رحیم کاظمی؛ باقر قرمز چشمه؛ رضا بیات
چکیده
مقدمهپژوهش در خصوص جریان کم، نه فقط از نقطه نظر بنیادی، بلکه به لحاظ مدیریت پایدار منابع آب، حایز اهمیت است که مدیریت بهینه منابع آب، یکی از حیاتیترین چالشهای قرن بیست و یکم است و بهدلیل رشد جمعیت و تغییرات اقلیمی، تامین آب در آینده، احتمالا به منابع آب پایدار وابسته خواهد بود. سازمان جهانی هواشناسی، جریان کم را بهعنوان ...
بیشتر
مقدمهپژوهش در خصوص جریان کم، نه فقط از نقطه نظر بنیادی، بلکه به لحاظ مدیریت پایدار منابع آب، حایز اهمیت است که مدیریت بهینه منابع آب، یکی از حیاتیترین چالشهای قرن بیست و یکم است و بهدلیل رشد جمعیت و تغییرات اقلیمی، تامین آب در آینده، احتمالا به منابع آب پایدار وابسته خواهد بود. سازمان جهانی هواشناسی، جریان کم را بهعنوان جریانی از آب رودخانه که در دوره خشک آب و هوایی تداوم دارد، معرفی میکند. جریان کم، از تغییرات اقلیم، توپوگرافی، زمینشناسی، خاک و فعالیتهای انسانی تاثیر میپذیرد. موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی حاکم بر کشور ایران، موجب شرایط کمبود بارش و کمآبی است. بنابراین، شناخت و تحلیل منابع آب پایدار، جز اصلی مدیریت منابع آب سطحی در ایران است. این پژوهش، با هدف بررسی ویژگیهای نشریات علمی در خصوص تحقیقات جریان کم در ایران و جهان و ارائه چشماندازی از وضعیت موجود و جهتگیری تحقیقات آتی انجام شده است. هدف از این پژوهش، بررسی روند انتشارات پژوهشهای مرتبط با جریان کم در ایران و جهان، شناسایی حوزههای پژوهش و تعیین حوزههای کمتر توجه شده و مغفول مانده در پژوهشهای داخل کشور، بر اساس پایگاه داده Science Direct از سال 1999 تا 2022، همچنین، دادههای پایگاه داده مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران است.مواد و روشهاتعداد 22875 مورد از دادههای انتشارات مرتبط با جریان کم در موضوعات علوم محیطی، کشاورزی و علوم زیستی در دوره زمانی 1999 تا 2022 از پایگاه داده Science Direct و شاخص SJR از پایگاه https://www.scimagojr.com و همچنین، دادههای پایگاه داده مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاه (SID) و پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (IranDoc) دریافت شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تکنیکهای کتابسنجی شامل تحلیل استنادی با تاکید بر استناد کل، ضریب تاثیر پنج ساله، طبقهبندی JCR، دوره پوشش و شاخص h-index بر اساس پایگاه داده Science Direct و شاخص SJR، انجام شد. فروانی و روند رشد انتشارات بینالمللی مرتبط با جریان کم از ایران، توزیع موضوعی دستهبندیهای مربوط به جریان کم مجلات اصلی، فراوانی مقالههای مرتبط با جریان کم در خاورمیانه و کشورهای اطراف ایران، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج و بحثنتایج نشان داد که روند کلی نشریات علمی جهانی در تحقیقات جریان کم با شیب مثبت و نرخ رشد 52/1 درصد، بوده است. همچنین، روند نشریات بینالمللی از مبدا ایران با ضریب تعیین 0.94 و نرخ رشد 1.60 درصد، دارای شیب مثبت بوده است. نتایج طبقهبندی موضوعی نشریات در سطح جهانی نشان داد که بیشترین انتشارات با 75/85 درصد، مربوط به مقالههای پژوهشی و کمترین میزان به مقالههای کنفرانسی و سرمقالهها تعلق دارد. مقالههای بینالمللی از منشا ایران با 90.04 درصد، در رتبه اول انتشارات جریان کم قرار گرفتند که نسبت به مقالههای جهانی سهم بیشتری از کل مقالهها را به خود اختصاص دادند. نتایج تحلیل مهمترین واژههای کلیدی مرتبط با جریان کم نشان داد که بیش از 72 درصد از عناوین مقالهها و پایاننامهها به واژههای کلیدی "جریان پایه" و "منحنی تداوم جریان" اختصاص دارد.نتیجهگیریبا جمعبندی و تحلیل منحنی رشد نشریات میتوان نتیجه گرفت که مجموع انتشارات بینالمللی مرتبط با جریان کم با خط برازش تئوری مطابقت دارد و نشاندهنده تناسب پتانسیل تحقیقات جریان کم در جهان با مقدار واقعی است. نتیجه کلی تحلیل نشریات بینالمللی از مبدا ایران، پتانسیل زیادی برای پژوهش در رابطه با جریان کم در ایران را نشان میدهد و حاکی از تغییر توجه جامعه علمی ایران به انتشار مقالهها با موضوع جریان کم در سطح بینالمللی است.
