ایمان صالح؛ مجید خزایی؛ حمیدرضا پیروان؛ بهروز واعظی
چکیده
فرسایش خاک و رسوبگذاری از معضلات اصلی در اغلب حوزههای آبخیز ایران محسوب شده و موجب محدودیتهای اساسی در دستیابی به توسعه پایدار میشوند. ارزانترین و مناسبترین راه حفاظت خاک، استفاده از پوشش گیاهی است و لذا در پژوهش حاضر، به بررسی تاثیر ارتفاع، سطح و تراکم پوشش گیاهی ماشک علوفهای مراغه و ماشک گلشن بر کاهش رواناب و ...
بیشتر
فرسایش خاک و رسوبگذاری از معضلات اصلی در اغلب حوزههای آبخیز ایران محسوب شده و موجب محدودیتهای اساسی در دستیابی به توسعه پایدار میشوند. ارزانترین و مناسبترین راه حفاظت خاک، استفاده از پوشش گیاهی است و لذا در پژوهش حاضر، به بررسی تاثیر ارتفاع، سطح و تراکم پوشش گیاهی ماشک علوفهای مراغه و ماشک گلشن بر کاهش رواناب و رسوب پرداخته شده است. این آزمایش با استفاده از کرتهای استاندارد با ابعاد 1.8×22 متر، شیب نه درصد و جهت شیب شرقی به انجام رسید، بهطوری که در مجموع نه کرت آزمایشی شامل سه تیمار و سه تکرار در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی نصب و اجرا شد. نمونهبرداری رواناب از مخزنهای موجود در انتهای هر کرت انجام و پارامترهای پوشش گیاهی شامل سطح تاج پوشش، تراکم بوته و ارتفاع گیاه در هر نوبت نمونهبرداری، اندازهگیری شد. سپس، میانگین پارامترهای اندازهگیری شده با استفاده از آزمون دانکن مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. بیشترین کاهش حجم رواناب (97 درصد) و غلظت رسوب (94 درصد) برای تیمار ماشک مراغه بهدست آمد. همچنین، مشاهده شد که خصوصیات گیاهی نظیر سطح تاج پوشش و تراکم پوشش گیاهی همبستگی عالی با کاهش رواناب و رسوب و در نتیجه حفاظت آب و خاک دارند. بنابراین، انتخاب رقم و گونه گیاهی، یک گام مهم در افزایش کارایی این روش بیولوژیک بهشمار میرود. بر اساس یافتههای این پژوهش، به منظور حفاظت آب و خاک و نیز کمک به معیشت ساکنین حوزه آبخیز، استفاده از گیاهان علوفهای دیم سازگار با شرایط اقلیمی هر منطقه توصیه میشود و گیاه انتخابی باید خصوصیات مناسب گیاهی مانند سیستم ریشهای و ساقه قوی و متراکم و نیز سطح پوشش مناسب داشته باشد. همچنین، انجام آبیاری اولیه و آبیاری در مراحل مهم رشد گیاه علوفهای دیم مورد استفاده در شرایط خشکسالی و کمبارش توصیه میشود.
سیده اکرم جویباری؛ حمیدرضا پیروان؛ پیمان رضائی؛ حمید غلامی
چکیده
کانون فرسایش بادی هندیجان در استان خوزستان و جنوب غرب کشور ایران قرار دارد. در دهه اخیر، با افزایش نرخ فرسایش و تمرکز کانونهای مهم گرد و غبار در این گستره، مطالعه غلظت و آلودگی فلزات سنگین در این منطقه اهمیت بسزایی یافته است. بدینمنظور، تعداد 33 نمونه خاک از این پهنه بر مبنای نوع کاربری با توزیع یکنواخت برداشت شد و مورد تحلیل ICP-MSS ...
بیشتر
کانون فرسایش بادی هندیجان در استان خوزستان و جنوب غرب کشور ایران قرار دارد. در دهه اخیر، با افزایش نرخ فرسایش و تمرکز کانونهای مهم گرد و غبار در این گستره، مطالعه غلظت و آلودگی فلزات سنگین در این منطقه اهمیت بسزایی یافته است. بدینمنظور، تعداد 33 نمونه خاک از این پهنه بر مبنای نوع کاربری با توزیع یکنواخت برداشت شد و مورد تحلیل ICP-MSS قرار گرفت. دادههای حاصل نشان میدهد که بیشترین میانگین غلظت فلزات بهترتیب متعلق به فلزات Cd<As<Cu<Pb<Zn<Ni<Cr است. شاخصهای غنیشدگی، شاخص زمینانباشت و عامل آلودگی نشان داد که بیشترین آلودگی در پهنه هندیجان بهترتیب متعلق به فلزات نیکل، کروم، آرسنیک، کادمیوم و سرب است. از سویی دیگر، ارزیابی خطر زیستمحیطی (RI) در پهنه مذکور نشان داده این منطقه دارای خطر زیستمحیطی کمی میباشد که در بین فلزات مورد مطالعه نیز بیشترین خطر زیستمحیطی متعلق به دو فلز آرسنیک و کادمیوم است. نتایج آزمون PCA نشان داد که فلزات نیکل، روی، مس و سرب دارای دو منشأ زمینزاد و انسانزاد بهصورت توام هستند و منشا فلزات آرسنیک و کادمیوم نیز فعالیتهای انسانی است. باتوجه به الگوی توزیع فلزات میتوان بیان کرد که فعالیتهای مرتبط با اسکله صیادی بحرکان از یک سو و سکوهای نفتی دور از ساحل میدان نفتی هندیجان از سویی دیگر، موجب تغلیظ فلزات نیکل، سرب، روی و مس در جنوب گستره مورد مطالعه شده است. فعالیتهای کشاورزی نیز غلظت فلزات کادمیوم و آرسنیک را در این گستره کنترل کرده، منشا غلظت کروم نیز پسابهای کشاورزی، آلودگیهای ترافیکی و آلودگیهای باقیمانده حاصل از جنگ هشت ساله عراق و ایران تعیین شد.
افشین پرتوی؛ حمیدرضا پیروان؛ صمد شادفر؛ فاضل ایرانمنش
چکیده
پوشش سطح زمین و تغییرات آن از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر تغییرات زیستمحیطی به حساب میآید. از اینرو، درک و پیشبینی علل، فرایندها و نتایج تغییرات پوشش زمین به یک چالش عمده بر روی سطح کره زمین تبدیل شده است. امروزه سنجش از دور و دادههای ماهوارهای بهطور مؤثر برای شناسایی و تعیین مقدار تغییرات پوشش زمین و اثرات ...
بیشتر
پوشش سطح زمین و تغییرات آن از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر تغییرات زیستمحیطی به حساب میآید. از اینرو، درک و پیشبینی علل، فرایندها و نتایج تغییرات پوشش زمین به یک چالش عمده بر روی سطح کره زمین تبدیل شده است. امروزه سنجش از دور و دادههای ماهوارهای بهطور مؤثر برای شناسایی و تعیین مقدار تغییرات پوشش زمین و اثرات آن بر محیط زیست استفاده میشوند. در این تحقیق، با استفاده از محصول اطلاعاتی MCD12Q1 تغییرات زمانی-مکانی پوشش سطح زمین در سطح کشور با دقت مکانی 500 متر در بازههای زمانی پنج ساله از سال 2001 تا 2015 میلادی مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفت. این بررسی نشان داد، در دوره زمانی مورد مطالعه، اراضی بدون پوشش و خاک لخت بالغ بر 60 درصد از سطح کشور را در بر دارند. سطح اراضی جنگلی، زراعی و پوشش علفی بهترتیب از 0.8، 4.8 و 421.4 درصد در سال 2001 به 0.6، 4.5 و 20.9 درصد در سال 2015 تقلیل یافته است. همچنین، ماتریس ارزیابی تغییرات نشان داد که در بازههای زمانی 2005-2001، 2010-2005 و 2015-2010 پوشش سطح زمین با روندی صعودی بهترتیب در 2.13، 3.25 و 3.30 درصد از سطح کل کشور تغییر یافته است و در مجموع از سال 2001 تا 2015 میلادی مجموع اراضی تغییر یافته معادل 6.08 درصد از سطح کشور برآورد شده است.
