معین جهان تیغ؛ علی نجفینژاد؛ منصور جهانتیغ؛ محسن حسینعلیزاده
چکیده
کمبود نزولات جوی و خشکسالی از عوامل مؤثر بر بحران کمآبی در مناطق خشک بشمار میرود که این فرایند با توجه به بالا بودن میزان تبخیر در این مناطق ضمن کاهش میزان بهرهوری از آب، باعث کاهش رطوبت خاک میشود. از اینرو، کاربرد روشهای حفاظتی با کاهش میزان تبخیر و حفظ رطوبت خاک علاوهبر بهبود رشد و عملکرد گیاه، باعث افزایش بهرهوری ...
بیشتر
کمبود نزولات جوی و خشکسالی از عوامل مؤثر بر بحران کمآبی در مناطق خشک بشمار میرود که این فرایند با توجه به بالا بودن میزان تبخیر در این مناطق ضمن کاهش میزان بهرهوری از آب، باعث کاهش رطوبت خاک میشود. از اینرو، کاربرد روشهای حفاظتی با کاهش میزان تبخیر و حفظ رطوبت خاک علاوهبر بهبود رشد و عملکرد گیاه، باعث افزایش بهرهوری آب میشود. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تأثیر خاکپوش ماسه بادی و نانو رس در آبیاری سفالی بر تغییرات دما و رطوبت در یکی از کانونهای فرسایشی منطقه سیستان است. بدینمنظور، در ابتدا طی عملیات میدانی از رسوبات بادی انباشت شده در دشت سیستان و همچنین، رسوبات سیلابی بستر رودخانه هیرمند (رسوبات حمل شده طی سیلابهای ورودی از کشور افغانستان) نمونهبرداری شد. با تعیین اندازه ذرات نمونههای رسوب بهمنظور تهیه خاکپوش ماسه بادی بزرگترین اندازه ذرات رسوبات بادی با استفاده از الک جدا شد. برای تهیه نانو ذرات رس نیز رسوبات سیلابی با استفاده از آسیاب گلولهای ضمن بررسی اندازه ذرات و تعیین عناصر اصلی (با استفاده از روش XRF) پودر شد. در ادامه، با آمادهسازی تیمارهایی متشکل از خاکپوش ماسه بادی، نانو رس و شاهد با نصب ترمومتر و پروب در اعماق 10، 30 و 50 سانتیمتر اقدام به اندازهگیری دما و رطوبت خاک (با استفاده از رطوبتسنج) برای یک دوره 186روزه شد. همچنین، در پایان دوره آزمایش بهمنظور بررسی شاخصهای پایداری خاکدانه با نمونهبرداری از اعماق مختلف شاخص میانگین وزنی (MWD) و شاخص میانگین هندسی (GMD) قطر خاکدانهها بر اساس روش الک خشک اندازهگیری شد. یافتهها نشان داد که در توزیع رطوبت و دما در تیمارهای مورد مطالعه اختلاف معنیدار در سطح پنج درصد وجود دارد. بیشترین رطوبت ذخیره شده در عمق 10 سانتیمتر در تیمار خاکپوش ماسه بادی اندازهگیری شد (بهترتیب 2/1 و 4/1 برابر بیشتر از میزان رطوبت ذخیره شده در تیمارهای نانو ذرات رس و شاهد). همچنین، در عمق 30 و 50 سانتیمتر بیشترین میزان رطوبت حفظ شده مربوط به تیمار نانو ذرات رس است (بهترتیب 2/1 و 6/1 برابر بیشتر از لایههای فوقالذکر در تیمارهای خاکپوش ماسه بادی و شاهد). در بررسی تغییرات دما در اعماق 10، 30 و 50 سانتیمتر، بیشترین و کمترین میزان دما بهترتیب مربوط به تیمارهای شاهد و خاکپوش ماسه بادی میباشد. بر اساس نتایج بهدست آمده، با ایجاد لایه خاکپوش ماسه بادی در سطح خاک دمای خاک در لایه سطحی نسبت به تیمارهای شاهد و نانو ذرات رس بهترتیب 33 و 2/17 درصد کاهش یافت. در بررسی شاخصهای پایداری خاکدانه نیز یافتهها نشان داد که تفاوت معنیداری بین مقادیر شاخصهای میانگین وزنی و میانگین هندسی قطر خاکدانهها در تیمارهای مورد مطالعه وجود دارد و بیشترین مقادیر شاخصهای مورد مطالعه مربوط به تیمار نانو رس میباشد (در سطح پنج درصد). در مجموع، بر اساس نتایج بهدست آمده از این پژوهش، استفاده از خاکپوش ماسه بادی و نانو رس با کاهش دما و بهبود پایداری خاکدانهها باعث افزایش 30 تا 45 درصدی رطوبت حجمی خاک در لایههای زیرسطحی و همچنین، افزایش مدت زمان حفظ رطوبت در خاک و کاهش دور آبیاری در مقایسه با حالت بدون اقدام حفاظتی در خاک شده است که کاربرد قابل توجه روشهای مورد استفاده در این پژوهش با تأمین رطوبت مورد نیاز گیاه برای استقرار پوشش گیاهی در کانونهای فرسایشی منطقه مورد مطالعه است.
سیدحسین میرموسوی؛ محمد کمانگر؛ علیرضا کربلایی
چکیده
درک رفتار پدیدهها نیازمند توجه به همه ابعاد آن است و یکی از راههای درک پیچیدگیهای آنها مدلسازی است. رطوبت سطحی خاک، متغیّر کلیدی برای توصیف خشکسالی، تبادلات آب و انرژی بین زمین و هوا کره و همچنین ارزیابی شرایط محصولات کشاورزی است. رطوبت خاک هم از متغیرهای محیطی تأثیر میپذیرد و هم بر بسیاری از متغیرهای محیطی ازجمله رواناب، ...