مهدی تیموری؛ امید اسدی نلیوان
چکیده
با افزایش جمعیت، اهمیت منابع آب زیرزمینی بهعنوان یکی از مهمترین منابع تأمینکننده آب شرب در مناطق خشک بیش از پیش آشکار میشود. در این پژوهش، بهمنظور تعیین مناطق دارای پتانسیل آب زیرزمینی شهرستان تربتجام و اولویتبندی عوامل موثر از روشهای تحلیل سلسله مراتبی و روش بیشینه آنتروپی با استفاده از مدل MaxEnt و عوامل فاصله ...
بیشتر
با افزایش جمعیت، اهمیت منابع آب زیرزمینی بهعنوان یکی از مهمترین منابع تأمینکننده آب شرب در مناطق خشک بیش از پیش آشکار میشود. در این پژوهش، بهمنظور تعیین مناطق دارای پتانسیل آب زیرزمینی شهرستان تربتجام و اولویتبندی عوامل موثر از روشهای تحلیل سلسله مراتبی و روش بیشینه آنتروپی با استفاده از مدل MaxEnt و عوامل فاصله و تراکم گسل، سنگشناسی، شیب، جهت شیب، فاصله از آبراهه و تراکم زهکشی، طبقات ارتفاعی، کاربری اراضی، انحنای دامنه، شاخص رطوبت توپوگرافیک و شاخص موقعیت توپوگرافیک استفاده شده است. همچنین، برای ارزیابی این دو روش، از منحنی تشخیص عملکرد نسبی (ROC) استفاده شد. از مجموع 220 چشمه موجود، بهصورت تصادفی 30 درصد بهعنوان دادههای اعتبارسنجی و 70 درصد بهعنوان دادههای آزمون (روش بیشینه آنتروپی) طبقهبندی شدند. بر اساس روش بیشینه آنتروپی، نتایج نشان داد که 29.6 درصد حوزه آبخیز دارای پتانسیل آب زیرزمینی بالایی است. بر اساس نمودار جکنایف، لایههای ارتفاع (DEM)، شیب، فاصله از گسل و سنگشناسی بهترتیب مهمترین عوامل تاثیرگذار بر پتانسیل آب زیرزمینی بودند. سطح زیر منحنی (AUC) در روش بیشینه آنتروپی، نشاندهنده دقت 91 درصد (عالی) در مرحله آموزش و 80 درصد (خیلی خوب) در مرحله اعتبارسنجی برای تعیین مناطق دارای پتانسیل آب زیرزمینی بود. بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی، 34.4 درصد حوضه دارای پتانسیل آب زیرزمینی میباشد و لایههای شیب، سنگشناسی، ارتفاع و فاصله از گسل بهترتیب مهمترین عوامل تاثیرگذار بودند و دقت این روش 73 درصد برآورد شد. نتایج نشان داد که بهکارگیری روشهای تحلیل سلسله مراتبی و روش بیشینه آنتروپی، ضمن صرفهجویی در زمان و هزینه، قابلیت مناسبی در پیشبینی پتانسیل آب زیرزمینی دارند و روش بیشینه آنتروپی برتری بیشتری نسبت به روش تحلیل سلسله مراتبی دارد.
عطا امینی؛ جهانگیر پرهمت؛ محمدحسین سدری
چکیده
مفاهیم آب مجازی و بهرهوری آب بهعنوان ابزارهای مدیریتی مؤثر در تحلیل مـسائل مرتبط بـا مدیریت منابع آب مطرح هستند. این پژوهش، بهمنظور استفاده از شاخصهای بهرهوری فیزیکی و اقتصادی آب در مدیریت منابع آب در حوضه تلوار استان کردستان انجام شد. در این راستا، دادههای هواشناسی و اقلیم، منابع آب، کشاورزی، آبیاری و مدیریتی حوزه ...
بیشتر
مفاهیم آب مجازی و بهرهوری آب بهعنوان ابزارهای مدیریتی مؤثر در تحلیل مـسائل مرتبط بـا مدیریت منابع آب مطرح هستند. این پژوهش، بهمنظور استفاده از شاخصهای بهرهوری فیزیکی و اقتصادی آب در مدیریت منابع آب در حوضه تلوار استان کردستان انجام شد. در این راستا، دادههای هواشناسی و اقلیم، منابع آب، کشاورزی، آبیاری و مدیریتی حوزه آبخیز جمعآوری شد. سطح زیرکشت محصولات آبی در حوضه شناسایی و درصد کشت آنها مشخص شد. اطلاعات مربوط به رشد این محصولات، تولید ماده خشک و میزان آب مصرفی آنها با استفاده از نرمافزار CROPWAT و اندازهگیریهای میدانی محاسبه شد. با استفاده از نتایج تحلیل این دادهها، شاخصهای مدیریتی از جمله بهرهوری فیزیکی و بهرهوری اقتصادی محصولات محاسبه شد. نتایج نشان داد که پنج محصول گندم، سیبزمینی، جو، یونجه و شبدر بیش از 93 درصد سطح اراضی آبی حوضه را تشکیل میدهند. محصول سیبزمینی دارای بهرهوری فیزیکی بالا به میزان 3.46 و محصول گندم کمترین بهرهوری فیزیکی به میزان 0.43 کیلوگرم بر متر مکعب را دارا است. با وجود عملکرد فیزیکی پایین گندم، بخش زیادی از آب مصرفی در محصول گندم، آب سبز است. حال آنکه سیبزمینی کمترین مقدار آب سبز را مصرف میکند. همچنین، از لحاظ بهرهوری اقتصادی محصولات گندم، جو و سیبزمینی بیشترین سود خالص اقتصادی را دارند و میزان سطح اراضی تحت کشت تطابق مناسبی با بهرهوری اقتصادی دارد. نتایج این پژوهش میتواند به مدیریت صحیح و متناسب با منابع آب موجود در حوضه منجر شود.
