رضا چمنی؛ هنگامه شکوهیده؛ سمیه زارع؛ رضا زارعی؛ حامد امینی؛ لیلا همتی؛ وحید موسوی؛ عبدالواحد خالدی درویشان
چکیده
مقدمه
امروزه، تخریب شدید محیط زیست و کاهش عملکرد آبخیزها تحت تاثیر عومل مختلف از اهمیت خاصی برخوردار است. برای مقابله با این تهدیدات، استفاده از رویکرد مدیریت یکپارچه حوزههای آبخیز و کاربست مفهومی SWOT مرسوم است. این تحلیل با برخورداری از ویژگیهای ساختاری و انعطافپذیری مناسب، قابلیتهای گستردهای در راستای مدیریت بوم سازگانهای ...
بیشتر
مقدمه
امروزه، تخریب شدید محیط زیست و کاهش عملکرد آبخیزها تحت تاثیر عومل مختلف از اهمیت خاصی برخوردار است. برای مقابله با این تهدیدات، استفاده از رویکرد مدیریت یکپارچه حوزههای آبخیز و کاربست مفهومی SWOT مرسوم است. این تحلیل با برخورداری از ویژگیهای ساختاری و انعطافپذیری مناسب، قابلیتهای گستردهای در راستای مدیریت بوم سازگانهای مختلف را دارا هستند. در مدل تحلیلی SWOT، راهبردها برای دستیابی به حداکثر نقاط قوت و فرصتها و به حداقل رساندن نقاط ضعف و تهدیدها، تدوین میشود. لذا، در این پژوهش سعی شده است، تاثیر عوامل مختلف انسانی و طبیعی بر وضعیت حوزه آبخیز میخساز با رویکرد SWOT مورد ارزیابی قرار گیرد.
مواد و روشها
حوزه آبخیز میخساز، با مساحت 11191.1 هکتار، در غرب استان مازندران و در شهرستان نوشهر، بخش کجور و دهستان زانوس رستاق واقع شده است. به لحاظ تغییرات ارتفاعی، کمترین ارتفاع آن 1374.7 متر از سطح دریا واقع در خروجی آبخیز و مرتفعترین آن 3689 متر واقع در ارتفاعات جنوبی است. مقدار متوسط بارش سالانه حوزه آبخیز میخساز بهطور متوسط 427.8 میلیمتر و میانگین دمای سالانه آن 10.53 درجه سانتیگراد است. تحلیل SWOT، از جمله روشهای کارآمد مدیریت راهبردی بهشمار میآید که جهت نتایج سودمند در آبخیزهای مختلف مطالعاتی، تجزیه و تحلیل ظرفیتهای محلی و بهطور کلی در راستای نیل به اهداف مطالعات برنامهریزی توسعه یکپارچه در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی میتواند مورد استفاده قرار گیرد. اولین مرحله در مدیریت راهبردی تشکیل ماتریس SWOT، است. ماتریس SWOT، با در نظر گرفتن شرایط و عوامل داخلی و خارجی حاکم بر یک سیستم، مبنای خوبی را برای تدوین راهبردها فراهم میآورد. برای ارائه استراتژی در چارچوب رویکرد موجود، از چهار نوع استراتژی شامل استراتژیهای رقابتی-تهاجمی، تنوع، بازنگری و تدافعی استفاده شده است. برای ارائه هر نوع استراتژی، دو یا چند مولفه از عوامل موجود که یکدیگر را تحت پوشش قرار داده و یا در ارتباط هستند، در نظر گرفته شد. سپس، در راستای این عوامل ترکیب شده، بهترین استراتژیها برای منطقه مورد پژوهش مشخص شد و در نهایت، رتبهبندی عوامل صورت گرفت. در اجرای استراتژیهای SO، با استفاده از نقاط قوت داخلی میتوان از فرصتهای خارجی حداکثر بهرهبرداری را نمود.