سید نعیم امامی؛ حمیدرضا پیروان
چکیده
مارنها یکی از عوامل اصلی رسوبزایی و متعاقب آن فرسایش خاک در حوزههای آبخیز بشمار میروند. تحقیقات نشان میدهد که بین میزان رسوبزایی مارنها با ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی آنها ارتباط معنیداری وجود دارد. با هدف تعیین گسترش سازندهای مارنی از یکسو و ارزیابی کمی تاثیر شاخصهای مذکور در میزان رسوبزایی مارنهای استان چهارمحال ...
بیشتر
مارنها یکی از عوامل اصلی رسوبزایی و متعاقب آن فرسایش خاک در حوزههای آبخیز بشمار میروند. تحقیقات نشان میدهد که بین میزان رسوبزایی مارنها با ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی آنها ارتباط معنیداری وجود دارد. با هدف تعیین گسترش سازندهای مارنی از یکسو و ارزیابی کمی تاثیر شاخصهای مذکور در میزان رسوبزایی مارنهای استان چهارمحال و بختیاری، تحقیق جامعی صورت پذیرفت. در این پژوهش، پس از شناسایی و تفکیک چینهشناسی سازندهای مارنی استان و انجام نمونهبرداریهای سیستماتیک، آزمایشهای کانیشناسی (XRD)، فیزیکی و شیمیایی لازم، انجام و نتایج با استفاده از روشهای آماری تجزیه و تحلیل شدند. در ادامه، با استفاده از بارانساز قابل حمل در صحرا، میزان رسوبزایی هر یک از واحدهای چینهشناسی مارنی اندازهگیری شد. مجموعاً 1073.95 کیلومتر مربع معادل 6.5 درصد از مساحت استان را واحدهای چینهشناختی مارنی اشغال کرده است. از دیدگاه رسوبزایی، سازند رازک با میانگین 96.34 گرم بر متر مربع در رتبه اول و سپس، سازندهای پابده، هرمز، میشان و گورپی بهترتیب با 94.41، 81.7، 76.17 و 33 گرم بر متر مربع رسوب تولیدی در رتبههای بعدی رسوبزایی قرار میگیرند. نتایج همبستگی بین بافت خاک و تولید رسوب حکایت از همبستگی مثبت معنیدار میزان سیلت، آهک فعال و سدیم تبادلی و همبستگی منفی معنیدار مقدار رس با رسوبزایی دارد. حضور کانیهای رسی کائولینیت و ایلیت از عوامل تشدید رسوبزایی در سازندهای مارنی بشمار میروند.
امین صالح پور جم؛ حمیدرضا پیروان؛ محمودرضا طباطبایی؛ امیر سررشته داری؛ جمال مصفایی
چکیده
فرایند بیابانزایی با کاهش توان تولید بیولوژیک، منجر به انهدام اکوسیستمهای طبیعی میشود. بهمنظور بررسی پتانسیل خطر بیابانزایی در محدوده مراتع مشرف به اشتهارد (ارتفاعات حلقه دره)، نخست اقدام به تهیه نقشه طبقات شیب، کاربری اراضی و زمینشناسی با هدف ایجاد واحدهای همگن شد، بهطوریکه از طریق روی هم ...
بیشتر
فرایند بیابانزایی با کاهش توان تولید بیولوژیک، منجر به انهدام اکوسیستمهای طبیعی میشود. بهمنظور بررسی پتانسیل خطر بیابانزایی در محدوده مراتع مشرف به اشتهارد (ارتفاعات حلقه دره)، نخست اقدام به تهیه نقشه طبقات شیب، کاربری اراضی و زمینشناسی با هدف ایجاد واحدهای همگن شد، بهطوریکه از طریق روی هم قرار دادن و تقاطع این نقشهها، نقشه واحدهایکاری حاصل شد. در این تحقیق، سه شاخص حساسیتپذیری نسبت به فرسایش، شوری و نفوذپذیری در هر یک از واحدهای کاری در نظر گرفته شدند که در نهایت هر یک بهصورت نقشهای طبقهبندی شده ارایه شدند. در این تحقیق، بهمنظور پهنهبندی منطقه تحقیق از نظر شاخص شوری و نیز نفوذپذیری بهترتیب 185 و 179 نمونه طی سالهای 1396 و 1397 برداشت شد. سپس، اقدام به محاسبه وزن شاخصها و نیز نسبت سازگاری با کاربرد روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) شد. همچنین، از روش بهینهسازی چندمعیاره و راهحل سازشی (VIKOR) بهمنظور تعیین پتانسیل خطر بیابانزایی استفاده شد، بهطوریکه پس از محاسبه ماتریس استانداردشده موزون، اولویتبندی پتانسیل بیابانزایی واحدها مبتنی بر شاخص ویکور انجام شد. دامنه تغییرات شاخص ویکور گزینهها مبتنی بر روش AHP-VIKOR از 0.443 تا 0.967 متغیر است. نتایج بهدست آمده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) نشان داد که از دیدگاه خبرگان، مهمترین عامل موثر در بیابانزایی، شوری است. سایر عوامل، از قبیل حساسیت به فرسایش و نیز ضریب نفوذپذیری بهترتیب در ردههای بعدی اهمیت قرار دارند. نتایج حاصل نشاندهنده انطباق خیلی زیاد طبقات پتانسیل خطر بیابانزایی حاصل از مدل AHP-VIKOR با طبقات مربوطه در نقشه شاهد بوده، بهطوریکه درصد انطباق و نیز عدم انطباق طبقات پتانسیل خطر بیابانزایی محاسباتی با نقشه شاهد بهترتیب 92.91 و 7.09 درصد است. بر این اساس، منطقه تحقیق دارای سه طبقه پتانسیل یا شدت خطر بیابانزایی است. بهطوریکه 169.39 هکتار (0.51 درصد) از منطقه دارای پتانسیل متوسط، 2336.56 هکتار (7.06 درصد) دارای پتانسیل زیاد و 30583.25 هکتار (92.43 درصد) دارای پتانسیل خیلی زیاد است.
فاضل ایرانمنش؛ حمیدرضا پیروان
چکیده
فعالیتهای تکتونیکی در شکلگیری، استقرار و تحول عوارض سطح زمین و همچنین، فرایندهای فرسایشی تأثیرگذار هستند. وجود چندین گسل و تاقدیس در غرب جلگه خوزستان نیز زمینهساز تحولاتی در تغییر مورفولوژی و استقرار عوارضی مانند تپههای ماسهای شدهاند. بنابراین، هدف از این پژوهش، شناخت و نحوه اثرگذاری فعالیتهای تکتونیکی ...