رحیم کاظمی؛ جهانگیر پرهمت
چکیده
تعیین سهم جریانهای زیرسطحی در جریان رودخانه، میتواند در تحلیل جریان رودخانه، مدلسازی بارش-رواناب و واسنجی مدلها، مدیریت آب در شرایط کمآبی و تعیین میزان ذخیره آبخیز مفید باشد. در این پژوهش، تعداد 22 ایستگاه آبسنجی با آمار مناسب و دوره مشترک آماری سالهای آبی1391-1361 انتخاب شدند. روند تغییرات جریان در طی ماههای سال برای ...
بیشتر
تعیین سهم جریانهای زیرسطحی در جریان رودخانه، میتواند در تحلیل جریان رودخانه، مدلسازی بارش-رواناب و واسنجی مدلها، مدیریت آب در شرایط کمآبی و تعیین میزان ذخیره آبخیز مفید باشد. در این پژوهش، تعداد 22 ایستگاه آبسنجی با آمار مناسب و دوره مشترک آماری سالهای آبی1391-1361 انتخاب شدند. روند تغییرات جریان در طی ماههای سال برای کلیه ایستگاههای آبسنجی منطقه پژوهش ترسیم و خشکترین ماه سال تعیین شد. سپس، واسنجی شش الگوریتم رقومی برگشتی با استفاده از دادههای دراز مدت خشکترین ماه سال انجام و پس از بهدست آوردن پارامترهای بهینه مدلها، تفکیک جریان پایه برای کل دوره انجام و ارزیابی کارایی مدلها با استفاده از شاخص ریشه میانگین مربعات خطا انجام شد. نتایج نشان داد که قسمت اعظم جریان رودخانه در منطقه مورد پژوهش، مربوط به جریان پایه است و کمینه، بیشینه و میانگین سالانه شاخص جریان پایه در کل دوره بهترتیب برابر با 0.48، 0.62 و 0.56 میباشد که نشاندهنده مشارکت بیش از 50 درصدی منابع آبهای زیرسطحی در آبهای سطحی حوضههای مورد پژوهش است. نتایج ارزیابی کارایی مدلها با استفاده از شاخص ریشه میانگین مربعات خطا نشان داد که متوسط خطا در منطقه پژوهش، برای هر شش روش در محدوده 0.025 تا 0.044 است که کمترین آن متعلق است بهروش لینه و هالک و بیشترین خطا، مربوط به فیلتر رقومی تکپارامتره میباشد. جمعبندی کلی نتایج فرایند واسنجی و بررسی روابط همبستگی بین دادههای محاسباتی و اندازهگیری شده، نشان داد که بین دادههای محاسباتی و اندازهگیری شده، همبستگی با ضریب تبیین بیش از 0.80 وجود دارد و روش واسنجی با دادههای فصل خشک در غیاب روشهای مبتنی بر ردیابها، بهعنوان مناسبترین روش واسنجی فیلترهای رقومی تفکیک جریان در منطقه مورد پژوهش پیشنهاد میشود.
رامین پاپی؛ سعید حمزه؛ مسعود سلیمانی
چکیده
در چند دهه گذشته وقوع تغییرات اقلیم و به تبع آن، کاهش نزولات جوی و نیز افزایش جمعیت در مناطق مختلف کشور باعث افزایش تقاضای آب برای مصارف گوناگون نظیر آشامیدن، کشاورزی، صنعتی و غیره شده که این مهم سبب روی آوردن به بهرهبرداری بیرویه از منابع آب زیرزمینی و افت شدید آن شده است. تکنیک تغذیه مصنوعی بهعنوان روشی برای ...
بیشتر
در چند دهه گذشته وقوع تغییرات اقلیم و به تبع آن، کاهش نزولات جوی و نیز افزایش جمعیت در مناطق مختلف کشور باعث افزایش تقاضای آب برای مصارف گوناگون نظیر آشامیدن، کشاورزی، صنعتی و غیره شده که این مهم سبب روی آوردن به بهرهبرداری بیرویه از منابع آب زیرزمینی و افت شدید آن شده است. تکنیک تغذیه مصنوعی بهعنوان روشی برای جبران کسری حجم آبهای زیرزمینی بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک مورد استفاده قرار میگیرد. مکانیابی مناطق مناسب قبل از انجام عملیات تغذیه مصنوعی میتواند سبب بهبود بازده طرح و نتیجهبخش بودن آن شود. با نظر به معضلات موجود در ارتباط با کاهش منابع آب زیرزمینی در استان تهران، بهدلیل افزایش روزافزون جمعیت و گسترش صنعت و کشاورزی، این مطالعه به شناسایی و پهنهبندی مناطق مناسب برای تغذیه مصنوعی آبهای زیرزمینی در استان تهران پرداخته است. سامانه اطلاعات جغرافیایی میتواند در تعیین مناطق مناسب برای تغذیه مصنوعی با دقت بیشتر و زمان کمتر نتایج بهتری ارائه دهد. بدینمنظور، در پژوهش حاضر از تلفیق سامانه اطلاعات جغرافیایی و روش Fuzzy AHP برای وزندهی و تلفیق معیارهای موثر در تغذیه مصنوعی نظیر عمق و تغییرات تراز آب زیرزمینی، بارش، تراکم زهکشی، ارتفاع و شیب زمین، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، خصوصیات زمینشناسی و کاربری اراضی استفاده شده است. پس از بررسی نظرات کارشناسان پیرامون مقایسه دودویی معیارها و تعیین ارجحیت آنها نسبت به یکدیگر مطابق با روش AHP، خصوصیات هیدرولوژیکی بهعنوان موثرترین معیار در رابطه با هدف پژوهش شناسایی شدند. نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که 6.2 درصد از مساحت کل منطقه برای اجرای طرح تغذیه مصنوعی آبهای زیرزمینی بسیار مناسب و 15.75 درصد مناسب است. مناطق بسیار مناسب عمدتا در قسمتهای شرقی استان قرار گرفتهاند که دارای سازندهای زمینشناسی مناسب، فاصله کم تا رودخانه، کاربری غالب مرتعی و کشاورزی هستند و همچنین، سطح عمق آب زیرزمینی در آنها بسیار پایین بوده و روند نزولی داشته است.
