یحیی پرویزی؛ زهرا گرامی؛ محمود عربخدری
چکیده
زوال ساختمان خاک و کاهش نفوذ آب به خاک از نشانههای تخریب خاک است که منجر به کاهش پایداری و کیفیت تولید و مشکلات زیست محیطی میشود. از روشهای حفاظت خاک، به طور گسترده برای مهار فرایندهای تخریب خاک و بهبود ساختمان و نفوذپذیری خاک استفاده میشود که میزان اثربخشی این روشها در بهبود این شاخصها و کنترل تخریب خاک نیازمند مطالعه و ارزیابی ...
بیشتر
زوال ساختمان خاک و کاهش نفوذ آب به خاک از نشانههای تخریب خاک است که منجر به کاهش پایداری و کیفیت تولید و مشکلات زیست محیطی میشود. از روشهای حفاظت خاک، به طور گسترده برای مهار فرایندهای تخریب خاک و بهبود ساختمان و نفوذپذیری خاک استفاده میشود که میزان اثربخشی این روشها در بهبود این شاخصها و کنترل تخریب خاک نیازمند مطالعه و ارزیابی بیشتر است. این پژوهش با هدف بررسی پایداری ساختمان خاک و نفوذپذیری خاک متاثر از عملیات مختلف مدیریت و حفاظت خاک و مقایسه آنها در حوزه آبخیز رزین استان کرمانشاه انجام شده است. برای این منظور، هشت نوع عملیات احیایی و حفاظتی رایج اعمال شده در منطقه مورد مطالعه شامل قرق و مدیریت چرای دام، تبدیل دیمزارهای کم بازده به مرتع، کپهکاری و بذرکاری اراضی مرتعی، نهالکاری و تغییر کاربری اراضی منابع طبیعی به باغات دیم، اصلاح کاربری اراضی دیمزار کمبازده به مرتع یا کشت علوفه، نهالکاری در جنگل و احداث خطوط تنسیق به منظور ممانعت از خاکورزی در اراضی مرتعی و جنگلی انتخاب و ارزیابی شد. برای ارزیابی با استفاده از الگوی نمونهبرداری سیستماتیک تصادفی نقاطی در محدوده هر یک از عملیات مورد ارزیابی و شاهد مربوطه برای مطالعه و نمونهبرداری انتخاب و استفاده شد و پس از حفر پروفیل و نمونهبرداری از خاک، در آزمایشگاه شاخصهای پایداری خاکدانهها شامل شاخصهای میانگین وزنی قطر (MWD)، میانگین هندسی قطر (GMD) و شاخص نسبت خاکدانههای پایدار بزرگتر از 25/0 میلیمتر (WSA>0.25) ، اندازهگیری و محاسبه شد. سرعت نفوذ نهایی نیز در عرصه عملیات و شاهد مربوطه با کمک دستگاه نفوذسنج صفحهای، اندازهگیری شد. در نهایت، مقایسه آماری مقادیر میانگین شاخصهای MWD، GMD ، WSA>0.25 و سرعت نفوذ نهایی در عملیات حفاظت خاک و مناطق شاهد آنها به کمک آزمون T برای نمونههای مستقل و نیز مقایسه آماری میانگین شاخصهای یاد شده در عملیات مختلف با آزمون دانکن به کمک نرمافزار SPSS انجام شد. نتایج ارزیابی نشان داد که کمترین میزان شاخص MWD مربوط به تسطیح اراضی و نهالکاری به ترتیب به مقدار 15/0 و 35/0 میلیمتر و بیشترین آن به میزان 9/1، 8/1 و 6/1 میلیمتر به ترتیب مربوط به عملیات بادامکاری 20 و 10 ساله و منطقه جنگلی است. همچنین در عملیات علوفهکاری و احداث باغ و بادامکاری 10 ساله، بیشترین مقدار شاخص WSA>0.25 بوده است که نشان از تشکیل خاکدانههای درشت و پایدار در اثر عملیات حفاظتی است. در
محسن ذبیحی؛ سیّد حمیدرضا صادقی؛ مهدی وفاخواه
چکیده
فرسایش خاک بهعنوان پدیدهای تهدید کننده برای جمعیت جهان، اغلب نتیجه اثرات توأم کاربری ناصحیح اراضی و عوامل اقلیمی است. در بین عوامل اقلیمی، باران بهعنوان یکی از مهمترین عوامل فرساینده خاک محسوب میشود و بر همین اساس مطالعه دقیق خصوصیات مختلف باران از جمله فرسایندگی آن در ایجاد فرسایش خاک از اهمیت ویژهای برخودار است. ...