نتایج و بحث
دو عامل اتکای درآمد به بخشهای مختلف (دامداری-کشاورزی-خدمات) و تنوع اقلیمی (بارش و دما) در آبخیز، با امتیاز موزون 0.23 بهطور مشترک بیشترین اهمیت را در بین نقاط قوت بهخود اختصاص دادهاند. در نقاط ضعف، عامل کافی نبودن مایملک نسبت به بعد خانوار با امتیاز موزون 0.63 مهمترین نقطه ضعف آبخیز مشخص شده است. دو عامل امکان احیای صنایع دستی و طبیعت مناسب برای گردشگری، با امتیاز مشترک 0.3 مهمترین فرصتها در این آبخیز هستند. در حوزه آبخیز میخساز، احتمال سیلاب بهاره بهدلیل ذوب برف با امتیاز 0.2 و سرمای زودرس و دیرس، با امتیاز 0.18 از مهمترین تهدیدات پیش روی آن است. بر این اساس، عوامل داخلی با امتیاز 3.54 نسبت به عوامل خارجی با امتیاز 2.89، تاثیر بیشتری بر بهبود وضعیت حوزه آبخیز میخساز دارند.
نتیجهگیری
در این پژوهش، تاثیر عوامل طبیعی و انسانی بر مدیریت حوزه آبخیز میخساز استان مازندران، با استفاده از روش SWOT مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد، در حوزه آبخیز میخساز اتکای درآمد به بخشهای مختلف و تنوع اقلیمی در آبخیز پر اهمیتترین نقاط قوت و کافی نبودن مایملک نسبت به بعد خانوار مهمترین نقطه ضعف است. اولویتبندی راهبردهای منطقه نیز حاکی از آن است که راهبرد کاهش تخریب منابع و اصلاح الگوی معیشتی بهترتیب با امتیازهای 2.21 و 2.19 در اولویتهای اول و دوم قرار دارند.
افروز باقری؛ بهرام ملکمحمدی؛ بنفشه زهرایی؛ امیرحسام حسنی؛ فرزام بابائی
چکیده
بهمنظور تدوین و دستورسازی راهبردهای توسعه پایدار منابع آب زیرزمینی، نگاه یکپارچه به تغییرات کاربری اراضی، تغییرات اقلیم، سامانه اجتماعی و پاسخ سامانه هیدرولوژیک به آنها، نیاز است. عدم توجه به ایجاد تعادل بین این متغیرها در تغذیه و تخلیه منابع آب زیرزمینی، منجر به بروز مشکلاتی از جمله فرونشست زمین، پیشروی آبهای ...
بیشتر
بهمنظور تدوین و دستورسازی راهبردهای توسعه پایدار منابع آب زیرزمینی، نگاه یکپارچه به تغییرات کاربری اراضی، تغییرات اقلیم، سامانه اجتماعی و پاسخ سامانه هیدرولوژیک به آنها، نیاز است. عدم توجه به ایجاد تعادل بین این متغیرها در تغذیه و تخلیه منابع آب زیرزمینی، منجر به بروز مشکلاتی از جمله فرونشست زمین، پیشروی آبهای شور، کاهش کیفیت آبها، افزایش هزینههای پمپاژ و غیره در بیشتر آبخوانهای کشور شده است. در این پژوهش، منطقه لنجانات بهعنوان یکی از مناطق مهم حوزه آبخیز زایندهرود بهدلیل اندرکنش با رودخانه، وجود تغییرات کاربری اراضی و افزایش گسترده برداشت از آبخوان منطقه، بهعنوان مطالعه موردی انتخاب شد. نتایج پیشبینی دما و بارش در سناریوی خوشبینانه و بدبینانه تا سال 2035 بهوسیله مدل LARS و نتایج بررسی تغییرات کاربری اراضی گذشته و آینده و محاسبه ضریب تاثیر کاربری (ضریب تعدیل) با استفاده از نرمافزارهای IDRISI SELVA ،ENVI و مدلهای تلفیقی مارکوف و اتوماتای سلولی، برای بررسی میزان رواناب در آینده و سهم آن در تغذیه آبخوان وارد مدل مورد مطالعه (تلفیق WEAP و ANFIS) شد. نتایج نشان میدهد که تغییرات اقلیم و تغییرات کاربری جزء پارامترهای تاثیرگذار بر مطالعات منابع آب زیرزمینی هستند. بهطوریکه پیشبینی میشود، در منطقه مورد نظر بهدلیل کاهش میزان بارندگی و افزایش دما، میزان رواناب کاهش و بهدلیل تغییرات کاربری زمین و افزایش برداشت آبهای زیرزمینی، نفوذ رواناب و بهدنبال آن تغذیه و تراز آب زیرزمینی کاهش یابد. میانگین حجم بارش در سالهای مشاهداتی 194.17 میلیون مترمکعب برآورد شد که از این مقدار، 99 میلیون مترمکعب آن به آبخوان نفوذ کرده است. میانگین حجم تغذیه آب زیرزمینی پس از تاثیر ضریب تعدیل 1.051 بهترتیب در سناریوی خوشبینانه 107.09 و در سناریو بدبینانه 93.72 میلیون مترمکعب پیشبینی شد.