میثم صمدی؛ عبدالرضا بهرهمند؛ ابوالحسن فتحآبادی
چکیده
در هر برنامه مدیریتی برای منابع آب، آگاهی از شرایط آینده بهمنظور تخصیص بهینه منابع آب به بخشهای مختلف از قبیل شرب، کشاورزی و غیره لازم میباشد. آنچه در این میان مهم میباشد، پیشبینی مقادیر جریان ورودی به سیستم منابع آب در ماههای آینده است. در این راستا، استفاده از روشهایی که بتواند با کمینه خطا و با توجه به ...
بیشتر
در هر برنامه مدیریتی برای منابع آب، آگاهی از شرایط آینده بهمنظور تخصیص بهینه منابع آب به بخشهای مختلف از قبیل شرب، کشاورزی و غیره لازم میباشد. آنچه در این میان مهم میباشد، پیشبینی مقادیر جریان ورودی به سیستم منابع آب در ماههای آینده است. در این راستا، استفاده از روشهایی که بتواند با کمینه خطا و با توجه به داده و اطلاعات موجود، جریان رودخانه را پیشبینی کند، از اهمیت فراوانی برخوردار میباشد. در پژوهش حاضر، مقادیر دبی ماهانه ورودی به سد بوستان برای آینده با استفاده از دادههای هیدرومتری ایستگاه تمر و بهکارگیری سه مدل سری زمانی، شبکه عصبی مصنوعی و ماشین بردار پشتیبان و همچنین، سه مدل ترکیبی پیشبینی شد. سپس، با استفاده از معیارهای ارزیابی اقدام به مقایسه عملکرد هر کدام از مدلها شد. با توجه به نتایج بهدست آمده در مدل، سری زمانی بر اساس کمینه بودن معیارهای آکاییک و شوارتز، مدل (1,0,1) ARIMA (2,0,0) بهعنوان مدل برتر انتخاب شد. در مدل شبکه عصبی، شبکه با ورودی 2 و 4 نرون و در مدل SVM شبکه با ورودی 3، بهعنوان شبکه برتر انتخاب شدند. در نهایت، با توجه به نتایج بهدست آمده از معیارهای ارزیابی، مدل سری زمانی بهترین عملکرد را داشته است که مقادیر معیارهای میانگین مربعات خطا، متوسط مقادیر مطلق خطای نسبی، میانگین مطلق خطا و نش-ساتکلیف برای این مدل بهترتیب برابر با 0.88، 4.71، 0.024- و 0.36 بهدست آمد. در نتیجه، مدل سری زمانی بهعنوان بهترین مدل برای پیشبینی دبی ماهانه در این ایستگاه معرفی شد.
رضا لگزیان؛ امیر سعدالدین؛ مجید اونق؛ اکبر علیپور
چکیده
یکی از مشکلات عمده در جوامع و مراکز صنعتی و شهری، رواناب ناشی از بارندگی در این مناطق و به تبع آن ایجاد آب گرفتگی میباشد. این تحقیق، بهمنظور حل مشکل آب گرفتگی معابر شهری و کمبود منابع آب در شهر نیشابور صورت گرفته است. پس از مشخص شدن اقدامات قابل اجرا و تدوین 32 سناریوی مدیریتی برای این شهر، اثرات حاصل از اجرای سناریوهای تدوین شده ...
بیشتر
یکی از مشکلات عمده در جوامع و مراکز صنعتی و شهری، رواناب ناشی از بارندگی در این مناطق و به تبع آن ایجاد آب گرفتگی میباشد. این تحقیق، بهمنظور حل مشکل آب گرفتگی معابر شهری و کمبود منابع آب در شهر نیشابور صورت گرفته است. پس از مشخص شدن اقدامات قابل اجرا و تدوین 32 سناریوی مدیریتی برای این شهر، اثرات حاصل از اجرای سناریوهای تدوین شده با توجه به معیارهای فنی، محیط زیستی، هیدرولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی پیشبینی شده و با استفاده از روش تصمیمگیری چند معیاره، اولویتبندی سناریوها صورت گرفت. با وزندهی بر اساس نتایج استخراج شده به روش دلفی در بین شرکت کنندگان دارای تحصیلات دانشگاهی شهر نیشابور، سناریوی 24 (ترکیب بایوریتنشن، حوضچه نفوذ و مخزن زیرزمینی) و در بین شرکت کنندگان بدون تحصیلات دانشگاهی، سناریوی 28 (ترکیب بایوریتنشن، ترانشه، چاهک، پیادهرو، حوضچه نفوذ و مخزن زیرزمینی) در اولویت اول اجرایی قرار میگیرند. یافتههای تحقیق اخیر، بهطور خاص راهنمای مدیران و برنامهریزان شهر نیشابور در مدیریت موثرتر رواناب شهری است. همچنین، این نتایج بهطور عمومی میتواند الگوی تحقیقاتی مناسبی برای سایر آبخیزهای شهری در اختیار محققان و کارشناسان قرار دهد.
