مهدی قربانی؛ سمانه ناصری؛ احمد حاج علیزاده
چکیده
حکمرانی ﻣﺸﺎﺭﻛﺘﻲ حوزه آبخیز ﻳﻚ ﻧﮕﺮﺵ ﺟﺎﻣﻊ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﻠﺐ ﻣﺸﺎﺭﻛﺖ ﻓﺮﺩﻱ ﻭ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺑﻴﻦ بهرهبرداران و نهادهای فعال در یک عرصه است ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ نیل به ﺍﻫﺪﺍﻑ غایی نهاد و بهرهبردار ﻭ همچنین، ﺑﻬﺒﻮﺩ ﻣﺴﺘﻤﺮ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺑﻌﺎﺩ تلاش میکند. این مطالعه با هدف تحلیل اثربخشی و پویایی رویکرد جامعنگری با تأکید بر انسجام ...
بیشتر
حکمرانی ﻣﺸﺎﺭﻛﺘﻲ حوزه آبخیز ﻳﻚ ﻧﮕﺮﺵ ﺟﺎﻣﻊ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﻠﺐ ﻣﺸﺎﺭﻛﺖ ﻓﺮﺩﻱ ﻭ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺑﻴﻦ بهرهبرداران و نهادهای فعال در یک عرصه است ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ نیل به ﺍﻫﺪﺍﻑ غایی نهاد و بهرهبردار ﻭ همچنین، ﺑﻬﺒﻮﺩ ﻣﺴﺘﻤﺮ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺑﻌﺎﺩ تلاش میکند. این مطالعه با هدف تحلیل اثربخشی و پویایی رویکرد جامعنگری با تأکید بر انسجام سازمانی در راستای استقرار حکمرانی مشارکتی حوزه آبخیز سه قلعه در شهرستان سرایان استان خراسان جنوبی انجام گرفته است. برای دستیابی به این هدف، شاخصهای سطح کلان در شبکه همکاری بین دستاندرکاران سازمانی در دو بازه زمانی قبل و بعد از اجرای یک پروژه جامعنگر در استان خراسان جنوبی با استفاده از روش تحلیل شبکه اجتماعی سنجش شدهاند. نتایج نشاندهنده روند مثبت و افزایشی در پویایی انسجام سازمانی با اجرای رویکرد جامعنگری است که بر اساس میزان شاخصهای تراکم (در قبل از اجرا: 54.1، در بعد از اجرا: 74.2)، دوسویگی پیوندها (در قبل از اجرا: 48.8، در بعد از اجرا: 67.32) و میانگین فاصله ژئودزیک (در قبل از اجرا: 1.37 و در بعد از اجرا: 1.25) و با تقویت روابط برون بخشی زمینه برای کاهش تمرکز در تصمیمگیریها فراهم شده است. بنابراین، تحلیل شبکه اجتماعی و رویکرد برون بخشی در عملیاتی کردن سیاستها برای مدیریت پایدار منابع طبیعی امری ضروری است و روش تحلیل شبکه اجتماعی ابزاری کاربردی برای شناسایی فرصت و چالشهای پیش روی مدیران منابع طبیعی در راستای تقویت انسجام سازمانی است.
محسن کاظمی؛ سادات فیضنیا؛ حسن خسروی؛ صادق ناجی؛ حمید مصباح
چکیده
پایش تغییرات سطح دریاچهها و کاربری اراضی اطراف آنها یکی از راهکارهای دستیابی به مدیریت صحیح دریاچهها و تالابها است. در پژوهش حاضر، برای پایش تغییرات سطح و کاربری اراضی اطراف دریاچه مهارلو (استان فارس)، از تصاویر ماهوارهای سالهای 1366، 1380 و 1392 در دو ماه پر آب (فروردین) و خشک (شهریور) با اعمال تصحیحات هندسی و ...