بیشتر
فعالیتهای تکتونیکی در شکلگیری، استقرار و تحول عوارض سطح زمین و همچنین، فرایندهای فرسایشی تأثیرگذار هستند. وجود چندین گسل و تاقدیس در غرب جلگه خوزستان نیز زمینهساز تحولاتی در تغییر مورفولوژی و استقرار عوارضی مانند تپههای ماسهای شدهاند. بنابراین، هدف از این پژوهش، شناخت و نحوه اثرگذاری فعالیتهای تکتونیکی بر مورفولوژی و رفتار تپههای ماسهای غرب جلگه خوزستان است. بدینمنظور، از نقشههای توپوگرافی با مقیاس 1:250000، تصاویر ماهوارهای لندست و IRS مربوط به سالهای 1991، 1998، 2002 و 2006 میلادی، اطلاعات زمینشناسی مانند لایه سازندهای زمینشناسی، ساختارهای زمینساختی (مانند گسلها، تاقدیسها و ناودیسها)، نقشه ژئومورفولوژی، محیطهای رسوبی و شبکه آبراههها بهعنوان ابزارهای پژوهش استفاده شد. همچنین، با اتکا به یافتههای میدانی و تکنیکهای ژئومورفیک به روش مقایسهای به تجزیه و تحلیل دادهها اقدام شد. نتایج حاصل از شاخصهای ژئومورفولوژی مانند ضریب پیچش و انتگرال هیپسومتری نشان داد، منطقه مورد مطالعه بهشدت از فعالیتهای تکتونیکی متأثر بوده و واحدهای مورفوتکتونیک مانند تاقدیسهای حمیدیه-اهواز، زینالعباس و تاقدیس ابوالغریب، نقش بهسزایی در نحوه استقرار و برای انتشار تپههای ماسهای دارند. با این وجود، عوامل ثانویه دیگری مانند جهت وزش باد و الگوی جریان رودخانه کرخه تا حدودی باعث بهمخوردگی روند کلی تپههای ماسهای و ایجاد فرسایش و انتقال رسوب از تپههای ماسهای به دشتهای سیلابی و کانونهای گرد و غبار اصلی و محلی در غرب جلگه خوزستان میشود. بنابراین، یافتههای این پژوهش میتواند به تأمین اطلاعات مورد نیاز برای حفاظت خاک در برابر فرسایش بادی در استان و بهخصوص در کانون شماره یک گرد و غبار (هورالعظیم) و کنترل فرسایش و رسوب در پایاب حوزه آبخیز رودخانه کرخه منجر شود.
علیرضا حبیبی؛ حمیدرضا پیروان
چکیده
رتبهبندی فرسایشپذیری سازندهای زمینشناسی حوزههای آبخیز، در شناسایی و تعیین اولویت زیرحوضهها از منظر تصمیمسازی و عملیاتی در مدیریت حوضه از اهمیت خاصی برخوردار است. از اینرو، تحقیق حاضر با هدف اولویتبندی اجرای عملیات حفاظت خاک در زیرحوزههای آبخیز حبلهرود واقع در شمال گرمسار بر اساس درجه حساسیت واحدهای ...
بیشتر
رتبهبندی فرسایشپذیری سازندهای زمینشناسی حوزههای آبخیز، در شناسایی و تعیین اولویت زیرحوضهها از منظر تصمیمسازی و عملیاتی در مدیریت حوضه از اهمیت خاصی برخوردار است. از اینرو، تحقیق حاضر با هدف اولویتبندی اجرای عملیات حفاظت خاک در زیرحوزههای آبخیز حبلهرود واقع در شمال گرمسار بر اساس درجه حساسیت واحدهای سنگی به فرسایش انجام شد. روش کار بر پایه نظر کارشناسی و عملیات میدانی آزمایش شبیهساز باران و مقایسه با نتایج مدلهای تجربی برآورد فرسایش و رسوب استوار بود. نتایج حاصل از اجرای آزمایش شبیهساز باران برای رتبهبندی فرسایشی زیرحوضهها با نتایج حاصل از مدلهای تجربی PSIAC ،EPM و SWAT مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که رتبهبندی فرسایشی زیرحوضهها بر اساس شبیهساز باران در 12 زیرحوضه از 21 زیرحوضه با نتیجه سه مدل یاد شده همخوانی کامل دارد. در شش زیرحوضه با دو مدل و در سه زیرحوضه باقیمانده فقط با یک مدل همخوانی داشته است. نتایج شبیهسازی باران، بیشترین تطابق را با مدل PSIAC با رسوب ویژه 9.02 تن در کیلومتر مربع در سال ارائه کرده، بر اساس نتایج دادههای مشاهداتی ایستگاه رسوبسنجی بنکوه، رسوب ویژه 8.02 تن در کیلومتر مربع در سال بدون در نظر گرفتن بار بستر مشخص شد که مدل PSIAC مطمئنترین نتیجه برآورد رسوب را ارائه کرده است. بدین ترتیب، همخوانی نتایج شبیهساز باران در رتبهبندی فرسایشی زیرحوضهها با مدل PSIAC، نشان میدهد که نتایج رسوبدهی حوضه مبتنی بر واحدهای سنگشناسی به کمک بارانساز قابل اطمینان بوده، میتوان با تکیه بر دادههای مشاهداتی سهلالوصول بارانساز، نسبت به اولویتبندی حوضههای مشابه به فرسایش با درجه اطمینان 90 درصد اقدام و نتایج آن را در اولویت مکانی انجام کارهای حفاظتی حوضهها بهکار بست.
حمیدرضا پیروان؛ محمد کریمی خالدی؛ ضیاءالدین شعاعی؛ رامین ساریخانی
چکیده
در این تحقیق، واگرایی مارنهای جنوب استان تهران در ناحیه حسنآباد و جنوب ورامین شامل مارنهای محیط خشکی سازند قرمز بالایی واحد M3 و آبرفت مارنی پلیوسن واحد Plm در شیبهای پنج، 20 و 40 درصد و در سه شکل فرسایش سطحی، شیاری و خندقی بررسی شدند. بر این اساس، از سازندهای مارنی یاد شده، بر اساس شکل فرسایش غالب، تعداد 20 نمونه تهیه شد. ...
بیشتر
در این تحقیق، واگرایی مارنهای جنوب استان تهران در ناحیه حسنآباد و جنوب ورامین شامل مارنهای محیط خشکی سازند قرمز بالایی واحد M3 و آبرفت مارنی پلیوسن واحد Plm در شیبهای پنج، 20 و 40 درصد و در سه شکل فرسایش سطحی، شیاری و خندقی بررسی شدند. بر این اساس، از سازندهای مارنی یاد شده، بر اساس شکل فرسایش غالب، تعداد 20 نمونه تهیه شد. برای دستیابی به هدفهای از پیش تعیین شده، آزمایشهایی نظیر دانهبندی، حدود آتربرگ، تحلیلهای شیمیایی نظیرکاتیونها و آنیونها، SAR ،TDS ،EC و هیدرومتری دوگانه و پینهول انجام شد. نتایج حاصل از آزمونهای هیدرومتری دوگانه بر روی 18 نمونه، فقط سه مورد واگرایی کم را نشان میدهد که شامل مارنهای واحد M3 در نمونه دستنخورده برداشت شده از ایستگاه 1 با شکل فرسایش خندقی، نمونه ایستگاه 2 با دامنه با شیب 40 درصد و فرسایش سطحی و ایستگاه 5 با شیب پنج درصد با شکل فرسایش آبراههای است. طبق آزمایش پینهول انجام شده، از 17 نمونه تحت بررسی، 12 نمونه غیر واگرا و پنج نمونه با واگرایی کم تا متوسط بهدست آمد. در آزمایش پینهول، عمده مارنهای با اشکال فرسایش آبراههای و برخی از نمونههای با فرسایش خندقی، واگرایی کم تا متوسط نشان دادند. سایر اشکال فرسایش سطحی و شیاری رفتار غیر واگرا نشان دادند. بر اساس خصوصیات شیمیایی کل املاح موجود (TDS) در نمونه و نسبت درصد سدیم (PS)، بیشتر نمونهها در نمودار شیمیایی کاساگراند در محدوده خاکهای واگرا، یک نمونه در مرز واگرایی با شکل فرسایش سطحی و یک نمونه در محدوده خاکهای با احتمال 50 درصد واگرایی با شکل فرسایش شیاری قرار میگیرد. در آزمایش شرارد اصلاح شده، بهعکس، تمامی نمونها غیر واگرا هستند که نتایج آن با هیچ یک از روشهای بهکار رفته انطباق ندارد و لذا، این طبقهبندی مورد قبول نیست. روش شیمیایی آفریقایی نتیجه بهتری نسبت به سایر روشهای شیمیایی نشان داد. در این روش، نیمی از نمونهها واگرا و نیمی دیگر غیر واگرا طبقهبندی شدند. بر اساس معیار شیمیایی و فیزیکی، پدیده واگرایی در تمامی اشکال فرسایش سطحی، شیاری، خندقی و آبراههای دیده شده است. از این روش، چنین نتیجه میشود که خاکهای مارنی تحت تأثیر عوامل فیزیکی و شیمیایی استعداد واگرایی را دارند، حتی اگر در زمان نمونهبرداری اشکال فرسایش سطحی و یا شیاری را نشان دهند. به بیان دیگر، در این خاکها به شرط فراهم شدن سایر شرایط لازم از جمله درجه شیب و میزان تمرکز رواناب، امکان توسعه فرسایش سطحی و شیاری به خندقی و تونلی و یا آبراههای فراهم است.
