کیانفر پیامنی؛ ابراهیم کریمی سنگچینی؛ ایرج ویس کرمی؛ مهران زند
چکیده
مقدمهمدیریت یک پدیده فراگیر و موثر مانند خشکسالی، در بخشهای مختلف اقتصادی نیازمند همکاری تنگاتنگ و برنامهریزیهای دقیق است. فقدان برنامهریزی راهبردی خشکسالی و تاخیر در تصمیمگیریها موجب افزایش هزینهها برای کاهش خسارت خشکسالی شده است. این پژوهش، با هدف تدوین راهبردهای سازگاری با خشکسالی، با استفاده از مدل SWOT در سطح استان ...
بیشتر
مقدمهمدیریت یک پدیده فراگیر و موثر مانند خشکسالی، در بخشهای مختلف اقتصادی نیازمند همکاری تنگاتنگ و برنامهریزیهای دقیق است. فقدان برنامهریزی راهبردی خشکسالی و تاخیر در تصمیمگیریها موجب افزایش هزینهها برای کاهش خسارت خشکسالی شده است. این پژوهش، با هدف تدوین راهبردهای سازگاری با خشکسالی، با استفاده از مدل SWOT در سطح استان لرستان انجام شده است. مواد و روشهادر این پژوهش، از روشهای بررسی منابع و مصاحبه با پرسشنامه بهمنظور ارائه راهبردهای کلان سازگاری با خشکسالی استفاده شد. برای این منظور، ابتدا وضع موجود منابع اکولوژیک تغییرات محیطی، بخشهای اقتصادی و میزان وابستگی آنها به منابع آب، جمعیت و اشتغال، مدیریت منابع اکولوژیک، سازمان و نهادها، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سپس، با بررسی قوانین و اسناد بالادستی، مصاحبه با مدیران منابع، تصمیمگیرندگان محلی و ملی، کارشناسان، پیشینه منتشر شده و دیگر اطلاعات در دسترس، علل مشکلات و موانع موجود بر سر راه مدیریت خشکسالی در استان، شناسایی شدند. نمونه آماری، شامل ۲۷ نفر از متخصصین و کارشناسان علمی و اجرایی انتخاب شدند. امتیازدهی در دو نوبت و بهوسیله کارشناسان و متخصصین انجام گرفت و در نهایت، با میانگینگیری از نظرات متخصصین و کارشناسان علمی و اجرایی، وزن عوامل درونی و بیرونی مشخص شد. در مرحله نهایی، علاوه بر شناسایی عوامل مهم در هر یک از معیارهای قوت، ضعف، فرصت و تهدید، راهبردهای مدیریتی لازم بر اساس شرایط استان لرستان، از طریق تحلیل SOWT تعیین شد. این موضوعها در قالب فرصتها و تهدیدهای محیطی و نقاط قوت و ضعف درونی، دستهبندی شدند. سپس، با رهیافت تحلیل SOWT و روش آزمون دلفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج و بحثبررسی عوامل قوت نشان میدهد که وجود شرکتها و سازمانهای دارای واحد پایش منابع در استان، با وزن 0.25 از اثربخشی و درجه اهمیت بالاتری در بین دیگر عوامل برخوردار است. فقدان برنامهریزی و سازماندهی مناسب برای پایش و ارزیابی خشکسالی با وزن 0.33، دارای اثربخشی بسیار بالایی در بین عوامل ضعف سازگاری با خشکسالی در استان دارد. در بین فرصتها، عامل پیشرفتهای فناوری در حوزه کشاورزی دقیق، با وزن 0.1 دارای اثربخشی بسیار بالا هستند. عامل به خطر افتادن معیشت بهرهبرداران در صورت بروز خشکسالی در بین عوامل مورد بررسی تهدیدها، با وزن 0.22 دارای بیشترین اثربخشی است. عوامل آبیاری اراضی در برخی از مناطق با آبهای آلوده و تخریب تدریجی خاک زراعی و افزایش جمعیت و در نتیجه، افزایش تقاضا برای آب با وزن 0.02 دارای کمترین اثربخشی در بین تهدیدات سازگاری با خشکسالی در استان لرستان، شناخته شدند.نتیجهگیریپس از امتیازبندی به روش دلفی، مشخص شد که وجود دانشکده و مراکز آموزش کشاورزی و منابع طبیعی در استان لرستان، بهعنوان با اهمیتترین نقطه قوت شناخته شد. ولی با وجود این نقطه قوت در استان، متاسفانه فقدان یا نامناسب بودن دادهها و اطلاعات موجود بهمنظور پایش و ارزیابی اثرات خشکسالی، ضعف اصلی شناخته شده است. با توجه به این نتایج، در جهت راهبرد محافظهکارانه، راهبرد تعادل بخشی آبخوانها با اولویت آبخوانهای با بیلان آب منفی، پیشنهاد شد. حمایت دولت از طرحهای استحصال آب در سطح شهرها و روستاها و نظارت بر مدیریت بهتر آب در شهرها فرصتهای مناسبی را برای بهبود توان کشاورزان بهمنظور مقابله با آثار منفی خشکسالی فراهم میکند. نتیجه نهایی ارائه راهبردهای مقابله با خشکسالی برای مناطق مختلف استان، در بخشهای تامین منابع آب سطحی و زیرزمینی، زراعت آبی و دیم، آب شرب شهری و روستایی و آب و محیط زیست رودخانهها، بوده است.