علی کولاییان؛ مجتبی خوشروش؛ نیما محمدی گلافشانی؛ محمدجواد میرزایی
چکیده
امروزه ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر منابع هیدرولوژیکی یک منطقه، مهمترین پارامتر مورد بررسی قبل از هر گونه برنامهریزی در بهرهبرداری منابع آب میباشد. آنالیز روند دبی جریان رودخانه با استفاده از آزمون ناپارامتری مان-کندال برای حوزه آبخیز استان مازندران در دورههای 30، 40، 50 و 60 ساله در سه مقیاس زمانی ماهانه، فصلی و سالانه ...
بیشتر
امروزه ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر منابع هیدرولوژیکی یک منطقه، مهمترین پارامتر مورد بررسی قبل از هر گونه برنامهریزی در بهرهبرداری منابع آب میباشد. آنالیز روند دبی جریان رودخانه با استفاده از آزمون ناپارامتری مان-کندال برای حوزه آبخیز استان مازندران در دورههای 30، 40، 50 و 60 ساله در سه مقیاس زمانی ماهانه، فصلی و سالانه و همچنین دبی اوج انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که اثر افزایش گازهای گلخانهای و در نتیجه تغییر اقلیم، روی رواناب رودخانه حوزههای آبخیز منطقه اثر شدیدی گذاشته که باعث کاهش دبی رودخانهها به ویژه در قسمت شرقی حوزههای آبخیز استان شده است. نتایج آنالیز روند در مقیاس ماهانه نشان داد که در اکثر ماهها به ویژه فصل تابستان، عمده ایستگاههای هیدرومتری روند نزولی معنیداری را تجربه کردند. تنها در فصل زمستان برای ایستگاههای هیدرومتری روند مثبتی را در طول چند دهه شاهد بودیم. به نظر میرسد روند افزایشی در فصل زمستان بهدلیل افزایش دما و در نتیجه ذوب شدن برف میباشد که باعث افزایش دبی آب پایه و به تبع آن افزایش دبی رودخانه در طول زمان باشد. همچنین نتایج آنالیز روند دبی اوج نشان داد که در طول چهار دهه اخیر، دبی اوج روند مثبتی را تجربه کرده که به دلیل تغییرات در الگوی بارش میباشد. دستاورد این پژوهش میتواند در پیشبینی خشکسالیهای آتی، برنامهریزی آبیاری و مدیریت منابع آب منطقه کمک شایانی باشد.
عطا امینی
چکیده
در حوضههایی که در اثر پیشی گرفتن مصارف آب از منابع آن، بحران کمبود آب رخ میدهد، متوازن نمودن این تراز منفی امری ضروری است. در چنین شرایطی، برای تامین منابع آب جدید، طرحهای انتقال آب بین حوضهای به بخشی از سیاستهای مدیریتی در کشور تبدیل شده است. در این طرحها، بعضا پتانسیلهای حوضه مبدا و مقصد بهدرستی ارزیابی نمیشود. در این ...
بیشتر
در حوضههایی که در اثر پیشی گرفتن مصارف آب از منابع آن، بحران کمبود آب رخ میدهد، متوازن نمودن این تراز منفی امری ضروری است. در چنین شرایطی، برای تامین منابع آب جدید، طرحهای انتقال آب بین حوضهای به بخشی از سیاستهای مدیریتی در کشور تبدیل شده است. در این طرحها، بعضا پتانسیلهای حوضه مبدا و مقصد بهدرستی ارزیابی نمیشود. در این پژوهش، طرح انتقال آب بین حوضهای از حوضه سیروان در استان کردستان به حوضههای سفیدرود و کرخه مورد ارزیابی قرار گرفت. این ارزیابی بر اساس اصول مدیریت یکپارچه حوضه و بر مبنای توانایی حوضه مبدا در تامین نیازهای فعلی و حفظ منابع آب برای توسعه آینده انجام شد. به این منظور، ضمن شناسایی مناطق مستعد، سناریوهای مختلفی برای توسعه کشاورزی و مصرف آب در حوضه سیروان تعریف شد. در تعیین سناریوهای توسعه کشاورزی معیارهای کمی با بیشترین اثرگذاری بهصورت نقشههایی در محیط GIS استخراج شد. همچنین، با تعیین نیاز خالص آبیاری محصولات به کمک نرمافزار CROPWAT، سناریوهایی نیز برای مصرف آب در بخش کشاورزی تعریف شد. نتایج نشان داد که حوضه سیروان با توجه به وضعیت منابع آب و خاک آن از پتانسیل توسعه کشاورزی مناسبی برخوردار است، بهطوری که میزان آورد سالانه حوضه از نیاز آبی بخش کشاورزی آن در افق طرح، کمتر است. نتایج این پژوهش بیانگر لزوم توجه هرچه بیشتر به مدیریت یکپارچه منابع آب در مطالعات طرحهای انتقال آب بین حوضهای در کشور است.