کیانوش بهرهی؛ غلامعباس صیاد؛ احمد لندی؛ حمیدرضا پیروان
چکیده
مطالعه عوامل مؤثر بر حجم رواناب و ارزیابی روشهای کنترل آنها یکی از راهکارهای ضروری برای مدیریت صحیح حوزههای آبخیز است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات طبقات شیب و نوع کاربری اراضی بر رواناب تولید شده با استفاده از شبیهساز باران در شش زیرحوضه از حوزه آبخیز کاکاشرف از سرشاخههای حوزه آبخیز کرخه در استان لرستان انجام گرفت. ...
بیشتر
مطالعه عوامل مؤثر بر حجم رواناب و ارزیابی روشهای کنترل آنها یکی از راهکارهای ضروری برای مدیریت صحیح حوزههای آبخیز است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات طبقات شیب و نوع کاربری اراضی بر رواناب تولید شده با استفاده از شبیهساز باران در شش زیرحوضه از حوزه آبخیز کاکاشرف از سرشاخههای حوزه آبخیز کرخه در استان لرستان انجام گرفت. به این منظور بر اساس نقشه کاربری اراضی منطقه، شش واحد کاری (زیرحوضه) با سه نوع کاربری مرتع، جنگل و زراعت و در سه طبقه شیب 10، 20 و 30 درصد انتخاب شد. مقدار رواناب در مجموع طی 93 مورد آزمایش بهوسیله شبیهساز باران، اندازهگیری شد. دستگاه شبیهساز باران مورد استفاده از نوع بارانساز غیر فشاری از جنس پلکسی گلاس به ابعاد 83.5×119 سانتیمتر و به ارتفاع 1.60 متر بود. بهمنظور تجزیه و تحلیل آماری از نرمافزار SAS استفاده شد. با توجه به نتایج بهدست آمده، میانگین، کمینه و بیشینه رواناب در حوضه بهترتیب برابر 1499، صفر و 9100 میلیلیتر بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین زیرحوضههای مختلف از نظر حجم رواناب تولید شده، تفاوت معنیدار در سطح یک درصد وجود دارد. همچنین، اثر متقابل زیرحوضه و نوع کاربری اراضی از نظر حجم رواناب اختلاف در سطح یک درصد و معنیدار بود. بین حجم رواناب و شیب تفاوت معنیداری در سطح یک درصد وجود داشت که با افزایش شیب از 10 به 30 درصد حجم رواناب تولید شده افزایش یافت. بین سه کاربری مرتع، جنگل و زراعت از نظر مقدار رواناب تولید شده، تفاوت معنیدار در سطح یک درصد مشاهده شد و بیشترین حجم رواناب مربوط به کاربری جنگل بود.
حمیدرضا پیروان؛ محسن شریعتجعفری؛ دادور لطفاللهزاده
چکیده
این تحقیق در حوزه آبخیز سد لتیان بهمنظور تعیین ارتباط بین زمینلغزشها و افزایش بار رسوبی رودخانه جاجرود انجام شده است. میزان رسوبدهی شش زیرحوزه آبخیز بالادست سد لتیان به دو روش برآوردی و مشاهدهای محاسبه شد. به کمک تصاویر ماهوارهای ETM+ و Google Earth، موقعیت مکانی بیش از 150 لغزش بهوقوع پیوسته شناسایی و به نقشه درآمد. ...
بیشتر
این تحقیق در حوزه آبخیز سد لتیان بهمنظور تعیین ارتباط بین زمینلغزشها و افزایش بار رسوبی رودخانه جاجرود انجام شده است. میزان رسوبدهی شش زیرحوزه آبخیز بالادست سد لتیان به دو روش برآوردی و مشاهدهای محاسبه شد. به کمک تصاویر ماهوارهای ETM+ و Google Earth، موقعیت مکانی بیش از 150 لغزش بهوقوع پیوسته شناسایی و به نقشه درآمد. با مقایسه دادههای رسوب مشاهدهای با دادههای برآورد مدل MPSIAC در دو زیرحوضه لواسانات و کند- افجه مشخص شد که حوضه لواسانات کمتر از حوضه کند– افجه توان رسوبزایی دارد، ولی با این وجود، میزان رسوب مشاهدهای حوضه لواسانات بر اساس تن در سال حدود دو برابر حوضه کند-افجه است و این در حالی است که مساحت لغزش در لواسانات 1.8 و در کند– افجه 0.7 مساحت کل حوضه است. بر اساس رسوبدهی برآوردی به کمک مدل MPSIAC، متوسط وزنی تولید رسوب ویژه دو زیر حوضه کند– افجه با درصد مساحت لغزش 0.7 درصد و گرمابدر با درصد مساحت لغزش 2.4 درصد بهترتیب برابر با 387.02 و 431.39 مترمکعب بر کیلومتر مربع در سال است که بدین مفهوم است که با افزایش درصد نسبی مساحت زمینلغزش ها از 0.7 به 2.4 درصد، حدود 11.5 درصد رسوبدهی ویژه حوضه زیادتر شده است. بر اساس تحلیل دادههای ایستگاه هیدرومتری رودک در خروجی حوضه جاجرود، متوسط دبی رسوب رودخانه جاجرود در نه ماهه اول سال 1383 و قبل از رخدادهای زمینلغزشی ناحیه حاجیآباد 6.17 تن بر روز بوده که در نه ماهه بعد از زمینلغزش به متوسط 16.9 تن بر روز افزایش یافته است. این مقدار معادل 170 درصد افزایش بار رسوبی رودخانه در نه ماهه بعد از رخدادهای مذکور است. نکته جالب توجه این است که این افزایش در حالی است که در این دوره حدود 30 درصد حجم جریان کاهش داشته است و این به مفهوم آن است که افزایش بار رسوبی نه تنها ناشی از افزایش دبی جریان نبوده بلکه کاهش 30 درصدی دبی جریان میتوانسته در کاهش بار رسوبی نیز تاثیرگذار بوده باشد، بنابراین با در نظر گرفتن مساحت 20.45 هکتار زمینلغزشهای فوقالذکر، هر هکتار زمینلغزش، موجب افزایش بیش از هشت درصد بار رسوبی رودخانه شده است.