ابراهیم کریمی سنگچینی
چکیده
مقدمه
ارزیابی پروژههای اجرا شده آبخیزداری و ارائه دورنمایی از نتایج عملکرد آنها، اطلاعات مناسبی را برای برنامهریزی بلندمدت در اختیار مدیران و تصمیمگیران قرار میدهد. از این رو، با ارزیابی عملکرد پروژههای آبخیزداری از دیدگاه کارشناسان میتوان ضمن تعیین میزان اثرات طرح و عوامل موثر بر آن، رهنمودهای لازم برای اجرای بهینه ...
بیشتر
مقدمه
ارزیابی پروژههای اجرا شده آبخیزداری و ارائه دورنمایی از نتایج عملکرد آنها، اطلاعات مناسبی را برای برنامهریزی بلندمدت در اختیار مدیران و تصمیمگیران قرار میدهد. از این رو، با ارزیابی عملکرد پروژههای آبخیزداری از دیدگاه کارشناسان میتوان ضمن تعیین میزان اثرات طرح و عوامل موثر بر آن، رهنمودهای لازم برای اجرای بهینه این طرحها در آینده به مسئولان و برنامهریزان ارائه نمود. بدین منظور، در این پژوهش جهت ارزشیابی پروژههای آبخیزداری اجرا شده از نظر بهبود روحیه مشارکت مردمی در حوزه آبخیز ریمله، از دیدگاه کارشناسان و بهرهبرداران استفاده شد.
مواد و روشها
آبخیز ریمله، یکی از زیرحوضههای رودخانه کشکان است. برای این منظور، پس از تهیه لیست اولیه شاخصها، با استفاده از روش دلفی و نظرسنجی از خبرگان، فهرست نهایی شاخصهای موثر بر بهبود روحیه مشارکت مردمی مشخص شد. در مجموع ۳۹ شاخص انتخاب شد و در شش دسته طبقهبندی صورت گرفت. در نهایت، بهمنظور اولویتبندی شاخصها، از روشهای تصمیمگیری چندشاخصه استفاده شد. تمام سرپرست خانوارهای روستایی موجود در این آبخیز، بهعنوان جامعه آماری انتخاب شدند. با توجه به رابطه کوکران و با روش نمونهگیری انتساب متناسب، به 135 آبخیزنشین از جامعه آبخیزنشینان مراجعه شد. روایی و پایایی پرسشنامهها مورد آزمون قرار گرفت. برای گردآوری دیدگاه بهرهبرداران، از روش مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه استفاده شد. برای رتبه بندی عوامل موثر بر مشارکت مردمی، از دیدگاه بهرهبراداران از آزمون فریدمن استفاده شد. به منظور ارزیابی از دیدگاه کارشناسان، به طراحی و توزیع پرسشنامه مقایسات زوجی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) اقدام شد.