بیشتر
فرسایش خاک بهعنوان پدیدهای تهدید کننده برای جمعیت جهان، اغلب نتیجه اثرات توأم کاربری ناصحیح اراضی و عوامل اقلیمی است. در بین عوامل اقلیمی، باران بهعنوان یکی از مهمترین عوامل فرساینده خاک محسوب میشود و بر همین اساس مطالعه دقیق خصوصیات مختلف باران از جمله فرسایندگی آن در ایجاد فرسایش خاک از اهمیت ویژهای برخودار است. حال آنکه بررسی دقیق تغییرپذیری مکانی عامل فرسایندگی باران در مقیاسهای مختلف زمانی در سطح ملی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات مکانی عامل فرسایندگی باران رابطه جهانی فرسایش خاک در مقیاسهای زمانی ماهانه، فصلی و سالانه در ایران برنامهریزی شده است. بدین منظور پس از محاسبه انرژی جنبشی و حداکثر شدت 30 دقیقهای بیش از 12000 رگبار بهوقوع پیوسته در 70 ایستگاه مطالعاتی در دوره آماری 20ساله (1363-1382) در کشور، مقادیر عامل فرسایندگی باران با استفاده از روش معکوس وزنی فاصله در محیط نرمافزار GIS پهنهبندی و الگوهای مکانی آن در مقیاسهای مختلف تحلیل شد. بر اساس نتایج، ایستگاههای موجود در جنوب غرب و شمال کشور در اولویت نخست از نظر خطر عامل فرسایندگی باران سالانه قرار دارند. در فصول مختلف نیز همچون ماههای موجود در آنها، ایستگاههای غرب و جنوب غربی و ایستگاههای جنوب شرق بهترتیب در الویتهای بالا و پایین خطر عامل فرسایندگی قرار گرفتند. همچنین، نتایج نشان داد که ایستگاههای تنگپیچ خوزستان، انزلی و پلشالو در خوزستان بیشترین و بند انحرافی سمنان، طبس و بم کمترین خطر عامل فرسایندگی سالانه در کشور را بهخود اختصاص دادهاند. مقدار میانگین عامل فرسایندگی باران سالانه در کشور نیز 14.13 تنمتر سانتیمتر بر هکتار ساعت بهدست آمد.
عباس پورمیدانی؛ ابوالفضل خلیلپور؛ حسین توکلینکو؛ محمدحسن معرفت
دوره 2، شماره 2 ، مرداد 1389، ، صفحه 95-101
چکیده
امروزه یکی از مشکلات مهم حوزههای آبخیز کشور، فرسایش و تخریب خاک است که توسعه پایدار در این عرصهها را تهدید مینماید. استفاده از پلیمرها برای کنترل فرسایش و حفاظت خاک یکی از روشهای جلوگیری از هدررفت منابع آب و خاک است. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر کاربرد پلیمر BT53 بر افزایش ذخیره رطوبت خاک، کاهش رواناب سطحی و کاهش فرسایش و هدررفت ...
بیشتر
امروزه یکی از مشکلات مهم حوزههای آبخیز کشور، فرسایش و تخریب خاک است که توسعه پایدار در این عرصهها را تهدید مینماید. استفاده از پلیمرها برای کنترل فرسایش و حفاظت خاک یکی از روشهای جلوگیری از هدررفت منابع آب و خاک است. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر کاربرد پلیمر BT53 بر افزایش ذخیره رطوبت خاک، کاهش رواناب سطحی و کاهش فرسایش و هدررفت منابع خاک، در سالهای 1379-1376، ودر قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی (CRBD) و بهصورت فاکتوریل در سه تکرار اجرا گردید. فاکتور اول شامل سطوح صفر، یک و دو پلیمر (بهترتیب صفر، دو و چهار گرم پلیمر در مترمربع سطح خاک) و فاکتور دوم شامل دو سطح کاشت Secale montanum و بدون کاشت بود. حجم رواناب و میزان رسوب پس از هر بارندگی مؤثر (بارندگی که حداقل در یکی از تیمارها رواناب ایجاد کرد)، در تیمارهای مختلف اندازهگیری شد. تجزیه واریانس دادهها نشان داد، بین سطوح مختلف کاربرد پلیمر، از نظر میزان رسوب اختلاف معنیداری در سطح احتمال 1% وجود دارد. با مقایسه میانگین سطوح مختلف فاکتور اول به روش دانکن، هر سه سطح پلیمر از نظر حجم رواناب در یک گروه و از نظر میزان رسوب، در سه گروه قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد، تأثیر پلیمر بیشتر بر کاهش حجم رسوب بوده تا میزان رواناب؛ بهعبارتی پلیمر مذکور اثر بیشتری بر روی حفاظت خاک داشته، هرچند میزان رواناب نیز کاهش قابل ملاحظهای داشته است. سطح یک پلیمر بیشترین و سطح دو آن، کمترین میزان رسوب را داشت. لذا استفاده از سطح دو پلیمر (چهار گرم پلیمر در مترمربع) BT53 را میتوان بهمنظور کاهش فرسایش توصیه نمود؛ همچنین تیمار سطح دو پلیمر بدون کاشت، کمترین حجم رواناب و مقدار رسوب را در بین شش تیمار مربوط به اثرات متقابل پلیمر در کاشت یا عدم کاشت نشان داد.