حمیدرضا پیروان؛ علی جعفریاردکانی؛ محسن شریعتجعفری
چکیده
این پژوهش در زمینه مورفولوژی رودخانه قزلاوزن سفلی حد فاصل سد استور تا سد منجیل در دو بازه سنگی و دشت سیلابی در پریود زمانی 37ساله بر اساس نقشههای توپوگرافی و عکسهای هوایی با بازدیدهای میدانی انجام شده است. نتایج نشان داد که رودخانه در بازه کوهستانی و دشتی با میزان ضریب پیچشی متوسط 1.46 و 1.22 بهترتیب در زمره رودخانه پیچانرودی ...
بیشتر
این پژوهش در زمینه مورفولوژی رودخانه قزلاوزن سفلی حد فاصل سد استور تا سد منجیل در دو بازه سنگی و دشت سیلابی در پریود زمانی 37ساله بر اساس نقشههای توپوگرافی و عکسهای هوایی با بازدیدهای میدانی انجام شده است. نتایج نشان داد که رودخانه در بازه کوهستانی و دشتی با میزان ضریب پیچشی متوسط 1.46 و 1.22 بهترتیب در زمره رودخانه پیچانرودی و سینوسی دستهبندی میشود. در بازه دشتی در حد فاصل سد پاوهرود تا سد منجیل بهطول 60 کیلومتر، رودخانه، سه پلان مشخص سینوسی کانالی شکل، سینوسی بارگذار، سینوسی چندشاخه و چندشاخگی و شریانی نشان داده است، حال آن که در بازه سنگی و کوهستانی متاثر از عوامل زمینشناختی بهصورت تنگدره مئاندری است. در طی دوره 37ساله، چندشاخگی رودخانه در ناحیه هزاررود به پهنای 1.2 کیلومتر توسعه داشته است که اگر این روند یکنواخت فرض شود، سرعت متوسط پیشروی بازه چندشاخه، 32 متر در سال است که میزان قابل توجهی است. در منطقه هارونآباد تا کوهکن، فرسایش کناری به شکل مهاجرت حلقههای مئاندری تا 850 متر در دوره زمانی یاد شده نیز بیانگر نقش ویرانگری رودخانه در بازههای پیچانرودی است. بر اساس زاویه مرکزی حلقههای مئاندر، 57.72 درصد حلقهها توسعه یافته، 25.93 درصد خیلی توسعه یافته، 16.05 درصد دیگر حلقهها، از نوع جوان رو به رشد هستند و لذا هنوز خسارات پیچانرودی رودخانه وجود دارد. غالبترین حالت فرسایش در انحناهای مئاندر، حالت توسعه یافتگی میباشد که بیش از 56 درصد حالات فرسایش را به خود اختصاص میدهد و بسته به نحوه توزیع تنش برشی آب، هندسه پیچ و شعاع انحناء نسبی آن و در نتیجه، محل تمرکز تنش برشی آب، حالات مختلف انتقال، چرخش، پیچیده شدن و پدیده میانبری نیز مشاهده شده است. بیش از 75 درصد جابهجایی محور رودخانه بهسمت جناح چپ بوده، لذا احداث هرگونه سازه و راه در جناح چپ خطرآفرین خواهد بود.
رضا سکوتی اسکوئی؛ حمیدرضا پیروان؛ داود نیککامی؛ محمدحسین مهدیان
چکیده
با توجه به اینکه اراضی مارنی در محدوده حوزههای آبخیز بخش شمالی استان آذربایجان غربی گسترش زیادی داشته و فرسایش خاک در این اراضی زیاد است، در این پژوهش فرسایشپذیری و اشکال فرسایشی خاکهای حاصل از مارنها و رابطه آنها با تلفات خاک در این اراضی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور ابتدا مناطق پراکندگی مارنها در ...
بیشتر
با توجه به اینکه اراضی مارنی در محدوده حوزههای آبخیز بخش شمالی استان آذربایجان غربی گسترش زیادی داشته و فرسایش خاک در این اراضی زیاد است، در این پژوهش فرسایشپذیری و اشکال فرسایشی خاکهای حاصل از مارنها و رابطه آنها با تلفات خاک در این اراضی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور ابتدا مناطق پراکندگی مارنها در استان بررسی و با توجه به شرایطی مانند ضخامت و برونزدهای مارنی، تناوب میان لایههای مارنی و اشکال فرسایشی مشهود در آنها، مارنهای حساس به فرسایش در مناطق شمالی استان شناسایی شدند. در 15 نقطه و با سه تکرار از خاک سطحی این اراضی نمونهبرداری شد. شاخصهای فرسایشپذیری این خاکها شامل نسبت رس و شاخص فرسایشپذیری k در فرمول جهانی فرسایش تعیین شد. با استفاده از بارانساز قابل حمل، میزان تولید رواناب و رسوب نیز در مناطق انتخابی بهدست آمد. شدت و اشکال فرسایش با استفاده از روش BLM تعیین و ارتباط بین فرسایشپذیری خاکهای مارنی با شکل، نوع فرسایش و رسوبدهی از طریق ماتریس همبستگی بررسی و گروههای همگن از نظر تولید رسوب و حساسیت به فرسایش با استفاده از آزمون دانکن تعیین شدند. نتایج بهدست آمده نشان میدهد، با وجود آنکه بهطور کلی وضعیت فرسایش سطحی به روش BLM در طبقه متوسط قرار میگیرد، در مناطق قرهتپه و قرهآغاج فرسایش آبکندی امتیاز بیشتری بهخود اختصاص داده و فرسایش شیاری در کلیه نقاط امتیازات بالایی داشته است. حجم رواناب سطحی کمینه 255 در منطقه شعبانلو و بیشینه 577 سانتیمتر مکعب در منطقه قرهتپه بهدست آمد. ضریب رواناب بین 0.23 تا بیشینه 0.53 محاسبه شد. کمینه گلآلودگی تولید شده برابر 10 گرم در لیتر در قرهتپه و بیشینه آن برابر 180 گرم در لیتر در قرهآغاج اندازهگیری شد. همچنین، مشخص شد که شاخص نسبت رس در ظهور فرسایش به شکل آبکندی و حجم رواناب در فرسایش سطحی و شیاری نقش تعیینکننده (با اطمینان 95 درصد) داشته است.
منوچهر امیری؛ حمیدرضا پیروان؛ احمد احمدیخلجی
چکیده
از آنجایی که مارنها نسبت به فرسایش بسیار حساس بوده و سالیانه هزارن تن رسوب ریزدانه و رس را راهی مخازن سدها و محل پخش سیلاب در ایستگاههای تغذیه مصنوعی مینمایند و هزینههای پالایش آب شرب و پیش پالایی آب تغذیه مصنوعی را به شدت افزایش میدهند. لذا بررسی آنها از ابعاد مختلف برای کارشناسان و محققان حائز اهمیت میباشد. در این پژوهش ...
