سعید فرزین؛ حمید میرهاشمی؛ حامد عباسی؛ زهره مریانجی؛ پیام خسروینیا
چکیده
در پژوهش حاضر، حافظه بلندمدت و رفتار دینامیکی سیگنال سری زمانی جریان روزانه رودخانه خرمآباد که حوزه آبخیز آن کوهستانی و دارای کاربری شهری است، با استفاده از نمایه هرست بررسی شده است. مقدار نمایه هرست سیگنال رواناب رودخانه خرمآباد در بازه زمانی سالهای 1370 تا 1393 برابر با 0.8 بهدست آمد. این مقدار نشان از حافظه بلندمدت و دینامیک ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، حافظه بلندمدت و رفتار دینامیکی سیگنال سری زمانی جریان روزانه رودخانه خرمآباد که حوزه آبخیز آن کوهستانی و دارای کاربری شهری است، با استفاده از نمایه هرست بررسی شده است. مقدار نمایه هرست سیگنال رواناب رودخانه خرمآباد در بازه زمانی سالهای 1370 تا 1393 برابر با 0.8 بهدست آمد. این مقدار نشان از حافظه بلندمدت و دینامیک غیر خطی سیگنال رواناب این رودخانه دارد. در ادامه، با بهکارگیری مدلهای شبکه عصبی و تبدیلات موجک، سری زمانی بارش-رواناب این رودخانه شبیهسازی شده است. در این راستا، با اتخاذ سریهای زمانی بارش و بارش-رواناب بهعنوان ورودی در دو الگوریتم شبکه عصبی و ترکیب موجک-عصبی، چهار مدل شامل 1) بارش، عصبی، 2) بارش-رواناب، عصبی، 3) بارش، موجک-عصبی و 4) بارش-رواناب، موجک-عصبی تولید شده است. در مدلهای ترکیبی موجک-عصبی، سری زمانی بارش و رواناب به زیرسیگنالهای فرکانس بالا و پایین تجزیه شدهاند. نتایج حاصل از ارزیابی میزان دقت و کارایی چهار مدل حاکی از آن است که مدل بارش-رواناب، موجک-عصبی با بهترین کارایی در سطح اطمینان 99 درصد، دقت بالایی در شبیهسازی رفتار رواناب دارد. بهطوری که مقایسه نتایج مدل موجک-عصبی با مدل عصبی با استفاده از آزمون مرگان-گرنجر-نیوبلد، نشان از برتری معنیدار مدل نخست دارد. همچنین، نتایج ارزیابی سیگنال خطای چهار مدل اجرا شده با استفاده از دو آزمون نسبت واننیومنو بویشاند نشان داد که یک نقطه جابهجایی معنیدار در سیگنال خطای مدل عصبی و سیگنال بارش-رواناب وجود دارد. بنابراین، وجود نوسانهای بسیار متفاوت ماهانه و دورهای شامل دو دوره 1377ـ1370 و 1393ـ1378 در رفتار بارش-رواناب منجر به کاهش کارایی و ضریب دقت مدل شبکه عصبی شده است. در صورتیکه در مدل ترکیبی موجک-عصبی با اختصاص وزن نسبی به هر زیرسیگنال، تأثیر نوسانهای کوتاه مدت، متوسط و بلند مدت در ایجاد خطای مدلسازی بهنحو مؤثری کاهش یافته است.
شهاب نیر؛ سعید فرزین؛ حجت کرمی؛ محمد رستمی
چکیده
فرسایش و آبشستگی از مهمترین مسائل نگران کننده در ارتباط با کنارههای رودخانه و سواحل میباشد. استفاده از آبشکنها، از جمله روشهای نوین کنترل و کاهش فرسایش میباشد. آبشکنها به اشکال مختلفی نظیر آبشکن ساده، L شکل و T شکل هستند. در این پژوهش آزمایشگاهی، تأثیر هندسه مختلف آبشکنهای بالادست و پاییندست بر آبشستگی آبشکن T شکل میانی ...
بیشتر
فرسایش و آبشستگی از مهمترین مسائل نگران کننده در ارتباط با کنارههای رودخانه و سواحل میباشد. استفاده از آبشکنها، از جمله روشهای نوین کنترل و کاهش فرسایش میباشد. آبشکنها به اشکال مختلفی نظیر آبشکن ساده، L شکل و T شکل هستند. در این پژوهش آزمایشگاهی، تأثیر هندسه مختلف آبشکنهای بالادست و پاییندست بر آبشستگی آبشکن T شکل میانی برای سری آبشکنهای ترکیبی مطالعه شده است و بهترین ترکیب جهت افزایش کارایی آبشکنها مشخص شده است. آزمایشها در شرایط آستانه حرکت بستر متحرک، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که متوسط عمق آبشستگی اطراف آبشکن T شکل میانی، حدود 0.8 برابر عمق جریان است. بهترین عملکرد آبشکن T شکل میانی زمان رخ میدهد که آبشکن بالادست L شکل و آبشکن پاییندست T شکل باشد (L T T). در واقع کمترین حجم و متوسط عمق آبشستگی با توجه به همه موقعیتها نیز مربوط به همین ترکیب است. حجم فرسایش با استفاده از نرمافزار Surfer محاسبه شده است. متوسط حجم آبشستگی این ترکیب، 0.063 مترمکعب و متوسط عمق آبشستگی در حدود 1.21 برابر عمق جریان میباشد. در محل آبشکن اول تمام حجم فرسایش یافته در سمت موافق آبشکنها است که با عبور از محدوده آبشکنها، فرسایش به سمت مخالف هدایت میشود. آبشکنهای ترکیبی پیشنهادی (L T T) پتانسیل بالایی جهت استفاده در رودخانهها به منظور کاهش فرسایش بستر و دیوارهها را دارا میباشد.