مارال خدادادی؛ محمدصادق عسکری؛ فریدون سرمدیان؛ حسینقلی رفاهی؛ علیاکبر نوروزی؛ احمد حیدری؛ حمیدرضا متینفر
دوره 1، شماره 2 ، مرداد 1388، ، صفحه 99-110
چکیده
از فرآیندهای غالب تخریب خاک در مناطق خشک و نیمهخشک، شور شدن خاکها است. تحقیق حاضر بهمنظور ارزیابی قابلیت دادههای سنجنده +ETM در شناسایی و تفکیک خاکهای شور با استفاده از مطالعات صحرایی و نتایج آزمایشگاهی خاکها، در دشت قزوین صورت گرفت. در این تحقیق، ابتدا طبقههای طیفی منطقه مورد تحقیق در تصویر استخراج و آنگاه با کمک اطلاعات ...
بیشتر
از فرآیندهای غالب تخریب خاک در مناطق خشک و نیمهخشک، شور شدن خاکها است. تحقیق حاضر بهمنظور ارزیابی قابلیت دادههای سنجنده +ETM در شناسایی و تفکیک خاکهای شور با استفاده از مطالعات صحرایی و نتایج آزمایشگاهی خاکها، در دشت قزوین صورت گرفت. در این تحقیق، ابتدا طبقههای طیفی منطقه مورد تحقیق در تصویر استخراج و آنگاه با کمک اطلاعات جانبی و مطالعات صحرایی به طبقههای شوری تبدیل شد و در نهایت نقشه هدایت الکتریکی بدست آمد. نمونهبرداری صحرایی با روش نمونه برداری طبقهبندی شده تصادفی انجام گرفت. با استفاده از نقشه خاک موجود، در هر واحد نقشه خاک کمینه یک پروفیل به منظور بررسی تغییرات عمقی شوری مورد مطالعه قرار گرفت. پارامترهای هدایت الکتریکی، pH ،+،Mg2+ ،Ca2+ ،Naو بافت در نمونههای خاک اندازهگیری و از مدل رقومی ارتفاع، برای افزایش دقت طبقهبندی استفاده شد؛ همچنین شاخصهای (NDVI , SVRI , PVI , SAVI , SI , BI , NDSI ) ، مولفههای اصلی و تبدیل تسلدکپ برای طبقهبندی استفاده شد. برای انتخاب بهترین ترکیب نواری طبقهبندی، شاخص مطلوبیت به کار گرفته شد. نتایج نشان داد الگوریتم بیشینه احتمال، دارای صحت بالاتری از کمینه فاصله از میانگین و Box Classifier است؛ لذا بهمنظور طبقهبندی، از این الگوریتم استفاده شد؛ همچنین تلفیق مدل رقومی ارتفاع و تمامی نوارهای سنجنده دارای بالاترین صحت بود. از طرفی مشاهده شد نوار حرارتی دقت طبقهبندی را افزایش داده که تاییدکننده نقش موثر این نوار در طبقهبندی خاکهای شور است. در بین روشهای پردازش تصویر، تبدیل تسلدکپ و شاخصها دارای صحت بالایی بودند. شاخصهای BI و SI، دارای بیشترین همبستگی با (EC) بوده و بهتر توانستند خاکهای شور را از خاکهای غیرشور تفکیک کنند. شاخص مطلوبیت دارای صحت کلی کمی بود. پوستههای صاف با رنگ روشن، خصوصا پوستههای بدون درز و شکاف، موجب افزایش بازتابها در تمامی نوارهای سنجنده شد؛ بهطوری که این اراضی در تصویر دارای بالاترین بازتابها بوده و با صحت بالایی از سایر طبقهها جدا شدند.