بیشتر
از آنجایی که مارنها نسبت به فرسایش بسیار حساس بوده و سالیانه هزارن تن رسوب ریزدانه و رس را راهی مخازن سدها و محل پخش سیلاب در ایستگاههای تغذیه مصنوعی مینمایند و هزینههای پالایش آب شرب و پیش پالایی آب تغذیه مصنوعی را به شدت افزایش میدهند. لذا بررسی آنها از ابعاد مختلف برای کارشناسان و محققان حائز اهمیت میباشد. در این پژوهش سعی شد تا متغیرهای موثر در طبقهبندی مارنهای استان همدان شناسایی و مدلهایی جهت طبقهبندی آنها ارائه شود و رابطه بین گروههای مارنی با نوع و شدت فرسایش مورد بررسی قرار گیرد. به همین منظور از 41 نقطه نمونهگیری بهعمل آمد و جهت تعیین مقادیر متغیرهای فیزیکی-شیمیایی به آزمایشگاه ارسال شدند. همچنین، مشخصات محل نمونهبرداریها همچون شیب، موقعیت جغرافیایی، امتیاز عوامل هفت گانه عامل سطحی خاک و... برداشت شد و در مجاورت نقاط ذکر شده، آزمایش باران مصنوعی بهوسیله دستگاه بارانساز کامفورست انجام و نمونههای رسوب-رواناب اخذ و در آزمایشگاه با استفاده از روشهای ساده مقدار رواناب و رسوب آنها اندازهگیری شد. علاوه بر این، جهت شناسایی نوع کانیهای موجود در مارنهای منطقه و تشخیص سن آنها، تعداد هفت نمونه از مارنها بهوسیله اشعه ایکس آنالیز و تعداد هشت مقطع نازک از مارنها و سنگهای همراه یعنی آهکها و ماسهسنگها تهیه و بهوسیله میکروسکوپ پلاریزان مطالعه شد. سپس دادههای غیرنرمال بهوسیله لگاریتمگیری نرمال شد و آنگاه کلیه دادهها بهوسیله آنالیزهای خوشهای و تمیزی و مدل اسکالوگرام مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که مارنهای منطقه به تفکیک متغیرهای شیمیایی، فیزیکی و ترکیب آنها بهترتیب به چهار (S1، S2، S3 و S4)، پنج (P1، P2، P3، P4 و P5) و شش (T1، T2، T3، T4، T5 و T6) گروه تقسیم میشوند. توابع خطی فیشر که از این طبقهبندیها بهدست آمده است، گروههای مارنی را بهترتیب با دقتهایی معادل 96.5، 83.9 و 96.9 درصد درست پیشبینی مینمایند که متغیرهای شیمیایی برای طبقهبندی مناسبتر میباشند. این پژوهش نشان میدهد که مارنهای با حد روانی بالا و حاوی مقدار کمی از مواد خنثیشونده دارای قابلیت فرسایشپذیری بیشتری هستند.
حمیدرضا پیروان؛ علی جعفریاردکانی؛ محسن شریعتجعفری
چکیده
بهمنظور شناخت عوامل موثر بر مورفولوژی رودخانه قزلاوزن در حدفاصل بین سد استور تا سد منجیل در دو بازه سنگی و دشت سیلابی بازهای بهطول تقریبی 195 کیلومتر انتخاب و در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی شکل رودخانه، از نقشههای توپوگرافی و عکسهای هوایی با مقیاس 50000:1 سالهای 1334 و 1371 استفاده شد. پس از ترسیم پلان رودخانه، ...
بیشتر
بهمنظور شناخت عوامل موثر بر مورفولوژی رودخانه قزلاوزن در حدفاصل بین سد استور تا سد منجیل در دو بازه سنگی و دشت سیلابی بازهای بهطول تقریبی 195 کیلومتر انتخاب و در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی شکل رودخانه، از نقشههای توپوگرافی و عکسهای هوایی با مقیاس 50000:1 سالهای 1334 و 1371 استفاده شد. پس از ترسیم پلان رودخانه، مشخصات هندسی رودخانه از جمله عرض، طول موج و ارتفاع حلقههای مئاندر، ضریب سینوزیته، شعاع و دامنه نوسانات حلقههای مئاندر و عوامل هندسی دیگر اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که مقادیر میانگین زاویه مرکزی حلقههای مئاندر و ضریب سینوزیته تنگدره رودخانه بهترتیب 140.55 درجه و 1.46 از بازه دشت سیلابی بهترتیب 105.08 درجه و 1.22 بیشتر است، بنابراین رودخانه در بازه کوهستانی پرپیچ و خمدارتر است. جابهجایی جانبی رودخانه قزلاوزن در بازه دشت سیلابی نیز مطالعه شد که 63.3، 26.6 و 10.1 درصد موارد بهترتیب بهسمت ساحل چپ، راست و به هردو سو در اثر چندشاخگی بهوقوع پیوسته و لذا جابهجایی کلی رودخانه بهسمت ساحل چپ است که منطبق با جهت فشارش تکتونیکی ناشی از حرکات صفحات تکتونیکی در این ناحیه است. این موضوع اثر تکتونیک را بر الگوی رودخانه حتی در بازه دشت سیلابی به اثبات میرساند. تنش برشی هیدرولیکی محاسبه شده رودخانه در بازه سنگی 150 پاسکال است، حال آنکه مقاومت برشی سنگهای آتشفشانی کانال رودخانه در این بازه 150 مگاپاسکال و بهبیان دیگر یک میلیون برابر است. بنابراین، فرایندهای فرسایش رودخانهای نمیتواند تنگدره سنگی این رودخانه را بهوجود آورده باشد. برای اثبات این موضوع، شیب و جهت شیب درزههای کانال سنگی رودخانه در 10 ایستگاه و 439 درزه بهکمک کمپاس در صحرا برداشت شد. در ضمن خط مرکزی مسیر رودخانه در بازه سنگی از روی نقشههای توپوگرافی رسم و در فواصل 250 متری به قطعات مستقیم، تقسیم و زاویه هر قطعه نسبت به شمال جغرافیایی تعیین شد. دیاگرام گلسرخی، جهات درزههای کانال سنگی رودخانه و جهات مسیر قطعات مستقیم رودخانه، مشابهت زیادی نسبت به هم نشان دادند. این تحقیق نشان داد که رودخانه قزلاوزن در بازه کوهستانی دارای یک طرح اولیه نئوتکتونیکی بوده و مسیر آن در تنگدره، تابع شکافهایی است که از پیش وجود داشته و تنها رودخانه توانسته نسبت به تعمیق و تعریض آن کوشش نماید.
حمیدرضا پیروان؛ محسن شریعت جعفری
چکیده
یکی از مشکلات پیش روی کاربران مدلهای تجربی برآورد فرسایش و رسوب در ایران، استفاده از مدلهایی است که برای خارج از کشور تهیه شده و بالطبع در این مدلها بهخصوص در مورد عامل زمینشناسی بسته به تنوع سنگی کشور مبدع، امتیازاتی به لیتولوژیها نسبت دادهاند که به دلایلی چند در مورد کشور پهناور ایران با آن همه تنوع لیتولوژیکی ...
بیشتر
یکی از مشکلات پیش روی کاربران مدلهای تجربی برآورد فرسایش و رسوب در ایران، استفاده از مدلهایی است که برای خارج از کشور تهیه شده و بالطبع در این مدلها بهخصوص در مورد عامل زمینشناسی بسته به تنوع سنگی کشور مبدع، امتیازاتی به لیتولوژیها نسبت دادهاند که به دلایلی چند در مورد کشور پهناور ایران با آن همه تنوع لیتولوژیکی همخوانی ندارد. در راستای کاهش مشکلات کاربران مدلهای تجربی یادشده و افزایش بهرهوری، بومیسازی روشهای موجود و ارائه روش منطبق با شرایط طبیعی ایران، این پژوهش انجام شده است. در مدلهای تجربی برآورد فرسایش و رسوب رایج در کشور مانند PSIAC و EPM، عامل لیتولوژی از میان عوامل امتیازآور، از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار است. در پژوهش حاضر، یک طبقهبندی جامع برای لیتولوژیهای مختلف بر مبنای ویژگیهای کانیشناسی، شیمیایی، بافت و ساخت و خصوصیات مقاومتی در 10 رده حساسیت به فرسایش ارائه شده است. نتایج نشان داد که در کشور، بیش از 70 درصد سازندهای زمینشناسی دارای مقاومت کم تا خیلی کم نسبت به عوامل فرسایش بوده و لذا پتانسیل رسوبدهی بالایی را نیز خواهند داشت. لذا، با در نظر گرفتن آب و هوای خشک حاکم بر گستره عظیمی از ایران و نرخ خاکزایی کم، بررسی میزان فرسایشپذیری سازندهای زمینشناسی برای ارزیابی نرخ فرسایشپذیری حوزههای آبخیز ایران از اهمیت ویژهای برخوردار است. رتبهبندی حساسیت به فرسایش سازندهای زمینشناسی به فرسایش در سطح حوزههای 30 گانه رتبه چهار تماب بهکمک این روش انجام شد و سپس با نتایج میزان تولید رسوب مشاهداتی و برآوردی آن حوضهها مقایسه شد. نتایج حاصله با شرایط طبیعی تطابق خوبی نشان داده است با در نظر گرفتن سایر پارامترهای مهم حوضه مانند توپوگرافی و شرایط بارندگی، میتوان با سطح اطمینان بالا و قابل قبول به آن اعتماد کرد و از آن برای رتبهبندی حساسیت به فرسایش سازندها و واحدهای سنگی استفاده نمود.