نتایج و بحث
نتایج نشان داد، آلفای کرونباخ برابر با 0.827 محاسبه شد و نشان از پایایی پرسشنامهها در پژوهش مورد بررسی دارد. نرخ سازگاری در تحلیل سلسله مراتبی از 0.01 کمتر است، بنابراین، میتوان سازگاری مقایسات را پذیرفت. نتایج نشان میدهد که فعالیتهای اقدامات مشارکتی نظیر باغکاری، تراسبندی، ساخت جویهای بتنی، ساخت استخر و لایروبی چشمهها، بیشترین مشارکت نیروی انسانی و مالی (حدود ۷۶ درصد) را به خود اختصاص دادند. بررسی شاخصهای مشارکت آبخیزنشینان در پروژههای آتی نشان داد که "افزایش سطح درآمد ناشی از اجرای پروژه در منطقه" با رتبه 5.19، بهعنوان شاخص برتر از نظر بهرهبرداران انتخاب شد. از نظر کارشناسان، شاخص "میزان مشارکت آبخیزنشینان در تصمیمگیری و تصمیمسازی" با میانگین وزنی 0.252، بهعنوان شاخص برتر انتخاب شد. شاخصهای "افزایش مشارکت آبخیزنشینان در تصمیمگیری و تصمیمسازی" و "استفاده از ظرفیت دیگر نهادها در اجرای پروژههای حفاظتی و جلب مشارکت آنها" بیشترین وزن و شاخص "تقویت مشارکت تشکلها نظیر تعاونیها در سطح روستا"، کمترین وزن را به خود اختصاص دادهاند.
نتیجهگیری
نتایج این پژوهش نشان میدهد که ذینفعان حوزه آبخیز ریمله، ظرفیت بالایی را برای پذیرش و مشارکت در پروژههای آبخیزداری را دارند. پیشنهاد میشود که مشارکت ذینفعان در تصمیمگیریهای آتی و استفاده از اقدامات مشارکتی در این حوضه و دیگر حوضهها در درجه اهمیت قرار گیرند. بنابراین، رویکرد به کار رفته در این پژوهش میتواند بهعنوان روشی کارا در کمک به فهم بهتر سیستم آبخیز و نیز تسهیل فرایند تصمیمگیری توسط برنامهریزان و مدیران آبخیز و آبخیزنشینان بهکار گرفته شود. بهمنظور ارزشیابی اجرای پروژههایهای آبخیزداری، بر بهبود روحیه مشارکت مردمی، توجه به اولویتهای اشاره شده ضروری به نظر میرسد و پیشنهاد میشود در دستور کار مدیران و برنامهریزان قرار گیرد.
ابراهیم کریمی سنگچینی؛ مجید اونق؛ امیر سعدالدین؛ ناصر طهماسبی پور؛ حسین رضایی
چکیده
در این مقاله، به پژوهش انجام شده برای بررسی عوامل موثر بر مشارکت مردمی در طرحهای آبخیزداری و پیشبینی سطح پذیرش مردمی از سناریوهای مدیریت پوششگیاهی در حوضه رودخانه حبلهرود پرداخته میشود. رودخانه حبلهرود در استانهای سمنان و تهران قرار گرفته و از جمله حوضههای بین استانی در سطح کشور است. سناریوهای مدیریتی ...