سمانه پورمحمدی؛ محمدتقی دستورانی؛ هادی جعفری؛ علیرضا مساح بوانی؛ مسعود گودرزی؛ فاطمه باقری؛ محمدحسن رحیمیان
چکیده
بررسی اثرات خشکسالی بر منابع آب دشت های کشور در مدیریت بهینه منابع آب در بخش کشاورزی و منابع طبیعی بسیار حائز اهمیت می باشد. مدل آب های زیرزمینی می تواند بهعنوان یک ابزار ارزشمند در مدیریت منابع آب زیرزمینی به کار رود. لذا بررسی بیلان آب زیرزمینی تحت تأثیر خشکسالی هواشناسی به کمک مدل های ریاضی از جمله اهداف کاربردی ...
بیشتر
بررسی اثرات خشکسالی بر منابع آب دشت های کشور در مدیریت بهینه منابع آب در بخش کشاورزی و منابع طبیعی بسیار حائز اهمیت می باشد. مدل آب های زیرزمینی می تواند بهعنوان یک ابزار ارزشمند در مدیریت منابع آب زیرزمینی به کار رود. لذا بررسی بیلان آب زیرزمینی تحت تأثیر خشکسالی هواشناسی به کمک مدل های ریاضی از جمله اهداف کاربردی و مهم در توسعه پایدار منابع طبیعی و محیط زیست می باشد. تویسرکان از دشت های مهم استان همدان است که منبع اصلی تأمین آب باغات و کشتزارهای وسیع آن چاه های حفر شده در دشت می باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات خشکسالی هواشناسی بر تغییرات بیلان آب زیرزمینی به کمک مدلسازی ریاضی با استفاده از مدل MODFLOW در نرمافزار GMS می باشد. به این منظور پس از محاسبه شاخص بارش استاندارد و تعیین سال های خشک و تر در منطقه مطالعاتی و انتخاب سه سال شاخص بهعنوان سال نرمال (1387)، ترسال (1388) و خشکسال (1389) به بررسی بیلان آب زیرزمینی در این سه سال پرداخته شده است. در همین راستا سال نرمال به عنوان سال واسنجی مدل و سال های ترسال و خشکسال به عنوان صحت سنجی مدل استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل MODFLOW به خوبی توانسته است سطح ایستابی چاه های مشاهداتی را در سال نرمال، ترسال و خشکسال (بهترتیب با ریشه خطای استاندارد 0.73، 0.85، 0.93) پیشبینی نماید. بررسی تطابق شاخص خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی نشان داد که خشکسالی هواشناسی به تنهایی نمیتواند بر تغییرات افت سطح آب زیرزمینی تأثیر بگذارد و استفاده بیرویه از چاه های بهره برداری و برداشت از آن ها تاثیر زیادی بر تغییرات آب زیرزمینی خواهد داشت. نکته قابل توجه آنکه بر اساس نتایج حاصله خشکسالی هواشناسی بر تغییرات بیلان آب زیرزمینی به شدت تأثیرگذار بوده است.
انور سنایی؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ اسماعیل علیزاده؛ امید اسدی نلیوان
چکیده
هدف از این مطالعه ارزیابی تغییرات ویژگیهای پوشش گیاهی در اثر شدت چرا در اطراف منابع آب است. برای این کار سه آبشخوار در مراتع حوزه آبخیز سیلوه واقع در شهرستان پیرانشهر انتخاب و در اطراف هر آبشخوار دو منطقه به فواصل صفر تا 150 و 150 الی 300 متری جدا شد. در چهار جهت جغرافیایی و در هر فاصله یک ترانسکت 150 متری مستقر (در مجموع 12 ترانسکت) و در ...
بیشتر
هدف از این مطالعه ارزیابی تغییرات ویژگیهای پوشش گیاهی در اثر شدت چرا در اطراف منابع آب است. برای این کار سه آبشخوار در مراتع حوزه آبخیز سیلوه واقع در شهرستان پیرانشهر انتخاب و در اطراف هر آبشخوار دو منطقه به فواصل صفر تا 150 و 150 الی 300 متری جدا شد. در چهار جهت جغرافیایی و در هر فاصله یک ترانسکت 150 متری مستقر (در مجموع 12 ترانسکت) و در امتداد هر ترانسکت به فاصله هر 15 متر یک پلات (در مجموع 240 پلات) یک متر مربعی قرار داده شد. نمونهبرداری به روش تصادفی-سیستماتیک انجام و در هر پلات فهرست گونههای موجود، درصد پوشش هر گونه، درصد ترکیب گیاهان طبقه I، II، III و تراکم یادداشت شد. تجزیه و تحلیل دادهها بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی و محاسبه شاخصهای تنوع، غنا و یکنواختی با نرمافزار Past انجام شد. نتایج نشان داد که اختلاف معنیداری در سطح یک درصد در میزان ترکیب گیاهان I، II، III، یکساله، چندساله و کل درصد پوشش در بین دو فاصله مورد بررسی وجود دارد. بیشترین درصد ترکیب و تراکم گونههای B. tomentellus (بهترتیب 1.48 و4.35) و F. ovina (بهترتیب 1.12 و 3.44) در فاصله دوم مشاهده شد. بیشینه میزان شاخص شانون وینر و مارگالف در فاصله دوم آبشخوار سوم و میزان آن بهترتیب 2.18 و 4.10 میباشد. شاخص یکنواختی پایلو نیز عدم یکنواختی در دو فاصله و سه آبشخوار را نشان داد.