محمدرسول رجبی؛ علی نصیری خیاوی؛ مهین کله هویی؛ سونیا مهری؛ اعظم مومزایی؛ خدیجه حاجی؛ عبدالواحد خالدی درویشان
چکیده
این پژوهش با هدف ارائه راهکار جدید وزندهی راهبردهای SWOT در مدیریت یکپارچه حوزه آبخیز آسیابرود مازندران انجام شده است. بر این اساس، ابتدا ماتریس SWOT و جداول شناسایی شاخصهای راهبردی عوامل درونی و بیرونی تشکیل شد و در ادامه ماتریسهای ارزیابی عوامل درونی و بیرونی مورد بررسی قرار گرفت. راهکار جدیدی که در بحث وزندهی راهبردهای SWOT ...
بیشتر
این پژوهش با هدف ارائه راهکار جدید وزندهی راهبردهای SWOT در مدیریت یکپارچه حوزه آبخیز آسیابرود مازندران انجام شده است. بر این اساس، ابتدا ماتریس SWOT و جداول شناسایی شاخصهای راهبردی عوامل درونی و بیرونی تشکیل شد و در ادامه ماتریسهای ارزیابی عوامل درونی و بیرونی مورد بررسی قرار گرفت. راهکار جدیدی که در بحث وزندهی راهبردهای SWOT مورد استفاده قرار گرفت، بر این مبنا بود که امتیار نهایی هر راهبرد در تعداد قوتها و فرصتهای موثر در آن ضرب شد و نتایج نهایی بر اساس این اولویتها مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس تحلیل نقاط قوت و ضعف، تعداد نه نقطه قوت و هشت نقطه ضعف مورد شناسایی قرار گرفت. کمیت و کیفیت مناسب آب با وزن 0.444، سردی هوا با وزن 0.395، بهرهبرداری از آب معدنی با وزن 0.288 و فقر اقتصادی با وزن 0.493 بهترتیب بهعنوان مهمترین نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید شناسایی شدند. بر اساس ماتریسهای ارزیابی عوامل درونی و بیرونی در مدل SWOT، راهبرد تقویت حس رضایتمندی ساکنین هم بر اساس روش مرسوم و هم راهکار جدید بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داد. با نگاه دقیق میتوان به این نتیجه رسید که تقویت حس رضایتمندی بین ساکنین، زمانی به تحقق میپیوندد که مشکلات مردم در بخشهای مختلف معیشتی اعم از اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بیشتر مورد توجه قرار گیرد و با ارائه برنامههای مدون باعث افزایش رضایتمندی و نیز کاهش مهاجرت به مناطق شهری شود. بهطورکلی، میتوان نتیجه گرفت که با توجه به مشکلات و راهحلهای مطرح شده در این پژوهش، بایستی برنامهریزی صحیح و کاربردی بهمنظور جبران ضعفها و تقویت هر چه بهتر قوتها بهمنظور توسعه حوزه آبخیز آسیابرود بهکار گرفته شود.
جمال مصفایی؛ داود نیککامی؛ امین صالحپورجم
چکیده
بهمنظور دستیابی به توسعه پایدار، طرحریزی یک برنامه مدیریتی صحیح ضروری است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاریخچه، وضعیت فعلی و نیازهای آتی مدیریت حوزههای آبخیز بهعنوان واحدهای اصلی مدیریت سرزمین در ایران است. بدین منظور، ضمن ارایه مفاهیم آبخیز و مدیریت حوضه، ساختار تشکیلاتی، فعالیتها و رویکرد فعلی آبخیزداری در ایران بررسی ...