حمیدرضا پیروان؛ امیر صمدیتبریزی؛ صمد شادفر؛ احمد معتمد
چکیده
سازندهای مارنی سطح وسیعی از کشور ایران را دربرگرفته است . فرسایشپذیری بالای این سازندها در سطح حوزههای آبخیز کشور مسائل و مشکلات زیادی از جمله کاهش کیفیت خاک در اراضی کشاورزی و مرتعی و جنگلی، افزایش ریسک حرکات تودهای و لغزش، کاهش کیفیت منابع آب سطحی و زیرزمینی، افزایش میزان بار رسوبی وارد شده به مخازن سدهای کشور، بیابانی ...
بیشتر
سازندهای مارنی سطح وسیعی از کشور ایران را دربرگرفته است . فرسایشپذیری بالای این سازندها در سطح حوزههای آبخیز کشور مسائل و مشکلات زیادی از جمله کاهش کیفیت خاک در اراضی کشاورزی و مرتعی و جنگلی، افزایش ریسک حرکات تودهای و لغزش، کاهش کیفیت منابع آب سطحی و زیرزمینی، افزایش میزان بار رسوبی وارد شده به مخازن سدهای کشور، بیابانی شدن مناطق تحت فرسایشهای تشدیدشونده و شکست طرحهای آبخیزداری اجراشده بدلیل شناخت ناکافی از میزان حساسیت سازندها به فرسایش را در بر میگیرد.ناحیه مورد مطالعه، کوه گچآب و سیاهکوه، در بخش شمالغرب دشت کویر، در ۷۴ کیلومتری جنوب غربی سمنان واقع شده است.در این منطقه، نهشتههای ریزدانه نئوژن سازند قرمز بالایی، برونزد دارند. در این پژوهش ویژگیهای رسوبشناسی هر یک از واحدهای سازند قرمز بالایی مورد بررسی قرار گرفت. اشکال فرسایش موجود در منطقه شامل فرسایش سطحی، شیاری، خندقی، آبراههای و تونلی میباشند که از مارنهای دارای این اشکال فرسایش، نمونهبرداری شد. آزمایشهای انجامگرفته بر روی نهشتههای نئوژن شامل دانهبندی، هیدرومتری و کربناتسنجی میباشد. با توجه به بررسیهای رسوبشناسی و سنگشناسی رسوبی، بافت رسوبات سازند قرمز بالایی کوه گچآب از نوع سیلت ماسهای، سیلت، گل ماسهای و گل است. بررسی توزیع اندازه ذرات نمونههای رسوبی بیانگر این موضوع است که نهشتههای نئوژن در شرایط محیط کم عمق و کولابی با تغییرات عمق (با توجه به ارتباط میان میزان آهک و عمق رسوبگذاری) مشخص، نهشته شدهاند که این شرایط محیطی به محیط پر انرژی کانال رودخانهای نیز تغییر فاسیس دادهاند. نتایج آزمایش کلسیمتری نشان داد که این رسوبات حاوی 24/28 تا 34/98 درصد آهک هستند. بهعلت پایین بودن درصد آهک از یکسو و میزان رس از سوی دیگر در رسوبات سازند قرمز بالایی کوه گچآب و سیاهکوه، بهکار بردن اصطلاح مارن برای این رسوبات از لحاظ تقسیمبندی رسوبشناسی درست نمیباشد و بهتر است به آنها سیلتهای گچی-نمکی یا مادستونهای گچی-نمکی اطلاق شود.
صمد شادفر؛ علیاکبر داودیراد؛ حمیدرضا پیروان
چکیده
یکی از انواع فرسایش آبی که باعث تخریب زمینهای کشاورزی و مرتعی در حوزههای آبخیز خشک و نیمهخشک میشود، فرسایش خندقی است. با توجه به نقش این نوع فرسایش در تخریب خاک، این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه فرسایش خندقی در کاربریهای زراعی و مرتعی در حوزه آبخیز رباط ترک انجام شد. در این پژوهش سه خندق معرف در واحدهای کاری مرتعی و زراعی انتخاب ...
بیشتر
یکی از انواع فرسایش آبی که باعث تخریب زمینهای کشاورزی و مرتعی در حوزههای آبخیز خشک و نیمهخشک میشود، فرسایش خندقی است. با توجه به نقش این نوع فرسایش در تخریب خاک، این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه فرسایش خندقی در کاربریهای زراعی و مرتعی در حوزه آبخیز رباط ترک انجام شد. در این پژوهش سه خندق معرف در واحدهای کاری مرتعی و زراعی انتخاب شد و در قسمتهای راس، وسط و دهانه خروجی تعداد نه پروفیل و در منطقه شاهد هر کاربری نیز یک پروفیل حفر شد. بافت، مواد آلی، درصد گچ و آهک، هدایت الکتریکی و SAR نمونههای خاک اندازهگیری و مورد بررسی قرار گرفت. در هر واحد کاری و همچنین، منطقه شاهد، میزان نفوذپذیری خاک در محل حفر پروفیلها اندازهگیری شد. با نقشهبرداری از خندقها، خصوصیات مورفومتری آنها مانند پلان طولی و عرضی، عرض بالا، پایین و عمق خندق، شکل سطح مقطع، نسبت عرض به عمق، شیب بستر و طول خندق اندازهگیری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که میزان SAR و کاتیون سدیم سبب پخشیدگی ذرات خاک و تشدید فرسایش خندقی در هر دو واحد کاری شده است. در واحد کاری زراعی درصد رس و سیلت بهترتیب 29 و 11 درصد در لایه سطحی راس خندق معرف و میزان ماده آلی از 0/30 تا 1/82 درصد است. در واحد کاری مرتعی درصد رس و شن بهترتیب 41 و 43 درصد در لایه سطحی راس خندق است و میزان ماده آلی از 0/29 الی 0/99 درصد تغییر میکند. در واحد کاری مرتعی در یک سطح مشخص تعداد خندقها بیشتر و نسبت به واحد کاری زراعی فعالتر هستند. ضمنا نتایج نشان داد که مقدار TNV در واحد کاری زراعی بیشتر از واحد کاری مرتعی بوده و عواملی مانند pH و EC نیز در واحد کاری مرتعی بیشتر از واحد زراعی میباشند. در هر دو واحد نسبت عرض به عمق در تمامی خندقها بیش از یک بوده و میزان نفوذپذیری خاک در واحدهای کاری زراعی و مرتعی بهترتیب 4/25 و 3/45 سانتیمتر بر ساعت میباشند.