بیشتر
درک رفتار پدیدهها نیازمند توجه به همه ابعاد آن است و یکی از راههای درک پیچیدگیهای آنها مدلسازی است. رطوبت سطحی خاک، متغیّر کلیدی برای توصیف خشکسالی، تبادلات آب و انرژی بین زمین و هوا کره و همچنین ارزیابی شرایط محصولات کشاورزی است. رطوبت خاک هم از متغیرهای محیطی تأثیر میپذیرد و هم بر بسیاری از متغیرهای محیطی ازجمله رواناب، فرسایش خاک و تولید محصولات تأثیر میگذارد اما به دلیل ثابت نبودن شرایط مکانی و زمانی پارامترهای محیطی بهشدت تغییرپذیر است. هدف از این مقاله واکاوی و استخراج مدل مکانی پراکندگی رطوبت خاک پس از بارشهای بیش از نرمال سال آبی97-98 در استان کردستان است. در این راستا پس از واکاوی نقشه پراکندگی رطوبت خاک در بازه زمانی موردمطالعه مستخرج از سامانه گوگل ارث اینجین بهعنوان متغیر وابسته و لایههای بارش، آب معادل برف، شاخص پوشش گیاهی مستخرج از سامانه گوگل ارث انجین و همچنین شاخص رطوبت توپوگرافی و بهعنوان متغیرهای مستقل انتخاب گردید و سپس با استفاده از مدل رگرسیون کلی (OLS) و رگرسیون موزون جغرافیایی (GWR) به مدلسازی مکانی اقدام شد. بر اساس معیارهای ارزیابی، نتایج نشان داد مدل GWR با=0.74 R^2 قدرت تبیین و برآورد بهتری نسبت به مدل رگرسیون کلی باR^2=0.68 دارد. بر اساس رگرسیون کلی، عوامل مکانی بارش و رطوبت توپوگرافی بیشترین اثر مثبت و تبخیر و تعرق اثر منفی بر رطوبت خاک در محدوده موردمطالعه دارد. بر اساس نتایج مدل GWR ، متغیر آب معادل برف در نواحی کوهستانی شمال استان، بیشترین تأثیر و تبخیر و تعرق کمترین اثر را بر رطوبت خاک داشتهاند. با استفاده از مدل مکانی بهدستآمده میتوان مناطق کم یا پر رطوبت خاک را در راستای شناسایی پتانسیلها محیطی و بهبود فرآیند تصمیمگیری، تخصیص و توزیع مکانی ارائه خدمات کشاورزی شناسایی کرد.
زهرا جابرالانصار؛ مرتضی خداقلی؛ مسعود برهانی؛ حسین ارزانی
چکیده
اکوسیستمهای مرتعی در مناطق خشک، زیستبومهای حساس و شکنندهای هستند که در برابر عوامل مختلف از جمله تغییرات اقلیمی بهویژه بارندگی، بهسادگی در معرض تخریب قرار میگیرند. در چنین شرایطی وقوع خشکسالیها در عرصههای منابع طبیعی همواره قابل انتظار میباشد. در این پژوهش ارتباط بین تولید گونههای مرتعی و تغییرات زمانی و کمی ...
بیشتر
اکوسیستمهای مرتعی در مناطق خشک، زیستبومهای حساس و شکنندهای هستند که در برابر عوامل مختلف از جمله تغییرات اقلیمی بهویژه بارندگی، بهسادگی در معرض تخریب قرار میگیرند. در چنین شرایطی وقوع خشکسالیها در عرصههای منابع طبیعی همواره قابل انتظار میباشد. در این پژوهش ارتباط بین تولید گونههای مرتعی و تغییرات زمانی و کمی بارش مورد بررسی قرار گرفت. بهطوری که تولید مراتع در یک دوره آماری 10ساله (1387- 1377) در اقلیم رویشی استپی استان اصفهان (علویجه، موته، کلهرود و گردنه شادیان) با استفاده از نمایه استاندارد بارش (SPI) و ارتباط شاخص خشکسالی در مقیاسهای زمانی سه، پنج و هشتماهه با تولید 10ساله مراتع استپی اصفهان مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس جدول تجزیه واریانس و ماتریس همبستگی بین عوامل تولید و شاخص SPI تشکیل شد. نتایج نشان داد که شدیدترین خشکسالی در سال 1387 و تقریباً همزمان با کمترین تولید در مراتع استپی اتفاق افتاده است. هماهنگی و مطابقت بین منحنیهای میزان تولید و شاخص SPI در مراتع مورد مطالعه مشاهده شد، بهطوری که در بیشتر موارد حداکثر و حداقل تولید همزمان با بیشترین و کمترین مقدار شاخص SPI اتفاق افتاده بود. همچنین، نتایج حاصل از ماتریس همبستگی بین عوامل مذکور حاکی از آن است که تولید مراتع با شاخص استاندارد بارش در سه مقیاس زمانی با ضرایب بیش از 63 درصد و در سطح احتمال یک و پنج درصد همبستگی دارد. با توجه به تأثیرپذیری تولید مراتع مورد بررسی از بارش بهاره و همچنین، عمق خاک کمتر از 30 سانتیمتر، شاخص SPI با بازه زمانی سهماهه بهمنظور ارزیابی خشکسالی در مراتع توصیه شد.