علیرضا شکوهی؛ رضا مروتی
چکیده
در سالهای اخیر خشک شدن دریاچه ارومیه بهعنوان دومین دریاچه فوق شور دنیا مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است. این پژوهش، به بررسی اثر خشکسالی بر خشک شدن تدریجی این دریاچه بهکمک دو شاخص بارش استاندارد (SPI) و شاخص شناسایی خشکسالی (RDI) میپردازد. در این تحقیق از دادههای جهانی بارش پایگاه GPCC و دمای پایگاه NCEP/NCAR در دوره بلندمدت ...
بیشتر
در سالهای اخیر خشک شدن دریاچه ارومیه بهعنوان دومین دریاچه فوق شور دنیا مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است. این پژوهش، به بررسی اثر خشکسالی بر خشک شدن تدریجی این دریاچه بهکمک دو شاخص بارش استاندارد (SPI) و شاخص شناسایی خشکسالی (RDI) میپردازد. در این تحقیق از دادههای جهانی بارش پایگاه GPCC و دمای پایگاه NCEP/NCAR در دوره بلندمدت 2010-1980 استفاده شده است. نتایج نشان میدهند که حوضه دریاچه ارومیه در سال 2000-1999 دچار خشکسالی شدیدی شده است. اثرات سوء این خشکسالی میتوانست با ترسالیهای بعدی تقلیل یابد، ولی حوضه با تجربه دورههای نرمال و نزدیک به نرمال در سالهای بعد، مجددا در سال 2008 دچار خشکسالی نسبتا شدید دیگری شده است. مقدار شاخصهای RDI و SPI برای واقعه سال 1999 بهترتیب 2.23- و 2.13- بهدست آمد. مقایسه این دو شاخص برای دیگر موارد خشکسالی شدید و بسیار شدید حادث شده در منطقه نشان از حساستر بودن شاخص RDI نسبت به شاخص SPI در ارزیابی خشکسالیهای حدی دارد. از سال 2000 به بعد، حوضه هم از نظر بارش و هم از نظر خشکسالی به شرایط نرمال نزدیک شده است، اما مساحت دریاچه ارومیه روند کاهشی خود را تا به امروز ادامه داده است. این امر نشان میدهد که علاوه بر خشکسالی، عوامل دیگری نیز در خشک شدن این دریاچه نقش داشتهاند. بر اساس نتایج بهدست آمده، دوره توسعه فعالیتهای عمرانی در حوضه منطبق بر دورههایی است که شاخصهای خشکسالی، شکننده بودن حوضه از نظر منابع آبی را بهخوبی نشان دادهاند. این امر نمایانگر اهمیت استفاده از سیستمهای پایش خشکسالی، بهعنوان جزئی تفکیکناپذیر از مدیریت جامع منابع آب، برای جلوگیری از فجایعی که کل کشور را تحت تأثیر قرار میدهند، میباشد.
علیرضا شکوهی؛ اصغر عزیزیان
چکیده
در سالهای اخیر مدلهای رقومی ارتفاعی (DEMs) راداری بهعلت سهولت دسترسی و رایگان بودن، بهطور گستردهای در مدلسازی هیدرولوژیکی و استخراج مشخصات ژئومورفولوژیکی حوزههای آبخیز مورد استفاده قرار گرفتهاند. یکی از مهمترین سوالات در بهکارگیری مدلهای ریاضی بارش و رواناب، اثر منبع تهیه مدل رقومی ارتفاعی بر نتایج ...