رامین سلماسی؛ حمیدرضا پیروان
چکیده
بیشترین میزان فرسایش و تولید رسوب حوزه آبخیزتلخهرود مربوط به سازندهای مارنی میباشد.در پژوهش حاضر تاثیر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی نمونههای مارن در پیدایش فرسایش شیاری، خندقی، تودهای و هزاردرهای مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، در واحدهای یکسان مارنی از مارنهای با اشکال مختلف فرسایش نمونهگیری شد و ویژگیهای اسیدیته، ...
بیشتر
بیشترین میزان فرسایش و تولید رسوب حوزه آبخیزتلخهرود مربوط به سازندهای مارنی میباشد.در پژوهش حاضر تاثیر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی نمونههای مارن در پیدایش فرسایش شیاری، خندقی، تودهای و هزاردرهای مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، در واحدهای یکسان مارنی از مارنهای با اشکال مختلف فرسایش نمونهگیری شد و ویژگیهای اسیدیته، هدایت الکتریکی، کربن آلی، سدیم، پتاسیم، کلر، کلسیم و منیزیم، ظرفیت تبادل کاتیونی، گچ، آهک، درصد ماسه، سیلت و رس، نفوذپذیری و پایداری خاکدانهها اندازهگیری شد. سدیم قابل جذب این نمونهها نیز محاسبه شد. دادهها مورد تجزیه آنالیز واریانس و مقایسه میانگینها قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد از بین ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی اندازهگیری شده، در اسیدیته، گچ و درصد ماسه نمونهها اختلاف معنیدار وجود دارد. همچنین، مقایسه میانگین دادهها نشان داد در بین فرسایشهای تودهای و هزاردرهای، اسیدیته، تفاوت معنیدار دارد. درصد ماسه در بین اشکال مختلف فرسایش خندقی و هزاردرهایو مقدار گچ در بین اشکال مختلف فرسایش شیاری، خندقی و هزاردرهای تفاوت معنیدار نشان داد.
امیر صمدیتبریزی؛ حمیدرضا پیروان؛ احمد معتمد
چکیده
موضوع تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین وﻳﮋگیهای پلاستیسیته نهشتههای نئوﮊن منطقه کوه گچآب و گیتچا در جنوب شرقی گرمسار با کیفیت فرسایشپذیری آبی آنهامیباشد.اشکال فرسایش موجود در منطقه شامل فرسایش سطحی، شیاری، خندقی، آبراههای و تونلی است. عمق نمونهبرداری در فرسایشهای مختلف متفاوت میباشد، بهطوری که در فرسایش شیاری ...
بیشتر
موضوع تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین وﻳﮋگیهای پلاستیسیته نهشتههای نئوﮊن منطقه کوه گچآب و گیتچا در جنوب شرقی گرمسار با کیفیت فرسایشپذیری آبی آنهامیباشد.اشکال فرسایش موجود در منطقه شامل فرسایش سطحی، شیاری، خندقی، آبراههای و تونلی است. عمق نمونهبرداری در فرسایشهای مختلف متفاوت میباشد، بهطوری که در فرسایش شیاری و آبراههای از عمق صفر تا۳۰ سانتیمتر و در فرسایش خندقی از راس خندق و دیواره آن نمونه گرفته شده است. آزمایشهای انجام گرفته برروی نهشتههای نئوژن شامل حد روانی، حد خمیری، شاخص خمیری و در نهایت طبقهبندی مهندسی میباشد. پس از بررسی های انجام شده مشخص شد که بین حدود آتربرگ با مقدار رس رابطهای وجود ندارد، چون اجزاء رسی تمایل به خاکدانهسازی، عموما در اندازه سیلت دارند. در حالیکه بین شاخص خمیری و مقدار رس رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد که بیانگر آن است که خاکهایی با رس بیشتر نسبت به خاکهایی با رس کمتر از پایداری بیشتری برخوردار بوده است. بین شاخص خمیری و آهک در مجموع ارتباط مستقیمی وجود دارد که این امر بیانگر آن است که آهک باعث مقاوم شدن خاک میشود. براساس طبقهبندی مهندسی خاکها، نهشتههای کوه گچآب و گیتچا جز خاکهای ریزدانه با چسبندگی کم تا خیلیکم بوده و خاصیت خمیری آنها بهعلت وجود درصد رس کم و از استحکام داخلی پایینی برخوردار است. مقایسه بین واحدهای مارنی در کوه گچآب بیانگر آن است که واحد 2M، نسبت به دو واحد 1M و 3M از خاصیت خمیری کمتر و حساسیت بیشتر نسبت به فرسایش آبی برخوردار است. در ضمن واحد M1 نسبت به واحد M3 به فرسایش آبی مقاومتر است. فراوانی آهک و مقدار رس در کاهش حساسیت به فرسایش واحدهای ذکر شده ﺗﺃثیر مثبت را نشان میدهد. نتایج ذکرشده بر مبنای خصوصیات پلاستیسیته نهشتههای نئوژن ارائه شده که با مشاهدات صحرایی نیز تایید شده است.
منوچهر امیری؛ هادی نظریپویا؛ حمیدرضا پیروان
دوره 1، شماره 3 ، آبان 1388، ، صفحه 179-188
چکیده
مارنها نسبت به فرسایش بسیار حساس بوده و سالیانه هزاران تن رسوب را راهی مخازن سدها و محل پخش سیلاب در ایستگاههای تغذیه مصنوعی مینماید که در نتیجه، هزینههای پالایش آب شرب و پیشپالایی آب تغذیه مصنوعی به شدت افزایش مییابد. لذا بررسی مارنها از ابعاد مختلف برای کارشناسان و محققان حائز اهمیت است. در این پژوهش سعی شده است تا متغیرهای ...
بیشتر
مارنها نسبت به فرسایش بسیار حساس بوده و سالیانه هزاران تن رسوب را راهی مخازن سدها و محل پخش سیلاب در ایستگاههای تغذیه مصنوعی مینماید که در نتیجه، هزینههای پالایش آب شرب و پیشپالایی آب تغذیه مصنوعی به شدت افزایش مییابد. لذا بررسی مارنها از ابعاد مختلف برای کارشناسان و محققان حائز اهمیت است. در این پژوهش سعی شده است تا متغیرهای موثر بر میزان فرسایشپذیری مارنهای استان همدان شناسایی شود. به همین منظور از 41 نقطه در سه منطقه مارندار، 49 نمونه اخذ و برای تعیین مقادیر متغیرهای فیزیکی و شیمیایی مورد نظر به آزمایشگاه ارسال و همزمان مشخصات محل نمونهبرداریها، چون شیب، موقعیت جغرافیایی و امتیازات هفت پارامتر برای عامل سطحی خاک یادداشت شد؛ همچنین با استفاده از دستگاه بارانساز کامفورست در 41 نقطه فوقالذکر، آزمایش باران مصنوعی انجام و 41 نمونه روانآب تهیه و در آزمایشگاه با روشهای ساده مقدار تلفات خاک اندازهگیری و محاسبه شد؛ سپس مقادیر 23 متغیر فیزیکی و 15 متغیر شیمیایی تعیین شده؛ در نهایت، همه دادهها به وسیله آزمون کولموگروف- اسمیرنوف بررسی و متغیرهای غیرنرمال با لگاریتمگیری نرمال شد و آنگاه بهوسیله آزمونهای همبستگی، رگرسیون دو متغیره و چند متغیره بررسی شدند. نتایج نشان داد که تنها نُه متغیر فیزیکو- شیمیایی با میزان تلفات خاک رابطه معنیدار و خطی نشان میدهد. از این میان، شاخص خمیری، درصد رس و نسبت رس، به ترتیب مهمترین متغیرها برای ارزیابی میزان تلفات خاک از مارنهای منطقه به شمار میروند.