصوصا مناطق خشکی مانند کشور ایران، بهعنوان یکی از مهمترین منابع در تأمین نیاز آبی شرب و کشاورزی به حساب میآیند. در مناطقی که برداشت آب از سفرههای آبدار بیش از میزان تغذیه است، افت سطح ایستابی و در نتیجه کاهش کمی و کیفی آب آبخوان اجتنابناپذیر است. در پژوهش حاضر تلاش شد تا با استفاده از ابزارهای پشتیبانی تصمیمگیری اجرای طرحهای تغذیه مصنوعی در محدوده آبخوان دشت همدان-بهار واقع در استان همدان، بهمنظور ارائه راهکارهای مدیریتی مطلوب، با استفاده از الگوی منطق بولین و اپراتور ضرب جبری فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد بررسی قرار گیرد. همینطور بهمنظور ارائه راهکارهای اقتصادیتر امکان استفاده از پسابهای صنعتی تصفیه شده شهرکهای صنعتی موجود در منطقه مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از هفت لایه اطلاعاتی شامل عمق آب زیرزمینی، کیفیت آبخوان، کاربری اراضی، شیب عمومی حوزه آبخیز، نفوذپذیری سطحی، تغذیه خالص و قابلیت انتقال استفاده شد. بررسی نقشههای محاسبه شده نشان داد که بر اساس منطق بولین 2.34 درصد اراضی (معادل 10.95 کیلومترمربع از مساحت آبخوان) واقع در نواحی مرکزی و شرقی آبخوان و بر اساس اپراتور ضرب فازی 9.49 درصد اراضی (معادل 44.22 کیلومترمربع از مساحت آبخوان) بهصورت پراکنده، دارای رتبه خیلی خوب از نظر اجرای عملیات تغذیه آبخوان میباشند. همچنین، نتایج حاصل نشان داد که پساب خروجی شهرک صنعتی بوعلی واقع در منطقه میتواند برای تغذیه سفره بهکار رود.
حسین سعادتی؛ فرود شریفی؛ محمد مهدوی؛ حسن احمدی؛ محسن محسنیساروی
دوره 2، شماره 1 ، اردیبهشت 1389، ، صفحه 56-64
چکیده
در این تحقیق با ارزیابی و تحلیل داده ها و اندازه گیری ردیاب های شیمیایی در منابع آبهای سطحی، زیرزمینی، بارش و منطقه غیر اشباع، مقدار تغذیه انتشاری سفره زیرزمینی با تفسیر پروفیل ردیاب ها در محیط غیراشباع بررسی و برآورد گردید. در این روش به منظور اندازه گیری تغییرات غلظت ردیاب های شیمیایی (آنیون ها و کاتیون های هشتگانه) پروفیل های شاخص ...
بیشتر
در این تحقیق با ارزیابی و تحلیل داده ها و اندازه گیری ردیاب های شیمیایی در منابع آبهای سطحی، زیرزمینی، بارش و منطقه غیر اشباع، مقدار تغذیه انتشاری سفره زیرزمینی با تفسیر پروفیل ردیاب ها در محیط غیراشباع بررسی و برآورد گردید. در این روش به منظور اندازه گیری تغییرات غلظت ردیاب های شیمیایی (آنیون ها و کاتیون های هشتگانه) پروفیل های شاخص در 4 منطقه نظرآباد، جعفرآباد، قلعه چندار و ساوجبلاغ واقع در دشت هشتگرد (استان تهران) حفر گردید. غلظت متوسط کلراید (cs) عنوان مهمترین ردیاب مورد نظر در پروفیلها به ترتیب 123.83، 114.63، 57.65،47.76 میلیگرم در لیتر نوسان میکند. غلظتهای متوسط فوق میتواند مقادیرمتوسط تغذیه را با استفاده از غلظت کلراید بارش متوسط 2 ساله (1.653 میلی متر) به ترتیب 3.42، 3.53، 6.42 و 7.44 میلی متر در سال در منطقه هشتگرد برآورد کند. متوسط تغذیه انتشاری تاریخی محاسبه شده برای دشت هشتگرد معادل 5.3 میلی متر در سال به دست آمد. تغذیه انتشاری (توسط بارش) در دشت هشتگرد تنها 2% از کل تغذیه را شامل می شود. با جمع بندی نتایج روش های مختلف، اهمیت تغذیه متمرکز با توجه به سهم زیاد و زمان تجدید پذیری سریع آن مشخص میشود که عمدتاً توسط روشهای آبخیزداری و آبخوانداری انجام میگیرد.
حسین حسینیپور؛ جعفر غیومیان؛ احمدرضا قاسمی؛ سعید چوپانی
دوره 1، شماره 4 ، بهمن 1388، ، صفحه 212-226
چکیده
شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت آب زیرزمینی به منظور بررسی منشأ املاح مورد توجه محققین آب شناسی قرار دارد. در این تحقیق هیدروشیمی و منشأ املاح آب زیرزمینی دشت سرچاهان با استفاده از نسبت های یونی و تفاوت غلظت 49 نمونه از آبخوان و سه نمونه از آب ، یون های هم منشأ مورد بررسی قرار گرفت. در یک مرحله در زمستان 1377 سطحی دشت سرچاهان تهیه شد. سپس یون ...
بیشتر
شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت آب زیرزمینی به منظور بررسی منشأ املاح مورد توجه محققین آب شناسی قرار دارد. در این تحقیق هیدروشیمی و منشأ املاح آب زیرزمینی دشت سرچاهان با استفاده از نسبت های یونی و تفاوت غلظت 49 نمونه از آبخوان و سه نمونه از آب ، یون های هم منشأ مورد بررسی قرار گرفت. در یک مرحله در زمستان 1377 سطحی دشت سرچاهان تهیه شد. سپس یون هایی با منشأ کانی شناسی مشترک و به عبارت دیگر یون های هم زاد شناسایی شدند و عدم توازن بین آنها به عنوان نشانه ای از عوامل و فرآیندهای فرعی تأثیرگذار بر کیفیت آبخوان سرچاهان مورد توجه قرار گرفتند. بررسی روابط بین یون های هم زاد به کمک تفاضل های یونی Cl-Na و (SO4-(Ca+Mg امکان شناسایی مناطق متأثر از انحلال ترکیباتی نظیر سولفات های سدیم دار و کلرور های کلسیم و منیزیم دار را در آبخوان سرچاهان فراهم آورد. به طورکلی بررسی نسبت های یونی و تفاضل یون های هم زاد نشان می دهد که انحلال هالیت و نمک های سولفاته آبرفت می تواند عامل اصلی شوری آب زیرزمینی دشت سرچاهان باشد. در مقابل، رودخانه پرعابدین موجب بهبود کیفیت شیمیایی آبخوان سرچاهان می شود ولی رودخانه شور به دلیل زهکش کردن آب زیرزمینی در افزایش شوری این آبخوان بی تأثیر است. همچنین، فرآیندهای نرم شدگی طبیعی و نرم شدگی معکوس نیز بر کیفیت این آبخوان مؤثر هستند و با افزایش شوری به سمت نواحی پایین دست احتمال وقوع نرم شدگی معکوس افزایش می یابد. در آبخوان سرچاهان امکان ددولومیتی شدنمنتفی است. به علاوه، گنبدهای نمکی نیز فاقد اثر مشخصی بر شوری آب زیرزمینی هستند.