بیشتر
در سالهای اخیر مدلهای رقومی ارتفاعی (DEMs) راداری بهعلت سهولت دسترسی و رایگان بودن، بهطور گستردهای در مدلسازی هیدرولوژیکی و استخراج مشخصات ژئومورفولوژیکی حوزههای آبخیز مورد استفاده قرار گرفتهاند. یکی از مهمترین سوالات در بهکارگیری مدلهای ریاضی بارش و رواناب، اثر منبع تهیه مدل رقومی ارتفاعی بر نتایج شبیهسازی میباشد. در پژوهش حاضر، برای پاسخ بدین سوال تلاش شده است تا از طریق مقایسه اثرات استفاده از DEM راداری SRTM و DEM حاصل از نقشههای 25000: 1 زمینی، عملکرد مدل KW-GIUH ژئومورفولوژیکی و پارامترهای ورودی آن مورد ارزیابی قرار گیرد. نتایج نشان داد که در صورت استفاده از DEMهای راداری، مقادیر پارامترهای ژئومورفولوژیکی نظیر شیب متوسط زیرحوضهها، شیب متوسط آبراههها و تعداد آبراههها بیشتر و طول متوسط جریان در سطح الارض و طول متوسط آبراههها همواره کمتر از مقادیر بهدست آمده از نقشههای 1:25000 زمینی میباشند. در این حالت دبی اوج هیدروگراف، زمان پایه و شیب شاخه صعودی هیدروگراف بهدست آمده از دو منبع تأمین DEM متفاوت بوده، بهنحوی که دبی اوج و شیب بازوی بالارونده هیدروگراف بهدست آمده از نقشههای راداری در آستانههای مختلف شکلگیری آبراههها، بهترتیب اختلافی در حدود 12-1 و 60-1 درصد را نسبت به مقدار این کمیت در صورت استفاده از نقشههای 1:25000 زمینی نشان میدهد.
علیرضا اسلامی؛ علیرضا شکوهی
چکیده
با توجه به گستردگی، تنوع و پیچیدگی فرآیندهای هیدرولوژیکی، تحلیل این جنبه از خشکسالی، داده ها و اطلاعات زیادی را طلب میکند. از این رو دستیابی به شاخصی با ویژگیهای بهکارگیری از دادههای مشاهداتی، سهولت برآورد و برخورداری از اعتبار کافی که قابلیت تحلیل این نوع خشکسالی را نیز داشته باشد، مورد نیاز و ارزشمند است. در این بررسی ...
بیشتر
با توجه به گستردگی، تنوع و پیچیدگی فرآیندهای هیدرولوژیکی، تحلیل این جنبه از خشکسالی، داده ها و اطلاعات زیادی را طلب میکند. از این رو دستیابی به شاخصی با ویژگیهای بهکارگیری از دادههای مشاهداتی، سهولت برآورد و برخورداری از اعتبار کافی که قابلیت تحلیل این نوع خشکسالی را نیز داشته باشد، مورد نیاز و ارزشمند است. در این بررسی شاخصی که هر دو جنبه خشکسالی هیدرولوژیکی و زیستمحیطی را دارا است، معرفی شده است. شالوده روش ارائه شده بر استفاده از منحنی تداوم جریان بهعنوان یکی از روشهای تحلیل خشکسالی هیدرولوژیکی و جریانهای کم، پایهریزی شده است. کارایی شاخص مورد نظر (FDCI) با یکی از شاخصهای جدید ارائه شده یعنی Stream flow Drought Index(SDI) مورد مقایسه قرار گرفته است. برای پیادهسازی روش، سه رودخانه دائمی از نواحی مختلف کشور (حوضه چالوس، جوستان و فریزی) با اقلیم و طول دوره آماری متفاوت، انتخاب شد. نتایج نشان داد که همبستگی بسیار بالایی بین شاخص بهدست آمده با شاخص SDI (ضریب تعیین 0.98 =R2 و خطای استاندارد 0.02=SE )وجود دارد. برتری شاخص پیشنهادی در بهکارگیری اصل دادههای تاریخی با بیشترین مشاهدات و بدون هیچگونه تغییر در اصل دادههاست. از اینرو، کاربرد شاخص FDCI برای تحلیل خشکسالی هیدرولوژیکی رودخانههای واقع در مناطق شبه مدیترانهای و نیمهخشک، بهعنوان نتیجه اصلی این پژوهش محسوب میشود.