بیشتر
پایش تغییرات سطح دریاچهها و کاربری اراضی اطراف آنها یکی از راهکارهای دستیابی به مدیریت صحیح دریاچهها و تالابها است. در پژوهش حاضر، برای پایش تغییرات سطح و کاربری اراضی اطراف دریاچه مهارلو (استان فارس)، از تصاویر ماهوارهای سالهای 1366، 1380 و 1392 در دو ماه پر آب (فروردین) و خشک (شهریور) با اعمال تصحیحات هندسی و اتمسفری بر روی تصاویر، از الگوریتم بیشینه احتمال برای تهیه کاربری اراضی استفاده شد. ضریب کاپا برای تصویر شهریور ماه سال 1366، 1380 و 1392 بهترتیب 0.85، 0.88 و 0.89 و برای فروردین ماه 1366 و 1392، 0.86 و 0.88 حاصل شد. پس از استخراج کاربریها و ارزیابی صحت کار، برای پایش تغییرات از روش مقایسه تصاویر ماهوارهای بعد از طبقهبندی استفاده شده است. نتایج نشاندهنده کاهش 82 درصدی سطح آب دریاچه در شهریور بوده است. این میزان کاهش در فروردین سال 1392-1366 به میزان 20 درصد بوده است. با کاهش سطح آب دریاچه در شهریور، میزان اراضی بدون پوشش و شورهزار به میزان 39 درصد و 37.5 درصد افزایش داشته است. تغییرات میزان اراضی کشاورزی و مرتعی اطراف دریاچه مهارلو از سال 1366 تا 1392 بهترتیب 28 درصد و 3.5 درصد کاهش داشته است. بهطورکلی، میزان سطح زیر کشت در اطراف دریاچه و میزان سطح آب دریاچه مهارلو با توجه به معنیدار نبودن تغییرات بارش طی بازه بلندمدت و افزایش معنیدار تبخیر و تعرق حوضه مهارلو طی سه دهه اخیر، کاهش چشمگیری داشته اما مساحت خاک بدون پوشش و اراضی شورهزار سطح دریاچه افزایش یافته است. این امر دارای پیامدهای متفاوتی است که نیازمند مدیریت و برنامهریزیهای صحیح تالابها و دریاچهها مخصوصا در طی سالهای اخیر است.
خدیجه حاجی؛ رئوف مصطفیزاده؛ اباذر اسمعلیعوری؛ شهناز میرزایی
چکیده
مدیریت پایدار آبخیز، کنترل هدررفت خاک و رسوب و اجرای طرحهای حفاظتی آبخیزداری نیازمند ارزیابی تغییرات زمانی و مکانی رواناب و رسوب میباشند. لذا، در این تحقیق میزان شدت تمرکز دبی و رسوب ماهانه در 15 ایستگاه هیدرومتری واقع در استان آذربایجان غربی در یک دوره 20 ساله با استفاده از منحنی جرم مضاعف و شاخص تغییرات سالانه (شاخص ضریب تغییرات، ...
بیشتر
مدیریت پایدار آبخیز، کنترل هدررفت خاک و رسوب و اجرای طرحهای حفاظتی آبخیزداری نیازمند ارزیابی تغییرات زمانی و مکانی رواناب و رسوب میباشند. لذا، در این تحقیق میزان شدت تمرکز دبی و رسوب ماهانه در 15 ایستگاه هیدرومتری واقع در استان آذربایجان غربی در یک دوره 20 ساله با استفاده از منحنی جرم مضاعف و شاخص تغییرات سالانه (شاخص ضریب تغییرات، ضریب تعدیل توزیع سالانه و شدت تمرکز) مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس ارتباط تغییرات بار رسوبی و دبی، از معادله سنجه رسوب با تبدیل لگاریتمی دادههای دبی جریان و رسوب استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بیشینه مقادیر دبی و رسوب ایستگاهها در فصل بهار و خصوصاً در ماه اردیبهشت اتفاق افتاده است که با مقادیر بالای بارش بهاره و ذوب برف و اثر آن در میزان آبدهی بالای رودخانهها در این فصل در ارتباط بوده است. همچنین، مقادیر منحنی تجمعی رواناب و رسوب در ایستگاههای پل بهراملو، چوپلوچه، ساریقمیش، پیقلعه، نقده، دورود و چپرآباد دارای منحنی با شیب ثابت هستند و روند تغییرات رسوب با رواناب همگن میباشد. ولی در ایستگاههای دیزج، ارومیه، بالقچی، داشبند، قاسملو و بایزیدآباد، شیب منحنی تجمعی در طول دوره دارای روند کاهشی میباشد و میتواند بیانگر کاهش بارش، اقدامات حفاظتی (احداث سد) در سطح حوضه یا مقدار رسوب کمتر در طول دوره آماری باشد. همچنین، ایستگاههای اشنویه و بابارود دارای روند کاهشی و سپس افزایشی بودهاند. بیشترین ضریب تغییرات دبی و رسوب مربوط به ایستگاه پل بهراملو بهترتیب برابر 16 و 173 درصد است. در حالی که بیشترین یکنواختی در وقوع دبی و رسوب در ماههای سال مربوط به ایستگاه چپرآباد (ضریب تعدیل توزیع سالانه دبی و رسوب بهترتیب برابر 0.19 و 0.25 درصد) بوده است. کمترین شدت تمرکز نیز مربوط به ایستگاه چپرآباد با مقادیر شدت تمرکز دبی 0.25 و رسوب 0.35 درصد میباشد، در صورتیکه ایستگاه ارومیه (با مقادیر دبی 0.58 و رسوب 0.84 درصد) دارای بیشترین شدت تمرکز بوده است. در مجموع میتوان گفت که شاخصهای تغییرات فصلی دبی و رسوب در بیشتر موارد در یک راستا بوده، نیز تغییرات مکانی رسوب در ایستگاههای مورد مطالعه دارای روند متفاوتی است که از شرایط اقلیمی، هیدرولوژیکی و انسانی متأثر میشود.