سید سعید اسلامیان؛ محمد هادی بذرکار؛ سید فرهاد موسوی
چکیده
بارندگی یکی از عوامل اصلی در ایجاد خشکسالی است که کمبود آن، جریانهای سطحی و زیرزمینی، دریاچهها و بهطور کلی منابع آب را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد. پیشبینی بارندگی در سالهای آینده میتواند در برنامهریزی منابع آب مؤثر واقع شود. الگوهای سری زمانی، این امکان را در اختیار برنامهریزان منابع آب قرار میدهد. ...
بیشتر
بارندگی یکی از عوامل اصلی در ایجاد خشکسالی است که کمبود آن، جریانهای سطحی و زیرزمینی، دریاچهها و بهطور کلی منابع آب را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد. پیشبینی بارندگی در سالهای آینده میتواند در برنامهریزی منابع آب مؤثر واقع شود. الگوهای سری زمانی، این امکان را در اختیار برنامهریزان منابع آب قرار میدهد. هدف از انجام پژوهش حاضر پیشبینی خشکسالی استان اصفهان با برازش الگوهای مختلف سری زمانی به دادههای ماهانه بارندگی ایستگاههای استان میباشد. الگوهای مورد بررسی شامل ماهانه و ماهانه فصلی، نمایی سالانه و میانگین متحرک سه، پنج، هفتساله و سینوسی میباشد. ایستگاههای هواشناسی مورد استفاده برای تحلیل سری زمانی 24 ایستگاه استکه طول دوره آماری آنها متغیر و بین حداکثر 44 سال (2000-1957) و حداقل 11 سال (1997-1987) قرار داشت. نتایج نشان میدهد که ایستگاههای مورد مطالعه از نظر برازش الگویARIMA به سه گروه مناسب، نامناسب و متوسط تقسیم شده که بهترتیب نه، پنج و چهار ایستگاه در آن قرار میگیرد. همچنین، نتایج نشان میدهد که ایستگاههای اصفهان و کاشان علیرغم آمار بارندگی طولانی، دارای برازش نامناسبتری نسبت به دیگر ایستگاههای منطقه میباشند. بنابراین، صرف طولانی بودن آمار بارندگی نمیتوان برازش بهتر سری زمانی را انتظار داشت. با توجه به نتایج حاصل میتوان اظهار داشت که استفاده از الگوهای ARIMA بهمنظور مدلسازی سری میانگین متحرک سالانه میتواند در بررسی روند خشکسالی سودمند واقع شده و بهعنوان الگوهایی برای این رفتار باشد.
علی رمضانی؛ مهدی احمدیمقدم؛ امیرحسام حسنی؛ محمدرضا جعفری
چکیده
از دیرباز شکلگیری جوامع انسانی، مراکز صنعتی، کشاورزی و غیره در نزدیکی رودخانهها بوده است و با افزایش جمعیت، رشد تکنولوژی، افزایش استفاده از منابع آبی و دخل و تصرف غیر طبیعی، شرایط کیفی رودخانهها تغییر یافته است. لذا در این زمینه سنجش و تحلیل دادههای کیفی، همچنین بررسی اطلاعات مکانی در اثرگذاری بر کیفیت آب رودخانه جهت پهنهبندی ...
بیشتر
از دیرباز شکلگیری جوامع انسانی، مراکز صنعتی، کشاورزی و غیره در نزدیکی رودخانهها بوده است و با افزایش جمعیت، رشد تکنولوژی، افزایش استفاده از منابع آبی و دخل و تصرف غیر طبیعی، شرایط کیفی رودخانهها تغییر یافته است. لذا در این زمینه سنجش و تحلیل دادههای کیفی، همچنین بررسی اطلاعات مکانی در اثرگذاری بر کیفیت آب رودخانه جهت پهنهبندی و کنترل مدیریتی آن بهسمت استاندارد قابل قبول، ما را یاری مینماید. رودخانه گدارخوش از رودخانههای مرزی کشور در مرز ایران و عراق در استان ایلام با سطح حوزهای معادل 1202.68 کیلومتر مربع واقع شده است. محدوده مطالعاتی این تحقیق، حوزه آبخیز رودخانه گدارخوش میباشد که از محل ورود به استان تا خروج از مرز کشور عراق گسترش یافته است. از 10 ایستگاه نمونهبرداری به نامهای ششدار، تنگ حمام، تصفیه خانه، مهدی آباد، بانویزه، چم آب، گردنه قلا، قبله، پل فلزی و پل شکسته برای مدت شش ماه (مهر ماه 89 تا اسفند ماه 89) بهصورت ماهیانه پارامترهای اکسیژن مورد نیاز بیوشیمیایی، فسفات کل، نیترات، کلیفرم مدفوعی، کل جامدات محلول، اکسیژن محلول، کدورت، pHو دما اندازهگیری شد. تاکنون مطالعات زیادی در خصوص تعیین کیفیت آبهای سطحی صورت گرفته است، که عمدتا به بررسی اثر مواد آلاینده غیرطبیعی (انسانساز) بر کیفیت آب پرداختهاند. در این تحقیق سعی شده است به تاثیر متقابل عوامل طبیعی (غیر انسانساز) و عوامل غیرطبیعی (انسانساز) بر کیفیت آب رودخانه پرداخته شود. نتایج آزمایشگاهی حاصله با تلفیق لایههای اطلاعاتی استخراج شده از محیط GISدر محاسبه شاخص کیفیت آب نشان داد که ایستگاه مهدی آباد با نمره عددی 47.33 شاخص کیفی NSFWQI در وضعیت بد و بقیه ایستگاهها در وضعیت متوسط و در طبقه عددی 70-50 شاخص کیفی NSFWQI قرار دارند.