بیشتر
بهمنظور دستیابی به توسعه پایدار، طرحریزی یک برنامه مدیریتی صحیح ضروری است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاریخچه، وضعیت فعلی و نیازهای آتی مدیریت حوزههای آبخیز بهعنوان واحدهای اصلی مدیریت سرزمین در ایران است. بدین منظور، ضمن ارایه مفاهیم آبخیز و مدیریت حوضه، ساختار تشکیلاتی، فعالیتها و رویکرد فعلی آبخیزداری در ایران بررسی شد. همچنین، برای تبیین اهداف پژوهش، نحوه نگرش و انجام مدیریت آبخیز، برای چهار مطالعه موردی در داخل و خارج کشور (دو نمونه داخلی و دو نمونه خارجی) مورد مقایسه قرار گرفت. سیر تاریخی آبخیزداری در ایران بیانگر آن است که نشانههایی از تغییر رویکرد از یک نگاه مکانیکی سنتی به سمت نگاه مدیریت سیستمی در حال تکوین است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که برای عملیاتی شدن مدیریت یکپارچه سرزمین در واحدهای مدیریتی تحت عنوان آبخیز، تشکیل شورایی با مضمون شورای عالی آبخیز که سلامت حوضه را با رعایت اصول توسعه پایدار در راس اهداف خود قرار میدهد، ضروری است. همچنین، برای بهبود فرایند مدیریت آبخیزهای ایران، مواردی از جمله تشکیل سازمانی واحد و قدرتمند برای مدیریت آبخیزها، اصلاح ساختار سازمانی فعلی و ایجاد کمیتههایی با مضمون شورای آبخیز، حکمرانی مشارکتی آبخیز و ایفای نقش تمامی ذینفعان حوضه در سیاستگذاریها، بهکارگیری الگوی واحد و مناسب مدیریت آبخیز، توجه به موضوع مقیاس حوضه و تدوین راهحلهای بلندمدت و پایدار برای مقیاسهای مختلف زمانی و مکانی، تغییر نگرش نسبت به ماهیت اقدامات آبخیزداری از فنی-مهندسی به مدیریتی پیشنهاد شد.
احمد نوحهگر؛ آرش ملکیان؛ مجید حسینی؛ ارشک حلی ساز؛ ادریس تقوای سلیمی
چکیده
دو عامل میزان هزینه و صرف زمان، مستقیما با برآوردهای دقیق از میزان رواناب حوزههای آبخیز مرتبط است. اطلاع دقیقتر از وضعیت بارش رواناب در یک حوضه علاوه بر تسهیل در تصمیمگیریهای مدیران حوضه در برنامههای آتی، گامی در جهت حفظ منابع طبیعی در راستای توسعه پایدار خواهد بود. در این پژوهش بهمنظور دستیابی بهینه به میزان رواناب در حوزه ...
بیشتر
دو عامل میزان هزینه و صرف زمان، مستقیما با برآوردهای دقیق از میزان رواناب حوزههای آبخیز مرتبط است. اطلاع دقیقتر از وضعیت بارش رواناب در یک حوضه علاوه بر تسهیل در تصمیمگیریهای مدیران حوضه در برنامههای آتی، گامی در جهت حفظ منابع طبیعی در راستای توسعه پایدار خواهد بود. در این پژوهش بهمنظور دستیابی بهینه به میزان رواناب در حوزه آبخیز شفارود، ابتدا دادههای بارندگی چهار ایستگاه بارندگی در طی سالهای 1998 تا 2011 جمعآوری شد و به همراه سایر نقشههای تهیه شده از منطقه مورد مطالعه چون DEM، کاربری اراضی و خاکشناسی بهعنوان دادههای ورودی در قالب مدل SWAT به نرمافزار داده شد. پس از اجرای مدل، بهمنظور برررسی عدم قطعیت دادهها و دستیابی به دقیقترین شبیهسازی از الگوریتمهای SUFI-2 و GLUE در نرمافزار SWAT-CUP استفاده شد. بدین ترتیب که سه سال اولیه (2000-1998) از دادههای بارندگی برای warm-up و هفت سال بعدی (2007-2001) برای مرحله واسنجی و چهار سال انتهایی (2011-2008) نیز برای مرحله صحتسنجی در نظر گرفته شدند. در نهایت با انجام شبیهسازیهای متعدد، عدم قطعیت دادهها با مقادیر بهدست آمده برای عوامل P-factor و R-factor و ضرایب R2 و NS مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد، دقت شبیهسازی الگوریتم SUFI-2 (0.85=R2 و 0.74=NS) در برآورد میزان رواناب حوضه از الگوریتم GLUE (0.82=R2 و 0.71=NS) بیشتر است.