بیشتر
در این مقاله، به پژوهش انجام شده برای بررسی عوامل موثر بر مشارکت مردمی در طرحهای آبخیزداری و پیشبینی سطح پذیرش مردمی از سناریوهای مدیریت پوششگیاهی در حوضه رودخانه حبلهرود پرداخته میشود. رودخانه حبلهرود در استانهای سمنان و تهران قرار گرفته و از جمله حوضههای بین استانی در سطح کشور است. سناریوهای مدیریتی مورد بررسی شامل وضع موجود، تراسبندی، تاغکاری، پوششگیاهی جوامع رودخانه، علوفهکاری، کپهکاری، کنتورفارو، درختکاری، قرق، بذرپاشی، بذرکاری، باغکاری و اگروفارستری هستند. طی مصاحبه حضوری با بهرهبرداران حوضه، برای هر فرد به تفکیک پرسشنامهای تکمیل شد. روایی و پایایی پرسشنامهها مورد آزمون قرار گرفت. با توجه به رابطه کوکران و با روش نمونهگیری انتساب متناسب به 379 آبخیزنشین از جامعه آبخیزنشینان حوضه مراجعه شد. وضعیت نقش عوامل موثر بر مشارکت مردمی به تفکیک بخشهای حوضه بررسی شد. احتمال پذیرش مردمی فعالیتهای آبخیزداری با روش توزیع احتمالاتی دوجملهای بررسی شد. سیاستهای حمایتی مالی دولت بهعنوان موثرترین عامل در مشارکت مردمی حوضه حبلهرود شناخته شد. این عامل از نظر مردم ساکن در بخشهای سرخه و ایوانکی، بیشترین امتیاز را داشت. مشارکت مردمی در چهار شکل حمایت اجتماعی، مشارکت نیروی انسانی، مشارکت مالی و مشارکت نیروی انسانی و مالی با هم بررسی شد. نتایج نشان میدهد که سناریوهای اگروفارستری و باغکاری بیشترین مشارکت نیروی انسانی و مالی (بیشترین درصد مشارکت در بخشهای مرکزی فیروزکوه و مرکزی دماوند) را به خود اختصاص میدهند. نتایج حاصل از توزیع دوجملهای نشان میدهد که سناریوهای اگروفارستری و باغکاری از دیدگاه بهرهبرداران حوضه بیشترین پذیرش مردمی را دارند. نتایج این پژوهش قابل استفاده بهوسیله مدیران و تصمیمگیران آبخیز برای حفظ منابع آب و خاک و افزایش قابلیت اجرایی فعالیتهای مدیریتی، در مقیاس آبخیز است.
ابراهیم کریمی سنگچینی؛ مجید اونق؛ امیر سعدالدین؛ ناصر طهماسبی پور؛ حسین رضایی
چکیده
در این تحقیق، کاربرد مدل پویایی سامانه برای پیش بینی اثرات اجرای سناریوهای مدیریت پوشش گیاهی بر ساختار اکولوژیک سیمای منظر بررسی شد. رودخانه حبله رود در استان های سمنان و تهران قرار گرفته است. سناریوهای مدیریتی مورد بررسی شامل حفظ وضع موجود، تراس بندی، تاغ کاری، بهبود پوشش گیاهی جوامع رودخانه، علوفه کاری، کپه کاری، ...
بیشتر
در این تحقیق، کاربرد مدل پویایی سامانه برای پیش بینی اثرات اجرای سناریوهای مدیریت پوشش گیاهی بر ساختار اکولوژیک سیمای منظر بررسی شد. رودخانه حبله رود در استان های سمنان و تهران قرار گرفته است. سناریوهای مدیریتی مورد بررسی شامل حفظ وضع موجود، تراس بندی، تاغ کاری، بهبود پوشش گیاهی جوامع رودخانه، علوفه کاری، کپه کاری، کنتورفارو، درختکاری، قرق، بذرپاشی، بذرکاری، باغ کاری و اگروفارستری می باشند. برای پیش بینی اثرات ساختار اکولوژیکی با مدل پویایی سامانه، از شاخص های میانگین وزنی اندازه لکه پوشش گیاهی (WMPSI)، شاخص وزنی مساحت پوشش گیاهی (WLCAI) و نسبت جوامع حاشیه رودخانه (RPI) استفاده شد. عدم قطعیت شاخص ها با روش بوتاسترپ بررسی شد. اثرات اکولوژیکی سناریوهای مدیریتی با استفاده از شاخص های فوق پیش بینی شد و سناریوهای برتر با استفاده از مدل پویایی سامانه انتخاب شدند. نتایج مدل اکولوژیکی ساخته شده با مدل پویایی سامانه نشان داد، در شاخص WMPSI، درختکاری و تاغکاری، در شاخص WLCAI، بذرپاشی و بذرکاری و در شاخص RPI، بهبود پوشش گیاهی جوامع رودخانه و تاغ کاری سناریوهای برتر هستند. سناریوهای بهبود پوشش گیاهی جوامع رودخانه و بذرپاشی بالاترین اولویت را در ترکیب شاخص ها به خود اختصاص دادند. شاخص های WLCAI و RPI بهترتیب با ضریب تغییرات 0.28 و 0.45، دارای کمترین و بیشترین عدم قطعیت هستند. مدل های پویایی سامانه قادرند، اثرات اجرای سناریوهای مدیریتی مختلف را پیش بینی کنند. بدین ترتیب اطلاعات لازم برای تصمیم گیری و مدیریت در مقیاس آبخیز فراهم می شود.