امین حسنی؛ مسعود تجریشی؛ احمد ابریشمچی
چکیده
دانستن میزان تبخیر از سطوح آزاد آبی نظیر کانالها، مخازن و دریاچهها بهمنظور مدیریت صحیح و دقیق منابع آبی ضروری است. در این تحقیق، میزان تبخیر ماهانه با استفاده از روش بیلان انرژی برای دریاچه سد ساوه (الغدیر) بین سالهای 1386-1374 محاسبه شده است. میزان تبخیر سالانه محاسبه شده با استفاده از این روش برای این حجم آبی از میزان بیشینه ...
بیشتر
دانستن میزان تبخیر از سطوح آزاد آبی نظیر کانالها، مخازن و دریاچهها بهمنظور مدیریت صحیح و دقیق منابع آبی ضروری است. در این تحقیق، میزان تبخیر ماهانه با استفاده از روش بیلان انرژی برای دریاچه سد ساوه (الغدیر) بین سالهای 1386-1374 محاسبه شده است. میزان تبخیر سالانه محاسبه شده با استفاده از این روش برای این حجم آبی از میزان بیشینه 174 سانتیمتر در سال 1384 تا مقدار حداقل 151 سانتیمتر در سال 1376 نوسان نشان میدهد. همچنین، الگوی تغییرات مقادیر ماهانه تبخیر از سالی به سال دیگر متفاوت است، ولی بهطورکلی میتوان گفت که الگوی مورد انتظار بهطور میانگین مقادیر اندک تبخیر در ماههای دی و بهمن و بهدنبال آن افزایش تا ماههای خرداد و تیر است. بررسی ساختار حرارتی دریاچه سد ساوه نشان میدهد که شارهای انرژی ورودی و خروجی به این حجم آبی نوسانات زیادی از نظر مقدار و شدت دارا بوده، تشعشع خورشیدی و اتمسفریک ورودی و تشعشع طول موج بلند گسیل شده از آب دریاچه بزرگترین مقادیر شار انرژی تبادلی برای این دریاچه کوچک و عمیق هستند.
حسین سعادتی؛ فرود شریفی؛ محمد مهدوی؛ حسن احمدی؛ محسن محسنیساروی
دوره 2، شماره 1 ، اردیبهشت 1389، ، صفحه 56-64
چکیده
در این تحقیق با ارزیابی و تحلیل داده ها و اندازه گیری ردیاب های شیمیایی در منابع آبهای سطحی، زیرزمینی، بارش و منطقه غیر اشباع، مقدار تغذیه انتشاری سفره زیرزمینی با تفسیر پروفیل ردیاب ها در محیط غیراشباع بررسی و برآورد گردید. در این روش به منظور اندازه گیری تغییرات غلظت ردیاب های شیمیایی (آنیون ها و کاتیون های هشتگانه) پروفیل های شاخص ...
بیشتر
در این تحقیق با ارزیابی و تحلیل داده ها و اندازه گیری ردیاب های شیمیایی در منابع آبهای سطحی، زیرزمینی، بارش و منطقه غیر اشباع، مقدار تغذیه انتشاری سفره زیرزمینی با تفسیر پروفیل ردیاب ها در محیط غیراشباع بررسی و برآورد گردید. در این روش به منظور اندازه گیری تغییرات غلظت ردیاب های شیمیایی (آنیون ها و کاتیون های هشتگانه) پروفیل های شاخص در 4 منطقه نظرآباد، جعفرآباد، قلعه چندار و ساوجبلاغ واقع در دشت هشتگرد (استان تهران) حفر گردید. غلظت متوسط کلراید (cs) عنوان مهمترین ردیاب مورد نظر در پروفیلها به ترتیب 123.83، 114.63، 57.65،47.76 میلیگرم در لیتر نوسان میکند. غلظتهای متوسط فوق میتواند مقادیرمتوسط تغذیه را با استفاده از غلظت کلراید بارش متوسط 2 ساله (1.653 میلی متر) به ترتیب 3.42، 3.53، 6.42 و 7.44 میلی متر در سال در منطقه هشتگرد برآورد کند. متوسط تغذیه انتشاری تاریخی محاسبه شده برای دشت هشتگرد معادل 5.3 میلی متر در سال به دست آمد. تغذیه انتشاری (توسط بارش) در دشت هشتگرد تنها 2% از کل تغذیه را شامل می شود. با جمع بندی نتایج روش های مختلف، اهمیت تغذیه متمرکز با توجه به سهم زیاد و زمان تجدید پذیری سریع آن مشخص میشود که عمدتاً توسط روشهای آبخیزداری و آبخوانداری انجام میگیرد.