مجید حسینی؛ عباس عطاپور؛ سید عزیز کرمی؛ ابوالفضل خلیلپور؛ محمد روغنی
چکیده
آب منبع حیات و عامل رشد و توسعه جوامع بشری است. با توجه به افزایش جمعیت و نیاز بشر به غذا، روز به روز نیاز به این منبع حیاتی نمایانتر میشود. بنابراین جلوگیری از اتلاف این منبع مهم امری اجتناب ناپذیر است که نیاز به برنامهریزی اصولی و صحیح دارد. یکی از راههای جلوگیری از اتلاف آب، کنترل رواناب بهوسیله سامانههای آبگیر، نگهداشت ...
بیشتر
آب منبع حیات و عامل رشد و توسعه جوامع بشری است. با توجه به افزایش جمعیت و نیاز بشر به غذا، روز به روز نیاز به این منبع حیاتی نمایانتر میشود. بنابراین جلوگیری از اتلاف این منبع مهم امری اجتناب ناپذیر است که نیاز به برنامهریزی اصولی و صحیح دارد. یکی از راههای جلوگیری از اتلاف آب، کنترل رواناب بهوسیله سامانههای آبگیر، نگهداشت رطوبت و کاهش تبخیر از سطح خاک می باشد. در این تحقیق بهمنظور معرفی مناسبترین روش کاهش تبخیر از سطح خاک، افزایش طول دوره ماندگاری رطوبت خاک، تعیین میزان عملکرد تیمارهای مختلف و انجام مقایسه بین آنها، اقدام به ایجاد سامانههای لوزیشکل در دامنه شیبدار گردید. وظیفه اصلی این سامانهها جمعآوری و هدایت آب حاصل از بارش به انتهای سامانه و نفوذ آن به داخل خاک است که علاوه بر افزایش رطوبت درانتهای سامانه، تأثیر شایان توجهی در کاهش فرسایش و رسوب دارد. در این طرح بهمنظور افزایش ضریب رواناب سطح سامانهها بهوسیله پوشش پلاستیکی ایزوله شده و قسمت انتهایی سامانهها 6 تیمار و 3 تکرار تعبیه گردیده که هر کدام از آنها با مصالح قابل دسترس کشاورزان چون پلاستیک گلخانهای، شن و ماسه پوشانده شده و برای انتقال رطوبت به عمق خاک، فیلتری بهعمق 50 و قطر 15 سانتیمتر تعبیه شده است. رطوبت خاک در دو عمق 30 و 50 سانتیمتر، در مدت یکسال بهوسیله دستگاه TDR اندازهگیری و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان میدهد که تیمار حداکثر و یا بهترین تیمار از نظر نگهداشت رطوبت خاک در عمق 30 و 50 سانتیمتر بهترتیب تیمار b (پوشش پلاستیکی و روکش سنگریزه) و تیمار d ( پوشش پلاستیکی و روکش سنگریزه همراه با فیلتر) میباشد. میزان افزایش نگهداشت رطوبت خاک نسبت به شاهد در این دو عمق بهترتیب برابر 2.84 و 1.62 درصد میباشد. با توجه به اینکه از نظر میزان نگهداشت رطوبت خاک بین تیمارهای b و d اختلاف معنیداری وجود ندارد و تیمار b از نظر اجرایی سهولت بیشتر و هزینه کمتری دارد، لذا تیمار b بهعنوان بهترین گزینه انتخاب و معرفی میشود.
عباس پورمیدانی؛ ابوالفضل خلیلپور؛ حسین توکلینکو؛ محمدحسن معرفت
دوره 2، شماره 2 ، مرداد 1389، ، صفحه 95-101
چکیده
امروزه یکی از مشکلات مهم حوزههای آبخیز کشور، فرسایش و تخریب خاک است که توسعه پایدار در این عرصهها را تهدید مینماید. استفاده از پلیمرها برای کنترل فرسایش و حفاظت خاک یکی از روشهای جلوگیری از هدررفت منابع آب و خاک است. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر کاربرد پلیمر BT53 بر افزایش ذخیره رطوبت خاک، کاهش رواناب سطحی و کاهش فرسایش و هدررفت ...
بیشتر
امروزه یکی از مشکلات مهم حوزههای آبخیز کشور، فرسایش و تخریب خاک است که توسعه پایدار در این عرصهها را تهدید مینماید. استفاده از پلیمرها برای کنترل فرسایش و حفاظت خاک یکی از روشهای جلوگیری از هدررفت منابع آب و خاک است. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر کاربرد پلیمر BT53 بر افزایش ذخیره رطوبت خاک، کاهش رواناب سطحی و کاهش فرسایش و هدررفت منابع خاک، در سالهای 1379-1376، ودر قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی (CRBD) و بهصورت فاکتوریل در سه تکرار اجرا گردید. فاکتور اول شامل سطوح صفر، یک و دو پلیمر (بهترتیب صفر، دو و چهار گرم پلیمر در مترمربع سطح خاک) و فاکتور دوم شامل دو سطح کاشت Secale montanum و بدون کاشت بود. حجم رواناب و میزان رسوب پس از هر بارندگی مؤثر (بارندگی که حداقل در یکی از تیمارها رواناب ایجاد کرد)، در تیمارهای مختلف اندازهگیری شد. تجزیه واریانس دادهها نشان داد، بین سطوح مختلف کاربرد پلیمر، از نظر میزان رسوب اختلاف معنیداری در سطح احتمال 1% وجود دارد. با مقایسه میانگین سطوح مختلف فاکتور اول به روش دانکن، هر سه سطح پلیمر از نظر حجم رواناب در یک گروه و از نظر میزان رسوب، در سه گروه قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد، تأثیر پلیمر بیشتر بر کاهش حجم رسوب بوده تا میزان رواناب؛ بهعبارتی پلیمر مذکور اثر بیشتری بر روی حفاظت خاک داشته، هرچند میزان رواناب نیز کاهش قابل ملاحظهای داشته است. سطح یک پلیمر بیشترین و سطح دو آن، کمترین میزان رسوب را داشت. لذا استفاده از سطح دو پلیمر (چهار گرم پلیمر در مترمربع) BT53 را میتوان بهمنظور کاهش فرسایش توصیه نمود؛ همچنین تیمار سطح دو پلیمر بدون کاشت، کمترین حجم رواناب و مقدار رسوب را در بین شش تیمار مربوط به اثرات متقابل پلیمر در کاشت یا عدم کاشت نشان داد.